نياز به برنامه اي ملي براي مقابله با استرس
چگونه با استرس كنار بياييم
اگر استرس تاثيرات مثبتي داشته باشد ديگر نمي توان آن را استرس ناميد. استرس براي همه چه از بعد فردي، چه اجتماعي مخرب بوده و نوعي تهديد و خطر براي سلامت افراد محسوب مي شود
سميه شرافتي
همگي ما تا حدي استرس را تجربه كرده ايم. استرس در جوامع به قدري شايع و رايج است كه بايد با يك برنامه ملي و همگاني به مبارزه با آن شتافت.
استرس هم داراي منشاء دروني و هم بيروني است. استرس هاي بيروني از فشار محيط اطراف سرچشمه مي گيرد و استرس دروني منعكس كننده واكنش هاي شما به اين فشارهاست. اگر توقعات و خواسته هاي بيروني از حدي بيشتر و از سوي ديگر منابع شما محدود و اندك باشد، احساس استرس و اضطراب مي كنيد. «بيش از اندازه كار دارم»، «به هيچ وجه نمي توانم از پس اين همه كار برآيم». منابع دروني استرس و از سوي ديگر دربرگيرنده خواسته ها، نگرش ها و احساسات مي شوند. اينكه مي خواهيد كارتان را به خوبي انجام دهيد، موفق شويد، مورد مهر و عشق واقع شويد يا ديگران را خشنود سازيد، روي شما فشار مي آورد. احساس نگراني و خشم قواي فرد را تحليل مي برد. گاه تركيب استرس هاي دروني و بيروني فشار بيش از اندازه اي را ايجاد مي كند كه مي تواند فرد را كاملا مستاصل سازد. خطرناك ترين تاثير استرس روي بدن، افزايش امكان حمله قلبي است.
شواهد علمي نشان مي دهند كه اگر ميزان استرس كساني كه يكبار حمله قلبي داشته اند كاسته شود، امكان حمله قلبي دوم كاهش مي يابد. استرس روي معده وعملكرد گوارش نيز تاثير مي گذارد و در ناحيه شكم و سر ايجاد درد مي كند. همچنين باعث تشديد حملات آسم مي شود. بسياري از كساني كه از ناراحتي هاي مزمن رنج مي برند، بيماراني كه خارش دارند وهمچنين كساني كه با ورم مفاصل روبه رو هستند، اظهار مي كنند كه با افزايش استرس بر ناراحتي هايشان افزوده مي شود. استرس به طور عمده عملكرد مغز ازجمله تمركز، حافظه و فراگيري را كاهش مي دهد، درحالي كه همه اينها در كارايي ذهن به هنگام كار نقش اصلي را دارند. مطالعات مختلف در ايالات متحده نشان مي دهد كه از بين بردن استرس شاخص سلامت را ارتقا مي بخشد. روش هاي مديريت استرس همراه با روش هاي غلبه بر خشم در پايين آوردن فشارخون بالا موثرند. در مورد مبتلايان به سردردهاي تنشي موقت مشخص شده كه روش هاي مديريت استرس كارايي و اثر داروهاي تجويز شده را افزايش مي دهد.
برخي از افراد معتقدند كه استرس چه براي خودشان يا براي ديگران خوب است چرا كه هيجان و احساسات مثبت را در آنان افزايش مي دهد. به هر حال اگر استرس تاثيرات مثبتي داشته باشد ديگر نمي توان آن را استرس ناميد. استرس براي همه چه از بعد فردي، چه اجتماعي مخرب بوده و نوعي تهديد و خطر براي سلامت افراد محسوب مي شود.
عواملي كه در استرس دخالت دارند
هر فرد، آستانه تحمل خاصي در برابر عوامل استرس زا دارد و از ديدگاه خاص مي توان گفت آمادگي براي استرس ثابت و مشخص نيست. بنابراين آستانه تحمل هرفرد در زمان هاي مختلف تغيير مي كند.
عواملي مانند تجربه كودكي( بدرفتاري والدين)، شخصيت، ژنتيك، شيوه زندگي و... موجب تشديد اين مشكل مي شوند. علائمي كه مهمتر به نظرمي آيند نظير اختلال خواب، كمبود اشتها، نداشتن تمركز يا عملكرد ضعيف حافظه، اشتباهات نامشخص يا از دست دادن فرصت ها، خشم يا كج خلقي، عادات عصبي، الكل يا موادمخدر و... هستند.
در مورد برطرف سازي استرس راهكارهاي زيادي وجود دارد كه رعايت كردن آنها تا حد زيادي آرامش رواني را به همراه دارد. از جمله به ديگران به طور جدي فكر كنيد و با آنان گفت وگو داشته باشيد و براي تعيين عوامل استرس و حذف اين عوامل محيطي اقدام كنيد، انواع عوامل استرس زايي را كه روي شما يا شخص ديگر تاثير مي گذارند و نيز عواملي كه زمينه را براي استرس ايجاد مي كنند، تشخيص دهيد. دانستن اين مطلب كه به چه مسائلي اهميت مي دهيد براي پيشرفت كنترل استرس لازم است.
از ورود سموم، بخصوص الكل و تنباكو به بدن بايد جلوگيري كنيد. اين مواد در ابتدا نوعي تسكين موقت ايجاد مي كنند، اما در عين حال عليه تعادل بدن كار كرده و زمينه را براي بروز استرس مهيا مي كنند و در نتيجه آن را افزايش مي دهند. هنگامي كه استرس بيشتري را احساس مي كنيد، تمرينات ورزشي خود را افزايش دهيد. سعي كنيد به مسائلي كه خارج از حيطه اختيارات شماست، توجهي نداشته باشيد. در عوض واكنش هاي خود را با شرايط، متناسب كرده و سازگاري داشته باشيد. در مورد مشكلات و نگراني هاي خود با فرد ديگري صحبت كرده و احساسات خود را تخليه كنيد. تنهايي، يار و ياور استرس است، بنابراين صحبت با ديگران و كاهش اين بار سنگين ضروري است. از روش هاي آرام بخش استفاده كنيد. اين روش ها فقط زماني كه فرصت و جايي براي آنها در نظر گرفته شود، موثر خواهند بود. يوگا، مراقبه، هيپنوتيزم، ماساژ، استنشاق هواي تازه و هر عملي كه باعث آرامش شود وانجام آن امكانپذير و مفيد باشد.
رژيم غذايي
اين مسئله كه سوءتغذيه براي سلامت بدن زيانبار است، نيازي به تاكيد ندارد. بايد بپذيريم مغز هم نظير ديگر اعضاي بدن تحت تاثير تغذيه نادرست قرار مي گيرد. چنانچه مغز دچار تاثير منفي شود، بر افكار و احساسات ما تاثير منفي مي گذارد. مي دانيم كه ويتامين ها و املاح معدني براي داشتن يك مغز سالم لازم است. همچنين مي دانيم كه برخي كمبودها به طور مستقيم با ضعف دستگاه عصبي بويژه مغز در ارتباط است. ويتامين هاي گروه B با مغز، افسردگي و استرس مرتبط هستند. كمبود ويتامين B1 با افسردگي، ضعف سيستم عصبي و بيماري هاي روحي- رواني همراه است. كمبود ويتامين B2 نيز با اختلالات دستگاه عصبي و افسردگي همراه است. ويتامين C هم براي محافظت در برابر استرس ضروري است. اين ويتامين سيستم ايمني بدن را نگهداري مي كند، سيستمي كه در برابر عوامل استرس زا ما را محافظت مي كند. جذب مناسب املاح معدني هم در تقويت شرايط جسماني خوب و كاهش استرس، لازم و ضروري است. در كل، پيروي از اصول صحيح خوردن و آشاميدن براي پيشگيري از استرس اجتناب ناپذير است. در يك مطالعه 18 ماهه كه در زمينه رفتارهاي خشن و ضداجتماعي در سال 2004 در يك موسسه آسيب شناسي جوانان در انگليس صورت گرفت، شواهد قابل توجهي در مورد ارتباط ميان رژيم غذايي و استرس به دست آمد. در اين پژوهش حدود 230 داوطلب كه در زندان به سر مي برند به دو گروه تقسيم شدند: به گروه اول يك ويتامين، يك اسيد چرب و يكي از املاح خورانده شد و به گروه دوم فقط يك داروي مسكن داده شد. نتيجه آن بود كه استرس گروه اول 25 درصد كاهش يافت.
تمرينات ورزشي نيز در كنترل استرس بسيار مفيد است. ورزش، مواد شيميايي مفيد را در مغز و بدن ما آزاد كرده و حواس ما را از عوامل استرس زا دور مي كند. تمرينات ورزشي از هر نوع كه باشند عضلات سفت و سخت بدن را كه يكي از عوامل استرس هستند، قابل انعطاف ساخته و علائم استرس را برطرف مي كنند. ورزش با دور كردن فرد از مسائل تنش زا، در او حس رقابت به وجود مي آورد. زماني كه بدن فرد درگير تمرينات ورزشي است، در بهترين شرايط به سر مي برد. در هنگام نفس نفس زدن و تقلا، فكر كردن درباره مشكلات دشوار است.
با رعايت كردن تمام موارد ياد شده، چنانچه استرس در سلامت فرد اختلالات جدي وارد كند بايد به پزشك مراجعه كرده و تحت درمان هاي دارويي قرار گيرد.
*كارشناس ارشد روانشناسي
|