يكشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۵۵
خبري از پيراهن هاي نخي گلدار نيست
گزارشي درباره چگونگي برگزاري كلاس هاي آموزشگاه هاي خياطي و شهريه آنها
002817.jpg
زينب اسماعيلي
اغلب چرخ خياطي هاي دستي به گنجه مادرها و مادربزرگ ها تبعيد شده و جايش را به چرخ هاي اتوماتيك داده استو ديگر از پيراهن ها و لباس هاي نخي خبري نيست
- تمام نشد؟ ...
دسته چرخ خياطي با دست هاي مادر مي چرخد، دختر ميان پارچه هاي گل گلي آهاردار جلو چرخ خياطي نشسته است، پارچه  را از آن طرف چرخ مي كشد، به خيال اينكه پيراهن كه شوق پوشيدنش توي چشم هايش موج مي زند، زودتر دوخته شود.
دست مادر درد گرفته، اما ذوق نگاه دختر را كه مي بيند، دسته چرخ را همانطور مي چرخاند. دختر لاي پارچه ها كه كف اتاق را پوشانده غلت مي زند، بعضي از تكه ها را برداشته و قصد دارد براي عروسكش لباس بدوزد.
عطر پارچه هاي نخي آهاردار مشامش را پر كرده است. اين عطر هر تابستان بود كه در اولين فرصت مالي خانواده به دست مي آمد، او، پدر، مادر و خواهرانش عصر يك روز تابستاني به سمت پارچه فروشي مي رفتند، پيشخوان پارچه فروشي بلند نبود، اما طاقه  هاي پارچه هم قد پارچه فروش بود، آنجا عطر پارچه هاي تازه به مشام مي رسيد و متر فلزي پارچه فروش و صداي قيچي كه بدون لفظ مبارك باشد در نمي آمد.
خياطي مادر هم مثل سوادش بود، كم بلد بود، اما خوب مي دوخت، خوب مي خواند، خياطي را پيش زن دايي اش ياد گرفته بود و پيراهن يقه گرد، آستين كوتاه با لبه توري، دامن چين دار تا سر زانو و پيژامه را خوب مي دوخت، اما يا لباس هاي ميهماني را مي خريد يا به خياطي شهر كه خياطي را خوب بلد بود، مي داد و او هم ترفندهاي مخصوص خياطي را براي زيبايي پيراهن هاي ميهماني به كار مي برد.
پيش خياط كه مي رفتند، كار خيلي سخت تر بود، بايد مدل يقه را انتخاب مي كرد، مچ دست بسته باشد يا باز؟ دامن فون يا تنگ؟ پيراهن يا بلوز و دامن؟ و خلاصه هنگام خياطي مادر خيال ها راحت تر بود.
حالا از آن سالها خيلي گذشته، اغلب چرخ خياطي هاي دستي به گنجه مادرها و مادربزرگ ها تبعيد شده است و جايش را به چرخ هاي اتوماتيك داده است. از سالهاي پارچه رنگي خريدن با گل هاي آفتابگردان، محمدي و طرح هاي عروسكي بسيار گذشته است.
تي شرت هاي ساده نخي با عكس  عروسك هاي آشناي كودكان و خرس و خرگوش، جاي آن پيراهن هاي پر رنگ و لعاب را گرفته است. همان پيراهن هاي چين دار كودكانه؛ ديگر مادرها دستشان به خياطي نمي رود. لباس هاي آماده جاي آن دوخت و دوزها را گرفته و سليقه ها آنقدر تغيير يافته كه ديگر بچه ها خياطي مادرها را حتي براي لباس هاي خانه هم قبول ندارند، اما بعضي ها هنوز خياطي را به عنوان يك هنر قبول دارند و براي ياد گرفتن آن به دنبال كلاس و آموزش مي روند.
در صفحه هاي نيازمندي هاي اغلب روزنامه ها هم، چندين آموزشگاه خياطي را معرفي كرده اند با جملاتي اينچنيني: آموزش خياطي بدون الگو با ساده ترين متد – الگوسازي، سايزبندي، برشكاري، دوخت تخصصي تا احداث مزون- مبتدي تا مزون -
با اخذ ديپلم، لباس عروس مجلسي، تزئين لباس، بدون الگو گرلاوين متريك مولر، سايزبندي، برشكاري، دوخت تجاري، كلاه، طراحي، گلدوزي.
برخلاف انتظار زنگ زدن به اين آموزشگاه ها با شنيدن بوق اشغالي و پشت خط ماندن همراه نيست. گويا تعداد هنرآموزان خياطي كم است، بيشتر آنها كلاس هاي آموزش خياطي را با شهريه هاي مصوب وزارت كار برگزار كرده و در اولين جمله هاي خود به اين نكته اشاره مي كنند. كلاس ها اغلب به دو نوع مبتدي و پيشرفته يا با الگو و بدون الگو دسته بندي مي شود.
بعد از طي دوره مبتدي كه دوخت هايي مثل نازك دوزي را به هنرجو ياد مي دهند، دوره هاي بعدي آغاز مي شود؛ ضخيم دوزي،  ژورنال، ژورنال پيشرفته، گرلاوين، متد ساده آمريكايي، مولر ايتاليايي، سايز و لباس عروس و...
برخي آموزشگاه ها يك دوره گرلاوين را طي 4 ماه و نيم آموزش مي دهند با شهريه 3 هزار و 800 تومان. الگو از روي بوردا هم با آموزش همه نوع دوخت طي 2 ماه و نيم و با شهريه 80 هزار تومان انجام مي شود.
ژورنا ل شناسي و آموزش ضخيم دوزي در دو ماه با شهريه 40 هزار تومان آموزش داده مي شود. اين دوره ها بعد از گذراندن دوره نازك دوزي (شامل دامن، شلوار، يقه،  آستين و بالا تنه) آموزش داده مي شود. اين دوره ها طي چهار تا شش ماه و با شهريه 120 هزار تومان برگزار مي شود. البته آموزشگاه هايي هم هستند كه اين دوره را با نصف اين هزينه  آموزش مي دهند.
دوره ژورنال در برخي آموزشگاه ها در دو ماه با شهريه 50 هزار تومان ارائه مي شود.
البته آموزشگاه هايي هم هستند كه با تفاوت هايي كلاس هاي خود را برگزار كرده و شهريه را با شرايط اقساط دريافت مي كنند، همچنين مدت دوره آموزش نيز به شرايط هنرجو براي يادگيري بستگي دارد. روش هاي دوخت لباس عروس نيز كه در اغلب آموزشگاه ها ياد داده مي شود، بسته به نوع پارچه و مدل لباس از 10 هزار تومان تا 60 هزار تومان و طي يك تا سه ماه آموزش داده مي شود.
اكثر آموزشگاه هاي خياطي، گلسازي، گلدوزي، نقاشي  روي پارچه، عروسك سازي، هويه و هنرهايي از اين دست را هم آموزش مي دهند، بعضي از آنها ناباورانه حتي آموزشگاه كامپيوتر هم هستند. گويا مي خواهند با تمام سعي شان براي نسل بعد، مادراني مثل مادران نسل قبل تربيت كنند...

زاويه ديگر
002862.jpg
تسخير بازار خودرو با پژو RD و سمند
بهينه سازي خودرو پژو RD و افزايش تيراژ ساير محصولات ايران خودرو نظير پژو 405 و سمند توانسته بازار پيكان را براي ايران خودرو حفظ كند.
به گزارش خبرگزاري مهر مجتبي شيواپور قائم مقام مدير عامل ايران خودرو، ضمن تاكيد بر اين نكته كه توقف توليد پيكان اختلالي در بازار خودرو كشور ايجاد نكرد، اظهار داشت: از آنجا كه پيكان با تيراژ سالانه 150 هزار دستگاه، پرتيراژترين و محبوب ترين خودرو بازار به شمار مي رفت ، ايران خودرو امكانات خود را براي جلوگيري از اختلال در بازار پس از توقف توليد آن به كار گرفت.
وي به بازار آمدن خودرو لوگان را عامل ايجاد  آرامش در بازار خودرو خواند و تصريح كرد: از آنجا كه 75 درصد متقاضيان خودرو مايل به خريد خودرويي با قيمت بين 6 تا 10 ميليون تومان هستند ، با ورود لوگان عطش اين بخش از بازار خودرو تا حدود زيادي فروكش خواهد كرد.
شيواپور اضافه كرد: ايران خودرو با عرضه خودرو پژو RD كه قيمتي نزديك به پيكان داشته و امكاناتي به مراتب بيشتر و بهتر از پيكان دارد، سعي خود را بر حفظ بازار پيكان متمركز كرده و افزايش تقاضا براي RD نشان مي دهد در اين كار موفق بوده ايم.
كالاهاي وارداتي به سبد خانوار راه نمي يابند
كالاهاي واردتي در سبد خانوار نقشي ندارند و پي در پي فاصله فقير و غني را زياد مي كنند.
دكتر محمود جام ساز، كارشناس مسائل اقتصادي به ايسنا گفت: با توجه به قيمت 70 تا 80 دلاري هر بشكه نفت، ايران در آينده نزديك با درآمدهاي نفتي عظيمي رو به رو خواهد شد و تجربه نشان داده كه با افزايش درآمدهاي نفتي در كشور، واردات نيز افزايش مي يابد.
او با بيان اينكه واردات كالاهاي مصرفي به عنوان كالاهاي غير ضروري در سبد خانوار تاثير چنداني ندارد، افزود: اگر قرار باشد درآمدهاي ارزشي افزايش يابد و مصارف دولتي نيز اسراف گونه اضافه شود، آنگاه فاصله ميان فقير و غني زياد مي شود. در حال حاضر حدود 11 ميليون نفر در جامعه وجود دارند كه قادر به سير كردن شكم خود نيستند و ناني براي گذاشتن روي سفره خود ندارند. بدين ترتيب اگر قرار باشد درآمدهاي نفتي به صورت گذشته ادامه پيدا كند، دولت از نظر اقتصادي رو به قهقهرا خواهد رفت.

امروز
هنر بدون اقتصاد محكوم به شكست است
هنر ايران از قدمتي هزاران ساله برخوردار است و همواره شاهد تحولات و دگرگوني هاي مختلف بوده؛ گاه دوره هاي شكوفايي و رونق را پشت سر گذاشته و گاه با سستي و فترت مواجه شده است، اما ويژگي هاي برجسته و جهان  شمول هنر ايران سبب شده تا در دوره هاي مختلف تاريخي از پس فراز و فرودهاي بيشمار زنده بماند و زندگي و پويايي خود را حفظ كند، اما چرا اين هنر زيباي دوست داشتني كه در مثل تنها نزد ايرانيان است و بس، تا اين حد با مشكلات اقتصادي و معيشتي دست به گريبان است؟ آيا زمينه هاي ورود كالاهاي هنري به جريان گردش پول، در اين سرزمين هنرپرور فراهم است؟ آيا سياستگذاري هاي جاري كشور در مسيري پيش مي رود كه راه شكوفايي اقتصادي هنر را فراهم آورد؟ و آيا مسئولان فرهنگي كشور به نقش مهم اقتصاد هنر در رشد اقتصاد كلان واقف و آگاهند؟
در حال حاضر بسياري از اقتصاد دانان تلاش مي كنند تا مسئولان هنري كشور را متوجه سمت و سويي تازه درباره مسائل هنري كنند. معطوف شدن نگاه اقتصادي به رشته هاي مختلف هنري از جمله خواسته هايي است كه اقتصاددانان بر آن تاكيد مي ورزند. با توجه به قدمت طولاني هنر در ايران مي توان با فراهم ساختن زمينه هاي ورود كالاهاي هنري به جريان گردش پول، راه شكوفايي همه جانبه آن را فراهم كرد و اقتصاد هنر را نيز به كمك رشد اقتصاد كلان كشور درآورد، اما توليدات هنري، غالبا در ايران تنها از سوي عده كمي از افراد جامعه مورد استقبال قرار مي گيرند و در نتيجه به سختي وارد عرصه تبادلات اقتصادي مي شوند. از سوي ديگر همين مسئله سبب شده تا هنرمندان و اشخاصي كه دست اندركار هنر هستند، همواره با مشكلات اقتصادي فراوان رو به رو باشند و هيچ گاه نتوانند از دخل و خرج مشخص و قابل اتكايي برخوردار شوند؛ چنانچه بسياري از هنرمندان پس از ارائه و فروش آثار هنري خود در شرايط مالي مساعدي قرار نمي گيرند كه اين امر بويژه در مورد رشته هايي مثل نقاشي، عكس، خطاطي يا مجسمه سازي صدق مي كند.
از سوي ديگر همه مي دانيم كه هر سال اعتبارات قابل توجهي به فعاليت هاي هنري اختصاص مي يابد، اما نبود زمينه هاي سودآوري، هنرمندان را درگير رابطه اي يكسويه كرده است و در واقع در حال حاضر خلق هنر بدون درآمد زايي و با صرف منابع انساني و مالي صورت مي گيرد. ادامه اين روند نه تنها انگيزه هاي فعاليت رو به رو رشد را در هنرمندان كاهش مي دهد، حتي ممكن است خطر فراموشي بعضي هنرهاي سنتي را نيز به همراه داشته باشد. به نظر مي رسد برنامه ريزي هاي دقيق و علمي تر از سوي مسئولان كشور براي رشد اقتصاد هنر و در نتيجه اقتصاد كلان كشور ضروري است.

دخل و خرج
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
در شهر
زيبـاشـهر
شهر آرا
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |