دوشنبه ۲۷ تير ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۷۵۰ - Jul 18, 2005
متهمان به قتل بازداشت شدند
كمد حاوي جسد و اظهارات ضد و نقيض همسر مقتول
گروه حوادث: زن جواني به همراه پدر خود در حين انتقال جسد همسرش به خارج از شهر دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز شنبه مرد ميانسالي به همراه دخترش از منزلي واقع در حوالي خيابان افسريه خارج شدند. چهره هر دو آنان آشفته و اضطراب در چشمانشان نمايان بود. آن دو بعد از چند دقيقه انتظار كشيدن در نهايت موفق شدند يك خودرو وانت را به قصد حمل يك كمد كرايه كنند. راننده وانت وقتي به مقابل در منزل رسيد متوجه شد آن زن و مرد قصد دارند كمدي را كه پشت خودرو او گذاشته اند به خارج از شهر انتقال دهند. حركات زن و مرد مذكور نيز بسيار غيرعادي بود به همين دليل راننده وانت به آنها شك كرد و بعد از طي مسير كوتاهي از مرد خواست تا داخل كمد را به او نشان دهد ولي مرد حاضر به انجام خواسته وي نبود.به همين دليل معامله بين آنان به هم خورده و راننده وانت كمد را از پشت خودرو اش پايين آورده و محل را ترك كرد.
بعد از رفتن راننده وانت آزيتا و پدرش كنار جاده با يك كمد قديمي ايستادند تا شايد وانت ديگري پيدا كنند. در همين حين يك موتورسيكلت با دو سرنشين كه از مأموران بسيج محل بودند در حال گذر از آن منطقه به آزيتا و پدرش مظنون شدند.وقتي در كمد گشوده شد ناگهان مأموران بسيج با جسد عريان يك مرد ميانسال مواجه شدند.
با كشف جسد،  آزيتا و پدرش بازداشت شدند و مراتب به اطلاع بازپرس حسيني رسيد.
مأموران كلانتري ۱۵۶ افسريه به محل اعزام شدند. جسد متعلق به همسر آزيتا بود.
آزيتا در توضيح موضوع به مأموران پليس گفت: «مدتي بود كه با همسرم اختلاف خانوادگي پيدا كرده بوديم. هر چقدر اقوام سعي كردند بين ما صلح و سازش ايجاد كنند، در وضعيت زندگي ما تغييري ايجاد نشد. روز حادثه پدرم از شهرستان به تهران آمد تا از جدايي ما جلوگيري كند ولي بار ديگر من و صفر ۴۲ ساله دعوايمان شد. صفر در حين درگيري سرش را محكم به ديوار كوبيد و پس از آن از هوش رفت.
من و پدرم مستأصل مانده بوديد كه چه كار كنيم در نهايت تصميم گرفتيم جسد او را از خانه خارج كنيم و اعلام كنيم كه صفر ناپديد شده است.»
در بررسي هاي اوليه از جسد صفر آثار خفگي بر روي گردن وجود داشت كه ادعاي آزيتا را مبني بر خودكشي متوفي رد مي كرد.
مأموران در داخل كمد يك گالن بنزين و كبريت نيز كشف كردند كه احتمال اين موضوع را كه آزيتا و پدرش قصد جنايت بر ميت را داشتند نيز تقويت مي كرد.جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت تا با انجام آزمايشهاي لازم علت تامه مرگ صفر مشخص شود.
آزيتا و پدرش به دايره ۱۰ آگاهي انتقال يافتند و بازجويي ها از آن دو زير نظر بازپرس حسيني توسط كارآگاهان اين اداره ادامه دارد.

حكم قصاص قاتل وكيل دادگستري تأييد شد
002415.jpg
گروه حوادث: حكم قصاص مردي كه متهم به قتل يك وكيل دادگستري بود، از سوي ديوان عالي كشور تأييد شد.
به گزارش خبرنگار ما، در اين پرونده بهزاد (۲۸ ساله) متهم به مباشرت در قتل عمدي هوشنگ، وكيل دادگستري، سرقت چك هاي مقتول به مبلغ يك ميليون ريال و استفاده از چك هاي مجعول است.
صبح روز ۱۹ بهمن ماه سال ۸۲ خانواده هوشنگ با مراجعه به اداره آگاهي و طرح شكايت فقدان وكيل دادگستري را اعلام كردند.
تحقيقات مقدماتي براي شناسايي هوشنگ آغاز شد و پس از بازجويي از خانواده وي مشخص شد، هوشنگ ساعت ۹ صبح روز گذشته با فردي به نام بهزاد قرار ملاقات داشته است. همسر هوشنگ در اظهاراتش به مأموران گفت: روز گذشته همسرم مرا مقابل محل كارم پياده كرد و به من گفت كه به ملاقات بهزاد مي رود. ديگر از او خبري نداشتم تا اين كه شب به خانه نيامد. هر چه با تلفن همراهش تماس گرفتم گوشي وي قطع بود. همين موضوع باعث نگراني ام شد. با خانه بهزاد تماس گرفتم گفت: از وي خبري ندارد. فرداي آن روز بود كه بهزاد با من تماس گرفت و گفت ظاهراً هوشنگ كيفش را داخل آژانس جا گذاشته است. من براي تحويل كيف به آ ژانس رفتم، اما چون مشخصاتم با مدارك داخل آن يكي نبود، كيف را به من ندادند. به اين ترتيب بود كه من به بهزاد مشكوك شدم و موضوع را به مأموران اطلاع دادم.
مأموران دايره ۱۱ اداره آگاهي با شنيدن اظهارات زن هوشنگ شناسايي بهزاد را در دستور كار ويژه خود قرار دادند و وي در يك عمليات ضربتي در خانه اش در حالي دستگير شد كه جسد هوشنگ در داخل كمد خانه متهم كشف شد.
وي در نخستين بازجويي ها نزد بازپرس پرونده به قتل وكيل دادگستري اعتراف كرد و تنها انگيزه خود را سرقت عنوان كرد. وي گفته بود روز حادثه وقتي هوشنگ به خانه ام آمد در ابتدا به خاطر برخي مسائل كه از قبل داشتيم با هم درگير شديم. وقتي درگيري بالا گرفت من با ميله آهني ضرباتي را به وي وارد كردم.
سپس جسد وكيل دادگستري را داخل كمد خانه ام گذاشتم و در اين مدت به دنبال راهي براي انتقال جسد وي بودم كه توسط مأموران دستگير شدم.
متهم اين پرونده پس از تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست، بهمن ماه سال ۸۳ در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان با حضور پنج قاضي محاكمه شد.
اما  وي در طول برگزاري جلسه محاكمه منكر هر گونه جنايتي شد. وي مدعي شد شب قبل از حادثه هوشنگ به من تلفن زد و گفت يكي از دوستانش از اهواز آمده است. چون مي دانست من قصد رفتن به شهرستان را دارم به خانه ام آمد و كليد را گرفت. دو روز بعد از اين ملاقات وقتي به خانه ام آمدم با جسد هوشنگ كه داخل هال افتاده بود، رو به  رو شدم.
بر پايه اين گزارش، پنج قاضي دادگاه كيفري با توجه به محتويات پرونده و درخواست اولياي دم، بهزاد را به اتهام قتل عمدي وكيل دادگستري به قصاص نفس (اعدام) محكوم كردند. اين حكم صبح ديروز به تأييد ديوان عالي كشور رسيد و به زودي قابل اجراست.

پايان گروگانگيري ۳۰۰ ميليون توماني با خودكشي آخرين متهم
002418.jpg
گروه حوادث: با دستگيري دو گروگانگير، حادثه گروگانگيري ۳۰۰ ميليون توماني كرمانشاه نيز پايان يافت. در اين حادثه يكي از گروگانگيران پس از قرار گرفتن در حلقه محاصره پليس با شليك گلوله خودكشي كرد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي پيش فردي به نام حاج علي - الف به پاسگاه انتظامي سراب نيلوفر شهرستان كرمانشاه مراجعه كرد و اظهار داشت: فرزند ۱۷ ساله ام به نام حسين توسط چند فرد ناشناس كه به دو قبضه سلاح كلت و كلاشينكف مسلح بودند ربوده شده است.
حاج علي افزود: آدم ربايان با تماس تلفني ابتدا درخواست ۳۰۰ ميليون تومان در قبال آزادي فرزندم كردند؛ ولي چون جواب مثبتي دريافت نكردند در تماس بعدي مبلغ درخواستي را به۱۵۰ ميليون تومان و ۵۰ ميليون تومان كاهش دادند.بر اساس اين گزارش با اطلاع موضوع به نيروي انتظامي، ماموران تحقيقات گسترده اي را براي دستگيري گروگانگيران آغاز كردند. تحقيقات اوليه پليس نشان داد، ربايندگان پس از ناكامي در دريافت پول حسين را به مخفيگاهي منتقل كرده اند.
كارآگاهان اداره آگاهي كرمانشاه با همكاري كامل مقامات قضايي پرونده را به سرعت پيگيري كردند؛ به طوري كه ۴۸ ساعت پس از حادثه و با كار اطلاعاتي دقيق مخفيگاه متهمان را شناسايي و دو آدم ربا را دستگير مي كنند.
اين گزارش حاكي است، سومين آدم ربا با اطلاع از موضوع، گروگان را در محلي رها و با يك قبضه اسلحه به سوي كوههاي اطراف فرار مي كند. از سوي ديگر فردي از بستگان گروگان نيز بدون توجه به هشدار و تذكر پليس و حتي مخالفت خانواده حسين، به تعقيب آدم ربا مي پردازد كه توسط متهم ۲۷ ساله هدف گلوله قرار مي گيرد و متاسفانه در بيمارستان فوت مي كند.
پليس ضمن انتقال مجروح به بيمارستان، به جستجو براي دستگيري فرد متواري پرداخته و در آستانه دستگيري متهم قرار مي گيرد. متهم پس از اين كه همه راهها را بر روي خود بسته مي بيند با شليك گلوله به زندگي خود پايان مي دهد. گفتني است، از آدم ربايان چند قبضه سلاح جنگي و مهمات آن كشف و ضبط شده است.

مستأجر صاحب خانه اش را به قتل رساند
گروه حوادث: در جريان يك درگيري در شيراز، مستأجري صاحب خانه اش را با هل دادن از پله ها به قتل رساند.
اين درگيري ساعت ۱۸ و ۴۰ دقيقه روز جمعه در منزلي واقع در خيابان گود عربان شهرستان شيراز به وقوع پيوست و در جريان آن حيدر - ف، مالك منزل را به پايين پله ها پرت كرد.صاحب خانه به نام شيروان - م كه به شدت آسيب ديده بود، به بيمارستان منتقل شد اما به علت شدت جراحات وارده فوت كرد.
مأموران كلانتري ۱۳عباسيه اين شهرستان از طريق تماس اهالي محل با مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ از وقوع درگيري مطلع شدند و متهم را دستگير و به اداره آگاهي منتقل كردند. تحقيقات از اين متهم براي روشن شدن علت اين درگيري ادامه دارد.

راز يك قتل در خالكوبي
گروه حوادث: جسد پيرزني ۶۰ ساله در ضلع غربي ترمينال غرب توسط مردم پيدا شد.
به گزارش خبرنگار ما در تاريخ ۲۵ تيرماه سال جاري ساعت ۵ بعد از ظهر مردم به كلانتري ۱۳۵ آزادي اطلاع دادند كه جسد پيرزني ۶۰ ساله در ضلع غربي ترمينال غرب پيدا شده است.
ماموران بلافاصله بر سر صحنه جنايت حاضر شدند و پس از معاينات اوليه از جسد، متوجه خالكوبي هايي بر روي ساعد چپ مقتول شدند كه كلمه دايان بر روي آن حك شده بود و پس از بررسي ها متوجه شدند كه اين كلمه، نامي در زبان تركمني است. پس از تحقيقات بازپرس حسيني، علت مرگ نامعلوم و فوت مقتوله مشكوك اعلام شد.
ادامه بررسي بر روي پرونده اين قتل در دايره ۱۰ آگاهي زير نظر بازپرس پرونده دنبال خواهد شد.

درگيري منجر به قتل در ساري
گروه حوادث: فردي كه در يك نزاع ،جوان ۱۸ ساله اي را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، توسط پليس شهرستان ساري دستگير شد.
ماموران فرماندهي انتظامي مازندران، هفته گذشته از وقوع يك قتل توسط چند جوان در حالي كه مشروب الكلي استعمال نموده بودند در منطقه ساحلي گهرباران مطلع شدند كه در جريان آن رضا -ن ۱۸ ساله فوت نموده است. در نتيجه تحقيقات پليس، در اين رابطه دو نفر از عوامل درگيري به نام هاي هادي و هاني - ع دستگير شدند. اين گزارش حاكي است متهمان پس از دستگيري تحت بازجويي قرار گرفتند كه در نهايت هادي به قتل رضا نيري اعتراف و عنوان داشت با آلت قتاله به پهلوي راست مقتول زده است. در ادامه بررسي ها آلات و ادوات جرم از وي كشف و ضبط گرديد. بنابراين گزارش متهم به همراه پرونده تحويل مقامات قضايي شد.

سارق موبايل بازداشت شد
گروه حوادث: مردي پس از ضرب و شتم يك زن، گوشي موبايل وي را به سرقت برد.
به گزارش خبرنگار ما در تاريخ ۲۴ تير ماه سال جاري مردي در محله تهرانپارس پس از حمله به زني و ضرب و شتم وي، تلفن همراه زن را ربوده و فرار كرد.
اما پس از دقايقي مردم منطقه با شنيدن فريادهاي زن و تقاضاي كمك وي، به تعقيب سارق پرداخته و وي را دستگير كردند.
سارق هنگامي كه تحويل كلانتري داده شد ادعا كرد او روزي يك عدد قرص اعصاب (افسردگي) مصرف مي كند و اما آن روز ۳ قرص خورده و متوجه انجام اعمالش نبود.
وي همچنين به مأموران گفت: «من مي خواستم از طريق تلفن عمومي با شخصي تماس بگيرم، اما چون آن روز تعداد قرص زيادي مصرف كرده بودم، متوجه رفتارم نبودم به همين دليل به سمت اين خانم حمله كردم و گوشي موبايلش را از دستش گرفتم تا توسط آن تلفن بزنم.»
اين شخص هم اكنون در دايره ۱۸ آگاهي مورد بازجويي قرار گرفته و بررسي هاي بيشتر زير نظر بازپرس شهرياري ادامه دارد.

سهل انگاري زن آمريكايي منجر به مرگ پسر معلولش شد
سان تايمز:يك زن ۴۶ ساله آمريكايي به نام كاترين لئونارد ساكن شيكاگو كه سال گذشته با سهل انگاري در مراقبت از پسر فلج ۱۵ ساله اش، سي موس باعث مرگ او شده بود، ديروز از سوي دادگاه به ۱۴ سال حبس محكوم شد.
بر اساس اين گزارش، اين زن با تنها گذاشتن پسر فلجش در خانه منجر به سقوط او از پله ها و مرگ وي شد كه از سوي دادگاه به جرم قتل غيرعمد شايسته حبس محكوم شد.
گفتني است، كاترين روز حادثه پس از مراجعت به خانه و يافتن جسد پسرش بلافاصله مأموران را مطلع كرد و خود براي بازجويي به بازداشتگاه انتقال يافت. اين در حالي است كه متهم از تاريخ ۲۵ آگوست سال جاري در زندان به سر مي برد.

تنبيه بدني جان دانش آموزي را گرفت
نيوز ويك: يك معلم بنگلادشي به دليل كاهلي دانش آموزش در انجام تكاليف، او را مورد ضرب و شتم قرار داد كه دانش آموز بيچاره بعد از چند روز بستري بودن در بيمارستان، جان خود را از دست داد.
اين پسر ۱۲ ساله كه براي دومين بار به دليل تنبيه بدني مدرسه، در بيمارستان بستري مي شد، چند روز پيش به دليل شدت جراحات وارده فوت كرد. نتايج كالبد شكافي هم مرگ او را به دليل تنبيه بدني تأييد كرد. بار نخست، اين دانش آموز بنگلادشي توسط مدير مدرسه مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.
قابل ذكر است كه دولت بنگلادش تنبيه بدني را در مدارس اين كشور از سال ۱۹۹۵ ممنوع كرده، ولي پس از اين ماجرا مجدداً اخطاريه اي به تمام مدارس كشور، مبني بر ممنوعيت تنبيه بدني ارسال شده است. مدير و معلم اين دانش آموز تا تشكيل دادگاه به قيد وثيقه آزاد هستند. اگر معلم مذكور در دادگاه بنگلادش مجرم شناخته شود به۱۰ سال زندان محكوم خواهد شد.

راهزنان،لباس بسيجي پوشيده بودند
گروه حوادث: دو تبهكار كه در لباس بسيج اقدام به زورگيري از راننده يك كاميون در شيراز كرده بودند شناسايي و دستگير شدند.
رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار پليس قرار گرفت كه راننده كاميون با مراجعه به كلانتري، ماموران را در جريان يك مورد زورگيري قرار داد.
او در توضيحاتش به ماموران گفت: با كاميونم كه حامل ظروف يك بار مصرف بود به سمت شيراز در حركت بودم كه ناگهان دو نفر كه لباس بسيج به تن داشتند با اسلحه جلوي مرا گرفتند من به آنها توجهي نكردم و به راه خودم ادامه دادم تا اينكه آنها يك تير به سمت باك كاميون شليك كردند و كاميون متوقف شد. در همين هنگام دو راهزن وارد كاميون شدند و با بستن دست و پاي من ماشين را ربودند.
پليس با شنيدن اظهارات اين فرد تحقيقات خود را آغاز كرده و با چهره نگاري متهمان و پس از دريافت نشاني محل سرقت خودرو آنجا را تا مدتي تحت كنترل غير محسوس قرار دادند تا اينكه به دو سرنشين يك كاميون با همان مشخصات كاميون سرقتي در آن حوالي مواجه شده و فرمان ايست دادند.
سرنشينان كاميون با مشاهده ماموران قصد فرار داشته كه در يك تعقيب و گريز ماهرانه با شليك چند تير متوقف شدند. آنها به همراه ماموران به كلانتري منتقل شده و در ابتدا منكر هر گونه جرمي شدند، اما در مواجهه با ادله قانوني پليس و همچنين مالباخته به جرم خود اقرار كردند. متهمان با تشكيل پرونده تحويل مقامات قضايي شدند.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |