پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۴۵
شام غريبان ارامنه در تهران
حسين(ع) عشق همه ماست 
تكيه ثارالله در محرم امسال بيش از همه مورد توجه قرار گرفت. چاپ مطالبي در روزنامه ها و خبرگزاري ها جمعيتي را به آنجا كشانده بود. آنها مي خواستند ببينند حقيقت دارد؟ بله حقيقت داشت 
030213.jpg
030210.jpg
030204.jpg
030207.jpg
گوشه هايي از زيبايي شبي كه زيبا شده بود. مكان جايي در حوالي ميدان هفت تير تهران. لهجه ها و چهره ها آشنايند و دوست داشتني.
عكس ها : گلناز بهشتي
 
اقليت هاي مذهبي در فرهنگ ديني خود با عاشورا بيگانه به نظر مي رسند ولي آنها به مظلوميت سيد الشهدا بي  اعتقاد نيستند. اين مساله را مي  توان با مشاهده صدها هموطن ارمني و زرتشتي اثبات كرد كه هر سال تاسوعا در ميدان هفت تير در تكيه ثار الله در كنار مسلمانان به عزاداري براي حضرت عباس و امام حسين (ع) پرداختند.
اقبالي، مسوول تكيه ثارالله مي گويد: برخي از اقليت هاي مذهبي معتقدند كه حضرت عباس باب الحوائج، آرزوها و خواسته هاي آنان را برآورده مي  كند و به همين دليل ما براي روز تاسوعا از آنها دعوت مي  كنيم تا ميهمان تكيه ما باشند. امسال نيز صدها نفر از اين عزيزان به تكيه ثارالله مراجعه كردند كه آقاي ميرباقري در بيرون از تكيه براي آنها سخنراني كرد. البته هر چقدر اصرار كرديم كه آنها به داخل تكيه بيايند قبول نكرد و ترجيح دادند در فضاي بيرون به عزاداري بپردازند.
وي افزود: متاسفانه در برخي رسانه هاي گروهي از جمله شما، اين تكيه به اشتباه متعلق به اقليت هاي مذهبي معرفي شده بود كه تبعات نامناسبي در پي داشت.
اقبالي گفت: حضور اقليت هاي مذهبي در مراسم عزاداري سالار شهيدان به معناي تغيير عقيده آنها نيست، بلكه فقط نشان مي  دهد باورهاي مذهبي ما براي آنها جذابيت هايي دارد.
حضور اقليت هاي زرتشتي در مراسم تاسوعا و عاشورا ربطي به ازدواج احتمالي امام حسين (ع) با دختر يزدگرد ندارد و به دليل آن است كه آنها نيز از طريق حضور در اين مراسم و نذوراتي كه دارند به برخي حاجت هاي خود رسيده اند.
هيات ثارالله بر خلاف آنچه در برخي رسانه ها ذكر شده بود فاقد علامت است. در ساعت هاي اوليه اين هيات، مسلمانان در داخل چادر برزنتي به خواندن ادعيه اسلامي همچون زيارت عاشورا مي  پردازندو همزمان اقليت هاي مذهبي در بيرون چادر، با روشن كردن شمع و توزيع شيريني هاي مخصوص خود به عزاداري مي  پردازند.
يكي از حاضران در هيات مي  گويد: وقتي به خورشيد برسيد آنجا ديگر نه شرق است نه غرب، جهات جغرافيايي در روي زمين است كه معنا پيدا مي  كند. وقتي به خدا مي  رسيم او نه مسيحي است و نه مسلمان. او عقيده دارد كه همكاري هاي مذهبي در تهران مي  تواند به عنوان نشانه هاي رعايت حقوق بشر در ايران مورد تاكيد دولت قرار گيرد. اما در عين حال نبايد از ياد برد كه هر كس دين خود رادارد و نبايد اين ماجراها، طوري منعكس شود كه به از هم گسيختگي اديان تفسير شود. سواك يك جوان مسيحي است كه در تنهايي شمع روشن مي كند. از لحجه اش پيداست كه ارمني است. صحبت را وقتي با او شروع مي كنيم كه اشك هايش را پاك مي كرد:
- حسين مال همه ماست.
هيات ثارالله تهران كه ميزبان اقليت هاي مذهبي است در سال 1359 و با حضور آيت الله مهدوي كني احداث شده است. در اين هيات كه تمامي مراسم آن نظير نوحه خواني، ادعيه و... توسط مسلمانان برگزار مي  شود، تعداد زيادي از اقليت هاي مذهبي حضور مي  يابند.
بر ديوار برزنتي اين تكيه، جمله اي از حضرت عيسي(ع) كه توسط كعب الاحبار نقل شده نگاشته شده است: هيچ پيامبري نيست كه بر حسين نگريسته باشد.

گپ اتفاقي با يك راننده زن آژانس 
داستان يك مبارزه واقعي كه با پيروزي تمام شد
030201.jpg
رها فريدي -عجله داشتم و از بداقبالي، تاكسي سرويس محل من را در انتظار آژانس 20 دقيقه اي معطل كرده بود، اما از خوش اقبالي، صبرم بي ثمر نبود و با مريم خانم راننده آشنا شدم و براي اولين بار در كنار يك راننده آژانس در صندلي جلو نشستم و كمربندم را بستم.
از همان اول برخورد لوطي مآب او با جمله بپر بالا بريم ، من را در پرسيدن سوالم مصمم كرد: چرا اين شغل را انتخاب كردي؟ و داستان او، با حذف سكوت هايمان، از اينجا آغاز شد.
***
با خانواده ام در كانادا زندگي مي كرديم كه 5 سال پيش افسردگي ام به مرحله اي رسيد كه دكتر روانكاوم نسخه بازگشت به وطن را پيچيد. به ايران كه آمدم، روزها و شب ها را به تنهايي در خانه سپري مي كردم و نسخه اثري نداشت تا يك شب كه عزمم را جزم كردم در روزنامه به دنبال كار بگردم، آن هم كاري كه در آن كمترين سقف و ديوار را در اطرافم حس كنم.
قسمت نيازمندي هاي روزنامه را باز كردم. به يك راننده آژانس متعهد نيازمنديم
همان 12 شب تلفن را برداشتم و چك و چانه ام را با مدير تاكسي سرويس آغاز كردم. گفت: بله، آقا خودشان كجا هستند؟ و بعد از اينكه فهميد آقايي در كار نيست، گويي جوك سال را شنيده باشد، پوزخندي زد.
- نخير، متاسفانه راننده خانم قبول نمي كنيم.
- ولي در آگهي جنسيت مورد نظرتان را ذكر نكرده بوديد، پس بايد جور خطاي خودتان را بكشيد و من را استخدام كنيد.
از من اصرار و از او امتناع، تا با صداي بلند او را خاطر جمع كردم كه من را فردا صبح در دفترش خواهد ديد. صبح خيلي زود آستين ها را بالا زده، از خانه بيرون زدم و بحث پاي تلفنمان با جملاتي ديگر در دفتر تاكسي سرويس ادامه پيدا كرد و او كه در استدلال شكست خورده بود، در آخر به اين استناد كرد كه ناچار به رد كردن من است و اگر من را استخدام كند، از طرف اماكن برايش مشكل پيش خواهد آمد.
تا به اينجا آمده بودم پس جلوتر هم مي رفتم و اين شد كه مدير را وادار به تماس با اماكن كردم و بعد از بحث تلفني فراوان، با اين استدلال كه چرا زن حق كار در بيمارستان، آن هم در شيفت شبانه را دارد و من حق كار در خيابان پررفت و آمد را ندارم، نيمچه برگ برنده اي به دست گرفتم مبني بر اينكه اگر مدير تاكسي سرويس قبول كند، اماكن مخالفتي نخواهد كرد و حالا بحث من و آقاي مدير با نيمچه برگ برنده اي در دست من از نو آغاز شد كه... مردي كه بعدا فهميدم از مشتريان ثابت آژانس است، به كمكم رسيد و دست من را به عنوان برنده اين مبارزه بالا برد. او آقاي مسني بود كه خانه اش ديوار به ديوار دفتر تاكسي سرويس بود و هر روز براي رسيدن به محل كارش، در شهر دماوند به آنجا مراجعه مي كرد. آن روز هم طبق معمول سررسيده بود ولي راننده اي در كار نبود و براي مدتي شنونده بحث ما بود تا به سخن آمد: چرا كه نه! اصلا از من شروع كن، من اولين مسافر تو خواهم شد. و ما 2 به 1، فاتحانه مدير تاكسي سرويس را در حالي كه از روي ناچاري فيش مسافربري را پر مي كرد، تماشا مي كرديم.
اين اولين مسافر من كه نقش تعيين كننده اي در زندگي جديدم داشت من را از راهنمايي ها و نصيحت هايش بي نصيب نگذاشت و در طول راه در مورد اينكه چگونه يك راننده آژانس شايسته باشم صحبت كرد و قبل از بازگشت من به دفتر تاكسي سرويس با تلفن همراه خود مدير را در جريان مهارت من در رانندگي قرار داده بود.
آن روز گذشت تا به امروز كه 4 سال است، راننده هاي مرد مي آيند و مي روند و من همچنان مشغول به كار هستم.
***
در اينجاي داستان من و مريم خانم راننده هر دو روبه روي در مقصد در ماشين پارك كرده، نشسته بوديم و همچنان گپ مي زديم. او خوشحال از داشتن شنونده اي هيجان زده و من كه مدت ها بود كلمه مبارزه را از دهان يك زن نشنيده بودم، هيجان زده دلايل سماجت او را مي شنيدم. بالاخره پياده شدم و ما خداحافظي كرديم و او ويراژ داد و رفت. بعد از چند ثانيه لبخند روي لبم خشكيد، كرايه اش را نپرداخته بودم و اينجا بود كه داستان او را باور كردم كه واقعا از شغلش چيزي بيش از پول عايدش مي شود.

ستون شما
تكذيب مي شود
اين شايعه را كه ستون شما در انتخابات آتي در جهت حمايت از يك كانديداي خاص حركت خواهد كرد را شديدا تكذيب مي كنيم. در مرامنامه اين ستون، بي نظري حرف اول را مي زند و ما هرگز زير اصول خود نمي زنيم.

استون هستون
دوستي پس از تماشاي فيلم اسكندر، فكسي ارسال كرده كه مالامال از وطن دوستي است. ضمن تشكر از ايشان عرض مي شود كه كارگردان فيلم اليور استون هستند نه اليور هستون . به هر حال متشكريم.

معذرت
اگر مي خواهيد از آقاي خاتمي انتقاد كنيد، نامه خود را به ستون شما نفرستيد. جناب آقاي امضا محفوظ با عرض پوزش!

سبز باشيد
آقاي فيض الله ديانتي از ما سوال كرده اند چگونه مي شود گرين كارت گرفت و در پايان آورده اند، شاد و سبز باشيد. خدمت ايشان عرض شود خودتان هم شاد و سبز باشيد. ضمن اينكه گرين كارت به ما مربوط نمي شود، ما در اين ستون حوايج ملي و نهايتا منطقه اي را پاسخ مي دهيم!

تقاضاي كوچك 
بخشي از نامه مصطفي خوش ضمير: پيش از اين مقاله ها، پيشنهادات و انتقاداتي به آن روزنامه فرستادم كه تعدادي از آنها چاپ نشد و برخي از آنها هم كه چاپ شد، آنچنان زير تيغ سانسور رفت كه اصل مطلب ادا نگرديد.
خواهشمند است حال كه 3 مقاله مهم سياسي را خدمت شما ارايه مي دهم، اگر چنانچه قابل چاپ نيست يا مي خواهيد بنا بر ملاحظاتي با سانسور و تحريف چاپ كنيد، زحمت بكشيد و اصل مقاله را به مقامات مربوطه ارايه دهيد يا دست كم به رويت آنها برسانيد يا آنرا به صورت اعلاميه و شب نامه و... ميان مردم پخش كنيد.
پاسخ: عجب!

هيجان زده
اول صبح بود كه تلفن زنگ زد: شما ماهيت پليد خود را با زدن تيتر به نفع آبي ها نشان داديد. واقعا كه اميدوارم در اين هفته نامه رنگي تان را گل بگيرند.
تعجب كرديم، اما دوستان گفتند فردا بازي استقلال و پرسپوليس است، مردم هيجان زده اند!

نظرات
اين آگهي هاي رنگي ... اين آگهي هاي رنگي... آقا اقلا با يك رنگ بهتري چاپشان كنيد.
از چاپ آگهي هاي كوچك رنگي در ايرانشهر متشكريم. موقع ناهار ياد سفره قلمكار مي افتيم.
توضيح: مردم حس طنزشان گل كرده.

بنويسيد
درباره برپايي نمايشگاه بهاره مطلب بنويسيد.
اين پيغامي است كه آن را جدي گرفته ايم. منتظر باشيد.

شاتر
030285.jpg
عكس : ساتيار
دلمان مي خواهد تصور كنيم اين داربي با ساير داربي ها تفاوت دارد اما هنوز هم نزديكترين نتيجه به ذهن اهالي فوتبال تساوي كلا سيك صفر-صفر آبي و قرمز است. كاش مثل داربي ميلا ن،درتهران هم نتيجه كلا سيك لا اقل تساوي 2-2 بود!

جعبه
يك تساوي ديگر؟
به اولين پنج شنبه و جمعه آخرين ماه سال يعني اسفندماه رسيديم. 3تا از اين روزها را كه سپري كنيد سال 83 باروبنديلش را بسته و خواهد رفت. نگاهي مي كنيم به برنامه هايي كه در يكي از اين آخرين روزهاي سال پخش خواهد شد.
پنج شنبه: امروز ساعت 13:40 مي توانيد شاهد سريال سايه آفتاب باشيد كه ديشب از شبكه سوم پخش شد. تكرار سينما۴ را مي توانيد ساعت 16 تماشا كنيد از شبكه۴ سيما. مانند هر پنج شنبه شب فيلم هاي سينمايي از ساعت 19 آغاز مي شود و شبكه تهران آغاز كننده آن خواهد بود. 20:15 مي توانيد شاهد فيلم سينمايي باشيد از شبكه سوم سيما.
مقابل نام سينما يك را باز هم خالي مي گذاريم. مطابق هفته هاي قبل نمي دانيم كدام فيلم براي امشب انتخاب شده، البته زماني هم كه اعلام مي شد شاهد فيلم هاي تكراري بوديم.
جمعه: دربي شهر تهران. اين بازي مي تواند آنقدر جذاب باشد كه اگر روز پنج شنبه هم برنامه جالبي نديده باشيد جاي آن پر شود. امروز پرسپوليس و استقلال از ساعت احتمالا۱۵ در ورزشگاه آزادي به مصاف يكديگر مي روند. ديداري كه اميدواريم اين بار با آن تساوي كلاسيك به پايان نرسد و اين بار تماشاگران پس از پايان آن، از تمام شدن آن ابراز خوشحالي نكنند.
فردا ساعت 19 مي توانيد تابستان آرزو ها را تماشا كنيد از شبكه تهران. مجموعه عمرخيام را ساعت 20:15 از شبكه سوم مشاهده كنيد. سينما۴ را ساعت 21 فراموش نكنيد. مجموعه تلويزيوني گروشگو هم ساعت 22:10 پخش مي شود از شبكه اول سيما.

امروز
گفته اند مي آيد، رنگي نشويد
آخر هفته هايتان چه رنگي است؟ سياه يا سفيد. شايد هم خاكستري باشد. اما اين دفعه، آخر هفته تان را تنها با رنگ خانه طي كنيد. در خانه ماندن براي بعضي ها آرزو است و تمنايش را در سراسر هفته همراه خود دارند. براي بعضي ها اما دردسر است. ماندن در خانه يعني سروكله زدن با برنامه هاي بي  رمق تلويزيون، تنهايي خانه و خرد شدن اعصاب از فرا رسيدن يك روز تعطيل.
براي چنين افرادي روز تعطيل با بيرون رفتن از خانه و وقت گذراني طي مي شود. گاهي رنگ طبيعت است، گاهي رنگ كوه و گاهي رنگ خيابان...آخر هفته هايتان هر رنگي بوده، امروز حتما تغيير خواهد كرد. گفته اند كه مي آيد و اگر بيايد آخر هفته تان خاكستري و خانگي باشد بهتر است. چه با خانه نشيني صفا كنيد و چه از خانه ماندن متنفر باشيد، قرار است امروز دوباره برف بيايد، همين كلمه 3 حرفي با تمام خوبي هايش يك كار را خيلي خوب انجام مي دهد و آن هم خراب كردن روز و شب خياباني پايتخت نشين ها است. ترافيك، آبگرفتگي، بالا رفتن ناگهاني قيمت ها و ... دستاورد برف عزيز و گاهي اعصاب خردكن است. حالا هرچه خود صلاح مي دانيد....

فرهنگ
فرهنگسراها
روزهاي تاسوعا و عاشورا گذشت، اما محرم تمام نشده. فرهنگسراي اشراق به مناسبت اين ماه و در راستاي ترويج فرهنگ عاشورايي نخستين همايش مداحان شرق تهران را برگزار مي كند. همه كساني كه علاقه دارند مي توانند در اين همايش شركت كنند. عموم مداحان، گروه هاي سرود دانش آموزي، گروه هاي تواشيح  و گروه هاي سرود مذهبي مي توانند تا 15 اسفند ماه جهت ثبت نام به فرهنگسراي اشراق مراجعه كنند يا با شماره تلفن 7327685 تماس بگيرند.
در فرهنگسراي دانشجو از چهارم اسفند ماه نمايشگاه پوستري با عنوان نماد در فرهنگ عاشورا برپا شده است. در اين نمايشگاه كه به مدت يك هفته در پارك شفق و محل فرهنگسراي دانشجو برپاست 15 تابلو كه با تكنيك فتوشاپ تهيه شده اند به نمايش گذاشته شده است.
فرهنگسراي هنر در گالري هاي شماره 2 و 3 خود نمايشگاه آئين و فرهنگ زرتشتيان را از ديروز تا 12 اسفند ماه داير كرده است. اين نمايشگاه به همت كانون دانشجويان زرتشتي برپا شده كه شامل 5 سفره، عكس هايي از زيارتگاه ها، جشن هاي سالانه و لباس هاي سنتي است. سال قبل هم اين نمايشگاه در فرهنگسراي هنر برپا شده بود. جهت بازديد از اين نمايشگاه مي توانيد همه روزه از ساعت 9 تا 18 به محل فرهنگسراي هنر واقع در خيابان جلفا مراجعه كنيد و بالاخره اينكه هنرمندان عرصه تئاتر در فرهنگسراي سالمند گرد هم مي آيند.
با توجه به علاقه جوانان به هنرهاي نمايشي و فعاليت آنان در اين زمينه، كانون نمايش اين فرهنگسرا اقدام به انجام تست هاي مختلف و آموزش بازيگري، فن بيان، اجراي نمايش هاي صحنه اي و ... كرده است. اين برنامه امروز پنج شنبه ساعت 16 انجام خواهد شد و در ضمن به صورت رايگان براي همه علاقه مندان خواهد بود.
ميدان امام حسين، خيابان 17 شهريور، خيابان خشكبار چي، پارك خيام محل برپايي اين برنامه است.

صحنه
تئاتر پليس
چهارمين جشنواره سراسري تئاتر پليس برگزار خواهد شد. اين جشنواره تئاتر كه با مشاركت فرهنگسراي بهمن و نيروي انتظامي برگزار مي شود، نگاهي خواهد داشت بر معضلات اجتماعي جامعه. اين جشنواره با موضوعات نقش پليس در برقراري امنيت، علل و انگيزه ارتكاب جرايم اجتماعي، نقش مردم در كاهش معضلات اجتماعي و همكاري پليس و مردم به اجرا در مي آيد.
گروه هايي كه در اين جشنواره شركت مي كنند از هنرمندان ناجا و گروه هاي دانشجويي و آزاد هستند كه از هشتم تا چهاردهم كارهاي خود را به نمايش مي گذارند. اين نمايش ها در سالن هاي چاپلين، شهيدآويني، مبارك و تجربه فرهنگسراي بهمن اجرا خواهد شد.

پرده
كتاب آفرينش در حوزه
كتاب آفرينش در حوزه
از سوي شوراي صدور پروانه نمايش مجوز ساخت 3 فيلم جديد صادر شد. روزي كه زلزله تهران را بلرزاند يكي از اين 3 فيلم است كه محسن مخملباف تهيه كنندگي آن را بر عهده گرفته است. كارگردان اين فيلم مجتبي ميرطهماسب است كه كار ساخت آن را به زودي آغاز خواهد كرد. فيلم سايه و همچين سنگ، كاغذ، قيچي نيز دو اثر ديگري هستند كه مجوز ساخت را دريافت كرده اند.
در اين ميان فيلمنامه فراموشي كه نوشته محسن مخملباف بود و پيشتر جهت دريافت پروانه به وزارت فرهنگ و ارشاد ارسال شده بود ازطرف اين شورا رد شد.
خبر ديگر اينكه فيلم سينمايي كتاب آفرينش ساخته جان هيوستون تا تاريخ هفتم اسفند ماه در برنامه شب فيلمنامه حوزه هنري به نمايش در مي آيد.
اين فيلم محصول سال 1965 است و فيلمنامه آن توسط كريستوفر فلاي به نگارش در آمده. مدت زمان اين فيلم 174 دقيقه است و سانس هايي كه اين فيلم به نمايش در خواهد آمد ساعت 15:30 و 19 در سالن كوچك حوزه هنري خواهد بود.

هوا
انتظار روز برفي 
ابرهاي امروز را جدي بگيريد، فردا روز تخليه ابرهاست. امروز اگر گاهي به آسمان نگاه كنيد، ابرها مانع از سوختن چشم هايتان مي شود. البته آسمان زمستان اغلب بدون ابر نمي ماند، اما ابرهاي امروز را بايد جدي گرفت. سايت هاي هواشناسي خبر از سفيدي دوباره تهران مي دهند. فردا بارش باران قطعي است، اما احتمال اينكه به جاي باران از آسمان برف ببارد هم بسيار زياد است. دماي هواي فردا هم براي اطلاع شما در گرم ترين لحظه ها 9 درجه سانتيگراد و در سردترين لحظه ها 3 درجه سانتيگراد است. حالا در انتظار رسيدن يك روز برفي ديگر هستيم.

ذهن زيبا
در برابر حق فروتن باش تا خردمندترين مردم باشي.
امام موسي كاظم(ع)

انديشيدن، كار دشواري است.
پرمودبترا

ثروتمند كيست؟ آنكه از ثروتش استفاده مي   كند.
ضرب المثل عبري 

حرف خوب كه بيشتر از حرف بد زحمت ندارد.
ضرب المثل ايرلندي

تهرانشهر
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
محيط زيست
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  محيط زيست  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |