گروه حوادث: مأموران دايره ۱۰ اداره آگاهي توانستند طي روزهاي گذشته دو پرونده قتل را تكميل كنند در همين حال در دايره ۱۰ دو پرونده جديد قتل و مرگ مشكوك گشوده شد.
قاتل: با گلدان او را كشتم
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۴ بامداد روز بيست و دوم بهمن ماه سال ۸۳ مأموران كلانتري ۱۲۵ خيابان يوسف آباد از وقوع يك جنايت در طبقه دوم يكي از آپارتمانهاي خيابان پنجاه و چهارم يوسف آباد مطلع شدند.
يك گروه پليسي براي بررسي ماوقع خود را به صحنه رساند. فرد كشته شده زن ۸۲ ساله اي به نام كبري بود كه با ضربات يك جسم سخت بر سرش جان باخته بود. خانواده مقتوله وقتي از غيبت وي نگران شده بودند براي بررسي به خانه وي مراجعه كردند و بعد از گشودن در با جسد كبري مواجه شده بودند. شواهد صحنه قتل نشانگر اين موضوع بود كه قاتل يا قاتلان به زور وارد منزل مقتوله نشده بودند، جسد اين زن كه به تنهايي در آن آپارتمان زندگي مي كرد به دستور بازپرس كشيك ويژه قتل به پزشكي قانوني انتقال يافت.
كارآگاهان دايره ۱۰ تحقيقات پليسي خود را براي دستگيري عامل يا عاملان اين جنايت آغاز كردند. اهالي محل به مأموران آگاهي گفتند: «چند ساعت قبل از كشف جسد خروج پسر جواني را از آپارتمان كبري ديده اند.»
در بررسي هاي بعدي معلوم شد پسر جواني به نام ابراهيم چند ماه قبل در منزل كبري كار مي كرده. با انجام عمليات چهره نگاري و تأييد چهره از سوي همسايه ها مأموران به اين قطعيت رسيدند كه عامل اين جنايت ابراهيم است.
بدين ترتيب جستجو براي دستگيري ابراهيم آغاز شد.
تحقيقات ادامه يافت تا اينكه مخفيگاه ابراهيم در يك ساختمان نيمه كاره واقع در خيابان اختياريه، ديباجي جنوبي شناسايي شد.
دستور قضايي براي دستگيري ابراهيم صادر شده و روز چهاردهم ارديبهشت ماه مأموران دايره ۱۰ كه در حال مراقبت از ساختمان مذكور بودند به محض رؤيت ابراهيم او را بازداشت كردند. اين متهم در بازجويي هاي اوليه منكر كل موضوع شد و عنوان كرد كه نه كبري را مي شناسد و نه از چگونگي وقوع اين جنايت اطلاعي دارد.
ولي وقتي با ادله و قرائن پليس مواجه شد چاره اي جز بيان حقيقت نداشته و لب به اعتراف گشود.
ابراهيم ضمن اعتراف صريح به قتل عمدي كبري ۸۲ ساله در خصوص انگيزه ارتكاب اين جنايت گفت: «مدتي قبل از كشتن اين پيرزن در منزل او كار مي كردم ولي كبري مرا اخراج كرد. بعد از آن نتوانستم كار مناسبي پيدا كنم. چهار سال نيز بود كه دختري را نامزد كرده و به دليل مشكلات مالي نمي توانستم او را به خانه خود بياورم و اين مسئله اعصابم را بهم ريخته بود. روز حادثه به قصد اينكه كارم را دوباره در منزل كبري شروع كنم به خانه وي رفتم و تمام مشكلاتم را برايش بازگو كردم ولي كبري ديگر احتياجي به كارگر نداشت و از من خواست تا خانه اش را ترك كنم.
به شدت ناراحت شده بودم با او درگير شده و در يك حالت عصبي با لگد چند ضربه محكم به بدن پيرزن وارد كردم از درد به خود مي پيچيد سپس گلدان فلزي كه در كنار ديوار بود برداشتم و محكم بر سر كبري كوبيدم. پيرزن بي جان بر روي زمين افتاد و من با برداشتن تلفن همراه و تلفن ثابت مقتوله محل جنايت را ترك كردم.»
بررسي هاي قضايي، پليس برروي اين پرونده در دادسراي امور جنايي تهران و اداره آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.
پدر كشي در كوچه صفي عليشاه
بيست و پنجم فروردين ماه سال جاري جسد يك مرد نبش كوچه صفي عليشاه كشف شد.
مقتول با ضربه چاقو به قتل رسيده بود. مراتب به اطلاع كارآگاهان دايره ۱۰ آگاهي رسيد.
مأموران تشخيص هويت و بازپرس كشيك ويژه قتل در صحنه حاضر شدند. بررسي هاي اوليه پليسي صورت گرفت و سپس جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت.
در بازرسي بدني از مقتول هويت وي به نام محرم شناسايي شد و در جيب كت وي يك حكم جلب كه متعلق به فردي به نام بهرام بود نيز كشف شد.
جستجو براي يافتن بهرام آغاز شد تا بدين ترتيب راه حلي براي شناسايي عامل جنايت پيدا شود. مأموران در بررسي هاي بعدي متوجه شدند خانه دختر محرم چند كوچه بالاتر از محل جنايت است و محرم خود نيز ساكن خاورشهر بوده است.
با شناسايي خانواده مقتول معلوم شد كه وي از چندي پيش با دو پسرش به نامهاي ابراهيم و بهرام و شخصي به نام محمد اختلاف داشته است.
با روشن شدن اين مطلب كه نام فرزند محرم بهرام بوده است و حكم جلبي نيز به اين نام صادر شده بود بهرام تحت بازجويي بيشتري قرار گرفت. اين مرد جوان بعد از چند مرحله بازجويي پليسي به قتل پدرش اعتراف كرد.
بررسي هاي تكميلي در اين خصوص در اداره آگاهي مركز و دادسراي امور جنايي تهران ادامه خواهد داشت.
جنايت دلخراش در خيابان جويبار
ساعت ۱۰ صبح روز جمعه صداي فريادهاي دلخراش يك مرد در فضاي آپارتمان مسكوني جويبار واقع در خيابان جويبار پيچيد. مرد با تمام وجودش گريه مي كرد. همسايه ها هراسان خود را به آپارتمان آنها رساندند. صحنه اي كه مقابل چشمانشان نمايان شده بود آن قدر دردناك بود كه نمي توانستند آن را باور كنند. علي ۶ ساله را همه ساكنان آن ساختمان مي شناختند ولي حالا آن پسر خردسال غرق در خون مقابل چشمان آنها قرار داشت. مادرش در گوشه ديگري از خانه در حالي كه رنگ به چهره نداشت بر روي زمين نشسته بود و به چهره بي روح علي نگاه مي كرد.
همسايه ها مأموران كلانتري را در جريان موضوع قرار دادند. دقايقي طول نكشيد تا اين كه مأموران تشخيص هويت، بازرس كشيك ويژه قتل و كارآگاهان دايره ۱۰ آگاهي مركز در صحنه جنايت حاضر شدند.
زمان زيادي براي كشف جنايت نياز نبود. قاتل علي كوچك مادر ۳۵ ساله او به نام تاج دخت بود كه با تصوري ناباورانه فرزندش را در غيبت چند دقيقه اي همسرش كه براي بردن سطل زباله مقابل در، خانه را ترك كرده بود به قتل رسانده بود.
اين زن كه ۷ سال پيش به عقد پدر علي درآمده بود در خصوص انگيزه خود از قتل تنها فرزندش به افسر پرونده گفت: مدتي بود شيطان در روح فرزندم رسوخ كرده بود، براي دور كردن شيطان از وجود علي او را با چهار ضربه چاقو كشتم تا شيطان از خانه ام بيرون برود. بررسي پليس بر روي اين پرونده ادامه خواهد يافت.
مرگ مشكوك يك زن
عصر روز سه شنبه گذشته زن ۳۵ ساله اي به نام فاطمه از طبقه پنجم آپارتمان مسكوني اش واقع در منطقه باغ فيض به پايين سقوط كرده و در دم جان سپرد.
وقتي بازپرس پرونده و مأموران پليس در صحنه حاضر شدند در ابتدا تصور شد كه خودكشي رخ داده است. دستور انتقال جسد به پزشكي قانوني صادر شد ولي بعد از چند روز بازپرس پرونده كه احتمال وقوع جنايتي را مي داد، دستور بازداشت همسر فاطمه و بازجويي از وي را صادر كرد.
پدر فاطمه در خصوص اين جنايت گفت: «فاطمه ۶ سال پيش به عقد همسرش درآمد و از آن روز تاكنون خانه آنها دائم دستخوش دعوا و درگيري بود و حال احتمال اين كه شوهرش او را در حين درگيري از طبقه پنجم به پايين پرتاب كرده باشد وجود دارد.
همسر فاطمه تاكنون منكر ارتكاب جنايت است و مرگ همسرش را يك خودكشي مي داند. بررسي هاي بيشتر در مورد اين پرونده در دايره ۱۰ آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.