فوتبال حرفه اي و ورزشگاه اختصاصي
آخرين هشدار
|
|
امير بهادري نژاد
سال هاست مي خوانيم و مي شنويم كه فلان تيم اروپايي در ورزشگاه اختصاصي خود به ميدان رفت، اما عبارت «ورزشگاه اختصاصي» در فرهنگ ورزش ما بويژه فوتبال عبارتي مهجور است.
در ورزش حرفه اي، شكل گيري يك باشگاه و يا تيم ورزشي بدون برخورداري از ورزشگاه اختصاصي امكانپذير نيست. در حقيقت برخورداري از يك مجموعه ورزشي براي انجام مسابقه و تمرين، شرط لازم و كافي براي تشكيل يك باشگاه و يا يك تيم ورزشي است. يك تيم ورزشي مانند يك خانواده در جامعه است كه براي زندگي كردن نياز به سرپناه دارد و اگر سرپناهش يك خانه (و يا ورزشگاه) اجاره اي باشد مجبور است همواره خانه بدوش باشد و دغدغه يافتن سرپناهي مطمئن را به همراه بكشد.
فوتبال ايران بيش از سه سال است كه به اصطلاح حرفه اي شده است. دقيقاً به ياد داريم پيش از راه اندازي ليگ حرفه اي فدراسيون فوتبال ايران براي تدوين آيين نامه اين رقابت ها بيشتر آيين نامه ليگ برتر انگليس را مدنظر داشت و حتي به چند مترجم سفارش داد آيين نامه ليگ برتر فوتبال انگليس را به طور كامل ترجمه كنند. البته اين كار فدراسيون غيرمنطقي نبود چون براي پيشرفت در هر حوزه بايد از تجربه نخبگان آن حوزه استفاده كرد و از آنان الگو برداري نمود.
در اروپا باشگاههاي فوتبال به دو صورت صاحب ورزشگاه اختصاصي مي شوند. اگر باشگاه مورد نظر از شرايط مناسب مالي برخوردار باشد، خود اهتمام به ساخت ورزشگاه مي كند كه مالكيت اين ورزشگاه متعلق به باشگاه است دقيقاً مانند يك ملك شخصي.
اما اگر برخي از باشگاهها قدرت مالي لازم براي ساخت ورزشگاه را نداشته باشند، آنگاه شهرداري ها به ياري آنها مي آيند. در چنين شرايطي، شهرداري اقدام به ساخت ورزشگاه مي كند و سپس آن را به باشگاه و يا باشگاههاي آن شهر اجاره مي دهد. البته در اغلب مواقع مالكيت اين ورزشگاهها با اجراي مكانيسم «اجاره به شرط تمليك» در نهايت به باشگاهها واگذار مي شود و يا اگر باشگاهي ناگهان ثروتمند بشود مي تواند در هر زمان اين ورزشگاهها را فوراً از شهرداري خريداري بكند. به همين دليل چيزي به عنوان ورزشگاه دولتي (مانند ايران) در كشورهاي اروپايي وجود ندارد كه مثلاً ورزشگاهي در اختيار اداره كل تربيت بدني استان باشد و آن را هر روز به يك تيم و يا ارگان اجاره بدهد.
چند روز قبل هنگامي كه با مصطفي دنيزلي مربي تيم پاس گفت وگو مي كرديم وي به صراحت به اين موضوع اشاره كرد كه دولت در شكل گيري باشگاههاي ورزشي نقش اساسي دارد و اگر كمك هاي دولتي نباشد، امكان پيشرفت در ورزش وجود ندارد.
البته نه به اين معني كه دولت به صورت مستقيم در امور باشگاهها دخالت بكند و به باشگاه داري بپردازد بلكه دولت بايد براي باشگاهها ورزشگاه و خوابگاه بسازد و در حقيقت پس از احداث زيرساخت هاي لازم، از مجموعه خارج بشود چون در صورت وجود زيرساخت ها، باشگاهها قادر خواهند بود در مدت زمان كوتاهي به درآمدزايي برسند. به گفته دنيزلي، در فوتبال تركيه چنين طرحي اجرا شد و امروزه باشگاههاي فوتبال اين كشور صاحب تشكيلات منسجم و قوي هستند. به هر حال برخورداري از ورزشگاه اختصاصي موهبتي است كه مديران باشگاهها هنوز اهميت آن را بدرستي درك نكرده اند. البته شايد حق با اين مديران باشد چون هيچ مديري نمي داند كه عمر مديريتش در باشگاه چند روز خواهد بود. در واقع نبود ثبات مديريت و امنيت شغلي باعث مي شود تا مديران به فكر كارهاي زيربنايي نباشند و مثلاً به جاي احداث ورزشگاه و يا كمپ براي تيم خود، به فكر جذب بازيكنان و مربيان سرشناس و گرانقيمت باشند تا با كمك آنها به مقام قهرماني دست يابند. شايد گفته شود هزينه ساخت ورزشگاه اختصاصي براي باشگاهها سنگين است اما تيم هايي كه براي يك فصل پيش از دو ميليارد تومان هزينه مي كنند به طور حتم از توانايي مالي كافي براي ساخت ورزشگاه نيز برخوردار مي باشند.
پروژه هاي كلان همواره در ميان و يا دراز مدت به بازدهي مثبت مي رسند. به عبارتي ديگر شايد احداث ورزشگاه در ابتدا هزينه بر باشد، اما در ميان مدت بسيار سودآمد و درآمدزا خواهد بود.
رضا خسروي - در صورتي كه مشكل ورزشگاه چند تيم ليگ برتر حل نشود اين احتمال وجود دارد كه برخي تيم ها با محروميت هايي از سوي فدراسيون فوتبال و سازمان ليگ برتر مواجه شوند. سه سال و چند ماه پيش زماني كه آيين نامه ليگ حرفه اي ايران تدوين مي شد؛ عدم برخورداري باشگاههاي مختلف از ورزشگاه اختصاصي به عنوان يكي از مشكلات موجود در ليگ و فوتبال ايران مطرح شد اما با بررسي بيشتر و همه جانبه امكانات اين تيم ها مقرر شد تيم هايي كه اين فاكتور مهم را در اختيار ندارند در فاصله زماني كمتر از سه و يا پنج سال، نسبت به تأسيس ورزشگاه اختصاصي براي تمرينات خود اقدام كنند. هر چند شروع ليگ ايران به صورت حرفه اي باب جديدي در فوتبال كشورمان گشود، اما عدم برخورداري از امكانات و شرايط ويژه باعث شد اين ليگ نتواند مثل ليگ هاي پيشرفته دنيا پيشرفت كند. سرعت پيشرفت ابزاري فوتبال ايران حتي از بسياري كشورهاي آسيايي نيز كندتر بود. با اين حال سطح مطلوب اين مسابقات از نظر فني باعث شد تا حدودي ضعف هاي رفاهي آن پوشيده بماند.
در آيين نامه ليگ حرفه اي فوتبال ايران كه حدود چهار سال پيش تدوين شده و طي سه سال اخير تحت تغييراتي نيز قرار گرفته آمده است كه تيم هاي حاضر در ليگ برتر بايد براي برگزاري تمرينات و مسابقات خود زمين اختصاصي داشته باشند. البته در اين مورد سخت گيري هاي زيادي صورت نگرفته است و تنها به داشتن زمين اختصاصي براي انجام تمرينات تأكيد شده است. براساس تأكيد آيين نامه سازمان ليگ حرفه اي، تيم هايي كه در ليگ حضور دارند اما از زمين اختصاصي براي تمرين كردن بي بهره هستند بايد ظرف سه سال از شروع مسابقات ليگ حرفه اي (سال ۱۳۸۰) اين مشكل را برطرف كنند و تمريناتشان را در زمين اختصاصي شان برگزار كنند. در اين آيين نامه به تيم هاي ليگ برتر اجازه داده شده مسابقات خود را در زمين هاي اجاره اي برگزار كنند اما نبايد از تلاش براي ساخت ورزشگاه اختصاصي غافل شوند. اين قانون در حالي از سال ۱۳۸۰ به مديران كليه باشگاهها ابلاغ شده است كه از آن زمان تاكنون كمتر باشگاهي توانسته به زمين اختصاصي براي تمرين كردن مجهز شود. البته باشگاههايي هم هستند كه از ابتداي ليگ حرفه اي از زمين تمرين و مسابقه اختصاصي برخوردار بوده اند. ذوب آهن اصفهان يكي از اين باشگاه هاست كه تمرينات و مسابقات خود را در زمين ورزشگاه فولاد شهر برگزار مي كند. هر چند اين تيم در اولين دوره ليگ برتر برخي از ديدارهاي خود را در زمين ورزشگاه تختي برگزار مي كرد اما در دو دوره اخير ورزشگاه اختصاصي فولاد شهر را براي انجام مسابقاتش انتخاب كرده است. پيكان تهران نيز يكي از تيم هاي با امكانات ليگ برتر است كه از ورزشگاه
ايران خودرو به عنوان زمين محل تمرين و مسابقات خود استفاده مي كند. پاس تهران نيز از چند سال پيش ورزشگاه شهيد دستگردي را براي تمرينات و مسابقات خود برگزيد. سايپا نيز هر چند كه در تهران زمين اختصاصي براي انجام تمرينات خود دارد اما مسابقاتش را در ورزشگاه شريعتي كرج برگزار مي كند. صبا باتري، تيمي كه از ليگ دسته اول به رقابت هاي اين فصل ليگ برتر صعود كرده است را نيز بايد در زمره تيم هاي با امكانات ليگ برتر دانست كه علاوه بر داشتن زمين اختصاصي محل تمرين در تهران، ورزشگاه شهيد درخشان را نيز به عنوان ورزشگاه محل برگزاري مسابقات خود در اطراف تهران دارد. به جز تيم هايي كه به آنها اشاره شد، ساير تيم ها از زمين اختصاصي براي تمرين و مسابقه محروم هستند و براي گذران امور خود ناچارند در طول سالها ميليونها تومان بابت اجازه زمين پرداخت كند.
در اين بين باشگاهها مثل پرسپوليس و استقلال كه قدمت و سابقه بيشتري نيز دارند ناچارند براي اجاره ورزشگاه محل تمرين و مسابقه سالانه مبلغي بيش از يك صد ميليون تومان بپردازند. هر چند كه اين دو تيم از محل بليت فروشي بخشي از اين هزينه ها را جبران مي كنند اما به هر حال از بابت اجاره زمين دچار ضررهايي مي شوند كه مي توانند اين مبالغ را صرف امور ديگر كنند. به عنوان مثال تيم پرسپوليس ورزشگاه كارگران را به عنوان زمين تمرين و ورزشگاه آزادي را به عنوان زمين محل برگزاري مسابقات خود اجاره مي كند. سرخپوشان تهراني براي اجاره زمين ورزشگاه كارگران مبلغي حدود ۴۰ ميليون تومان را براي يك سال پرداخت مي كنند و براي اجاره ورزشگاه آزادي نيز (براي هر بازي) مبلغي بين ۴ تا ۵ ميليون تومان مي پردازند. تيم استقلال نيز شرايطي مشابه رقيب ديرينه خود دارد و تمريناتش را در ورزشگاه مرغوبكار برگزار مي كند و مسابقاتش را در ورزشگاه آزادي.
تيم هاي ديگر مثل برق و فجر سپاسي شيراز، فولاد، استقلال اهواز، ملوان، پگاه، ابومسلم، شموشك و سپاهان نيز داراي چنين شرايطي هستند و با وجود گذشت سه دوره از مسابقات ليگ حرفه اي هنوز نتوانسته اند مشكل زمين اختصاصي تمرين خود را حل كنند. اما چرا فدراسيون فوتبال و سازمان ليگ ها برتر با وجود تأكيد در آيين نامه برخوردي با اين تيم ها نمي كنند و در ليگ چهارم شاهد حضور اين تيم ها بدون ورزشگاه اختصاصي براي تمرين هستيم. علي كاظمي دبير سازمان ليگ برتر در اين مورد مي گويد: «به هر حال ما بايد همه جهات را بررسي كنيم. درست است كه به همه باشگاهها تأكيد شده حتماً بايد بعد از سه سال داراي زمين اختصاصي براي تمرين باشند اما به هر حال بايد شرايط باشگاهها را هم در نظر گرفت. ما هم قبول داريم كه بايد باشگاهها براساس آيين نامه ليگ عمل كنند اما وقتي شرايط را بررسي مي كنيم مي بينيم كه واقعاً امكان چنين كاري را ندارند.»
كاظمي درست مي گويد، شرايطي كه بسياري از تيم ها و باشگاههاي ما دارند به آنها اجازه نمي دهد كه براي خودشان ورزشگاه اختصاصي داشته باشند. اصلي ترين مشكل همه آنها مسائل مالي است كه تا سالهاي آينده قابل حل نيست. اين مشكل نه تنها مربوط به باشگاههاي كشور بلكه به سازمان تربيت بدني نيز برمي گردد. زماني كه سازمان تربيت بدني براي ساخت و تكميل ورزشگاههايي مثل يادگار امام تبريز، ثامن مشهد و نقش جهان اصفهان سالها وقت صرف مي كند و پس از ميلياردها هزينه باز هم نمي تواند اين ورزشگاه را كامل كند. در چنين شرايطي از باشگاهها چگونه مي توان انتظار داشت كه براي خود ورزشگاه اختصاصي احداث كنند.
هر چند آيين نامه ليگ برتر محدوديت هايي را براي باشگاهها در نظر گرفته تا در ظرف سه تا پنج سال ورزشگاه اختصاصي احداث كنند اما بايد پذيرفت كه فوتبال حرفه اي ما در آغاز راهي طولاني هنوز از نظر مالي به حدي نرسيده كه بتواند دست به چنين اقداماتي بزند. حتي اگر برخي باشگاهها نيز با محروميت هايي مواجه شوند باز هم دردي از فوتبال دوا نمي شود بايد به دنبال راه حل هاي ديگري گشت كه بتوان از طريق آن اين مشكلات را برطرف كرد.
|