بوستان فقط درخت و فضاي سبز نيست
شروع اجتماع از نيمكت هاي پارك
پارك ها يا فضاهاي عمومي مي تواند با تقويت روحيه شهروندي و ايجاد اجتماعات و گروه هاي غير رسمي مردمي به مشاركت شهروندان در فعاليت هاي اجتماعي منجر شده و راه رسيدن به توسعه پايدار شهر را هموار كند
دو ساعت به نيمه شب مانده و خيابان هاي محله كم كم خلوت مي شوند، اما در اين ساعت كه بچه ها بايد كم كم براي خواب به رختخواب بروند، دو دختربچه در حالي كه راكت بدمينتون در دست دارند با پدرشان به پارك محله مي روند. چراغ هاي پارك روشن است و جمعيت داخل آن هيچ نسبتي با خلوتي خيابان ها ندارد. زن و مرد و دختر و پسر و پير و جوان خنكي هوا را غنيمت دانسته اند و براي هواخوري، ورزش يا صرف چاي به پارك آمده اند، اما پارك آنقدر كوچك هست كه جمعيت داخل آن شبيه يك اجتماع به نظر بيايد؛ اجتماعي كه انگار در مراسم خاصي براي رفع نيازهاي تفريحي تفنني خود شركت كرده اند. پارك كوچك 6 هزار متري در خيابان كميل نمونه اي از استقبال شهروندان از محيط آرامش بخش فضاهاي سبز است. در هر گوشه از شهر مي توان نمونه اي از استقبال خانواده ها از پارك هاي منطقه اي را مثال زد، مانند پارك سعادت آباد در شمال شرق ميدان كاج.
وقتي پارك به نهاد اجتماعي تبديل مي شود
سايت اينترنتــــي سازمان پارك ها و فضاي سبز شهرداري تهران با تعريف نهادهاي اجتماعي، بوستان هاي شهر را هم يك نهاد اجتماعي دانسته است. چرا؟ بر اساس تعريف نهاد اجتماعي، به دليل كاركردهاي تخصصي و وجود فضاهاي فرهنگي علمي و تفريحي در بوستان ها، اين اماكن را داراي ويژگي هاي انعطاف پذيري و تطبيق با نيازها در هر زمان و مكان كرده است كه اين نشان از ويژگي هاي نهادي بودن بوستان ها دارد.
در واقع چيزي كه كمتردر مورد بوستان هاي تهران به آن توجه شده است اين است كه اين اماكن كاركردي بيش از فضاي سبز شهري دارند؛ كاركردي كه در نهايت به تقويت روحي شهروندان و آماده سازي آنها براي تلاش در فعاليت هاي روزمره منجر مي شود. درواقع كاركرد تفريحي بوستان ها، به طور مشخص جايگزين قسمتي از كاركردهاي تفريحي خانواده، روابط همسايگي، محلي و بازار شده است.
با كوچك شدن مساحت خانه ها، خانواده ها نه تنها براي گذران اوقات فراغت، بلكه گاه حتي براي گذران وقت با همسايه ها و اقوام به بوستان هاي محلي پناه مي برند؛ اتفاقي كه تا دو دهه پيش در حياط هاي پردرخت و بزرگ خانه هاي ايراني مي افتاد.
با سر زدن به هريك از بوستان هاي محلي يا منطقه اي متوجه مي شويم كه اين اماكن امروز از عمده ترين مركزهاي گذران اوقات فراغت براي اقشار مختلف اجتماعي هستند. گسترش شهرنشيني توجه بيشتر به پديده اي به نام اوقات فراغت را به دنبال داشته است. بوستان هاي ايران يكي از قديمي ترين مراكزي هستند كه به سرعت جايگزين تفريحگاه هاي اختصاصي اطراف شهرها شده اند. از طرف ديگر جماعت شهرنشين براي فرار از آلودگي هاي صوتي ناشي از زندگي و كار در شهر، بوستان ها را بهترين محل براي آرامش و رفع خستگي خود يافته. اين ضرورت باتوجه به وجود وسايل بازي و سرگرمي در بوستان ها براي كودكان و نوجوانان تنها و محدود در محيط خانه، محسوس مي شد، تا حدي كه بعضي از اقشار و افراد هر روزه ساعتي از عمر خود را در بوستان صرف مي كنند و در مقاطعي همانند روزهاي پايان هفته، بويژه در بهار و تابستان، كمتر كسي است كه در شهر باشد و به يكي از بوستان هاي اطراف خود پناه نبرد.
نحوه و ميزان گذران اوقات فراغت فردي، گروهي و خانوادگي بستگي مستقيمي به فرهنگ مردم يك كشور دارد و در ايران نيز اين امر بشدت تحت تاثير فرهنگ شهرنشيني است. كودكان و نوجوانان معمولا به صورت خانوادگي و به طور خاص دانش آموزان به صورت گروهي، جوانان و سالمندان به صورت فردي و گروهي به منظور تفريح در بوستان ها حضور پيدا مي كنند.
بوستان هاي تخصصي
از آنجايي كه ترغيب شهروندان براي مشاركت در بسياري از برنامه ها و طرح هاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي به فرهنگ سازي در متن جامعه نياز دارد، بسياري از سازمان ها با همكاري شهرداري به ساخت بوستان هاي آموزشي و تخصصي اقدام كرده اند. احداث بوستان ترافيك در پونك يا طرح احداث بوستان هاي انرژي توسط سازمان بهينه سازي مصرف سوخت، از جمله اين بوستان هاست. در واقع از آنجا كه شهروندان براي گذران اوقات فراغت و تفريح به بوستان ها مراجعه مي كنند، آشنايي با مفاهيم علمي يا مسائل شهرنشيني را در اين اماكن بيشتر پذيرا هستند، چراكه نوع اين آشنايي ديگر از جنس تحميل يا تبليغ صرف نيست.
بوستان، يك زيستبوم انساني
با تاكيد بر بهداشت رواني، بوستان ها را مي توان در زمره مراكز تامين كننده بهداشت جان و روان افراد دانست. نقش گسترده فضاي سبز در تمدد اعصاب بر كسي پوشيده نيست تا حدي كه مبحث پارك درماني به عنوان يكي از سنجه هاي سلامت بخش شناخته مي شود. علاوه بر تاثير مستقيم حضور در بوستان ها و فضاي سبز بر روان انساني، وجود و بهره گيري از فضاهاي مختلف فرهنگي، هنري و ورزشي تاثير مستقيمي بر بهداشت جسمي و رواني افراد دارد.
به دليل كاركردهاي تخصصي و وجود فضاهاي فرهنگي علمي و تفريحي در بوستان ها، اين اماكن داراي ويژگي هاي انعطاف پذيري و تطبيق با نيازها در هر زمان و مكان هستند كه اين نشان از ويژگي هاي نهادي بودن بوستان ها دارد
از جمله اقدامات مشهود و موثر كه در سالهاي گذشته از رونق بيشتري برخوردار شده، اختصاص فضاهاي خاص ورزشي در بوستان ها يا راه اندازي نرمش هاي صبحگاهي گروهي براي ميانسالان است.
اگر تا ديروز محلات، چهارسوق ها، گرمابه هاي عمومي و مساجد زمينه ساز روابط دوستي و همسايگي بين افراد و خانواده ها بودند، امروز در كنار آنها يا با كاهش و از بين رفتن نقش اجتماعي آنها، بوستان ها و بخصوص بوستان هاي محلي، زمينه ساز آغاز، تحكيم و استمرار روابط همسايگي بين افراد يك محل، يك شهر يا يك منطقه هستند. چه بسا خانواده ها كه به بهانه بازي كودكان در بوستان ها، روابط صميمي و دائمي خود را پايه ريزي مي كنند يا خانواده هايي كه به بهانه تفريح و گذران روز تعطيل، ساعات مديدي را در بوستان ها اقامت كرده و با اطرافيان خود رابطه برقرار مي كنند. با توجه به اوقات فراغت زياد افراد ميانسال و سالخورده، بيشترين، گسترده ترين و مستمرترين روابط بين افراد اين قشر برقرار مي شود. اين افراد با انجام ساعت هاي طولاني گفت وگو به انتقال تجارب به يكديگر پرداخته و چه بسا از طريق آشنايي با يكديگر بسياري از مشكلات خود را از طريق همسن و سالهاي خود برطرف كنند.
به عنوان نمونه، ايجاد بوستان هاي محلي بيشترين تاثير را در گسترش ارتباطات افراد يك محل داشته است.
به عنوان نمونه، ايجاد بوستان هاي محلي، بيشترين تاثير را در گسترش ارتباطات افراد يك محل داشته است. بوستان ها زمينه ساز و روابط نانوشته سازمان يافته اي است كه باتوجه به نيازهاي اقشار مختلف اجتماعي شكل گرفته و دوام پيدا مي كند. برداشت و نتيجه گيري اينچنيني از بوستان ها با اين تعبير كه محيط اجتماعي را علت نهادهاي گوناگون مي داند، كاملا مطابقت دارد و بر همين اساس با قاطعيت مي توان گفت كه بوستان ها به عنوان يك نهاد بر اساس يك نياز اجتماعي به وجود آمده، شكل گرفته، پويا شده و به حضور و حركت خود ادامه خواهد داد.
در همين حال آموزش و پرورش به عنوان يك نهاد وظيفه آموزش و تربيت دانش آموزان را به عهده دارد و با افزايش تعداد دانش آموزان (پيشرفت دانش) و احساس ضرورت به كارگيري آموزشي، علمي در كنار آموزش نظري بتدريج بر امكانات كمك آموزشي و شيوه هاي آموزش نيز افزوده شده است. يكي از اين شيوه ها، بازديدهاي علمي است كه پارك هاي حيات وحش طبيعي و مصنوعي با پارك هاي گياهشناسي چنين وظيفه اي را عهده دار شده اند. وجود گونه هاي مختلف گياهي در بوستان ها، نظر علاقه مندان آشنايي با طبيعت را به خود جلب كرده است. بوستان ها با برخورداري از اين گونه ها، محل مناسب و قابل دسترس براي دانش آموزان است. در اين زمينه، بوستان هاي تخصصي گياهشناسي، زمينه ساز پژوهش هاي مختلف مي شوند.
به رغم اينكه بوستان ها محل تفريح و آرامش هستند، اما به دليل حضور گسترده مردم، محل مناسب و پررونقي براي عرضه كالاهاي مختلف موردنياز گردشگران شده اند.
علاوه بر وجود مراكز رسمي براي فروش نيازهاي غذايي، فروشندگان دوره گرد در داخل و اطراف بوستان ها كالاهاي مختلف فرهنگي، آموزشي، غذايي و سرگرم كننده عرضه مي كنند.
كاركرد خريدو فروش تداعي كننده نقش بازار است كه در واقع قسمتي از كاركرد آنها به بوستان ها انتقال يافته است، گرچه مردم معمولا براي رفع نيازهاي اقتصادي خود به بوستان ها مراجعه نمي كنند، اما نيازهاي خود را در همان محل برآورده مي سازند.
چه چيزي ما را به پارك ها مي كشاند؟
ويژگي هايي كه پارك ها را به يك نهاد اجتماعي بدل مي كند، كاركردهاي مختلف اين فضاها، انگيزه شهروندان را براي سر زدن مداوم به پارك ها بيشتر مي كند. ايفاي نقش ها و كاركردهاي تفريحي، آموزشي، ارتباطي، بهداشتي و اقتصادي باعث تثبيت آنها در بوستان هاست. بوستان ها نقش هاي ياد شده را در تعامل با محيط و در انطباق با ارزش هاي محيطي پذيرفته و شكل داده اند و به همين دليل كاركرد آنها براحتي از طرف مردم پذيرفته و بتدريج گسترده شده است.
از طرف ديگر فعاليت هاي بوستان ها با رويكرد مردم گرايانه است. رفع نيازهاي مردم توسط بوستان ها باعث استقبال دائمي و رو به گسترش مردم از بوستان ها شده است و در مقابل، مردم هم با حضور و مشاركت خود، زمينه هاي استمرار و گسترش حركت بوستان ها را باعث شده اند. به اينها بايد تنوع كاركردهاي تخصصي، تاسيس بوستان ها در مقياس هاي محلي، شهري، منطقه اي يا از نوع جنگلي و ... از يك طرف و افزودن فضاهايي باكاركردهاي فرهنگي، هنري، علمي، پژوهشي، آموزشي و ... را هم اضافه كنيم. همه اين موارد حكايت از انعطاف پذيري بوستان ها و تطبيق با نيازها در هر زمان و مكاني دارد.
فرهنگ بوستان نشين!
از همه اينها كه بگذريم، گذران اوقات فراغت در فضاي سبز، كنار جوي آب و همراه با شنيدن آواز پرندگان، ريشه تاريخي در روحيات و فرهنگ ايراني دارد. با نگاهي به گذشته تهران و فضاهاي سبز شخصي و عمومي آن طي ساليان گذشته، به اين نكته پي مي بريم كه اگرچه اين شهر پايتخت كشوري رو به توسعه و مدرن شدن بوده است، اما در عين حال ساكنان آن لحظه اي از گذران وقت و تفريح و استراحت در باغات و ييلاق هاي اطراف آن غافل نمي شده اند. هنوز هم برخي از ساكنان قديمي شميران به خاطر مي آورند كه با شروع تابستان، خانواده ها با درشكه يا وانت وسايل خود را به ويلاي شميران منتقل كرده و تا آخر تابستان در اين منطقه مي ماندند و تنها دليلي كه باعث مي شد در پايان تابستان به مركز شهر برگردند، سرماي زودرس اين منطقه بود.
با توسعه شهر به سمت شمال، بسياري از باغات شمال شهر قرباني اين توسعه، افزايش جمعيت و نياز به ساختمان سازي شد و در نتيجه تنها تفرجگاهي كه البته ديگر عمومي تر بود و كمتر حال و هواي ييلاق را داشت، بوستان هاي شهري بود. بوستان هاي شهري بسته به فضا و امكانات، ميزبان شهرنشيناني هستند كه براي رفع نيازهاي طبيعت گرايانه خود به آنجا پناه مي برند.
اجتماعاتي كه از پارك شكل مي گيرد
وقتي پارك كاركردهاي مختلفي مثل ورزشي، فرهنگي يا علمي پيدا مي كند، طبيعي است كه محلي براي شكل گيري اجتماعات مختلفي در همين زمينه ها باشد. يك نمونه مشخص امروزي از شكل گيري اين اجتماعات، گروه هاي ورزشي در پارك لاله است.
پارك لاله تهران كه در منطقه اي مركزي از شهر قرار گرفته، در روزهاي تعطيل تا ظهر ميزبان گروه هاي مختلفي است كه براي ورزش به اين پارك مي آيند، اما اين همه ماجرا نيست. گروه هاي ورزشي و تيم هاي فوتبال و واليبال كم كم بهانه اي براي فعاليت هاي اجتماعي يا آشنايي گروه هاي مختلف مردم با هم مي شوند به طوري كه اين گروه از شهروندان كم كم در فعاليت هاي ديگري به اتفاق هم شركت مي كنند. گرد هم آمدن شطرنج بازها در بوستان هاي مختلف شهر هم گاه به شكل گيري همين تجمعات ختم مي شود. در مجموع پارك ها يا فضاهاي عمومي كه امكان حضور شهروندان و انجام فعاليت ها يا گذران اوقات فراغت را با فراق بال به آنها مي دهد، مي تواند با تقويت روحيه شهروندي و ايجاد اجتماعات و گروه هاي غير رسمي مردمي به مشاركت شهروندان در فعاليت هاي اجتماعي منجر شده و راه را براي فرهنگسازي در مسائل شهري و اجتماعي و رسيدن به توسعه پايدار شهر هموار كند.
تاثير رواني فضاي سبز
انسان ها براي رشد طبيعي روح و جسم خود نياز به محيطي مناسب دارند. گفته اند كه سعادت انسان ها با هماهنگي و نزديكي با طبيعت به دست مي آيد، اما امروز روح و جسم بشر در محيط ماشيني كه خود ساخته، زنداني شده و بيشتر فشارهاي روحي و ناراحتي هاي رواني، ناشي از عدم هماهنگي و دور شدن از محيط زيست طبيعي است، پس بايد بين طبيعت و تكنولوژي هماهنگي به وجود آورد.
براي افرادي كه امكان دسترسي به تفرجگاه هاي خارج از شهر را ندارند، درختكاري هاي داخل شهر، همچنين پارك ها نقش ارزنده اي ايفا مي كنند و درختان در پارك ها، بسياري از نيازهاي روحي انساني را كه پديده شهرنشيني به ميزان وسيعي محدود كرده است، جبران مي كنند. پارك ها سمبل بهداشت و سلامتي محسوب مي شوند و در واقع كانون حياتي شهرها هستند و در گذران اوقات فراغت و تفرج اقشار قابل توجهي از مردم نقش اساسي دارند.
نقش فضاي سبز در زندگي انسان
از نظر زيبايي شناسي، تماشاي درختان سرسبز و گل هاي زيبا و رنگارنگ و آرايش بديع گونه هاي مختلف گياهان كه در ابعاد مختلف در كنار يكديگر به چشم مي خورد، انسان را به آرامش و آسايش فكري مي رساند و امروزه ثابت شده است كه بعضي درختان با ترشح ماده اي به نام فيتونسيد ايجاد يك حالت آرامش و خلسه در انسان مي كنند، بنابراين فضاي سبز در ايجاد تعادل عصبي انسان نقش عمده اي ايفا مي كند.
گياهان با توجه به سيماي ظاهري خود مي توانند به تزئين محيط و ايجاد چشم اندازي مطلوب كمك كنند. فضاي سبز علاوه بر تلطيف و پاكسازي هوا، در اصلاح و بهبود شرايط زيست محيطي شهر و شرايط طبيعي و ساختاري مطلوب تر براي زيباسازي آن نقش انكارناپذير دارد و از اين رو آرامش بيشتري را به وجود مي آورد و ارتباط انسان با طبيعت در چنين محيطي بهتر حاصل مي شود. فضاهاي سبز شهري و بخصوص پارك ها، بايد به گونه اي طراحي شوند كه تمامي اقشار جامعه نه تنها امكان بهره گيري از آنجا را داشته باشند، بلكه محيط اين اماكن به گونه اي جذاب و آرامش بخش باشد كه افراد ناخودآگاه جذب آن شوند. باتوجه به اهميت طبيعت و تعادل اجزاي آن دركمك به رشد صحيح و متناسب رواني در دوران كودكي و نوجواني لازم است تدابير اصولي انديشيد تا اين گروه سني هرچه بيشتر با فضاي سبز شهري مانوس شده و از مواهب كوتاه و درازمدت آن استفاده كنند.
در طراحي پارك بايستي تا حد امكان از به كار بردن وسايل خطرآفرين از جمله نرده هاي كوتاه، لبه هاي تيز، كانال هاي روباز و فواره هاي سنگي غير استاندارد با لبه هاي تيز پرهيز كرد و حتي المقدور از ميزان شدت خطر كاست. براي مطلوب تر كردن محيط پارك هاي شهري بهتر است تا حد امكان صداي ريزش آب همراه با موسيقي ملايم پخش شود (زيرا پخش موسيقي خوب تاثير مطلوبي بر روان انسان دارد) تا همواره محيط دلپذيرد و لذتبخش باشد.
هركجا كه آبي و درختي باشد، ناخودآگاه صداي پرندگان هم شنيده مي شود و محيط را دلپذيرتر مي سازد، بنابراين كاشت درختان و درختچه ها، پرندگان مختلف را به محيط مي آورد و محيط حالت بي روحي خود را از دست مي دهد. مسلما صداي دلنشين پرندگان و حضور آنها مي تواند ثمربخشي محيط را دوچندان كند، بنابراين مي توان با توجه به پوشش گياهي آن محيط، پرندگان و جانوراني را برگزيد كه بين مردم پربيننده ترين بوده و نظر آنها را به خود جلب كنند و همه مردم از ديدن آنها لذت ببرند.
|