پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۳
ضد قهرمان
مرد شماره يك
سيامك قليچ خاني
009738.jpg
ايران با استراليا ونوستالوژي صعود به جام جهاني،استراليا يك پنالتي از دست داد وايران پيروز شد آن روز هم حجازي ستاره ميدان بود
با ناصر حجازي ياد خيانت مي افتيم، شايد مثل فضاي فيلم هاي كيميايي، اتفاقاً ظاهرش براي بازيگري فوق العاده بود، اما حجازي هيچ وقت بازيگر نبود.و دوباره خيانت؛ اين سناريوي تكراري زندگي مردي است كه بازيگر نبود.مثل روزهاي بازگشتش به استقلال روزهايي كه شكل فيلم هاي كيميايي طي شدند. سكانس آخر بازي با سايپا بود كه لابد بايد حتماً مثل تمام فيلم هاي اين ژانر با خنجري از پشت در كمر شخصيت اول فيلم به پايان مي رسيد. روي زمين سبز، واژه ها آنقدر قل مي خورند كه تغيير ماهيت مي دهند. در فوتبال «مرگ» مي شود «اخراج» ، روز بعد گلر اخراجي كه متهم اول بود تيتر يك شده بود. از قول او نوشتند: «حجازي اخراج شد» ، تيتري كه شايد سينمايي اش مي شد «ناصر مرد» وقتي كه آمد انگار تمام آبي ها تشنه ديدنش بودند، دريغ از يك ديالوگ ضد ناصر، يك زمزمه كوچك.
اول فيلم هاي كيميايي همين است، ديگر.
فيلم كه به نيمه رسيد، بوي كهنگي پيچيد و او كه آمده بود تا تحولي ايجاد كند، رفت، هر چند كه نيمكت استقلال با حجازي هر چه نبود لااقل جذاب بود... و او منتظر يك اتفاق است تا دوباره نقش اصلي رل اين نيمكت را بازي كند، حتي اگر مثل مسعود كيميايي تمام آن شور و اميد تماشايي اثرهاي تازه  اش نااميد كننده باشد.ناصر حجازي مي توانست يكي از ماندگارترين بازيگران ايران باشد، مثل فردين، اما نشد، ناصر حجازي مي توانست يكي از بهترين بسكتباليست هاي تاريخ ايران هم باشد، اما نشد، ناصر حجازي مي توانست بهترين مربي تاريخ ايران هم باشد، اما نشد.ناصر حجازي مرد شماره يك دروازه تاريخ فوتبال ايران و آسيا شد، گرچه كارشناسان AFC مي گويند نشد.در استقلال لفظ اسطوره فقط برازنده او بود و بس .اما آيا امروز او اسطوره آبي هاست؟ گمان نمي كنيم.ناصر حجازي هميشه ميان قهرمان و ضد قهرمان در نوسان بود، روزي كه جامعه دنبال ضد قهرمان مي گشت، ناصر يك قهرمان بود و روزي كه مردم دنبال قهرمان بودند، حجازي تبديل به ضد قهرمان شد. امروز فرجام حجازي خانه نشيني است. «چنان كه دست تطاول به خود گشاده منم!» .
009741.jpg
حجازي با پسرش آتيلا؛
ناصر خيلي دوست داشت آتيلا فوتباليست بزرگي شود.

* از بسكتبال شروع مي كنيم، ورزشي كه با آن وارد دنياي ديگري شدي، تيم ملي بسكتبال به تازگي در سطوح مختلف به موفقيت هاي متعددي دست يافته آيا اكنون همه بازي هاي تيم ملي را دنبال مي كنيد؟ شما هم از آموزشگاه هاي بسكتبال شروع كرديد؟
-چندان هم بيراه هم نيست، اما من فقط يك بازي از تيم ملي تيم جوانان را ديدم. به نظر من جابر روزبهاني يكي از بازيكنان فوق العاده است كه در زير حلقه خوب كار مي كند، رفلكس او ضعيف است، بايد با اين نوع بازيكنان كارهاي زيادي صورت گيرد تا به تكامل برسند. البته روزبهاني جوان است و فرصت شكوفايي بيشتر را دارد. در حال حاضر در بسكتبال دنيا تمام بازيكنان از نظر بدني و قدرت فيزيكي بسيار توانمند هستند. در اين زمينه ما هم توانايي پيدا كردن بازيكناني نظير روزبهاني را داريم.در مملكت ما همه چيز وجود دارد، شما فكر مي كنيد حسين رضازاده چگونه پيدا شد؟ مثل رضازاده در ايران بسيار داريم اما از نظرها پنهان هستند. يك نفر بايد به دنبال جذب اين استعدادها باشد.
* مي توانيد در اين مورد مثالي بياوريد؟
-در تيم لوركوزن نفراتي هستند كه با خرج باشگاه به كشور هايي مانند آرژانتين و برزيل سفر مي كنند و با پيگيري مسابقات محلي و خياباني به دنبال كشف بازيكنان با استعداد هستند. از جمله اين بازيكنان كه در حال حاضر در عضويت باشگاه هاي بزرگ هستند مي توان به لوسيو، امرسون و زي روبرتو اشاره كرد كه در ابتدا با رقم هاي اندك به لوركوزن آمدند و بعد با ارقام بالا به باشگاه هاي ديگر فروخته شدند.از اين نوع بازيكنان در ايران بسيار هستند.
* شما پيش از گرايش به فوتبال در رشته بسكتبال فعاليت داشتيد؟
-در دوران دبيرستان من علاقه مند به رشته هاي واليبال و بسكتبال بودم و هر زماني كه از دبيرستان تعطيل مي شديم بسكتبال بازي مي كرديم. در آن زمان بسكتبال را بيشتر از فوتبال دوست داشتم، در ۱۶ سالگي در تيم منتخب دبيرستان ابومسلم بازي مي كردم و به عضويت تيم ملي جوانان بسكتبال نيز درآمدم.
* در دوران آموزشگاه ها بازيكناني كه بعداً به عضويت تيم ملي جوانان درآمدند با شما هم دوره بودند؟
- بله در آن دوره حداد،جلال شهميرزادي، برادران خلخالي و چنگيز وثوقي كه در دبيرستان رهنما با هم بازي مي كرديم. چنگيز وثوقي يكي از بهترين بسكتباليست هاي آن دوره به شمار مي رفت.
* فوتبال را از كجا شروع كرديد؟
- در آن زمان در زمين هاي خاكي واقع در منطقه دامپزشكي فعلي جامي برگزار مي كردند به نام جام شهرزاد كه من نيز در تيم خودمان به عنوان مهاجم بازي مي كردم كه بعد از اين كه در دبيرستان ابومسلم مشغول به تحصيل شدم اولين مربي ام «حسين دستگاه» من را ترغيب به حضور در درون دروازه كرد. حسين دستگاه آن زمان براي كيهان ورزشي هم مي نوشت.او پيشنهاد يك بازي در تيم منتخب كيهان ورزشي را داد. يك روز تاريخي تيم ما يك بر صفر پيروز شد و ديگر تصميم قطعي گرفتم كه گلر شوم.
* اولين قرارداد شما با كدام تيم بود؟
- تيم نادر اولين باشگاه من بود كه با دريافت ۳۰۰ تومان با اين تيم قرارداد بستم. شخصي به نام هويدا كه استعدادياب خوبي بود اين پيشنهاد را داد. نادر در آن زمان در دسته دوم باشگاه هاي تهران بازي مي كرد، با نادر تا فينال رقابتها و در آستانه صعود به دسته اول قرار گرفتيم. در بازي نخست كه حالت «پلي آف» را داشت فينال مقابل آرارات به تساوي بدون گل رسيديم، بازي تكراري نيز باز با نتيجه يك بر يك خاتمه يافت و در نهايت كار به «شير يا خط!» رسيد كه متأسفانه توسط سكه حذف شديم.يكي از بهترين بازي هاي خود را ارائه دادم. توسط رايكوف به تيم ملي دعوت شدم، در سن ۱۷ سالگي، باورم نمي شد.
009747.jpg
عكس :محمد كربلايي احمد
*و اولين بازي با تيم ملي جوانان به خاطر داري؟
- در امجديه مقابل تيم تاج بازي كردم كه بسياري از بزرگان آن زمان حضور داشتند و ما در آن بازي به تساوي سه بر سه رسيديم. نيمه اول يك گل خوردم و تعويض شدم، مهدي عسگرخاني به جاي من به ميدان آمد، اما آنقدر ترسيد كه خود را مصدوم نشان داد تا تعويض شود، دوباره من را به ميدان فرستادند.
*بهترين بازي دوران بازيگري شما كدام بازي بود؟
- اين بازي را كسي در ذهنش به ياد ندارد ديداري بود در مقابل زسكا مسكو كه براي اولين بار روزنامه آيندگان از من يك تيتر زده به اين مضمون كه« ناصر حجازي در برابر توپخانه ارتش مسكو هرگز تسليم نشد.»اين بازي نقطه عطف دروازه باني من بود. ديداري حتي فراتر از بازي با كره شمالي، در اين بازي ما به تساوي بدون گل رسيديم، من در توپ گيري در اين ديدار باورنكردني ظاهر شدم از اين بازي به بعد من به عنوان دروازه بان فيكس تيم ملي انتخاب شدم.
*يكي از خاطرات آن دوران را برايمان بگوييد؟
- در آستانه حضور تيم ملي جوانان در رقابتهاي آسيايي بانكوك در يكي از تمرينات از ناحيه كتف مصدوم شدم و از سفر به تايلند بازماندم، اين حادثه براي من خيلي سخت بود زيرا در آستانه اولين سفر خارجي به دليل مصدوميت از تيم جوانان خط خوردم. روزها و شب ها براي اين موقعيت گريه مي كردم.
* بعد از اين مصدوميت چه زماني دوباره به تيم ملي دعوت شدي؟
- در ميان ناباوري اسمم در بين آنها نبود و رضا قلفساز و مهدي عسگرخاني ذخيره هاي من در ليست بودند.در سن ۱۸ سالگي تصميم گرفتم پررو شوم .به فدراسيون فوتبال رفتم، در همان طبقه اول بودند؛ به رايكوف گفتم چرا نيستم. او اصرار داشت دروازه باني كه كتفش شكسته ديگر گلر نمي شود، اما اصرار من تأثير داشت.يك ليست دو نفره اعلام شد و من انتخاب شدم، بعد از دو هفته حضور در اردوي تيم ملي به عنوان دروازه بان اصلي انتخاب شدم و سپس به تورنمنتي در شوروي اعزام شديم.
*در بازيهاي دوستانه شوروي حجازي آن درخشش هميشگي را نداشت انگار يازده گل خوردي؟ دليل اين موضوع چه بود؟
- در آن مسابقات به دليل كنار گذاشتن«عزيز اصلي»تعدادي از بازيكنان تيم ملي با انتخابم مخالف بودند البته علت بازي هاي ضعيف تيم ايران در آن تورنمنت بيشتر ضعف تيم ما بود، شايد آنها عمدي داشتند. درآن تورنمنت در ۴ بازي يازده گل دريافت كردم، بله كاملاً صحيح مي فرماييد، اما در هيچكدام مقصر نبودم، البته بعد از اين دوره از بازي ها به تدريج رايكوف خط دفاعي تيم ملي را ترميم كرد و آنها را يكي پس از ديگري خط زد.
*بعد از تيم نادر به كدام تيم انتقال پيدا كردي؟
- زماني كه تيم ملي از تركيه بازگشت مرحوم ايرج دانايي فرد پيشنهاد بازي در تاج را داد و از سوي ديگر مرحوم آقامدد نيز علاقمند بود كه راه آهن بروم و در نهايت با دريافت مبلغ ۶ هزار تومان با تاج قرارداد امضاء كردم و در ماه نيز ۲۵۰ تومان حقوق برايم در نظر گرفته شد.
*بالاترين دريافتي شما از كدام باشگاه بود؟
- وقتي كه به مدت يك سال به شهباز (شاهين فعلي) رفتم بيشترين پول را كه ۳۵۰ هزار تومان بود دريافت كردم. البته يك بار نيز از سوي باشگاه تراكتورسازي پيشنهادي داده شد، براي من يك چك سفيد فرستادند كه هر مبلغي كه خواستم در آن درج كنم اما به تبريز نرفتم. در آن زمان مدير تراكتورسازي مرحوم پورصمدي بود.
*چه سالي با تيم تاج قرارداد بستيد؟
- سال ۱۳۴۸ به تاج رفتم و تا ۱۳۵۶ در اين تيم عضويت داشتم و بعد به مدت يك سال و نيم به شهباز رفتم و در يك بازي نيز به عنوان فوروارد مقابل تاج بازي كردم و حتي يك گل نيز به اين تيم زدم و شهباز آن بازي را سه بر يك برد . من خط حمله شهباز، و گل به تاج، نه خاطره خوبي نيست.
*آخرين بازي شما در تيم ملي به چه سالي برمي گردد؟
- رقابتهاي جام ملتهاي آسيا در سال ۱۹۸۰ كه كاپيتان تيم بودم و تيم به مقام سوم رسيد كه بعد از آن با توجه به طرح ۲۷ ساله هاي تيم ملي ديگر مرا به اردو دعوت نكردند.
*تعداد بازي ملي شما چند بازي است؟
- ۷۰ بازي ملي دارم، البته در ۲۹ سالگي من را از فوتبال ملي كنار گذاشتند. اگر قرار بود حداقل تا ۳۹ سالگي بازي مي كردم كه توانايي اين كار را هم داشتم، در دنيا از لحاظ تعداد بازي ملي به يك ركورد دست پيدا مي كردم و حيف آن طرح لعنتي ۲۷ ساله ها كه انگار فقط براي نابودي من طراحي شده بود.
009735.jpg
تيم ملي فوتبال ايران در راه جام جهاني، حجازي مي گفت  بعد از جدايي پرويز قليچ خاني،  كاپيتاني حق من بود اما سرم را كلاه گذاشتند. حجازي دروازه بان اول تيم ملي بدون بازوبند
* شما در دوره بازيگري تان از تيم هاي خارجي پيشنهاد داشتيد؟
- بله يك پيشنهاد از تيم پاري سن ژرمن فرانسه بود، زماني كه ما با تيم ملي به فرانسه رفتيم (پيش از جام جهاني ۷۸ آرژانتين) نماينده اين باشگاه به اردوي تيم ما آمد و با مهاجراني در مورد انتقالم صحبت كرد، اما حشمت خان مرا متقاعد كرد كه بعد از جام جهاني ممكن است با پيشنهادهاي بهتري روبرو شوي اين طور بود كه با اين موضوع موافقت كردم و آنرا به تعويق انداختم.
* ودر باره پيشنهاد منچستر يونايتد؟
- براي باشگاه منچستر خودم شخصاً اقدام كردم. اين يكي راز است. خودم با ابوالفضل جلالي رفتم فدراسيون و يك سربرگ برداشتيم و مهر فدراسيون را نيز زديم در اوايل انقلاب با آن رضايت نامه تقلبي به انگليس سفر كردم، به دليل اينكه در جام جهاني تعدادي از بازيكنان منچستر در اسكاتلند بازي مي كردند. آنها را مي شناختم از جمله لومكاري، جوجوردن، گوردن مكوئين اينها همه عضو منچستر بودند. از لندن از طريق يكي از اعضاي نزديك خانواده ام با باشگاه منچستر ارتباط برقرار كردم و سپس آنها موافقت خود را اعلام كردند تا در تمرينات اين تيم شركت كنم. در اين مدت يك ماه با منچستر تمرين كردم و ۵ بازي نيز در تيم ذخيره هاي منچستر انجام دادم. اولين بازي در اولدترافورد پنج بر صفر بولتون را شكست داديم و درخشش چشمگيري در آن بازي داشتم. بعد از اين ديدار ديويد فكستون سرمربي منچستر مرا پسنديد كه با اين تيم قرارداد امضا كنم. البته به دليل اينكه فهميدند رضايت نامه ام درست نيست دوباره به تهران بازگشتم و بعد از مراجعت مجدد به انگليس گويا آنها دروازه بان ديگري را انتخاب كرده بودند كه گري بيلي جانشين من بود. توي زندگي ام همين يكبار را تقلب كردم.
*بعد از رايكوف شما با كدام مربيان كار كرديد؟
- اوفارل يكي از مربيان بود كه او با ديسيپلين ترين مربي بود كه تاكنون به ايران آمده، حتي فراتر از ايوانكوويچ، اوفارل كسي بود كه كاپيتان تيم ملي ايرلند يعني جرج بست را با آن همه شهرت از تيم منچستر اخراج كرد.
* نظر شما در مورد برانكو چيست؟
- برانكو نتايج خوبي تاكنون گرفته است. ولي از نظر نحوه تمرين هنوز تمرينات برانكو را از نزديك نديدم.
* چه اثري در تيم ملي داشته؟
- ما نفرات خوبي در حال حاضر داريم، اين نفرات خوب عصاي دست برانكو شده اند، كارهاي استثنايي اين نوع بازيكنان انجام مي دهند كه باعث برد تيم مي شود، به طور مثال علي كريمي، چهار سال پيش علي دايي بود، مهدوي كيا هم اكنون جزو نفراتي است كه كارهاي مثبت زيادي انجام مي دهد.
