پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۲۴
تاملي برنياز جوانان به مشاوره
با چه كسي حرف مي زنيم
005013.jpg
محمد مطلق
مشاوره جرياني ياري دهنده و تعاملي بين مراجع و مشاور است كه كمك مي كند تا مراجع، خود و احساساتش را بشناسد، اطلاعاتي درباره نقاط قوت و ضعف خويش به دست آورد و تصميم گيري مناسب در زندگي داشته باشد
نياز جوان و نوجوان به مشاورهيك نياز جدي است. (اجازه بدهيد، اصلا قرار نيست شما را به خواندن گزارشي تكراري با عبارات كليشه اي دعوت كنيم، لطفا خواندن را ادامه دهيد.)
بتازگي يك نظرسنجي از سوي سازمان ملي جوانان صورت گرفته كه ملاحظه آن براي شما خالي از لطف نخواهد بود. اين نظر سنجي به نيازهاي جوانان و نوجوانان در مورد مشاور به تفكيك جنسيت پرداخته كه جالب توجه است، البته نگفته پيداست كه هر انساني با هر سطح از شعور و معلومات به مشاور و مشورت نياز دارد و بحث پرداختن به نيازمندي هاي جوانان در اين رابطه به هيچ وجه به معناي جلوگيري از ناهنجاري ها و غيره و غيره نيست، چرا كه در جهان توسعه يافته امروز، جايگاه ويژه اي براي مشاوران در نظر گرفته مي شود و بررسي چنين پديده اي از زاويه ديد مديريت شهري، بافت شهري و شاخصه هاي توسعه يافتگي نيز جالب توجه خواهد بود.
آمارها چه مي گويند؟
در پژوهش ياد شده آمده است: از ديدگاه افراد مورد نظر براي بيان مسائل و مشكلات به تفكيك جنس، مادر به عنوان اولين فردي است كه آنها به وي مراجعه مي كنند و در اين زمينه دختران بيش از پسران رغبت نشان مي دهند.
همچنين پس از مادر، همسر با 4/13 درصد در اولويت دوم افراد مورد نظر براي طرح مشكلات قرار دارد، اما زنان با 4/19 درصد بيشتر از مردان (7 درصد) تمايل دارند كه مشكلات خود را براي همسرانشان مطرح  كنند.
گفتني است پس از مادر و همسر، پدر با 3/13 درصد شخص سوم براي بيان مشكلات از سوي جوانان، نامبرده شده است، لذا همانگونه كه دختران تمايل بيشتري براي بيان مسائل خود به مادرانشان دارند،  پسران با 6/19 درصد، بيش از دختران (3/7 درصد) دوست دارند مشكلاتشان را با پدر خود در ميان بگذارند. با توجه به آمار فوق حتما شما هم مثل ما به اين موضوع فكر خواهيد كرد كه معمولا پسران هم دوست دارند ابتدا براي طرح مشكلات خود نزد مادر بروند و گاه الفت هاي ميان پسر و مادر عميق تر از الفت هاي ميان دختر و مادر مي تواند باشد، لااقل در فرهنگ عامه چنين موضوعي مشهود است اما جالب آنكه آمار فوق به عنوان يك سند علمي مغاير چنين برداشتي است. در ادامه مي خوانيم:
خواهر يا برادر پس از پدر با 3/12 درصد در رتبه چهارم افراد مورد نظر براي طرح مشكلات قرار دارند كه در اين مورد نيز زنان بيش از مردان با 8/2 درصد تفاوت، تمايل در بيان مشكلات خود به خواهر يا برادرشان دارند.
همچنين دوستان با 12 درصد پنجمين فرد مورد نظر محسوب مي شوند، اما در اين گزينه پسران (با 4/15 درصد) بيش از دختران (با 9/8 درصد) دوست دارند كه مسائل خود را با دوستان در ميان بگذارند.
نتايج اين تحقيق نشان مي دهد جوانان ترجيح مي دهند كه با كسي براي بيان مسائل و مشكلات خود صحبت نكنند تا اينكه بخواهند با مشاور صحبت كنند. در اين زمينه مردان با 9/8 درصد و زنان با 5/5 درصد داراي اولويت هاي چنين اعتقادي هستند.
اما از سويي ديگر جوانان، مشاور را براي شنيدن مشكلات خود به اقوام و آشنايان ترجيح مي دهند كه اين گرايش در ميان زنان و مردان با 9/0 درصد تفاوت تقريبا مساوي است. اين در حالي است كه در تمايل زنان و مردان در رابطه با بيان مشكلات خود به اقوام و آشنايان نيز تفاوتي ديده نمي شود و درصد گرايش آنها با 8/0 درصد كاملا مساوي است.
با توجه به آنچه مطرح شد، در يك جمع بندي كلي مي توان گفت در هر صورت جوانان و نوجوانان درسن گذار قرار دارند و تلاطم، هيجان و پيچش هاي تند عاطفي، ذهني و رواني جزو لاينفك دوره گذار است. آنها هر لحظه با مسائلي دست و پنجه نرم مي كنند كه پيش از آن تجربه نكرده اند و هر لحظه خود را در موقعيت انتخابي تازه مي بينند كه به آنها استرس و اضطراب وارد مي سازد، بنابراين هم به جهت تخليه روحي و هم به دليل نيازهاي فكري خود را نيازمند مشاور مي بينند و همچنانكه مشاهده كرديد، بررسي ها نشان مي دهد:
۱ مشاوران مي توانند از ميان خانواده، اقوام، دوستان و نخبگان و تحصيلكردگان اين فن باشند.
۲ دختران بيش از پسران نيازمند مشاوره هستند.
۳ پسران بيش از دختران مسائل خود را با دوستان و آشنايان مطرح مي كنند.
در هر سه مورد فوق هم مي توان هشدار داد كه اگر قرار است افراد از اعضاي خانواده به عنوان مشاور استفاده كنند، همچنانكه نسبت به حسن نيت آنها مطمئن هستند بايد نسبت به برخورد علمي و منطقي آنها نيز مطمئن باشند كه در اين زمينه مي توان با يك برنامه ريزي صحيح و صرف هزينه هاي لازم، سطح خانواده ها را براي مشاوره علمي دادن بالا برد.
همچنين از آنجايي كه دختران نسبت به پسران احساس نياز بيشتري براي مشاوره دارند، بايد خطرهاي بالقوه آن در نظر گرفته شده و آموزش داده شود و در انتها اينكه پسران نسبت به دختران مسائل خود را بيشتر براي دوستان و آشنايان بازگو مي كنند كه باز بايد در مورد حسن نيت آنها در مشاوره دادن مطمئن شوند همچنانكه صلاحيت علمي يا لااقل تجربه در آن مورد خاص نيز جايگاه خود را دارد.
مشاوره و مديريت شهري
در امر مشاوره بدون ترديد دو موضوع بسيار مهم قابل طرح است؛ اول آنكه جايگاه اين بحث در حقوق شهروندي كجاست و دوم آنكه بافت شهري و خدمات شهري به چه شكلي امكان دسترسي به مشاوران را فراهم مي كند. دكتر حميد نوري كارشناس مديريت شهري با چه كي حرف مي زنيم
چنين تحليلي از موضوع ارائه مي دهد: دسترسي آسان به مشاور و مشاوره رايگان حداقل حقوقي است كه مي توان براي جوانان و نوجوانان قائل بود و هيچ دولتي هم نمي تواند در اين زمينه منتي بر سر اين نسل داشته باشد، چرا كه به هرحال جوانان اصلي ترين سرمايه هاي هر جامعه اي به حساب مي آيند و امروزه خدمات دهي مطلوب به جوان و توجه به خواسته هاي آنها، يكي از شاخصه هاي توسعه يافتگي محسوب مي شود. وي در ادامه مي افزايد: بايد براي تحقق چنين امري مديريت شهري ما برنامه داشته باشد و براي اين برنامه بودجه ويژه در نظر گرفته شود تا اينكه متخصصان بتوانند بدون دريافت هزينه از جوانان به حل و فصل مشكلاتشان بپردازند .
گاهي جوان احساس مي كند نمي تواند مسائل خود را با خانواده مطرح كند، در مدرسه هم با طرح موضوع نزد مشاوران تربيتي نوعي افت شخصيتي براي خود قائل مي شود و اغلب از طرح چنين مسئله اي سرباز مي زنند بنابراين يك راه بيشتر نمي ماند؛ اينكه به مشاوران متخصص خارج از خانواده و خارج از مدرسه مراجعه كند تا از هر نظر به حصول نتيجه صحيح اميدوار باشد اما اين هم براي او هزينه بر است و قاعدتا منصرف خواهد شد. اين كارشناس تاكيد مي كند: در حال حاضر 18تا۲۰ كشور توسعه يافته در جهان داريم كه اولين آنها يك كشور آسيايي يعني ژاپن و دومين اين كشورها كانادا در قاره آمريكاي شمالي است. به اعتقاد من بايد به برنامه چنين كشورهايي مراجعه كنيم و ببينيم كه به چه شكلي با مسئله مشاوره جوانان و نوجوانان برخورد مي كنند يعني كشورهايي كه تمامي پارامترهاي توسعه را به شكل عملي در جامعه خود به كار مي بندند. قاعدتا وجود مراكز بيشمار و در حد نياز براي مشاوره اولين موضوعي است كه در مديريت شهري بايد جدي گرفته شود، اين جزو حقوق شهروندان جوان ماست و دومين موضوع مهم، دسترسي آسان آنها به اين مراكز است. در نهايت مراكز ذي ربط مي توانند با دسته بندي افراد و ارائه آمار، تحقيقات و پژوهش هاي لازم، به برنامه ريزي هاي كلان جامعه نيز كمك كنند.
درباره چگونگي دسترسي آسان به مشاور طرحي از سوي خسروكي منش، كارشناس مسائل آموزش و تربيتي ارائه شده كه خواندن نظريات ايشان در جاي خود جالب توجه است. وي ابتدا مشاوره را اينگونه تعريف مي كند: مشاوره جرياني ياري دهنده و تعاملي بين مراجع و مشاور است كه در فرآيند آن مشاور به مراجع كمك مي كند تا خود و احساساتش را بشناسد، اطلاعاتي درباره نقاط قوت و ضعف خويش به دست آورد، سازگاري بهتري با خود و ديگران كسب كند، تصميم گيري مناسب در زندگي داشته باشد و...
مشاوره از زمره خدماتي است كه به نسبت گسترش اجتماع و تحولات تكنولوژي، ضرورت يافته و همه روزه به متقاضيان آن اضافه مي شود. خدمات مشاوره اي نيز به نسبت اين گسترش و تحول مي بايست از تنوع و فراگيري بيشتري برخوردار شده و براساس اصل مشتري محوري در تجارت و مخاطب  محوري در تربيت براصل مراجع محوري تاكيد داشته باشد. اما آنچه كه در مشاوره از نوع اول كه مناسب ترين انواع مشاوره نيز هست مورد غفلت قرار مي گيرد، تبعيت آن از روش پزشكان است كه مشاور در جايي مشابه مطب مي نشيند و مراجع را مي پذيرد.
اين روش( ضمن مزاياي آن) به لحاظ اينكه حل يك مشكل و درمان يك مسئله چندين برابر يك ويزيت از يك بيمار به طول مي انجامد، پاسخگوي نيازهاي مشاور ه اي جامعه نيست.
از سوي ديگر مراجعه افراد براي اين منظور به جا افتادگي مراجعه او براي يك بيمار جسمي نيست، لذا مشاهده مي شود باوجود نياز روز افزون به مشاور و مشاوره، استقبال از اين مراكز با مشكلاتي روبه رو است. براي مثال يك پزشك به طور متوسط 4بيمار را در يك ساعت ويزيت مي كند ولي يك مشاور حداقل يك ساعت براي ويزيت يك نفر وقت لازم دارد. همين مسئله هزينه داشتن يك دفتر وكلينيك مشاوره را با عدم توجيه اقتصادي روبه رو مي سازد.
وي در ادامه مي افزايد: از سوي ديگر خدمات مشاوره دراكثر موارد نيازمند ابزار و وسائل مشابه پزشكان نيست كه الزامي در داشتن يك مكان خاص باشد، از اين رو در راستاي توسعه و تنوع خدمات مشاوره اي طرح مشاوره امداد مي تواند پاسخگوي طيفي از نيازهاي مشاوره اي باشد. وي تاكيد مي كند: مشاوره امداد فارغ از كليشه هاي نوبت گرفتن، انتظار، اتلاف وقت در رفت و آمد و صرف هزينه بابت دفتر، منشي و... در هر مكاني كه مراجع نياز داشته باشد به انجام وظيفه مي پردازد.
در اين طرح علاوه بر موارد عادي به فوريت هاي مشاوره اي كه گاه عواقب عدم توجه به آن كمتر از فوريت هاي پزشكي نيست، مي پردازد. همچنين مشاوره امداد با حضور در محل زندگي و كار مراجع امكان بيشتري براي شناخت محيط او مي يابد و كمك موثري در رفع مشكل او خواهد كرد. وي در پايان اظهار مي كند: اين طرح با هماهنگي سازما هاي ذي ربط مي تواند با به كارگيري بسياري از مشاوران كه قدرت داير كردن دفتر و كلينيك را ندارند، از فرصت هاي آنها بيشترين استفاده را داشته باشد.

به مناسبت روز جهاني بيابان زدايي
تثبيت  شن هاي روان
آناهيتا دروديان - روز جهاني بيابان زدايي هر سال در 17 ژوئن يا به عبارتي 27 خرداد در سراسر جهان برگزار مي شود. شعار امسال اين روز زن و بيابان زدايي است. افزايش آگاهي و جلب توجه عمومي نسبت به پديده بيابان زايي و كمك در جهت رفع آن از جمله اهداف اصلي برگزار كنندگان است.
در ايران نيز هر سال برنامه اي به مناسبت اين روز توسط سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيز داري كشور برگزار مي شد ولي امسال نه از تبليغات براي اين روز خبري بود و نه از برنامه و سمينار. چون روز جهاني بيابان زدايي با رويداد ديگري در ايران مصادف شده است؛ انتخابات رياست جمهوري. ديگر همه كانال هاي خبري و تبليغات فقط به معرفي كانديداها اختصاص دارند و جايي براي بيان مشكلات بيابان زايي و بيابان زدايي نيست.
مسئولين سازمان مذكور ابتدا در صدد بودند كه اين برنامه را امسال هم اجرا كنند اما سرانجام تصميم گرفتند كه بزرگداشت روز جهاني بيابان زدايي در سايه انتخابات محو و حتي كمرنگ تر از قبل باشد.
زنان ايراني بي نصيب
در سراسر جهان زنان، بسياري از فعاليت هاي اين روز را برعهده گرفتند ولي متاسفانه اين فرصت نصيب زنان ايراني نشد!
مهندس كريمي، يكي از اعضاي كميته ملي بيابان زدايي در سازمان حفاظت محيط زيست در اين باره مي گويد: معمولا سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري كشور در يكي از استان هايي كه بيابان دارد مراسمي برگزار مي كند، افراد ملي و بين المللي دعوت مي شوند و اين سازمان از عملكرد يك ساله خودش در اين زمينه سخن مي گويد، اما من اين روش را نمي پسندم. اجرا خوب نيست و بايد بيشتر در جهت آگاه سازي و تنوير افكار عمومي باشد. حتي به نظر من اگر مسئوليت به GO ها واگذار شود و عموم مردم، دانشگاهيان و متخصصان دعوت شوند، به مراتب بهتر از دعوت مسئولان است. نمايش فيلم از تجارب كشورهاي ديگر، آشناسازي مردم با محصولات بياباني، گياهان و جانوران اين منطقه نقش موثرتري خواهد داشت. صرف اينكه سمينار بگذاريم، حداقل كاري است كه مي توانيم انجام دهيم.
علل و عواقب بيابان زايي
فردي را فرض كنيد كه ساليان سال از باغش محصول فراوان برداشت مي كرده. به تدريج خاك، حاصلخيزي خودش را از دست داده و فرد مذكور هم از برداشت محصول خوب و مرغوب نااميد و زمينش را به اميد خدا رها مي كند تا شايد شغل ديگري برگزيند. يكي از عوامل بيابان زايي همين است؛ رها كردن زمين. از علل ديگر مي توان به وجود دام بيش از ظرفيت مراتع، كاهش پوشش گياهي اراضي، تغيير غير اصولي كاربري  زمين ها و مواردي از اين قبيل اشاره كرد.پيامدهاي بيابان زايي هم عبارتند از: ايجاد طوفان هاي شن، كاهش حاصلخيزي خاك ها، سيل خيز شدن منطقه، فقر، مهاجرت، بيكاري و ... . اين عواقب باعث شد كه مسئله بيابان زايي اهميت پيدا كند. بويژه اينكه پيامدهاي ناشي از اين پديده فقط مختص يك كشور نيست، بلكه به مناطق و كشورهاي همسايه هم آسيب مي رساند. مثال اين قضيه هم طوفان هاي شني است كه از ايران وارد پاكستان و افغانستان هم مي شوند.
بنابراين توافقنامه اي تحت عنوان كنوانسيون بيابان زدايي براي مبارزه با بيابان زايي، بين كشورها شكل گرفت و منشا روز جهاني بيابان زدايي هم روزي است كه اين كنوانسيون منعقد شد؛ 17 ژوئن 1994.
در ايران نيز فعاليت هاي گسترده اي براي بيابان زدايي انجام مي شود. اغلب اين اعمال گرانقيمت و هزينه بر هستند و بيشتر، تثبيت شن هاي روان و گسترش فضاي سبز را در برمي گيرند. با اين وجود هنوز هم سالانه مناطق وسيعي از كشور به بيابان تبديل مي شوند.
تراژدي هاي بيابان هاي ايران
با افزايش جمعيت، شهرها ديگر جايي براي اسكان مردم ندارند. در نتيجه عده اي بيابان ها را براي سكونت در نظر مي گيرند. البته چون در ايران عامل محدود كننده جمعيت در بيابان كه آب است، از طريق رشته كوه هاي زاگرس تامين مي شود. مهندس كريمي در اين باره مي گويد: ما هنوز كاركردهاي متعدد بيابان را نمي شناسيم و كارشناسانه برخورد نمي كنيم. با آوردن آب در بيابان فقط فشار زيادي به اين منطقه وارد مي كنيم بدون اينكه عواقبش را بدانيم. ما بهترين آب هاي شرب را به كوير مي بريم تا با آن كشاورزي كنيم، آنهم در خاك شور و نامرغوب. اين عمل توسعه پايدار نيست. يا به زور به باغات پسته كرمان آب مي رسانيم. طرح ديگري وجود دارد كه در آن از كرمان تا ماهان را ويلاسازي كرده اند. چون فرضا خودمان اهل كرمان هستيم، نمي توانيم و نبايد به سبك شمال در آنجا باغچه و ويلا داشته باشيم.
همچنين به گفته وي مهمترين مشكل بيابان هاي كشور ما نداشتن آمايش سرزمين و برنامه جامع و بلند مدت براي بيابان هاست؛ برنامه  اي بر اساس توان طبيعي منطقه. اين است كه با فعاليت هاي انساني مخرب، يك اكوسيستم طبيعي را به همراه تمامي گونه هاي گياهي و جانوري نابود مي كنيم تا خودمان جانشين آنها شويم. از طرف ديگر با يكسري فعاليت ها به بيابان زايي مي پردازيم و مجددا سعي مي كنيم با بيابان زدايي مشكلات را حل كنيم. به هر حال برطرف كردن اين مشكلات نيازمند توجه و مديريت دقيق تر و بهتر در همه زمينه هاست.

نگاه
جوانان و تسهيلات مشكل آفرين
005001.jpg
الهام اناري - هر روز كه از پيدا كردن يك كار مناسب نااميد مي شود، آرزوهايش نيز برباد مي روند، هيچكدام از روياهايش به واقعيت تبديل نمي شود، با اين شرايط نه مي توان ازدواج كرد و نه حتي مي توان شغل مناسبي براي امرار معاش پيدا كرد. در آستانه انتخابات، هرروز يكي از نامزدهاي رياست جمهوري نداي حمايت از جوانان سر مي دهد و يك طرح تازه را در بوق وكرنا مي كند ، اما كي قرار است اين طرح ها به اجرا در بيايد و مهمترين مشكل جوانان كه چيزي جز امنيت اشتغال نيست حل شود، پرسشي كه سالهاست بي جواب مانده و هيچ يك از مسئولان پاسخگوي آن نيستند.
هر روز خبرهاي مختلفي مبني بر ساماندهي ازدواج، افزايش وام ازدواج، نگراني از بي ميلي و بي رغبتي جوانان به ازدواج را مي خوانيم و اينكه همه دست به دست هم داده اند تا مشكل بالا رفتن سن ازدواج را با اهداي وام يك ميليون توماني به جواني كه نه كاري دارد و نه منبع درآمدي حل كنند!
تمام اين وعده و وعيدها در حالي داده مي شود كه 9ميليون و 800هزار نفر جوان واجد شرايط اشتغال در كشور وجود دارد و براساس آخرين آمار سازمان مديريت و برنامه ريزي، نرخ بيكاري در سال گذشته به 25درصد رسيد. باوجود اينكه نرخ بيكاري جوانان به نرخ بيكاري كل كشور بايد۵‎/۱ برابر باشد، اما در شرايط فعلي اين نرخ بيش از 2برابر است و جالب توجه اينكه مسئولان به اين امر واقف هستند اما در سالهاي متمادي تنها به شعاردادن اكتفا كرده اند.
باوجود اينكه در حال حاضر نداشتن شغل مناسب مشكل ميليون ها پسرجوان در كشور است، اما در حال حاضر اين مشكل براي دختران جامعه حادتر شده است، به گونه اي كه نرخ بيكاري زنان در سال گذشته، 38درصد و براي مردان 23درصد بوده است.
سازمان ملي جوانان در گزارشي اعلام كرد كه با اجراي برنامه ساماندهي امور ازدواج جوانان، رشد ازدواج جوانان از 75/2 به 5/5 درصد افزايش خواهد يافت و شاهد كاهش طلاق در جامعه خواهيم بود و اين در حالي اتفاق مي افتد كه سالهاست مسئولان با عنوان برنامه هاي مختلف سعي در رشد نرخ ازدواج، استحكام نهاد خانواده و كاهش طلاق دارند، اما تاكنون نه تنها موفق عمل نكرده اند، بلكه شاهد وضعيت ناگوارتري در جامعه بوده ايم. همچنين مقرر شده با اجراي برنامه ساماندهي امور ازدواج جوانان، آگاهي هاي جوانان در خصوص ازدواج افزايش يابد اما آنچه كه ذهن را به خود مشغول مي كند، اين است كه آيا مشكل جوانان براي ازدواج تنها در نداشتن آگاهي خلاصه مي شود!
اينكه مسئولان اعلام مي كنند برنامه هاي مختلفي در خصوص آموزش جوانان در زمينه ازدواج دارند ، نشان دهنده صرف بودجه اي است كه قرار است اين بار همچون گذشته در راهي فرعي هزينه شود.
قسط هاي آخر ماه
در امر تسهيل ازدواج جوانان، بيشتر خدمات رفاهي براي جوانان در نظر گرفته شده است به گونه اي كه مقرر شده ميزان وام پرداختي به زوج هاي جوان از سوي بانك ها از 600هزارتومان به يك ميليون تومان افزايش يابد. اين در حالي است كه پرداخت قسط اين وام ها به مشكلات آنان مي افزايد، جواناني كه از امنيت شغلي لازم برخوردار نيستند و هيچ صاحبخانه اي هم حاضر نيست، خانه اش را به نصف قيمت بازار به يك زوج اجاره دهد. با اين اوصاف پرداخت وام يك ميليون توماني، كداميك از هزاران درد جوان را حل مي كند.
به نظر مي رسد كه دولت به جاي افزايش ناچيز وام كه براي جوانان فايده اي نخواهد داشت، بهتر است به فكر تامين امنيت شغلي براي آنان باشد، چرا كه سرمنشا بيشتر مشكلات جوانان به نبود شغل مناسب برمي گردد. جواني كه نه كار و نه مسكني براي زندگي دارند، چگونه با يك ميليون تومان وام مي تواند براي زندگي آينده برنامه ريزي كند؟ مسئولان بايد به جاي دادن وام، يكسري تسهيلات مانند خانه هاي استيجاري ارزان قيمت، شغل مناسب در اختيار جوانان بگذارند تا آنها با اتكا به توانايي هاي فردي و اطمينان از وضعيت شغلي و مسكن خود ازدواج كنند. گرچه جوانان زندگي در ايران را دوست دارند و به ميهن خود عشق مي ورزند، اما بي برنامگي دولتمردان براي تامين خواسته ها و نيازهاي اساسي و بحق آنان چون برخورداري از شغل و درآمد مناسب، مي تواند زمينه ساز بسياري از نااميدي ها و ادامه روند مهاجرت آنان از كشور باشد.

امروز
005070.jpg
شغل هاي موقتي
گذر نامزدهاي رياست جمهوري زياد به جوانان مي افتد، هنگامي كه برنامه ها و شعارهاي انتخاباتي خود را تنظيم مي كنند، وقتي براي اعلام و انتشار بيانيه به دنبال گوش شنوا مي گردند و از همه مهمتر اينكه جوانان در بسياري از شهرها يا خانواده ها گروه مرجع محسوب مي شوند، اما اين سكه روي ديگري نيز دارد. واقعيت آمارهايي كه اين كانديداها از بيكاري جوانان ارائه مي كنند، هنگامي بخوبي نمود پيدا مي كند كه جوانان به اميد كسب درآمدي هرچند جزئي يا سرگرمي به اين ستادها مراجعه مي كنند. جوانان كمرو و خجالتي كه تا به حال رنگ هيچ اداره اي را نديده اند، با قدم هايي مردد به ستاد هاي انتخاباتي پا مي گذارند و به اتاق هايي كه از كار كارمندانش سر در نمي آورند، سرك مي كشند. گاهي ميان جنب و جوش و رفت و آمد آدم هايي عجول كه به دنبال كاري مهم هستند، سردرگم مي مانند و مجبورند مدت طولاني تا خلوت شدن سر يكي از كاركنان ستاد انتخاباتي منتظر بمانند.
تصور اكثر جوانان از كار در اين ستادها پخش و چسباندن پوستر و بروشور در سطح شهر است؛ كاري كه بنا بر شنيده هايشان مزد اندكي هم دارد، اما كار ستادهاي انتخاباتي با جوانان به همين جا ختم نمي شود. جز ستادهاي اصلي و مركزي، اكثر ستادهاي فرعي را كه به تناوب در سطح شهرها يافت مي شوند و عنوان جوانان، دوستداران، مردمي و ... را يدك مي كشند، جوانان مي گردانند. از هماهنگي كارهاي اجرايي گرفته تا برگزاري كنسرت موسيقي و جمع آوري گروهي براي حمايت از يك كانديدا در مواقع مشخص. در اين تعاملات جوانان با ستادهاي انتخاباتي موارد جالبي هم يافت مي شود؛ پاسخ هايي از اين قبيل كه ما توانايي پرداخت مزد را نداريم و افراد بايد داوطلبانه كار كنند. شما اگر به دنبال كاري كه درآمد داشته باشيد مي گرديد بايد به ستاد فلان كانديدا مراجعه كنيد. اين كار در كوتاه مدت سود مادي ندارد، ولي در صورت برنده شدن كانديداي ما، قول مي دهيم كه شما را در فلان وزارتخانه استخدام كنيم. ... و اين پاسخ ها در همه موارد هم با جواب منفي از سوي جوانان مواجه نمي شود. كشيدن كار از گروه جواناني كه واقعا احتياج مالي دارند به اميد وعده هاي نامعلوم آينده چندان اخلاقي به نظر نمي رسد. استفاده ابزاري از جوانان و نيازهاي آنها از سوي كانديداهايي با شعارهاي آرماني زيبا چندان پسنديده نيست. از همين روزهاي پيش از شروع كه درهاي باغ سبزشان همه جا خودنمايي مي كند، تفاوت جوانان فقير و پولدار مشخص است. جوانان فقير به اميد استخدام بايد مجاني كار كنند و جوانان پولدار فقط به خاطر داشتن يك خودرو و چرخيدن در خيابان هاي تهران، با خودرويي كه نام و پوستر كانديداها را نمايش مي دهد، مبالغ نامعلومي پول دريافت مي كنند.
حضور قدرتمند سياسي زنان در دهه آينده
دهه آينده دهه مديريتي زنان است و گروه هاي سياسي چه بخواهند و چه نخواهند بايد حضور زنان را در صحنه سياسي جامعه بپذيرند. صديقه قنادي، رئيس مجمع بانوان عضو شوراهاي اسلامي كشور با تاكيد بر مطلب فوق افزود: در صورت استفاده رئيس جمهوري آينده از مديريت زنان، كارنامه نهمين رئيس جمهوري متفاوت تر و درخشان تر خواهد بود. قنادي در ادامه گفت:  گروه هاي مختلف سياسي زماني كه وارد عرصه مي شوند شعارهاي زيادي مي دهند و سهم 24 درصدي براي مديريت زنان قائل مي شوند، درحالي كه در عمل تنها 2 درصد مديريت به زنان اختصاص مي يابد. رئيس مجمع بانوان عضو شوراي اسلامي كشور با بيان اينكه 70 درصد گروه هاي علمي كشور را زنان تشكيل مي دهند، گفت:  با اين حال سهم زنان در بخش سياستگذاري بسيار اندك بوده و در حد پايين قرار دارد. زنان زياده خواه نيستند، بلكه پيگير حقي كه خداوند و قانون اساسي براي آنها قائل شده، هستند.

جوابيه
هواپيما نقص فني داشت
در پاسخ به مطلب مندرج در روزنامه همشهري (ايرانشهر) مورخ 20/2/84 تحت عنوان پرواز را به خاطر بسپار ، پاسخي به شرح زير به روزنامه ارسال شده است:
خلبان هواپيماي ايرباس 300 كه طبق برنامه قرار بود پرواز 444 تبريز به تهران را در روز نهم ارديبهشت ماه سال جاري انجام دهد، بعد از سوار شدن مسافران، متوجه نقص فني هواپيما (چسبندگي ترمزها) مي شود. با اعلام نقص فني به متخصصان حاضر در شعبه، به رغم تلاش هاي بسيار، نقص فني برطرف نشده و لذا به هواپيما اجازه پرواز داده نشد. در همين راستا، بلافاصله از تهران تقاضاي هواپيماي جايگزين مي شود كه پرواز جايگزين، همان شب براي انتقال مسافران انجام مي شود و تا زمان سوار شدن دو نوبت از مسافران پذيرايي به عمل مي آيد.
با نشستن پرواز جايگزين، مسافران براي اين پرواز پذيرش مي شوند و با توجه به ظرفيت هواپيماي قبلي كه گنجايش 280 مسافر را داشته و هواپيماي جايگزين (ايرباس 312) كه تنها مي توانسته 217 مسافر را جابه جا كند، شماري از مسافران بليت خود را باطل مي كنند، براي اين عده در هتل پارس اين شهر اتاق رزرو مي شود. صبح روز بعد با انتقال مسافران از هتل به فرودگاه، شماري از آنان با رضايت خود با پرواز ساعت 7 بامداد به تهران عزيمت مي كنند و عده ديگر نيز بنا به خواست خود در هتل استراحت كرده و با پرواز ظهر به تهران باز مي گردند.
گفتني است از آنجايي كه حفظ ضريب ايمني پرواز در هما از اصول اوليه است، لذا در بعضي مواقع به منظور پيشگيري از خطرات احتمالي، پرواز هواپيما پس از تعميرات لازم انجام مي شود.
مدير كل روابط عمومي

تهرانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |