چهارشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۸۴
دست شستن از زندگي
011868.jpg
طيبه ترسايي
زن جوان با همسرش تماس مي گيرد. از او مي خواهد براي صرف چاي به منزل بيايد. مرد قبول نمي كند و زن دوباره از همسرش تقاضا مي كند براي خوردن چايي دو نفره عازم خانه شود. مرد كه با اصرار همسرش روبروست با اكراه به طرف منزل راه مي افتد. در راه فكر مي كند كه چه بساط ديگري براي جر و بحث پهن كرده كه او را اينگونه به خانه دعوت مي كند. از اين رو خود را براي هر نوع برخوردي آماده مي كند. اما به خانه كه مي رسد به جاي ميز چاي و دعواهاي هميشگي با جسد همسرش كه خود را حلق آويز كرده بود روبرو مي شود...
خودكشي از جمله مواردي است كه با افت و خيزهاي زندگي انسان در نوسان بوده اما هرگز از بين نرفته و به فراموشي هم سپرده نشده است و همواره در طول تاريخ راهي براي گريز از بحران و فرار از زندگي براي قشرهاي مختلف محسوب مي شود.
يك كارشناس ارشد روانشناسي و استاد دانشگاه مي گويد: فردي كه خودكشي مي كند مرگ را بهتر از زندگي مي داند. در حالي كه اكثريت جامعه تصوري خلاف آن دارند و براي گريز از مشكلات راههاي بهتري را نسبت به خودكشي انتخاب مي كنند. به عقيده وي اختلافات خانوادگي، عدم اطمينان به همسر، احساس خيانت، تهمت زدن شوهر به زن و وضع خانواده شوهر از مهمترين انگيزه هاي خودكشي در زنان است.
قدسي اضافه مي كند: افسردگي از ديگر دلايلي است كه زنان را وادار به خودكشي مي كند و وضع بد اقتصادي و بي كس و كار بودن و ناتواني در جهت تأمين معاش زندگي، در درجه هاي بعدي قرار مي گيرند.
تحقيقات انجام شده بر روي خودكشي هاي زنان كشور نشان مي دهد بيشترين درصد خودكشي زنان ايراني در شهرهاي ايلام،  كرمانشاه، تركمن صحرا و گنبد صورت مي گيرد كه نتيجه افسردگي و ازدواج هاي اجباري است و نحوه خودكشي هم به صورت خودسوزي يا خوردن قرص و گچ بوده است.
دكتر قرايي مقدم عضو هيأت علمي دانشگاه مي گويد: در سال هاي گذشته خودكشي در زنان ايراني بيشتر صورت مي گرفت كه اكثريت آنها منجر به فوت نمي شد. اما در حال حاضر آمار خودكشي زنان از نسبت ۵ به ،۲ به ۳ به ۲ كاهش يافته است.
اين جامعه شناس وضع بد اقتصادي و آسيب هايي كه از طرف همسر و خانواده همسر به زن وارد مي شود را دليل اصلي خودكشي در زنان مي داند. مواردي كه منجر به فشارهاي رواني و افسردگي هاي خطرناك مي شود و او را از پاي درمي آورد.
دكتر قرايي مقدم تحصيل، اشتغال به كار و داشتن مسئوليت، مذهبي بودن و گذار از جامعه سنتي را از عوامل پيشگيري خودكشي مي داند كه با توجه به آن مانع شكل گيري نابهنجاري هاي اجتماعي و خودكشي در جامعه مي شود.
***
فكر مي كند كه تار و پود زندگيش را از بدبختي بافته اند و بدبختي با بندبند وجودش عجين شده. با نگاهي خسته و گام هايي مردد، پله هاي پل هوايي را يك به يك بالا مي رود. ديگر اميدي نيست، هجومي از افكار واهي و در مقابل ماشين هايي كه معلوم نيست از كجا مي آيند و به كجا مي روند. شايد اين فرصتي براي رهايي هميشگي باشد. به وسط پل مي رسد و لحظه اي بعد ديگر هيچ... ناگهان صداي ترمز خودروهاست كه يكي پس از ديگري به صدا درمي آيد و چهره اي كه ديگر قابل شناسايي نيست.
***
اشتايدمن بنيانگذار انجمن خودكشي معتقد است: خودكشي حاصل ذهني محدود و از هم گسيخته است كه در دريايي از رنج هاي تحمل نشدني و غيرقابل حل غوطه مي خورد. اين رنج، ناشي از نيازهاي رواني سركوب شده اي است كه شخص، برآورده شدن آنها را براي بقاي خود ضروري مي داند. در اين حالت شخص نابودي و گريز به دنياي بهتر يا دست شستن از زندگي شكنجه آميزي را كه هيچ يك از نيازهاي او را برنياورده است ترجيح مي دهد و معتقد است كه خودكشي راهي است كه مشكل را دور مي زند.
دكتر قرايي مقدم خودكشي در نوجوانان را متأثر از وضعيت درون خانواده مي داند. وجود ناپدري و نامادري و همچنين از نظر وضع اقتصادي و نابساماني هاي اقتصادي كه در خانه وجود دارد و نوع نگرشي كه اينها در جامعه و در همسن و سال هاي خود دارند آنها را به سمت خودكشي مي كشاند.
همين جامعه شناس در مورد خودكشي دانشجويان مي گويد: دانشجوحساسيتش نسبت به مسائل درون جامعه بالاتر است، در نتيجه امكان دچار شدن دانشجويان به تعارض، سرخوردگي، بدبيني، گريز و نابهنجاري ها افزايش مي يابد.
وي سن خودكشي را بين ۱۸ تا ۲۴ سال خواند و گفت: احتمال خودكشي در ميان دانشجويان سال اول و دوم به دليل جواني و خامي و تحريك پذيري آنها بيشتر است، به طوري كه در اعتراض ها و تجمعات نيز اين دانشجويان واكنش هاي بيشتري از خود بروز مي دهند. وي در ادامه گفت: همچنين ميزان خودكشي و آسيب هاي اجتماعي در ميان دانشجويان غيربومي به دليل دوري از خانواده و فروريختگي فرهنگي و كاهش كنترل اجتماعي و فرهنگي و عدم وجود ترس از شناخته شدن بيشتر است.او گفت: با توجه به حساس بودن محدوده سني نوجواني و آغاز جواني به اجرا گذاردن اقدامات پيشگيرانه توسط مسئولين ضروري است. داشتن شرايط اجتماعي مناسب و شغل، محافظ خوبي در مقابل خودكشي است. با توجه به اينكه حدود نيمي از خودكشي نوجوانان مربوط به كساني است كه در خانواده هاي آشفته زندگي مي كنند. به اين سبب آموزش بهداشت رواني به خانواده ها يكي از مهمترين نكته هاي قابل توجه است. جدي گرفتن اظهارات جوانان و نوجواناني كه درباره خودكشي حرف مي زنند يا چنين افكاري دارند، احساس همدلي و حمايت اجتماعي از آنان به منظور نشان دادن اين موضوع كه وجودشان و نيازها و خواسته هايشان اهميت دارد، پذيرفتن و باوركردن جوانان و نوجوانان و پر كردن اوقات فراغت، راهكارهاي مهم پيشگيري از خودكشي است.
بررسي هاي انجام شده بر روي ميزان خودكشي جوانان نشان مي دهد كه بيشترين ميزان خودكشي جوانان در استان هاي ايلام و كرمانشاه مي باشد، كه استان ايلام بين ۲/۹ تا ۶/۱۷ نفر در هر صد هزار نفر جمعيت و استان كرمانشاه بين ۲/۶ تا ۳/۱۷ در هر صد هزار نفر جمعيت بيشترين ميزان خودكشي را دارند و سيستان و بلوچستان بين ۶/۰ تا ۱/۱ نفر در هر صد هزار نفر جمعيت كمترين ميزان را دارد.
همچنين آمار نشان مي دهد كه خودكشي پسران از دختران بيشتر است و براساس آمار نيروي انتظامي، سالانه به طور متوسط ۱۵۶۲ مرد خودكشي مي كنند كه دلايل خودكشي، ازدواج هاي اجباري، سختگيري به دختران، اختلافات خانوادگي، اختلال حواس، شكست و نااميدي، فقر و تنگدستي ذكر شده.
تحقيقات انجام شده، بر روي روش هاي خودكشي جوانان نشان مي دهد كه اغلب دختران بين ۲۰ تا ۳۰ سال به روش خودسوزي و خوردن مواد سمي خودكشي مي كنند و پسران بيشتر با روش هاي حلق آويز كردن و اسلحه گرم و سقوط عمدي اقدام به خودكشي مي كنند.
***
صداي خفيف فقط او را لرزاند. حتي صندلي چرخدار پشت به ميز و رو به پنجره اش را حركت نمي دهد تا از چرايي موضوع آگاه شود. صداي پي درپي زنگ تلفن هم او را وادار به جواب دادن نمي كند و حتي نمي خواهد سيم تلفن را از پريز بكشد. صداي نگران دخترش هم كه با هر بار تماس برايش پيغام مي گذارد برايش اهميتي ندارد.
ساعت هاست كه رو به پنجره نشسته و فارغ از دنياي پيرامونش شب را تماشا مي كند و حاضر نيست آرامش و تنهايي اش را از دست بدهد. حتي وقتي در اتاقش آن موقع از نيم شب باز مي شود، عكس العملي نشان نمي دهد... نگراني دختر او را به شركت كشانده، اما رفتار غيرعادي پدر او را مي ترساند. آرام به صندلي نزديك مي شود و آن را مي چرخاند و ثانيه اي بعد راز صداي خفيف و لرزش مرد برملا مي شود. اسلحه در دست پدر و سوراخ حك شده بر شقيقه اش...
***
دوركيم، خودكشي را يك پديده اجتماعي مي داند كه اعمال فردي قادر به توجيه و توضيح آن نيست و به همين سبب خودكشي را حاصل جمع شدگي عوامل گوناگون، تأثيرات خانوادگي، اجتماعي، ديني و همه واقعيت هاي اجتماعي و ناشي از درهم ريختن قوالب و ازهم پاشيدگي نظام اجتماعي و گسستگي روابط در جامعه و بالنتيجه احساس تنهايي و مطرودبودن فرد مي داند.
در چند سال اخير خودكشي در ميان مردان شايع تر از زنان شده،  دكتر قرايي مقدم در رابطه با خودكشي مردان مي گويد، در گذشته مردان گرايش كمتري به اين كار داشتند ولي هميشه خودكشي هايشان موفق بود. اما در يك دهه اخير آمار و ارقام چند برابر زنان شده و تحقيقات ما نشان مي دهد كه بحران اقتصادي از دلايلي اصلي و عمده در خودكشي مردان است.
شكست هاي اقتصادي و ناتوان بودن از تأمين مخارج زندگي مردان را به اين سمت مي كشاند و يا در شرايط خاص كه بحراني در جامعه پديد مي آيد. آمار و ارقام را بالا مي برد.
اين جامعه شناس مي گويد در گذشته نسبت مردان ۳ به ۲ بوده كه همين رقم به ۵ به ۲ رسيده است.
او راههاي انتخابي مردان براي خودكشي را طناب دار، سلاح گرم و سقوط عمدي مي داند كه هميشه موفقيت آميز بوده است و اين حالت بدي است كه بعد از جنگ در جامعه رخ داده است. چون جامعه بعد از گذر از اين مرحله دچار آنومي و هرج و مرج شده و همبستگي و رابطه ها در ميان مردم از بين رفته است و مسائل و بحران هاي اجتماعي هم يكي پس از ديگري ظاهر مي شوند و نتيجه اينكه آمار اين گونه افراد هر روز بالا مي رود.
او درخصوص زمان خودكشي اضافه مي كند كه بررسي  هاي ما نشان مي دهد كه در فصل تابستان آمار خودكشي بالاست چون كه اين كار راحت تر و بهتر صورت مي گيرد. در ماه مبارك رمضان و ماه هاي سرد سال اين كار سير نزولي دارد و ديگر آنكه در فصل گرم مستأصل شدن از زندگي و نشان دادن اعتراض نسبت به زندگي و جامعه بيشتر نمود داشته است.
در بررسي علل خودكشي دكتر سالارزاده معتقد است: در جوامعي مثل جامعه فعلي ما كه در حال گذر از سنت به مدرنيته است عامل نابساماني هاي اجتماعي بيشترين تأييد را در افزايش خودكشي دارد. همچنين افزايش آگاهي افراد و بالطبع افزايش توقعات آنان و عدم ارضاي اين خواسته ها توسط دولت در افزايش ميزان خودكشي مؤثر است. از طرفي وقتي عميق به مسأله نگاه مي كنيم خودكشي ناشي از سست شدن هنجارهاي اجتماعي و باورهاي مذهبي در افراد است. گاهي هم سنت مي تواند عامل افزايش خودكشي باشد. آن هم در شرايطي كه سنت به طور قوي و پايدار مقاومت مي كند ولي افراد تحت تأييد رسانه هاي گروهي ارزش هاي جديدي يافته و زير بار سنت نمي روند.
سالارزاده در ادامه مي گويد: در شرايط اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جديد فرد يك آگاهي هايي كسب كرده كه نمي تواند سنت را قبول كند و جامعه جديد هم به نيازهاي جديدش پاسخ نمي دهد. اين است كه زنان و مردان خود را در يك بن بست احساس مي كنند و دست به خودكشي مي زنند.
در ادامه بحث خودكشي  خانم دكتر بهرامي علل خودكشي را نااميدي در سطح بالا، عدم اعتمادبه نفس، از دست دادن والدين و يا نزديكان، استفاده از موادمخدر، شكست هاي عاطفي، طلاق و... مي داند كه با شناسايي و رسيدگي و توجه خاص داشتن به اين افراد مي توان تاحدي از اين خودكشي ها جلوگيري كرد.
تمام گفته هاي جامعه شناسان و روانشناسان حاكي از آن است كه خودكشي پديده اي اجتماعي است كه عواقب آن به خود شخص بازمي گردد و ديدگاه فرد خودكشي كننده ضربه به خود است نه به جامعه. اين افراد را كه جملگي از بيماري هاي رواني (افسردگي، اختلالات رواني، پرخاشگري...) رنج مي برند مي توان با درمان هاي فردي از خطر خودكشي نجات داد. ضمن اينكه با شناسايي اين افراد در سطح جامعه و آموزش هاي لازم مي توان از افزايش آن در سطح اجتماع جلوگيري كرد.

ضرورت اصلاح الگوي تغذيه در ايران
چاقي همه را تهديد مي كند
011865.jpg
بررسي ها نشان داده است كه حدود نيمي از خانوارهاي كشور بيش از مقادير توصيه شده روزانه، انرژي دريافت مي كنند و به تبع آن چاقي و اضافه وزن در حداقل يك سوم مردان و يك دوم زنان كشور وجود دارد كه زمينه ساز بيماري هاي قلبي و عروقي،  انواع سرطان ها، فشار خون و ديابت است
امروزه به دليل شهرنشيني، تغيير الگوي مصرف غذا، دريافت بيش از حد انرژي از برنامه غذايي روزانه، مصرف مواد قندي و بيشتر از مقادير توصيه شده چربي و كاهش فعاليت هاي بدني كه منجر به تغيير شيوه زندگي مردم شده، زمينه براي بروز بيماري هاي مزمن مانند ديابت، سرطان، فشار خون، قلب و عروق و چاقي فراهم آمده است. از سوي ديگر چاقي خطر بروز ديابت، فشار خون و بيماري هاي قلبي- عروقي را ۲ تا ۳ برابر افزايش مي دهد و اطلاعات موجود در كشور حاكي از شيوه رو به  افزايش اضافه وزن و چاقي در كشورمان است.
بهبود و اصلاح شيوه زندگي در حقيقت اقدامي مؤثر در جهت كاهش بروز بيماري هاي مزمن از جمله چاقي است.وضعيت سلامتي در جهان در حال گذر ايپدميولوژيك، تغذيه اي و جمعيتي است. بار بيماري هاي غيرواگير به خصوص بيماري هاي قلبي- عروقي، سرطان ها و ديابت به سرعت در سراسر جهان در حال افزايش است.
به گزارش سازمان جهاني بهداشت در سال ،۲۰۰۱ حدود ۶۰ درصد از ۵/۵۶ ميليون مرگ در سراسر جهان به علت بيماري هاي غيرواگير رخ داده است. بار ناشي از اين بيماري ها در حال حاضر ۴۶ درصد است و پيش بيني مي شود تا سال ۲۰۲۰ به ۵۷ درصد افزايش يابد. بيماري هاي غيرواگير كه قبلاً معضل كشورهاي توسعه يافته بود اكنون در اغلب كشورها شايع است و كشورهاي در حال توسعه نيز به طور فزاينده درگير مشكلات ناشي از اين بيماري ها هستند.
براساس آمارهاي ارائه شده توسط سازمان جهاني بهداشت، سالهاي از دست رفته به دليل نداشتن فعاليت هاي بدني در منطقه مديترانه شرقي در سال ،۲۰۰۰ يك ميليون و ۲۴۳ هزار است. در اين منطقه ۷۰ تا ۸۰ درصد افراد، فعاليت جسمي لازم را ندارند و نداشتن تحرك موجب يك ميليون و ۲۴۰ هزار مرگ شده است. نيمي از مرگ هاي ناشي از اين بيماري هاي مربوط به بيماري هاي قلبي- عروقي است. همچنين، در اين منطقه ۳۵ درصد مردان و ۷ درصد زنان دخانيات مصرف مي كنند.
علاوه بر برنامه غذايي صحيح، فعاليت بدني منظم عامل اصلي پيشگيري از روند رو به  افزايش بيماريهاي مزمن در جهان است. حداقل ۶۰ درصد از جمعيت جهان حداقل فعاليت بدني توصيه شده را كه روزي ۳۰ دقيقه است انجام نمي  دهند. براساس مطالعات انجام شده خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي- عروقي در افرادي كه حداقل فعاليت بدني توصيه شده را انجام نمي دهند ۵/۱ برابر افزايش مي يابد. افزايش فعاليت جسماني نه فقط يك مسأله فردي بلكه يك امر اجتماعي است. اجراي اين راهكار به رويكردي در سطح جامعه، چندجانبه، فرابخشي و بسترسازي فرهنگي مناسب نيازمند است.
از عوامل اصلي جلوگيري از بيماريهاي مزمن فعاليت بدني روزانه منظم همواره با تغذيه سالم و نكشيدن سيگار است. ترويج انجام دادن فعاليت بدني، روش سودمندي براي پيشگيري از بيماريهاي مزمن و راهكار مقرون به صرفه براي ارتقاي سلامت جامعه است. فعاليت بدني منظم براي تمام مردم هم زن و هم مرد، در همه سنين (حتي ناتواني هاي جسمي) طيف وسيعي از فوايد سلامت جسماني، اجتماعي و فكري را فراهم مي نمايد. به علاوه فعاليت بدني اثر مثبت روي ساير راهبردها به ويژه برنامه غذايي، كاهش مصرف دخانيات و مواد مخدر دارد. اين راه كار توانايي انجام كار را افزايش مي دهد و موجب بهبود روابط اجتماعي افراد جامعه مي شود. براساس برآورد سازمان جهاني بهداشت در سال ۲۰۰۲ بي تحركي باعث مرگ ۹/۱ ميليون نفر در جهان شده است. براساس اين برآوردها حدود ۱۶-۱۰ درصد موارد سرطان پستان، كولون، ديابت و حدود ۲۲ درصد موارد ايسكمي قلبي در جهان به بي تحركي نسبت داده مي شود. در كشور ما نيز در حدود ۸۵ درصد مردم تحرك كافي ندارند.
هواي آلوده، تشويش و اضطراب روزانه از ديگر عوامل تهديدكننده سلامتي هستند. در شهرهايي كه هوا آلوده است شيوع بيماريهايي از قبيل پوكي استخوان شايع تر است. مصرف ناكافي منابع غذايي كلسيم به خصوص شير و لبنيات موجب كمبود كلسيم مي شود و زمينه را براي بروز پوكي استخوان فراهم مي كند و آلودگي هوا نيز عامل تشديدكننده به علت اختلال در جذب كلسيم است. استرس هاي روحي نيز روح و روان را آلوده كرده منجر به كاهش بازده فردي و همچنين توانايي افراد در كارهاي روزانه مي گردد. از اين رو نزديكي با طبيعت و برخورداري از هواي پاك و سالم مي تواند از بسياري مرگ و ميرهاي ناشي از بيماري هاي مزمن بكاهد.
سوءتغذيه
جمهوري اسلامي ايران تأمين، حفظ و ارتقاي سلامت جامعه را تعهدي جدي و مستمر تلقي مي كند. اثرات منفي سوء تغذيه در كيفيت زندگي افراد و همچنين تأثيرات پيچيده  آن در توليد ملي و توسعه اجتماعي _ اقتصادي از جمله دغدغه هاي مهم همه كشورها به ويژه كشورهاي در حال توسعه است. سوء تغذيه، توانمندي و كارايي افراد جامعه را كاهش مي دهد و زمينه را براي بروز فقر مساعد مي كند.
از سوي ديگر پرخوري و بدخوري زمينه هاي بروز چاقي و اضافه وزن و بيماري هاي مزمن مرتبط با آن را فراهم مي كند. كشور ما متأسفانه در حال حاضر هم با مشكل سوءتغذيه و كم غذايي و هم با پديده بيش خواري و بدخواري مواجه است و ضرر و زيان ناشي از انواع بيماري ها، ناتواني و معلوليت هاي ذهني و جسمي كه به كشور تحميل مي شود بسيار سنگين است. بيماري هاي قلبي و عروقي مهمترين علت مرگ و مير در كشور است كه يكي از علل عمده آن الگوي غلط مصرف غذا است. سوءتغذيه كودكان ساليانه ۵/۵ ميليارد دلار به كشور ضرر مي زند و زيان ناشي از كم خوني فقرآهن در كشور ساليانه ۵۷۵ ميليون دلار برآورد شده است. تغييرات الگوي مصرف غذا، تحرك نداشتن و زندگي ماشيني، مصرف بيش از مقادير توصيه شده چربي ها به ويژه روغن نباتي جامد، مصرف بيش از حد مواد قندي در برنامه غذايي روزانه و مصرف ناكافي سبزي، ميوه،  شير و لبنيات از دلايل عمده بروز مشكلات تغذيه اي در كشور به شمار مي روند. بدون شك ناآگاهي هاي تغذيه اي مردم نيز از عوامل مؤثر در بروز مشكلات تغذيه اي است. بنابراين ارتقاي فرهنگ و سواد تغذيه اي به هر طريق ممكن ابزار مهمي براي بهبود مديريت منابع در خانوار، اصلاح الگوي مصرف غذا و استفاده بهينه از منابع غذايي موجود حائز اهميت است و بايد سياست و برنامه روشن و حساب شده اي در اين حوزه در كشور تعريف شود.
فقر به عنوان يكي ديگر از عوامل مؤثر در بروز كمبودهاي تغذيه اي است. براساس بررسي هاي انجام شده،  حدود ۲۳ درصد خانوارهاي كشور انرژي مورد نياز روزانه را دريافت نمي كنند. در نتيجه، سياست هاي حمايتي دولت از جمله هدفمند شدن يارانه ها بايد هر چه زودتر عملي شود.
بررسي ها نشان داده است كه حدود نيمي از خانوارهاي كشور بيش از مقادير توصيه شده روزانه، انرژي دريافت مي كنند و به تبع آن چاقي و اضافه وزن در حداقل يك سوم مردان و يك دوم زنان كشور وجود دارد كه زمينه ساز بيماري هاي قلبي و عروقي،  انواع سرطان ها، فشار خون و ديابت است. از اين رو،  توجه به تغذيه صحيح از همان دوران كودكي و حتي از دوره جنيني براي حفظ سلامت فرد در طول دوران زندگي ضروري است. كودكان را بايد به مصرف غذاي كم نمك و كم چرب عادت داد تا عادت هاي غذايي درست در آنها شكل بگيرد و در دوره بزرگسالي خطر ابتلا به بيماري هاي مزمن در آنها كاهش يابد.
از سوي ديگر شيوه زندگي سالم به ويژه پرهيز از مصرف دخانيات،  فعاليت بدني كافي و برنامه غذايي سالم در هر دوره اي از زندگي در پيشگيري از بيماري هاي مزمن نقش اساسي دارد. سازمان جهاني بهداشت پيش بيني كرده است كه ۹۰-۸۰ درصد بيماري هاي قلبي عروقي و ديابت با تغيير در شيوه زندگي و حدود يك سوم سرطان ها با تغذيه سالم و نگهداري وزن در محدوده طبيعي و فعاليت بدني مناسب قابل پيشگيري هستند.
به طور كلي، اقداماتي كه لازم است براي كنترل روند رو به افزايش بيماري مزمن مرتبط با تغذيه و بهبود شيوه زندگي مردم كشور به مورد اجرا گذاشته شود عبارتند از:
- هدفمند شدن يارانه هاي غذايي به نحوي كه بخشي از يارانه ها از قند و شكر و روغن به كالاهاي غذايي اساسي مثل شير و لبنيات،  حبوبات و گوشت ها سوق يابد؛
- كنترل تبليغات مواد غذايي به نحوي كه موجب مصرف بي رويه مواد قندي، پرچرب و شور كه زمينه ساز بيماري هاي مزمن تغذيه اي است،  نشود؛
- ارتقاي فرهنگ و سواد تغذيه اي جامعه با استفاده از كليه امكانات موجود به ويژه صدا و سيما،
- تشويق مردم به ورزش و افزايش تحرك بدني با تأمين فضاهاي ورزشي؛
- توجه به برچسب گذاري تغذيه اي بر محصولات غذايي به گونه اي كه مصرف كننده از ارزش تغذيه اي و شرايط استفاده از آن محصول مطلع گردد؛
- تشويق و آموزش مردم در زمينه تغذيه صحيح و مصرف كافي سبزي، صيفي و ميوه در برنامه غذايي روزانه،  خودداري از مصرف روغن نباتي جامد و مصرف روغن هاي مايع.
بدين منظور لازم است:
- سياست ملي در راستاي استراتژي جهاني بهبود شيوه زندگي تدوين و به كار گرفته شود. در اين رويكرد بايد مقاطع مختلف سني، آموزش عمومي مردم، جنسيت و فرهنگ نيز مورد توجه قرار گيرد؛
- مكانيسم هاي هماهنگ كه به درگير شدن همه بخش هاي مرتبط از جمله سلامت، كشاورزي، آموزش، حمل ونقل، اطلاع رساني، اقتصادي، تربيت بدني و محيط منجر شود به كار گرفته شود؛
قوانين و مقررات مناسب براي كنترل تبليغات از ديگر راه كارهاي اساسي در كنترل بيماري هاي واگير و بهبود شيوه زندگي است. توليد محصولات غذايي در جهت حفظ سلامت مردم سوق داده شود و از توليد آن دسته از مواد غذايي كه خطر بروز بيماري هاي مزمن را فراهم مي سازد، جلوگيري شود.

راه زندگي
رازهاي روابط موفق
الدوز آقازماني كاشاني
شايد داشتن روابط سالم با ديگران را بتوان جزو اساسي ترين نيازهاي زندگي بشر دانست، اما متأسفانه بسياري از ما ويژگي هاي يك رابطه سالم را نمي دانيم و به همين دليل گاهي از عهده نگهداري اين رابطه بر نمي آييم چرا كه هيچ تلاشي براي بقاء آن نكرده ايم.
هر رابطه اي براي بقاء به اساس و پايه اي قوي نياز دارد. هفت نياز اساسي براي بقاء يك رابطه به قرار زير است:
۱- خودتان را دوست داشته باشيد
تا زماني كه خودتان را دوست نداشته باشيد باور وجود شخص ديگري كه شما را دوست بدارد بسيار سخت است. داشتن اعتماد به نفس براي ايجاد يك رابطه سالم بسيار ضروري است. وقتي در درون خود احساس امنيت و اطمينان داشته باشيد مي توانيد ديگران را به خاطر لحظات شادي كه براي شما فراهم كرده اند دوست داشته باشيد نه اين كه آنها را فقط براي پر كردن اوقات خود بخواهيد هر چند كه تجربيات تلخ گذشته اعتماد به ديگران را براي شما سخت تر مي كند اما مطمئن باشيد هر قدر به عنوان يك شخص، مستقل قوي باشيد به همان اندازه روابط شما با ديگران نيز قوت خواهد داشت.
۲- ديگران را دوست داشته باشيد
رابطه سالم هميشه بين اشخاص پيش مي آيد كه يكديگر را صميمانه دوست دارند. شايد صحبت در مورد عشق كاري خيالي باشد اما آنچه مهم است به خاطر داشتن اين است كه عشق مي آيد و مي رود. اگر شما بي ريا يكديگر را دوست داشته باشيد، از بودن در كنار هم لذت ببريد، با افكار و رفتارهاي يكديگر هماهنگ باشيد و روياهاي مشتركي براي تقسيم كردن داشته باشيد، احساس عشق و دوست داشتن از شما دور نخواهد بود.
بسيار مهم است كه به ديگران بگوييد دوستشان داريد چرا كه سخنان گرم و حمايت كننده مي تواند حس اعتماد و احترام بين شما را تقويت كند.
011862.jpg
۳- براي يكديگر زمان بگذاريد
اهميت هر چيزي با مقدار زماني كه آرزوي داشتنش را داشته ايد قابل اندازه گيري است. وقتي يك رابطه در ابتداي خود است، افراد به صورت غريزي زمان با هم بودن را در اولويت قرار مي دهند اما با گذشت زمان و سرگرم شدن با كار و فرزند و... زمان با هم بودن به رده پايين اولويت ها سقوط مي كند.
شايد برنامه ريزي و وقت و زمان گذاشتن براي ديگران به معناي قرباني كردن ساير فعاليت هايتان باشد اما بدانيد كه اين وقت گذاري به معناي سرمايه گذاري براي شادكامي هاي آينده است.
۴- گفت و گو كنيد
گفت وگو براي ايجاد رابطه اي سالم ضروري و حياتي است. گفت وگو تنها راهي است كه شما مي توانيد به ديگران بگوييد چه كسي هستيد، چه مي خواهيد و دليل رفتارهايتان چيست. گفت وگو راهي است كه به ديگران اجازه ورود به دنياي خصوصي خود را مي دهيد اما بهترين نوع گفت وگو صحبت صادقانه در مورد افكار و احساساتتان است و همچنين گوش سپردن به سخنان ديگران بدون قضاوت زود هنگام.
۵- مشاجره مفيد داشته باشيد
قبول اين موضوع كه بحث و مشاجره در هر رابطه اي امري طبيعي است، موضوعي بسيار مهم است. هركدام از ما انسان هاي يكتايي هستيم كه بايد تفاوت هايمان را با ديگران قبول كنيم. اگر شما مشاجره اي مفيد داشته باشيد ديگر مجبور نيستيد نگران تأييد شدن باشيد چرا كه اين مشاجره فرصتي است براي تقسيم احساسات.
مشاجره اگر بتواند شما را به هدف و تصميم  مشتركي برساند كه هر دو شما را خوشحال كند مي تواند باعث قوي تر شدن زنجير روابطتان شود.
اين تجربه مي تواند هر دوي شما را در مورد روابطتان مطمئن سازد و شما را به يكديگر نزديك تر كند.
۶- يكديگر را نوازش كنيد
نوازش يكي از احتياجات حياتي زندگي انسان است. پژوهش ها نشان مي دهد بسياري از موجودات زنده از جمله انسان ها بدون نوازش در دوران كودكي جان خود را از دست مي دادند. نوازش كردن و در آغوش كشيدن ديگران باعث كاهش فشار خون و آزاد سازي مواد آرام بخش و اكسيژن در مغز مي شود. همچنين شما مي توانيد احساس حمايت، تشويق و اطمينان را در نوازش كردن به ديگران نشان دهيد.
۷- تغييرات را قبول كنيد
انسان ها در طي سال ها تغيير مي كنند و اين تغييرات روابط انسان ها را زنده نگه مي دارد. زندگي نيز تغيير مي كند هر چند هميشه به صورت دلخواه ما نباشد. اين تغييرات اگرچه گاهي دردناك است اما مي تواند فرصت رشد و صميميت را فراهم كند.
در يك رابطه موفق، افراد چگونگي سازگاري با تغييرات يكديگر را مي دانند و قبول مي كنند كه تغيير جزو اجتناب ناپذير زندگي انسان هاست و به همين دليل در هنگام تغيير يكديگر را حمايت مي كنند.
هر چند كه انجام تمام اين اصول كاري آسان نيست اما بايد بدانيد كه هر چه بيشتر آنها را به كار بگيريد، روابط خود را محكم تر مي كنيد.

اجتماعي
انديشه
سياست
سينما
علم
فرهنگ
ورزش
|   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |