شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۴
حرف هاي اوليور بيرهوف
شخصيت سازي در تيم ملي آلمان
مريم دري منش
002235.jpg
002232.jpg
اوليور بيرهوف متولد ۱ مه ۱۹۶۸ در كارلسروهه از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۲ عضو تيم ملي فوتبال آلمان بوده كه در ۷۰ بازي ملي، ۳۷ گل به ثمر رسانده است. وي در سال ۱۹۹۶ تيم ملي كشورش را با گل طلايي به مقام قهرماني جام ملت هاي اروپا رساند.وي در سال هاي ۱۹۹۸ و ۲۰۰۲ در جام هاي جهاني فرانسه و كره- ژاپن شركت داشته و به همراه تيم ملي آلمان در سال ۲۰۰۲ نايب قهرمان جهان شده است.باشگاه هايي كه وي براي آنها بازي كرده عبارتند از: باير ۰۵ اوردينگن ۳۱ بازي و ۴ گل زده، هامبورگ ۳۴ بازي و ۶ گل زده، بوروسيا مونشن گلادباخ ۱۸ بازي، آستريا سالزبورگ، آسكولي پيجه نو، اودينزه كالچو، آ.ث.ميلان و آ.اس. موناكو.بيرهوف در سال ۱۹۹۸ به عنوان برترين بازيكن سال آلمان شناخته شد، در فصل ،۹۸ ۱۹۹۷ آقاي گل سري A ايتاليا شد و در سال ۱۹۹۹ نيز قهرماني باشگاه هاي ايتاليا را به دست آورد.
وي در سال ۲۰۰۳ در تيم كيه وو ورونا به فعاليت خود به عنوان بازيكن پايان داد. او كه كارشناس علوم اقتصادي و بازرگاني از دانشگاه هاگن مي باشد، از ۲۹ جولاي سال ۲۰۰۴ مديريت تيم ملي فوتبال آلمان را عهده دار شده است.همچنين امسال به عنوان مفسر بازي هاي ليگ قهرمانان اروپا در خدمت شبكه تلويزيوني ۱ SAT بوده است.بيرهوف به همراه كادر مربيگري تيم ملي آلمان قصد دارند در جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان تصويري جديد از تيم ملي كشورشان به دنيا نشان دهند. متن زير مصاحبه فرانكفورتر آلگماينه با وي است:
* از ديد مديران تيم، بازيكنان ايده آل آلمان در جام جهاني چگونه بايد باشند؟
- تصوير جمعي تيم براي من اهميت زيادي دارد. هدف ما اين است كه در آغاز جام جهاني به هواداران بگوييم كه توجه ما به جوانان است و براي آنها آرزوي موفقيت داريم، نه به خاطر تيم ملي و يا كشور آلمان، بلكه به خاطر خود جوانان.
* و در اين ميان به اولين پيروزي ها نيز دست يابيد؟
- الان يك چيزهايي عوض شده است. در جام ملت هاي اروپا، بازيكنان براي بسياري از هواداران ميليونرهايي بودند كه فقط براي پول در آوردن بازي مي كردند. اما الان ما بازيكنان جوان علاقه مندي در كادر تيم داريم. مثل مرتزاكر كه ديپلمه و سرباز است. ما قصد داريم بازيكنان را به عنوان انسان هايي معمولي به هواداران نزديك كنيم و يك چهره جمعي از تيم به دست مردم بدهيم. قبلاً وقتي صحبت از موفقيت مي شد فقط از رودي فولر، اوليور كان و ميشائيل بالاك نام برده مي شد. بقيه هم اصلاً به حساب نمي آمدند. ما مي خواهيم تيم را به عنوان يك كل مطرح كنيم كه تمام توجهش در زمين مسابقه به بازي است و در عين حال به تمام وظايف اجتماعي اش نيز واقف مي باشد. تيم ملي ضامن مسائل خارج از زمين هم هست. تيم بايد با شركا و حاميانش ارتباطي دوستانه داشته، با درخشش خود باعث شادي هواداران شده و نگرش مثبتي از اين شغل در بين مردم ايجاد كند.
* واضح تر بگوييد.
- يعني اين بدان معنا نيست كه يك ملي پوش هيچ وقت هم نمي تواند ناراحت و عصبي باشد و از چيزي انتقاد كند. موضوع اصلي اين است كه يك ديدگاه مثبت، نظم و انضباط و درستكاري با نام يك تيم فوتبال مطرح شود. منظورم اين نيست كه بازيكنان به خدا يا به جهانيان گزارش كار خود را بدهند، اما بايد اين آگاهي را در اختيار داشته باشند كه اعتقادات و ديدگاههاي اجتماعي و سياسي معين و مشخصي داشته باشند.
* مثلاً  چه اعتقادي؟
- مثل اين كه قاطعانه در برابر آشوبگري در حين مسابقات فوتبال موضع گيري كنند.
* آيا اين توقعات زياد به بازيكنان جوان تيم فشار وارد نمي كند؟
- ما بايد ببينيم كه كدام يك از بازيكنان را مي توانيم مأمور چنين كاري كرده و از او انتظار انجام آن را داشته باشيم. در اين گونه موارد اعتبار بسيار اهميت دارد، در غير اين صورت كاري از بازيكن و يا ديگران برنمي آيد.
* با اين كارها مي خواهيد به كجا برسيد؟
- متأسفانه ساختن شخصيت بازيكنان مورد كوتاهي فراواني قرار گرفته است. تاكنون فقط به اين توجه مي شد كه بازيكن روي فرم بوده و از سلامتي جسماني برخوردار باشد. اما يك بازيكن، حتي در زمين فوتبال فقط زماني مي تواند رشد كند كه از لحاظ شخصيتي نيز به تكامل رسيده باشد. آن وقت است كه در ميداني در بالاترين سطح آن مسئوليت هاي بيشتري را به گردن گرفته و تصميمات بهتري را اتخاذ مي كند.
* چگونه اهدافتان را به بازيكنان منتقل مي كنيد؟
- بايد به بازيكنان نشان داد كه آنها جزيي از يك پروژه جمعي هستند. بازيكن بايد درك كند كه چرا كاري را انجام مي دهد و چه استفاده اي مي تواند از آن كار نصيبش شود. چه اين كار مصاحبه باشد، چه فعاليت هاي تبليغاتي و چه رفتار با هواداران. او بايد بداند كه همه اينها مفهومي دارد كه به خاطر آن مفهوم اين كارها را انجام مي دهيم، من فكر نمي كنم كه كسي منكر اين قضيه باشد كه پرورش دادن و سعي در تكامل شخصيت مي تواند به بازيكن در رسيدن به موفقيت در فوتبال و پس از آن نيز در زندگي كمك شايان توجهي بكند.
* فكر نمي كنيد اين مباحث براي فوتباليست هاي حرفه اي خيلي حالت نظري داشته باشد؟
- البته ما اين كارها را در مورد همه آنها انجام نمي دهيم ولي بايد آنها را نسبت به اين امور علاقه مند كرد، براي انجام آن تشويقشان كرده و به آنها انگيزه بدهيم.
* يك مثال بزنيد.
- مثلاً در سفري كه تيم ملي به آسيا داشت ، هر كدام از بازيكنان يك كتاب دريافت كردند. از ناپلئون هيل: «بينديش و ثروتمند شو.» اينجا منظور از ثروت، مال و دارايي نيست. يك كتاب پرفروش آمريكايي است كه موضوع آن اين است كه انسانهاي موفق چه كاري انجام مي دهند. اين اولين كتاب در اين زمينه بود كه تا آن موقع خوانده بودم و انگيزه اي برايم شد تا كتاب هاي ديگري را هم بخوانم كه مي توانستند راهي را در زندگي برايم باز كنند.
* آيا بازيكنان جوان مستقل و متكي به نفس نيستند؟
- اغلب آنها مي ترسند از اين كه كار اشتباهي انجام دهند و يا حرف اشتباهي بزنند و يا اين كه دچار تعهدي شوند. در پشت ظاهر باشكوه و فوق العاده بازيكنان حرفه اي، اغلب ناامني بسيار زيادي نهفته است.
* شما زماني هم كه بازيكن بوديد، به عنوان فردي تندخو كه حرف هاي محرك و تند مي زند شناخته نمي شديد؟
- من هميشه مخالف اظهارنظرها و حرف هاي تحريك آميز بودم. اما در عين حال هر كس بايد عقيده  خود را بيان كند. الان در تيم ملي همين طور است. ما دهان كسي را نمي بنديم. ما بازيكناني مي خواهيم كه چيزي براي گفتن داشته باشند. ولي بخصوص در آلمان خيلي مشكل است. اغلب مي گويند: وقتي من كارايي مثبتي ندارم، بايد رويم را كم  كنم و حرفي هم نزنم. ولي ما در تيم به اعتماد به نفس، بي تكلفي و شور و شوق نياز داريم.
* آيا اين بدان معنا نيست كه شما مي خواهيد زندگي داخلي تيم ملي را دردسترس جمع كثيري از مردم قرار دهيد؟
- ما نمي خواهيم تمام درها را كاملاً  به روي مردم بازكنيم. ولي ما به طور مثال به يك فيلم مستند از جام جهاني براي تلويزيون و يا سينما فكر مي كنيم. اين كار در فرانسه به هنگام برگزاري جام جهاني ۱۹۹۸ با موفقيت بزرگي همراه بود. ما هم مي خواهيم در جام كنفدراسيون ها اين كار را آزمايش كنيم و ببينيم كه اگر هميشه يك فيلمبردار ما را همراهي كند، باعث اذيتمان نمي شود. ما مي دانيم كه از اين كار هيچ استفاده ورزشي نخواهيم داشت و حتي شايد برايمان مضر هم باشد.
* پس ايده انجام اين كار براي چه بوجود آمد؟
- براي اين كه خيلي عالي مي شود اگر مسير يك تيم در حين برگزاري مهمترين تورنمنت هاي ورزشي به تصوير كشيده شود. مردمي كه خارج از اين رويداد هستند آگاه شوند كه در پشت صحنه آن چه اتفاقاتي مي افتد. خيلي ها تصور كاملاً  غلطي از رويدادها دارند و اين كه واقعاً  چه فشاري روي بازيكنان وارد مي شود و تحت چه شرايط سختي اين فشارها را تجربه مي كنند. اين مسائل مي تواند در قالب يك مستند احساسي و عاطفي به مردم منتقل شود. به علاوه ما از قبل مردم زندگي مي كنيم و به همين خاطر بايد هم به آنها خدمت كنيم. وقتي كسي  مثل ميشائيل شوماخر تا دو دقيقه قبل از شروع مسابقه هنوز مي تواند مصاحبه كند، پس از فوتباليست ها هم مي توان چنين انتظاري داشت.
* آيا بازيكنان نسبت به اينگونه مسايل واكنشي هم نشان مي دهند؟
- اغلب واكنش ها مثبت است، اما اكثر بازيكنان جوان هم نمي توانند تصور كنند كه اين كار و همراهي مداوم يك دوربين چه مفهومي مي تواند داشته باشد.
* چه ترديدها و مخالفت هايي در اين پروژه وجود دارد؟
- موضوع اصلي و تعيين كننده اين است: آيا يك فيلمبردار در كنار تيم ملي يك عامل آزاردهنده و مزاحم است يا نه؟ به همين خاطر بازيكنان و حتي خود يورگن كلينزمان (مربي تيم) نمي توانند مانع اين كار شوند. البته اگر يك موقع يورگن احساس كند كه بايد داد بزند ولي به خاطر حضور دوربين اين كار را نكند، نمي شود. در حال حاضر هنوز نمي توان اين پروژه را ارزيابي كرده و در مورد آن نظر داد. اما وقتي اين پروژه را در جام جهاني در تيممان عملي كنيم، همه چيز درست مي شود، با تصاويري سرشار از احساس و واكنش هاي مربوط به آن.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
سينما
فرهنگ
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |