Hamshahri Newspaper

ميثم قاسمي
دو ايراني، يك نروژي با يك موتور سه چرخ و البته آرزوي ماركوپولو شدن.
حسين موسوي همراه دو دوستش از آن سر دنيا راه افتاده اند تا راهي را كه ماركوپولو 700 سال پيش رفته بود، دوباره طي كنند.
نروژ چسبيده به قطب شمال است. به قول موسوي آخر دنياست و چين كه مقصد نهايي آنهاست در شرق.
۷۰۰ سال قبل هنگامي كه مغول ها بخش عظيمي از آسيا را به تسخير خود در آورده بودند، ماركوپولو از ايتاليا به راه افتاد و تا چين رفت. مسير او بعدها به جاده ابريشم معروف شد و تا سالهاي سال راه اصلي تجاري ميان شرق و غرب عالم بود. دنيايي كه هنوز در آن قاره آمريكا كشف نشده بود و تصور مي شد، غربي ترين خشكي اش سواحل پرتغال است.
ماركوپولو در آن زمانه پرآشوب، پيام آور صلح و آرامش بود. صلحي كه در پرتو آن تجارت رونق مي گيرد.
حالا يك ايراني مقيم نروژ تصميم گرفته است همان پيام را دوباره به گوش جهان جنگ زده امروز برساند. در اين روزها كه غرب پيام آور جنگ است براي شرق، يك ايراني مي خواهد همه را به صلح بخواند.
حسين موسوي تقريبا 50 ساله است و از سال 68 در نروژ ساكن شده است. او مي گويد: از دوران نوجواني ماركوپولو قهرمانش بوده است و هميشه مي خواسته پا جاي پاي او بگذارد.
موسوي يك سال پيش تصميم مي گيرد جاده ابريشم را طي كند. او اين موضوع را با دفتر فرهنگي شهرشان در ميان مي گذارد و پس از موافقت آنها، مشغول تدارك سفر مي شود.
با آغاز به كار وب سايت اين سفر، سفارت ايتاليا اعلام مي كند كه آنها آماده اند تا موتور سه چرخه مورد نياز را در اختيار او بگذارند، اما چنين اتفاقي رخ نمي دهد و موسوي و دوستانش مجبور مي شوند، وسيله سفرشان را بخرند. يك موتور سه چرخه ساخت ايتاليا.
ماركوپولو محصولي چيني به نام ابريشم به ايتاليا برد و موسوي قصد دارد با موتور سه چرخه ايتاليايي به چين برود.
هزينه سفر
بودجه اي كه موسوي براي انجام اين سفر تخمين زده بود، 300 هزار كرون نروژ، معادل 50 هزار دلار است. 20 هزار دلار را خودش جمع كرده است، 10 هزار دلار را دو همسفر ايراني و نروژي اش داده اند، 10 هزار دلار ديگر را چند شركت نروژي به عنوان اسپانسر تامين كرده اند، اما 10 هزار دلار ديگر را موسوي از بانك وام گرفته است. تصور كنيد يك نفر به يكي از بانك هاي تهران مراجعه كند و بگويد براي سفر دور دنيا وام مي خواهم آنهم 10 هزار دلار!
در هر صورت پول آماده مي شود و سفر آغاز، اما مشكلات راه كم نيستند. موسوي مي گويد كه در گمرك دو كشور از آنها بشدت اخاذي شده است. البته او نام آن دو كشور را نمي برد و تاكيد مي كند، مي خواهد در اين سفر تنها به جنبه هاي مثبت هر كشوري اشاره كند.
گراني بنزين و گازوئيل در تركيه نيز يكي ديگر از مشكلات مالي پيش بيني نشده است و در نهايت آنها به ايران مي رسند در حالي كه ديگر پولي براي ادامه سفر ندارند، اما اينجا ايران است. كشور موسوي. او مطمئن است هم ميهنانش در اين سفر پرخرج و پر دردسر ياريش خواهند كرد. تاكنون كه اينطور بوده است. شركت شهروند خرج غذاي آنها را تقبل كرده و شركت ايران دو چرخ، وسيله نقليه آنها را تعميرات اساسي كرده است تا بتوانند به راهشان ادامه دهند. اما هنوز نياز به اسپانسر هست.
برنامه سفر
سفر بايد از ايتاليا آغاز شود چون آنجا يكسر جاده ابريشم است. مسافران با موتور سه چرخه شان از نروژ راه مي افتند، پس از طي كردن مسافتي با كشتي به دانمارك مي رسند. آلمان و اتريش دو كشور ديگري هستند كه بايد طي شوند تا به ايتاليا رسيد و از آنجا تازه سفر اصلي آغاز مي شود. اسلووني، كرواسي، بوسني، صربستان، آلباني، مقدونيه، يونان، تركيه و ايران، اين مسيري است كه موسوي و دوستانش تا به حال طي كرده اند. از اين به بعد پاكستان و هند سر راه هستند تا به چين برسند.
پيش از شروع سفر، سفير كرواسي در نروژ ملاقاتي با موسوي ترتيب مي دهد و در آنجا نكته اي جالب به او مي گويد. نكته اي كه بسياري از مردم آن رانمي دانند. سالهاست كه همگان تصور مي كنند، ماركوپولو اهل ايتاليا بوده است، اما اينطور نيست؛ ماركوپولو در جزيره اي به نام «فورچولا» در كرواسي به دنيا آمده و تا 9سالگي هم آنجا بوده است. اين سخن، موسوي را براي سفر به كرواسي راغب تر مي كند. آنها درسفرشان فورچولا را هم ديده اند و خانه اي كه ماركوپولو در آن به دنيا آمده است.
دولت نروژ 4 لوح يادبود تهيه كرده است كه موسوي بايد آنها را در سفرش به مقصد برساند. لوح اول مربوط به ونيز است؛ جايي كه نقطه آغازين سفر ماركوپولو بوده است و لوح دوم بايد در فورچولا، زادگاه ماركوپولو بماند. لوح سوم براي ايران است؛ زادگاه موسوي و لوح چهارم بايد به چين برسد؛ پايان جاده ابريشم. تاكنون 3 لوح به مقصد رسيده اند و تنها لوح يادبود آخر مانده است. لوح مربوط به ايران را موسوي در ديدار با حسين مرعشي، رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به او داده است. مسافران جاده ابريشم به علت برخي مشكلات مجبور شده اند مدت بيشتري در ايران بمانند. آنها هرطور شده خود را به ايران رسانده اند تا اينجا نفسي تازه كنند و مشكلاتشان را اندكي حل كنند. اكنون كه شما اين گزارش را مي خوانيد آنها از تهران خارج شده اند و احتمالا در اصفهان هستند. آباده، تخت جمشيد، شيراز، استهبانات، سيرجان، كرمان، بم، زاهدان و سرانجام ميرجاوه شهرهايي هستند كه ميزبان موسوي و دوستانش تا هنگام خروج از ايران خواهند بود.
سفارت چين به موسوي پيشنهاد داده است كه آنها از مرز پاكستان وارد چين شوند تا احيانا در تبت دچار مشكل نشوند. موسوي مي گويد همچنان اصرار دارد همان مسيري را برود كه ماركوپولو رفته است، اما اگر نتواند چيني ها را راضي كند به ناچار هند و تبت را فاكتور خواهد گرفت.
مناسبت ها
كشور نروژ 100 سال پيش اعلام استقلال كرد. هفدهم ماه مي روز ملي نروژ است كه سفر موسوي و دوستانش از آن روز آغاز شده است؛ سفري كه قرار است 100 روزه به پايان برسد. سفر طوري برنامه ريزي شده كه شروع، جاده ابريشم روز دوم ژوئن كه روز ملي ايتاليا است باشد و مناسبت بعدي انتخابات رياست جمهوري ايران.
موسوي مي گويد: آنها نهايت سعي شان را كرده اند كه روز انتخابات در ايران باشند و سرانجام دو روز قبل از دور اول انتخابات به ايران رسيده اند.
از ديگر برنامه هاي سفر موسوي ديداري از بم است؛ شهري كه هنوز مشغول بازسازي ويراني هاي زلزله است. موسوي مي گويد: محصولي از يك شركت نروژي به همراه دارد كه مانند چاي كيسه اي است و هر دانه از آن مي تواند 36ليتر آب را تصفيه كند. اين محصول قرار است در بم مورد آزمايش قرار گيرد كه اگر نتيجه آزمايش قابل قبول بود، شركت نروژي آن را به صورت انبوه به مردم بم عرضه كند.
حمايت ها
خانواده موسوي از انجام چنين سفري استقبال كرده اند. آنها در حد توانايي خود به پدر خانواده كمك مي كنند تا او بتواند به مقصد برسد.
طراحي وب سايت سفر و تهيه يك طرح كلي از آنچه قرار است انجام شود به عهده همسر موسوي بوده است. فرزندان او هم به لحاظ مادي تا آنجا كه توانسته اند ياري اش كرده اند. نخست وزير و خانواده سلطنتي نروژ نيز از او حمايت كرده اند. راديو نروژ هر چهارشنبه در تماس تلفني به صورت مستقيم گزارشي از سفر آنها پخش مي كند . روزنامه ها و تلويزيون هاي تمامي كشورهايي كه موسوي تاكنون از آنها عبور كرده است نيز گزارش هاي مختلفي از او تهيه كرده اند.
چند شركت نروژي و ايراني نيز به عنوان اسپانسر، موسوي را در انجام اين كار ياري مي دهند، اما شايد جالب ترين حمايت مربوط به نوجواني 13ساله ساكن نروژ باشد. موسوي مي گويد: ياشار كه پسري ايراني است در تماسي با او اعلام كرده است كه مي خواهد 100 كرون به او كمك كند.
هرچند به دليل آنكه ياشار هنوز به سن قانوني نرسيده است آنها نتوانسته اند از كمك او استفاده كنند، اما اين اقدام دلگرمي زيادي به آنها داده است. برخورد خوب مردم ايران نيز تاثير زيادي به روحيه موسوي و دوستانش داشته است.
سختي ها
موسوي مي گويدكه گذشتن از كوه هاي آلپ با سه چرخه اي كه حداكثر مي تواند در مسيرهاي صاف با سرعت 65كيلومتر در ساعت حركت كند، بسيار سخت بوده است. اين سه چرخه براي مسافت هاي طولاني و جاده ساخته نشده و حركت با آن در جاده مشكلات فراواني را به همراه دارد. رد شدن كاميون ها و تريلرهايي كه باد شديد ايجاد مي كنند، مي تواند سه چرخه را واژگون كند.
موسوي مي گويد جاده هاي آلباني و تركيه آنقدر بد و ناهموار بوده اند كه سه چرخه اش رانيازمند تعميرات اساسي كرده اند. او مي گويد: يك بار در طول يك روز 10بار شيلنگ رادياتور را تعمير كرده است، اما به قول خودش سفري كه اين اتفاقات را نداشته باشد، اصلا سفر نيست. گذشتن از كوير ايران و منطقه پرآشوب تبت نيز كار چندان ساده اي نيست ولي موسوي مي گويد براي پشت سر گذاشتن تمامي مشكلات احتمالي آماده است.
وقتي موسوي با موتور سه چرخه اش به دفتر روزنامه رسيد، گفت: رسيدن به اينجا بسيار سخت بود. از او پرسيدم: «گذشتن از آلپ سخت تر بود يا سربالايي بزرگراه آفريقا؟!» او گفت: «بزرگراه آفريقا!»
توقف هاي مكرر تاكسي ها و موتورسواران در خيابان جردن باعث شده بود موسوي نتواند از دنده 2 بالاتر برود، در حالي كه رشته كوه هاي آلپ را با دنده 3 طي كرده بود.
در اين سفر نادر رضايي، ايراني مقيم نروژ و آيريك هانسن كه نروژي است، موسوي را همراهي مي كنند. اما يك روز پس از ورود آنها به ايران، پدر رضايي فوت مي كند و احتمالا او ديگر نمي تواند در ادامه سفر همراه موسوي باشد.
عاشق ايران
آيريك هانسن كه همراه موسوي به ايران آمده، عاشق اين كشور است. او 15سال است كه با ايراني ها همنشين است و اولين بارش هم نيست كه به ايران مي آيد. او در سفر اولش به ايران با يكي از اقوام همسر موسوي آشنا مي شود و سال بعد با او ازدواج مي كند. آيريك 2سال پيش قبل از ازدواج در مسجد اسلو، پايتخت نروژ مسلمان شده است. آيريك كمي هم فارسي ياد گرفته، اما بيشتر از آن كه بتواند فارسي صحبت كند، غذاهاي ايراني را دوست دارد. خورش قورمه سبزي با برنج سفيد را بهترين غذاي ايراني مي داند و طوري اين را مي گويد كه انگار غذايي بهتر از آن نخورده. كباب كوبيده و البته كله پاچه از ديگر غذاهاي مورد علاقه او هستند. او مي گويد: وقتي كله پاچه مي خوريم، مطمئن هستيم كه تا شب گرسنه نمي شويم! آيريك مي گويد: وقتي به ايران مي آيد آنقدر با غذاهاي متنوع وخوشمزه روبه رو مي شود كه نمي داند بايد از كدام يك بخورد.
آيريك، تهران، اصفهان و قم را در دو سفر قبلي اش به ايران ديده است. او مي گويد: ايران خانه دوم من است و دوست دارد روزي در اين سرزمين ساكن شود. روابط آدم ها و فرهنگ ايراني اصلي ترين مشوق او براي حضور در ايران است. او از ما مي خواهد كه بگوييم چطور مي تواند از اين همه ميهمان نوازي و برخوردهاي خوب تشكر كند.
برنامه هاي بعدي
سفر موسوي و هانسن با رسيدن به چين به پايان مي رسد.
آنها قصد داشتند از مسير آسياي ميانه بازگردند ولي به دليل اتمام پولشان مجبور هستند از چين با هواپيما به نروژ بروند.
سه چرخه موسوي از هم اكنون مشتري هاي پر و پاقرصي دارد. يك موزه و يك هتل مخصوص اسكي بازان در نروژ خواهان اين وسيله نقليه هستند. وسيله اي كه رويش پر است از برچسب هاي تبليغاتي شركت هايي كه از موسوي و دوستانش حمايت مالي كرده اند.
موسوي قصد دارد پس از پايان سفرش، سفرنامه اي بنويسد و خاطرات خود را در اين سفر پرماجرا منتشر كند .
موسوي دو برنامه ديگر نيز دارد؛ اولي ايرانگردي است كه با كمك شركت ايران دوچرخ از 22بهمن ماه يا 12فروردين ماه آغاز خواهد شد و طي آن موسوي دور ايران را خواهد گشت و ديگري برنامه اي كه به مناسبت المپيك 2008 پكن اجرا خواهد شد. طي اين برنامه 27 راننده از 27 كشوري كه تاكنون المپيك در آنجا برگزار شده است، مشعل المپيك را از آتن به پكن خواهند برد.
بي خوابي
نروژ در منطقه اسكانديناوي در شمالي ترين نقطه اروپا قرار دارد. كل جمعيت اين كشور حدود 5/4 ميليون نفر است. نروژ به علت نزديكي به قطب شمال، زمستان هاي طولاني دارد. در شمال اين كشور 6 ماه از سال شب است و 6 ماه روز. در جنوب نيز 8 ماه از سال زمستان است كه تنها 5 ساعت، روز است و بقيه شب. در عوض در چند ماه تابستان، حدود 23 ساعت روز است و يك ساعت شب كه آن يك ساعت هم كاملا تاريك نيست. وقتي موسوي اين سخنان را گفت، به ياد نسخه اصلي فيلم «بي خوابي» افتادم.
گزارش سفر
وب سايت مربوط به سفر موسوي، رضايي و هانسن چند روز يك بار به روز مي شود. آنها هر جا اينترنت پيدا كنند، عكس ها و گزارش هاي كوتاهي از سفر خود را روي سايت قرار مي دهند. براي تماس با موسوي نيز مي توانيد، به آدرس www.morwegiansilkroad.com سري بزنيد و ضمن ديدن و خواندن گزارش سفر از ابتدا تاكنون، اگر توانستيد و مايل بوديد به آنها كمك كنيد.اين شايد كمترين كاري باشد كه ما به عنوان هموطنان موسوي مي توانيم انجام دهيم. موسوي و هانسن تا پايان تيرماه در ايران هستند.