خاطره خيابان هاي بدون ماشين در پايتخت
شميران گفت مرا پياده كنيد
|
|
آرام محضري
شهرداري تصميم گرفت كه طرحي به نام قدمگاه صالحيه را اجرا كند. اين طرح از ميدان قدس (تجريش) تا باغ فردوس پياده مي شود و اميدواريم در درازمدت ديگر اتومبيلي از چهار راه پارك وي به سمت بالا حركت نكند
شهرنشيني امروز سخت شده است. اين را پايتخت نشينان بهتر مي فهمند. پاي صحبت هر كدامشان كه بنشيني، بخصوص قديمي ترها، مي گويند صداي جوي آب و درختاني كه سايه سار عبور رهگذران بوده فضاي زندگي را در گذشته دلپذير مي كرده واينها را به رخمان مي كشند. مي توانيم گرماي اين يك هفته اخير را هم بچسبانيم به تمام موضوع و برويم سراغ كمبودي كه در شهر هر روز بيشتر از روز قبل احساس مي شود، فضاي سبز، محلي براي پياده روي و...
چند وقت پيش بود كه سراغ شهرداري منطقه يك رفتيم و طرح پياده راه را كه قرار بود در حاشيه مقصود بيك و همچنين حدفاصل ميدان قدس تا باغ فردوس ايجاد شود، پيش كشيديم تا فعاليت آنها براي جبران كمبود فضاي سبزي براي پياده روي هاي صبح وبعدازظهر شهروندان را گزارش كنيم. قرار بر اين بود كه در حاشيه رودخانه مقصود بيك از امامزاده صالح تا امامزاده اسماعيل مسير عبور و مرور خودروها بسته شود و با راه هاي فرعي اين محل براي پياده روي شهروندان شمال تهران اختصاص پيدا كند. طرح هنوز به معناي واقعي به مرحله اجرايي شدن نرسيده، اما مي توان به ايجاد اين فضا اميدوار بود.
***
روي نقشه تهران خم شده است و با انگشت رودخانه مقصود بيك را نشان مي هد. همان رودخانه اي كه اگر در بهار، به امامزاده صالح تجريش گذر كرده باشي، صداي آن را مي شنوي و اگر چند قدمي برداري ناچار به تحسين عضلات ورزيده آب كه مي خروشند، مي شوي. مي گويد: اگر روي يكي از پل هاي رودخانه ايستاده باشي مي تواني هم ذات را ببيني و هم صفت را كه آب معلول است و آن بالاتر برف هاي روي كوهستان ذات هستند. آيا تعمق در اين معنا آموزنده نيست؟
دكتر بهمن اديب زاده مشاور شهردار و رئيس دفتر مطالعات و نظارت منطقه يك شهرداري تهران و استاد دانشگاه شهيد بهشتي است كه خصلت هاي مدير و معلم را با هم داراست ودر كنار آنچه مديران شهري ملزم به انجام آنند، بر گسترش فرهنگ پياده روي تاكيد مي كند. با او درباره پياده راه ها - حوزه فراموش شده شهرسازي ايران- به گفت وگو نشسته ايم:
مي خواهيم درباره شهري قابل استفاده براي عابر پياده صحبت كنيم. فكر مي كنيد از كجا بايد شروع كرد، فرهنگسازي نزد مردم يا ايجاد فضاهاي شهري مناسب براي ترغيب پياده روي؟
به طور طبيعي هر دو.
از فرهنگسازي شروع كنيم و مفهوم پياده راه را از ابعاد فردي و اجتماعي اش بررسي كنيم، موافقيد؟
سئوال شما در واقع يك موضوع فطري يعني پياده و پياده روي را هدف گيري كرده است. به نظر من همانطور كه حيوانات، به فراخور طبيعت خود از بال ها، دست ها يا پاهاي شان استفاده مي كنند و زندگي شان وابسته به آنهاست. انسان نيز آفريده شده است تا روي پاهايش بايستد و بر آن تكيه كند. يعني پياده بودن از لوازم امرار معاش و استمرار حيات انسان است.
در واقع تاكيد من اين است كه پياده روي يك موضوع لوكس و تشريفاتي نيست، بلكه براي ادامه حيات لازم است كه از آن به شكل مطلوبي استفاده شود. در بررسي معماري قديم، خشت ها و سنگ هاي به كار رفته شده بسيار بزرگتر از آجرهاي امروزي است. اين امر نشانگر آن است كه مردم در زمان گذشته دست هاي بزرگتري داشته اند و اندام آنها قوي تر بوده است. علت آن هم استفاده درست از دست ها و پاهايشان است.
نقش پياده راه ها در توسعه اجتماعي نيز مشخص است. انسان ها موجوداتي اجتماعي اند و براي آنها تعامل با دنياي بيرون لازم است. آنها نياز دارند كه ديگران را در دنياي بيرون و محيط جمعي ملاقات كنند. از مكان هاي مهم براي رويارويي، محيط هاي جمعي مانند ميدان ها، محله ها و فضاهاي شهري اند. يعني ما به مكان هايي نياز داريم كه دسترسي پياده ها به آن آسان باشد. از طرفي ديگر اين محيط ها بايد براي حضور جاذب باشد.
آيا در جامعه ما به طوركلي چنين پياده راه هاي راحت و جذابي وجود ندارد؟
بايد گفت وضع موجود شهرسازي كشور معلول عدم تعادل است. براي مثال از واژه ترافيك بسيار استفاده مي شود. اين لغت اجاره اي است و آن از جوامعي اقتباس شده است كه داراي حيات اجتماعي متعادلند. براي آنها ترافيك فقط شامل اتومبيل ها نيست، بلكه شامل پياده ها نيز است. براي همين ما شهرهاي آنها را دوست داريم، چون توانسته اند در رابطه بين سواره ها و پياده ها تعادل ايجاد كنند، در حالي كه در ايران بحث ترافيك تنها از بعد سواره ها و هجوم اتومبيل ها در نظر گرفته شده است.
شما در دانشگاه تدريس مي كنيد و در زمينه مديريت شهري نيز داراي مسئوليت هستيد؛ اين دو حوزه يعني دانشگاه و نظام مديريت همواره از هم جدا بوده اند. براي ايجاد تعادل در اين بخش چه بايد كرد؟
بايد به گذشته برگرديم. در ايران نيازها بسيار سريع تر از برنامه ها رشد كرده است و برنامه هاي مديران از نيازها عقب مانده است. براي مثال طرح تفصيلي شهر تهران در سال 1340 تهيه شده كه حدود نيم قرن از زمان تدوين آن گذشته است. در حالي كه طي اين سالها اتفاقات بسياري افتاده و مسائل جديدي به وجود آمده است. يكي از معماران بزرگ مي گويد: زماني كه مي خواهم كاري را شروع كنم به دنبال واليوم زيرو (جلد صفر) مي گردم.
همانطور كه مي دانيد در اين حوزه كتابي نيست كه جلد صفر باشد. منظور او هم از جلد صفر، جوهره هر چيز است. اگر شهري با پياده راه هاي مناسب نياز امروز ماست ، نبايد فقط به گونه ساخت پياده راه ها در ديگر كشورها اكتفا كرد، بلكه بايد با توجه به جوهر مفهوم پياده و كاركردهايش تعريفي مناسب با جامعه خود ارايه داد.
آيا اين رويكرد در ايجاد و بهسازي معابر تهران رعايت مي شود؟
فكر مي كنم شهرداري نسبت به اين مسئله كاملا هوشيار است و نمونه اجرايي آن در منطقه يك شهرداري تهران انجام شده است.
منظورتان طرح پياده سازي ميدان تجريش است؟
بله! اين مسئله بخشي از طرح استراتژيك منطقه يك است. نقطه شروع اين طرح، پرسش از شميران بود. ما از شميران پرسيديم چه مي خواهد باشد، در حالي كه در گذشته رويه برعكس بود و اين ما بوديم كه به شميران مي گفتيم چه باشد.
شميران چه پاسخي داد؟
كارشناسي هاي كاملي انجام شد. شميران به ما گفت: مرا پياده كنيد. در اولين گام شهرداري تصميم گرفت كه طرحي به نام قدمگاه صالحيه را اجرا كند. اين طرح از ميدان قدس (تجريش) تا باغ فردوس پياده مي شود و اميدواريم در درازمدت ديگر اتومبيلي از چهار راه پارك وي به سمت بالا حركت نكند تا مردم بتوانند در اين محيط امنيت كامل داشته باشند.
سالهاست كه از لزوم پياده سازي تجريش صحبت مي شود، فكر مي كنيد تحقق آن در چه بازه زماني روي دهد؟
اگر شما نظاره گر تحولات ميدان تجريش در اين دو سال باشيد، متوجه اتفاقاتي كه گام به گام درحال اجراست، خواهيد شد.
نخستين بخش اين پروژه ساماندهي پياده روهاي موجود بود. در كنار اين پياده روها، جوي هاي آب با عرض دو متر، عبور و مرور را براي عابران دشوار مي كرد. اين كانال ها سرپوشيده و سپس با سنگ مناسب فرش شد. جالب اينكه بعد از انجام اين طرح، اتفاقي اجتماعي و خودجوش تحقق پيدا كرد. كسبه اي كه در گذشته وسايل شان را در معبر مي گذاشتند، بعد از ساماندهي پياده روها متوجه شدند بهتر است سد معبر نكنند و اجازه دهند مردم در برابر ويترين ها بايستند چرا كه اين از لحاظ اقتصادي به نفع خودشان است.
برنامه شما براي حركت اتومبيل ها چيست؟
يكي از مشكلات موجود در شميران، تداخل پياده و سواره است. در اينجا بايد تصميمي اتخاذ مي شد كه اتومبيل ها از رو حركت كنند يا پياده ها. مسئله اي كه در پل تجريش وجود دارد اين است كه نمي توان از پل عابر استفاده كرد، چرا كه در اين صورت چشم انداز كوه را از دست مي دهيم. بنابراين تصميم گرفته شده كه اتومبيل ها از زير حركت كنند و سطح خيابان به عابران اختصاص يابد.
براي اين منظور طي مناقصه اي كه انجام شد، مشاوران داخلي و خارجي دعوت شدند و با همكاري مشاوران مجرب خارجي و داخلي طرحي ايده آل براي پياده سازي تهران تصويب شد.
بنابراين در زير ميدان تجريش فعلي فضاي شهري جديدي تعريف خواهد شد؟
بله، يك ميدان در رو كه مخصوص پياده ها و دسترسي اورژانس و عبور و مرور خط هاي ويژه است. اين قسمت در واقع بخشي از قدمگاه صالحيه است كه پياده راه مقصود بيك را به گلاب دره متصل مي كند از آنجا به ارتفاعات دربند و وزباد متصل شود. زير اين ميدان نيز با تونل هايي كه احداث خواهد شد مجموعه رودخانه هاي موجود، تشكيل يك آبشار و درياچه را مي دهند و عبور اتومبيل ها نيز از همين جا تداوم مي يابد.
شروع عمليات اجرايي اين طرح از چه زماني است؟
پيش بيني ما اين است كه اوايل مهر 84 اجراي اين پروژه آغاز شود. براي جلوگيري از ادامه مشكلات ترافيكي نيز پيش بيني هاي لازم انجام شده است.
آيا براي اجراي اين طرح از مردم نظرسنجي هاي لازم انجام شده است؟ مي دانيد كه ديدگاه هاي مردم در اين پروژه ها بيش از اندازه حائز اهميت است.
با نشست ها و صحبت هايي كه با نماينده هاي معتمد محل انجام شده است، متوجه شديم كه اين طرح مورد استقبال مردم نيز هست و بي توجه به آراي مردم اساسا نمي توان براي اجراي چنين پروژه هايي برنامه ريزي كرد.
فكر مي كنيد براي تحقق طرح هاي مشابه اين طرح چه موانعي وجود دارد؟
مهمترين مسئله استمرار مديريتي است. براي آنكه موضوعي كه خواست مردم است تحقق پيدا كند بايد حضور گروهي كه مصرانه و با جديت كار را دنبال مي كنند استمرار داشته باشد و براي اجراي طرح هاي بزرگ مشكلي از لحاظ مالي وجود ندارد، چرا كه ملت ما هروقت خواسته توانسته است و شاهكارهايي كه در كشور ما وجود دارد، نشان دهنده همين توانايي است.
منبع: uan. ir
|