در راستاي اجراي سياست هاي خصوصي سازي
خصوصي سازي خدمات شهري
خصوصي سازي خدمات شهري در كشور ما داراي زمينه هاي بالقوه اي است كه اگر تمهيدات آن خوب انديشيده نشود، ممكن است فرصت ها به تهديد بدل گردند
|
|
محمد مهدوي
سياست «خصوصي سازي» كه به مفهوم كلاسيك آن از اواخر دهه ۷۰ و سراسر دهه ۸۰ ميلادي در اقتصاد سياسي جهان غرب ظاهر شده و نشو و نما كرد، تقريباً از اولين سال هاي بعد از پايان جنگ تحميلي وارد كشورمان شد. حتي اين امر در برنامه هاي دوم و سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور به عنوان يكي از محوري ترين اصول مطرح گرديد. اما عواملي همچون تفاوت شرايط فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و تاريخي كشورمان با كشورهاي توسعه يافته غربي، عدم وجود بسترهاي مناسب قانوني و اقتصادي براي اجراي صحيح و دقيق برنامه هاي خصوصي سازي، شرايط بحران اقتصادي ايران پس از جنگ و ... باعث شد تا شرايط امروز با اهداف از پيش تعيين شده متفاوت باشد.
گام برداشتن در اين عرصه از سوي شهرداري هاي شهرهاي بزرگ مشهودتر از ساير شهرها بوده است. اما گفته مي شود كه در نظر داشتن تمهيداتي از جمله شناسايي دقيق وظايف، تشخيص امور قابل واگذاري، تعيين عرصه هاي مستعد براي ورود سرمايه هاي خصوصي، تدوين معيارها و استانداردهاي كنترلي و حفظ و ارتقاي كيفي خدمات، ايجاد زمينه بهره جويي از كارشناسان خبره در زمينه سياستگذاري و نظارت دقيق بر امور و در نهايت ايجاد تضمين هاي لازم براي برقراري امنيت سرمايه خصوصي از يك سو و حفظ استانداردهاي مورد انتظار شهروندان از سوي ديگر مي تواند شهرداري ها را در ورود به حيطه خصوصي سازي موفق تر كند.
در كشور ما سهم شاغلان بخش دولتي در سال ۱۳۳۵ تنها ۷ درصد بود و در مقاطعه سال هاي ۴۵ و ۵۵ به ترتيب به ۹ و ۱۶ درصد رسيد. در سال ۱۳۶۵ به يكباره بخش دولتي ۳۱ درصد از اشتغال كشور را به خود اختصاص داد. اما اوج اين ارقام (۳۳ درصد) مربوط به سال ۱۳۷۰ است. در سال ۱۳۷۵ اين رقم به ۲۹ درصد كاهش پيدا كرد. اين كاهش به طور عمده شامل فعاليت هاي كشاورزي، صنعتي و حمل و نقل و انبارداري است. از سوي ديگر به نظر مي رسد كه با گسترش بانك ها، اين فرايند خصوصي سازي در سال هاي اخير تشديد شده باشد. اما در مقابل هر سال ادارات و سازمان هاي دولتي جديدي بوجود مي آيند كه باعث گسترش ساختار دولتي مي گردد. نتيجه اين توسعه مقاومت دولت در برابر شكل گيري مديريت واحد شهري خواهد بود، چرا كه با واگذاري وظايف خود به شهرداري ها ساختارشان فروخواهد ريخت.
در شرايطي كه ساختار دولتي در مقابل اين تحول مقاومت مي كند. بسياري از شهرداري ها تلاشي را براي تحقق خصوصي سازي آغاز كرده اند. در واقع ظاهراً حالا پس از فعاليت هاي كشاورزي، صنعتي وحمل و نقل و انبارداري، شهرداري وارد عرصه شده است.
اما بنا به دلايلي كه در ادامه به گوشه اي از آنها اشاره خواهد شد، آنچه در ايران به خصوصي سازي تعبير مي شود، در واقع فرايند واگذاري وظايف است و نه گسترش دامنه فعاليت بخش خصوصي. يعني دولت يا بخش عمومي _ از جمله شهرداري _ به هنگام عرضه فعاليت هاي خود عمدتاً به سوي واگذاري آن دسته از فعاليت هايي مي رود كه محدود و روبنايي اند، لذا از دادن شبكه فعاليت هاي به هم پيوسته كه به بازار استقلال و قدرت مي دهد، خودداري مي كند.
در ادامه ضمن بررسي ماهيت خصوصي سازي، به بررسي روش هاي اين فرايند و بالاخره موانع و محدوديت هاي آن مي پردازيم.
چند ماه پيش همايش «خصوصي سازي خدمات شهري از ديدگاه اقتصادي» به منظور بررسي همه جانبه تأثيرات و مشكلات اقتصادي خدمات شهري با مديريت فقر آموزش و توسعه منابع انساني و همكاري دفتر امور اقتصادي و سرمايه گذاري سازمان شهرداري ها در تهران برگزار گرديد. لذا در ادامه به خلاصه اي از مهمترين موضوعات اين همايش كه هدف آن نزديك سازي ديدگاه هاي نظري خصوصي سازي با شرايط و تجربه هاي عملي داخل كشور بود، اشاره مي شود. اين موضوعات شامل ماهيت خصوصي سازي و لزوم آموزش براي دستيابي به اين امر است.
ماهيت خصوصي سازي
براي درك صحيحي از ماهيت خصوصي سازي توجه به موارد زير جالب توجه است:
- تمركز زدايي، روي ديگر سكه خصوصي سازي است، يعني تفويض وظايف و اختيارات دولت از سطح ملي و متمركز به سطوح پايين تر.
اگر در كشوري بخش دولتي خوب كار نمي كند، معنايش اين نيست كه بخش خصوصي حتماً خوب كار خواهد كرد، بلكه براي اطمينان از صلاحيت و توانايي هاي بخش خصوصي پيش از هر چيز بايد مطالعه صورت گيرد.
- يكي از مهمترين مراحل فرايند خصوصي سازي نظارت بر اهداف از پيش تعيين شده است كه در كشور ما معمولاً مغفول مانده است.
- خصوصي سازي در همه جاي دنيا به اين صورت شكل گرفته است كه دولت مسئوليت هاي مقدماتي و ابتدايي تر را به بخش خصوصي واگذار مي كند تا خود بتواند به وظايف مهم تري كه با تغييرات تكنولوژيك و استراتژيك در جهان ظاهر شده اند، بپردازد. اما در كشور ما نگاه به خصوصي سازي به صورت دفع شر است.
- مشكلات نظام دولتي كه خصوصي سازي را توجيه مي كند به طور كلي اينها هستند: نظام دولت ديوان سالار است و انجام كارها در اين نظام زمان بر است و دولت به تنهايي برنامه ريز، مجري و ناظر است و بديهي است كه در چنين نظامي هيچ كاري به سرانجام نمي رسد. بخش دولتي به لحاظ تعداد نيروي انساني متورم است، در نتيجه هزينه هايش بالا مي رود، در بخش دولتي نظام جزا و پاداش كاركرد جدي ندارد و به اين ترتيب براي نيروهاي ضعيف ايجاد انگيزه نمي شود و در نيروهاي قوي هم انگيزه كشته مي شود.
- فروش دارايي ها و كسب منابع مالي براي تأمين بودجه در فرايند خصوصي سازي، ضعيف ترين روش اقتصادي و در عين حال منفورترينشان است.
- خصوصي سازي خدمات شهري در كشور ما داراي زمينه هاي بالقوه اي است كه اگر تمهيدات آن خوب انديشيده نشود، ممكن است فرصت ها به تهديد بدل گردند.
خصوصي سازي نيازمند آموزش
- انجام خصوصي سازي نياز به آموزش در سطوح مختلف دارد. كاركنان شهرداري، اعضاي شورا، فرمانداري، اداره كار، وزارت كشور، مردم و همه نهادهاي موجود در جامعه بايد نسبت به خصوصي سازي توجيه و متقاعد شده باشند، به گونه اي كه هر يك از آنها مدافع خصوصي سازي باشد، نه اينكه مانع ايجاد كند.
- در تعديل نيروي انساني، چنانچه نيروها آموزش هايي ببينند كه بتوانند با استفاده از آنها خودشان به فعاليت خصوصي بپردازند، ديگر نگراني از تعديل شدن از بين مي رود.
- شهرداري مي تواند نيروهاي تحصيل كرده را دعوت كرده و به آنها آموزش هايي بدهد كه بتوانند تحت عنوان شركت خصوصي به ادامه خدمات شهري بپردازند. با اين آموزش ها فاصله ميان دانشگاه و حوزه عمل نيز از بين مي رود.
در ادامه پس از بررسي مهمترين موضوعات همايش اشاره شده، به روش هاي خصوصي سازي خدمات شهري و موانع و محدوديت هاي آن پرداخته مي شود.
روش هاي خصوصي سازي خدمات شهري
اصولاً براي خصوصي سازي خدمات شهري چندين روش وجود دارد كه به تعدادي از آنها اشاره مي شود:
- خصوصي سازي خدمات شهري از طريق قراردادهاي پيمانكاري؛ اين روش از مرسوم ترين شيوه هاي خصوصي سازي خدمات شهري در شهرهاي مختلف كشور به حساب مي آيد. اصلي ترين انگيزه دولت هاي شهري و شهرداري ها در استفاده از اين روش صرفه جويي در هزينه ها عنوان شده است. به طوري كه شهرهايي كه در اين زمينه تجربياتي داشته اند، صرف جويي در هزينه ها را از ۱۶ تا ۸۳ درصد گزارش داده اند. براساس نظر كارشناسان، در اثر اين شيوه خصوصي سازي خدمات شهري، كيفيت خدمات بهبود بسياري يافته است. منافع و مزاياي ديگر استفاده از اين شيوه براي شهرداري ها و دولت هاي محلي شامل كاهش بسيار در هزينه هاي بالاسري، كاهش بسيار در هزينه هاي خريد تجهيزات و ماشين آلات سرمايه اي، توانايي شروع و راه اندازي يا گسترش ارائه خدمات جديد بدون استخدام و به كارگيري نيروي انساني جديد، دسترسي به نيروي انساني ماهر و بالاخره انعطاف پذيري در تأمين خدمات فصلي و نقاط اوج تقاضا براي برخي از خدمات شهري عنوان شده است.
- روش خصوصي سازي كامل؛ اين روش كه كمتر مرسوم بوده است زماني رخ مي دهد كه شهرداري ارائه خدمتي مشخص را كاملاً متوقف كند. در اين صورت شهروندان بوسيله شركت هاي خصوصي آن خدمت را ارائه مي دهند.
- روش رقابت مديريت شده؛ اين روش به بخش هاي موجود در درون دستگاه شهرداري اجازه مي دهد تا به رقابت با بخش خصوصي بپردازند. از آنجا كه رقابت باعث ارتقاء كيفيت و كاهش هزينه ها مي شود اين روش توصيه مي شود.
- روش قراردادهاي مديريتي؛ اين روش كه از شيوه هاي رايج در ارائه خدمات شهري به شمار مي رود به منظور اداره برخي از تأسيسات شهري مانند پارك ها، ورزشگاه ها، كارخانه هاي بازيافت و تصفيه و ... به كار مي رود.
- روش بن استفاده از خدمات؛ اين شيوه عمدتاً در شهرهايي كه شهرداري ها مسئول تأمين امور تغذيه، بهداشت، مسكن و خدمات انساني هستند مورد استفاده قرار مي گيرد. به اين ترتيب كه شهروندان با در اختيار داشتن بن هاي مخصوص مي توانند خدمات مورد نيازشان را از ارائه كنندگان خصوصي دريافت كنند. در بيشتر شهرهاي بزرگ آمريكا از اين روش استفاده مي شود.
- روش شركت هاي دولتي؛ در اين شيوه كه از مدتها قبل در بسياري از شهرداري هاي شهرهاي مختلف دنيا وجود داشته است، ارائه خدمات شهري به نهادهاي دولتي كه به صورت شركتي عمل مي كنند واگذار مي شود.
- روش مشاركت داوطلبانه؛ در اين شيوه كه گروهي از افراد و يا مؤسسات به طور داوطلبانه خدمت يا وظيفه اي از وظايف شهرداري را انجام مي دهند، شهرداري نيز معمولاً مقداري كمك مالي و يا انساني در اختيارشان قرار مي دهد. در برخي از شهرها پتانسيل اين نوع خصوصي سازي بالاست.
- روش مشاركت عمومي _ خصوصي؛ از اين شيوه كه با همكاري و مشاركت بخش هاي خصوصي و عمومي صورت مي گيرد، زماني استقبال مي شود كه اين بخش ها منافع مشتركي داشته باشند و منابع موجود در دو بخش تكميل كننده همديگر باشند. اين مشاركت ها در سطوح مختلف و در پروژه هاي كوچك و بزرگ صورت مي پذيرند. ايجاد درآمد و كمك به منظور آماده شدن براي توسعه بلندمدت شهر از مزاياي بهره گيري از اين روش عنوان شده است.
اين روش هاي متداول مشاهده شده براي خصوصي سازي خدمات شهري بودند، اما بر اساس مطالعات صورت گرفته در موسسات تحقيقاتي، در برخي از شهرها و مناطق خصوصي سازي در حد گسترده و با استفاده از طرق متنوع تري صورت گرفته است.
موانع ومحدوديت ها
در كشورهاي در حال توسعه، خصوصي سازي خدمات شهري، فرايندي نسبتاً جديد است. چراكه سياست هاي روشني در زمينه خصوصي سازي خدمات شهري وجود ندارد و يا قوانين و مقررات مشخصي كه از اين اقدامات حمايت كنند، به چشم نمي خورد. از آنجا كه خصوصي سازي از نظر بسياري از شهرداران و شهرداري ها به عنوان از دست دادن قدرت و كنترل به حساب مي آيد، لذا تمايل چنداني به اين امر ندارند. از سوي بنگاه هاي خصوصي نيز محدوديت ظرفيت سازماني، ضعف مالي، فقدان كارمندان و كارشناسان ماهر و ... از جمله موانع و محدوديت هاي عملي شدن فرايند خصوصي سازي خدمات شهري ذكر شده است.
وجود ابهاماتي در مورد مفهوم و ماهيت خصوصي سازي نيز از جمله موانع و محدوديت هاي اين فرايند به شمار مي آيد. براي مثال برخي خصوصي سازي را به عنوان اجاره دادن و واگذار كردن خدمات به بخش خصوصي دانسته و برخي نيز آن را واگذاري كامل به بخش خصوصي برمي شمارند. لذا رفع اين ابهامات نيازمند آموزش در سطوح مختلف است.
گاه در اختيار نداشتن نرخ پايه خدمات و فهرست بها در حين فرايند خصوصي سازي باعث ايجاد برخوردهاي سليقه اي مي شود. لذا مي توان گفت كه آمار و اطلاعات لازمه خصوصي سازي است.
همچنين تا وقتي فرايندهاي تصميم گيري تخصيص منابع شفاف نشود و برنامه پيش گيرنده مبارزه با فساد طراحي نگردد، هر نوع حركت به سمت خصوصي سازي فقط به تشديد بحران مي انجامد. در عين حال بايد توجه داشت كه خصوصي سازي خدمات شهري نيازمند بزرگتر شدن و قوي تر شدن نقش قانونگذاري و نظارت و كنترل شهرداري ها در اجراي صحيح قراردادها و حفظ منافع عمومي است، هر چند كه ظاهراً خصوصي سازي اغلب به عنوان كوچك شدن دولت در نظر گرفته مي شود.
|