البته اين مقايسه ها در آخرين بازي هاي تيم ملي در جام ملتهاي آسيا بسيار مشهود است فوتبال ما آنچنان پيشرفت چشمگيري نداشته كه بگويم برانكو خوب عمل كرد دليل آن را هم مي گويم. شما بازي هاي ايران با عمان و قطر را در جام ملتهاي آسيا مرور كنيد. آيا فوتبالي كه عمان با ايران انجام داد قابل مقايسه با ماست در دقيقه ۹۳ به گل مساوي مي رسيم كه در همان بازي بايد ۵ گل از عمان دريافت مي كرديم. خدا خواست و به ما كمك كرد تا بازي مساوي شود كه اگر اين گونه نمي شد تيم ايران حذف مي شد و از دور رقابتها كنار مي رفت. اگر خدا در آن بازي پشتيبان برانكو نبود تيم ما از گروهش بالا نمي آمد و براي ما فاجعه بود. به نظرم برانكو قلب پاكي دارد و مرد خوبي است، خدا هم به او كمك مي كند.
*شما در مورد نظم و ديسيپلين هميشه اصرار داشتيد. هميشه هم شاخصه شما اين موضوع بوده است. حالا پرسشي كه دارم اين است اگر شما به جاي حشمت مهاجراني بوديد و قبل از جام جهاني و دروازه بان اصلي شما مي گفت تا من مبلغ مورد در خواستم را دريافت نكنم با تيم ملي به جام جهاني نمي روم. چه واكنشي داشتيد، كاري كه مي گويند شما انجام داده ايد؟
- آن دروازه بان را انتخاب نمي كردم و به جام جهاني نمي بردم.
* در اين باره مي شود اصل جريان را تعريف كنيد؟
- در زماني كه تيم ملي صعودش به جام جهاني قطعي شده بود براي اينكه تا حدودي وضع بازيكنان تيم ملي بهبود يابد من و علي پروين و تعداد ديگري از بازيكنان تيم ملي دور هم جمع شديم تا با در ميان گذاشتن اين موضوع با حشمت مهاجراني پاداشي را براي ملي پوشان در نظر بگيرند. اين موضوع را ما در هواپيما در زماني كه از فرانسه برمي گشتيم با حشمت خان در جريان گذاشتيم.
البته مهاجراني اين موضوع را به آتاباي گفت كه مورد موافقت قرار نگرفت، ولي من براي اينكه خانواده ام در شرايط خوبي بسر نمي بردند با پافشاري روي اين موضوع اعلام كردم اگر مبلغ مورد نظر پرداخت نشود به جام جهاني نمي آيم ،ابتدا حشمت خان بخشي از آن پول را در اختيارم گذاشت و قرار شد بقيه پول در فرودگاه پرداخت شود كه در آخرين لحظه از سوي فدراسيون وقت، كاري صورت نگرفت بقيه بازيكنان از جمله پروين هم تنهايم گذاشتند و سرانجام پاي پرواز مهاجراني با پرداخت باقي مانده آن پول مرا راضي كردند تا سوار هواپيما شوم. البته براي اين كار دليل داشتم زيرا كسي كه براي فوتبال زحمت مي كشد بايد از آن طرف نيز متقابلاً مورد حمايت باشد و از هر نظر تأمين گردد. اين موضوع نبايد يك طرفه باشد كه اتوبان بايد دو طرفه باشد. البته به نظرم مهاجراني به اين دليل اين كار را كرد كه به فكر خودش هم بود ولي من به فكر ايده و عقيده خودم هستم ممكن است كه غلط هم باشد.
*چه سالي وارد دانشگاه شديد؟
- در سال ۱۳۵۰ وارد مدرسه عالي ترجمه شدم و بعد از ۶ سال به دليل مسافرت هاي ورزشي موفق شدم ليسانس بگيرم.
*در جام جهاني ۷۸ آرژانتين، تيم ملي ايران با چه سيستمي بازي مي كرد؟
- در آن سال ما با روش ۲- ۴- ۴ بازي مي كرديم و در بازي نخست مقابل هلند منهاي ۲ پنالتي كه دريافت كردم بازي عالي به نمايش گذاشتم كه از سوي كميته برگزاري مسابقات نيز در تيم منتخب روز اول برگزيده شدم. در ديدار با اسكاتلند نيز روز خوبي را پشت سرگذاشتم و چند موقعيت عالي را از حريف خنثي كردم تنها در ديدار با پرو به دليل مصدوميت از ناحيه كتف، از خودم راضي نيستم.
*سيستم كنوني بازي با ايران چگونه است؟
- در حال حاضر تيم ملي با سيستم «۱- ۳- ۲- ۴» بازي مي كند كه همان شيوه ۱- ۵- ۴ است ولي شرايط بازي را بايد مربي در نظر بگيرد. با هر تيمي نبايد با يك سيستم بازي كرد. بايد ديد سيستم بازي با حريف همخواني دارد و يا با اين شيوه تيم به موفقيت مي رسد. به نظرم اين كار برانكو صحيح نيست. با يك تيم ضعيف وقتي بازي مي كنيد بايد سيستم هجومي تر باشد به طور مثال مي شود از سيستم ۲- ۴- ۴ جديد استفاده كرد. ايران اكنون تنها با يك شيوه در مقابل تمام تيم ها بازي مي كند.
*نظر شما در مورد بازي با بحرين چيست؟
- احساس مي كنم برانكو با همان نفرات قبلي در ديدارهاي گذشته به ميدان خواهد رفت و تغيير اساسي در تركيب بوجود نمي آورد. نفرات را كه مي بينم، بايد بحرين را شكست دهيم. البته شرايط روحي تيم در بحرين نيز بسيار حائز اهميت است.
*شما اگر اين نفرات را در اختيار داشتيد چگونه بازي مي كرديد؟
- در حال حاضر بهترين ها به اردو دعوت شدند، من هم بودم از همين نفرات استفاده مي كردم.
* در خط دفاع تغييراتي را بوجود نمي آورديد؟
- در كنار رحمان رضايي، نصرتي را قرار مي دادم و نيكبخت در سمت چپ دفاعي، در جناح راست همه نفرات متوسط اند، من بودم خسرو حيدري را دعوت مي كردم، او خيلي بهتر از كعبي است.
خسرو حيدري قابل قياس با حسين كعبي نيست. اگر او به جمع يازده بازيكن اصلي تيم اضافه شود بهتر هم بازي مي كند. البته برانكو بطور حتم كعبي را در تركيب قرار مي دهد، اما اگر مصدوم شود جايگزين براي او نداريم.
*نظر شما در مورد ميرزاپور چيست؟
- در حال حاضر او بهترين گزينه است، زيرا ۴ سال به طور مداوم از دروازه تيم ملي محافظت مي كند. تنها ضعف او بازي با پاست كه به تكنيك ضعيف او بر مي گردد. او در بازي هوايي نيز كمي دچار مشكل است. بعد از ميرزا پور به عقيده من واعظي از همه بهتر است. واعظي رفلكس خوبي دارد، و «چپ دست» - اصطلاحاتي كه خود حجازي به آن اعتقاد دارد- خوبي دارد.
*در مورد رحمتي نظر شما چيست؟
- در اين فصل خيلي بد كار كرده است؛ البته هنوز تلفني با هم صحبت نكرديم ببينم مشكلش چيست. اكثر گلرها مانند ميرزاپور، رحمتي، واعظي و... در طول هفته با من در تماس هستند. او بيشتر در فكر ژست است تا بازي. در ديدار با صبا باتري هم دو گل دريافت كرده كه يكي از فاصله ۴۰ متري بوده است.
*شما موافقيد مثل كشورهاي عربي حضور دروازه بان خارجي را در ايران ممنوع كنيم، براي رشد دروازه بانها؟
- مي شود اين كار را كرد. در حال حاضر بعضي از گلرهاي ما خوب كار مي كنند. البته آنهايي كه بايد اين موضوع را تشخيص دهند كه كدام دروازه بان خوب كار كرده يا بد امثال ما هستيم نه كساني كه اصلاً فوتبال بازي نكرده اند و در اين مورد خاص نيز نظر مي دهند. به طور مثال در ديدار استقلال تهران و اهواز تاپالوويچ از فاصله ۴۰ متري گل خورد كه اگر درون دروازه بودم يك قهوه درون دروازه مي خوردم و بعد با يك شيرجه توپ را مهار مي كردم. تاپالوويچ روي اين توپ ديد كافي هم داشت اما خيلي كند بود. خدا كند اين كار صورت گيرد تا امثال طالب لو و واعظي و... را هدر ندهيم.
*نكيسا را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- نكيسا يك زماني خوب بود اما با دخالت پدرش به حاشيه رفت آن موقع بايد نكيسا به اوج مي رسيد بعد از يك دوره كناره گيري باز هم بازگشت، اما به دنبال حاشيه بيشتر مي رود.
*بعد از شما بهترين دروازه بان تاريخ فوتبال ايران چه كسي بود؟
- بهروز سلطاني يكي از دروازه بانان برجسته فوتبال ايران بود اما مغرور بود او دو سال آمد و بعد هم كنار رفت. سلطاني اگر مي ماند يكي از دروازه بانان خوب ايران مي شد.
*در مورد آن بازي باور نكردني شش بر صفر مقابل پرسپوليس چه اتفاقي افتاد كه تاج اين نتيجه را متحمل شد؟
- اگر من از ابتدا درون دروازه قرار مي گرفتم به طور حتم ما آن بازي را در نهايت با يك يا دو گل واگذار مي كرديم ولي به دليل مشكلاتي كه با باشگاه داشتم درون دروازه قرار نگرفتم و رشيدي بازي كرد. تا ۱۵ دقيقه به پايان بازي تاج چهار بر صفر عقب بود و من هم در حال رفتن به خانه بودم كه با خواهش و تمنا من را وارد زمين كردند.
*و شايعه تباني جواد اللهوردي با تيم پرسپوليس در مورد اين ديدار صحت دارد؟
- خير؛ جواد بازيكن فوق العاده اي نبود و اين درست كه بعد از ۴ ماه به پرسپوليس رفت و اين شايعه را قوي تر كرد .اما موضوع تباني بي اساس بود.
*از بازيكنان تاريخ فوتبال ايران كداميك را مي پسنديد؟
- پرويز قليچ خاني از نظر بدني مثل مارادونا بود با اين وجود عالي سر مي زد، شوت مي زد، نترس بود، هر پستي هم به جز دروازه بان بازي مي كرد.
*در بين مربياني كه با شما كار كردند بهترين شان چه كسي بود؟
- رايكوف، ما همه چيزمان را از رايكوف داريم اوفارل هم تأثير گذار بود. غلامحسين مظلومي، اكبر محمدي، محمود خوردبين، رضا قلفساز، حسن روشن، حسن مرادي، امير عابديني، از جمله دستاوردهاي رايكوف بودند.
*اگر در حال حاضر كلاس مربيگري براي ارتقاي سطح دانش مربيان بگذارند شما در آن شركت مي كنيد؟
- خير، من تمام درسهاي فوتبال را مي دانم. ضمناً در دنياي كنوني فوتبال اكثر بازيكنان بزرگ مثل ريكارد، سونس، كيگان، ماگات، در دوره هاي بازيگري شان به دليل حضور مربيان كارآزموده اين موضوعات را آموخته اند و نيازي به مرور مجدد آن نيست، من نيز از اين قاعده مستثني نيستم. فوتباليست بزرگ مي تواند مربي بزرگي هم باشد. روزي در يك كلاس دو روزه بين المللي به نظر ونگلوش بود كه به او لقب پرفسور هم داده بودند.
قبل از اينكه وارد مسائل تاكتيكي شود، من تمام مسائل را گفتم، محمود ياوري و مهدي مناجاتي بغل دستم نشسته بودند، تعجب كرده بودند. آخر كلاس حتي يك مدرك هم ندادند، حيف كه از دو روز زندگي شخصي ام در تبريز گذشتم.

سايه روشن
009744.jpg
ستاره اي كه هرگز غروب نخواهد كرد
براي فوتبال تعاريف بسياري ارائه شده اما هر كدام به فراخور زمان تغيير كرده و معناي تازه اي به خود گرفته است.«در فوتبال تنها پيروزي معناي حيات دارد» ، اما اين معنا در تاريخ به شرايط يك جامعه و موقعيت ورزشي آن ارتباط پيدا مي كند.
بايد ديد اهداف سياستگذاري ورزش يك جامعه بر كدام مبنا استوار است و برنامه هاي درازمدت دولت در ورزش چيست تا بهتر بتوان شكست و پيروزي را در ظروف خود جاي داد.
پرسپوليس و استقلال ديرزماني است در فوتبال ما زندگي مي كنند، اين كه چگونه شكل گرفتند و با چه پشتوانه اي روي آنها تبليغ شد، مدنظر ما نيست، اما آنچه موجب رشد فوتبال مي شود حضور اين تيم ها و ستارگان آنها در مسير تاريخ ورزش كشور ماست كه اثرات آن را طي سال هاي متمادي ديده ايم.
انتظار مردم نيز در چنين شرايطي نبايد فصلي و مقطعي باشد. در دوره اي پرسپوليس موفق بود و در دور ديگر استقلال، بايد اصل و ريشه كلي بازي هاي تيم مورد علاقه و ستارگان محبوب را در نظر گرفت تا در گذر از چند دوره يا حتي دهه بتوان كارنامه يك تيم يا يك مربي را مورد ارزيابي قرار داد.
ناصر حجازي در ۱۷ سالگي به تيم ملي دعوت شد و بيش از يك دهه مرد اول دروازه فوتبال ملي بود. حجازي با تحصيلات آكادميك و كسب ليسانس زبان انگليسي، جزو معدود بازيكنان تحصيلكرده ايران بود و امروز پس از سي سال كسب تجربه در فوتبال در انديشه رسيدن به كرسي مربيگري در تيم هاي بزرگ است.
براي حجازي بدون مقدمه مي توان گفت، هميشه عاشق استقلال بوده و عمر ورزشي خود را در اين تيم صرف كرده است، براي او اين تيم ارزش خاص خود را دارد و هدفش هميشه سربلندي استقلال بوده است.
حبيبي، بهزادي، پرويز قليچ خاني، علي پروين، حسن روشن و... از جمله قهرمانان فوتبال ايران به حساب مي آيند. اين نام ها در تاريخ فوتبال ايران ماندگار و به يادماندني شدند. در اين ميان اسم ناصر حجازي به عنوان يك ستاره و دروازه بان هميشه قدرتمند، نشانگر و سمبل فوتبال ايران است.
فقط تيتر
* ناصر حجازي را خط مي زدم!!
* با چنگيزوثوقي همبازي بودم
* با پيراهن شهباز مقابل استقلال مهاجم بودم وگل زدم
* خدا بابرانكواست
* بعد از من ،بهروزسلطاني بهترين بود
* تمام درس هاي فوتبال را بلدهستم
*خسروحيدري گمشده تيم ملي است
و مربي باقي ماند،يك مربي خانه نشين، اما بالاخره يك روز حجازي در جايگاه خود قرار مي گيرد.
حجازي متقاعد شده است
ناصر حجازي متقاعد شده است كه مربيگري در تيم ملي رؤيايي دست نيافتني بيش نيست. دست كم براي اين پست، خصوصاً از زماني كه ميل به مربيان خارجي در تيم ملي به بالاترين حد خود رسيده است، براي او جايي وجود ندارد.
حجازي مي تواند به همين نكته دل خوش كند كه هرچند وقت يك بار هواداران استقلال نام او را در ورزشگاه مرغوبكار يا آزادي فرياد مي زنند. البته او براي پي بردن به اين موضوع كه هرگز شانسي براي مربيگري تيم ملي نخواهد داشت، زجر زيادي كشيد و زماني طولاني را پشت سر گذاشته است.
«مايكل چرچ» نويسنده مجله فوتبال آسيا (Footballasia) كه متعلق به كنفدراسيون فوتبال آسياست، هميشه در مقاله هاي ستايش آميز از وي به عنوان يكي از شانس هاي تصاحب پست مربيگري تيم ملي ياد كرد و از او به عنوان يك قهرمان نزد بسياري از ايرانيان نام برد.
او از زماني كه در سن ۲۱سالگي اولين جام قهرمانان باشگاهي آسيا را براي يك تيم ايراني _ استقلال- به ارمغان آورد، تا سالي كه در تهران و در حضور بيش از ۹۰ هزار تماشاگر خودي همين جام را در مقام مربي استقلال به حريف ژاپني واگذار كرد، عادت داشت كه هميشه موقعيت خود را به عنوان يك چهره خبرساز در رسانه ها حفظ كند. با اين حال، مدتهاست كه از او خبري در دست نيست.حجازي حتي مربيگري تيم هايي مثل پگاه گيلان يا استقلال اهواز را نيز نمي تواند به دست آورد. شايد به همين دليل است كه چند صباحي است ديگر آن اظهارنظرهاي فتواگونه را كنار گذاشته است و حتي گاهي برخلاف ميل باطني به حمايت از مربي خارجي تيم ملي دست مي زند.
احتمالاً براي خيلي ها باور اينكه حجازي در حمايت از برانكو بگويد: «هيچكس حق ندارد برانكو را تخريب كند» ، سخت به نظر مي رسد؛ بويژه اينكه او و همتايان ايراني اش همواره به مربيان خارجي به چشم غاصبان بهترين پست مربيگري در داخل كشور نگاه مي كرده اند.
حجازي در يكي از مصاحبه هايش با مايكل چرچ كه درباره امكان مربيگري اش در تيم ملي گفته بود: «در ايران، مردم مي خواهند كه من مربي تيم ملي باشم، اما شرايط به من چنين اجازه اي را نمي دهد. بنا به دلايلي، مي دانم كه هيچوقت مربي تيم ملي نخواهم شد.» و هيچوقت هم نشد...

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
سياست
علم
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |