چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۳۵
تهرانشهر
Front Page

ببار، اي نم نم اميد...
برفي ترين زمستان تهران
029508.jpg
ناصر كرمي 
شعري دارم
كه از بس سفيد است،
روي كاغذ ديده نمي شود
بيژن جلا لي
برف، شهر را يكدست سفيد كرده است. شش روز است كه پي در پي مي بارد. هواشناسي گفته است كه امروز هم خواهد باريد، اگر تا فردا دوام بياورد، اولين هفته يكسره برفي تهران در همه اين سالها خواهد بود. شايد برفي ترين هفته اين قرن در تهران وشايد سفيدترين تهران همه تاريخ.
تهراني ها و برف
شايد تا چند سال پيش در تهران فقط جوان هاي احساساتي بودند كه از برف لذت مي بردند، اما در اين چند سال با هشدارهاي پي در پي درباره خطر كمبود آب، گروه بيشتري از مردم بارش برف را دوست دارند. با اين همه، برف در شهر گرفتاري هاي بسياري را ايجاد مي كند، از راهبندان ها و گل و شل خيابان ها گرفته تا يخبندان و مشكل تلنبار شدن برف روي پشت بام و توي معابر.
شايد هنوز هم بيشتر شهروندان با پيدا شدن شعاعي از آفتاب در گوشه يك آسمان برفي لبخند بزنند و ته دل راضي باشند از قطع برف و خيلي كم هستند آنها كه به خاطر مي آورند گوشه روانداز ابري اين آسمان بزرگ شايد تا ورامين و قم و سمنان تشنه لب و حتي دورتر تا يزد، كرمان، خراسان و خوزستان زمستان سايه گسترده باشد. آنچه كه اين آسمان مي تواند بباراند براي آنها جان است كه در رگ هاي زندگي جاري مي شود، نه فقط امكاني براي خوش منظره شدن پشت پنجره.
ايراني ها و برف 
در ايران سالانه به طور متوسط 250 ميليمتر باران مي بارد. متوسط بارندگي كل كره زمين حدود 750 ميليمتر است. يعني سهم ايراني ها از بارش هاي جوي يك سوم سهم ديگر شهروندان جهان است. شايد اگر به جاي مخازن نفت و گاز، فقط 20 درصد بارندگي در ايران بيشتر بود، يعني به جاي سالانه 250 ميليمتر، در ايران 300 ميليمتر باران مي باريد، اكنون كشور ما چشم اندازي ديگر مي داشت، شايد خوشبخت تر بوديم، شايد خيابان هاي مان پهن تر و خانه هاي ما بزرگتر بود، از اينجا تا اصفهان، از اصفهان تا شيراز و حتي شايد از شيراز تا بوشهر دو طرف جاده دو رديف درخت هميشه سبز بود، شايد ماشيني بهتر از پيكان سوار مي شديم و شايد الان خيالمان راحت تر بود كه مي توانيم بحرين را ببريم و براي صعود به جام جهاني در نهايت آواره اطراف و اكناف عالم نشويم... همه اينها ممكن مي شد اگر در ايران قدري بيشتر آسمان مهربان بود و اين برفي كه دارد مي بارد، اينقدر تجربه كم شماري نبود. از اينجا كه راه بيفتيد از جاده شرق برويد به سمت خراسان يا در يكي از جاده هاي اصفهان يا يزد و كرمان راهي بشويد به سمت جنوب شرق، دور و بر جاده پر است از روستاهاي متروكي كه بسياري از ساكنان آنها اكنون در حاشيه شهرها، حاشيه نشين فقر هستند. اگر خشكسالي دهه 70 نبود، بسياري از اين روستاها شايد هنوز متروك نبودند، اگر ترسالي دهه 80 چند سال زودتر شروع شده بود، شايد تراكم آدم ها در شهرك هاي اطراف تهران به حدي نمي  رسيد كه سال ها بگذرد و از پرسه زدن هاي قاتلي مثل بيجه در كنار خود با خبر نباشند و نيز شايد هنوز مي  شد درناهاي طناز را برفراز هامون ديد و عقاب هاي طلايي را كه بر فراز دره لار بال مي   كشند.
دهه خوب 
شوراي تيتر روزنامه همشهري در بعدازظهر 27 اسفند۱۳۷۹ براي انتخاب آخرين تيتر اول روزنامه در اين سال، درگير يك بحث علمي طولاني درباره وضعيت بارش ايران در دهه گذشته و پيش بيني ميزان آن در دهه آينده بود و در نهايت اين تيتر انتخاب شد: دهه سبز 80 فرا مي  رسد.
اين تيتر، فشرده مطلبي بود كه درآن با اشاره به تناوب دوره هاي بارندگي در ايران، پيش بيني شده بود كه به طور تقريبي در پي پشت سرگذاشتن يك دوره خشكسالي در دهه 70، اقليم شناسان انتظار دارند كه در دهه 80 يك دوره ترسالي آغاز شده و خشكسالي هاي كشنده واپس بنشينند. اين پيش بيني تاكنون به تحقق پيوسته است. متوسط بارندگي كشور در سال هاي 1380، 1381، 1382 و 1383 طي پاييز و دي ماه در اغلب نقاط كشور بيشتر از متوسط سالانه بوده است. به ويژه امسال حجم بارش حتي در نيمه جنوبي كشور بسيار قابل توجه بوده است. اين در حالي است كه در نيمه دوم دهه 70، خشكسالي هاي پي درپي شرايط بحراني و دشواري را بر 8 استان اصفهان، خراسان، يزد، كرمان، سيستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان حاكم كرد، آنچنانكه در پهنه هاي وسيعي از كشور چندين سال ديم زارها دو سوم اراضي كشاورزي ايران به حال خود رها شدند، بسياري از زيستبوم  هاي طبيعي تا مرحله نابودي كامل امكان زاد آوري زيستي سوق داده شدند، سفره هاي آب زيرزميني به پايين ترين حد ممكن رسيد و اغلب رودخانه هاي فصلي در اين استان ها به طور كامل خشكيدند.
هديه آزور
منشاء عمده بخارات جوي كه در ايران مي  بارد اقيانوس اطلس است.جرياناتي نيز كه در منشاء، اين بخارات را به سمت ايران مي  راند، جريان هاي آزور نام دارند. آزور، نام يك مجمع الجزاير كوچك است در شمال اقيانوس اطلس.
پس به واقع خاستگاه و زادبوم اين دانه هاي برف كه پشت پنجره دارند چرخ مي  زنند و پايين مي  آيند، مي  تواند جايي باشد در اطراف جزاير آزور. امسال جريانات آزور با ما خيلي مهربان بوده اند، اين برف كه يكسره مي  بارد، نويد بهاري سرمست از چشمه هاي جوشان و تابستاني پربرگ و بار را مي  دهد.
اميدواريم ببارد، همچنان ببارد. از اينجا تا هر كجاي ديگر در ايران كه اين آسمان پهناور بر آن سايه انداخته است.

كتابخانه
فردا و فرداها
اينكه پايان جشن هاي امسال انقلاب مصادف شده با آغاز محرم، بهانه ايست براي امروزي كه مي  خواهد گوشه بسيار كوچكي باشد براي تعطيلات زمستاني جمع وجور آخر اين هفته. از راهپيمايي ملي فردا تا دور هم جمع شدن هاي شبانه محرم به قصد عزاداري فاصله اي نيست؛ روزهاي خوبي كه از زمستان و برف اين روزها فقط خاطره خوش مي  ماند.

جعبه
روز مبادا
روز موعود فرا رسيد. امروز پس از انتظاري طولاني براي انتقام گيري به مصاف بحرين مي رويم، آن هم در منامه و در همان ورزشگاه. هر چند در جام ملت ها بحرين را برديم، اما اين مسابقه چيز ديگري است. امشب ساعت 19 تلويزيون را روشن كنيد و شبكه سوم را بگيريد. حتما همه شما هم مثل ما نگران مسابقه امروز هستيد. بر و بچه هاي تيم ملي با يك برد شيرين از بحرين برمي گردند يا ...؟ امروز فكر بد نكنيد. با اين نيت پاي تلويزيون بنشينيد كه ايران اين بازي را مي برد. براي تيم ملي دعا كنيد اما در برنامه هاي امروز، فردا و پس فردا.
چهارشنبه: ماموران پرونده هاي راكد ساعت۱۳:40 از شبكه سوم پخش مي شود. شب بلند زمستان را 16:30 از شبكه دوم خواهيد ديد. اگر ايران برده بود و حوصله تماشاي برنامه هاي ديگر را داشتيد، بعد از فوتبال مي توانيد سايه آفتاب را از شبكه سوم ببينيد. رسم شيدايي ساعت 21 از شبكه 2 پخش مي  شود. فرار بزرگ را مي توانيد 22:10 از شبكه يك ببينيد. فيلم سينمايي سقوط هم بعد از اخبار شبكه دوم پخش مي شود.
پنج شنبه: پخش مستقيم مراسم راهپمايي امروز، صبح از شبكه هاي مختلف سيما پخش مي شود. ساعت 13:40 تكرار سايه آفتاب از شبكه 3 پخش مي شود. برنج خونين عنوان فيلم سينمايي فردا بعد از ظهر شبكه اول است. شب بلند زمستان ساعت 16:30 از شبكه 2 پخش مي شود. ساعت 19 و 20:15 به ترتيب از شبكه تهران و شبكه سوم شاهد فيلم سينمايي خواهيد بود. فيلم سينمايي سينما يك اين هفته - البته اگر باز هم تغيير نكند - رستگاري در شاوشنگ خواهد بود. سينما يك ساعت۲۲:30 شروع مي شود. مهتاب هم مانند هر پنج شنبه ساعت 23:30 پخش مي شود.
جمعه: ساعت 16 فيلم سينمايي شبكه اول را امروز ببينيد. جمعه فيلم تولد يك پروانه از اين شبكه پخش مي شود. تابستان آرزوها را مي توانيد ساعت 19 از شبكه تهران تماشا كنيد. فيلم سينمايي پسر برنامه امروز سينما 4 است كه ساعت۲۰:45 پخش مي شود. مجموعه عمر خيام ساعت 20:15 از شبكه 3 پخش مي شود. مسابقه سيمرغ هم جمعه شب آخرين برنامه پيشنهادي ماست اين مسابقه را مي توانيد۲۲:30 تماشا كنيد.

ستون شما
واقعا كه 
حالا كه امروز همه به ايرانشهر غر مي زنند، اين مورد آخر را هم بخوانيد.
در صفحه تهرانشهر مورخ دوشنبه 21 دي ماه مطلبي درج شده بود با عنوان: خانه اي براي زنان هنرمند و در مطلب نوشته شده بود كه اولين مجموعه فرهنگي- هنري ويژه زنان هنرمند است ولي هيچ نشاني و شماره تماس از اين مركز داده نشده بود، بعد از 2 هفته تماس مكرر و پيگيري توانستم با خبرنگار اين مطلب ارتباط برقرار كنم كه در نهايت گفته شد آدرسي از مركز ندارند! با روابط عمومي زنان هنرمند تماس بگيريد، با روابط عمومي تماس گرفتم اطلاع دادند كه قرار است در آينده چنين اقدامي صورت گيرد!
حتي شما دوست عزيز
از شانس ما، آقاي هوشنگ نصيرزاده كه رفيق چند ساله و تاج سر ما هستند هم توقع دارند بابت مصاحبه اي كه با ايشان داشتيم و درج يك قسمت از صحبت هاي في مابين كه ظاهرا نبايد چاپ مي شد، پوزش چاپ كنيم. امروز به همه تذكر داده ايم كه هيچ وسيله  طلايي سمت ما نيايد كه خداي نكرده مس مي شود! 
روزي بود
توضيح لازم: امروز از دنده راست بلند شده بوديم. اما مگر مي گذارند؟ آن از رانندگان محترم تاكسي كه نيم ساعت در برف و سرما منتظرشان بوديم، اين از راهروي همشهري كه مثل كف حمام ليز است و اين از ناهار امروز كه ماهي است. اگر ستون شما امروز مثل روزهاي گذشته نيست، لابد دليل داريم برادر.
چه توقعي داريد؟
نكته: فرستاديمشان گزارش. بعد از يك هفته آمده اند و مي گويند نشد. مي پرسيم چرا؟ مي گويند نشد ديگر. عصباني مي شويم و غر مي زنيم. چند دقيقه بعد مي بينيم دارند چغلي ما را به مقامات بالا مي كنند! شما با اين وضع از ما ستون مي خواهيد؟
نامه ما چه شد؟
ماجرا: از صبح آمده است اينجا كه نامه چند ماه پيش ما كه فرستاده بوديم كجاست، هر چه توضيح مي دهيم كه استاد اگر قرار باشد نامه ها را نگه  داريم بايد اتاقمان را خالي كنيم و تبديلش كنيم به انبار به خرجش نمي رود. مدام مي گويد نامه، نامه 
نكته: دوستان نگذاشتند، از هم سوايمان كردند
تكمله 
و اين هم آخرين:
صفحه سفر و طبيعت قبلا بهتر بود.
خوانندگان عزيز، همين جا تمام كنيم بهتر است، نيست؟
خدانگهدار
اين هم ستون شماي امروز. باز هم به ذوق ما!

ذهن زيبا
عشق ونابينايي، خواهران دوقلو هستند.
ضرب المثل روسي

اگر مي خواهي كاري انجام شود، خودت به سراغش برو، اما اگر مي خواهي انجام نشود، به ديگران سفارش كن انجام دهند.
بنيامين فرانكلين

نيروي زور، بردگان را قانع مي  كند، اما آزادگان را خير.
ضرب المثل كوبايي

هر انقلابي اول به صورت يك فكر درذهن يك نفر پديد آمده است.
ضرب المثل هندي

|  آرمانشهر  |   ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   خبرسازان   |   دخل و خرج  |   در شهر  |
|  شهر آرا  |   يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |