دوشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۸۴
به انگيزه  برپايي نمايشگاه شاهكارهاي نگارگري ايران
منبع الهام هنرمندان
000540.jpg
پريس تنظيفي
اكنون برخلاف نقاشي مدرن، نسخه هاي چاپي نگارگري ايراني را به راحتي مي توان
در بسياري از منازل ايراني يافت، به اين ترتيب توسل به داشته هاي اين هنر و توجه به علل اجتماعي علل فراگير شدن آن با آگاهي از پيشينه رواج محدودش مي تواند راهگشاي نقاشي مدرن ايران باشد

موزه هنرهاي معاصر تهران ميزبان نمايشگاهي از برترين آثار نگارگري دوران تيموري و صفوي موجود در ايران است. اين نمايشگاه كه ۱۵ اسفند سال گذشته افتتاح شد، تا ۱۵ ارديبهشت به كار خود ادامه خواهد داد.
آثار موجود در اين نمايشگاه از درون انبارها و گنجينه هايي كه سال هاي گذشته در آن ها محبوس بوده اند، بيرون آورده شده اند و به اين وسيله براي اولين بار در ايران امكان بازديد از برترين آثار هنرهاي تجسمي دوران تيموري و صفوي ايران براي مردم فراهم شده است.اهميت نمايش اين آثار جدا از برجستگي هنري آنها، در آشكارسازي بخشي مكتوم از فرهنگ ايراني و بستر تاريخي آن است.شعر و موسيقي دو پايانه هنري محكم در بستر فرهنگ ايراني محسوب مي شوند كه نفوذي عميق در كليه لايه هاي اجتماع دارند. اگر ساخت خوش نشين عمارت عالي قاپو با آن عايق بندي صورتي بي مانندش براي شاهان صفوي محلي براي بهره مندي از نغمه موسيقي نوازندگان و اشعار خوانده شده در آوازهاي آوازخوانان فراهم مي كرد، درون مايه موسيقي ايراني در نواي ني و آواز چوپان ها و كشاورزان ايراني شكل گرفته است.
موسيقي و شعر به تبعيت از آن، همراه و همدم هميشگي مردم ايران بوده است و دريچه اي براي بازگويي و التيام دردهاي شان بوده است.اما نقاشي و به شكلي كلي هنرهاي تجسمي از موقعيتي بسيار متفاوت برخوردارند. هنرهاي تجسمي در جامعه ايراني همواره دور از دسترس آحاد جامعه و تنها در دسترس بالاترين لايه هاي حاكمه جامعه بوده اند.
براي روشن شدن مسأله بايد به خوانش تاريخ هنرهاي تجسمي اين كشور پرداخت. آنچه مشخص است، مطالعه روند تغييرات در اين حوزه به نوعي نشانگر وضعيت جامعه در عصر خود است. تاريخ هنر نقاشي ايران نشان مي دهد كه اين هنر از آغاز سكونت مردم در فلات ايران آغاز مي شود و پيوسته ادامه مي يابد تا آن جا كه بسياري از هنرشناسان شيوه هاي رايج نقاشي ايراني در دوران اوج خود (دوران صفوي و تيموري) را محصول توسعه اصول هنر ايران از دوران بسيار كهن تا امروز مي دانند.
«صخره نگاره هاي» منطقه كوهدشت لرستان از صحنه هاي رزم و شكار با تير و كمان و حيواناتي نظير اسب، گوزن، بزكوهي و سگ نمونه اي از آثار هنري ايرانيان و آغاز پيدايش تمدن است كه قدمت برخي از نمونه هاي آن به هزاره هفتم قبل از ميلاد مي رسد.هرچند اين صخره نگاره ها در جامعه ساده غارنشين ها در برابر انظار همه طبقات آن بوده است اما با پيشرفت تمدن و به وجود آمدن شهرنشيني شاهد فك هنر نقاشي از زندگي روزمره هستيم. در واقع با شكل گيري دولت هاي منطقه اي در ايران، نقاشي به سرعت تبديل به هنري درباري و خارج از دسترس لايه هاي گسترده اجتماع مي شود.
ريشه هاي هنر درباري را مي توان به تشكيل دولت هاي ماد و پارسيان در سده نهم پيش از ميلاد و سرانجام تأسيس حكومت هخامنشيان در سال ۵۵۹ قبل از ميلاد در ايران مرتبط دانست. تكه نقاشي هاي بدست آمده در گنج خانه تخت جمشيد نشانگر رواج نوعي نقاشي ديواري در ايران آن روزگاران است. در تركيب بندي هاي آثار تخت جمشيد ريتم، تقارن و نظم دقيق هنر آشوري ديده مي شود و تناسب و هماهنگي نقوش مشابه آثار هنري يوناني است با اين وجود مجموعه عوامل وام گرفته شده در كنار يكديگر نشانگر تكوين سبك ايراني در دوران هخامنشيان است كه برخي از الگوهاي تركيب بندي آن تا زمان قاجار مورد استفاده هنرمندان ايراني قرار گرفته است.
در زمان اشكانيان(پارتيان) هنر ديوارنگاري به سبك يوناني از رواج زيادي برخوردار مي شود. نقاشي اشكانيان هر چند نشانگر بروز يك سبك واحد و برجسته نيست اما به هر صورت ريشه هاي نگارگري ايران بعد از اسلام را مي توان در رواج آن جست.«براي مثال نقش صحنه شكارچي و شكار كه بارها در نگارگري ايراني ترسيم شده است و نماد جنگ و شكست دشمنان دنيوي و معنوي ايرانيان است، در كاوش هاي شهر باستاني«دورا- اروپوس» سوريه كه از مناطق تحت سلطه اشكانيان بوده است، به دست آمده است.
همچنين در ويرانه هاي كاخ كوه خواجه سيستان، بر جاي مانده از سده اول ميلادي نقاشي هايي يافته شده است كه با وجود تأثير آشكار هنر يوناني روش بازنمايي دو بعدي با رنگ هاي تخت و قلم گيري سياه در آنها مشهود است.» (۱)
نكته اين جاست كه همين هنر (هنر اشكانيان) بعدها در ابتداي پي ريزي امپراطوري بيزانس مورد استفاده و مرجع هنرمندان كليساي رومي مي شود، زيرا كه نسبت به هنر يوناني تطابق بيشتري با تعاليم و معارف الهي مسيحي داشته است.
در اين ميان تنها هنگامي كه شاهد تلاش براي خارج كردن هنر نقاشي از حوزه حكومتي و ورود آن به ديگر لايه هاي اجتماعي هستيم مربوط به دوران ساسانيان و تلاش هاي ماني مي شود. پيروان مكتب هنري ماني به نقاشي و تذهيب كتاب هاي مذهبي خود اهميت زيادي مي دادند.
«با ورود اسلام به ايران و آغاز حكومت خلفاي اموي و عباسي بر اين سرزمين خلفاي اموي به شدت تحت تأثير هنر رايج در اين منطقه قرار گرفتند و كاخ هاي خود را با استفاده از توانايي هاي هنرمندان اين منطقه بنا كردند.به عنوان نمونه انعكاس هنر ايران پيش از اسلام را در ديوارنگاره هاي« قصر الحير غربي»در دمشق و«قصر عمره »در اردن كنوني به وضوح مي توان يافت. (۲)به هر صورت نگارگري به معني خاص آن از اواخر قرن دوم هجري با رواج ترجمه كتاب هاي بازمانده از زبان فارسي، يوناني و سانسكريت به عربي با توجه به ضرورت هاي علمي و پيشينه تاريخي آن در بغداد آغاز شد.
با اين وجود خيلي زود رواج نمونه هايي بارز ادبي در محافل و دربار خلفاي اسلامي باعث شد تا موضوعات علمي در رتبه دوم قرار گرفته و برترين نمونه هاي نگارگري به تصويركردن داستان هايي همانند شاهنامه اختصاص يابد.
پس از مرگ تيمور، «شاهرخ» جانشين او پايتخت را از سمرقند به هرات منتقل مي كند و پسر خود «بايسنقر ميرزا» را به حكومت آن مي گمارد.
«بايسنقر ميرزا» در زمان حكومت خود بر هرات اين شهر را تبديل به يك مركز بزرگ علمي و فرهنگي مي كند و برجسته ترين استادان هنر زمان خود را به خدمت مي گيرد.
«جعفر تبريزي» خوشنويس و سرپرست كتابخانه، «قوام الدين» مجلد و مذهب، «پيراحمد باغشمالي» ، «ميرخليل» و «خواجه غياث الدين» از جمله هنرمندان دربار بايسنقر ميرزا بوده اند. مشهورترين اثر نگارگري برجاي مانده از زمان بايسنقر ميرزا، «شاهنامه بايسنقري» است. اين شاهنامه براساس اصول سبك رسمي و قانونمند هرات به دقت ترسيم شده است.
تغييرات اجتماعي به وجود آمده در دوران تيموري و صفوي در ايران مشتمل بر به وجود آمدن ثبات نسبي سياسي، تشكيل دولت ملي (فراگير) و افزايش بنيه مالي تجار باعث شد تا رفته رفته هنر نگارگري نيز از دسترس مطلق دربارها خارج شود و در عهد صفوي شاهد رواج رقعه هاي مصور كه تك برگ هاي نقاشي شده و فروشي به ثروتمندان بود، شويم.در همين زمان است كه شاهد تكوين سبك هنري بهزاد هستيم. «كمال الدين بهزاد» ، يكي از هنرمندان ممتاز دربار بايقرا، بود. اين هنرمند به خوبي با تعمق در ميراث گذشتگان و دست آوردهاي روح الله ميرك خراساني (قيم و معلم بهزاد) در ظريف كاري و تذهيب و شيوه هاي طراحي «مولانا ولي الله» توانست در هنر نگارگري دگرگوني هاي شايان توجهي به وجود آورد.
بهزاد برخلاف نگارگران پيش از خود به نمايش جهان واقعي توجه زيادي داشت، با بخش بندي هاي فضاي نگاره هايش كثرت اشيا و تنوع حركت آدم ها را به نمايش گذارد.بهزاد همچنين شيوه رنگ آميزي و تركيب بندي رنگي نگارگري را نيز دچار تغيير و تحول كرد و در آثارش سطوح رنگي را در تركيب با الگوي شكل (فرم) اثر و تأثير متقابل رنگ هاي مكمل به كار برد.هنر نگارگري ايراني به شكل خاص پس از اسلام آغاز مي شود. هر چند با تسلط خلفاي اموي بر اين كشور توسعه  اين هنر دچار يك گسست قطعي مي شود اما استيلاي مغول موجب بروز نقطه عطفي در تاريخ نقاشي ايران شد.در خلال چهار قرن حكومت هاي مغولان (ايلخانيان و جلايريان)، اينجويان، مظفريان، تيموريان، تركمنان، ازبكان و صفويان بربخشي يا تمامي ايران با توجه و گسترش هنر نگارگري براساس رسوم و اصول برجاي مانده از سنت هاي كهن نگارگري در اين سرزمين بوده ايم.
ميراث نگارگري ايراني هر چند اكنون در قالب آثاري تاريخي و هنري برجاي مانده است و هر چند كه ميراثي برجاي مانده از دربارها بوده است، اما مي تواند به عنوان منبعي براي الهام هنرمندان معاصر به خدمت گرفته شود.هنر نقاشي در ايران كه از صخره نگاره هاي اوليه آغاز شده و در اختيار همه بوده است اكنون بار ديگر پس از تجربه دوران طولاني انفكاك به درون لايه هاي متوسط و فراگير تر جامعه رخنه كرده است و نقش خود را ايفا مي كند.اكنون برخلاف نقاشي مدرن، نسخه هاي چاپي نگارگري ايراني را به راحتي مي توان در بسياري از منازل ايراني يافت، به اين ترتيب توسل به داشته هاي اين هنر و توجه به علل اجتماعي علل فراگير شدن آن با آگاهي از پيشينه رواج محدودش مي تواند راهگشاي نقاشي مدرن ايران باشد.
منابع:
۱- رجوع شود به كتاب «نقاشي ايران از ديرباز تا امروز» نوشته روئين پاكباز‎/ ۲- همان

گفت وشنودي با پروانه ميرعمادي، هنرمند نقاش و خوشنويس
به دور از تقليد
000546.jpg
الهه رحماني خاكي
كمتر كسي است كه نام ميرعماد را نشناسد. خطاط برجسته عصر صفوي، چهارصد سال است كه از تاريخ ظهور او در عرصه هنري مي گذرد و اكنون جالب است بدانيد نوزدهمين نسل اين هنرمند شهير و شهيد در مراسم بزرگداشت او شركت داشت.پروانه ميرعمادي فرزند سيد صدر الدين ميرعمادي خطاط و نقاش عصر حاضر اين امانت هنري گرانبها را كه از اجدادش به او به ارمغان رسيده به درستي حافظ و نگهدارش بوده است.
وي ساكن شهر تورنتو كانادا و مدتي است در تهران بسر مي برد. در اين ملاقات گفت وگويي كوتاه با اين هنرمند انجام داديم كه در پي مي آيد.

* در ابتدا از خودتان برايمان بگوييد و اينكه فعاليت هاي هنري تان را از چه سني آغاز كرديد؟
- متولد محله قديمي اميريه تهران هستم. از كودكي تحت نظر پدر كار نقاشي و خطاطي را آغاز كردم. او هميشه مرشد و معلمم بود. در سن ۱۳ سالگي اولين كار رنگ روغن خود را با مدلي زنده از انواع ميوه به روي بوم آوردم.
پدرم را هميشه در حال خطاطي و نقاشي كشيدن مي ديدم، علاوه بر خطاطي و نقاشي، مجسمه ساز، گريمور و شاعر خوبي هم بود. همچنين دستي بر قلم داشت و مدتي نيز در سمت سردبيري روزنامه اطلاعات فعاليت مي كرد. او عضو انجمن خوشنويسان بود و با نام هنري خزان آثار خود را بر جاي مي گذاشت. وي مدتي نيز به تدريس آناتومي در دانشگاه هنرهاي زيباي تهران مشغول بود.
* از سابقه هنري و تحصيلات خود بگوييد و بفرماييد از محضر چه اساتيدي بهره جسته ايد؟
- در سال ۱۳۵۹ از دانشگاه هنرهاي زيباي تهران در رشته نقاشي فارغ التحصيل شدم و در كانادا در كالج OCAD آموزش دوره فيگوراتيو را به مدت ۲ سال پشت سر گذاشتم. در خلق آثارم از مداد رنگي، آبرنگ، رنگ روغن، گواش و كنته استفاده مي كنم. همچنين گاه و بيگاه پرتره هاي هنري را نيز با رنگ روغن ساخته ام. بعد از پدر از محضر اساتيدي همچون استاد الخاص در نقاشي، استاد فرادي در خط نستعليق، استاد كابلي و حيدري در شكسته و اخيراً نيز با استاد اخوين دوره فوق ممتاز را طي مي كنم.
* از برنامه هاي هنري آينده تان بگوييد؟
- اخيراً مجوز تأسيس انجمن خوشنويسان وابسته به ايران را در تورنتو به من داده اند كه اين برنامه بسيار گسترده و در عين حال مي تواند يك خبر خوب هنري نيز باشد و در كنار آن قصد نوشتن كتابي را در خصوص شرح احوال خود و ميرعماد بزرگ را در برنامه ام گنجانده ام كه اميدوارم انجام شود.
* انجام كارهاي هنري را چگونه مي بينيد. منظورم احساسي است كه مي توانيد با اثرتان برقرار كنيد؟
- من خودم هنگامي كه يك اثر هنري را خلق مي كنم انرژي زيادي را در وجودم احساس مي كنم و گذشت زمان را به هيچ عنوان حس نمي كنم. كار هنري را نوعي عبادت مي دانم و هنگامي كه به آن مشغولم به خدا نزديكتر مي شوم. در واقع يك هنرمند از طريق خط و نقاشي مي تواند پيام دهنده باشد و به همين دليل بينندگان هنگام تماشا مي توانند آن احساس را از اثر بگيرند. پيام من در كليه كارهايم پيام دوستي و محبت بوده است.
000543.jpg
* حال كه صحبت به اينجا رسيد مي خواستم نظرتان را به عنوان يك رئاليست در مورد سبك نقاشي انتزاعي بدانم. البته با توجه به مدرنيته شدن سبك زندگي كه متقابلاً به روي كارهاي هنري هم تأثير بسزايي گذاشته است!
- شخصاً تا به حال اين سبك را تجربه نكرده ام ولي شايد روزي اين كار را انجام دهم. در كل مخالف نيستم، ولي با تقليد در هر سبك هنري از جمله انتزاعي مخالفم. اگر هنرمندي نقاشي مدرن مي كند، نبايد تقليدي در كار باشد، بلكه بايد از ذهنش كمك بگيرد. در واقع اين سبك نقاشي را نوعي تلفيق طراحي و رنگ مي دانم. براي درك اين نوع كار بايد از احساس كمك گرفت. يعني نقاش هم بايد خود هدف و حس خاصي را هنگام خلق اثر داشته باشد تا بيننده بتواند آن منظور را از كار دريافت كند.
* اخيراً كنگره اي با نام بزرگداشت ميرعماد در قزوين و اصفهان برگزار شد. در اين خصوص برايمان توضيح بفرماييد؟
- به مناسبت بزرگداشت چهارصدمين سال صدرنشيني ميرعماد بر اريكه خوشنويسي ايران كنگره جهاني در مهرماه ۱۳۸۳ در قزوين و اصفهان برگزار شد، اين همايش ۲ روز در قزوين و يك روز در اصفهان برقرار بود و من روز دوم را در قزوين و روز سوم را در اصفهان سخنراني كردم. در اين كنگره اساتيدي همچون اميرخاني، اخوين، احصايي، نظام العلما، استاد سلحشور، شمس انصاري و بسياري ديگر از صاحبنظران حضور داشتند، در پايان قرار شد اين مراسم هر دو سال يك بار در قزوين برگزار شود. به همين مناسبت در ميدان مجاور دروازه درب كوشك كه از جمله دروازه هاي پايتخت خوشنويسي ايران محسوب مي شود و ابتداي بلوار ميرعماد قزوين تنديس اين هنرمند نامدار نصب شده، كه اين اثر هنري را استاد هادي ضياءالدين خلق كرده است. همچنين در عمارت چهلستون، موزه خوشنويسي ايران برپا شد كه در حدود ۲۵۰۰ قطعه اثر از بزرگترين استادان خوشنويس ايران نظير ميرعماد در آن گردآوري شده است.

نگاه
آميختگي نوستالژيكي و پست مدرني
نگاهي به آثار نقاشي وجيهه فكور در نگارخانه الهه
000552.jpg
مرتضي مجدفر
۳۲ تابلوي آكريليك و رنگ روغن، از آثار نقاشي وجيهه فكور، هنرمند تبريزي از سوم تا سيزدهم ارديبهشت ماه، در نگارخانه الهه به نمايش گذاشته شده است. اين، سومين نمايشگاه انفرادي اين هنرمند است. وجيهه فكور، پيش از اين در پنج نمايشگاه گروهي نيز شركت داشته است.
در ۳۲ كاري كه در اين نمايشگاه ارائه شده، با نقاشي هاي پست مدرني روبه رو هستيم كه با اندكي توجه، مي توان حس نوستالژيك نقاش به گذشته و تركيب آن با تجربه هاي زندگي امروزي را مشاهده كرد. به عنوان مثال در يكي از تابلوها در پس زمينه نقاشي، كودكاني را مي بينيم كه از فراي پرده اي سياه، به بيرون تابلو مي نگرند و در حاشيه، زناني با پوشش سياه، مشاهده گر آنها هستند و به واقع، اين همان نكته اي است كه هنرمند آفريننده اين تابلو، در گفت وگويي اعلام كرده كه سوژه اين تابلو را از دوران كودكي خود در تبريز اخذ كرده است و آن هنگامي بوده كه با مادرش به امامزاده صاحب الامر اين شهر مي رفته و از نگاه كودكانه خود، امامزاده و زنان حاضر در آنجا را مشاهده مي كرده است.
به ديگر سخن، بدون نگاه نوستالژيك هنرمند و توضيح وي درباره  اثرش نيز، از تابلوي وي مي توان تجربه هاي زندگي امروزي را دريافت كرد.
000555.jpg
در اكثر تابلوهاي اين نمايشگاه، رنگ ها بر اساس «بيان» گذاشته شده و حركت از «فضاي موجود» ، به «فضاي عيني و خاص» صورت پذيرفته است و در نهايت مي توان، تابلوها را از «زاويه ديد و فضاي ذهني آفريننده آن» مشاهده و تفسير كرد و اين همان حركت پست مدرنيستي است كه حرف اول هر ۳۲ تابلوي اين نمايشگاه است.
نكته ديگري كه در برخي از تابلوهاي اين نمايشگاه مي توان آن را به عينه ديد، تابلوهايي است كه در آنها شاهد «نقاشي هاي زوجي» هستيم. به عبارت ديگر، هنرمند از اين تكنيك، به عنوان شگرد ويژه خود بهره برده و آثاري را آفريده است كه در آنها مي توانيم «تضادهاي زندگي» را مشاهده كنيم. در اين نقاشي هاي زوجي، دو مفهوم متضاد از زندگي به صورت «دو تكه» ، در يك تابلو ارائه شده اند؛ مفاهيم متضادي همچون: تيرگي و روشني، شب و روز، نيكي و شر و ... .
آخرين نكته اي كه در مورد تابلوهاي اين نمايشگاه مي توان بيان كرد؛ وفاداري به طبيعت است و احترام به هر آن چه در آن يافت مي شود؛ با اين تفاوت كه اين وفاداري و احترام، پس از برداشت مستقيم، از فيلتر ذهن نقاش گذر مي كند و با آموزه هاي فكري او درمي آميزد و در نهايت به صورت نمادهايي رمزآلود بر پهنه تابلو مي نشيند كه البته اگر، نگاه تحليلي بيننده را در پي نداشته باشد، رمزگشايي از اين نمادها سخت خواهد بود.
با آرزوي موفقيت براي اين هنرمند نقاش، اميدواريم آثار ديگر وي را در نمايشگاه هايي با فاصله  زماني كوتاه تر و با كيفيتي افزون تر مشاهده كنيم.

معرفي كتاب و نشريه
000549.jpg
انتشارزندگي و آثاررودن
* رودن و ميكلانژ: پژوهشي در تاثيرگذاري هاي هنرمندانه
* تاليف و ترجمه: سيد برهان مقدس فاضلي
* انتشارات ماهرنگ
* قيمت: ۸۴۰۰ تومان
در مقدمه كتاب «رودن و ميكلانژ» : پژوهشي در تاثيرگذاري هاي هنرمندانه آمده است: «هنر با تاثيرگذاري خود، جامعه را به تفكر و تعمق وامي دارد و بستري جهت انديشيدن فراهم مي سازد چرا كه هنر تراشيدن انديشه است و متعالي نمودن تفكر و فرهنگ عينيت بخشيدن به آن. بدين جهت هنر، تاثيرگذار و فرهنگ، تاثيرپذير مي باشد» .
اين كتاب شامل زندگي و آثار اگوست رودن مجسمه ساز فرانسوي و مواجهه و آشنايي رودن با ميكلانژ است. كتاب در ۴۲۳ صفحه با مقدمه اي از مولف و نيز مقدمه مدير هنرستان هنرهاي زيبايي كرج به چاپ رسيده است.
همچنين عناويني چون گشتي پيرامون دروازه هاي جهنم، مردي در حال راه رفتن، آثار ياد بود، مجسمه هاي سنگي، طراحي هاي يك مجسمه ساز، رودن در مقام يك نقاش و گراورساز، رودن در مقام يك مجموعه دار، مجموعه عكسها، موزه رودن در فيلادلفيا، آثار نمايشگاه و... برخي مطالب كتاب را تشكيل مي دهند.
انتشار خبرنامه فرهنگستان هنر
بيست و هفتمين شماره «خبرنامه فرهنگستان هنر» ويژه اسفندماه ۸۳ منتشر شد.
در اين شماره از اين ماهنامه مطالبي چون گزارش جلسه نقد و بررسي سومين دوسالانه نقاشي جهان اسلام، گزارش مراسم اختتاميه دوسالانه نقاشي جهان اسلام، گزارش هم انديشي نقد و هنر، گزارش هم انديشي نشانه شناسي و هنر، گزارش عملكرد فرهنگستان هنر در سال ،۸۳ مصاحبه با عبدالمجيد شريف زاده دبير همايش بين المللي سلطان محمد و ... به چاپ رسيده است.
خبرنامه فرهنگستان هنر به مدير مسئولي بهمن نامور مطلق و سردبيري محبوبه پلنگي و به همت اداره كل روابط عمومي فرهنگستان هنر منتشر مي شود.

هنر
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |