گروه حوادث: اعضاي يك باند سرقت مسلحانه با تلاش پيگير كارآگاهان دايره ۱ اداره آگاهي مركز شناسايي و دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، بيست و هفتم ارديبهشت ماه سال ۸۴ مأموران گشت  نيروي انتظامي به سه سرنشين يك خودرو پرايد مشكي رنگ مظنون شده و دستور توقف صادر كردند.
ولي مظنونين بدون توجه به دستور پليس با سرعت بيشتر در تاريكي شب به راه خود ادامه دادند. پليس عمليات دستگيري را آغاز كرد، بعد از چند دقيقه تعقيب و گريز در نهايت پليس مجبور به شليك گلوله شد و با تركاندن لاستيك خودرو متهمان فراري آنها را متوقف كرد. متهمان وقتي خود را نزديك به دستگيري ديدند درهاي خودرو را گشوده و هر يك به سويي دويدند تا بدين ترتيب ضريب دستگيري آنان پايين بيايد. پليس بلافاصله وارد عمل شد و دو نفر از سارقان فراري به نام هاي مصطفي و كيوان دستگير شدند. متهمان به دايره ۱ اداره آگاهي مركز انتقال يافتند. از دو متهم بازداشت شده يك قبضه سلاح كمري كشف شد. كيوان در جريان بازجويي هاي پليس به افسر پرونده در دايره
۱ اداره آگاهي گفت: «متهمي كه فراري است امير نام دارد و طراح سرقت هاي مسلحانه نيز او است. ما دو قبضه سلاح كمري داشتيم كه يكي از آنها در نزد امير باقي مانده است.»
مصطفي در جريان بازجويي ها گفت: «دو هفته قبل از دستگيري ،خودرو پرايد مشكي رنگ را در خيابان شوش به طور دربست به سمت ورامين كرايه كرده، حوالي ورامين با تهديد اسلحه مالك را از خودرو بيرون انداختيم و مدارك خودرو را نيز به زور از وي گرفتيم. بعد از اين سرقت در مدت ۱۲ روز و طي ۷ مرحله در تهران و شهرستان هاي اطراف پايتخت اقدام به سرقت هاي مسلحانه از منزل خودرو داشتيم.»
مأموران در ادامه تحقيقات خود متوجه شدند امير با زني به نام پرستو كه ساكن منطقه تهرانپارس است رابطه دارد. آدرس منزل پرستو شناسايي شد. يك اكيپ از مأموران دايره ۱ مأموريت يافتند محل زندگي پرستو را مورد مراقبت قرار دهند. در همين حين مأموران آگاهي دريافتند كه منزل همسايه پرستو چندي پيش مورد سرقت مسلحانه قرار گرفته است و امكان اين كه با راهنمايي پرستو، امير و همدستانش مرتكب اين سرقت شده باشند وجود دارد. به همين دليل پرستو دستگير شد. وي در جريان تحقيقات پليسي به همكاري با امير و دوستانش اعتراف كرد و گفت: «در سرقت منزل همسايه ما مصطفي، امير و فردي به نام رحيم شركت داشتند و من به دليل ارتباطي كه با آن خانواده داشتم، شرايط منزل را به سارقان اطلاع دادم و آنان وارد عمل شده و منزل همجوار مرا مورد دستبرد مسلحانه قرار دادند.»
پرستو مخفيگاه امير را در منزلي واقع در حوالي خيابان سرچشمه به مأموران معرفي كرد. عوامل پليس در محل حاضر شده و امير را دستگير كردند.
امير نيز در جريان بازجويي هاي پليسي به طور صريح به ۹ فقره سرقت مسلحانه از منزل و خودرو اعتراف كرد. امير در ادامه تحقيقات در خصوص اسلحه باقي مانده اي كه از اين باند كشف نشده بود گفت: «روزي كه مصطفي و كيوان را دستگير كرديد، من زماني كه از خودرو پرايد بيرون پريدم، اسلحه را نيز به گوشه اي پرتاب كردم.»
مخفيگاه رحيم نيز كه در سرقت از منزل با ديگر متهمان همكاري داشت شناسايي شده و متهم دستگير شد.
در ادامه بررسي ها كارآگاهان دايره ۱ متوجه شدند متهم ديگري به نام مهدي نيز با اين باند همكاري داشته است. مهدي نيز طي يك عمليات غافلگيرانه دستگير شد و مقاديري از اموال مسروقه در منزل وي كشف شد.
لازم به ذكر است، مصطفي ۱۷ ساله بوده و سامان دهي بسياري از سرقت ها توسط وي صورت مي گرفت. او كه در موتورسواري مسلط است توسط يك كيف قاپ اجير شده بود تا در سرقت ها به او كمك كند. اين پسر نوجوان نيز قبول كرده بود ولي در دو مرحله كيف قاپي كه شركت كرد نتوانست با همكاري همدستش مرتكب جرمي شود. در ضمن اين پسر ۱۷ ساله كه يك باز نيز توسط فرد ديگري اجير شده بود تا با استفاده از تسلط در موتورسواري به مقابل يك خشكشويي واقع در ورامين برود و با شليك گلوله به قصد تهديد تمام شيشه هاي خشكشويي را بشكند كه متهم مذكور به محل مراجعه كرد ولي اسلحه اش دچار مشكل شده و موفق به انجام نقشه نشده بود.
در حال حاضر ۱۲ شاكي در پرونده اين متهمان وجود دارد و تحقيقات پليسي بيشتر از اين افراد ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث: مردي كه برادرزنش را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود در دايره ۱۰ آگاهي تحت بازجويي قرار داد.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز پنج شنبه حسن پذيراي چند نفر از همكارانش در منزل مسكوني اش بود كه ناگهان برادرزنش وارد خانه شد. منزل حسن در اتاقي بالاي منزل پدرزنش بود و آنها به دليل مشكل مالي يك سال بود كه در آنجا اقامت داشتند و اين مسئله طبق ادعاي حسن موجب ناراحتي برادرزنش به نام رسول شده بود.
رسول وقتي دوستان حسن را در حال مصرف مشروبات الكلي در منزل ديد ناراحت شد و در اتاق را كوبيد و وارد اتاق ديگري شد تا ترياك خود را مصرف كند. دوستان حسن وقتي متوجه رفتار رسول شدند به ناراحتي خانه را ترك كردند. اين مسئله موجب شد حسن شروع به غر زدن كند. صداي حسن به گوش رسول رسيد و همين موضوع سرآغاز درگيري اين دو نفر شد.حسن نيز چاقويي را كه كنار دستش بود به دست گرفت و دو ضربه به پاي رسول وارد كرد. خانواده كه شاهد درگيري بودند، رسول را به بيمارستان انتقال دادند ولي شدت جراحت موجب مرگ رسول شد.
حسن به اتهام قتل عمدي برادرزنش بازداشت شده و روز گذشته در شعبه بازپرس اصغرزاده مورد بازجويي قرار گرفت.

گروه حوادث: محاكمه يك زن و مرد كه به خاطر رابطه پنهاني، مردي را به قتل رسانده بودند، صبح ديروز در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان در دو مرحله انجام شد.
به گزارش خبرنگار ما، در بخش نخست محاكمه كه به صورت علني برگزار شد قاضي عزيز محمدي و چهار قاضي مستشارش رياست دادگاه را برعهده داشتند. در ابتدا كيفرخواست توسط نماينده دادستان قرائت شد. در اين پرونده، شيرآقا به همراه ملكه متهم هستند در تاريخ ۱۷ مهر ماه سال ۸۳ با همدستي يكديگر سيف الله كه همسر ملكه بوده را به قتل رسانده اند.
در متن كيفرخواست آمده است: اين مرد با همدستي ملكه وارد خانه اش شده و در فرصتي مناسب زماني كه به طرف سيف الله با چاقو حمله ور شده بودند، او را با ضربه چاقو و چوب به قتل رسانده و سپس جسدش را در كانال آب حوالي موسي آباد ورامين رها كرده اند. جسد سيف الله يك روز بعد توسط مأموران كشف شد و مأموران در بررسي هاي خود، با رديابي هاي ويژه ملكه و شيرآقا را دستگير كردند. آنها بلافاصله به قتل اعتراف كرده اند.
صبح ديروز شيرآقا به عنوان متهم رديف اول در دفاع از خود گفت: من قتل را قبول دارم اما با ملكه هيچ رابطه اي نداشته ام.
وي در پاسخ به سؤال قاضي مبني بر اين كه چرا او را كشتي گفت: چند روز قبل به عنوان خواستگار به خانه پدر سيف الله رفتم و دخترش را خواستگاري كردم. اما آنها با من رفتار بدي كردند. روز حادثه من به خاطر گله كردن به خانه سيف الله رفتم اما با هم درگير شديم و من با چاقو در دفاع از خودم به او ضربه وارد كردم. ولي ملكه هيچ دخالتي در قتل نداشته است.
در ادامه ملكه نيز در دفاع از خود گفت: روز حادثه شيرآقا به خانه ما آمد و در درگيري با همسرم او را كشت اما چون مرا تهديد به قتل كرد نتوانستم حرف بزنم. سپس وكلاي مدافع آنها به دفاع از خود پرداختند و جلسه غيرعلني زن و مرد به اتهام زناي محصنه برگزار شد.

مهر: اعتراض سازمان انتقال خون به راي صادره در خصوص پرونده بيماران هموفيلي از سوي ديوان عالي كشور رد شد.
علي صابري وكيل بيماران هموفيلي گفت: اعتراض سازمان انتقال خون در ديوان عالي كشور مورد بررسي قرار گرفته و مراتب اجرايي پرونده شروع شده است.
وي تصريح كرد: از يك هزار و ۲۰۰ پرونده اي كه در ابتدا به دادگاه داده شد، با صدور اين راي تكليف ۹۷۴ پرونده مشخص شد و ما اميدواريم كه هر چه سريعتر اجراي احكام شروع شده و بيماران بالاخره بعد از سال ها پيگيري به حق خود برسند.
وكيل بيماران هموفيلي در خصوص باقي مانده پرونده ها اظهار داشت: باقي مانده يك هزار و ۲۰۰ پرونده در روز يازده خرداد راس ساعت ۹ صبح در شعبه ۱۰۶۰ مورد بررسي قرار مي گيرد.
صابري گفت : از آنجا كه لايحه مربوط به اين پرونده ها نيز تنظيم و تقديم دادگاه شده است به همين خاطر اميدواريم رسيدگي به پرونده هاي باقي مانده نيز به سرعت انجام شده و نتيجه نهايي اعلام شود.

گروه حوادث: پسر جواني كه به خاطر اختلافات خانوادگي برادرش را به قتل رسانده بودپس از گذشت اولياي دم از لحاظ جنبه عمومي به تحمل ۵ سال زندان محكوم شد.به گزارش خبرنگار ما، در فروردين ماه سال ۸۳ محمد به خاطر كينه اي كه از برادرش به خاطر ازدواج با دختر مورد علاقه اش به دل داشت عبدالحسين را با ضربات چاقو به قتل رساند.
پس از حضور ماموران در محل حادثه واقع در تهران نو، محمد بلافاصله دستگير شد و با انجام بازجويي مقدماتي و اعتراف صريح به قتل، كيفرخواست در خصوص وي صادر شد اما اولياي  دم پيش از برگزاري جلسه محاكمه از تقاضاي قصاص خود صرف نظر كردند.
برادر جوان با حضور پنج قاضي شعبه ۷۴ محاكمه شد. وي از لحاظ جنبه عمومي به تحمل ۵ سال زندان محكوم شد. حكم صادره براي تاييد به ديوان عالي كشور فرستاده شد.

گروه حوادث: سخنگوي قوه قضائيه از صدور حكم قصاص و ۸۹ سال حبس براي متهمان پرونده قتل هاي محفلي كرمان خبر داد. اين سومين بار است كه براي شش متهم اين پرونده به اتهام پنج فقره قتل حكم صادر مي شود. در احكام پيشين كه هر دو توسط ديوان عالي كشور نقض شد هر شش متهم به قصاص محكوم شده بودند. در طول رسيدگي به اين پرونده متهمان توانستند با پرداخت ديه رضايت خانواده سه تن از مقتولان را كسب كنند.
به گزارش خبرنگار ما، جمال كريمي راد در نشست هفتگي خود با خبرنگاران حكم پرونده قتل هاي محفلي كرمان را به اين شرح اعلام كرد: متهم اول پرونده كه متهم به سه فقره قتل (دو مرد و يك زن) بود موفق به كسب رضايت اولياي دم شد و در جنبه عمومي جرم به ۱۰ سال حبس محكوم شد.
اين متهم به اتهام معاونت در قتل يك زن به ۱۵ سال حبس محكوم و در رابطه با آتش زدن اتومبيل يكي از مقتولان (محمدرضا. ن) به سه سال حبس محكوم و به طور كلي به ۲۸ سال حبس محكوم شده است.
وي در خصوص متهم ديگر پرونده گفت: اين متهم در يك فقره قتل شركت داشته و موفق به كسب رضايت از اولياي دم شد كه با توجه به جنبه عمومي جرم به ده سال حبس محكوم و به اتهام معاونت در يك قتل به ده سال ديگر محكوم شد كه در مجموع به ۲۰ سال حبس محكوم شده است.
كريمي راد با طرح اين مسئله كه متهم ديگر پرونده به اتهام معاونت در قتل موفق به كسب رضايت نشده اعلام كرد كه وي به ۱۵ سال حبس محكوم شده است.
وي تأكيد كرد: متهم ديگري در اين پرونده به علت اتهام ارتكاب يك فقره قتل موفق به كسب رضايت از اولياي دم شده و از جنبه عمومي جرم به شش سال حبس محكوم شده است. متهم ديگر پرونده كه به قتل يك زن ومرد اعتراف كرده است نيز موفق به كسب رضايت از اولياي دم نگرديده، به قصاص محكوم شده است.
براساس اين گزارش آخرين متهم پرونده به اتهام قتل يك فرد موفق به كسب رضايت اما به جهت جنبه عموي جرم به ۵ سال حبس محكوم و در دو قتل كه اتهام معاونت داشته به ۱۵ سال حبس محكوم شده است.
لازم به ذكر است كه حكم بدوي صادره توسط قاضي دوست علي در مدت مقرر قابل تجديد نظر خواهي است.

ايرنا: مركز اطلاع رساني  فرماندهي  نيروي  انتظامي  خراسان  شمالي  گزارش  داد: دو زن  بجنوردي  روز گذشته  با خوردن  قرص  و مواد مخدر اقدام  به  خودكشي  كردند.
در گزارش  ديروز آمده  است : خانم (ع . ط ) ۲۹ ساله  با خوردن  ۴۵ عدد قرص  ديازپام  دست  به  خودكشي  زد كه  با انتقال  به  بيمارستان  امام  رضا(ع ) بجنورد و تلاش  پزشكان  از مرگ  حتمي  نجات  يافت .وي  انگيزه  خود از اين  اقدام  را بيكاري  شوهر، مستاجر بودن  و مشكلات  متعدد اقتصادي  عنوان  كرد.
مركز يادشده  افزود: زن  ديگري  به  نام (ب . ب ) نيز شب  گذشته  با بلعيدن  مقداري  ترياك  درصدد كشتن  خود برآمد كه  با اطلاع  يافتن  بستگان  وي  و انتقال  به موقع  او به  بيمارستان ، از مرگ  رهايي  يافت .وي  نيز در تحقيقات  انجام  شده  علت  اين  اقدام  خود را اعتياد و بيكاري  شوهر و مشكلات  اقتصادي  برشمرد.

گروه حوادث: كيفرخواست پرونده جنايت فشم كه در آن زوج جواني، دو پسر را با شليك گلوله به قتل رسانده بودند، از سوي قضات شعبه ۸۰ دادگاه كيفري استان نقص تحقيقاتي گرفته شد.
به گزارش خبرنگار ما، در اين پرونده الهه و احمد(زوج جوان) متهم هستند كه با طرح نقشه اي دو جوان را كه مجيد و مسعود نام دارند، به منطقه فشم كشانده و آنها را در فرصت مناسبي با شليك گلوله به قتل رساندند.
در ساعت ۲۵/۹ صبح دوم مرداد ماه ۸۳ گزارش كشف جسد دو جوان در نزديكي ويلايي در فشم در اختيار كلانتري ۱۶۲ قرار گرفت. مأموران پس از بررسي محل كشف جسد، با يك كيف دستي و خودرو پرايدي كه در حوالي محل اجساد بود، مواجه شدند.
آنان در ادامه تحقيقات و آشكار شدن هويت مقتولان، رديابي هاي ويژه خود را در خصوص شناسايي متهمان آغاز كردند و متوجه شدند كه يك روز قبل از حادثه يك زن و مرد جوان با خودرو پيكاني به سراغ آنها آمده اند. سپس زن جوان با هر دو آنها صحبت كرده و با يكديگر از محل دور شده اند. بنابر اين تحقيقات براي شناسايي اين زن و مرد آغاز شد، تا اين كه مأموران در بررسي   پرينت تلفن يكي از مقتولان رد زن جوان را پيدا كردند و توانستند آنها را در يك عمليات ضربتي دستگير كنند.
احمد و الهه كه يك زوج جوان بودند پس از دستگيري به قتل دو جوان اعتراف كردند و تنها انگيزه خود را انتقامجويي عنوان كردند.
پس از تكميل تحقيقات، كيفرخواست از سوي دادسراي امور جنايي صادر شد و پرونده براي تعيين وقت رسيدگي به شعبه ۸۰ دادگاه كيفري استان ارجاع شد. اما قاضي پرونده(صولتي) و چهار قاضي مستشار پس از مطالعه پرونده ايرادي را وارد كردند.
آنها در ايراد خود بيان كردند كه كيفرخواست نبايد از سوي دادسراي امور جنايي صادر شود بلكه چون محل حادثه، در لواسان بوده است كيفرخواست مي بايستي توسط دادستان لواسان صادر شود. بنابر اين پرونده اين جنايت مخوف براي صدور مجدد كيفرخواست دادسرا به لواسانات ارجاع شد.

گروه حوادث:مردي به نام «محمود. ص» كه با تشكيل باندي از اعضاي خانواده خود اقدام به فروش اجناس و لوازم خانگي تقلبي مي كرد در شيراز شناسايي و دستگير شد.
اوايل دي ماه سال ۸۳ باندي از بدل اندازان با تهيه اجناس خانگي تقلبي در شهرستان شيراز شروع به فعاليت مي كنند و اعضاي اين باند با استفاده از چند خودرو از قبيل پژو،  پرايد، پيكان، سمند و... با ظاهري كاملا آراسته و آويختن زيورآلات زينتي به بالاي شهر مراجعه و با زبان بازي، كلاهبرداري مي كردند.
بر اساس اين گزارش، هر يك از اين افراد به شهروندان مي گفتند كه وسايل خارجي از جمله جارو برقي، مايكروفر، دوربين فيلمبرداري، اتو برقي، آبميوه  گيري و ... را از دبي به ايران آورده ام و از آنجا كه ديگر مقيم آنجا شده ام و برگرداندن آنها به دبي هزينه بر است به جهت ضرورت و نياز نقدي و اين كه هرچه سريع تر بايد به دبي برگردم، حاضرم اين اجناس را به قيمت ارزان بفروشم.
خريداران نيز با مشاهده ظاهر متشخص اين بدل اندازان، از روي ساده انديشي و طمع، قصد خريد اجناس خانگي با قيمت ارزان را كرده و بدون مشورت با همسران و يا همسايگان در مدت زمان كوتاهي با پرداخت وجوه نقد و طلاهاي خود و بدون اطلاع از تقلبي بودن اجناس آنها را مي خريدند.
اعضاي اين باند به اين ترتيب از هر سوژه مورد نظر خود بين ۲۰۰ هزار تا يك ميليون تومان بابت فروش اجناس تقلبي دريافت و به اين ترتيب از تعداد زيادي از شهروندان كلاهبرداري كرده بودند. اين روند ادامه داشت تا اين كه مال باختگان متوجه مي شوند كه اجناسي كه خريده اند تقلبي است،  بنابراين با شكايت عده اي از آنها رسيدگي به پرونده اين كلاهبرداري شروع شد.
با توجه به اهميت موضوع، پرونده براي رسيدگي به دايره ششم آگاهي ويژه مبارزه با جرايم اقتصادي ارجاع شد و ماموران آگاهي نيز طي تحقيقات به عمل آمده از كليه مال باختگان دريافتند كه راكبان و يا سرنشينان خودروهاي فوق الذكر،  اعضاي يك باند بدل اندازي با شيوه و شگرد مجرمانه مشترك اقدام به اين كلاهبرداري كرده اند.
نخستين سرنخ
ماموران با همكاري مال باختگان و با استفاده از چهره نگاري، تحقيقات گسترده خود را براي شناسايي اعضاي اين باند شروع كردند تا اين كه اواخر بهمن ماه سال گذشته يكي از مال باختگان به نام «منصوره- ع» از طريق كلانتري «۱۸ وليعصر (عج)» شناسايي و به آگاهي انتقال يافت. او به ماموران گفت: راننده يك خودروي ۲۰۶ تعدادي لوازم خانگي بدلي به مبلغ ۶ ميليون ريال به من فروخت و من هم براي اطمينان شماره خودروي او را برداشتم و وقتي كه او رفت، چند ساعت بعد پي بردم اجناسي كه از او خريده ام تقلبي هستند.
ماموران با اخذ شماره خودروي فوق، طرح مهار را به اجرا درآوردند و با ذكر مشخصات خودرو به كليه واحدهاي گشت آگاهي و انتظامي اقدامات خود را براي كشف خودرو انجام دادند و در ۲۷ اسفند سال گذشته خودرو ۲۰۶ را بدون سرنشين در حد فاصل چهارراه حافظيه و ميدان اطلسي شيراز مشاهده كردند.
بر اين اساس، ماموران جهت شناسايي راننده، خودرو را تحت مراقبت نامحسوس قرار دادند ولي بعد از گذشت چند ساعت كسي سراغ اتومبيل نيامد، بنابراين خودرو را با جرثقيل به پاركينگ منتقل كردند.
تحقيقات ماموران همچنان ادامه داشت تا اين كه در مكاتبه با اداره شماره گذاري معاونت راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ، مالك خودرو را فردي به نام «فرشاد - ل» اهل و ساكن تهران، شغل فروشنده خودرو شناسايي كردند.
با توجه به اين كه خسارات وارده به مال باختگان كمتر از ارزش واقعي خودروي توقيفي بود، احتمال داده شد كه فرد يا افرادي براي رفع توقيف خودرو پژو به اين يگان مراجعه كنند. بنابراين چند روز پس از توقيف خودرو فردي به نام «عبدالنبي - ب» براي رفع توقيف خودرو مراجعه كرد. ماموران وانمود كردند كه خودروي توقيفي او داراي دو شاكي است به همين دليل «عبدالنبي» با همدستي دو نفر از بنگاه داران فردي به نام «بهنام - ش» را به صورت صوري با در اختيار گذاردن يك برگ تصوير قولنامه خريد خودرو ۲۰۶ توقيفي از نمايشگاه «فرشاد» در تهران جهت سير مراحل قانوني و اخذ رضايت شكات و رفع توقيف خودرو به اداره آگاهي معرفي كردند.
بر پايه اين گزارش، با توجه به تحقيقات به عمل آمده، «بهنام» ابتدا به دروغ گفت كه برادر خانمش فردي به نام «سعيد - ص» در دو مرحله بدون هماهنگي، خودرو مرا برداشته و اقدام به فروش اجناس تقلبي كرده است ولي سرانجام ماموران با تحقيق از «بهنام» دريافتند كه مالك اصلي خودرو فردي به نام «سعيد - ص» است كه به همراه پدرش «محمود - ص» و چند نفر از بستگان خود كه اهل مشهد هستند و شب ها در مسافرخانه هاي دروازه اصفهان بيتوته مي كنند، روزها به وسيله خودروهاي سمند، پژو، پرايد، پيكان و... اقدام به توزيع اجناس تقلبي در سطح شيراز مي كنند.
گفتني است، ماموران با در دست داشتن اين اطلاعات موفق شدند اين باند را شناسايي و طي يك عمليات غافلگيرانه اعضاي باند به نام هاي «سعيد - ص» ،  «محمود - ص» ،  «فرشاد - ل» و «اميد - ش»   را دستگير كنند. هم اكنون متهمان با قرار در بازداشت به سر مي برند تا تحقيقات تكميلي در خصوص پرونده صورت گيرد.

نجات همسر با نيروي خارق العاده محبت
پليس:يك مرد آمريكايي كه هنگام تعمير اتومبيلش بدشانسي آورده و بر اثر در رفتن جك خودرو زير اين وسيله نقليه سنگين گير افتاده بود، توسط همسرش با يك نيروي خارق العاده از مرگ حتمي نجات يافت.
او نمي تواند اشيا را با كمند طلايي از آسمان به پايين بكشد، يا مسير گلوله را با نوارهاي درخشان خورشيد منحرف كند. اما «دونا استيل ول» يك فوق قهرمان است نه كمتر، حداقل در چشمان همسرش كه از نشانها و علامت هاي خراش، كوبيدگي و بازوي شكسته او از رويدادي خبر مي دهد كه مي توانست بدتر از اين هم به پايان برسد.
ماجرا از اين قرار بود كه يكشنبه گذشته، «ريچارد استيل وال» در حال كاركردن زير وانت بود كه ناگهان جك زير وانت ليز خورد و وسيله نقليه روي ريچارد افتاد. اما «دونا استيل وال» علي رغم وزن سنگين وانت،آن را از روي بدن همسرش بلند كرد. و اين امكان را ايجاد كرد كه او از زير وانت خارج شود.
«ريچارد استيل وال» كه پس از دو روز بستري شدن در بيمارستان در منزلش در «باو» روبه بهبودي است، گفت: «من نمي توانم باور كنم او، چنين كاري انجام داده است»
حتي خود زن هاج و واج مانده و نمي تواند باور كند. «دونا استيل وال» گفت: نمي دانم چگونه اين كار را انجام دادم. من فقط وانت را بلند كردم اصلاً احساس نكردم سنگين است.
روز گذشته از او خواسته شد تا عملش را بار ديگر تكرار كند. يك وسيله نقليه ۵ فوت و دو اينچي و به وزن ۱۱۰۰ پوند اما زن نتوانست آن را بلند كند حتي نيم اينچ. او گفت: من واقعاً فكر مي كنم اين كار فوق قدرت بشري است. قطعاً، اين بيشتر از كمكي است كه اسفناج به بدن مي كند! اين شبيه تلاشي است كه قهرمانان انجام مي دهند.
«اسكات دواني» دكتري كه بازوي شكسته «استيل وال» را يكشنبه شب جا انداخت و ترميم كرد گفت: اين شبيه تلاشي است كه قهرمانان انجام مي دهند.
«اسكات دواني» گفت: او به من گفت همسرش وانت را كه روي بدن او افتاده بود بلند كرده است گفتم: همين خانمي كه همين جا ايستاده است؟!
در اين سال هاي تجربه پزشكي «دواني» هرگز اين ماجراي عجيب را نشنيده بود، او گفت: تو درباره اين اتفاق به من دروغ مي گويي من تاكنون بيماري نداشتم كه اين اتفاق را تجربه كرده باشد. اين واقعاً پيچيده و گيج كننده است كه زندگي تو را نجات داده است.
«دواني» گفت: گفتن اينكه چه اتفاقي مي افتاد اگر او كمي بيشتر از اين زير وانت
مي ماند بسيار سخت است. «استيل وال» يك وانت دارد يك داگ دام بزرگ، او در حال تنظيم موتور آن بود كه ناگهان وسيله از آن حالت خارج شده و شروع به حركت كرد او خواست از سر راه كنار رود كه سرعتش كافي نبود و در قسمت زيري وانت به روي شكم قرار گرفت. و تاير جلويي روي بالا تنه او افتاد. با شنيدن صداي فرياد شوهر ، زن به بيرون دويد. «ريچارد استيل وال»نمي توانست باور كند. زن وحشت زده نبود به گفته او اگر به يك گربه آسيبي مي رسيد همسرش «دونا» دچار ناراحتي و حالات بد عصبي مي شد.
دونا استيل وال گفت: ريچارد به من گفت:برو همسايه را خبر كن اما من گفتم همين حالا بايد وانت را بلند كنيم و حركت دهيم.
متاسفانه كليد در جاي خود نبود. دونا استيل وال به داخل دويد به همسايه اش تلفن زد و كليدها را برداشت كه «يك راننده سابق كاميون است» او هيچ مشكلي نداشت براي اينكه وانت را از روي پاي همسرش بلند كند. «ريچارد استيل وال» هنوز زير وانت است و اين درد وحشتناكي را به دنبال دارد.
من گفتم: خب، تو حالا مجبوري آن را بلند كني همان كاري كه او انجام داد. عقب وانت را بگير و وانت را بلند كند به گونه اي كه چرخ جلويي بلند شود.
«دونا استيل وال» به اندازه اي وانت را بلند كرد تا همسرش بتواند از زير آن خارج شود. ريچارد اين مقدار را ۴ تا ۵ اينچ تخمين مي زند. هرچند كه كسي براي اندازه گيري آنجا حاضر نبود، دونا سپس با دقت وانت را پايين گذاشت و نيروهاي امداد به زودي فرارسيده و «استيل وال» را به بيمارستان «كنكورد» جايي كه براي ترميم و بهبود بازوي شكسته كوبيده و كوفته اش در آن بستري شد، بردند.او درد وحشتناك و كشنده اي در بازو، سر، قفسه سينه و پاهايش احساس مي كرد.
گفتن اينكه اين زن چه وزن زيادي را بلند كرده كار سختي است. ريچارد وزن وانت را به همراه تمام تجهيزات و ابزارش ۴ تا ۵ هزار پوند تخمين مي زند. «ران ود» يكي از پزشكان بيمارستان كنكورد گفت: بلند كردن اين نوع وسيله نقليه، به اين اندازه كه فردي بخواهد از زير آن خارج شود نياز به فاصله گرفتن تمام بدنه از زمين ندارد.«ران ود» گفت: تو مجبور بودي اين وزن سنگين را از روي بدن او بلند كني اين امكان پذير است اما چيزي كه هست، اين وانت بسيار بزرگ است.
«دونا» گفت: او برقي از انگيزه داشت. اين واقعا ترسناك است كه ببيني همسرت زير يك خودرو گير افتاده است همين باعث وجود انگيزه نجات در من شد. فقط اين را تصور كنيد كه دونا اين كار خارق العاده را انجام داده است.

حمام آفتاب مرد اوكرايني در خيابان
آنانوا: پليس «اوكراين»مغازه داري را به اتهام گرفتن حمام آفتاب در وسط خيابان كه موجب ترافيكي سنگين در سطح شهر شده بود ، دستگير كرد.
پليس اوكراين ديروز مغازه دارجواني به نام «دميرتي نيكولاو» را در وسط خيابان كه قصد گرفتن حمام آفتاب داشت به دليل مختل شدن اوضاع ترافيكي شهر، بازداشت كرد.
بر اساس اين گزارش، نيكولاو پس از درآوردن كت و شلوار و پيراهن خود روي زمين ولو شد و بدين ترتيب به مدت يك ساعت نظر هر بيننده و عابري را به سوي خود جلب كرد وباعث شلوغي خيابان شد. اين در حالي است كه او حين دستگيري در حالي كه لباس هاي تا شده اش را به زير سرش گذارده و چشمانش را بسته بود، به پليس اعتراض كرد و از آنها به دليل برهم زدن خواب نيمه روزي اش انتقاد كرد!