شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۴
ناجي بارسلونا
لاله سياه كاتالان ها
ترجمه : مريم دري منش
002529.jpg
002532.jpg
ارزش هاي او چندان كمتر از يوهان كرايف، اسطوره فوتبال هلند نيست. كسي كه در سرنوشت وي در دنياي فوتبال سهم بسزايي داشته است. سال ۱۹۸۷ كرايف به عنوان مربي در آژاكس آمستردام فعاليت مي كرد و بازيكنان منحصر به فردي در اختيار داشت كه از آن جمله مي توان به فرانك ريكارد با آن موهاي جالبش اشاره كرد. ريكارد پس از پيوستن هم تيمي اش ماركو فان باستن به آ.ث.ميلان سعي كرد مسئوليت بيشتري را در آژاكس بر عهده گرفته و نقش رهبري تيم را ايفا كند. مربي تيم در بسياري مواقع عنوان كرده بود كه ريكارد تا پيدا نشدن جانشيني مناسب بايد در آنجا بماند، اما وي در ۲۵ سپتامبر با عصبانيت زمين تمرين را ترك كرد چون ديگر نمي توانست توقعات مربيان را تحمل كند. ريكارد پس از رفتن به اسپورتينگ ليسبون(كه هرگز براي آن بازي نكرد) و زاراگوسا، در سال ۱۹۸۸ مثل فان باستن و رودگوليت به ميلان پيوست. در آنجا اين مثلث طلايي هلندي كليدهاي اصلي صعود لمباردها در رقابت هاي اروپايي بودند. فرانك ريكارد تبديل به يكي از بهترين بازيكنان همه كاره دنيا شد، گرچه تيترهاي مطبوعات بيشتر متوجه باره سي، گوليت و فان باستن بود.
ريكارد هميشه بازيكني آرام و معقول بود كه هيچ گاه خود را در معرض نمايش قرار نمي داد. به همين علت هم وقتي در جام جهاني ۱۹۹۰ در ديدار مقابل آلمان به صورت رودي فولر آب د هان انداخت، كساني كه او را مي شناختند بسيار متعجب شده و نمي توانستند آن را باور كنند. در سال ۱۹۹۵ زماني كه دوباره براي آژاكس بازي مي كرد از دنياي فوتبال به عنوان بازيكن خداحافظي كرد. وي با آژاكس در ديدار فينال ليگ قهرمانان بر باشگاه  سابقش ميلان ۱ بر صفر پيروز شد. پس از آن به طور كلي صحنه فوتبال را وداع گفت و وارد دنياي مد شد. اما ويروس فوتبال رهايش نكرد.
در سال ۱۹۹۷ به عنوان كمك مربي تيم ملي هلند همكاري با گاس هيدينگ را آغاز كرد. يك سال پس از آن نيز خود جانشين وي شد.
اما در مسابقات يورو ۲۰۰۰ در وطن خود نتوانست توفيقي بيابد. هلند در مرحله نيمه نهايي در مقابل ايتاليا با از دست دادن پنج پنالتي شكست را پذيرا شد و ريكارد جاه طلب تمام عواقب شكست را پذيرفت و با وجود اين كه هيچ انتقادي متوجه وي نبود از سمت خود استعفا داد.
دو سال بعد بزرگترين سرخوردگي وي در دوران مربيگري اش رقم خورد و در اسپارتا روتردام نتوانست از سقوط اين تيم پس از ۸۸ سال به دسته پايين تر جلوگيري كند. پس از اين ناكامي عظيم باز هم يوهان كرايف وارد عمل شد. او كه مشاور خوان لاپورتا رئيس باشگاه بارسلونا بود، ريكارد را كه يك بار از آژاكس فراري داده بود به عنوان مربي به اين باشگاه پيشنهاد داد.
فرانك ريكارد نيز پاسخ اعتماد آنها را به خوبي داد و موفق شد بارسلونا را پس از چندين سال دوباره به قله فوتبال اسپانيا و قهرماني لاليگا برساند.
پس از قهرماني در ليگ اسپانيا خبرنگار مجله كيكر با وي گفت وگويي كرده است كه مي خوانيد:
*آقاي ريكارد كسب كدام عنوان بيشتر مورد علاقه شما بود: قهرماني ليگ اسپانيا و يا ليگ قهرمانان باشگاه هاي اروپا؟
- نمي توان يكي را انتخاب كرد، هر چه باشد بارسلونا در پنج، شش سال اخير هيچ عنوان بزرگي را كسب نكرده بود. بنابر اين به دست آوردن يك قهرماني باعث خوشحالي ما مي شد و فرقي هم نمي كرد كه در چه مسابقاتي باشد. قهرماني اسپانيا پاداش كار خوب در تمام فصل مي باشد. اما در مقايسه با ليگ كشوري، رقابت در جام اروپا شرايط كاملاً متفاوتي دارد. در ليگ اروپايي همه بازي ها مهم و هر كدام اهميت و ارزش يك فينال را دارد. مثل بخت آزمايي است، يك ضربه ايستگاهي مي تواند باعث صعود و يا حذف تيم شود.
*نظرتان در مورد تيم چلسي كه در مرحله يك هشتم نهايي به مصاف آنها رفتيد چه مي باشد؟
- چلسي يك فصل بزرگ با نتايجي مثبت و تأثير گذار را پشت سر گذاشته است. حداقل آنها قهرمان ليگ برتر انگليس مي باشند.
* و همتايتان در اين تيم ،خوزه مورينيو را چگونه مي بينيد؟
- قبل از ديدار رفت ليگ قهرمانان، او را نمي شناختم. اما مسلماً او يكي از پديده هاي بزرگ مربيگري در سالهاي اخير است. تيم  هاي تحت رهبري او عناوين زيادي را به دست آورده اند، نتايج خود نشانگر و بيان كننده كار تيم و مربي مي باشند.
* اول مربي تيم ملي هلند و سپس مربي بارسلون شديد. آيا شما مردي براي انجام كارهاي بزرگ هستيد؟
- قضيه اين گونه نيست. ابتدا در جام جهاني ۱۹۹۸ در فرانسه كمك گاس هيدينگ مربي تيم ملي هلند بودم، پس از آن مربي اسپارتا روتردام شدم. مسلماً اسپارتا از تيم هاي بزرگ و تراز اول هلند نيست. با اين وجود هر كدام از اين وظايف براي من وظيفه اي بزرگ است. فرقي هم نمي كند كه در چه سطحي باشد. هميشه با بازيكناني متفاوت با شخصيت هاي مختلف سر و كار داريم. بايد كاملاً تسليم شرايط كاري موجود بود، چه اين شرايط مربوط به اسپارتا، بارسلونا و يا تيم ملي باشد.
* آيا تفاوت زيادي بين كار مربي در يك تيم ملي و در يك تيم باشگاهي مي بينيد؟
- تفاوتش در اين است كه به عنوان مربي تيم ملي فقط در تورنمنت هاي بزرگ به مدت يك ماه مي توان هر روز با بازيكنان كار كرد. وقتي مثلاً مسابقات انتخابي در كار باشد، شرايط طور ديگري مي شود. در اين گونه موارد روز اول را مي توان فقط به تمرينات سبك پرداخت. روز دوم بازي انجام مي شود و روز سوم هم بازيكنان از يكديگر خداحافظي كرده و به باشگاه هايشان ملحق مي شوند. اين جريان باعث دلسردي مي شود. اما وقتي يك مربي اين وظيفه را به عهده مي گيرد، تمام شرايط اين كار را مي داند و آن را قبول مي كند.
* به عنوان مربي تيم ملي در حين انجام بازي ها چه كار مي كرديد؟
- زماني كه مربي تيم ملي بودم، تيم را براي مسابقات يورو ۲۰۰۰ در بلژيك و هلند آماده مي كردم. از آنجايي كه از قبل براي اين مسابقات انتخاب شده بوديم و بازي مقدماتي نداشتيم، يك سري بازي هاي تداركاتي داشتيم. بنابر اين با بازيكناني كه در خارج بازي مي كردند در محل باشگاهشان ملاقات مي كردم و با باشگاه هايشان صحبت مي كردم. كار اصلي من برقراري ارتباط و ايجاد انگيزه بود.
* از اين كه ستاره هاي تيم تان(بارسلونا)، براي انجام بازي هاي ملي دوستانه متفرق مي شوند عصباني مي شويد؟
- خود بازي ها كمتر مرا آزار مي دهند. فرقي نمي كند كه بازي انجام شود و يا فقط تمرين كنند. بازيكنان حرفه اي بيشتر ترجيح مي دهند كه بازي كنند. خود من هم وقتي بازيكن بودم همين احساس را داشتم. ولي ما چند بازيكن هم از آمريكاي جنوبي در اختيار داريم. آنها بايد به سمت كشورشان پرواز كنند، برزيلي ها يك ديدار دوستانه در هنگ گنگ انجام دادند و صبح خيلي زود روز پنجشنبه هم برگشتند، بسيار خسته بودند و بايد با اختلاف ساعت بين كشورها نيز خود را هماهنگ مي كردند. آن وقت روز جمعه فقط يك روز فرصت بود تا قبل از يك بازي سنگين در روز شنبه با هم تمرين كنند. ما هم سعي مي كرديم در آن يك جلسه تمرين از كارهاي آموزشي بپرهيزيم تا بازيكنان مجبور شوند فقط روي بازي اصلي تمركز كنند. فصل گذشته در يك بازي ليگ كه پس از روز انجام يك بازي ملي بود شكست خورديم چون ده يا يازده بازيكن ما آن هفته در راه بودند.
* حالا چرا اين همه بازيكن از آمريكاي جنوبي داريد؟
- وقتي من كارم را در بارسلونا شروع كردم رونالدينيو، ماركز، موتا، ساويولا و بقيه بازيكنان در آنجا حضور داشتند. اگر دنبال بازيكنان جديدي باشيم، بايد بازيكناني باشند كه كارايي هاي ديگري داشته و انتظارات ديگري را برآورده كنند. اولويت با بازيكناني است كه به كار ما بيايند و قابل ترانسفر شدن باشند. البته من در اين مورد كه اكثر بازيكنان ما از آمريكاي جنوبي آمده اند مسئول نيستم.
* خود شما هم كه در زمستان ماكسي لوپز آرژانتيني را به خدمت گرفتيد؟
- گرچه او قبلاً در همه تيم هاي رده جوانان بازي كرده اما الان ملي پوش نيست. پس از مصدوميت طولاني مدت هنريك لارسن بايد دست به كار مي شديم و به خاطر بازي هاي متعددي كه پيش رو داشتيم تصميم گرفتيم يك مهاجم به جمع مان اضافه كنيم. مسئولين تيم با محدوديت زماني موجود و فشار ناشي از آن با جستجو در دور و اطراف، بالاخره راه حل را در استخدام اين آرژانتيني ديدند.
* آيا موقعيت بازيكنان حرفه اي خارجي زماني كه در پايان دهه ۸۰ در ميلان بوديد با امروز تفاوت داشت؟
- بله متفاوت بود. محدوديت تعداد بازيكنان خارجي، مانع از اين مي شد كه بازيكنان زيادي به تيم هاي خارج بروند. به علاوه بين ميلان و هلند فقط دو ساعت فاصله است، به اندازه پرش يك گربه. الان پرواز هاي بين  قاره اي با اختلاف ساعت هاي زياد وجود دارد.
* چگونه با تعداد زيادي فوق  ستاره كار مي كنيد؟
- مسلماً هر بازيكن خصوصياتي متفاوت از بقيه دارد. يك ستاره براي مردم ستاره است، نه براي بازيكنان. فوتبال يك بازي تيمي است كه در آن يك يا دو بازيكن آهنگ بازي را تعيين مي كنند ولي موفقيت يك تيم بستگي به كل تيم دارد. به همين خاطر من ترجيح مي دهم با تركيبي از ۱۹ يا ۲۰ بازيكن حرفه اي كار كنم. اين طوري همه به آن شرايط تعيين كنندگي نزديك مي باشند. همچنين فكر مي كنم خيلي خوب است كه يك بازيكن بتواند در دو يا سه پست بازي كند، چون بدين ترتيب شانس هاي بازي كردن بيشتر مي شود. هدف من اين است كه به گونه اي روح تيمي را تقويت كنم كه هر بازيكن خود را جزيي از تيم بداند.
* نظرتان در مورد پيشرفت گلزن تيم، ساموئل اتوئو چيست؟
- او به نسبت سنش خيلي پخته شده است. او كارهايي را انجام مي دهد كه هيچ كس قادر به انجام آن نيست، نه بازيكن هم تيمي  و نه بازيكن حريف. استعداد، سرعت، مهارت، و قدرت تشخيص او از فضاي بازي منحصر به فرد است. اينها چيزهايي است كه نمي توان آموزش ديد.
* كار برندشوستر را در لوانته چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- نگه داشتن تيمي مثل لوانته كه تازه وارد ليگ دسته برتر شده، توانايي خاصي مي خواهد. از آنجايي كه شوستر دوران زيادي از فعاليت خود را در اسپانيا تجربه كرده است، اين مزيت را دارد كه روحيه و فرهنگ فوتبال اين كشور را مي شناسد. چرا نبايد به عنوان مربي هم مثل دوراني كه بازي مي كرد، موفقيت كسب كند؟
* سال ۱۹۹۰ در جام جهاني ايتاليا در مقابل يورگن كلينزمن قرار گرفتيد. فكر مي كنيد او بتواند به عنوان مربي ،تيم ملي آلمان را به عنوان قهرماني جهان در جام جهاني ۲۰۰۶ برساند؟
- براي آنها فرقي نمي كند كه جام جهاني در كشورشان برگزار مي شود، آنها قدرت جنگندگي خاصي دارند، يك روحيه ويژه و به خصوص. زماني كه هيچ كس روي آنها حساب نمي كند، از همه قدرتمندتر هستند. آنها سخت كار مي كنند، با ديسيپليني آهنين. از همه مهمتر در تورنمنت هاي بزرگ خيلي كم اشتباه مي كنند و همين آنها را خطرناك مي كند.

فرانك ريكارد در يك نگاه
متولد: ۳۰/۹/۱۹۶۲ در آمستردام هلند
باشگاه :
۱۹۷۲ تا ۱۰/۸۷ آژاكس آمستردام
۱۰/۸۷ تا ۱۲/۸۷ اسپورتينگ ليسبون
۱/۸۸ تا ۱۲/۸۸ رئال زاراگوسا
۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳ آ.ث.ميلان
۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ آژاكس آمسترادم
بازي ها و گل ها:
۲۶۲ بازي در ليگ دسته اول هلند ۵۸ گل زده
۱۱ بازي در ليگ دسته اول اسپانيا _
۱۴۲ بازي در سري A ايتاليا ۱۶ گل زده
۶۲ بازي در جام هاي اروپايي ۱۲ گل زده
۷۳ بازي ملي براي هلند ۱۰ گل زده
موفقيت ها:
جام قهرمانان اروپا در سال هاي ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ و ۱۹۹۵
جام در جام اروپا در سال ۱۹۸۷
جام باشگاه هاي دنيا در سالهاي ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰
سوپر جام اروپا در سالهاي ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱
قهرمان باشگاه هاي هلند در سالهاي ۱۹۸۲ ، ،۱۹۸۳ ۱۹۸۵ ، ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵
قهرمان جام حذفي هلند در سالهاي ۱۹۸۳ و ۱۹۸۶ و ۱۹۸۷
قهرمان باشگاه هاي ايتاليا: ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳
تورنمنت هايي كه در آنها شركت كرده:
جام جهاني ۱۹۹۰ و ۱۹۹۴
جام ملت هاي اروپا ۱۹۸۸ و ۱۹۹۲
فعاليت هاي ديگر:
كمك مربي تيم ملي هلند در سال هاي ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸
سرمربي تيم ملي هلند از ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰
سرمربي باشگاه اسپارتا روتردام در فصل ۲۰۰۲/۲۰۰۱
و از ۱/۷/۲۰۰۳ تا امروز سرمربي باشگاه  اف.ث.بارسلونا .

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |