نگاه امروز
سنت كاتوليسم و سياست غربي
محمد ياسر زفرقندي
خبرگزاري هاي بي.بي.سي و سي.ان.ان چيزي در حدود ۲۴ ساعت گزارش آخرين لحظات زندگي پاپ ژان پل دوم را دنبال مي كردند مردي كه بيست و چند سال به عنوان عالي ترين مقام كليساي كاتوليك محسوب مي شد، اما مقصود اصلي اين توجه رسانه اي غرب به مرگ پاپ ژان پل دوم مدتي بيشتر طول نكشيد كه آشكار شد و آن هم از پس تجمع كاردينال هاي كليساي كاتوليك جهت تعيين پاپ جديد بود و به اين صورت با حمايت عظيم تبليغاتي و رسانه اي غرب اين توجه بيش از انتظار به مرگ پاپ ژان پل دوم نيز توجيه شد. اما پاپ جديد كه از همان ابتدا از نطق ها و موضع گيري هايش سنت گرايي و محافظه كاري او قابل مشاهده است بار ديگر نشان داد كه سياست غربي چگونه توانسته حتي در عالي ترين موضع هاي مذهبي دخالت كند هرچند كه در اينجا تحليل ديگري نيز مي توان ارايه داد و آن شور و شوق و توجه مردم به پاپ سنت گراي جديدي است كه با داروهاي ضدبارداري و همجنس گرايي كه درست برخلاف قانون كليساي كاتوليك است برخورد مي كند و در نگاه انحصارگراي خود نسبت به كاتوليسم راسخ و پايدار است و اين خود توجه دوباره مردم جهان و به خصوص دنياي مسيحيت به معنويت و دين است.
اما در تحليل استراتژي علت انتخاب اين پاپ جديد آ لماني درنظر داشتن چند نكته بسيار قابل توجه است. اولين مساله شايعه و رايزني براي انتخاب يك پاپ سياهپوست يا پاپي از آمريكاي جنوبي است كه موردتوجه بسياري از مردم جهان نيز قرار گرفت.
اما در عمل اين گونه نشد و انتخاب پاپ از يكي از قطبهاي اروپاي غربي يعني آلمان خود نشان گر اين است كه حتي سنت معنوي كاتوليسم نيز در جهان تحت تاثير سياست غربي است و مسيحيت اروپاي غربي اصلا اينچنين اجازه اي را - حتي در قرن ۲۰۰۵ و بعد از سالها شعاردادن براي حقوق بشر _ به خود نمي دهدكه پاپ را از دنياي رنگين پوستان انتخاب كند.
مساله ديگر تطهير چندجانبه رسانه هاي غربي در تقاضاهايشان از بعضي از شبهاتي است كه بر شخصيت «يوزف راتزينگر» يعني پاپ جديد وارد شده است. ازجمله اين شبهات همكاري با نازيسم است كه در تطهير و رد و توجيه آن كوشش بسياري شده است.
ازطرفي انتخاب يوزف راتزينگر كه حالا ديگر با لقب بنديكت شانزدهم در سمت پاپي قرار دارد موردتوجه بسياري از سياستمداران غربي نيز قرار گرفته است. چنانكه حتي بوش نيز ابراز مسرت زيادي از انتخاب او كرد و گرهارد شرودر صدراعظم آلمان نيز او را يك افتخار بزرگ براي ملتش دانست. حالا باتوجه به حمايت حداقل معنوي _ اكنوني _ دولت هاي غربي از پاپ جديد بايد ديد بنديكت شانزدهم چه تحولات و نگرش هايي را در مشي خود براي كليساي كاتوليك به ارمغان مي آورد. آيا او مي تواند اين حمايت ها را تا زماني طولاني با خود داشته باشد؟ و آيا باز نياز به حمايت هاي عظيم رسانه اي غرب خواهد بود؟ و يا...
|