يكشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۵۵
خاطره خيابان هاي بدون ماشين در پايتخت
شميران گفت مرا پياده كنيد
002811.jpg
آرام محضري
شهرداري تصميم گرفت كه طرحي به نام قدمگاه صالحيه را اجرا كند. اين طرح از ميدان قدس (تجريش) تا باغ فردوس پياده مي شود و اميدواريم در درازمدت ديگر اتومبيلي از چهار راه پارك وي به سمت بالا حركت نكند
شهرنشيني امروز سخت شده است. اين را پايتخت نشينان بهتر مي فهمند. پاي صحبت هر كدامشان كه بنشيني، بخصوص قديمي ترها، مي گويند صداي جوي آب و درختاني كه سايه  سار عبور رهگذران بوده فضاي زندگي را در گذشته دلپذير مي كرده واينها را به رخمان مي كشند. مي توانيم گرماي اين يك هفته اخير را هم بچسبانيم به تمام موضوع و برويم سراغ كمبودي كه در شهر هر روز بيشتر از روز قبل احساس مي شود، فضاي سبز، محلي براي پياده روي و...
چند وقت پيش بود كه سراغ شهرداري منطقه يك رفتيم و طرح پياده راه را كه قرار بود در حاشيه مقصود بيك و همچنين حدفاصل ميدان قدس تا باغ فردوس ايجاد شود، پيش كشيديم تا فعاليت آنها براي جبران كمبود فضاي سبزي براي پياده روي هاي صبح وبعدازظهر شهروندان را گزارش كنيم. قرار بر اين بود كه در حاشيه رودخانه مقصود بيك از امامزاده صالح تا امامزاده اسماعيل مسير عبور و مرور خودروها بسته شود و با راه هاي فرعي اين محل براي پياده روي شهروندان شمال تهران اختصاص پيدا كند. طرح هنوز به معناي واقعي به مرحله اجرايي شدن نرسيده، اما مي توان به ايجاد اين فضا اميدوار بود.
***
روي نقشه تهران خم شده است و با انگشت رودخانه مقصود بيك را نشان مي هد. همان رودخانه اي كه اگر در بهار، به امامزاده صالح تجريش گذر كرده باشي، صداي آن را مي شنوي و اگر چند قدمي برداري ناچار به تحسين عضلات ورزيده آب كه مي خروشند، مي شوي. مي گويد: اگر روي يكي از پل هاي رودخانه ايستاده باشي مي تواني هم ذات را ببيني و هم صفت را كه آب معلول است و آن بالاتر برف هاي روي كوهستان ذات هستند. آيا تعمق در اين معنا آموزنده نيست؟
دكتر بهمن اديب زاده مشاور شهردار و رئيس دفتر مطالعات و نظارت منطقه يك شهرداري تهران و استاد دانشگاه شهيد بهشتي است كه خصلت هاي مدير و معلم را با هم داراست ودر كنار آنچه مديران شهري ملزم به انجام آنند، بر گسترش فرهنگ پياده روي تاكيد مي كند. با او درباره پياده راه ها - حوزه فراموش شده شهرسازي ايران- به گفت وگو نشسته ايم:
مي خواهيم درباره شهري قابل استفاده براي عابر پياده صحبت كنيم. فكر مي كنيد از كجا بايد شروع كرد، فرهنگسازي نزد مردم يا ايجاد فضاهاي شهري مناسب براي ترغيب پياده روي؟
به طور طبيعي هر دو.
از فرهنگسازي شروع  كنيم و مفهوم پياده  راه را از ابعاد فردي و اجتماعي اش بررسي  كنيم، موافقيد؟
سئوال شما در واقع يك موضوع فطري يعني پياده و پياده روي را هدف گيري كرده است. به نظر من همانطور كه حيوانات، به فراخور طبيعت  خود از بال ها، دست ها يا پاهاي شان استفاده مي كنند و زندگي شان وابسته به آنهاست. انسان نيز آفريده شده است تا روي پاهايش بايستد و بر آن تكيه كند. يعني پياده بودن از لوازم امرار معاش و استمرار حيات انسان است.
در واقع تاكيد من اين است كه پياده روي يك موضوع لوكس و تشريفاتي نيست، بلكه براي ادامه حيات لازم است كه از آن به شكل مطلوبي استفاده شود. در بررسي معماري قديم، خشت ها و سنگ هاي به كار رفته شده بسيار بزرگتر از آجرهاي امروزي است. اين امر نشانگر آن است كه مردم در زمان گذشته دست هاي بزرگتري داشته اند و اندام آنها قوي تر بوده است. علت آن هم استفاده درست از دست ها و پاهايشان است.
نقش پياده راه ها در توسعه اجتماعي نيز مشخص است. انسان ها موجوداتي اجتماعي اند و براي آنها تعامل با دنياي بيرون لازم است. آنها نياز دارند كه ديگران را در دنياي بيرون و محيط جمعي ملاقات كنند. از مكان هاي مهم براي رويارويي، محيط هاي جمعي مانند ميدان ها، محله ها و فضاهاي شهري اند. يعني ما به مكان هايي نياز داريم كه دسترسي پياده ها به آن آسان باشد. از طرفي ديگر اين محيط ها بايد براي حضور جاذب باشد.
آيا در جامعه ما به طوركلي چنين پياده راه هاي راحت و جذابي وجود ندارد؟
بايد گفت وضع موجود شهرسازي كشور معلول عدم تعادل است. براي مثال از واژه ترافيك بسيار استفاده مي شود. اين لغت اجاره اي است و آن از جوامعي اقتباس شده است كه داراي حيات اجتماعي متعادلند. براي آنها ترافيك فقط شامل اتومبيل ها نيست، بلكه شامل پياده ها نيز است. براي همين ما شهرهاي آنها را دوست داريم، چون توانسته اند در رابطه بين سواره ها و پياده ها تعادل ايجاد كنند، در حالي كه در ايران بحث ترافيك تنها از بعد سواره ها و هجوم اتومبيل ها در نظر گرفته شده است.
شما در دانشگاه تدريس مي كنيد و در زمينه مديريت شهري نيز داراي مسئوليت هستيد؛ اين دو حوزه يعني دانشگاه و نظام مديريت همواره از هم جدا بوده اند. براي ايجاد تعادل در اين بخش چه بايد كرد؟
بايد به گذشته برگرديم. در ايران نيازها بسيار سريع تر از برنامه ها رشد كرده است و برنامه هاي مديران از نيازها عقب مانده است. براي مثال طرح تفصيلي شهر تهران در سال 1340 تهيه شده كه حدود نيم قرن از زمان تدوين آن گذشته است. در حالي كه طي اين سالها اتفاقات بسياري افتاده و مسائل جديدي به وجود آمده است. يكي از معماران بزرگ مي گويد: زماني كه مي خواهم كاري را شروع كنم به دنبال واليوم زيرو (جلد صفر) مي گردم.
همانطور كه مي دانيد در اين حوزه كتابي نيست كه جلد صفر باشد. منظور او هم از جلد صفر، جوهره هر چيز است. اگر شهري با پياده راه هاي مناسب نياز امروز ماست ، نبايد فقط به گونه ساخت پياده راه ها در ديگر كشورها اكتفا كرد، بلكه بايد با توجه به جوهر مفهوم پياده و كاركردهايش تعريفي مناسب با جامعه خود ارايه داد.
آيا اين رويكرد در ايجاد و بهسازي معابر تهران رعايت مي شود؟
فكر مي كنم شهرداري نسبت به اين مسئله كاملا هوشيار است و نمونه اجرايي آن در منطقه يك شهرداري تهران انجام شده است.
منظورتان طرح پياده سازي ميدان تجريش است؟
بله! اين مسئله بخشي از طرح استراتژيك منطقه يك است. نقطه شروع اين طرح، پرسش از شميران بود. ما از شميران پرسيديم چه مي خواهد باشد، در حالي كه در گذشته رويه برعكس بود و اين ما بوديم كه به شميران مي گفتيم چه باشد.
شميران چه پاسخي داد؟
كارشناسي هاي كاملي انجام شد. شميران به ما گفت: مرا پياده كنيد. در اولين گام شهرداري تصميم گرفت كه طرحي به نام قدمگاه صالحيه را اجرا كند. اين طرح از ميدان قدس (تجريش) تا باغ فردوس پياده مي شود و اميدواريم در درازمدت ديگر اتومبيلي از چهار راه پارك وي به سمت بالا حركت نكند تا مردم بتوانند در اين محيط امنيت كامل داشته باشند.
سالهاست كه از لزوم پياده سازي تجريش صحبت مي شود، فكر مي كنيد تحقق آن در چه بازه زماني روي دهد؟
اگر شما نظاره گر تحولات ميدان تجريش در اين دو سال باشيد، متوجه اتفاقاتي كه گام به گام درحال اجراست، خواهيد شد.
نخستين بخش اين پروژه ساماندهي پياده روهاي موجود بود. در كنار اين پياده روها، جوي هاي آب با عرض دو متر، عبور و مرور را براي عابران دشوار مي كرد. اين كانال ها سرپوشيده و سپس با سنگ مناسب فرش شد. جالب اينكه بعد از انجام اين طرح، اتفاقي اجتماعي و خودجوش تحقق پيدا كرد. كسبه اي كه در گذشته وسايل شان را در معبر مي گذاشتند، بعد از ساماندهي پياده روها متوجه شدند بهتر است سد معبر نكنند و اجازه دهند مردم در برابر ويترين ها بايستند چرا كه اين از لحاظ اقتصادي به نفع خودشان است.
برنامه شما براي حركت اتومبيل ها چيست؟
يكي از مشكلات موجود در شميران، تداخل پياده  و سواره  است. در اينجا بايد تصميمي اتخاذ مي شد كه اتومبيل ها از رو حركت كنند يا پياده ها. مسئله اي كه در پل تجريش وجود دارد اين است كه نمي توان از پل عابر استفاده كرد، چرا كه در اين صورت چشم انداز كوه را از دست مي دهيم. بنابراين تصميم گرفته شده كه اتومبيل ها از زير حركت كنند و سطح خيابان به عابران اختصاص يابد.
براي اين منظور طي مناقصه اي كه انجام شد، مشاوران داخلي و خارجي دعوت شدند و با همكاري مشاوران مجرب خارجي و داخلي طرحي ايده آل براي پياده سازي تهران تصويب شد.
بنابراين در زير ميدان تجريش فعلي فضاي شهري جديدي تعريف خواهد شد؟
بله، يك ميدان در رو كه مخصوص پياده ها و دسترسي اورژانس و عبور و مرور خط هاي ويژه است. اين قسمت در واقع بخشي از قدمگاه صالحيه است كه پياده راه مقصود بيك را به گلاب دره متصل مي كند از آنجا به ارتفاعات دربند و وزباد متصل شود. زير اين ميدان نيز با تونل هايي كه احداث خواهد شد مجموعه رودخانه هاي موجود، تشكيل يك آبشار و درياچه را مي دهند و عبور اتومبيل ها نيز از همين جا تداوم مي يابد.
شروع عمليات اجرايي اين طرح از چه زماني است؟
پيش بيني ما اين است كه اوايل مهر 84 اجراي اين پروژه آغاز شود. براي جلوگيري از ادامه مشكلات ترافيكي نيز پيش بيني هاي لازم انجام شده است.
آيا براي اجراي اين طرح از مردم نظرسنجي هاي لازم انجام شده است؟ مي دانيد كه ديدگاه هاي مردم در اين پروژه ها بيش از اندازه حائز اهميت است.
با نشست ها و صحبت هايي كه با نماينده هاي معتمد محل انجام شده است، متوجه شديم كه اين طرح مورد استقبال مردم نيز هست و بي توجه به آراي مردم اساسا نمي توان براي اجراي چنين پروژه هايي برنامه ريزي كرد.
فكر مي كنيد براي تحقق طرح هاي مشابه اين طرح چه موانعي وجود دارد؟
مهمترين مسئله استمرار مديريتي است. براي آنكه موضوعي كه خواست مردم است تحقق پيدا كند بايد حضور گروهي كه مصرانه و با جديت كار را دنبال مي كنند استمرار داشته باشد و براي اجراي طرح هاي بزرگ مشكلي از لحاظ مالي وجود ندارد، چرا كه ملت ما هروقت خواسته توانسته است و شاهكارهايي كه در كشور ما وجود دارد، نشان دهنده همين توانايي است.
منبع: uan. ir

كلانشهر
آبي هاي آجري
002823.jpg
حــكايت ميـــدان نقش جهان اصفهان و برج جهان نما بالاخره پس از كش وقوس هاي فراوان و با حكم شوراي شهر اصفهان مبني بر تخريب دو طبقه از برح جهان نما، پس از مدت ها، سرانجامي خوش يافت؛ اگرچه ظرف اين مدت حداقل به لحاظ تبليغاتي، صدماتي به وجهه فرهنگي كشور و وجهه تشكيلاتي سامانه گردشگري ايران وارد شد كه شايد به اين راحتي جبران پذير نباشد.
اما در اين بين سئوالي مطرح است: اگر مجموعه نقش جهان يك اثر ثبت شده در آثار جهاني يونسكو نبود آيا بازهم كسي متوجه مي شد كه برج جهان نما نبايد با اين تركيب ساخته شودو...؟ مسلما سازمان ميراث فرهنگي تمامي دستورالعمل هاي بين المللي را مي شناسد و سعي در اعمال آن دارد، ولي متاسفانه در اكثر مواردي كه طرفين دعوا داخلي هستند، سازمان ميراث فرهنگي در جايگاه بازنده قرارگرفته است. دليل اين امر نيز به كم باوري برخي مسئولان در زمينه ارزش واقعي ميراث فرهنگي و داشته هاي معنوي اين مرز و بوم باز مي گردد.
اما پاسخ پرسش مطرح شده ظاهرا به خير نزديك تر است. دليل اين نتيجه هم بررسي موارد مشابهي است كه پيش روي ماست. از داستان تله كابين كرمانشاه كه بگذريم، بايد نگاهي به ديگر آثار باستاني كشور نيز بيندازيم. بهترين نمونه پيش رو براي بررسي، پل خواجو است؛ پلي كه از زمان صفويه تا حالا اصفهاني و غيراصفهاني را روي زانوهاي خود نشانده و طراوت و موسيقي بي نظيري را به آنها بخشيده است و باتوجه به اينكه امكان اين پذيرايي را روي پله ها و زير طاقي هاي دهانه هاي خود دارد ، يكي از الگوهاي بي بديل براي كاربري هاي چندگانه شهري به شمار مي رود و به همين دليل نيز علاقه و دلبستگي شهروندان اصفهان به اين پل خيلي بيشتر از پل هاي ديگر تاريخي اين شهر است.
مدت ها پيش از آنكه برج جهان نما طراحي و ساخته شود، اسكلت ساختمان بلند مرتبه اي در زاويه جنوب غربي پل خواجو قدبرافراشت كه حريم هوايي اين پل را مورد تجاوز قرار داد. مدت ها نيز بحث بر سر اين مسئله درگرفت كه موانعي براي ادامه اجراي اين پروژه وجود دارد، ولي متاسفانه گويي موانع موجود رفع شد و طبقات ساختمان مذكور يكي يكي بالا رفتند تا عده انگشت شماري بتوانند در تراس هاي آن طبقات، روي كاناپه لم بدهند و منظره زيباي زاينده رود را تماشا كنند؛ فارغ از اينكه ساختمان آنها حريم هوايي يكي از بي نظيرترين پل هاي جهان را مخدوش كرده است.
نظير اين اتفاق در مورد آثار تاريخي ارزشمند ديگري نيز روي داده كه شايد هنوز كسي به آن توجه نكرده باشد يا نتوانسته باشد صدايش را به جايي برساند.
حالا در نظر بگيريد كه قرار باشد پل خواجو جهت ثبت در آثار جهاني يونسكو پيشنهاد شود. به نظر شما پاسخ اين درخواست چه خواهد بود؟ و چون قاعدتا همه ما جواب اين سئوال را مي دانيم، اساسا از پيشنهاد خود منصرف مي شويم و به قولي سر و صداي قضيه را در نمي آوريم تا دچار واكنش هاي بين المللي نشويم. قصه نقش جهان به سمت وسوي سرانجامي خوش پيش مي رود، اما آينده پل خواجو چگونه خواهد بود؟
از همه مهمتر اينكه آيا دستورالعملي دقيق و اجرايي براي محافظت حريم ساير آثار ارزشمند تاريخي خود در دست داريم؟ ايجاد محروميت هاي گوناگون براي ايراني و غيرايراني غير از ناتواني و ناكارايي نتيجه هيچ چيز ديگري نيست. حريم اين آثار حريم فرهنگ چند هزار ساله ماست. پاسبان  اين حريم كسي غير از ما ايراني ها نيست. ايرانياني كه به حرمت همين حريم هستند و مانده اند. به اميد اينكه روز به روز به تعداد آثار ثبت شده جهاني در ايران افزوده و دامنه گردشگري در كشورمان گسترده تر شود.

از شهر
سومين نمايشگاه بين المللي خدمات شهري
قرار است 29 شهريور تا يكم مهرماه امسال، نمايشگاه بين المللي عمران و خدمات شهري توسط مشاوران بين المللي نمايشگاهي آوين و با مجوز رسمي سازمان توسعه تجارت ايران برگزار شود.
دكتر سيدعلي اعتدالي، هدف از برگزاري اين نمايشگاه را معرفي دستاوردها، ظرفيت ها و توانمندي هاي نهادها و سازمان هاي ذي ربط داخلي در مورد خدمات شهري، تبادل دانش و اطلاعات فني در زمينه حمل و نقل، ترافيك و خدمات شهري، آشنايي با الگوهاي موفق جهاني در عرصه عمران و خدمات شهري، فراهم كردن زمينه هاي لازم جهت سرمايه گذاري در بخش هاي مربوط به حمل و نقل عمومي و ترافيك، تامين نيازها و ارتقاي كيفي خدمات قابل عرضه به شهروندان، توسعه مناسبات تجاري بين جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي شركت كننده در نمايشگاه و انعقاد قراردادهاي تجاري است.
رئيس ستاد برگزاري سومين نمايشگاه بين المللي عمران و خدمات شهري گفت: محصولات و خدمات ارائه شده در اين نمايشگاه شامل زيباسازي، بازيافت، پارك ها و فضاي سبز، آتش نشاني و خدمات ايمني، ترافيك و حمل و نقل شهري، خودروهاي مخصوص، خدمات مهندسي، تاسيسات و عمران شهري، جايگاه هاي سوخت رساني، ماشين آلات راهسازي، مصالح ساختماني، معماري و شهرسازي، خدمات زيست محيطي و بهداشتي، خدمات فروشگاهي در زمينه ارائه كالا و خدمات و خدمات فرهنگي و هنري است.
اعتدالي از برگزاري كارگاه هاي آموزشي تخصصي به منظور بهره گيري از دانش كارشناسان و متخصصان داخلي و خارجي، همزمان با برگزاري نمايشگاه فوق در سطوح مديريتي و كارشناسي با موضوعات مختلف خبر داد.
برخورد با واحدهاي صنعتي زير زميني
براي نظارت بيشتر بر محيط زيست استان تهران بخصوص فعاليت واحدهاي صنعتي زيرزميني، بزودي 35 گشت زيست محيطي فعال خواهند شد تا نظارت بيشتري بر واحدهاي آلاينده استان اعمال مي شود.
مهندس محمدحسن پيراسته، وجود واحدهاي صنعتي آلاينده كه به صورت زيرزميني مشغول فعاليت هستند را دليل اين موضوع عنوان كرده و گفت: اداره حفاظت محيط زيست استان تهران در نظر دارد با افزايش تعداد واحدهاي گشت، نظارت موثري بر واحدهاي آلاينده اعمال كند و از فعاليت غير قانوني آنها ممانعت به عمل آورد.
به اعتقاد او، اداره حفاظت محيط زيست تهران وظيفه نظارت بر 500 هزار هكتار زمين در استان تهران را بر عهده دارد كه با افزايش تعداد ايستگاه هاي گشت ثابت و سيار، طرح حفاظت از محيط زيست را بشدت دنبال كرده تا جايي كه در راستاي مقررات زيست محيطي، موفق به جلوگيري از فعاليت كامل واحدهاي صنعتي و توليدي زيرزميني شويم.
بد نيست بدانيد كه گشت هاي زيست محيطي كه بزودي فعاليت خود را آغاز خواهند كرد، به بي سيم، سيستم G.P.S و انواع لوازم و امكانات نمونه برداري مجهز مي شوند و در تمامي نقاطي كه احتمال بروز تخلف وجود دارد، مستقر خواهند شد.
پيراسته گفت: اين واحدها در صورت مشاهده تخلفات زيست محيطي و در شرايطي كه به كشف واحدهاي صنعتي زيرزميني نائل شوند، مسئله را گزارش داده و در اولين فرصت با صاحبان واحدها برخورد خواهد شد.

شهر آرا
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |