سه شنبه ۱۴ تير ۱۳۸۴
گفت وگو با رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران
خدمت بارضايت
000705.jpg
عكس:مسعود خامسي پور
عباس اسدي
دكتر حسين دهقان معاون رئيس جمهور و رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران بر اين باور است روند عرضه و ارائه خدمات به بهترين، سالم ترين، فداكارترين و باورمندترين قشر جامعه نه تنها كاهش نمي يابد و كمرنگ نمي شود بلكه از اين پس قوي تر، مطمئن تر و عميق تر خانواده شهدا و ايثارگران خدمات دريافت خواهند كرد.
او مستند گفته هايش را افزايش اعتبار و بودجه بنياد شهيد و قرار گرفتن اين ساختار در بدنه دولت مي داند و مي گويد: زمان زيادي از شكل گيري ساختار جديد نگذشته است و تازه اين سازمان جايگاه و هويت خويش را بازيافته است و علاوه بر همه اينها دولت آينده باور جدي و عميقي براي عرضه و ارائه خدمات به خانواده شهدا و ايثارگران دارد. دكتر حسين دهقان كه روزي خود رزمنده بوده و عضوي از خانواده شهداست و به افتخار جانبازي نايل آمده است از آنجا كه در جبهه هاي دفاع از باور و وطن حضور ملموس و تأثيرگذاري داشته است، نسبت خوبي نيز با آزادگان دارد.
وي پذيرش مسئوليت بنياد شهيد و امور ايثارگران را يك افتخار مي داند و بر اين باور است كه هيچ چيز به اندازه مشاهده لبخند رضايت و ايستادگي و مقاومت بر سر آرمان ها و باورهاي ديني در ميان خانواده شهدا و ايثارگران او را خشنود نمي سازد. متن اين گفت وگو در پي مي آيد.

* تجميع بنياد شهيد و سازمان هاي خدمات رسان به خانواده شهدا، مفقودان، جانبازان و آزادگان تحت عنوان بنياد شهيد و امور ايثارگران در چه مرحله اي است؟
- در سال ۱۳۵۸ بنياد شهيد انقلاب اسلامي به فرمان حضرت امام خميني(ره) تشكيل شد. در آن زمان مأموريتي كه براي بنياد شهيد تعريف شده بود رسيدگي به خانواده شهدا، جانبازان و آزادگان بود. اين مأموريت تا سال ۱۳۶۷ هم ادامه داشت. در سال ۱۳۶۷ به دليل محدوديت هاي منابع دولت، قرار بر اين شد كه بخش جانبازان به بنياد مستضعفان منتقل شود. با ورود آزادگان سرافراز به كشور، ستاد آزادگان تشكيل شد. طبيعتاً با گذشت زمان و تغيير نيازها لزوم اينكه مجموعه امور ايثارگران در يك سازمان واحدي مديريت شود و مسائلشان مورد رسيدگي قرار بگيرد، حس مي شد. لذا مسئولان نهادهاي ايثارگري از رهبر معظم انقلاب درخواست كردند كه ايشان اجازه بدهند مجموعه نهادها بار ديگر يكپارچه شوند و در قالب يك نهاد مجتمع گردند. با موافقت ايشان، دولت موظف شد كه چگونگي اين كار را بررسي كند. شوراي عالي اداري با بررسي هاي كارشناسي كه توسط يك تيم منتخب از جانب رياست جمهوري انجام شده بود، ادغام سه نهاد ايثارگري و تشكيل بنياد شهيد و امور ايثارگران را تصويب كردند و قرار بر اين شد كه يك سازمان واحد مأموريت رسيدگي به امور ايثارگران را برعهده داشته باشد. با توجه به اهميت موضوع، اين مجموعه سازماني  به نوعي با دولت گره  خورد و به همين خاطر، قرار شد رئيس اين سازمان به عنوان معاون رئيس جمهور باشد كه بتواند در دولت حضور داشته باشد و با بهره گيري از همه ظرفيت هاي اجرايي كشور، اين مأموريت خطير را انجام دهد. نكته اي كه بايستي مورد توجه قرار گيرد اين كه فارغ از ساختار سازماني خدمات به خانواده شهدا بايد با قدرت و قوت بيشتري انجام گيرد؛ چرا كه بي ترديد آسايش، آرامش و امنيت امروز، مرهون فداركاري هاي اين عزيزان است.
در حال حاضر بحث تجميع در بسياري از شهرها و مراكز استان ها به انجام رسيده و در خرداد امسال بررسي و مطالعات به نتيجه رسيده و اكنون خدمات در اغلب و شايد تمام شهرهاي كشور از طريق معاونت رئيس جمهور سازماندهي و هدايت مي شود كه البته به مراكز استان ها نيز تفويض اختيار شده است. نكته ديگري كه در ادغام مد نظر است اينكه بتوانيم همپاي ادغام، سطح و كيفيت خدمات را افزايش دهيم و در اين مسير تاكنون گام برداشته ايم.
* تجميع بنياد شهيد بستري را فراهم آورد كه شما در هيأت دولت شركت كنيد و بتوانيد يك همكاري بين بخشي را ميان سازمان هاي خدمات رسان ايجاد كنيد. به طور قطع، اين حضور اعتبار و بودجه شما را در اين بخش افزايش داده است. با اين افزايش بودجه چه مي خواهيد بكنيد كه پيش از اين به دليل كسري اعتبار از انجام آن معذور بوديد؟
- بودجه بنياد شهيد از ۸۰ ميليون تومان در سال به ۲۱۶ ميليارد تومان افزايش پيدا كرده است و اين افزايش بودجه دست ما را براي خدمات مناسب تر تا حدي باز گذاشته است. و بنا داريم در اين بخش مشكلات معيشتي، مسكن و درمان خانواده شهدا، و ايثارگران را جدي تر ببينيم و اقداماتي را انجام دهيم كه متناسب با شأن و منزلت خانوادگي آنها باشد.
* آقاي دكتر مي پذيريد كه گذر زمان نيازها و تقاضاهاي خانواده شهدا و ايثارگران را متنوع و گوناگون مي سازد. به عنوان مثال در مقطعي شما بايد در بخش تحصيل و امور فرهنگي روي دانش آموزان دبستاني برنامه ريزي مي كرديد اما اكنون همان دانش آموزان دانشجو شده اند و در آستانه ازدواج و ورود به بازار كار هستند، تا چه ميزان برنامه هاي خود را با نيازهاي متغير و متنوع آنها هماهنگ كرده ايد؟
- ما اين را پذيرفته ايم و براي آن برنامه هم داريم، ما مي پذيريم كه نيازهاي جامعه ايثارگري ما يعني خانواده شهدا، جانبازان و آزادگان و خانواده هايشان در طول زمان تغيير مي كند. فرض كنيد درباره خانواده شهدا در آغازين روزهاي تشكيل بنياد شهيد، عموماً ما با فرزندان شهيدي مواجه بوديم كه نياز عمده آنها امور تحصيلي بود كه بايد مورد توجه قرار مي گرفت كه البته درباره خانواده هاي جانبازان و ايثارگران هم چنين مسأله موضوعيت داشت. اگر بخواهيم يك بررسي آماري انجام دهيم. در زمان جنگ بالاي ۷۰ درصد رزمندگان ما سنشان بين ۱۹ تا ۲۵ سال بود. خوب درصدي از اينها متأهل بودند و فرزندانشان در سنين نوجواني بودند و وجه غالب نيازهاي آنها، نيازهاي تحصيلي بود. اما امروزه ميانگين سن فرزندان شاهد ۲۶ سال است و آنچه كه بيشتر نياز اين عزيزان است مسأله مسكن، اشتغال و تشكيل زندگي و حضور در عرصه فعاليت هاي اجتماعي است. چنين وضعيتي ايجاب مي كند كه توجهي خاص تر به نيازهاي جديد آنها بشود. علاوه بر اين ما نمي توانيم با نيازهاي ايثارگرانمان برخورد انفعالي داشته باشيم، بلكه بايد برخوردي فعال براي تأمين نيازهاي آنان وجود داشته باشد و بايد قبل از آن نياز ايجاد شود، پيش بيني لازم به عمل آيد و هدف و سياستگذاري شود و برنامه ريزي مناسب براي تأمين اين نياز انجام شود. تا ما دچار بحران عقب افتادن از تأمين نيازها نشويم.
* شما معاون رئيس جمهور هستيد، كمتر از يك ماه به پايان كار دولت فعلي باقي است، آيا برنامه ها و اقداماتي كه پيش رو داريد ناشي از اساسنامه بنياد است يا منشأ ديگري دارد به ديگر سخن چه تضميني وجود دارد راه و روشي كه شما برگزيده ايد، ادامه پيدا كند؟
- خدمات مربوط به خانواده شهدا و ايثارگران دستخوش تغيير و تحول نمي شود اگر هم چنين اتفاقي بيفتد وجه مثبت  آن است، يعني، معتقديم همان طور كه در دولت آقاي خاتمي توجه خاصي به امور خانواده هاي شاهد و ايثارگران شد، به طور قطع و يقين در دولت آقاي احمدي نژاد هم چنين نگاهي وجود دارد و روند توجه به ارزش هاي انقلاب خوشبختانه صعودي است و آنچه تاكنون ما انجام داده ايم در حد و اندازه ايده آل نيست و بايد ارتقاء پيدا كند و پيش بيني من اين است كه اين نگاه تقويت خواهد شد. از طرف ديگر سطح چنين خدماتي ملي است آنچه كه به عنوان هدفگذاري و سياستگذاري در اين مسير انجام مي شود، بايستي در مجاري قانوني كشور هم تصويب شود. اين هم يكي از دلايل تضمين استمرار اين روند است. علاوه بر اين اگر كاري اصولي و مبتني بر كار علمي و كارشناسي باشد هيچ دليلي وجود ندارد كه اگر كس ديگري هم مي آيد آن را نپذيرد. بنابراين يك فرض و يك پيش بيني است و ما اساساً با اين نگاه به قضايا نمي نگريم. فكر مي كنيم بايستي برنامه ريزي بلندمدت متناسب با وضعيت، امكانات و منابع انجام داد و به نيازها پاسخ گفت. اگر هدف اين باشد، خيلي مهم نيست كه چه كسي بيايد به هر حال اين جامعه و اين نيازها واقعيت دارند و جامعه و نظام بايد نسبت به اين جامعه ايثارگر مسئول و پاسخگو باشد. تجربه هم نشان داده كه اگر چه مديريت ها عوض شده اند ولي هر كدام با اولويت هاي متفاوتي ناچار به انجام همين كارهايي بوده اند كه در برنامه ها وجود دارد ثبات در مديريت مهم است نه در مدير.
* به نظر مي رسد در ساختار بنياد شهيد و امور ايثارگران به عنوان يك نهاد خدماتي ويژه خانواده هايي خاص، بايد نوع خدمات و كيفيت آن با ساير نهادها متفاوت باشد اكنون بسياري از خانواده ها مايل نيستند تقاضاي خود را نزد شما بياورند و از طرف ديگر به لحاظ جسمي و فيزيكي مشكلاتي دارند آيا مي پذيريد كه در بسياري از موارد شما بايد به سراغ آن ها برويد؟
- ما اكنون ۲۰۰ هزار خانوار شهيد را تحت پوشش داريم و تلاش كرده ايم تحت هيچ شرايطي ارتباط خود را  با آن ها  قطع نكنيم. راه اندازي مركز  هاتف كه مسايل و مشكلات خانواده شهدا و ايثارگران را دريافت مي كند و براساس آن برنامه ريزي و به رفع مشكل اقدام مي كند از اين دست ارتباطات مستقيم و هر روزه است. در اين مركز خانواده هاي شهدا و ايثارگران مي توانند در تماس با شماره ۱۶۱۶ مشكلات خود را مطرح ساخته و در عالي ترين سطوح آن را پي جويي و بررسي كرده و نسبت به رفع آن اقدام مي كنيم.
* تعامل شما با ساير سازمان ها، نهادها و ارگان ها در رسيدگي به امور خانواده شهدا و ايثارگران در چه حدي است؟
- برمبناي قانون معاونت اشتغال در تمام وزارتخانه هاي دولت تأسيس شده است و قرار بوده است سهميه اي را هم براي جذب خانواده شهدا در نظر بگيرند و سازمان ها موظف شده اند همكاري و تعامل خوبي با بنياد شهيد و امور ايثارگران داشته باشند اما در مواردي برخي سازمان ها از وظايف خود دور مانده اند و يادشان رفته است كه مقرب ترين بندگان نزد خدا همين خانواده هايي هستند كه همه سرمايه خود را در طبق اخلاص گذاشته و تقديم نظام و باورهاي ديني كرده اند در چنين شرايطي همه موظفند نيازها و تقاضاهاي به حق خانواده شهدا و ايثارگران را در اولويت هاي كاري خود قرار دهند.
* هنوز هم برخي سهميه خانواده شهدا را در دانشگاه ها به باد انتقاد مي گيرند شما براي تقويت بنيه فرهنگي خانواده شهدا و ايثارگران چه كرده ايد و چه پاسخي به اين انتقادها داريد؟
- ما در باب ارتقاي توانمندي هاي خانواده شهدا تلاش مي كنيم و اين را جزو افتخارات خود مي دانيم، ضمن اين كه براين باوريم، عموم خانواده شهدا و ايثارگران خود بهترين مروج فرهنگ ايثار و شهادت هستند و هر كاري بخواهد در اين زمينه صورت گيرد بايستي با مشاركت و بهره مندي از توانايي اين افراد باشد.
در باره سهميه خانواده شهدا در دانشگاه ها بر اين باور هستيم و تلاش كرده ايم اين باور را اجرايي و عملياتي كنيم كه آن ها بايد با زيربناي قوي علمي و اعتقادي وارد عرصه هاي دانشگاهي شوند به جاي آن كه بخواهند از سهميه استفاده كنند. يعني  توان علمي آنها به حدي باشد كه از ميانگين دانشجويان حاضر در كلاس و دانشگاه بالاتر باشد و البته اكنون همين نگره جنبه عملي پيدا كرده است؛ به طوري كه معدل و استعداد فرزندان شاهد در آموزش عالي در هر مقطع تحصيلي بالاتر از ميانگين ساير دانشجويان است. ما الان در خانواده هاي شاهد، نخبگان علمي داريم، شماري از فرزندان شاهد و ايثارگر در المپيادهاي علمي شركت كرده اند. در جنبش نرم افزاري فرزندان شاهد بالاتر از متوسط ساير افراد جامعه هستند، آنها اكنون در دانشگاه ها نه تنها جايي از كسي نگرفته اند، بلكه قوي تر ظاهر شده و اين نكته اي است كه نه تنها از سوي ما كه به اعتراف ساير مسئولان و سازمان ها چنين اتفاقي در حال روي دادن است. ما فكر مي كنيم بچه هاي شاهد ما بسيار داراي انگيزه  هستند و ارزش هايي را با خود حمل مي كنند كه خودباوري آنها در اوج است و اگر همين مسير را بپيمايند عطر شهادت و ايثار را در جامعه ماندگار مي كنند.
* آقاي دكتر اين احساس وجود دارد كه گاهي اوقات تعامل مثبتي با ايثارگران وجود نداشته كه اين امر موجب شده ميان مسئولان با اين قشر فاصله ايجاد شود. اين مسأله به نوعي كار شما را هم دشوار مي كند، چه مي شود كرد كه اعتماد از دست رفته ترميم شود.
- من فكر مي كنم همه كساني كه در اين حوزه تاكنون مسئوليت داشته اند، قصدشان خدمتگزاري بوده است. چون هيچ بهره  ديگري از اين موضوع نمي شود برد. ديگر اين كه نيازها به طور همزمان و در يك گستره بسيار وسيعي براي جامعه هدف ما مطرح است و اين گونه نيست كه بگوييم يك نياز اصلي فوري تر وجود دارد كه اگر آن را انجام دهيم بعد مي توانيم به نيازهاي ديگر پاسخ بگوييم. خود اين مسأله سطح وسيعي از منابع را مي طلبد به طور طبيعي وقتي كه منابع در حد كفايت در اختيار نباشد، مديريت تقاضا هم مشكل مي شود. لذا ممكن است به صورت انفعالي با نيازها برخورد شده و اولويت ها رعايت نشده باشد. نكته ديگر اين كه اساساً ايثارگران ما اگر بخواهند مابه  ازاي مادي براي ايثارگري خود قائل شوند، هيچ دستگاهي قادر به پاسخگويي نخواهد بود. اعتقاد ما بر اين است كه اين ها با خداي خود معامله كرده اند و توقع و خواسته زيادي هم از نظام و جامعه ندارند، حداقل نيازهاي خودشان را هم طلب مي كنند، اما همين حداقل ها وقتي با هم جمع مي شود، يك حجم عظيمي از نيازها را ايجاد مي كند كه شايد در يك دوره زماني كوتاه پاسخ به همه آن ها مقدور نباشد.
مسأله ديگر اين كه جامعه ايثارگران ما مي خواهد كه نظام و جامعه آنان را فراموش نكند و در مركز ديد خود داشته باشد. اين حق طبيعي آنهاست و ما هم حق مي دانيم و فكر هم مي كنيم نظام بايد خود را در موضع اداي دين و اداي حق نسبت به آن ها قرار دهد آنچه بيشترين رنج را در اين جامعه ايجاد مي كند و اعتراض ها را به دنبال دارد، وجود تبعيض است. اگر اين احساس القا شود كه آنچه هست براي همه هست و آنچه نيست براي همه نيست و آنچه هم كه ارائه مي شود با يك منطق و عقلانيتي خاص است و تابع تشخيص هاي فردي با فشارهاي فردي و جمعي نيست، خود به خود نوعي آرامش در ميان جامعه هدف ما ايجاد مي شود در آن صورت آن اعتماد مورد نظر هم حاصل خواهد شد. چرا كه مي  فهمند كه هر چه هست به طور عادلانه و براساس منطق در اختيار آنان قرار مي گيرد. مسأله مهم بعدي اين است كه بايستي نيازها را از زبان و واقعيت موجود در جامعه هدفمان بشناسيم. ما حق نداريم خودمان را به جاي او بگذاريم و براي او نياز تعريف كنيم و با سليقه شخصي خودمان با نيازهاي ايثارگران برخورد كنيم در اين صورت نه تنها كاري براي آنان نكرده ايم، بلكه ممكن است مشكلي هم بر مشكلات آن ها بيفزاييم. خدمات ارائه شده بايد پاسخ مستقيم به نياز واقعي آنان باشد.
* مشكلات معيشتي، مسكن و اشتغال مسأله اغلب افراد جامعه اعم از خانواده شهيد، ايثارگر و ساير افراد است. شما در اين سه حوزه تاكنون چه كرده ايد و چه چشم اندازي را فراروي فعاليت خود مي بينيد؟
- من در مقام نقد گذشته و پاسخگويي به كارهاي ديگران نيستم . عملكرد گذشته ما بايد راهنمايي باشد براي اقدام بهتر و اصولي تر ما در آينده، به همين خاطر محورهاي كاري و اولويت هاي رفاهي ايثارگران و خانواده شهدا را به چهار محور معيشت، مسكن، اشتغال و درمان تقسيم مي كنم. در حال حاضر، بحث درماني جانبازان را به صورت محوري دنبال مي كنيم و مركز تخصصي براي اين كار سامان داده ايم، در بيمارستان بقيةالله چكاپ كامل جانبازان را انجام داده ايم، پرونده پزشكي درست كرده ايم تا هر زمان دچار عارضه شدند بدون فوت وقت بتوانند به مراكز درماني مشخص شده مراجعه كنند.
در بحث مسكن بنا داريم مشكل خانواده شهدا و جانبازان را به تدريج برطرف سازيم به طوري كه اكنون به خانواده شهدا و ايثارگران براي حل مشكل مسكن در شهرهاي بزرگ ۱۲ ميليون تومان و در شهرهاي بالاي يك ميليون نفر ۱۰ ميليون تومان وام پيش بيني كرده ايم. به اين باور هستيم كه دغدغه مسكن را بايد از خانواده شهدا و ايثارگران دور كنيم چون بيش از آنچه كه ما فكر كنيم جامعه و نظام ما مديون آنهاست در بحث معيشت خانواده هاي شهدا و ايثارگران بايد قبل از هر چيز دغدغه اشتغال آنها را برطرف كنيم و متناسب با جايگاه و شأن و منزلتي كه دارند، شغل آبرومندي داشته باشند.ما در كنار اين اقدامات كه نيازي به ذكر جزئيات آن نيست و بيش از همه خانواده اين عزيزان در جريان هستند بايد جامعه ايثارگري خود را به عنوان يك جامعه بزرگ ببيند و جامعه اسلامي هم براين باور تأكيد كند كه آرامش، آسايش و راحتي نسل امروز مديون دلاور مردي ها، فداكاري ها و جانفشاني هاي خانواده گرانقدر شهدا و ايثارگران است.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |