شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
گفت وگو با اصغر هاشمي كارگردان «مجردها»
تماشاگر به تنوع نياز دارد
مدتي است فيلم مجردها ساخته اصغر هاشمي در سينماها به نمايش درآمده. هاشمي اين فيلم را با فاصله اي دوساله از آخرين فيلمش «نگين» ساخته است. و اين بار با رعايت دلمشغولي هاي هميشگي اش تأكيد مي كند كه قصد داشته براي مخاطب لحظاتي شاد و مفرح ايجاد كند و ظاهراً در اين كار موفق هم شده است. با او به بهانه اين فيلم به گفت وگو نشسته ايم.
002241.jpg
002244.jpg
002247.jpg
* آخرين فيلم شما نگين بود، بعد مدت دو سال كار نكرديد در اين مدت مشغول چه كاري بوديد؟
- مشغول كار روي طرح مجموعه «دادگر»  بودم، كه ساخت اين سريال فعلاً متوقف شده و جاي آن را مجموعه ديگري گرفته است.
* نگين در رديف كارهاي اجتماعي بود و به موضوع دختران فراري مي پرداخت حالا مجردها نيز يك كار اجتماعي است و البته كفه سنگين آن به سمت نوعي كمدي طنز است. حالا چطور بعد از اين فيلم تلخ سراغ يك فيلم كمدي آمده ايد؟
- من قبلاً هم كمدي كار كرده بودم.
* بله مهريه بي بي.
- تهيه كننده فيلم آقاي شهيدي پيشنهادي دادند مبني بر ساخت يك كار كمدي كه همين «مجردها» بود و خب قبول كردم. ولي اينكه بعد از فيلم «نگين» اتفاق افتاده اين كاملاً بستگي به پيشنهادهايي دارد كه يك كارگردان در موقعيت آن قرار مي گيرد.
* با توجه به اينكه فيلمنامه مجردها را شما ننوشته ايد جذابيت اين فيلم از نظر شما چه بود كه تصميم به ساخت آن گرفتيد؟
- جذابيت مجردها در اين بود كه بتوانم براي مخاطبان و تماشاچي يك زنگ تفريح شاد و مفرح ايجاد كنم به هر حال تماشاگراني كه وارد سينما مي شوند دوست دارند با فضاي شاد و مفرح روبه رو شوند همين مهم ترين انگيزه بود.
* اما لحن فيلم شما مشخص نيست يعني ميان جدي و شوخي سرگردان است فكر مي كنيد استقبال از فيلم چگونه است؟
- من چون از اول قصدم ساختن فيلم مفرح و شاد و ايجاد يك زنگ تفريح بود، انتظارم اين بود كه تماشاچي هم از اين فيلم استقبال كند و به هر حال اين فيلم تبديل به همان پاساژ مفرحي شود كه براي دقايقي او را از زندگي پرتنش دور كند و فيلم را بدون دغدغه نگاه كند.
* با توجه به اينكه شما تأكيد مي كنيد كه اين فيلم قرار بوده به نوعي پاساژ مفرح و شوخ و شنگ باشد تا مخاطب با آن بخندد اما در اكثر مواقع قهرمان هاي شما خصوصاً منوچهر و خانم مهندس مرتب شعار مي دهند و بيانيه هايي را در دفاع از حقوق زنان و مردان مي خوانند به نظرم اين بخش ها به فيلم آسيب زده.
- اگر شعاري شده از دستمان در رفته ما قصد ساختن فيلم شعاري را نداشتيم، شايد هم ممكن است نتوانسته باشيم كلمات مناسبي را جايگزين آن قسمت از صحبت هاي منوچهر و خانم مهندس بكنيم. اما در همه جا تلاش كرديم اگر شعاري هم هست در مقايسه با قسمت هاي ديگر فيلم به نوعي خنثي شود و...
* پس اين شعارها عمدي بوده؟
- نمي دانم، شايد. اما عمد نداشتيم در دست قهرمان هاي فيلم در دفاع از يك ايدئولوژي و عقيده پرچم بدهيم. شايد هم من نتوانستم صحنه را درست هدايت كنم. به هر حال اگر فكر مي كنيد اين اتفاق افتاده اين مسلماً به ضعف ما برمي گردد.
* يكي از ويژگي هاي مهم و محوري فيلم به انتخاب بازيگران آن برمي گردد، اين انتخاب چطور شكل گرفت. مثلاً فروتن يك بازيگر جدي است و مجيد صالحي بازيگر كمدي و كاوه كاويان توانايي بازي در هر دو نقش را دارد ،به هر حال در فيلم امكان تصحيح اشتباه وجود ندارد؟
- اين تفكيك اتفاقاً عمدي بود و مي دانستيم داريم چكار مي كنيم. در واقع قرار بود يك فيلم كمدي بسازم و خب طبيعي است سراغ بازيگر كمدي مي رويم و البته يك بازيگر جدي و يك بازيگر درونگرا. به هر حال اگر شخصيت ما در اين فيلم جدي است، همين جدي بودن به گونه اي است كه با فضاي كمدي تناسب دارد. همين طور كه اگر در يك فيلم جدي كسي بخواهد صحنه اي كمدي هم كار كند اين كار با در نظر گرفتن تناسب همان فيلم جدي انجام مي شود و من از همان اول تا حدودي نسبت اين تناسب ها را پيدا كرده بودم و نگراني هم نداشتم. مثلاً فروتن قرار نبود كه نقش كمدي بازي كند قرار اين بود كه فقط تا حد مشخصي به فضاي كمدي فيلم نزديك شود. اين فضا كمك كرد كه او توانايي پيدا كند تا شوخي بكند و در جاهايي نيز البته جدي باشد. همان طور كه از بازيگر كمدي مثل مجيد صالحي انتظار داشتم در بعضي جاها كاملاً جدي باشد.
* مثلاً آقاي كاويان بار اولش بود كه فيلم كمدي بازي مي كرد با توجه به اين كه او اساساً بازيگري درونگرا است.
- ببينيد، اين خط كشي ها كاملاً ذهني است نمي توان بازيگر را در حوزه  اي خاص محدود كرد. او مثلاً رفتارش در طول فيلم به گونه اي است كه فقط هدف رفتن به خارج را در سر دارد، اما در پايان بعد از اين كه تنها مي ماند حالا گويي براي او دور جديدي از زندگي آغاز مي شود حالا او قصد دارد عاشق شود و اين همان نكته اي است كه او را از مرز جدي بودن و كمدي بودن دور مي كند، او حالا يك نگاه كاملاً معمولي دارد. درواقع او متوجه مي  شود كه دوستانش با رسيدن به عشق به يك زندگي هدفمند رسيده اند و احساس گرمي نسبت به زندگي پيدا كرده اند، در واقع در آخر فيلم تكليف امير حسين روشن مي شود، ضمن اين كه من از بازي كاوه كاويان خيلي راضي هستم. او آينده درخشاني پيش رو دارد.
* الان شما اشاره كرديد كه تكليف بازيگران در اين فيلم روشن است، خب اين راضي كننده است، اما مشكل اساسي به اين فيلم برمي گردد كه در مرز كمدي و جدي بودن سرگردان مانده، از يك طرف اين مجردها مشكلات حادي دارند و از سوي ديگر انگار كه هيچ چيز براي آنها اهميت ندارد.
- ويژگي هاي فيلم هاي كمدي و مفرح اين است كه مسايل جدي را هم خيلي به ضرورت مطرح مي كند، ما مي توانستيم البته يك نگاه جدي داشته باشيم و مسئله بيكاري و مهاجرت را مطرح كنيم كه زندگي براي جوانان چقدر سخت است. يك نگاه ديگر هم اين است كه اين مسايل در فيلم بعد كم رنگ تري را پيدا كنند و مسايلي كه حالا قرار است با توسل به آنها فضاي مفرحي را ايجاد كنيم آنها بستر واقعي فيلم مي شوند و حالا ما به نمايش همين مسايل با ديد مفرح پرداخته ايم. به همان اندازه كه در فيلم به كمدي پرداخته ايم مي توانستيم كه به مسايل جدي هم بپردازيم، اما آن موقع به گونه اي مي شد كه مجبور مي شديم فيلم جدي بسازيم اما چون هدف از اول روشن بود پس زياد در مسايل جدي و تلخ عميق نشديم و البته اشاره كرديد كه فيلم يكدست نيست البته يكدست بودن يا نبودن يك بحث تخصصي است كه اين جا وقت بررسي آن نيست و بعد حرف شما براي من چندان مفهوم نيست يعني قرار است در بعضي جاها كه تماشاگر بايد بخندد اما او گريه مي كند.
* نه منظورم اين است كه تماشاگر تكليفش روشن نيست به هر حال اين جوانان مشكل دارند يا ندارند، چرا همه چيز را اين قدر سطحي و شوخ و شنگ از سر مي گذرانند؟
- ببينيد مثلاً تصميم گرفته ايد كه به يك شهر برويد، يك راهش اين است كه اين مسير را خيلي جدي طي كنيد و خشك و رسمي به مكان مورد نظرتان برسيد. اما آن بعد ديگر هم هست كه البته باز هم همين مسير را طي مي كنيد، اما حالا مثلاً با يك مشكل روبه رو مي شود، مثلاً قطاري كه قرار بود با آن مسافرت كنيد رفته خب حالا شما بايد چكار كنيد. يا آدم مي نشيند و تأسف مي خورد يا تصميم ديگر مي گيرد كه حالا با اتوبوس سفر كند. اين دو تا نگاه است. يك آدم جدي كه تكليفش روشن است به مسائل كاملاً جدي نگاه مي كند اما يك موقع است كه همين آدم حالا در حال و هواي ديگري است و مي تواند نگاه ساده تري داشته باشد و احساس نكند كه حالا زمين به آسمان رسيده و همه چيز تمام شده.
* از نظر شما مجردها در كارنامه هنري  تان چه جايگاهي دارد؟
- به هر حال مجردها يك فيلم متوسط سرگرم كننده است فقط همين.
* ارتباط با مخاطبان چقدر برايتان اهميت دارد؟
- مسلماً خيلي اهميت دارد. به هر حال من هميشه تلاشم اين است با رعايت استانداردهاي رايج بتوانم قصه اي را به خوبي تعريف كنم و مسلماً مخاطبان در اين مسئله برايم اهميت زيادي دارند.
* نكته ديگر به موسيقي فيلم برمي گردد كه گويا براي خود سازي جداگانه مي زند و اصلاً هيچ ربطي به فيلم مجردها ندارد.
- من به واسطه اين كه بعد از اتمام فيلمبرداري در فيلم هيچ نوع مشاركتي نداشتم پس نمي توانم توضيحي بدهم.
* دوست داريد اين ژانر كمدي را همچنان ادامه دهيد؟
- نه بستگي دارد كه چه نوع فيلمنامه اي را كار كنيم و حال و هواي آن را مناسب تشخيص دهيم، خودم را اصلاً خط كشي نمي كنم درواقع الان نكته اي به نظرم نمي رسد كه اشاره كنم.
* به عنوان حرف آخر؟
- نه حرف خاصي نيست، اما برايم جالب است تا حالا و بعد از اين همه مصاحبه درباره فيلم مجردها متوجه شدم كه دوستاني كه براي مصاحبه مي آيند مانند مخاطبان فيلم كه متنوع هستند اين دوستان نيز نگاه هاي متفاوتي دارند و هر كدام با گرايش شخصي خودشان به فيلم نگاه مي كنند.
* به نظر شما اين خوب است يا بد؟
- نه، اتفاقاً اين كاملاً طبيعي است و از آن لذت مي برم. بعضي ها به قصه اهميت مي دهند، بعضي ها به ساختار، بعضي ها به كل فيلم اهميت مي دهند، عده اي ديگر در جست وجوي لايه هاي زيرين فيلم هستند و حالا من در پاسخگويي انواع و اقسام اين ديدگاه در خودم شور خاصي را احساس مي كنم.
* فيلم شما تا حالا پرمخاطب ترين بوده اين حدس را مي زديد كه اين اتفاق شكل بگيرد؟
- اين كاملاً طبيعي است. وقتي فيلم را با فضاي كمدي شروع كرديم مسلماً مخاطب مورد نظر ما بود و مي خواستيم آنها را بخندانيم و البته فقط با معيارهاي درست نه توسل به هر شيوه و راه ممكن در واقع تلاش كرديم كه شأن تماشاگران را حفظ كنيم. حالا اگر تماشاگران استقبال مي كنند و همراه با فيلم مي خندند پس تماشاگر به اين تنوع روحي نياز دارد.
آناهيد موسسيان

سايه روشن هنر
۹ فيلم در مرحله فيلمبرداري
نه  فيلم  بلند سينمايي  با پشت  سرگذاشتن  مراحل  پيش  توليد و تداركات  هم اكنون  در مرحله  فيلمبرداري  قراردارد.
فيلم  چپ  دست  آخرين  اثر آرش  معيريان  كه  فيلم  شارلاتان  به  كارگرداني  وي  هم  اكنون  در جدول  اكران  قراردارد به تهيه  كنندگي  مشترك  داريوش  بابائيان  و منوچهر زبردست ، آخرين  مراحل  فيلمبرداري  خود را پشت  سر مي گذارد.فرزند صبح  هم  كه  با موضوع  زندگي  امام  خميني  (ره)  ساخته  مي شود، ديگر اثر سينمايي  است  كه  به  كارگرداني  بهروز افخمي  و تهيه كنندگي  محمدرضا شرف الدين  در مرحله  فيلمبرداري  قراردارد.
شب  بخير فرمانده  به  كارگرداني  انسيه  شاه  حسيني  نيز كه  دومين  فيلم  بلند اين  كارگردان  محسوب  مي شود ، به  تهيه  كنندگي  سعيد سيدزاده  در مرحله  فيلمبرداري  قرارگرفته  است .
ستاره  ها به  كارگرداني  فريدون  جيراني  و تهيه  كنندگي  اسفندياري ، سوگند به  كارگرداني  شاپور قريب  و تهيه  كنندگي  علي  صادقي، تقاطع  به  كارگرداني ابوالحسن  داودي  و تهيه كنندگي  ناصر شفق  و خاك  سرد به  كارگرداني  رضا سبحاني  و تهيه كنندگي  رضا آشتياني  از ديگر آثاري  است  كه  هم اكنون  در مرحله  فيلمبرداري  قرار دارد.محمد علي  طالبي  تهيه كننده  و كارگردان  فيلم  ماه شب  چهارده  و اسماعيل  براري  تهيه كننده  و كارگردان  فيلم  مريم  نيز آثار خود را جلوي  دوربين  برده اند.
صحنه ۱۹ منتشر شد
002238.jpg
نوزدهمين شماره ماهنامه تخصصي تئاتر ويژه فروردين و ارديبهشت ماه سال ۸۴ از سوي انتشارات سوره مهر منتشر شد.
در اين شماره مي خوانيم: «ببخشاي اي روشن عشق بر ما ببخشاي!» سخن سردبير: «سيد ما غريب بود اما شجاع!» به ياد كرد سيد آل قلم شهيد مرتضي آويني، از نصراله قادري «هاشم فياض هم رفته است» در سوگ معين البكاء، تغذيه ايران از محمدحسين ناصربخت، «پاپ ژان پل دوم» در يادنامه پاپ از مسعود نجفي، نقد و بررسي نمايشنامه اثر ديويد مامت از حسن پارسايي با عنوان «تجربه گرايي بي بديل ديويد مامت» ، نقد و بررسي نمايشنامه «زليخانامه» نوشته داود فتحعلي بيگي با عنوان «عزيز مصر چمن شد جمال يوسف گل» مير هولد وژست عنوان مقاله اي از فرشيد ابراهيميان مدرس و مترجم و منتقد تئاتر «كثرت گرايي در چشم انداز پسامدرن» عنوان مقاله اي ترجمه شده از دكتر محمدباقر قهرماني و هلن حقاني راد، «بداهه پردازي اصلي از جريان خلاق نمايش» عنوان مقاله اي از حسين فرخي هيأت علمي دانشگاه هنر.
«نقد آثار ژان آنوي» مقاله اي درخصوص نقد و بررسي كارهاي ژان آنوي نوشته فيليپ تودي و ترجمه قاسم غريفي، «درباره دورنمات» مقاله اي از يان كات با ترجمه رضا سرور، «ملودرام» مقاله اي ترجمه شده از همايون نوراحمر، گفت وگو با مهندس حسن بنانيان رئيس حوزه هنري وگفت وگو با سيدمحمدرضا واحدي، رئيس عقيدتي سياسي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران.

سينما
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |