پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۲۴
دو نامه از ميان نامه ها به رئيس جمهوري آينده
مسئوليت سنگين، انتظارات سنگين تر
005073.jpg
عكس ها:علي اكبر شيرژيان
افزايش شكاف ميان غني و فقير، كاهش قدرت خريد اكثريت مردم بويژه حقوق بگيران دون پايه، تمركز يافتن فعاليت هاي عمراني و آباداني در شهرهاي بزرگ و... از مشكلاتي است كه نمي توانيم آنها را ناديده بگيريم
م- قودجاني- 26 سال از پيروزي انقلاب اسلامي ايران سپري شده است، انقلابي كه بنا به فرموده و تاكيد امام خميني(ره)، اهداف عاليه آن ازجمله رفع محروميت از جامعه، كمك به مستضعفان و رفع تبعيض و برقراري عدالت اجتماعي است، اما بياييد منصفانه قضاوت كنيم، تا چه اندازه به اين اهداف و آرمان ها رسيده ايم؟
تنها نگاهي كوتاه به مشكلات و مسائل مردم در رسانه ها و مطبوعات، بسياري از كمبودها و نارسايي ها را به ما گوشزد مي كند، اينكه در خيلي از زمينه ها توفيق و پيشرفت هم داشته ايم، ترديدي نيست، اما كيست كه نداند، افزايش شكاف ميان غني و فقير، كاهش قدرت خريد اكثريت مردم بويژه حقوق بگيران دون پايه، تمركز يافتن فعاليت هاي عمراني و آباداني در شهرهاي بزرگ و محروم ماندن بسياري از شهرهاي كوچك و روستاها از ابتدايي ترين خدمات، از مشكلاتي است كه نمي توانيم آنها را ناديده بگيريم.
ترديدي نيست كه بخشي از اين مشكلات بر اثر اجراي شتابزده برنامه ها، بدون در نظرگرفتن پشتوانه هاي اقتصادي و شرايط و ويژگي مربوط به منابع و امكانات ، پيش آمده است، يعني در حقيقت ممكن است، بعضي از مسئولان، دلسوزانه برنامه هايي را براي پيشرفت و توسعه كشور اجرا كرده باشند، اما به دليل نبود ديد كارشناسي، نتيجه كار مثبت نبوده و به اصطلاح برنامه زيانده شده است. غرض آنكه قصد نداريم فرد يا افرادي را به محاكمه بكشيم، بلكه هدف برشمردن مشكلات و مسائل فعلي مملكت و كوشش براي حل آنهاست. يكي از مسائل عمده مملكت  ما، افزايش مهاجرت از روستاها به شهرها بويژه تهران است. اين پرسش مطرح مي شود كه چرا مردم ناچار به مهاجرت مي شوند؟ آيا دلشان مي خواهد از هوا وطبيعت سالم چشم پوشيده و خود را اسير ترافيك سنگين و آلودگي هوا در تهران كنند؟ مسلما اينطور نيست. پس بياييد براي مناطق و روستاهاي محروم، برنامه داشته باشيد و محروميت زدايي را به معناي واقعي كلمه اجرا كنيد. توليدات روستايي را تقويت كنيد، براي كساني كه آماده اند در اين زمينه ها مشاركت كنند امتياز قائل بشويد، تا روند مهاجرت معكوس شود و شهرها بخصوص تهران نفس بكشد. مصداق عيني يكي از اين محروميت ها، روستاي محل سكونت من، باستان آباد اصفهان است كه از لوله كشي آب و گاز شهري 2كيلومتر فاصله دارد. باستان آباد نمونه صدها روستاي ديگر در كشور ماست كه شايد به دلايل گوناگون، از نعمت داشتن آب، گاز و بسياري از خدمات محرومند. اگر به اين روستاها توجه شود ما شاهد انفجار جمعيت، آلودگي هوا و مشكلات عديده ديگر در تهران و شهرهاي بزرگ نخواهيم بود.
صديقه خسروي- رئيس جمهور عزيز! به تو تبريك مي گويم. به كار بردن اين ضمير مفرد، از روي محبت است و بس. مسئوليت بسيار سنگين و مهمي را با جسارت پذيرفته اي و در قبال ملت، مسئوليت هايت سنگين تر است. راستش هنوز نمي دانم از كدام قشر هستي، سرمايه داران و صدرنشينان، يا محرومان و نيازمندان، از هر قشري كه باشي در قبال مردمي كه تو را برگزيده اند، مسئولي.
رئيس جمهور محترم! پس از گذشت هشت دوره از انتخابات رياست جمهوري، بينش، تجربه هاي سياسي و درك مردم قوي تر شده است. آنها انواع منش ها و وعده ها و كاركردها را تجربه  كرده اند. از توسعه اقتصادي تا... توسعه سياسي و از سازندگي... تا اصلاحات را با هر محصولي با تمام وجودشان تجربه كرده اند، بنابراين مردم نه دنبال واژگان و عبارات زيبا، بلكه برنامه هاي قابل اجرا و به اصطلاح كاربردي هستند، انتظار دارند، كسي را كه به عنوان رئيس جمهور برگزيده اند، برنامه هايش با تفكر و دورانديشي و در جهت حل معضلات، كشور باشد. چنين كاري با تحول ساختاري قابل اجرا خواهد بود.
بيكاري قشر تحصيلكرده، تورم، تبعيض و مسائل و مشكلات جوانان مسائلي نيستند كه از ديد من به عنوان يك شهروند ساده تا كارشناسان و نخبگان جامعه مخفي باشد. يادآوري اين مسائل، به معني ناديده گرفتن فعاليت ها و ثمرات نظام جمهوري اسلامي نيست، اما مشكل اينجاست كه باتوجه به منابع عظيم نفت و گاز و ساير درآمدها، نبايد نرخ تورم و بيكاري در كشور ما اين همه بالا باشد. تدبير و كفايت رئيس جمهور منتخب مردم، مي تواند تعادل و توازن را ميان درآمدها و رفاه عمومي فراهم كند.

تنها راه نجات، تامين شبكه هاي حمل و نقل عمومي تهران است
كليد طلايي تهران
005082.jpg
مهندس م. سلسله- تصور كنيد اگر حتي يك روز مسافركش هاي شخصي، اين حرفه را كنار بگذارند،  چقدر از مسافران درون شهري در تهران بزرگ جا مي مانند و وسيله نقليه گيرشان نمي آيد؟! اين يك واقعيت ملموس است كه مردم بخش اعظم جابه جايي ها در سفرهاي درون شهري تهران را خودشان انجام مي دهند و به هر دليل اگر اين كار انجام نشود،  اتوبوس هاي شركت واحد،  مترو و تاكسي هاي موجود شهر تهران قادر به تامين نياز اين كلانشهر نخواهند بود. اين خيل زحمتكش كه مثل هر صنف و حرفه ديگري - البته ناخالصي هم دربينشان وجود دارد - بخشي از كمبود اساسي حمل و نقل عمومي تهران را جبران مي كنند و نمايانگر آن هستند كه در تهران كمبود وسيله حمل و نقل عمومي يك معضل مهم و تاثيرگذار است و تا وقتي كه اين كمبود اساسي تامين نشود،  روي آوري مردم به استفاده از خودروهاي شخصي به صورت روزافزون ادامه پيدا مي كند و گره ترافيك تهران پيچيده تر از اين خواهد شد. معمولا شهري با اين ساختار حمل و نقل، يك شهر بيمار محسوب مي شود. براي درمان يك بيمار بايد دارو تجويز شود. براي تهران، اين دارو شبكه هاي مفيد، كارآمد و موثر حمل و نقل عمومي است و نقطه مقابل آن، افزايش زيانبار و بي برنامه خودروهاي شخصي است كه هر روز گره ترافيك تهران را تنگ تر مي كند. به شهروندان نمي توان گفت كه از سوار شدن به خودرو شخصي چشم پوشي كنند، چون به اين كار نياز دارند و اگر بخواهند خودرو شخصي خود را به خيابان نياورند،  بايد در كنار خيابان به انتظار تاكسي يا اتوبوس بمانند يا در صف مترو، (با توجه به كمبود فعلي) سرگردان شوند. پس راه باقيمانده آن است كه عمده توجه شهرداري و ساير مسئولان، صرف تكميل شبكه هاي حمل و نقل عمومي شود تا مردم نيازي به استفاده از اتومبيل هاي شخصي نداشته باشند.
براي ايجاد تعادل بايد برنامه ها و جهت گيري دستگاه هاي مسئول با هدف تامين حمل و نقل عمومي سرعت بيشتري بگيرد تا جايي كه شبكه هاي همگاني حمل و نقل پاسخگوي نياز شهروندان باشد و مردم با انگيزه قوي از روي آوري به خودروهاي شخصي خودداري كنند. تا اينگونه ساز و كارهاي مناسب فراهم نشود، تلاش ها و توصيه ها و تبليغات براي استفاده بيشتر از حمل و نقل عمومي،  تنها جنبه مسكن را خواهد داشت. به عبارت ساده، مثل بيشتر شهرهاي بزرگ دنيا، بايد آنقدر اتوبوس، تاكسي و مترو در خدمت سفرهاي درون شهري باشد كه استفاده از خودروهاي شخصي براي مردم مقرون به صرفه نبوده و آنها از ماشين هاي خود تنها براي سفرهاي برون شهري استفاده كنند.
اما يك راه حل موثر و ساده نيز پيشنهاد مي كنيم كه در صورت امكان مي تواند شهروندان را تا رسيدن به يك شبكه حمل و نقل همگاني پاسخگو، به استفاده از همين شبكه هاي موجود ترغيب كند.
اگر در بزرگراه هاي شهري مسير ويژه اي در رفت و برگشت براي تردد اتوبوس هاي شركت واحد، رفت و آمد اضطراري براي آمبولانس ها و... ايجاد شود،  طول زمان سفر براي كساني كه از حمل و نقل عمومي استفاده مي كنند به مراتب كوتاه تر خواهد بود و به همين ترتيب شهروندان ترجيح مي دهند كه از حمل و نقل عمومي استفاده كنند. در عين حال اگر اتوبوس ها به دليل حركت در مسيرهاي عادي بزرگراه ها ناچار به توقف يا كندي حركت در ترافيك سنگين باشند،  در آن صورت، گرماي مضاعف داخل اتوبوس، موجب رويگرداني مسافران و روي آوري بيشتر آنها به خودروهاي شخصي خواهد شد. اين طرح كه البته نياز به مطالعات كارشناسي دقيق تري دارد، مي تواند در شهروندان براي روي آوري هرچه بيشتر به وسايل نقليه همگاني، ايجاد انگيزه كند.

در حاشيه جشن فوتبال
ما و دهكده كوچك جهاني
005079.jpg
عارف اكبريان - ابراز شادي و شعف جمعي بعد از هر پيروزي ملي از جمله پيروزي تيم ملي فوتبال ايران بر تيم فوتبال بحرين يك اتفاق طبيعي است، حتي بروز بعضي مزاحمت ها از جمله راهبندان  و ترافيك سنگين در خيابان ها و معابر هم در چنين هنگامه هايي قابل چشم پوشي است، چون همه پذيرفته ايم كه در هر جشن بزرگ در مقياس ملي، تا حدودي روال و نظم عادي زندگي برهم مي خورد، اما بروز صحنه هايي مثل آسيب رساني به خودروها را نمي توان به حساب هيجانات ناشي از جشن و سرور گذاشت، چرا كه با عرف و منطق جامعه و منش آدمي سازگاري ندارد. مسلما كساني كه در جريان اين اتفاقات دچار خسارات مادي شده اند بهتر مطلب را درك مي كنند. شايد به اين دليل كه در جامعه ما به هر دليلي فرصت و مجال كمتري براي ابراز شادي جمعي و جشن هاي ملي بوده، اكنون انرژي جمع شده به شكل انفجاري و نامتعارف خود را مي نماياند كه البته جاي بحث هم دارد. همينطور روانشناسان مي گويند نه تنها جوانان بلكه حتي پخته ترين آدم ها در سنين بالا هم وقتي به خاطر يكسري مشتركات دور هم جمع مي شوند اگر انگيزه اي براي ابراز شادي داشته باشند،  واكنش هايشان غير عادي خواهد بود، به طوري كه محال است آن واكنش ها در حالت عادي از تك تك آن آدم ها سر بزند. با همه اين دلايل، پاره اي رفتارهاي خشونت آميز در پايان مسابقات فوتبال با حاصل  پيروزي ورزشكاران خودي، قابل توجيه نبوده و بخصوص در انظار خارجيان پسنديده نيست. رفتارهاي ما به عنوان يك شهروند در معرض نگاه و قضاوت جهانيان قرار دارد و بايد هنگام حضور در جشن هاي ملي، اين آگاهي را داشته باشيم كه ممكن است در معرض داوري ديگران هم باشيم؛ ديگراني كه از فرهنگ و مناسبات انساني ما نوشته هاي خوبي خوانده اند. مسئله ديگر، رفتار نادرست بعضي رانندگان در تهران است كه كم كم از سوي خارجي هايي كه به تهران مي آيند، نقل قول مي شود. زير پا گذاشتن مقررات راهنمايي و رانندگي، از جمله سبقت غيرمجاز، سرعت غيرمجاز، عدم استفاده از چراغ راهنما و بي اعتنايي به خط كشي عابر پياده، از همان رفتارهاي نادرستي است كه از رانندگان ما سر مي زند و به صورت خاطرات ناخوشايند به آن سوي مرزها مي رود. در قرن بيست و يكم و عصر ارتباطات، جهان به اندازه يك دهكده كوچك شده است و رفتار حكومت ها و ملت ها در مرزهاي جغرافيايي آنها محدود نمي  ماند، پس بهتر است ما به عنوان ملتي كه از پشتوانه بسيار غني فرهنگي و تمدن انساني برخوردار است، رفتارهاي فردي و جمعي خود را بويژه در هنگام رانندگي يا حضور در جشن  هاي جمعي، به گونه اي ترتيب دهيم كه به اعتبار جهاني ما لطمه نزند.

نامه ها و پيام ها
مشكلات ايستگاه مترو
در ايستگاه مترو خيابان سعدي، به دليل انبوه مسافران، متاسفانه كودكان، زنان و سالخوردگان با تضييع حقوق خود روبه رو مي شوند. حال كه مترو در اين بخش شهر پاسخگو نيست، حداقل ترتيبي اتخاذ شود كه امنيت مسافران به خطر نيفتد و براي آينده هم فكري بشود.
مسافر مترو
ساخت و ساز ناهماهنگ
در باغچه حصارونك در زميني كه پيش از اين باغي بود پر از درخت ميوه، برجي برآمده است كه هيچ تناسبي با كوچه هاي تنگ ده ونك ندارد. به چه دليل بدون در نظر گرفتن وضعيت گذرگاه ها مجوز ساخت و سازهاي مرتفع و غول آسا داده مي شود؟
سيدعلي موسوي
زيان دوجانبه!
مهريه ام را كه يك زمين 500 متري در حاشيه بزرگراه بابايي بود،  سازمان جنگل ها جزو منابع ملي اعلام كرد. همچنين زميني را كه با پرداخت پول از سازمان جنگل ها در دارآباد تهران خريداري كرده بودم، پس از 15 سال اعلام كرده اند كه در ارتفاع بالاي 1500 متر قرار دارد و فاقد كاربري مسكوني است. در حالي كه سازمان به طور رسمي به ما سند داده بود!
خانم هوشيار
قرعه كشي هاي غيرواقعي
برگزاري مسابقه و قرعه كشي توسط شركت هاي تجاري و صنعتي رواج يافته، اما به دليل نبود نظارت، بعضي از اين قرعه كشي ها واقعي نيست و به فريب مردم مي انجامد. بهتر است دراين مورد نظارت وكنترلي دركار باشد.
عليرضايي
كار پرخطر و...
كارگر پيماني مخابرات در هشترود تبريز هستم.  پيمانكار مربوطه هيچگونه تعهدي در برابر حوادث احتمالي براي كارگران تحت پوشش خود نمي پذيرد و كارگران ناچارند كارهاي پرخطر مثل كار در بالاي تير و بلندي ساختمان ها را بدون پشتوانه بيمه اي انجام بدهند.
متشكريم
از اينكه به خانم ها اجازه حضور در استاديوم ورزشي آزادي داده شد متشكريم.
۸ مورد
معادل لاتين خليج فارس
در تابلوي آزادراه خليج فارس معادل لاتين، بايد نوشته شود: Persiagulf تا خارجي ها كه وارد كشور ما مي شوند،  مفهوم آن را درك كنند.
نظري
مشكلي در يك پارك
در پارك بهمن جواديه، دستشويي ها از ساعت 8 شب به بعد تعطيل مي شود و به همين دليل آلودگي هايي در گوشه و كنار پارك به وجود مي آيد.
سلطاني
تعويض نمي كند
به رغم اعلام رسمي وزارت صنايع و سازمان محيط زيست، شركت سايپا از تعويض خودروهاي فرسوده خودداري مي كند. بهتر است علت اعلام شود.
درياني
قطع آب
ساكنان منطقه محمودآباد خاوران، خيابان خاوران، جنب شهرك خاورشهر، آب آشاميدني را بايد بخرند و از طرف ديگر آب شست وشو هم ندارند. چندين بار با سازمان آب و فاضلاب شهرري تماس گرفتيم و شكايت كرديم، اما به نتيجه نرسيديم.
از اهالي محل
تغيير كاربري دردسرساز!
از ساكنان كوچه اتوبانك واقع در شريعتي روبه روي پارك شريعتي هستم. مدتي است كاربري اين كوچه تبديل به خيابان شده و از طرف ديگر، خيابان بالاي اين كوچه كه شامل مراكز تجاري ، درمانگاه، نمايندگي ايران خودرو و... است، تبديل به كوچه شده است. اين عمل عجولانه مشكلات زيادي را براي ما به وجود آورده است.
از اهالي
سيم كارت هاي بي اعتبار
بالاخره پس از كش و قوس هاي فراوان، موبايل اعتباري به بازار آمد. من هم مانند خيلي از مردم تهران يك سيم كارت  ثبت نام كردم و منتظر اعلام زمان تحويلش ماندم. از شانس خوب يا شايد هم بد، جزو اولويت هاي اول بودم. اما مشكلات از همين جا آغاز شد. براي گرفتن سيم كارت مجبور شدم از خانه ام در خيابان طالقاني تا خيابان فرجام بروم. 5 هزار تومان پول رفت و برگشت يك آژانس شايد به داشتن يك خط تلفن همراه مي ارزيد، اما هنگامي كه به خانه برگشتم و سيم كارت را امتحان كردم كار نمي كرد. براي رفع مشكل، با شماره تلفن 8173 تماس گرفتم.
آقايي گوشي را برداشت و پس از شنيدن مشكل من گفت كه بايد دوباره به همان مركز بروم و سيم كارت را تعويض كنم. وقتي اصرار كردم كه اين مشكل از ناحيه شما پيش آمده و بايد حداقل خسارتي بپردازيد يا سيم كارت جديد را برايم بفرستيد، قبول نكرد كه نكرد، آخر سر هم گفت: همينه كه هست. !!
دوباره مجبور شدم به خيابان فرجام بروم و سيم كارت را تعويض كنم و بنا بر فرمايش آن آقاي پشت خط، همان جا امتحانش كنم.
آن آقا خراب بودن سيم كارتم را به فاسد بودن ماستي كه از بقال سر كوچه مي گيريم تشبيه كرد بدون آنكه توضيح دهد چرا بايد براي به دست آوردن موبايلي كه 20 هزار تومان اعتبار دارد، 10 هزار تومان هزينه كرد؟ اين هم از اپراتور دوم تلفن همراهي كه مدت ها منتظرش بوديم و موبايل هاي اعتباري كه انگار اعتبار چنداني به آنها نيست.
مينو گله

طنزآباد
مخالف خواني!
005085.jpg
الف- كوهيار: آقاي خوش خيال كت و شلوار به قول معروف پلويي اش را پوشيد، دستي به موهاي كم پشت و جوگندمي اش كشيد و 20 دقيقه اي، خودش را در آيينه قدي ديد زد تا بالاخره رضايت داد كه به آن ستاد انتخاباتي كه آدرسش را از باجناق خودش گرفته بود،  مراجعه كند. علاوه بر خبرهاي جسته و گريخته اي كه درباره پول پراكني هاي آن ستاد از اينجا و آنجا شنيده بود، حرف هاي خانمش را نمي توانست نديد بگيرد كه يك هفته مدام توي گوشش خوانده بود: بابا توهم يه خرده عرضه داشته باش، همه دارن توي اين ستادها پول درمي آرن، بپر برو چند تا پوستر و كارت و تقويم و كارت اينترنت بگير و پخش كن تا بلكه كمي از قرض و قوله هامونو هموار كنيم... .
از طرف ديگردر ميان فاميل بشدت شايع شده بود كه باجناق خوش خيال كه زودتر از همه به يكي از اين ستادهاي انتخاباتي وصل شده، مال و منالي به هم زده و عنقريب، ماشين صفركيلومترش را به رخ اين و آن مي كشد!
وقتي در ستاد انتخاباتي، با رويي خوش، خوش خيال را پذيرا شدند، كلي اميدوار شد. ظاهرا به او سپرده بودند كه همان دوروبرها پرسه بزند و نقش مخالف آقاي كانديدا را بازي كند تا موفق به كشف مخالفان واقعي بشود و سپس، با آنها به قول سينماچي ها ديالوگ برقرار كند و دست آخر از پوست مخالف خواني خارج وبه حمايت از آقاي كانديدا بپردازد. خوش  خيال بعد از چند روز تمرين و از سرگذراندن آزمون وخطا، كلي مهارت پيدا كرد و با قيافه اي حق به جانب، در پيرامون ستاد انتخاباتي، در كمين مخالفان نشست. در آن شامگاه كه حرف هاي مخالفان و موافقان گل انداخته بود،  خوش خيال هم يك ديالوگ طولاني و هيجان انگيز با يك مخالف برقرار كرده بود. بحث هاي آتشين آن دو بقيه گفت وشنودها را تحت تاثير قرار داده بود و همه دور آنها جمع شده بودند. خوش خيال كه دچار جوگرفتگي بر وزن برق گرفتگي شده بود، يادش رفت كه چه ماموريتي دارد، در عوض ياد بدهي هايش افتاد و در انتقاد از ريخت و پاش و اسراف آن كانديدا گوي سبقت را از طرف مقابل ربود و چنان هيجان زده بود كه متوجه نشد، همچون خطيبان براي يك جمعيت انبوه سخنراني مي كند. شب كه به خانه رفت، كوله باري از اتهامات گوناگون با خودش حمل مي كرد: نفوذي! رياكار! و...
و پيش خودش مي گفت: به كي بگم كه هيچ كدام اينها نيستم، فقط براي اينجور كارا ساخته نشدم!

نكته
با چشم يك عابر
چه مي شد اگر ما خودمان با چشم يك عابر نگاهي به منزلمان مي انداختيم و كمبودهاي آن را مي ديديم و آنها را برطرف مي كرديم و در نظر مي گرفتيم كه اين نيز به اندازه بقيه فضاي زندگي ما در داخل منزل مهم است يا حتي مهمتر از آن چون مربوط به حق عموم مي شود؟
و خلاصه چه مي شد اگر پنجره و بالكن هاي خود را با گل تزئين مي كرديم تا نام مملكت گل و بلبل برازنده ما باشد؟
اگر هر خانواده در هفته يك ساعت وقت صرف زيبايي و تميزي فضاي مورد ديد عموم و جلوي خانه خود مي كرد، اين برابر ميليون ها ساعت كاري و توليد انبوهي از زيبايي براي اجتماع ما مي شد. آيا پرداختن به چنين مسائلي در حقيقت بسيار ساده از عهده ما خارج است يا زيبايي در زندگي ما نقش چنداني بازي نمي كند؟ يا شايد دايي جان ناپلئون حق داشت كه مبادا خارجي ها عقل و دست هاي ما را از راه دور كنترل و ما را طلسم كنند تا هيچ حركتي نكنيم!
فارغ از همه اينها، زماني خيلي از روياهاي ما به تحقق مي پيوندند كه نسبت به توانايي هاي واقعي خودمان آگاهي داشته باشيم. مردمي كه به زندگي و محيط زيست خود اهميت مي دهند اين توان را دارند كه همين توجه را در ابعاد وسيع تر از مسئولان مطالبه كنند.
شيرين يلپاني

در شهر
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
درمانگاه
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |