نگاهي به فيلم «ورا درك»
تصويري صادقانه از وضعيتي دشوار
نوشته: جيمز برار دينلي / ترجمه: كيكاووس زياري
|
|
«ورادرك» تازه ترين ساخته سينمايي، مايك لي يك درام اجتماعي است كه فيلمنامه اش توسط خود فيلمساز نوشته شده است. ورا درك نام شخصيت اصلي ماجراهاي فيلم است كه نقش آن با استادي تمام توسط ايملدا استانتن بازيگر كهنه كار سينماي انگليس بازي شده است.
قصه فيلم در دهه پنجاه ميلادي و در يك محيط كارگري رخ مي دهد. ورا درك زني از همين طبقه كارگر است. او زني مهربان است كه با خودخواهي بيگانه است و تمام عمرش را صرف خدمت و ياري به آدمهاي دور و بر خويش كرده است. او خانواده اش را دوست دارد و آنها هم متقابلا عاشق او هستند.
زندگي روزانه ورا در انجام كارهاي مختلف خانه و مراقبت از همسايه بيمار و مادر پيرش خلاصه مي شود. اما اين فقط يك بخش از زندگي ورا است، بخشي كه علني است و همه از آن اطلاع دارند. ورا بعد از اتمام كارهاي روزمره خانه اش، به شكلي پنهان به زنان براي سقط جنين كه در آن زمان غيرقانوني بود كمك مي كند. وي اين كار را از سر خيرخواهي انجام مي دهد و پولي براي كار خود طلب نمي كند.
انگلستان در دهه پنجاه ميلادي موضعي سخت در قبال مسئله سقط جنين داشت و آنرا غير قانوني اعلام كرده بود. در چنين شرايطي، تصور ورا بر اين است كه با اين كار خود در حال كمك به زنان نيازمند است. به همين دليل او در دل خود احساس رضايت و خشنودي مي كند. اما بزودي يكي از مسئولين محلي متوجه فعاليتهاي مخفي ورا «ورا درك» مي شود. دنياي آرام و شاد ورا و اعضاي خانواده اش خيلي سريع تبديل به يك كابوس مي شود.
بجز ايملدا استانتن، بازيگراني چون ريچارد گراهام، ادي مارسان، آنا كيوني، آلكس كلي، دانيل ميز، فيليپ ديويس و لزلي مانويل در اين فيلم به ايفاي نقش پرداخته اند. فيلم اگر چه به عنوان يك محصول انگليسي مطرح شده، اما در حقيقت كار مشترك سه كشور فرانسه، انگليس و نيوزلند است. با وجود آنكه قصه فيلم ۱۲۵ دقيقه طول مي كشد، ولي بقدري جذاب است كه تماشاگران متوجه گذشت زمان نمي شوند.
«ورادرك» فيلمي سنگين و غيرمتعارف است كه بينندگان روشنفكر و سن بالاي خودش را نيز به شدت تحت تأثير روحي و رواني قرار مي دهد.
نكته جالب در مورد «ورادرك» اين است كه مايك لي از تمام بازيگران فيلمش درخواست كرده بود در مورد قصه و سوژه آن حتي با اعضاي خانواده هايشان هم صحبت نكنند. به همين دليل بازيگران در طول فيلمبرداري در رابطه با قصه فيلم كاملا سكوت كرده بودند و خانواده هاي آنان نمي دانستند كه آنها در حال انجام چه كاري هستند.
«ورادرك» اولين بار سپتامبر گذشته در جشنواره بين المللي فيلم ونيز به نمايش درآمد. منتقدين فيلم را ستودند و داوران جشنواره فيلم را به عنوان يكي از آثار برگزيده جشنواره انتخاب كردند و ايملدا استانتن هم شير نقره اي بهترين بازيگر زن را گرفت. مدتي بعد فيلم در مراسم اسكار اروپايي درخشيد و هفته قبل هم مراسم جوايز بفتا (اسكار انگليسي) دو جايزه بهترين كارگرداني و بازيگري زن را به لي و استانتن هديه كرد. اين درام مهيج اجتماعي هم چنين نامزد دريافت چند جايزه اصلي اسكار سال ۲۰۰۵ نيز هست.
«ورادرك» از آن دسته فيلمهايي است كه تماشاچي خود را گيج مي كند. به همين خاطر تا مدتي پس از پايان فيلم، هنوز نمي توان اظهار نظر قاطعي درباره اش كرد. علت اين است كه تماشاچي هنوز درگير قصه و ماجراهاي آن است و نتوانسته خود را از شوكي كه فيلم و قصه اش بر او وارد كرده، برهاند.
البته در اين رابطه «ورادرك» يك استثناء نيست. اكثر فيلمهاي مايك لي چنين تأثيري دارند و مخاطب خود را گيج مي كنند. اين فيلم هم مثل ديگر ساخته هاي لي درباره طبقه كارگر انگليس و مشكلاتي است كه اين طبقه زحمتكش با آن سر و كار دارد. فيلم به شكلي واقع گرايانه و رئاليستي قصه اش را بيان مي كند و تمام تلاش خود را معطوف اين مسئله مي كند كه از شعارزدگي و يا سانتي مانتاليزم اجتناب ورزد. از اين نظر لوكيشن هاي واقعي مورد استفاده قرار مي گيرند و بازيگران به گونه اي گريم مي شوند كه هيچ تفاوتي با آدمهاي معمولي ديگر ندارند و حضورشان در دكورهاي رئاليستي ناموجه و مسخره به نظر نمي رسد.
ايملدا استانتن در نقش شخصيت اصلي قصه، نه تنها بار اصلي ماجرا را بر دوش دارد، بلكه يك بازي بي عيب و نقص ارائه مي دهد. فيلمساز تلاش ندارد او و كارهايش را موجه جلوه دهد و يا برعكس از او يك غول منفي بسازد. مايك لي با نمايش واقعيتهاي زندگي مردم، سعي دارد اين نكته را بازگو كند كه هميشه اين شرايط محيط زيستي است كه آدمي را وادار به انجام يا عدم انجام كاري مي كند. به اين ترتيب او بجاي اينكه به محكوم كردن آدمها بپردازد، آن شرايطي را محكوم مي كند كه زمينه ساز خلق چنين آدمهايي است.اين فيلم مايك لي به خاطر آنكه تلاش دارد تصويري صادقانه از يك وضعيت دشوار و بغرنج را به نمايش بگذارد، باعث بحثهاي اجتماعي، اخلاقي و سينمايي زيادي در انگلستان و ديگر كشورهاي اروپايي شد.
|