گروه حوادث- آزاده مختاري: عمليات ۶۰ روزه پليس براي دستگيري قاتل يك افسر نيروي انتظامي با حضور متهم به نام آرش در شعبه دو بازپرسي دادسراي امور جنايي پايان يافت.
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه روز بيست و نهم ارديبهشت ماه صداي شليك يك گلوله در فضاي اتوبان تهران _ كرج پيچيد. چند ثانيه بعد بدن نيمه جان گروهبان حسين علي ترقي بر روي آسفالت خيابان افتاد.
پيش از آنكه حاضران در صحنه قادر به انجام عكس العملي براي دستگيري عامل اين حادثه تلخ باشند، آرش كه گلوله توسط او به سوي گروهبان مذكور شليك شده بود سوار بر خودرو پرايد مشكي رنگ از محل گريخت.
بدن غرق در خون گروهبان را به درمانگاه انتقال دادند ولي شدت جراحت آنقدر زياد بود كه پزشكان نتوانستند كمكي به گروهبان ترقي بكنند و او جان سپرد.
مراتب به اطلاع بازپرس كشيك ويژه قتل رسيد. بازپرس اصغرزاده به همراه يك اكيپ از كارآگاهان دايره ۱۰ آگاهي در صحنه حضور يافت.بعد از بررسي جسد پليس آگاهي عمليات دستگيري آرش را زير نظر بازپرس اصغرزاده آغاز كرد.
آغاز عمليات دستگيري
صحنه جنايت مورد بررسي دقيق قرار گرفت. پليس با تشكيل يك اكيپ عملياتي ويژه به طور محسوس و غيرمحسوس تمامي محل هايي را كه امكان حضور آرش در آنها وجود داشت زير نظر قرار دادند. افسران زبده آگاهي به دليل مسلح بودن عامل جنايت در تمامي عملياتها با لباسهاي ضد گلوله حضور يافتند.
دستور ويژه جهت دستگيري آرش به تمامي پاسگاههاي مرزي، پايگاههاي بسيج، مراكز انتظامي كشور و زندانهاي كل كشور داده شد تا در صورت شناسايي اين متهم مرجع قضايي و يا پليس آگاهي تهران را در جريان قرار دهند.
خطوط مخابراتي زيادي از اقوام و آشنايان آرش كه امكان تماس متهم با آنان وجود داشت به طور مستمر تحت كنترل قرار گرفت. به جاعلان حرفه اي گذرنامه كه تحت شناسايي پليس بودند دستور داده شد به محض مراجعه اين متهم پليس را در جريان قرار دهند.
تمامي هتلها، مسافرخانه و مراكز اقامتي معتبر و مهم سراسر كشور تحت كنترل قرار داشت تا اگر اين متهم كه همسرش نيز با وي همراه بود به آن مراكز مراجعه كرد دستگير شود.اقدامات پليسي بسيار گسترده اي براي شناسايي دستگيري اين متهم صورت گرفت ولي هيچ كدام به نتيجه دلخواه نرسيد. متهم موفق شد دو ماه تمام خود را از پليس مخفي نگه دارد.
اقدامات روان شناسانه پليس
اين بار پليس آگاهي تهران و بازپرس اصغرزاده با استفاده از تجربه هاي خود با ترفند روانشناسي وارد ماجرا شدند. گفتگوها با خانواده آرش شروع شد تا شايد بدين طريق ردي از اين قاتل فراري كشف شود.برادر اين متهم فراري كه معتاد به موادمخدر بود به دستور بازپرس پرونده بازداشت شد.
ولي وضعيت جسمي برادر آرش به شكلي بود كه تحقيق از اوبراي يافتن سرنخي از مخفيگاه آرش در اداره آگاهي تهران منجر به مرگش مي شد وقتي به دستور بازپرس پرونده برادر آرش آزاد شد اعتماد خانواده آرش نسبت به پليس و بازپرس پرونده افزايش يافت.جستجوها به طور شبانه روزي براي دستگيري آرش ادامه داشت. شايعات بسياري در خصوص دستگيري آرش در مرزهاي مختلف كشور در دو ماه گذشته مطرح شد كه اين مسئله نشانگر اهميت موضوع براي پليس و مراجع قضايي ذيربط بود.
قاتل فراري در دادسراي جنايي
روز گذشته مردي جوان با چهره اي رنگ پريده و عصبي در حاليكه بدنش از شدت هيجان مي لرزيد به دادسراي امور جنايي تهران مراجعه كرد. در كنار او پدر و برادرش حضور داشتند.
اين مرد جوان با گامهاي نااستوار خود وارد شعبه دوم به رياست بازپرس اصغرزاده شد و خود را معرفي كرد. او آرش بود. خبر به دايره ۱۰ آگاهي رسيد. بدون درنگ بازجويي از اين قاتل فراري كه ۶۰ روز تمام عمليات دستگيري براي وي به طور مستمر ادامه داشت آغاز شد.
آرش در خصوص علت معرفي خود به دادسرا گفت: «عذاب وجدان رهايم نمي كرد. از كرده خود بسيار پشيمانم. باور كنيد اين حادثه يك اتفاق تلخ بود. من نمي خواستم كسي را بكشم. عذاب وجدان نمي گذارد انسان با وجدان حتي يك قدم بردارد.»آرش در تمام اين دو ماه موفق شده بود پنهان از ديد تمامي پاسگاه هاي انتظامي در مسيرهاي شهرستانهاي رشت، تبريز، اهواز و زاهدان تردد كند اما به دام پليس نيافتد.
پايان عمليات دوماهه پليس
در آغاز بازجويي آرش خطاب به بازپرس اصغرزاده مدعي شد: آن روز به همراه سه نفر ديگر از دوستانم به قصد انتقام گيري از فردي در شهرستان كرج از تهران حركت كرديم. من فرد مورد نظر را نمي شناختم تنها براي همراهي با دوستانم با آنها همراه شدم. در بين راه ناگهان يك خودرو پليس دستور توقف داد. وقتي ماموران ما را مورد بازرسي بدني قرار دادند، چهار شمشير و يك كلت اسباب بازي از ما كشف شد. پليس قصد بازداشت ما را داشت. من از آبروي خانواده  ام و مخصوصا پدرم مي ترسيدم. فرار كردم و به آن سوي اتوبان دويدم. پليس دنبالم كرد. هوا تاريك بود. قادر نبودم درست فكر كنم ناگهان متوجه شدم خودرو پرايد مشكي رنگ دوستم مجيد به حركت درآمد فكر كردم خود او پشت فرمان نشسته است به سوي خودرو رفتم. مقابل خودرو ايستادم. تازه متوجه شدم. پليس پشت فرمان است. از پليس خواستم مرا رها كند زيرا اگر پدرم مي فهميد مرا به اين جرم بازداشت كرده اند بسيار لطمه مي خورد. ولي كسي به حرفم گوش نمي كرد. يكي از آن ماموران به سويم آمد. با هم درگيري لفظي پيدا كرديم. پرخاش كردم او به صورتم سيلي زد، در همين حين اسلحه اش از دستش رها شد و به سرعت كلت را برداشتم. به عقب رفتم كار با اسلحه را بلد نبودم. قسمت بالاي كلت را چند بار تكان دادم. با هر حركت من يك تير از كلت خارج مي شد، مامور پليس بار ديگر به سويم آمد، داد كشيدم تا به عقب برود ولي اين كار را نكرد اين بار با يكديگر گلاويز شديم. ضربه اي محكم به سرم كوبيده شد. چشمانم مي سوخت، به سختي از جايم برخواستم و به سوي پليس حمله كردم،او را مجروح كرده و به سوي خودروي مجيد رفتم.مامور ديگري داخل خودرو مجيد نشسته بود. درها از داخل قفل شده بودند. فرياد كشيدم در را باز كن. حرفم را گوش نكرد، با ضربه اسلحه شيشه را شكستم، داخل خودرو با مامور درگير شديم، ناگهان صداي شليك گلوله در فضاي داخل خودرو پيچيد، بهت زده شده بودم، باورم نمي شد كسي را كشته باشم ، بدن خون آلود او را از داخل خودرو بيرون انداختم سپس سوار بر خودرو پرايد مذكور و از صحنه گريختم.
آرش در ادامه افزود: به سمت خانه رفتم، همسرم روشنك را برداشته و با يكديگر فرار كرديم. ديگر يك روز آرام نداشتم. حتي يك لحظه نمي توانستم بخوابم. استرس رهايم نمي كرد. پشيمان بودم. ولي قادر به معرفي خود به پليس نيز نبودم. با خرج كردن چهار ميليون توماني كه از خانه برداشته بودم، هزينه زندگي خود و روشنك را پرداخت كردم. ما به هيچ مركز اقامتي مراجعه نكرديم. چادر مسافرتي خريده بودم شبها در آن مي خوابيديم. دو قبضه اسلحه اي را كه از صحنه جنايت برداشته بودم، در يكي از شهرهاي شمالي كشور رها كردم. دو شب با كابوس از خواب بيدار مي شدم. عذاب وجدان رهايم نمي كرد تا اينكه در نهايت تصميم گرفتم خود را به پليس معرفي كنم.
آرش با حالتي مضطرب گفت: روشنك در تمام اين مدت به من روحيه مي داد. او سعي داشت كمكم كند تا خود را به پليس معرفي كنم. تلاشهاي او در نهايت به نتيجه رسيد وقتي راضي شدم از زاهدان به كرج آمديم و امروز صبح به سمت تهران حركت كرديم. روشنك را در تهران رها كردم تا به منزل مادرش برود و خود با همراهي برادرم به دادسرا آمدم و تسليم شدم.
آرش در پاسخ به اين كه چرا به شرارت رو آورد و در نهايت مرتكب جنايت شد، گفت: تا زماني كه در كانون خانواده بودم، مرتكب هيچ جرمي نشدم، تا اينكه به روشنك دل بستم. خانواده ام با اين ازدواج موافق نبودند، آنها فكر مي كردند ما از يك فرهنگ نيستيم. در نهايت اين موضوع موجب شد تا خانواده ام را به قصد ازدواج با روشنك ترك كنم. زندگي من و روشنك شروع شد ولي اطراف مرا دوستاني ناباب فرا گرفت. در طول
يك سال و نيم ۲۰ ميليون تومان براي دوستانم خرج كردم. به شرارت رو آوردم و در نهايت اين حادثه تلخ رخ داد. باور كنيد پشيمانم. زودتر مجازاتم كنيد كه عذاب وجدان رهايم نمي كند. بازپرس اصغرزاده ضمن رد بعضي از ادعاهاي آرش مبني بر اينكه تيرهايي از كلت مامور خارج شده و بر روي زمين ريخته شده بود، گفت: هيچ تيري در صحنه جنايت كشف نشده است و اظهارات اين متهم در اين مرحله از دادرسي در حد ادعا است و بايد مورد بررسي قرار گيرد، ولي در هر حال آرش با روحيه اي در اينجا حضور دارد كه خواهان كمك به پليس است. بررسي ها در اين خصوص در دادسراي امور جنايي تهران و دايره ۱۰ آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.

دنور: بازرسان آمريكايي كه هنگام عمليات گشت زني متوجه كودكان محبوس داخل خودرو نشده بودند به سهل انگاري متهم شدند.
بنابراين گزارش، چندي پيش خانواده هاي قربانيان به پليس اعلام كردند مدت دو روز است كودكانمان مفقود شدند.
پليس نيز بلافاصله بازرسي از محل را آغاز كرد. نيروهاي پليس در اين عمليات بطور كامل منطقه را گشت زدند غافل از اينكه اين سه كودك ۱۱ و ۶ و ۵ ساله در صندوق عقب خودرويي محبوس شدند.
پس از گذشت ۳۳ ساعت، اجساد اين سه كودك در صندوق عقب اتومبيلي كشف شد. به گفته پزشكي قانوني اين كودكان ۱۳ ساعت پس از بسته شدن در صندوق زنده بودند.
به گفته پليس اين كودكان در حال بازي در اطراف خودرو بوده كه حين بازي وارد صندوق عقب شده و بصورت اتفاقي در آن حبس و كشته شدند.

ديلي تلگرف : دو زن استراليايي ۳۴ و ۴۲ ساله نژادپرست به نام هاي درين اليزابت باردسلي و ربكا تبلايما پاپالي به اتهام قتل دستگير شدند.
آنان در دادگاه اعتراف كردند كه در ماه مي ۱۹۹۹ يك پسر ۱۴ ساله بوكي به نام كلون جك من را گرفته و سپس دست و پاي او را با طناب بسته اند. بعد او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و به قتل رساندند.
براساس اين گزارش، مردي نيز به نام جيمز وايني استاپلتون آنها را به ويژه در قتل پسرك ياري كرده است. او به اتهام قتل عمد امروز محاكمه مي شود.
دادگاه دو زن مجرم را دست كم در مجموع به ۲۴ سال و نيم حبس بدون قيد و شرط محكوم كرد و آنان بايد عمر خود را در زندان سپري كنند.

لوكال ۱۰: مقامات رسمي آمريكا اعلام كردند: دو معلم در ايالت فلوريدا با استفاده از مدارك جعلي به تشكيل كلاس هاي فوق برنامه مدرسه اقدام كرده و حقوق بالايي دريافت مي كردند.بنابراين گزارش، اين دو معلم با جعل مدارك فوق ليسانس و دكترا و تدريس در سه مدرسه محلي در ايالت فلوريدا هزينه هاي سنگين را به گردن دولت مي انداختند.
براساس اين گزارش، دو متهم ميجر و مك كوگ در بررسي هاي پليس شناسايي و دستگير شدند هم اكنون با قرار وثيقه تا روز محاكمه آزاد هستند.
گفتني است، در بررسي هاي بعدي پليس از وضعيت مدارس آمريكا تعداد ۱۹۰ معلم در مناطق براوارد، پالم بيچ، مونورو و مخصوصاً ايالت ميامي بدون مجوز به تشكيل كلاس هاي فوق برنامه اقدام كرده و حقوق دريافت مي كنند.
پليس آمريكا هنوز هيچ اقدامي براي دستگيري اين متهمان انجام نداده است.

آسوشيتدپرس : پليس ايالت كنتيكوت روز گذشته مرد پزشكي را كه به بهانه سقط جنين به دختراني كه به وي مراجعه مي كردند تجاوز مي كرد به اتهام سوء استفاده از موقعيت شغلي بازداشت و روانه بازداشتگاه موقت كرد. وي متهم به آزار سه دختر نوجوان كه يكي از آنها تنها ۱۴ سال سن داشته ، است. مايكل بريت در حال حاضر با قرار وثيقه ۲۰۰ هزار دلاري در زندان به سر مي برد.
به گفته بازپرس تحقيق پرونده دوست يكي از قربانيان متهم پس از اطلاع يافتن از ماجرا به پليس مراجعه كرده و آنها را در جريان قرار مي دهد . بريت ماه گذشته به دختر ۱۴ ساله اي كه براي سقط جنين به وي مراجعه كرده بود تجاوز مي كند . قرباني نيز از ترس طرد شدن از خانواده از طرح شكايت عليه وي خودداري مي كند.
در حال حاضر قاضي پرونده اعلام كرده است كه قصد دارد عليه كلينيك سقط جنيني كه اين اتفاق در آن رخ داده نيز دادخواستي آماده سازد.

گروه حوادث: حكم قتل شبه عمد مردي كه پس از آشكار شدن رابطه پنهاني همسرش، جواني را به قتل رسانده بود، از سوي ديوان عالي كشور نقض شد.
به گزارش خبرنگار ما، ماجراي اين حادثه از آن جايي آغاز شد كه در تاريخ ۲۲ شهريور ماه سال ۸۳ زماني كه مردي به نام محمدعلي پس از انجام كار روزانه به خانه اش در روستايي در قزوين رفت.بلافاصله پس از ورود به خانه اش متوجه پسردايي همسرش به نام «عبدالله» شد كه بدون اطلاع قبلي به خانه اش آمده بود.وي پس از خوش آمدگويي به عبدالله و صرف ناهار، زماني كه قصد خارج شدن از خانه را داشت دريافت كه عبدالله قصد ماندن دارد. به اين ترتيب بدون هيچ پرسشي محل را ترك كرد و مجدداً پس از چهار ساعت بازگشت.صاحبخانه بسيار مشكوك شده بود، حوالي ظهر فرداي آن روز به خانه اش بازگشت و در كمال ناباوري با صحنه اي رو به رو شد كه هرگز فكرش را نمي كرد. پس از مدتي محمدعلي به انگيزه انتقامجويي به همراه همسرش به تهران آمد. وي به پسردايي همسرش گفت: من ديگر همسرم را نمي خواهم قصد طلاق دادن او را دارم. پس تو با او ازدواج كن. اما عبدالله زير بار نرفت و حرف محمدعلي را قبول نكرد و مدعي شد كه با همسرش رابطه اي نداشته است. همين امر خشم محمدعلي را برانگيخت و آنها با هم درگير شدند. در اين درگيري بود كه محمدعلي با ضربات متعدد چاقو عبدالله را از پاي درآورد. متهم اين پرونده كه در محل حادثه توسط پليس دستگير شد، پس از تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه شد و اتهام قتل عمدي را قبول كرد و گفت تنها به انگيزه انتقامجويي دست به چنين جنايتي زده است.
با ختم جلسه دادگاه، عزيز محمدي و چهار مستشارش با توجه به محتويات پرونده قتل را شبه عمد عنوان كردند و متهم را به پرداخت ديه محكوم كردند.

گروه حوادث: فردي كه يك اسلحه به همراه چهار فشنگ جنگي حمل مي كرد به كمك مردم توسط مأموران پليس دستگير شد.
به گزارش خبرنگار ما، در تاريخ ۲۸ تيرماه، يك سواري پيكان در كنار بزرگراه چمران توقف كرده بود كه در همين حين موتورسواري به راننده پيكان نزديك شد و از وي تقاضاي مقداري بنزين براي موتورش كرد.
هنگامي كه موتورسوار در حال كشيدن بنزين از باك ماشين بود، ناگهان موتور پيكان آتش گرفت. فرد موتورسوار از ترس پا به فرار گذاشت، مردم و راننده پيكان نيز به تعقيب وي پرداختند.
زماني كه وي در حال فرار بود، مردم متوجه شدند كه يك اسلحه از جيب اين شخص به زمين افتاد، وي به سرعت اسلحه را برداشت و به فرار خود ادامه داد.
بعد از دقايقي وي وارد خانه اي كه در آن باز بود شد و با جيغ و فرياد اعضاي خانه مواجه شد. به همين دليل به سرعت از آن خانه خارج و به خانه ديگري رفت كه اين بار افرادي كه در آن خانه بودند، پليس ۱۱۰ را در جريان ماجرا قرار دادند. پليس پس از حاضر شدن در محل اين فرد را دستگير كرد.
بعد از بازرسي هايي كه از اين فرد انجام گرفت، يك اسلحه به همراه چهار فشنگ جنگي از جيب وي پيدا شد.
تحقيقات لازم بر روي اين پرونده در دايره يكم اداره آگاهي براي روشن شدن موضوع ادامه دارد.

شاپور اسماعيليان
وكيل پايه يك دادگستري (قاضي بازنشسته)
هر جرمي اعم از جرايم قابل گذشت يا غيرقابل گذشت و يا جرمي كه در آن تصور وجود شاكي خصوصي نمي تواند مصداق داشته باشد (مانند حمل اسلحه غيرمجاز)، داراي حيثيت عمومي است.
بنابراين هر جرمي داراي حيثيت عمومي است ولي ممكن است جرم، حيثيت خصوصي داشته و يا نداشته باشد. ماده ۲ قانون آئين دادرسي كيفري سابق به طور شفاف مقرر مي داشت:محكوميت به جزا ناشي از جرم است و جرم مي تواند دو حيثيت داشته باشد:
۱- حيثيت عمومي از جهتي كه مخل نظم و حقوق عمومي است.
۲ _ حيثت خصوصي از آن جهت كه راجع به تضرر شخص يا اشخاص يا هيأت معيني است. عليهذا جرمي كه داراي دو حيثيت است، موجب دو ادعا مي شود. ادعاي عمومي براي حفظ حقوق عموي و ادعاي خصوصي براي مطالبه ضرر و زيان خصوصي ماده ۳ همان قانون مقرر داشته بود:« اقامه دعوي و تعقيب مجرم يا متهم به جرم از حيث حقوق عمومي برعهده اداره مدعي العموم [دادسرا] است و اقامه دعوي از حيث ضرر و زيان شخصي برعهده مدعي خصوصي...» به عنوان مثال: قطع عمدي درختان ديگري (مصداق ماده ۶۸۴ ق. مجازت اسلامي) جرمي است قابل گذشت كه به موجب مقررات ماده ۷۲۷ همان قانون، تعقيب متهم جز با شكايت شاكي خصوصي آغاز نمي شود بنابراين دادسرا به دنبال اعلام شكايت كيفري شاكي خصوصي، تعقيب را شروع و در صورت احراز مجرميت متهم، مطابق كيفرخواست تنظيمي (ادعانامه)، مجازات مرتكب را از دادگاه عمومي جزايي، درخواست مي نمايد كه اقامه دعوي براي حفظ حقوق عمومي بيانگر همين وظيفه دادسرا است اما چنانچه به دنبال طرح پرونده كيفري در دادگاه عمومي جزائي، شاكي خصوصي به منظور مطالبه ضرر و زيان ناشي از درختان مقطوعه نيز به همان دادگاه، دادخواست حقوقي تقديم نمايد، در واقع اقدام به اقامه دعوي خصوصي كرده است كه از اين جهت به وي« مدعي خصوصي »گفته مي شود.
افزون بر اين، در زمان حاكميت مقررات آئين دادرسي كيفري سابق (۱۲۹۰)، بدون هيچگونه ابهام، اصطلاحات جنبه خصوصي و جنبه عمومي جرم به ترتيب به جنبه هاي قابل گذشت بودن و غيرقابل گذشت بودن جرم اطلاق مي شد كه البته اين واژه ها در حال حاضر نيز براي بيان اين ويژگي هاي جرم كاربرد دارد اما درصدر ماده ۲ قانون فعلي آئين دادرسي كيفري دادگاه هاي عمومي و انقلاب قيد عبارت« كليه جرايم داراي جنبه الهي است»دلالت دارد بر اينكه هر نوع جرمي« مخل نظم و حقوق عمومي» است و در جامعه اسلامي كه قوانين و مقررات با لحاظ عدم مغايرت آنها با موازين شرعي به تصويب رسيده و به مرحله اجرا درمي آيد، ارتكاب هر جرمي، عملي برخلاف موازين و مقررات اسلامي است، هر چند جرم در حد يك خلاف رانندگي بوده و يا ضرر و زيان آن متوجه يك شخص باشد (مانند قطع درخت ديگري يا اهانت ساده).
با اين تعبير قيد«جنبه الهي »مترادف است با مفهوم«حيثيت عمومي» جرم و نبايد اين مفهوم را با مفهوم جرايمي كه«جنبه حق اللهي » دارد اشتباه كرد كه در مقابل جنبه« حق الناسي» بكار برده مي شود و ماده ۱۰۵ قانون مجازات اسلامي مقرر مي دارد« حاكم شروع مي تواند در حق الله و حق الناس به علم خود عمل كند و حدالهي را جاري نمايد و لازم است مستند علم خود را ذكر كند، اجراي حد در حق الله متوقف به درخواست كسي نيست ولي در حق الناس اجراي حد موقوف به درخواست صاحب حق مي باشد.»
توضيح بيشتر درباره حق الله و حق الناس به يادداشت ديگري موكول مي شود زيرا منظور از اين نوشتار كوتاه، تبيين مفهوم« جنبه الهي»جرم است كه بنظر نگارنده، مراد از اين جنبه، همان«حيثيت عمومي» جرم است و مقصود از حيثيت عمومي جرم، اين است كه ارتكاب هر جرمي مخل نظم و حقوق عمومي است و به هر حال، هر جرمي داراي حيثيت عمومي و يا به عبارتي داراي جنبه الهي است. ولي برخي از جرايم از اين جهت كه موجب تضرر اشخاص حقيقي يا حقوقي مي شود، داراي حيثيت خصوصي نيز مي گردد.
براين اساس تبصره ۲ ماده ۲ قانون آئين دادرسي كيفري دادگاههاي عمومي و انقلاب مقرر مي دارد: جرمي كه داراي دو جنبه باشد مي تواند موجب دو ادعا شود:
الف _ ادعاي عمومي براي حفظ حدود الهي و حقوق و نظم عمومي
ب _ ادعاي خصوصي براي مطالبه حق از قبيل قصاص و قذف يا ضرر و زيان اشخاص حقيقي يا حقوقي.
در ماده ۳ همان قانون آمده است:« تعقيب متهم و مجرم از حيث جنبه الهي و حفظ حقوق عمومي و حدود اسلامي [يعني ادعاي عمومي] برابر ضوابط قانوني به عهده رئيس حوزه قضايي (در حال حاضر دادسرا) مي باشد و از جهت جنبه خصوصي با تقاضاي شاكي خصوصي شروع مي گردد.»كه با احياء دادسرا، بند الف ماده ۳ (اصلاحي ۲۸/۷/۸۱) قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب مصوب ۱۳۷۳ با اصلاحات بعدي نيز تصريح مي نمايد:« دادسرا كه عهده دار كشف جرم، تعقيب متهم به جرم، اقامه دعوي از جنبه حق اللهي و حفظ حقوق عمومي و حدود اسلامي، اجراي احكام و... وفق ضوابط قانوني است، به رياست دادستان مي باشد... اقدامات دادسرا در جرايمي كه جنبه خصوصي دارد با شكايت شاكي خصوصي شروع مي شود...»بطور خلاصه، جمع بندي يادداشت اين است:
۱ _ در نظام كيفري ما كليه جرايم داراي جنبه الهي (حيثيت عمومي) است.
۲ _ در جرمي كه در آن وجود شاكي قابل تصور نيست (مانند حمل اسلحه غيرمجاز يا حد شرب خمر) جرم داراي دو جنبه الهي و عمومي است كه جنبه عمومي جرم در مثال اخير در برگيرنده جنبه هاي حق اللهي و يا حدود الهي نيز هست.
۳ _ در برخي جرايم كه وقوع آن متضمن ضرر و زيان اشخاص نيز مي گردد (مانند خيانت در امانت) جرم داراي جنبه هاي سه گانه (الهي، عمومي و خصوصي) است كه مراد از جنبه الهي، حيثيت عمومي جرم، مقصود از جنبه عمومي غيرقابل گذشت بودن آن و منظور از جنبه خصوصي يعني اينكه وقوع جرم متضمن ضرر و زيان شخص يا اشخاص معين مي باشد كه اين ضرر و زيان با اقامه دعوي خصوصي (دادخواست ضرر و زيان) قابل رسيدگي است.
به هر حال بمنظور رفع ابهام در كاربرد جنبه هاي مختلف جرم و جلوگيري از برداشت هاي متفاوت، ضرورت دارد در پيش نويس لايحه قانوني آئين دادرسي كيفري، اين جنبه ها بطور شفاف مورد تبيين و تعريف قرار گيرد.

آسوشييتدپرس: دادستان هاي دادگاه عالي فرانسه سرانجام پس از دو هفته كار بر روي پرونده اي كه در آن ۶۵ نفر از اعضاي يك باند كودك آزاري ده ها كودك را مورد آزار و اذيت جنسي قرار داده بودند توانستند نظر خود را در خصوص اين پرونده اعلام كنند.
به گزارش بازپرس تحقيق در اين پرونده كه جزئيات آن دادگاه عالي را به شدت شوكه كرده بود ۴۵ نفر از اعضاي اين باند كودك آزاري در فاصله سال هاي ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ ده ها كودك بين ۶ ماه تا ۱۴ سال را تنها در برابر مقدار اندكي پول و يا سرژناه مورد آزار و اذيت جنسي قرار داده اند. نكته تأسف بار ماجرا اينجاست كه بسياري از اين كودكان توسط والدين و يا اعضاي خانواده خود مورد آزار و اذيت قرار گرفته اند.
در جلسه روز گذشته قاضي پرونده از وكلاي مدافع متهمان خواست كه در صورتي كه پيش از شروع رسمي دادگاه مطلبي براي اضافه كردن به دفاعيات قبلي خود دارند بيان كنند. دو نفر از وكلاي مدافع از قاضي دادگاه خواستند تا موكلانشان را ببخشند. دو متهم ديگر نيز بار ديگر بر بي گناهي خود تاكيد كردند.
اين دادگاه كه سرنوشت بيش از پنجاه متهم در آن به يكباره تعيين خواهد شد ، از روز چهارم جولاي آغاز به كار كرد. قرار است حكم نهايي متهمان نيز ظرف چند روز آينده صادر شود . بر اساس گفته قاضي پرونده حكم متهمان از سه سال حبس تا حبس ابد خواهد بود. دادستان پرونده پيش از اين از قاضي دادگاه خواسته بود كه براي بيشتر متهمان حكم ۳۰ سال حبس را اعلام كند. يكي از سركرده هاي اين گروه كه به تنهايي متهم به تجاوز و آزار و اذيت جنسي ۱۵ كودك است به احتمال قوي به حبس ابد محكوم خواهد شد.
اين در حالي است كه وكيل مدافع متهم پيش از اين بارها از قاضي دادگاه خواسته بود كه در خصوص اتهام متهم رديف اول پرونده با توجه به نابساماني هاي روحي وي و وضعيت بد دوران كودكيش اندكي تخفيف قائل شود.
بيش از نيمي از متهمان اين پرونده بين ۲۷ تا ۳۷ سال سن داشته و بيكار هستند.

خودرو ۲۰۶ طوسي رنگ به خاطر سرعت زياد در اتوبان مدرس به اين روز افتاده است.
سرعت زياد خودروهاي مدل بالا در اتوبان هاي شهري همچنان خسارت هاي مالي و جاني جبران ناپذيري را به جا مي گذارد.

گروه حوادث: پزشكي قانوني اعلام كرد زن جواني كه مرتكب قتل عمدي همسرش شده و مدعي بود كه مبتلا به بيماري رواني است، در هنگام وقوع حادثه داراي جنون نبوده است.
به گزارش خبرنگار ما، اين زن جوان كه نرگس ۲۴ ساله نام دارد، متهم به مباشرت در قتل عمدي همسرش يدالله است. اين حادثه در تاريخ ۵ آذر ماه سال ۸۲ در حالي اتفاق افتاده است كه روز حادثه زماني كه نرگس از مهماني به خانه اش در سلطان آباد برمي گردد متوجه مي شود همسرش به همراه پسر خواهرش در حال كشيدن سيگار و استعمال ترياك است. به همين خاطر، با يدالله درگيري لفظي پيدا مي كند. درگيري باعث مي شود يدالله با چاقويي كه در اختيار داشته به طرف همسرش حمله ور شود و نرگس نيز كه به شدت از موضوع عصباني شده با چاقويي كه در اختيار داشته ضربه اي را به سمت چپ همسرش وارد كند.
پس از اين حادثه، نرگس از شدت عصبانيت از خانه بيرون مي آيد و با مراجعه به پايگاه بسيج ناحيه موضوع را به مأموران اطلاع داد. زماني كه آنها به خانه نرگس آمدند با پيكر خونين يدالله كه در جلوي در خانه اش افتاده بود روبه رو شدند.به اين ترتيب نرگس بازداشت شد و در جلسات بازجويي و محاكمه مدعي شد كه داراي بيماري رواني است. قاضي صارمي با توجه به اين ادعا متهم را به پزشكي قانوني فرستاد و نتيجه پرونده را به اعلام نظريه پزشكي قانوني موكول كرد. دور روز قبل پزشكي قانوني نظريه خود را در اين خصوص اعلام كرد و بيان داشت اين زن داراي بيماري افسردگي است اما در زمان وقوع حادثه جنون نداشته است.
به اين ترتيب قرار است متهم اين پرونده روز ۳۰ مرداد ماه مجدداً در شعبه ۸۰ دادگاه كيفري استان محاكمه شود.

گروه حوادث: مهاجمي كه با حمله به فوتباليست  معروف قصد سرقت اموالش را داشت پس از دستگيري ظهر ديروز با قرار وثيقه ۴۰ ميليون توماني آزاد شد.
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه يكشنبه ۲۶ تيرماه، زماني كه فوتباليست تيم ... از خانه دوستش در خيابان نيروي هوايي بيرون آمد ناگهان متوجه مردي شد كه داخل خودرو پژو ۲۰۶ وي شده و در حال باز كردن ضبط ماشين اوست.
اين فوتباليست تا اين صحنه را ديد، فوراً به سمت او دويد و مانع ادامه فعاليت  سارق جوان شد. اما در حين درگيري سارق جوان براي رهايي از چنگ صاحب خودرو، با چاقو ضربه اي به دست اين فوتباليست وارد كرد و او را به زمين انداخت.اما همسايه ها كه با شنيدن سر و صدا به بيرون آمدند با ديدن دزد جوان موضوع را به پليس ۱۱۰ اطلاع دادند. با حضور مأموران كلانتري ۱۲۸ تهران نو در محل حادثه، دزد جوان دستگير شد. از طرفي فوتباليست معروف به بيمارستان انتقال يافت. متهم اين پرونده نيز پس از بازجويي از سوي قاضي مجتمع قضايي رسالت با قرار وثيقه ۴۰ ميليون توماني آزاد شد. بررسي اين پرونده ادامه خواهد يافت.

گروه حوادث: پسري ۲۰ ساله، دختر مورد علاقه خود را به قتل رساند و سپس اقدام به خودكشي كرد.
به گزارش خبرنگار ما عصر روز ۲۸ تيرماه پسر جواني به نام رامين ۲۲ ساله دختر مورد علاقه اش سوفيا ۲۰ ساله را با ضربات چاقو به قتل رساند.آن روز متهم براي ديدن دختر مورد علاقه اش به محل كار وي رفت اما سوفيا بعد از ديدن وي به او گفت ديگر حاضر به ديدنش نيست و هيچ علاقه اي به او ندارد.
رامين بعد از شنيدن حرف هاي وي، چاقويي را از جيبش بيرون آورد و سه ضربه به شكم و گردن وي وارد كرد كه منجر به مرگ وي سر صحنه حادثه شد.سپس دو ضربه چاقو نيز به خود زد كه مردم او را به بيمارستان پاسارگاد منتقل كردند.
در حال حاضر وضعيت رامين وخيم اعلام شده است و احتمال فوت وي داده مي شود. بررسي بر روي اين پرونده از سوي بازپرس كشيك حسيني ادامه خواهد داشت و در صورت فوت متهم، پرونده مختومه اعلام خواهد شد