پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۲۴
در شهرهاي كوچك و بزرگ جهان چه مي گذرد؟
داستان دو شهردار موفق
005034.jpg
شهردار موكس ( سمت چپ ) در روز بدون خودرو
ترجمه: آرمين هدايتي
پنالوسا مي گويد: ما هر يكشنبه حدود 120 كيلومتر از خيابان هاي اصلي شهر را مي بنديم. بااين روش افراد زيادي ترغيب مي شوند كه براي دويدن، پياده روي، دوچرخه سواري و ديدن مناظر شهر، به بيرون از خانه بيايند
اين داستان روايتي است از بوگوتا : داستاني باورنكردني از پايتخت كلمبيا، جايي كه بر خلاف گذشته هر كس از زندگي در آن لذت مي برد.
ما بايد شهري براي خودمان، بچه هايمان و آينده شان مي ساختيم، نه شهري براي تجارت و تردد خودروها و به جاي گسترش و توسعه بزرگراه ها، بايد فكري براي كم كردن تعداد اتومبيل ها مي كرديم، مي بايست به فكر ساخت پياده روهايي عريض بوديم كه عابران در آن احساس راحتي كنند. مي بايست پارك و كتابخانه مي ساختيم، محل هايي مخصوص دوچرخه سواري مي ساختيم، بايد از زياد شدن تابلوهاي تبليغاتي جلوگيري مي كرديم و به جاي آنها درخت مي كاشتيم. تمامي اين مسائل يك هدف مشترك را دنبال مي كرد: شادي و خوشحالي شهروندان.
اين سخنان را انريكه پنالوسا شهردار سابق بوگوتا در اندونزي ايراد كرد. بله، اين بوگوتا همان شهري است كه شما سابقا به علت كشت و كشتار و آدم ربايي از سفر كردن به آن خودداري مي كرديد، شهري كه 38 سال جنگ داخلي را به خود ديده؛شهري با وضع سياسي نابسامان،  ترافيك فلج كننده و آلودگي بي حد و حصر.
ولي همان بوگوتا در حال حاضر با جمعيتي حدود 8 ميليون نفر، طي 10 سال اخير تحت مديريت دو شهردار استثنايي، نماد توسعه و پيشرفت شهري شده است.
موكس شهردار اسبق بوگوتا و استاد سابق دانشگاه در رشته رياضيات است. وي كه از سال 1995 تا 1998 به عنوان شهردار اين شهر مشغول فعاليت بود، به دليل اتخاذ تصميمات عجيب و غيرمعمول براي پيشبرد اهدافش زبانزد خاص و عام بود. به طور مثال او براي نشان دادن رفتار صحيح و بالا بردن فرهنگ اجتماعي شهروندان از افرادي استفاده مي كرد كه اين مسائل را به شكل پانتوميم در سطح شهر اجرا مي كردند.
پس از موكس از سال 1998 تا 2001 پنالوسا به عنوان شهردار برگزيده شد. اوموفق به طراحي سيستم جديد اتوبوسراني در اين شهر شد و همچنين با ايجاد سيستم گسترده محل هاي استفاده از دوچرخه، حسادت بسياري از همسايگان اين شهر را برانگيخت.
ايستادگي در برابر مشكلات و سختي ها
براي درك اينكه اداره امور در پايتخت كلمبيا چقدر سخت و غيرمعمول است مي توان به چند نكته در مورد اين كشور اشاره كرد: نرخ بيكاري در اين كشور 20 درصد است و مردم بسيار فقير هستند (حدود 55 درصد از مردم اين كشور زير خط فقر زندگي مي كنند).
كم شدن ميزان صادرات (اگر مسئله قاچاق مواد مخدر را كنار بگذاريم) و همچنين ناپايداري سياسي از ديگر معضلات اين كشور است.
همچنين از ديگر مشكلات كلمبيا مي توان به جنگل زدايي، استفاده بيش از حد از مواد آفت كش و آلودگي هوا بخصوص در پايتخت اشاره كرد.
گذشته از اين مسائل، شرايط كلي حاكم بر كشورهاي آمريكاي لاتين قابل تامل است. شهرسازي در حال گسترش كه پايه و اساس درستي ندارد و غالبا بدون برنامه ريزي انجام مي شود، باعث ازدياد زاغه نشينان شده است. اكثر اين مناطق از وجود امكانات اوليه زندگي بي بهره هستند و مردم از نداشتن سيستم فاضلاب كارآمد، آلودگي آبهاي زيرزميني و كمبود آب آشاميدني دررنجند. معضل آلودگي هوا كه منشا اصلي آن استفاده از بنزين حاوي سرب و نيز دود كارخانه ها است نه تنها اين منطقه را تهديد مي كند، بلكه بسياري از شهرهاي همجوار نيز از اين مسئله رنج مي برند. به طور مثال مي توان به شهرهاي مكزيكوسيتي، سانتياگو و سائوپائولو اشاره كرد كه بيشترين مقدار آلاينده ها را دارند.
اين تنها گوشه اي از اوضاع نابساماني بود كه موكس و پنالوسا در آن به شهرت رسيد. پنالوسا پيشرفت خود در زمينه كار و فعاليت امور شهري را مديون پدرش است؛ شخصي كه زماني عضو شوراي شهر بوگوتا و همچنين كارشناس سازمان ملل در امور مسكن بود. زماني كه پنالوسا زمام امور را به عنوان شهردار در دست گرفت، انقلابي در زمينه حمل و نقل شهري به وجود آورد. وي به نوعي با اتومبيل به جنگ برخاست و به اين وسيله توانست ترافيك را در ساعات اوج تا 40 درصد كاهش دهد. او همچنين توانست شوراي شهر را متقاعد كند كه روي سوخت خودروها ماليات بيشتري وضع شود. به اين ترتيب او موفق شد درآمد حاصل از اين امر را خرج سيستم اتوبوسراني كند كه در حال حاضر روزانه 500 هزار شهروند را در بوگوتا جابه جا مي كند.
پنالوسا مي گويد: ما هر يكشنبه حدود 120 كيلومتر از خيابان هاي اصلي شهر را مي بنديم. بااين روش افراد زيادي ترغيب مي شوند كه براي دويدن، پياده روي، دوچرخه سواري و ديدن مناظر شهر، به بيرون از خانه بيايند. همچنين در ايام كريسمس اين خيابان ها را به مدت يك روز كامل مي بنديم. اين مسئله موجب مي شود حدود 3 ميليون نفر براي ديدن شهر غرق در نور و چراغ هاي كريسمس به خيابان ها بيايند.
اگر بخواهيم از ديگر راهكارهاي موكس براي بهبود وضعيت شهر بگوييم، مي توانيم به برنامه هاي تبليغاتي وي كه از تلويزيون پخش مي شد اشاره كنيم. او از مردم بوگوتا مي خواست تا به يكديگر عشق بورزند و يكديگر را دوست بدارند تا بدين وسيله روحيه همكاري را بين خود بالا ببرند.همچنين موكس موفق به اجراي طرحي شد كه خود از آن با عنوان شب زنان  ياد مي كند.
در اين طرح او از مردان مي خواست كه شب در خانه بمانند تا زنان بتوانند با راحتي كامل و بدون نگراني از وضعيت بچه هايشان و همين طور خطراتي كه آنان را در خيابان ها به هنگام شب تهديد مي كند، بيرون بيايند. در اولين نوبت اجراي اين طرح حدود 700 هزار نفر از زنان بوگوتا به خيابان ها آمدند و شادي خود را جشن گرفتند.
وي همچنين به بركنار كردن سريع نيروهاي پليس فاسد و غيرمسئول معروف بود.
راهكارهاي موكس براي دستيابي به اهدافش ممكن است احمقانه به نظر برسد، ولي بايد بدانيم كه نتيجه تمام اين روش ها كاملا مثبت بود و او را به سرعت به مهمترين هدفش كه بالا بردن فرهنگ شهرنشيني در نزد مردم بود، مي رساند.
به نوشته نيويورك تايمز، بوگوتا در حال حاضر از شهرهايي مانند كاراكاس ، ريودوژانيرو و نيز واشنگتن دي سي بسيار امن تر است.
پنالوسا موفق به دريافت جايزه ويژه استكهلم براي سختكوش ترين مديران شد؛ افتخاري كه به خاطر موفقيت در برگزاري روز بدون اتومبيل در بوگوتا نصيب خود كرد. پس از اين جريان،  توجه جامعه جهاني و سازمان ملل به سوي بوگوتا معطوف شد، به طوري كه سازمان ملل با همكاري موسساتي معتبر اقدام به برگزاري دوره هاي آموزشي كرده است كه هدف آنها آموزش شهرداران چندين شهر جهان به منظور آشنايي آنها با نحوه مديريت روز بدون اتومبيل است.
حدود 4 سال پيش پنالوسا درگزارشي اين طور گفت:  بوگوتا شهري بود كه ساكنانش از آن تنفر داشتند و هيچ گاه باور نمي كردند كه روزي اوضاع اين شهر بهتر شود. وي همچنين گفت: از زماني كه سيستم جديد اتوبوسراني در اين شهر به راه افتاد، بوگوتا روند پيشرفت و توسعه را در پيش گرفت و ديگر ساكنان اين شهر از كمبود فضا به علت ترافيك فشرده رنج نمي برند.
وي اضافه كرد: در حال حاضر شهروندان بوگوتا به شهر خود احساس تعلق خاطر دارند و خود را مسئول آينده و سرنوشت شهرشان مي دانند .

خون و خمپاره در كلاس هاي بغداد
005061.jpg
ترجمه: مريم افضلي - اين روزها قطع برق پي درپي و اغتشاش در محوطه دانشگاه هاي بغداد تمركز براي آمادگي در امتحان هاي پايان سال تحصيلي را مشكل كرده است.
هفته گذشته گارد امنيتي به كلاس ميس خليد و همكلاسي هايش كه در حال برگزاري امتحان نمايشنامه نويسي بودند، حمله كردند و با اشاره اسلحه هايشان دستور ترك كلاس را دادند. ماندن در كلاس امن نبود و دانشجويان فريادكنان از كلاس خارج شدند. بيرون از دانشگاه، مردم براي اعتراض به كشتن دانشجويي شيعه، تجمع كرده بودند. اين دانشجو به خاطر جشني كه براي استقرار حكومت جديد گرفته بود، كشته شد.يك دانشجوي 21 ساله رشته زبان فرانسه مي گويد: استاد مجبور شد امتحان را در دفتر خود برگزار كند.
رانندگي به سوي دانشگاه خطرناك است و حركت خودروها به كندي صورت مي گيرد، گاهي اوقات به دليل ايست هاي بازرسي متعدد در مسير براي يافتن بمب يا اسلحه، دانشجويان امكان شركت در كلاس را از دست مي دهند.در همين حال استادان، سر كلاس ها حضور پيدا نمي كنند. تعدادي از آنها پيش از موعد، خود را بازنشسته كرده يا كشور را ترك كرده اند. اين بحران ها و همچنين هدف قرار دادن يك دانشجوي شيعه، موجب شده تعدادي از استادان سني به علت ترس از انتقام فرار كنند.
خليد، دانشجوي رشته نمايشنامه نويسي مي گويد: اين وضع حتي از سرنگوني بغداد هم بدتر است. حتي استادان هم تهديد مي شوند.
اسام الراوي، رئيس هيات عملي دانشگاه اظهار مي دارد: طي دو سال گذشته حداقل 100 نفر از استادان دانشگاه ها ترور شده اند كه بيشتر اين كشتارها به دلايل سياسي يا فرقه گرايي بوده است. آنها استاداني شايسته و عاليرتبه از شيعه، سني، مسيحي و ترك بودند. اين ماه يك خمپاره به طور تصادفي به محوطه يكي از دانشگاه هاي بغداد اصابت كرد و چهار دانشجوي رشته مهندسي كشته شدند.بعد از فارغ التحصيل شدن، اميدي براي استخدام شدن وجود ندارد. نرخ بيكاري 18 درصد گزارش شده، اما اخيرا وزير جديد برنامه اعلام كرد، احتمالا رقم واقعي آن با در نظر گرفتن افرادي كه شغل مناسب با تحصيلات خود ندارند، به 50 درصد خواهد رسيد.شاتا سعدي كه اخيرا به رياست دانشكده امور تربيتي منصوب شده، سعي مي كند خوشبين باشد، اما مي گويد: همه ما خسته ايم. خسته از وضعيت و هرج و مرجي كه در آن هستيم. هنوز هم تدريس به بچه ها به آينده اي نزديك موكول مي شود، جاي اميد دارد. او ادامه مي دهد: اين نسل،  نسلي سوخته است.

افغان ها، از آلمان بيرون!
آزاده بابائي نژاد- روزنامه فرانكفورتر آلگمانيه چاپ آلمان، چندماه پيش گزارشي تحت عنوان بيكاري در آلمان بيداد مي كند منتشر و اعلام كرد: براساس آمارهاي رسمي وزارت كار و امور اجتماعي اين كشور،تعداد بيكاران آلماني به 5ميليون و 500هزارنفر بالغ شده كه اين ميزان ركوردي بي سابقه در آلمان محسوب مي شود. در آن گزارش از دولت گرهارد شرودر صدراعظم آلمان خواسته شده بود تا براي حل اين معضل، راهكارهاي اساسي اتخاذ كند. در همين راستا دولت آلمان رسما از اخراج شهروندان افغان ساكن اين كشور تا پايان سال جاري ميلادي خبر داد و اذعان كرد كه اين طرح در مراحل متعددي صورت خواهد گرفت. به رغم انتقادات انجمن ها و مجامع افغان از اين تصميم دولت آلمان، مقام هاي آلماني بر ضرورت اجراي اين طرح به منظور كاهش نرخ بيكاري پافشاري مي كنند.
گفتني است در حال حاضر بيش از 57 هزار افغان در آلمان سكونت دارند و دولت اين كشور به منظور تشويق افغان ها براي بازگشت به افغانستان، پاداش هزار يورويي به هر افغان اختصاص داده است. در اين ميان اتحاديه اروپا نيز به منظور حمايت از توسعه و آباداني افغانستان بودجه 3ميليون يورويي براي بازگشت متخصصان، استادان دانشگاه ها و تحصيلكردگان افغان به كشورشان تخصيص داده است.
طبق آخرين آمار كميسارياي عالي سازمان ملل در امور مهاجران، بيش از 3 ميليون افغان به عنوان مهاجر يا پناهجو در خارج از كشورشان به سر مي برند. مقصد اصلي همه آنها اروپا است. تمام اين افغان ها براي برخورداري از زندگي راحت و بدون جنگ و خونريزي و به اميد فرداي بهتر مجبور به ترك وطن شده اند. بسياري از آنها توسط قاچاقچيان انسان از طريق اتحاد جماهير شوروي سابق و در شرايط بسيار اسفناكي در حالي كه هفته ها يا ماه ها بدون آب و غذا مانده اند، به طرف كشورهاي اروپايي انتقال مي يابند و اگر خيلي خوش شانس باشند، نهايتا از مجارستان يا از طريق مرزهاي چك از آلمان سردر مي آورند. در آنجا براي مدتي در بازداشتگاه هاي مرزي و اردوگاه هاي مهاجران استراحت مي كنند و در نهايت تعداد كمي از آنها اگر واجد شرايط باشند به عنوان مهاجر پذيرفته مي شوند. اما متاسفانه بسياري از آنها در تلاشي طولاني و غيرقانوني براي رسيدن به كشورهاي غربي و به منظور داشتن زندگي آرام، به سادگي ناپديد مي شوند. سال گذشته ميلادي بيش از 5 هزار مهاجر افغان در مجارستان ناپديد شده اند و هيچ اخبار درستي از آنها در دست نيست. يكي از اين 5هزار نفر، جوان 16ساله اي به نام نجيب الله است كه پدرش تمام دارايي خود را فروخته و به قاچاقچيان انسان داده تا او را از افغانستان خارج كرده و به اروپا برسانند و در يكي از كشورهاي اروپايي كاري دست و پا كند تا خانواده شش نفري اش روزگار بگذرانند. او پسر باهوشي است و به رغم شرايط نابسامان در افغانستان توانسته ديپلم بگيرد و به زبان انگليسي صحبت كند. او سال گذشته به وسيله يكي از همين قاقچيان انسان به مجارستان آمده بود، اما ماه ها است كه اردوگاه پناهندگان را ترك كرده و هيچكس خبري از او ندارد. حتي خانواده اش نيز يكسال است كه با او صحبت نكرده اند. شايد نجيب الله در اين يكسال موفق شده باشد به طور غير قانوني به يكي ديگر از كشورهاي اروپايي برود، شايد هم طعمه قاچاقچيان انسان شده و اعضاي بدنش به فروش رفته باشد. هيچ كس از نجيب الله و 5 هزار افغان ناپديد شده در مجارستان اطلاعي ندارد.
نجيب الله در آخرين گفت وگوي خود با نيك تورپ گزارشگر بي.بي.سي، گفته بود: اگر به من اجازه دهند، كار مي كنم، درس مي خوانم. به خاطر كشورم كار خواهم كردم. در افغانستان از تولد تا مرگ بايد در جنگ به سر برد. همه، از كودكان گرفته تا سالخوردگان در جنگ به سر مي برند. مداد و كاغذ را نمي شناسند.
اگر به آنها مداد و كاغذ داده شود كار خواهند كرد. افغان ها نمي خواهند بجنگند، نه نمي خواهند بجنگند.

پيشخوان
005004.jpg
آركانزاس دموكرات گازت
روزنامه آركانزاس دموكرات گازت از طرح جديد بخشش بدهي هاي كشورهاي فقير خبر داده است. بر اساس طرحي كه انتظار مي رود در اجلاس رهبران گروه 8 رسما مورد تاييد قرار گيرد، صندوق بين المللي پول، بانك جهاني و صندوق توسعه آفريقا فورا تمام مطالبات خود را از 18 كشور فقير كه جمعا به 40 ميليارد دلار مي رسد، ناديده خواهند گرفت.
005007.jpg
لس آنجلس تايمز
روزنامه لس آنجلس تايمز، خبر و عكس اول خود را به موضوع شبه نظاميان القاعده در عراق و شيوه مواجهه با آنها اختصاص داده است. لازم به ذكر است كه طي روزهاي اخير ارتش آمريكا عمليات خود را عليه شبه نظاميان القاعده در خاك عراق شدت بخشيده است.
005016.jpg
چاينا ديلي
روزنامه چاينا ديلي، موضوع وقوع سيل مرگبار در اين كشور كه منجر به كشته شدن 89 دانشجو شد را به عنوان خبر و عكس اول خود برگزيده است. اين روزنامه خبر ديگر خود را به موضوع بيماري ايدز و طرح جديد دولت مركزي چين براي ريشه كن كردن ايدز در استان هاي اين كشور اختصاص داده است.
005067.jpg
ليبراسيون
ليبراسيون عكس روي جلد خود را به موضوع آزادسازي فلورانس اوبنا و حسين حانون السعدي پس از پنج ماه اسارت در بند گروگانگيران عراقي اختصاص داده است.
فلورانس اوبنا روز يكشنبه پس از آزادي به كشورش بازگشت، در حالي كه حسين حانون السعدي نزد خانواده اش در عراق ماند.

ذهن زيبا
آنكه مي خواهد روزي پريدن آموزد، نخست مي بايد ايستادن، راه رفتن، دويدن و بالارفتن آموزد. پرواز را با پرواز آغاز نمي كنند.
نيچه

هيچ شعري شاعر ندارد، هر خواننده شعري شاعر آن لحظه  شعر است.
پابلو نرودا

شما ممكن است بتوانيد گلي را زير پا لگدمال كنيد، اما محال است بتوانيد عطر آن را در فضا محو سازيد.
ولتر

نگاهت رنج عظيمي است، وقتي به يادم مي آورد كه چه چيزهاي فراواني را هنوز به تو نگفته ام.
آنتوان سنت اگزوپري

در بين تمامي مردم تنها عقل است كه به عدالت تقسيم شده، زيرا همه فكر مي كنند به اندازه كافي عاقلند.
رنه دكارت

شبكه
معمولا فيلم هاي سينمايي آخر هفته پرطرفدارترين برنامه هايي هستند كه از تلويزيون پخش مي شوند.
امشب گويا بالاخره قرار است فيلم پدرسالار ساخته برادران تاوياني از شبكه اول پخش شود. پس از چند هفته تاخير در پخش اين فيلم كه به دلايل مختلفي صورت گرفت، اين فيلم از برنامه سينما يك پخش خواهد شد.
فردا عصر نيز فيلم تلويزيوني مسافر از شبكه اول پخش مي شود. اين فيلم داستان شخصي به نام دكتر كامران است كه با ورود به ايران با ماجراهاي مختلفي روبه رو مي شود. او قصد دارد تا پس از درمان دوباره به كشور آمريكا برگردد، اما درگيري عاطفي او،  رفتن به حال وهواي دوران كودكي، فوت مادر و نيز يك عشق گمشده دختري كه در جست وجوي آن برمي آيد باعث مي شود تا از بازگشت به آمريكا صرفنظر كند و در ايران بماند.
خسرو شكيبايي، فرامرز صديقي، داريوش اسدزاده، رزيتا غفاري، هايده حائري، رضا سعيدي و سيامك اطلسي بازيگران فيلم تلويزيوني مسافر هستند، اما فردا نيز فيلم حق السكوت ساخته آلفرد هيچكاك از برنامه سينما 4 پخش خواهد شد.
داستان اين فيلم درباره آليس روايت دختر يك مغزه دار معمولي است كه در شهر لندن زندگي مي كند. فرانك وبر پليس اسكاتلنديارد است و قرار است اين دو بزودي با يكديگر ازدواج كنند، اما وبر بيشتر از زندگي خانوادگي به شغل و حرفه خود اهميت مي دهد. همين مسئله باعث آزردگي خاطر آليس است و باعث مي شود تا وي جذب جواني شود كه كار نقاشي مي كند. او به دعوت مرد جوان به استوديوي كار او مي رود. آليس به دليل سوءنظر جوان به وي، به شكلي غيرارادي او را به قتل مي رساند و از صحنه جنايت مي گريزد. فرانك مامور تحقيق درباره مرد جوان مي شود و با پيدا كردن دستكش آليس مطمئن مي شود كه او قاتل است، اما وي اين موضوع را به اداره پليس اطلاع نمي دهد. در شرايطي كه فرانك سعي دارد موضوع را با آليس در ميان بگذارد،  هر دو متوجه مي شوند كه مرد غريبه اي (كه او هم موضوع را مي داند) قصد اخاذي از آنها را دارد، اما اين مرد از افراد سابقه دار است و آليس تصميم مي گيرد با حضور در اداره پليس، واقعيت ماجرا را توضيح دهد.

در فرهنگسراها
كلاس هاي آموزشي
فرهنگسراي سالمند روزهاي پركاري را پشت سر مي گذارد.
از جمله اين اقدامات مي توان به آموزش كمك هاي اوليه به روشندلان، تشكيل اولين گروه كر سالمندان و آموزش طراحي اشاره كرد.
امروزه باتوجه به ضرورت آشنايي با مهارت هاي مرتبط با كمك هاي اوليه، نابينايان نيز همچون ساير اقشار جامعه مي توانند به مهارت هاي كمك هاي اوليه تجهيز شوند.
در كانون نابينايان فرهنگسراي سالمند(مهرگان) روشندلان با مسائلي همچون علل مصدوميت، خفگي، اندازه گيري فشار خون، انواع شكستگي ها، خونريزي هاي داخلي و خارجي، آموزش CPR، غش، شوك، انواع پانسمان و... آشنا مي شوند.
آموزش كمك هاي اوليه به نابينايان با هدف بالابردن سطح آگاهي هاي نابينايان در مواجهه با فرد مصدوم، پيشگيري از صدمات غير مترقبه و افزايش ايمني بيشتر براي نابينايان سه شنبه هاي هر هفته از ساعت 17تا۱۹ برگزار مي شود.
همچنين اولين گروه كر سالمندان در فرهنگسراي سالمند فعاليت خود را آغازكرده است.
گروه كر سالمندان در زمينه اجراي آثار و جمع خواني توسط سالمندان، توليد آثار موسيقي و اجراي برنامه هاي صحنه اي فعاليت مي كند. در اين گروه كه ويژه افراد بالاي 50سال است، آموزش  هاي مختلفي شامل نت شناسي، فن بيان، تكنيك آواز گروهي و نحوه صحيح نفس گيري و روش كاربرد آن در موسيقي داده مي شود.
كلاس هاي آموزشي اين گروه با هدف ايجاد بستر مناسب جهت فعاليت هاي هنري سالمندان و ارائه توانمندي هاي آنان در زمينه موسيقي هر هفته روزهاي چهارشنبه برگزار مي شود و حضور افراد بالاي 50سال در اين گروه آزاد است.
در ديگر برنامه واحد آموزش، فرهنگسراي سالمند اقدام به برگزاري دوره هاي آموزش طراحي ويژه نوجوانان ، جوانان و بزرگسالان كرده است.
دراين دوره هنرجويان ابتدا با اصول اوليه طراحي اجسام، اشيا و طبيعت و سپس آناتومي انسان آشنا مي شوند.
براي شركت در تمامي كلاس هاي مذكور مي تـوانيد به خيابان 17شهريور، خيابان خشكبارچي، پارك خيام سري بزنيد يا با شماره تلفن هاي 9-3358688 تماس بگيريد.

جهانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |