گفت وگو با مجيد رضائيان روزنامه نگار و مدرس ارتباطات
مطبوعات و انتخابات
|
|
امير صديقيان
اشاره: اين روزها موضوع انتخابات تيتر اصلي بسياري از روزنامه هاي كشور و خبرگزاري هاست. همه سعي مي كنند تيترها و موضوعات جذاب تري را براي جذب مخاطبان بيشتر بر صفحات اول بنشانند و همه نيز مي گويند كه به جلب مشاركت حداكثري مردم مي انديشند، گرچه از سخن تا عمل فاصله بسيار است.
مجيد رضائيان، روزنامه نگار و مدرس ارتباطات اين بار از منظري متفاوت به قضيه انتخابات و مطبوعات پرداخته است. وي معتقد است كه اخبار انتخاباتي در فضاي كنوني شخصيت محور است تا تفكرگرا ، يعني خبرها بيشتر بر چهره ها استوار است. او همچنين مي گويد: مطبوعات بايد در برابر فعالان سياسي، مطبوعات پرسشگر و در برابر افكار عمومي مطبوعات تحليلي باشند. همچنين مطبوعات بايد غير از پرداختن به مواضع شخصيت ها، مقوله اي به نام انتخابات را از نظر فرهنگي براي افكار عمومي تحليل كنند. با وي در اين زمينه گفت وگو كرده ايم .
* اين روزها واژه انتخابات ترجيع بند اصلي بسياري از مطبوعات و روزنامه هاي كشور است. تحليل شما از اخبار انتخاباتي مطبوعات چيست؟
- اخبار انتخاباتي را مي توان از دو منظر سياسي و رسانه اي تحليل كرد. از منظر سياسي بايد بگويم كه اخبار انتخاباتي مطبوعات در فضاي كنوني شخص گرا و شخصيت محور است تا تفكرگرا، يعني خبرها بيشتر بر چهره ها استوار است. اگر ارزش هاي هفت گانه خبر را در نظر بگيريم، عنصر شهرت ،سازنده اخبار انتخاباتي در مطبوعات و روزنامه هاست. فضاي سياسي كشور هم به گونه اي است كه برنامه محور نيست و انتخابات هم متأثر از فضاي سياسي كشور است لذا به جاي آن كه شاهد تمركز اخبار بر روي برنامه گروه ها و احزاب باشيم، شاهد شخصيت محوري در خبرها هستيم. اما اگر اخبار انتخاباتي را از منظر رسانه اي بررسي كنيم، متوجه مي شويم كه اخبار انتخاباتي در سايت هاي خبري، اخبار بازتري است تا رسانه هاي مكتوب و زنده تر هم هست.
* يكي از موارد مهم در خبر، تيتر است. انتخاب تيتر اخبار انتخابات را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- تيتر از متن تبعيت مي كند حال مي خواهد خبر باشد، گزارش باشد و يا گفت وگو. بنابراين خيلي نمي توانيم براي آن يك نقش مستقل قائل باشيم. اگر اخبار جان مايه قوي نداشته و از نظر دروني از استحكام بالايي برخوردار نباشند، قطعاً تيتر هم نمي تواند جداي از خبر تأثيرگذار باشد. اما در هر حال انتخاب و ادبيات تيتر در مطبوعات ما از حساسيت خاصي برخوردار است. در همين رابطه به نظر مي رسد تيترهاي انتخاباتي، هنوز به جذابيت مورد نظر كه سبب مشاركت پذيري مردم شود، نرسيده اند. اما در مجموع در مطبوعات تيترها به نوعي انتخاب مي شود كه فضاي انتخاباتي را به نفع رسانه اي كه به يك حزب يا جريان سياسي خاص تعلق دارد، گرم كند.
* ارزيابي جنابعالي از تأثير مطبوعات بر انتخابات آتي چيست و اصولاً مطبوعات در اين زمينه چه نقشي را ايفا مي كنند؟
- در اين دوره فضاي سياسي كشور زودتر از موعد مقرر به سمت موضوعي به نام انتخابات رياست جمهوري نهم پيش رفت و رسانه ها و مطبوعات هم در اين زمينه نقش جدي داشتند. اين موضوع نشان مي دهد كه رسانه ها به ويژه مطبوعات وقتي بر روي يك موضوع متمركز مي شوند، واقعاً فضاي سياسي كشور تغيير مي كند. در اين ايام هم شاهد راه اندازي سايت ها و همچنين انتشار مطبوعات جديد بوديم كه اين مسئله ظرفيت دروني كشور ما را براي پيشرفت در مسائل سياسي، اجتماعي و فرهنگي جلوه گر مي كند، يعني اين ظرفيت وجود دارد كه رسانه ها مي توانند ورود كنند و تأثيرگذار هم باشند. رابطه انتخابات و مطبوعات، يك رابطه كاملاً متقابل است. اما ميزان تأثيرگذاري مطبوعات بر انتخابات بسيار زيادتر از ميزان تأثيرگذاري انتخابات بر مطبوعات است. در واقع در فضاي كنوني هم شاهد هستيم كه مطبوعات خيلي زودتر توانستند قدرت خودشان را نشان دهند و فضاي سياسي كشور را پرتحرك كنند.
مطبوعات مي توانند براي انتخابات آينده در ۳ جهت فضا را باز كنند: يك فضا، فضاي كاملاً سياسي است. مطبوعات مي توانند بر مواضع جناح ها و شخصيت ها و فعالان سياسي تأثيرگذار باشند. از نظر من مطبوعات بايد به فضاي سياسي كشور جهت اصولي و درست بدهند. وقتي كه كانديدايي خودش را مطرح مي كند هيچ رسانه اي نيست كه از او در مورد برنامه ها و مانيفست او سؤال كند. جايگاه درستي كه مطبوعات مي توانند داشته باشند، اين است كه فضاي سياسي كشور را به اين سمت سوق دهند. طوري عمل كنند كه اگر امروز كسي كانديدا مي شود بداند فردا در برابر دهها سؤال قرار مي گيرد و رسانه ها و مطبوعات به نمايندگي از افكار عمومي اين سؤالات را از او خواهند پرسيد.
فضاي دوم مورد بحث، فضاي موجود در افكار عمومي است نه احزاب و جناح ها و شخصيت ها و درك سياسي مردم كشور ما درك بسيار بالايي است به عبارتي ديگر مخاطبان مطبوعات ما، مخاطبان بسيار آگاهي هستند. اگر مطبوعات، نگاه تحليلي و اصولي نداشته باشند و فقط هر كس، هر مسئله اي را در سياست ها مطرح كرد، همان را استفاده و چاپ كنند، اين روزنامه يا نشريه يك مطبوعه منفعل است و اكتيو و فعال به شمار نمي آيد. اگر مطبوعات بخواهند بر روي افكار عمومي اثر گذار باشند، از مخاطبان آدم هاي پرسش گر خواهند ساخت، از افكار عمومي، افكار عمومي فعال مي سازند.
اگر تيتراژ مطبوعات ما امروز قدري پايين آمده به خاطر آن است كه افكار عمومي احساس مي كنند كه آن اما و اگرها و آن چرا و چگونگي ها در خبرها باز نمي شود و هيچ روزنامه يا مطبوعه اي به تحليل آنها نمي پردازد. گاهي هم مسئله تيتراژ مطبوعات در كشور ما فصلي است: مثلاً موسم انتخابات مي شود، يك مقدار فضاي سياسي كشور داغ تر شده و تيراژ هم بالاتر مي رود. اين تيراژ هاي موسمي كه بالا و پايين مي شود، نشانگر آن است كه يك ظرفيت دروني وجود دارد و افكار عمومي خواهان ارتباط فعال تر با مطبوعات است، به شرط آن كه پاسخش را دريافت كند. بنابر اين مطبوعات پرسشگر بر كانون هاي فكري و تصميم گيران احزاب تأثيرگذار خواهند بود. مطبوعات بايد در برابر فعالان سياسي، مطبوعات پرسشگر و در برابر افكار عمومي مطبوعات تحليلي باشند.
فضاي سوم كه وجوهش هم در اين زمينه كمتر ديده مي شود، فرهنگ سازي است. مطبوعات بايد غير از پرداختن به مواضع شخصيت ها، مقوله اي به نام انتخابات را از نظر فرهنگي براي مردم و افكار عمومي تحليل كنند.
مي دانيم كه انتخابات يك رفتار دموكراسي است بنابر اين مطبوعات بايد دموكراسي و نقش انتخابات در دموكراسي و نقش مردم در انتخابات و چگونگي رفتار آنها با اين مسئله را به خوبي تحليل كنند. از طرفي هيچ كس هم اجازه نداشته باشد از ابزارهاي فريبنده براي رأي آوردن و كسب آرا استفاده كند. وقتي كه مسئله انتخابات مطرح مي شود، ذهن ها فقط به سمت عنصر شهرت مي رود، ولي هيچ گاه به الگوسازي و فرهنگ سازي توجهي نمي شود لذا معتقدم كه اين ۳ فضا بايد توسط مطبوعات ما گشوده شود.
* تعريف شما از الگوسازي و فرهنگ سازي براي انتخابات در مطبوعات چيست؟
- وقتي كه مطبوعات ما ترويج كنند كه تحمل حرف مخالف را بايد داشت و خود اين موضوع را رعايت كنند و به آن عمل كنند. الگوسازي و فرهنگ سازي در مطبوعات براي انتخابات مي باشد. اگر با هر كدام از اين دو موضوع يعني دموكراسي در دنياي غرب و مباني فلسفه يونان و همچنين مردم سالاري ديني كه در كشور ما وجود دارد به اين موضوع نگاه كنيم تحمل حرف مخالف را داشتن يك اصل است. البته اين نكته را هم بايد بگويم كه وقتي كسي در انتخابات هم پيروز مي شود اشكالي ندارد كه مردم با هر گرايشي كه هستند از او تبعيت كنند و اين قاعده دموكراسي همان چيزي است كه در مباني ديني ما و سخنان اميرالمؤمنين در نهج البلاغه يعني احترام به رأي مخالف گذاشتن وجود دارد. اين مسئله را بايد براي مردم ترويج و تبيين كرد. اين مسئله هم در مباني يك فرهنگ نيامده بلكه در مباني فرهنگ شرق و غرب و آموزه هاي ديني به عنوان يك اصل كلي آمده است.
* با توجه به موانعي كه بر سر راه مطبوعات كشور ماست، آيا مي توانند ۳ فضايي كه مطبوعات براي انتخابات مي توانند باز كنند و مطرح كرديد ايجاد كنند؟
- مطبوعات و روزنامه ها موانع زيادي بر سر راهشان است و فضاي خبري كشور هم به آن ميزاني كه بايد باز باشد، باز نيست. اما من مي خواهم از زاويه ديگري به اين مسئله بپردازم و خود روزنامه نگاران را نقد كنم. اعتقاد دارم كه فضا به هر ميزاني كه باز است، روزنامه نگار بايد بتواند از همان فضا به طور حرفه اي استفاده كند و به وظيفه اش در قبال افكار عمومي عمل كند. يكي از موانع غير از موانع سياسي و خبري كه بر سر راه مطبوعات است كه خيلي هم آزاردهنده شده، موانع اقتصادي است.
براي انتشار يك روزنامه، امروز مطبوعات با موانع اقتصادي دست و پنجه نرم مي كنند. فشارهاي اقتصادي وحشتناكي بر روي دوش مطبوعات است كه آنها را عملاًً از وظيفه اصلي شان قدري دور مي كند. با همه اين وجود اعتقاد دارم كه مطبوعات بايد به بهترين نحو تأثيرگذار باشند. متأسفانه تاكنون كمتر شاهد مصاحبه هاي چالشي با كانديداهاي انتخابات بوده ايم.
* اگر به شما بگويند به رئيس جمهور آينده درباره مطبوعات يك توصيه داشته باشيد، شما چه توصيه اي مي كنيد؟
- به عنوان يك روزنامه نگار به رئيس دولت آينده توصيه مي كنم كه قانون مطبوعات در دو جهت اصلاح شود: يكي آن كه اساساً قانون مطبوعات به سمت حرفه اي شدن و حقوقي كردن پيش برده شود. هر كس روزنامه نگار نيست در هر رده اي و با هر منصب سياسي حق گرفتن امتياز روزنامه نداشته باشد. اين كار سختي نيست و توقع بي جايي هم نيست. دوم آن كه قانون مطبوعات را از نظر دفاع از رسانه و احياي ركن افكار عمومي در دادگاه مطبوعات كه همان هيأت منصفه است اصلاح شود.
در هيچ كجاي دين هيچ قانوني حق ندارد مطبوعات را محاكمه كند، چون مطبوعات خودشان محاكمه مي كنند. مطبوعات قاضي هستند و فقط فرقش اين است كه قاضي قوه قضائيه نيستند بلكه قاضي افكار عمومي اند. خوشبختانه در قانون، هيأت منصفه پيش بيني شده است كه به نوعي نماينده افكار عمومي است لذا تقويت اين نقش در قانون اساسي بسيار ضروري است. امروز مطبوعات بايد احساس امنيت و آرامش بيشتري از نظر نوع حقوقي و قانوني داشته باشند و امنيت شغلي روزنامه نگار هم حفظ شود.
توصيه ديگر من به رئيس دولت آينده اين است كه با توجه به پيشرفت هاي علمي و ارتباطي در جهان، پيشرفت هاي عرصه ارتباطات رسانه اي در داخل كشور براي رسانه ها جدي گرفته شود. دولت در اين زمينه به رسانه ها چه از لحاظ مالي و چه از لحاظ بازتر شدن فضاي خبري كمك كند. دولت آينده بايد بداند اگر ايران بخواهد همراه و همپاي پيشرفت هاي رسانه اي در دنيا پيشرفت كند، بايد امكانات و زمينه هاي آن را فراهم سازد و پشتيباني قانوني لازم نيز صورت گيرد. همچنين حمايت هاي سياسي صرفاً با هدف ظهور رسانه هاي قدرتمند از طرف دولت آينده انجام پذيرد.
|