شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۸۴
گفت وگو با «مهدي نوربخش» كارگردان فيلم «عاشق مترسك»
درجستجوي آرمانشهر
«عاشق مترسك»   دومين فيلم بلند مهدي نوربخش است كه اقتباسي است از كتاب معروفي به همين نام . فيلم به مدت دو هفته در سينماي «آسمان باز» و موسوم به مخاطب خاص و با كم ترين تبليغات به نمايش درآمد. به بهانه اكران اين فيلم با كارگردان آن به گفت  وگو نشسته ايم.
001425.jpg
* در يكي از گفت وگوهايي كه داشتيد اشاره كرده بوديد كه قبل از فيلم «راي باز» قصد ساخت «عاشق مترسك» را داشتيد علت اين تأخير چه بود؟
- درواقع رمان عاشق مترسك را سال ۶۵خوانده بودم، زماني كه دستيار كارگردان بودم. از همان زمان اخبار متفاوتي را مي شنيدم كه كارگردان هاي مختلف و از جمله مسعود كيميايي قصد ساخت اين فيلم را دارند. اما من با خودم شرط كرده بودم كه در اولين فرصت ممكن زماني كه دوره ساخت مقدمات فيلم برايم فراهم شد به سراغ ساخت اين فيلم بروم.
* بعد از فيلم راي باز كه فيلمنامه اي نو وبكر داشت، در فيلم دوم به سراغ اقتباس از كتاب معروف عاشق مترسك رفته ايد، دليل انتخاب اين كتاب چه بود؟
- «عاشق مترسك» رمان خيلي خاصي است و فيلمسازان زيادي دغدغه ساخت آن را داشتند. مضاف بر اينكه هر كس كتابي را كه مي خواند حالا به جز قصه چيزهايي است كه به دنياي دروني خواننده برمي گردد و او دوست دارد اين نكات را در قصه پي بگيرد و خب «عاشق مترسك» به نوع قصه گويي من در فيلمسازي هم نزديك بود.
* از چه نظر؟
- مشخصاً از جنبه شخصيت پردازانه كه به آن اهميت زيادي مي دهم. چه در راي باز و چه در اين فيلم تلاش كرده ام قهرمان هايي كه دارم، به گونه اي خاص به زندگي نگاه كنند. در راي باز صابر ياد مي گيرد كه ببخشد و انتقام نگيرد و گذشت كند، در عاشق مترسك هم دانيال از يك فضاي سياسي ملتهب ناگهان به جايي پرتاب مي شود كه بر آن عشق به طبيعت و روابط پاك انساني حاكم است و در پايان مي بينيم كه او متحول شده و دوست دارد در آن فضا زندگي كند.
* اما درعاشق مترسك شخصيت ها فقط سه نفر هستند در حالي كه در فيلم شما با تعدد شخصيت روبه رو هستيم؟
- بله در كتاب سه شخصيت داريم دختر، فراري يا همان مترسك و پدر دختر كه شخصيتي منفور است ولي خب فيلم به طبع گسترش قصه شخصيت هاي بيشتري دارد و نكته اي كه هست كه فضاي فيلم هم نسبت به فضاي كتاب متفاوت است.
* اين تفاوت در چيست؟
- فضاي اجتماعي برايم اهميت زيادي دارد. شروع فيلم مي توانست از همان فرد زنداني باشد كه حالا در شهر دست به سرقت زده و گرفتار شده، اما نهايتاً به اين نتيجه رسيدم كه شخصيت زنداني تبديل به يك آدم سياسي شود كسي كه تمام عمرش را به آرمان فكر كرده اما حالا به اين مرحله رسيده كه به زندگي و عشق فكر كند.
* الان شما اشاره به عشق و نگاهي دوباره به زندگي كرديد اما شروع فيلم و آن مراسم تيرباران و فرار سرباز خيلي تلخ و گرفته است و با كل فيلم همخواني ندارد، چرا؟
- نكته اي كه در همين شروع فيلم برايم اهميت داشت بازي با رنگ ها بود كه به هر حال فضا و زمان قصه را از هم جدا مي كرد و البته سعي داشتم به نوعي شخصيت پردازي هم برسم، قهرمان ما قرار است دو نوع زندگي را تجربه كند. در قبل از ورود به مزرعه او در مكاني تلخ و غمبار زندگي مي كند اما در مرحله اي كه با دختر آشنا مي شود به فضايي وارد مي شود كه در زندگي او تعيين كننده است و پر از رنگ سبز است يعني رنگ عشق و دلبستگي به زندگي.
* البته اين نگاه در راي باز هم خيلي پررنگ و محوري بود.
- در فيلم قبلي ام راي باز نيز بيشتر از اين كه بخواهم يك فيلم اجتماعي بسازم، به دنبال نگاه و روابط انساني و رسيدن به آرمانشهري بود كه قهرمان هاي فيلم در جست و جوي آن بودند.
* مشخصه آرمانشهري كه تأكيد مي كنيد چيست؟
- در آرامش زيستن آدم ها، اين مشخصه محوري است. يعني ممكن است كه انسان در زندگي خود در مرحله اي منصرف شود، راه را اشتباه برود و حتي خلافكار شود، اما نگاه كلي و مثبت اين است كه آنها انسان هستند و خب همه انسان ها فطرت پاك و روشني دارند.
* لوكيشن فيلم كجاست؟
- روستايي به نام سيران كه بين آستارا و اردبيل واقع شده و جزو آذربايجان است و جالب است معمولاً آذربايجان را با تك درخت و صخره ببينيم اما خيلي اتفاقي به آن مكان سرسبز رسيديم.
* در ميان آدم هاي فيلم يالقوز به نظرم منفي ترين شخصيت فيلم است چون هم كارها و هم گويش و رفتار او با نوعي گرايش خاص طراحي شده و تماشاگر هيچ گونه همذات پنداري با اين آدم ندارد. درواقع يالقوز به نوعي شخصيتي اضافي است، نه؟
- اگر به اسم اين آدم دقت كنيد يالقوز يعني تنها، كسي كه هيچ كس را ندارد و خوب اين مي تواند به نوعي باعث شود تا مخاطب با او به لحاظ حسي درگير شود و البته با وجود اينكه او شخصيت و لباس غلو شده اي دارد و با اينكه چهره اش زشت است، اما وقتي تأكيد بر عاشق بودن او مي شود تأكيد مي كنيم كه اين آدم به ظاهر منفي نيز توانايي اين را دارد كه احساسات لطيف داشته باشد و اين حس وصله اضافي بودن را از بين مي برد.
* كاش اقلاً كمي چهره او دلنشين بود و لهجه كمتري داشت؟
- به هر حال داستان و كاراكتر همين ظاهر و لباس و نوع حرف زدن را مي طلبيد و قبول كنيم كه قرار نيست تمام عاشق ها شيك و خوش تيپ باشند.
* اين قضيه عشق در همه شخصيت هاي فيلم نقطه محوري است؟
- بله. همه آنها از سرباز فراري گرفته يعني دانيال تا روناك و پدرش و سرهنگ و حتي آن گروهبان و يالقوز از اين نظر در سايه هم قرار نگرفته اند و به يك اندازه به آنها پرداخته شده اينكه همه يك وجه مشترك به نام عشق دارند.
* با توجه به اينكه قصه فيلم با قصه كتاب متفاوت است و همين طور به لحاظ شخصيت پردازي، فيلمنامه چند بار بازنويسي شد؟
- بعداز انجام تحقيقات اوليه و پيدا كردن لوكيشن مناسب با اصطلاحات خاص آن دوره آشنا شدم و اين كه در آن مقطع تاريخي و در آن منطقه چه حوادثي اتفاق افتاده و همين طور درباره اسم هاي عامي مطالعه كردم و مثلاً مي دانستم يالقوز اسمي بود كه در آن دوره خيلي رايج بود اما الان هيچ كس از آن استفاده نمي كند.
* با اينكه فيلم شما در يك روستا مي گذرد، اما با فيلم هايي كه حالا در ده و روستا ساخته مي شوند تفاوت دارد. مثلاً رنگ ها چرك و آزار دهنده نيست، انگار كه همه چيز در دنيايي خيالي اتفاق مي افتد!
- بله، اين كاملاً عمدي بود. درواقع چون قصه در روستا مي گذرد اما اصلاً قرار نبود همه چيز چرك و دلگير باشد و حتي رئاليستي باشد. واقعيت اين است كه در دهه چهل اصلاً روستاها به اين شكل نبودند و مثلاً سربازها روي كاهگل مي خوابيدند. درواقع دوست داشتم همه چيز خيلي ظريف و لطيف باشد و تماشاگر نگران جزئيات كوچك و آزار دهنده نباشد.
* اين نگاه در شخصيت پردازي هم ظاهراً رعايت شده مثلاً ارتشي ها هميشه آدم هاي خشك و رسمي و تابع مقررات هستند اما شخصيت سرهنگ عاشق مترسك اين گونه نيست. در شخصيت پردازي مجيد مشيري عمد خاصي داشتيد؟
- اول فكر كردم اين سرهنگ مي تواند اهل تهران باشد، اما وقتي قرار شد كه مجيد مشيري اين نقش را بازي كند چون او اهل شيراز است شيرازي ها به نوعي باحالي و راحتي معروف اند و اين كه آدم هاي خونگرم و عاشقي هستند و حالا سرهنگ فيلم ما خب به واسطه مشيري به راحتي به لهجه شيرازي صحبت مي كند و ما تصميم گرفتيم او آدم حساسي باشد كه در دوره اي از زندگي به لحاظ عشقي يك شكست را تجربه كرده و اصلاً روحيه او با منسبي كه دارد همخواني ندارد. يالقوز هم كه اصلاً به همان منطقه مربوط است، درواقع آرشين  مالالان فيلم است؛ آدمي عاشق است و در جست وجوي آرامش...
* پس فيلم شما به جاي اينكه تفسيري باشد تمثيلي است؟
- بله. آن مكان و مزرعه درواقع يك ناكجا آباد است. محيط جغرافيايي فيلم هم كه پر از سبزي و طراوت است و وجه مشترك و درواقعيت شخصيت اصلي فيلم هم كه عشق است.
* در فيلمي كه اساساً درباره عشق و آرمانشهر و مسايلي از اين دست است چرا همه چيز به مرگ و فاجعه مي انجامد و هيچ كس نهايتاً به آرامش نمي رسد حتي روناك هم كه مادر مي شود نهايتاً تنها است.
- اين پايان باز به همان نگاه تمثيلي برمي گردد. يك وجه عشق همين اميد و تداوم زندگي است، اما در نظر بگيريد كه عشق اصيل در فرهنگ برابر است با نرسيدن و هجران و به نوعي فاجعه. درواقع اگر قرار بود نگاه ما در فيلم اين باشد كه عشق و زندگي همچنان تداوم پيدا مي كنند اين نگاه كه ديگر خيلي كليشه اي مي شد.
آناهيد موسسيان

خبر
001431.jpg
جشنواره جشنواره هاي يادگار
جشنواره  جشنواره هاي  فيلم هاي  مستند ميراث  فرهنگي  «يادگار» به  منظور زنده نگاه  داشتن  موضوع  ميراث  فرهنگي ، ۲۸ ارديبهشت  ماه  در سينما تك  موزه  هنرهاي  معاصر گشايش  يافت.
«محمد آفريده » دبير اين  جشنواره  در گفت  وگو با خبرنگاران ، تداوم  رويكرد توليد فيلم  با محور ميراث  فرهنگي  و تمدن  ايراني  را از ديگر اهداف  اين  رويداد هنري  چهار روزه  عنوان  كرد.وي  يادآورشد: براي  برپايي  نخستين  جشنواره  فيلم  يادگار در سال  ،۸۱ ۲۸۰اثر از مجموع  پنج  سال  توليد سينماي  مستند با موضوع  ميراث  فرهنگي  را گردآوري  كرديم  اما در دوره دوم  اين  تعداد به  بيش  از ۳۲۰ اثر و در سال  سوم  به ۳۶۰ فيلم  افزايش  يافت .آفريده  گفت : برنامه  جشنواره  جشنواره هاي  يادگار به  مرور آثار برگزيده  اين  رويداد در سه  دوره  گذشته  اختصاص  دارد.وي  توضيح  داد: ۲۳ اثر مستند داخلي  به  همراه  سه  فيلم  برگزيده  خارجي  در برنامه  نمايش  جشنواره  جشنواره هاي  يادگار گنجانده  شده  است .فيلم هاي  مستند «خوزستان » ، «ورجم » ، «پرنيان » ، «سفالينه » ، «سده  سوزي » ، «پاسارگاد» ، «ميراث  كهن » ، «كاروان » ، «سقاي  تشنه » ، «ميلكان » و «يكي  داستان  پرآب  چشم » از آثار نمايشي  اين  رويداد هنري  هستند.«هدرسه » ، «گنبد سوم » ، «پنجره اي  رو به  آفتاب »، «خانه ام  روي  تپه ها است » ، «كاشفان  نفت » ، «برف هاي  شاهو»، «كاخ  گلستان » ، «هه نا سه ي  سه  رد» ، «تمرين آخر»، «گزارش  زير خاكي » ، «نوروز» و «آخرين  تير آرش » ديگر آثار ايراني  حاضر در جشنواره  جشنواره هاي  يادگار به  شمار مي رود.«ورساي » ساخته  آلبر لاموريس ، «در جستجوي  زمان  گمشده » از اوزكان  آركا و «پاريس  در سپيده  دم » ساخته  ژان  ون  درگوگن  و جيمز بلو عناوين  فيلم هاي مستند خارجي  را تشكيل  مي دهد.وي ، برپايي  نشست هاي  تخصصي  با حضور داوران  سه  دوره  گذشته  جشنواره  فيلم هاي  مستند ميراث  فرهنگي  يادگار را از ديگر برنامه هاي  جشنواره  جشنواره هاي  يادگار عنوان  كرد.آفريده  همچنين  از برپايي  چهارمين  جشنواره  فيلم هاي  مستند يادگار با عنوان  «جشنواره  ميراث  فرهنگي  و گردشگري  تمدن  ايران » در شهريور ماه  امسال  خبر داد.
داوران جشنواره فيلم سبز
پوران درخشنده، عليرضا خمسه، آلن بروند، اسلوميرگورنبرگ هيات داوران جشنواره فيلم سبز را تشكيل مي دهند.بيژن حيدرعربي دبيرچهارمين دوره جشنواره بين المللي فيلم سبز ضمن اعلام اين خبردرمورد برگزاري جشنواره گفت: اين جشنواره از۶تا ۱۰تيرماه درسراسركشور به صورت همزمان برگزار مي شود وتعداد آثارارسالي به جشنواره نسبت به دوره هاي گذشته ازرشد چشمگيري برخوردار است، به طوريكه درجشنواره چهارم براي مخاطبين بزرگسال ۱۹۰ اثر، براي مخاطب كودك و نوجوان ۱۶۳ اثر، وبراي متخصصان ۹۹ اثر تا به حال دريافت كرده ايم.وي درادامه افزود: ازنظر تفكيك كشورهاي مختلف ازقاره ها، آسيا ۳۲درصد، اروپا ۴۷درصد، آمريكا ۱۱ درصد، آفريقا ۱درصد، اقيانوسيه ۷۸درصد را به خود اختصاص داده اند.

سايه روشن هنر
سينماي ايران در جشنواره كن
براي اولين بار در تاريخ سينماي كشورمان، «پاويون ايران» در جشنواره بين المللي فيلم «كن» برپا شد. كامران ملكي، معاون خانه سينما با اعلام اين خبر افزود: مديريت اين پاويون را خانه سينما به نمايندگي از جامعه اصناف سينماي ايران به عهده دارد كه يكي از اهداف اصلي آن ارايه اطلاعات كلي و كافي پيرامون جذابيت هاي تاريخي و طبيعي كشورمان و معرفي جاذبه هاي جغرافيايي و صنعتي ايران براي دعوت تهيه كنندگان و سينما گران جهان و استفاده از اين موقعيتها براي تهيه و ساخت فيلم هايشان خواهد بود. معرفي سينماي ايران و صنوف سينما به سينماي جهان، فراهم كردن فضاي ارتباطي براي سينماي ايران در «كن» ، برقراري ارتباط با صنف، سازمان ها و مؤسسات صنفي و حرفه اي جهان با سينماي ايران از ديگر اهداف مهم حضور خانه سينما در فستيوال مهم و جهاني «كن» است.
ملكي افزود: حضور نمايندگان برخي صنوف سينماي ايران نظير رسول صدر عاملي (رئيس اتحاديه تهيه كنندگان و توزيع فيلم ايران) _ عليرضا رئيسيان (رئيس كانون كارگردانان سينما) _ فرهاد توحيدي (رئيس كانون فيلمنامه نويسان) و همچنين نمايندگان هيأت مديره خانه سينما (غلامرضا موسوي _ مجيد ميرفخرايي _ سيد مسعود اطيابي) به همراه دكتر حسن رياضي (مشاور عالي مديرعامل) و محمد اطبايي (معاون بين الملل) كه هيأت ۸ نفره اعزامي خانه سينما را تشكيل مي دهند، مي تواند زمينه هاي اطلاع رساني سينماي ايران به جهان و گفت و گو و مبادله تجربيات مورد نياز با سينماي بين المللي را فراهم آورد.
معرفي استوديوي بين المللي هشتگرد _ ايجاد ظرفيت هاي جديد و بازاريابي، جذب پروژه  ها و سرمايه هاي خارجي- مبادله اطلاعات و تجربيات و انجام مذاكرات اوليه جهت عضويت اعضاي خانه سينما در سازمان هاي تخصصي- دعوت از دست اندركاران سينماي جهان جهت حضور در ايران و برنامه ريزي هاي مقدماتي بمنظور برگزاري كارگاه هاي تخصصي فيلمسازي در ايران _ شركت در پاويون ساير كشورها و ... از جمله اهدافي است كه «پاويون ايران» به مديريت خانه سينما در جشنواره بين المللي كن، دنبال مي كند.
فيلم ويژه بهار منتشر شد
001428.jpg
ماهنامه سينمايي فيلم ويژه نامه بهار خود را با بررسي اقتباس هاي سينمايي ايران از ادبيات فارسي منتشر كرد.رمزگشايي از كتيبه اي باستاني، اقتباس سينمايي ترجمه به تصوير، فيلم هايي براساس ادبيات كهن و قصه هاي عاميانه فارسي، فيلم هايي براساس پاورقي هاي عامه پسند، بررسي تطبيقي چند داستان ادبي با اقتباس سينمايي آن، نگاهي به چند اقتباس سينماي ايران از ادبيات فرنگي، گفت وگو با هوشنگ مرادي كرماني و جعفر مدرس صادقي، نگاهي به خاستگاه اسكار و سير آن از آغاز تا امروز، سينماي انيميشن، نگاهي به ريشه ها و زيبايي شناسي سينماي هنرهاي رزمي، تجربه جهاني شدن و اسكار افتخاري از مطالبي است كه در اين شماره ماهنامه فيلم به چاپ رسيده است.

سينما
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |