چهارشنبه ۱ تير ۱۳۸۴ - - ۳۷۲۹
نگاهي گذرا بر نحوه گسترش هواپيماهاي جنگنده
پرندگاني براي جنگيدن
000312.jpg
امير حمزه پناهي
در سال 1967 ترسي در وجود پنتاگون افتاد، هنگامي كه فهميدند ناتو هواپيمايي را با لقب (Foxbat) به رسميت شناخته است. اين پرنده تيز پرواز در اصل همان MIG- 25 بود كه توانايي هاي شگفت انگيزي داشت
در اوايل جنگ جهاني اول، بعضي از هواپيماهاي شناسايي، خود را به مسلسل يا سلاح هاي ديگر مجهز مي كردند. حدود سال 1915 چندين فروند هواپيما فقط براي شليك به مناطق زميني دشمن ساخته شدند. حتي ملخ هاي آنها را در عقب هواپيما تعبيه مي كردند تا خلبان براحتي بتواند از كابين به دشمن نشانه گيري كند و ديگر فشنگ ها به ملخ اصابت نكند و اين مسئله (قرارگيري ملخ در قسمت انتهايي) باعث كاهش سرعت هواپيما بود.
با پيشرفت و گسترش هوافضا و علم مكانيك، شليك مسلسل ها زمان بندي و با چرخش ملخ هواپيما تنظيم شد. به همين دليل ديگر مي توانستند هم ملخ و هم مسلسل را در قسمت جلويي (دماغه=nose) قرار دهند.
از سال 1916 تا 1935 ميلادي اكثر هواپيماهاي جنگنده با بيشينه سرعت 150مايل در ساعت حركت مي كردند و به دو مسلسل مجهز بودند.
در نسل بعدي هواپيماهاي جنگنده( از 1935 به بعد) قدرت موتورها افزايش يافت و از 500 اسب بخار به يكهزار رسيد و به واسطه آن، سرعت ها نيز دو برابر شد و به 300 مايل در ساعت رسيد و به جاي دو مسلسل، چهار مسلسل با كاليبر 20 ميليمتري به هواپيماها متصل شد كه قدرت نفوذ به هر هواپيمايي را داشت.
با اختراع موتور جت از سال 1945 به بعد، سرعت هواپيماها به 600 مايل در ساعت و سقف ارتفاع اين هواپيماها به 30 تا 45 هزار پا رسيد. علم آيروديناميك هم همچنان در حال پيشرفت بود و مهندسان دريافتند كه اگر بال هاي هواپيما به سمت عقب متمايل باشد مي توان به سرعت هاي بالاتري رسيد. حدود سالهاي 1945 تا 1955 موتورهاي توربوجت اختراع شدند و حتي پس سوز (after burner) نيز به كمك هواپيماهاي جنگنده آمد تا به سرعت هاي فراصوت دست يابند.
اتحاد جماهير شوروي در سال 1955 هواپيماهاي جنگنده اي ساخت كه سرعتشان به يك ماخ (برابر سرعت صوت) مي رسيد و در سال 1960 به سرعت هاي 2 ماخ نيز دست يافتند.
اين هواپيماهاي فراصوتي داراي موتورهاي بسيار پرقدرتي بودند كه نيروي پيشراني معادل 15هزار پوند فراهم مي آوردند. در طراحي بال هاي آن زمان اكثرا از مدل بال هاي نازك (كم عرض) استفاده مي شد و به همين علت اين بال ها بايد قدرت بسياري داشته باشند تا بتوانند در مقابل نيروهاي وارده به بال مقاومت داشته باشند. از طرف ديگر بال هاي نازك ضريب برآ ( نيروي بالا بر) كمتري را ايجاد مي كرد و در سرعت هاي بالاي 400 مايل در ساعت، برد هواپيماها به ميزان چشمگيري كاهش پيدا مي كرد.
علاوه بر تمامي اين مشكلات در طراحي بال ها، حدود 40 سال پيش نزاع هاي هوايي نزديك غيرممكن بود و اين بال ها با وجود سرعت زياد، قدرت مانور كمي به هواپيما مي داد.
تاييد اين نظريه را مي توان در ساخت هواپيماي F-4 فانتوم (كشور جمهوري اسلامي ايران نيز چندين فروند از اين نوع را داراست) كه هيچ مسلسلي در آن تعبيه نشده، ديد. شوروي نيز در ساخت ميگ -21 به جاي دو مسلسل از دو جايگاه اتصال موشك استفاده كرد.
از آن پس موشك هاي هوا به هوا گسترش يافتند و انقلابي در طراحي هواپيماهاي جنگنده ايجاد شد. مطالعات و تحقيقات به سمت اختراع رادارهايي رفت تا بتوانند هواپيماهاي دشمن را حتي در خارج از برد هواپيما شناسايي كنند كه اين سيستمBVR ( Beyond Visual Range و )نام گرفت. با شناسايي هواپيماهاي دشمن فقط احتياج به يك شليك با موشك هاي دوربرد هوا به هوا داشتند. يكي از بهترين موشك هاي هوا به هواي آن زمان فينيكس (AIM-54) نام داشت كه كشور ما هم چندين فروند از  آن را با هواپيماهاي F-14 از آمريكا خريداري كرد.
هواپيماهاي F-14 براي رفع نياز نيروي دريايي آمريكا ساخته شد و چندي بعد نيروي هوايي درخواست ساخت هواپيماهايي با سرعت بالا و قدرت حمل موشك هاي بزرگ را تحويل پنتاگون داد. اين قرارداد را شركت داگلاس برد و موفق به ساخت هواپيماي F6D شد كه قادر بود موشك ها را از فاصله 100 مايلي به هدف مورد نظر زميني شليك كند.
اكثر اين هواپيماها در جنگ ويتنام مورد آزمايش قرار گرفتند و محققان فهميدند كه بسياري از ايده هاي ساختشان اشتباه بوده است. به عنوان مثال تشخيص هويت هواپيماها از فواصل دور بسيار سخت بود و كوچكترين تصميم اشتباه خلبان باعث سرنگوني يك هواپيماي خودي مي شد و از طرف ديگر اگر آن هواپيماها دشمن هم بودند سيستم رهگيري موشك ها نمي توانست آنها را ردگيري كند. در اينجا بود كه بازهم فقدان اسلحه هاي پرقدرت(مسلسل) روي هواپيماها احساس شد به گونه اي كه كلنل رابين اولدز مي گويد: هواپيماي بدون مسلسل مانند پرنده هاي بي بال هستند و ديگر F-4ها به يك مسلسل مجهز و با نام F-4E شناخته شدند و رقيب هميشگي آمريكا يعني شوروي هم براي هواپيماي MIG-21 مسلسلي را طراحي كرد كه در داخل هواپيما قرار داشت و براي شليك بيرون مي آمد و قدرت بسيار زيادي داشت.
ديد كامل و واضح يك هواپيما بر عهده رادارهاست. بعد از جنگ جهاني دوم، رادارها پيشرفت كردند و ديگر بايد در نزاع هاي شبانه يا در شرايط آب و هوايي بد نيز بخوبي گذشته كار مي كردند. البته امروزه، تمامي هواپيماها از اين رادارهاي پيشرفته بهره  مي برند. در بين سالهاي 1950 تا 1953، آمريكايي ها هواپيمايي را در آسمان مشاهده كردند كه به مراتب از هواپيماهاي آمريكايي سريعتر، بلند پروازتر و قابل  مانورتر بود.
اين پرنده آهني Mig 15 نام داشت كه توسط شركت مجرب هوافضاي ميكيويان ساخته شده بود. براي مقابله با آن شركت لاكهيد هواپيماي F–104 را ساخت و در همين راستا هواپيماهاي ميراژ فرانسه و رعد انگليسي نيز ساخته شدند.
اين پرندگان همه در سرعت هاي 2 ماخ پرواز مي كردند و داراي برد كم و قدرت حمل پايين تسليحات بودند. با اينكه پرواز با چنين پرندگاني لذتبخش بود ولي شكارچيان دوربرد با موشك هاي هدايت شونده جديدترين خطر آنها به شمار مي رفتند.
در آن سالها هواپيماهايي مانند F- 111 Su- 24 ، Aj31 ، تورنادو GR- 1 نيز در همين رده قرار مي گرفتند.
نسل بعدي جنگنده ها در زمان جنگ سرد به وجود آمدند كه آن زمان را مي توان به گرمترين رقابت ميان آمريكا و شوروي تشبيه كرد.
در سال 1967 ترسي در وجود پنتاگون افتاد، هنگامي كه فهميدند ناتو هواپيمايي را با لقب (Foxbat) به رسميت شناخته است. اين پرنده تيز پرواز در اصل همان MIG- 25 بود كه توانايي هاي شگفت انگيزي داشت؛پرنده اي كه مي توانست در تمامي ماموريت هاي شناسايي، رهگيري، بمب افكن شركت كرده و با وجود سرعت بالا دست هيچ هواپيما يا موشكي به آن نمي رسد. نيروي هوايي آمريكا نيز براي دادن جوابي محكم به شوروي، توسط شركت مك دانل داگلاس هواپيمايي با لقب عقاب و نام F- 15 ساخت كه اولين پروازش را در جولاي سال 1972 انجام داد.
F – 15  ها، داراي بال هاي پهن و عريضي (حدود 608 فوت مربع مساحت) بود و مانورهايش را در سرعت هاي بالا بخوبي انجام مي داد و پس از چندين سال ديگر طي انجام پروژه هواپيماهاي جنگنده كم وزن (LWF) شركت جنرال دايناميكز F- 16 را ساخت.
در كل بين رقابت هاي تنگاتنگ آمريكا و شوروي هواپيماهاي بسياري ساخته شدند كه هر كدام داراي قدرت هاي خاصي بودند. اين 3 دهه اخير آبستن تكنولوژي هاي فراواني در عرصه صنعت هوافضا بوده و هر ساله پديده جديدي ديده مي شود. در سالهاي اخير نيز هواپيماهايي مانند F-22 يا SU-37 و صدها هواپيماي ديگر به گونه اي ساخته شده اند كه قابليت هاي گوناگوني دارند.
اين مقاله تنها معرفي تاريخچه اي اجمالي از زمان پيدايش هواپيماهاي جنگنده تا دهه 1980 بود و براي معرفي بيشتر ديگر مجال بحث نيست زيرا هواپيماهايي كه در 20 سال اخير ساخته شده از هواپيماهاي 80 سال گذشته بيشتر است و ما در اين مقاله تنها به بحث در مورد هواپيماهاي جنگنده پرداخته ايم.

خبر
رقابت بوئينگ و ايرباس
000327.jpg
نمايشگاه هوايي پاريس را مي  توان مهمترين عرصه رقابت شركت  هاي هواپيمايي دانست. هر ساله افراد زيادي از نقاط مختلف جهان به فرانسه مي  روند تا اين رويداد عظيم صنعت هوافضا را از نزديك مشاهده كنند. امسال هم از تاريخ 13 تا 19 ژوئن اين نمايشگاه كار خود را پي گرفت، در حالي كه شگفتي  هايش افزون شده بود. ميان تمامي اين شگفتي  ها، هواپيماي ايرباس 380 برجسته  تر بود و مردم با اشتياق بيشتري به سوي اين پرنده غول پيكر مي  آمدند.
چندين ماه است كه تمامي شبكه  هاي خبري ورود اين هواپيما را به يگان  هاي هوايي خوشامد گفته  اند و باعث اشتياق وصف  ناپذير مردم شده  اند.
به همين خاطر در نمايشگاه پاريس، سوپر جامبوجت ايرباس A-380 يك پرواز كامل را براي بازديدكنندگان به نمايش گذاشت.
شركت  هاي مجربي براي ساخت A-380 كمك كردند كه از آنها مي  توان به شركت رولزرويس (انگليس) و ثالس (فرانسه) اشاره كرد.
رقابت بسيار سختي ميان شركت ايرباس و بوئينگ آغاز شده است. ايرباس به سمت ساخت هواپيماهاي غول پيكري مانند A-380 مي  رود، در صورتي كه شركت بوئينگ دقيقا در خلاف جهت ايرباس شروع به ساخت هواپيماهاي كوچكتر با مصرف سوخت پايين  تر كرده است. بوئينگ بعد از ساخت هواپيماي مسافربري 7E7، سياست  هاي خود را نشان داد، ولي تاكنون ايرباس با طرح A-380 موفق  تر نشان داده است، زيرا حتي قبل از ساخت و پروازهاي عملي A-380، شركت  هاي هواپيمايي مختلفي درخواست خريد به ايرباس دادند.
هواپيمايي قطر، 60 فروند هواپيماي ميان  برد A350 را به ارزش 6/10 ميليارد دلار خريداري كرد، در صورتي كه تنها 20 فروند هواپيماي 777 را از بوئينگ به ارزش 6/4 ميليارد دلار خريده است.
سخنگوي شركت بوئينگ اعلام كرد: ما با سياستي كه در پيش گرفته  ايم، بازار آينده را در دست خواهيم گرفت، زيرا مشتريان آينده به كاهش هزينه  ها و آسايش پرواز فكر خواهند كرد و ما براي آنها هواپيمايي مانند 787 (ملقب به Dreamliner) را طراحي كرده و از هم  اكنون شروع به فروش اين پرنده كم  مصرف كرده  ايم.
البته تاكنون بازارهاي جهاني جذب A-380 شده  اند و اگر پيش  بيني سخنگوي بوئينگ درست باشد، در سالهاي آينده بازارهاي هواپيمايي براي بوئينگ خواهد بود.

علمي
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
سفر و طبيعت
طهرانشهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |