چهارشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۴
گزارشي از آخرين اتفاقات باشگاه پرسپوليس
همچنان پاييز است
001626.jpg
رضا خسروي
پرسپوليس به عنوان تيمي كه نزديك به يك چهارم جمعيت ايران را پشتوانه و هوادار خود دارد در تمام سال هاي حيات ۳۸ ساله خود هيچ گاه نتوانسته است به اندازه اين بزرگي، بزرگ باشد. سرخپوشان تهران كه آغاز زندگي شان از صندوق عقب يك دستگاه خودرو پيكان بوده و نزديك به چهار دهه به همين منوال روزگار گذرانده اند هنوز هم مي توانند تمام دارايي هايشان را پشت يك پيكان جا دهند و به هر جا كه مي خواهند بروند. اما آيا اين تيم در طول تمام اين سالها نتوانسته است به گونه اي درآمدزايي كند كه حداقل يك باشگاه براي خودش خريداري كند؟ قطعاً پاسخ اين سؤال مثبت خواهد بود چرا كه در اين مدت و خصوصاً در دهه هفتاد بازيكنان بزرگي از اين تيم به تيم هاي مطرح اروپايي و آسيايي رفته اند و از اين طريق مبالغ قابل توجهي نصيب باشگاه شده است. ضمن اين كه در همه اين دوران كمك هايي از طريق سازمان تربيت بدني، شوراي شهر، شهرداري و ساير ارگان ها به اين تيم شده است. با روشن شدن اين قضيه اين سؤال مطرح مي شود كه اين پول ها در كدام بخش ها هزينه شده كه به پرسپوليس سودي نرسيده و اين تيم با اين قدمت و پشتوانه هنوز سرگردان و آواره است؟
براي پيدا كردن جواب اين سؤال بايد كارنامه افرادي را كه در اين تيم مسئوليت داشته اند بررسي كرد. پرسپوليس كه عمري نزديك به چهار دهه دارد تنها در دو سال اخير سروساماني گرفته و پس از واگذاري به سازمان تربيت بدني و تحت مالكيت اين سازمان قرار گرفتن توانسته است چند قدمي رو به جلو بردارد، اما هنوز با شرايطي كه بايد داشته باشد فاصله بسيار زيادي دارد. اين تيم پس از واگذاري به سازمان تربيت بدني در اختيار علي اكبر غمخوار قرار گرفت تا شايد او بتواند اين كشتي به گل نشسته را به ساحل نجات برساند، اما عملاً موفق به اين امر نشد و زودتر از آنچه تصورش مي شد از سمتش كنار رفت تا حجت الله خطيب مدير عامل اين باشگاه شود.
خطيب كه همزمان مديريت اداره كل تربيت بدني استان تهران را نيز بر عهده داشت براي آن كه بتواند اين باشگاه را به خوبي اداره كند و دوباره به روزهاي اوجش باز گرداند از پيشكسوتان قديمي و تحصيلكرده پرسپوليس دعوت كرد تا در قالب اعضاي هيأت مديره به او كمك كنند. يكي از اين پيشكسوتان جعفر كاشاني مسئول باشگاه شاهين بود كه توانست با ارائه عملكردي مثبت از خود در اين باشگاه به هيأت مديره باشگاه پرسپوليس راه پيدا كند و خيلي زود به عنوان سخنگو، عضو هيأت مديره و رئيس سازمان فوتبال مشغول به كار شود. با حضور كاشاني كه شروع خوبي داشت و روزهاي ابتدايي فصل بسيار پركار و فعال بود اوضاع پرسپوليس كمي سروسامان گرفت، اما اختلافاتي كه در هسته مركزي اين تيم بوجود آمد باز هم اجازه نداد تيم محبوب ميليون ها هوادار و علاقه مند به فوتبال رنگ روزهاي خوب را ببيند.
در حالي كه مسئولان و دست اندركاران پرسپوليس همه مشكلات و معضلات اين تيم را در مسائل مالي مي ديدند، اما واقعيت اين بود كه مسائل مهمتري نيز در اين تيم وجود داشت كه مانند موريانه به جان باشگاه افتاد و اين تيم را تا آستانه بحران هاي بزرگ پيش برد. سرخپوشان تهراني كه بسيار اميدوار بودند با بازگرداندن علي پروين عنوان قهرماني چهارمين دوره رقابت هاي ليگ برتر را از آن خود كنند نه تنها موفق به اين امر نشدند بلكه با كنار گذاشتن راينر سوبل و دادن اختيار تام به علي پروين در رقابت هاي جام حذفي باشگاه هاي كشور نيز راه به جايي نبردند و زودتر از آنچه علي پروين فكر مي كرد از جام حذفي هم كنار رفتند.
حذف شدن پرسپوليس از اين رقابت ها سرآغاز جديدي از بحران هاي اين تيم بود. علي پروين كه قبل از اين علت ناكامي هاي پرسپوليس را حضور يك مربي آلماني به عنوان راينر سوبل عنوان مي كرد با شكستي كه در رقابت هاي جام حذفي خورد تا حدود بسيار زيادي مقبوليت خود را در اين باشگاه از دست داد تا جايي كه حتي براي ماندن در اين تيم براي فصل آينده دچار شك و ترديد شد. با اين حال از آنجايي كه علي پروين سال هاست در كنار پرسپوليس بوده و دلبستگي خاصي به اين تيم پيدا كرده است در اين برهه زماني نيز نخواست از جمع سرخپوشان جدا شود. او پس از پايان رقابت هاي جام حذفي و در حالي كه هنوز وضعيت مديريت باشگاه و حتي رياست سازمان تربيت بدني مشخص نبود اقدام به جذب و انتخاب بازيكنان فصل آينده تيمش كرد. اين در حالي بود كه با پشت سر گذاشتن نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري همگان منتظر هستند تا رئيس آينده  سازمان تربيت بدني و به دنبال آن مدير عامل جديد باشگاه پرسپوليس معرفي شود. با اين حال پروين با استدلالات خودش اقدام به جذب بازيكنان جديد كرد و كمتر روزي را در چند هفته اخير شاهد بوديم كه حداقل سه بازيكن بزرگ و مطرح تيم هاي ديگر به دفتر او رفت و آمد نكنند. اما اين رفت و آمدها بدون اين كه نتيجه خاصي در برداشته باشد به پايان مي رسيد و تنها قيمت بازيكنان فوق را در بازار نقل و انتقالات افزايش مي داد. در اين ميان اكثر بازيكناني كه براي پيوستن به پرسپوليس راهي دفتر علي پروين مي شدند با فاصله زماني كوتاهي پس از اين ديدار به تيم هاي ديگري مي پيوستند تا مشخص شود مذاكراتشان با پرسپوليس بيشتر جنبه تبليغاتي داشته و آنها قصد نداشته اند در اين شرايط بحراني كه پرسپوليس پشت سر مي گذارد به اين تيم بپيوندند.
اما در اين ميان تنها علي پروين مقصر نيست و نمي توان او را به خاطر اين ناكامي ها سرزنش كرد. حجت الله خطيب به عنوان مدير عامل و اعضاي هيأت مديره اين باشگاه نيز هر كدام به سهم خود در اين ماجرا مقصر هستند. اما شايد اصلي ترين مشكل پرسپوليس اين است كه در اين باشگاه يك نفر تصميم نهايي را نمي گيرد و به عبارتي هر كس براي خودش تصميم مي گيرد.
در حالي كه در حدود يك ماه ديگر تا آغاز رقابت هاي پنجمين دوره ليگ برتر باقي مانده است بايد پذيرفت كه پرسپوليس به عنوان تيمي كه قطعاً يكي از مدعيان قهرماني فصل آينده خواهد بود از همين حالا چند گام از رقيبانش عقب است. حتي اگر تصور كنيم اين تيم با مشكلات مالي دست به گريبان است، اما اين دليل نمي شود كه شرايط آن اين گونه باشد. چرا كه استقلال نيز در بحث  مالي همين شرايط را دارد اما اين تيم هفته گذشته بازيكنان مورد نظرش را جذب كرد و به نظر مي رسد خريدهاي خوبي را هم انجام داده است. اما پرسپوليس نه تنها نتوانست در اين مدت بازيكنان مورد نظرش را جلب كند بلكه با بازيكناني نيز كه وارد مذاكره شده بود آن قدر بد برخورد كرد كه آنها در همان اولين برخورد از حضور خود در اين باشگاه پشيمان شدند.
به نظر مي رسد قبل از آن كه مشكلات مالي به باشگاه پرسپوليس لطمه اي بزند اين چنددستگي و دوگانگي در تصميم گيري بين مديران اين باشگاه است كه بزرگترين ضربه را به پيكره اين تيم وارد كرده است. حجت الله خطيب به عنوان مدير عامل باشگاه پرسپوليس طي هفته هاي گذشته تلاش بسياري از خود نشان داد تا بتواند مشكلات اين تيم را حل كند، اما مصيبتي كه بر او وارد شد عملاً اجازه نداد وي با همان رويه به كار ادامه دهد. علي پروين نيز كه شروع خوبي با فراخواندن بازيكنان به دفتر محل كارش داشت با مطرح كردن اين بهانه كه باشگاه براي جذب بازيكنان پول ندارد فعاليتش را متوقف كرد. سيد ضياء الدين شجاعي برهان به عنوان نايب رئيس و عضو هيأت مديره باشگاه پرسپوليس نيز كه از او به عنوان يكي از گزينه هاي اصلي مدير عامل آينده اين باشگاه نام برده مي شود پس از فعاليت هاي پشت پرده اي كه در جهت رفع مشكلات اين تيم انجام داد بدون اين كه اين فعاليت ها را به نتيجه خاصي ختم كند به همراه تيم ملي كشورمان عازم انگلستان شد. جعفر كاشاني نيز كه مدت هاست از باشگاه فاصله گرفته است و از مدير عامل پرسپوليس به شدت دلخور است ترجيح مي دهد كماكان و تا زمان آرام شدن اوضاع از اين تيم دور بماند. ابراهيم آشتياني و دكتر محمد زادمهر هم كه از اعضاي هيأت مديره هستند بدون آن كه واكنش خاصي نسبت به اين روند داشته باشند تنها منتظر اتفاقات و تصميمات آينده هستند.
با اين شرايط به نظر مي رسد پرسپوليس براي فصل آينده هم نتواند تيمي باشد كه حدود بيست ميليون هوادار انتظار دارند. آنها تيمي مي خواهند كه از هم اكنون خود را آماده كسب عنوان قهرماني كند. اما شروع سال پرسپوليس اين گونه نبوده تا يك بار ديگر اين ضرب المثل مطرح شود كه سالي كه نكوست از بهارش پيداست. بهاري كه براي پرسپوليس چندين سال است تنها و تنها پاييز است و برگ ريزان!

ليگ دسته اول
روزنه هاي حرفه اي براي خارج شدن از سايه
001602.jpg
فوتبال ايران چند ساليست در مسير حرفه اي شدن گام گذاشته و در اولين اقدام از چهار سال پيش رقابتهاي ليگ برتر راه اندازي شد. به جرأت مي توان گفت روزهاي ابتدايي اولين دوره ليگ برتر اميد چنداني به موفقيت آن نبود و كمتر روزي را شاهد بوديم كه در مطبوعات و رسانه هاي ورزشي شديدترين انتقادات نسبت به معايب ليگ برتر صورت نگيرد. اما همان زمان فدراسيون فوتبال و در رأس آن محسن صفايي فراهاني مقابل همه اين انتقادات ايستادند و پس از او هم محمد دادكان با جديت بيشتري تلاش كرد تا ليگ حرفه اي فوتبال هر چه سريعتر به ليگ هاي حرفه اي و پيشرفته آسيايي نزديك شود. خوشبختانه اين مهم هر فصل پيشرفت سريعتري داشت تا در پايان ليگ چهارم اكثر كارشناسان و كساني كه از مخالفان سرسخت اولين دوره بودند از ليگ چهارم به عنوان ليگي پويا و فعال نام بردند. اين يعني پيشرفت فوتبال حرفه اي ايران به سمت ليگ حرفه اي كشورهاي آسيايي نظير ژاپن. البته با وجود تعريف هايي كه از ليگ برتر صورت مي گيرد بايد قبول كرد كه هنوز تا رسيدن به استانداردهاي جهاني و داشتن ليگي فعال و پويا فاصله زيادي داريم. اين نقايص بيشتر در بحث سخت افزاري ليگ مطرح است. ضمن اينكه مشكلات داوري نيز با وجود تلاش هاي بسيار كميته داوران و قضاوت هاي خوبي كه انجام شده باز هم يكي از دغدغه هاي اصلي مربيان و بازيكنان و مجموعاً رقابتهاي ليگ برتر است. با اين حال بايد پذيرفت كه ليگ برتر به سالهاي جواني و در عين حال پختگي خود نزديك مي شود و مي توان اين اميدواري را داشت كه در رقابتهاي فصل آينده شاهد نزديك شدن بيشتر تيم به استانداردهاي حداقل آسيايي باشيم.
***
هر چند ليگ چهارم تا روزهاي پاياني قهرمان خود را نشناخته بود و با هيجان خاصي به پايان رسيد اما ديدارهاي تيم ملي و صعود اين تيم به رقابتهاي جام جهاني بخش عمده اي از اخبار فوتبال و توجه علاقمندان را به خود اختصاص داده بود. اين امر خصوصا در خرداد ماه به اوج خود رسيد و روز هجدهم اين ماه به صعود تيم ملي به رقابتهاي جام جهاني تب توجه به تيم ملي فروكش كرد. در حاليكه اكثر نگاه علاقمندان به فوتبال و رسانه هاي گروهي به بازيهاي تيم ملي و ليگ برتر بود، رقابتهاي ليگ دسته اول هم به روزهاي حساس و سرنوشت ساز خود نزديك شد و چهار تيم شهيدقندي يزد، راه آهن تهران، صنعت نفت آبادان و پيام ارتباطات به مرحله پلي اف اين رقابتها راه يافتند. پس از برگزاري شش هفته از اين مرحله چهره دو تيم صعودكننده به ليگ برتر مشخص شد و تيم هاي راه آهن و شهيد قندي يزد مجوز حضور در پنجمين دوره ليگ برتر را كسب كردند. اما روز پاياني اين رقابتها و حذف صنعت نفت آبادان سر و صداهاي بسياري به راه انداخت كه تا هفته ها و روزهاي اخير نيز ادامه داشته است. رقابتهاي ليگ دسته اول در حالي با صعود تيم هاي شهيد قندي و راه آهن به پايان رسيد كه تيم هاي پگاه گيلان و پيكان تهران از رقابتهاي ليگ برتر به دسته اول سقوط كردند تا تنور رقابتهاي فصل آينده اين رده نيز از هم اكنون گرم تر شود.
اما حرفه اي شدن ليگ برتر كه توجه تمامي رسانه هاي گروهي خصوصا مطبوعات و تلويزيون را به خود جلب كرده به تدريج زمينه حرفه اي شدن ليگ دسته اول را هم فراهم كرده است. حالا مديران حاضر در ليگ دسته اول نيز به اين واقعيت پي برده اند كه مي توانند از حضور در همين ليگ نيز به منافع مورد نظرشان دست پيدا كنند. شايد به همين خاطر است كه براي فصل آينده سرمايه گذاريهاي كلاني بر روي تيم هاي خود انجام داده اند به اميد آنكه در پايان فصل آينده بتوانند يكي از تيم هاي صعود كننده به ليگ برتر باشند.
***
رقابتهاي فصل گذشته ليگ دسته اول با حضور ۲۴ تيم در دو گروه ۱۲ تيمي برگزار شد و به نظر مي رسد رقابتهاي فصل آينده نيز به همين روال برگزار شود. اين در حاليست كه تيم هايي كه نتوانستند مجوز صعود به ليگ برتر را بدست آورند نسبت به برگزاري ديدارهاي پلي آف معترض بودند و عنوان كردند برگزاري اين مرحله اجحاف در حق تيمي است كه چندين هفته سختي كشيده و در گروه خودش قهرمان شده است اما در مرحله پلي آف و به خاطر چند بازي همه زحماتش بر باد رفته است. نمونه بارز اين مدعا تيم پيام ارتباطات مشهد بود كه در نيم فصل دوم رقابتها صدرنشين مطلق بود و به عنوان قهرماني دست يافت اما در مرحله پلي آف تيم آخر شد و از صعود به ليگ برتر بازماند.
به نظر مي رسد رقابتهاي فصل آينده ليگ دسته اول به خاطر سرمايه گذاري كه تيم هاي مطرح اين رده انجام داده اند جذابيت هاي بسيار بيشتري نسبت به دوره هاي گذشته داشته باشد. تيم هايي مثل تراكتورسازي تبريز، پيام ارتباطات مشهد، مس كرمان، هما تهران، صنعت نفت آبادان و چند تيم ديگر با جذب مربيان مطرح و هزينه هاي بسيار براي جذب بازيكنان مطرح در تلاشند براي فصل آينده خود را به ليگ برتر برسانند. در مورد تيم تراكتورسازي كه فرشاد پيوس را از شموشك نوشهر به خدمت گرفته است گفته مي شود آنها براي متقاعد كردن بهترين گلزن تاريخ ليگ فوتبال ايران مبلغ بسيار بالايي در نظر گرفته اند. تراكتورسازان تبريز كه فصل قبل هم ميدن دروپ را با مبلغي بالغ بر ۳۰۰ هزار دلار به خدمت گرفته بودند امسال از تجربه ناكامي با مربي خارجي استفاده كردند و فرشاد پيوس را به تبريز بردند. سرخپوشان آذري علاوه بر پول زيادي كه براي مربي خود در نظر گرفته اند به چند بازيكن مطرح خود براي يك فصل مبلغي بيش از ۵۰ ميليون تومان پرداخت كرده اند.تيم هاي ديگر نظير صنعت نفت و پيام ارتباطات نيز چنين هزينه هايي را فصل قبل انجام دادند اما تفاوت آنها اين بود كه براي مربيان خود چنين مبالغي را پرداخت نكردند. ساير تيم هاي حاضر در ليگ دسته اول نيز به فراخور ميزان توانايي مالي خود اقدام به جذب مربيان و بازيكنان مطرح كرده اند. در اين بين تيم هايي كه به يك نهاد دولتي يا سازمان و كارخانه وابسته هستند با اطمينان خاطر بيشتري به سمت جلو حركت مي كنند و هزينه بيشتري را نيز براي فصل آينده در نظر گرفته اند.
حضور تيم هاي با امكانات و مربيان با سابقه در ليگ دسته اول نويد روزهاي خوبي را براي ليگ دوم فوتبال ايران مي دهد. ليگي كه مي تواند نگاههاي بسياري را به سوي خود جلب كند. بدون شك در صورتي كه فدراسيون فوتبال و همه عوامل برگزاركننده اين رقابتها دست به دست هم دهند و شرايط برگزاري مناسب و مطلوب ليگ بعد را فراهم كنند قطعا توجه رسانه ها و مطبوعات ورزشي را نيز به خود جلب خواهد كرد تا شاهد پويايي بيشتر اين رقابتها باشيم. نظارت بيشتر فدراسيون فوتبال بر نحوه برگزاري رقابتهاي ليگ دسته اول سبب خواهد شد مشكلاتي از قبيل مشكلات ديدار تيم هاي راه آهن و شهيدقندي يزد و يا ديدارهايي كه به علت مشكلات  داوري به جنجال كشيده شده است تكرار نشود.
ليگ دسته اول فصل آينده نيز مي تواند مثل ليگ برتر ليگي فعال و پويا باشد كه ماحصل آن پيشرفت تيم هاي حاضر در اين ليگ خواهد بود. حركت اين ليگ به سمت حرفه اي شدن زمينه اي را فراهم خواهد كرد كه ليگ دسته دوم كشور نيز به چشم آيد و در سالياني نه چندان دور فوتبال ايران در همه رده ها به جايگاه واقعي خود برسد.

نگاه
يك بار براي هميشه
امير بهادري نژاد
bahadori@hamshahri.org
اگر در محافل فوتبال جهان اين بحث مطرح شود كه مثلاً تيمي با ۲۰ ميليون نفر طرفدار با مشكلات مالي دست به گريبان است، زمين اختصاصي ندارد و فاقد ورزشگاه و ساختمان دائمي و مشخص مي باشد، ترديد نكنيد كه اين واقعيت تلخ را هيچ كس باور نخواهد كرد. اما متأسفانه چنين وضعيتي در مورد تيم پرسپوليس صادق است. شايد ريشه تمام مشكلات باشگاه پرسپوليس به دولتي بودن آن بازمي گردد. اگر تاريخ اين باشگاه را بررسي كنيم به اين نتيجه خواهيم رسيد كه در هر زمان اين باشگاه به نوعي تحت پوشش يك نهاد و يا ارگان دولتي بوده است. همين موضوع باعث تبديل شدن پرسپوليس به يك باشگاه مصرف گرا شده و تقريباً توليد و درآمدزايي در آن به فراموشي سپرده شده است. تنها راه رهايي اين باشگاه از اين گرداب ديرينه و خود ساخته الگوبرداري از سيستم باشگاه داري كشورهاي صاحب فوتبال است. در اين كشور ها باشگاه داري دولتي به كلي منسوخ شده و نهادهاي دولتي دخل و تصرفي در باشگاه ها ندارند. در فوتبال مدرن باشگاه ها به دو صورت اداره مي شوند: شخصي و يا سهامي.
در باشگاه هاي شخصي يك شخص حقيقي مالكيت باشگاه را خريداري مي كند و با سرمايه شخصي خود به اداره آن مي پردازد. اما در باشگاه هاي سهامي از دو نفر تا تعدادي نامحدود مي توانند سهامدار باشگاه باشند. البته در اين نوع باشگاه ها معمولاً دو يا سه نفر سهامدار اصلي هستند و بخش اندكي از سهام باقي مانده ميان سهامداران جز تقسيم مي گردد. البته در اين زمينه استثنا نيز وجود دارد و دولت در قالب شهرداري ها براي باشگاه هاي نوپا تسهيلاتي ويژه در نظر مي گيرد. به عنوان مثال بودجه اي كلان در قالب وام هاي بلندمدت با كارمزد اندك و يا كمك هاي بلاعوض در نظر مي گيرد كه اين كمك هاي مالي اولين و آخرين كمك است و از آن به بعد مديريت باشگاه بايد با مديريت و برنامه ريزي مطلوب باشگاه را به درآمدزايي برساند.
همين موضوع باعث مي شود كه مديريت باشگاه به فكر ايده هاي نو جهت درآمدزايي باشد و مديريت هزينه در باشگاه اجرا نگردد. هم اكنون چند سالي است كه بحث سهامي شدن باشگاه پرسپوليس مطرح است، اما افرادي كه از نزديك با حوزه بورس در ارتباط هستند به خوبي واقفند كه با توجه به شرايط موجود در باشگاه اين فرايند به كندي و با تأخير انجام خواهد شد. به هر حال دير يا زود اين باشگاه بايد از قالب دولتي بودن خارج بشود و توسط بخش خصوصي اداره بشود. با آن كه متوليان دولتي باشگاه پرسپوليس بارها اين باشگاه را غير سودده و تنها هزينه بر معرفي كرده اند، اما هيچ يك حاضر به از دست دادن آن نشده و حتي متوسل به مراجع قضايي شدند. اين موضوع كاملاً حاكي از وجود پتانسيلي عظيم و نهفته در اين باشگاه است. پرسپوليس اين روزها به مديران خوش فكر و تمام وقتي نياز دارد تا بتوانند اين باشگاه را به درآمدزايي پايدار برسانند. تجربه نشان داده مديريت دولتي ثروتمند به كار اين تيم نخواهد آمد چون تزريق سرمايه به اين صورت مقطعي خواهد بود و با تغيير مديريت ها در سطح كلان بحران هايي مالي باز خواهد گشت.
راهكار ديگر اتمام حجت دولت با اين باشگاه پرطرفدار است. دولت بايد يك بار براي هميشه تكليف خود را با پرسپوليس مشخص كند. اگر هدف كمك كردن به اين باشگاه است بايد براي اولين و آخرين بار بودجه اي كلان به زيرساخت هاي اين باشگاه مانند ساخت ورزشگاه اختصاص بدهد و خود و زيرمجموعه هايش را از آن جدا سازد. دولت تركيه چند سال قبل اين كار را با باشگاه هاي خود انجام داد و نتيجه آن را در جام جهاني گذشته گرفت. بايد باور كرد كه در ايران افرادي مانند ملكولم گليزر(رئيس جديد منچستر يونايتد) وجود دارند كه مالكيت پرسپوليس را بپذيرند و هواداران و پيشكسوتان را در اداره و مالكيت آن دخيل سازند.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
علم
فرهنگ
موسيقي
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  علم  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |