گروه حوادث: مردي كه مرتكب قتل برادرش شده بود به پنج سال حبس محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، هجدهم آذرماه سال ۸۲ به پليس اطلاع داده شد كه مردي ۴۱ ساله در پارك بوستان به قتل رسيده است. يك اكيپ پليسي از سوي كلانتري ۱۴۰ باغ فيض براي بررسي ماجرا به محل اعزام شدند. بعد از رويت جسد مراتب به اطلاع قاضي كشيك ويژه قتل رسيد. صحنه جنايت مورد بازبيني قرار گرفت و به دستور قاضي كشيك قتل، جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت.
جست وجوي پليس براي شناسايي و دستگيري عامل جنايت آغاز شد. مدت زيادي طول نكشيد كه قاتل كه عبدالله نام داشت شناسايي شد. عبدالله برادر مقتول بود و بعد از دستگيري علت كشتن برادرش را اختلافات قبلي با وي عنوان كرد.
رسيدگي قضايي بر روي اين پرونده در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان برگزار شد. بعد از پايان جلسات دادگاه حكم اعدام عبدالله صادر شد. حكم از سوي شعبه ۳۲ ديوان عالي كشور تاييد و به اجراي احكام ارجاع داده شد.
قريشي- قاضي اجراي احكام- ضمن بيان اين مطلب گفت: «با جلسات صلح و سازش كه از سوي مسئولين اجراي احكام با خانواده اوليا ي دم برگزار شد، خانواده مقتول از قصاص نفس عبدالله گذشت كردند ولي اين متهم طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامي كه عنوان مي كند هر كسي مرتكب قتل عمد شود و شاكي نداشته يا شاكي داشته ولي از قصاص گذشت كرده باشد و يا به هر علت قصاص نشود در صورتي كه اقدام وي موجب اخلال در نظم و صيانت و امنيت جامعه يا بيم تجري مرتكب يا ديگران گردد دادگاه مرتكب را به حبس از سه تا ده سال محكوم مي كند. عبدالله نيز بر طبق اين ماده به پنج سال حبس محكوم شد.

گروه حوادث:مردي پس از اطلاع از نيت سوء دوست خود به همسرش با كشاندن او به كنار رودخانه زاينده رود به بهانه تفريح، او را به قتل رساند.
تلفن مركز فوريت هاي پليسي ۱۱۰ اصفهان به صدا درآمد و كشف جنازه اي را در نزديكي پل نازوان در حاشيه رودخانه زاينده رود به ماموران خبر داد.
اكيپي از ماموران ويژه قتل به محل كشف جنازه اعزام شده و پس از رسيدن به محل به جسد مردي حدوداً ۵۰ ساله برخوردند كه آثار ضربات شيء برنده اي بر روي بدنش ديده مي شد كه نشان از وقوع قتل داشت.
پليس پس از انجام بررسي هاي لازم جسد را براي روشن شدن علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني منتقل كرد و تحقيقات خود را براي شناسايي هويت و سوابق مقتول آغاز كرد.
آنان در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيدند كه مقتول به نام حاجت علي- ر آخرين بار با يكي از دوستانش به نام امرالله ۲۷ ساله و همسرش زهره ۲۵ ساله در كنار رودخانه زاينده رود ديده شده و متوفي با اين خانواده رفت و آمد نيز داشته است.
در ادامه تحقيقات، پليس موفق به شناسايي منزل امرالله شد و با اين احتمال كه اين فرد دستي در اين جنايت داشته باشد بازجويي از او را آغاز كرد. امرالله در مراحل تحقيق از آنجا كه چند نفر از شاهدان او را با مقتول ديده بودند لب به اعتراف گشود و پرده از راز اين قتل برداشت.
اين متهم در خصوص حادثه به پليس گفت: پس از آشنايي ام با متوفي او به منزل ما رفت و آمد داشت تا اين كه همسرم به من گفت كه علي به او نظر سوء دارد.
روز حادثه به اتفاق يكديگر براي تفريح به كنار رودخانه آمديم و مدتي او را با همسرم براي خريد هندوانه تنها گذاشتم و هنگامي كه برگشتم دريافتم كه متوفي در نبودم قصد آزار و اذيت همسرم را داشته است؛ بنابراين با ضربات قداره او را به قتل رساندم و جسدش را در زير پل رها كردم.
گفتني است، با توجه به اين كه متهم آلت قتل (قداره) را به همراه داشته و نقشه قتل را با برنامه ريزي قبلي عملي كرده است، تحقيقات از او ادامه دارد.

آسوشيتدپرس: زن آمريكايي بعد از ۴۰ سال نتوانست مقبره پدرش را پيدا كند.
ماري هرت كه قصد داشت به وصيت مادر ۸۰ ساله اش عمل كند و او را در كنار قبر پدرش به خاك بسپارد موفق نشد قبر را پيدا كند.
اين در حالي است كه مسئولان گورستان شيكاگوي آمريكا نيز نتوانستند قبر پدر اين زن را پيدا كنند.
بر اساس اين گزارش دو احتمال وجود دارد، يكي اينكه سنگ قبر پدر او شماره گذاري نشده باشد و ديگر آنكه احتمال دارد با گذشت ۴۰ سال سنگ قبر اين مرد در جابجايي گورها به منطقه اي ديگر گم شده باشد.
ماري در اظهاراتش به مسئولان گورستان گفت: شما مسئوليد اگر قبري را جابجا مي كنيد شماره آن را در ليست خود وارد كنيد اما در ليست هاي شما نامي از پدر من نيست.خانواده هرت بابت قبر پدر و مادر خود ۳۹۵ دلار پرداخت كرده بودند.يكي از مسئولان گورستان اعلام كرد: امكان ندارد نام اين شخص در ليست ما ثبت نشده باشد، اما در سيلي كه در سال ۱۹۶۶ به وقوع پيوست بسياري از اسناد و مدارك ما از بين رفت.گفتني است اين زن و مادرش سه ماه پس از فوت پدر از شيكاگو به مكزيك رفته و در اين مدت نتوانسته بودند به اين گورستان سر بزنند.

گروه حوادث: اختلاف خانوادگي در شيراز منجر به قتل يك جوان شد. درگيري ميان شش نفر در خيابان قاليشويي شيراز منجر به قتل يك جوان شد.ماموران كلانتري ۳۷ كه توسط مردم در جريان اين حادثه قرار گرفته بودند بلافاصله در محل حاضر شدند و جواني را به نام رسول كه به وسيله چاقو مجروح شده بود به بيمارستان شهيد بهشتي منتقل كردند، ولي اقدامات درماني موثر واقع نشد و او درگذشت.ماموران با تحقيقات محلي متوجه شدند اين نزاع بين شش نفر و به دلايل خانوادگي روي داد كه در نتيجه صمد - ر ۲۵ ساله به همراه برادرش قاسم، مقتول را با ضربات كارد از پا درآورده اند.ضاربين كه پس از درگيري متواري شده بودند سرانجام در يك كارگاه كوزه گري به دام افتادند. تحقيقات در اين باره ادامه دارد.

گروه حوادث: يك زن ۵۵ ساله از طبقه هفتم يك ساختمان واقع در شهران سقوط كرد و به طرز دلخراشي جان خود را از دست داد.
اين زن كه هويت او نامعلوم اعلام شده است به قصد خودكشي از طبقه هفتم يك ساختمان موسوم به برج يك كاشانك خود را به پايين پرتاب كرد كه بر اثر اين حادثه در همان لحظات اوليه جان خود را از دست داد.امدادگران ايستگاه هاي ۲۷ و امداد و نجات ۳ سازمان آتش نشاني تهران بزرگ پس از اطلاع به اتفاق نيروهاي انتظامي در محل وقوع حادثه حضور يافتند ولي تلاش آنان براي نجات وي بي نتيجه ماند و اين زن بر اثر صدمات وارده جان باخت.گفتني است، علت و انگيزه اين خودكشي هم اكنون از سوي پليس در حال بررسي است.

گروه حوادث: بر اساس تحقيقات فني و پليسي مشخص شد علت قتل مرد به دست همسرش، رابطه پنهاني زن بود نه اختلافات خانوادگي.
اين گزارش حاكي است، با روند اين پرونده در اداره آگاهي ماجراي اين قتل طور ديگري رقم خورد. از آنجا كه متهم اصلي زهرا - ن در اعترافات خود نتوانسته بود در مورد ادعايش، فردي را كه از او سيانور خريده بود معرفي كند، ظن ماموران را بر اين داشت كه اين متهم به قتل مي تواند همدست يا همدستاني داشته باشد.
بر اساس اين گزارش، متهم به قتل وقتي در برابر تحقيقات و كاوشهاي علمي پليس آگاهي قرار گرفت ماجراي قتل شوهرش را اين گونه بيان كرد:
مدتي بود كه به خاطر بعضي مسايل خانوادگي از زندگي كردن با همسرم دلسرد شده بودم و به همين خاطر هيچ علاقه اي به ادامه زندگي با او نداشتم. اين شرايط ادامه داشت تا اين كه در خيابان با فردي به نام محمدرضا آشنا شدم و بدون مقدمه سفره دلم را پيش او باز كردم.وقتي محمدرضا از تمام زير و بم زندگي ام باخبر شد به من گفت، هيچ ناراحت نباش تا جايي كه دلت بخواهد راه براي از بين بردن شوهرت هست... فردا با هم به بازار ناصرخسرو مي رويم و مقداري سيانور تهيه مي كنيم و به اين وسيله شر او را از زندگي ات كم مي كنيم.
متهم به قتل در ادامه اعترافات خود گفت: روز حادثه محمدرضا به طريقي كه شوهرم باخبر نشود به منزل ما آمد، من هم آن روز سيانور را با تنقلات مخلوط كرده و مكرر به شوهرم دادم تا اين كه كاملاً بدنش سرد شد و نتوانست حركتي كند.
زهرا متهم به قتل گفت: سريع محمدرضا را باخبر كردم و وقتي متوجه شديم كه شوهرم مرده، نقشه از بين بردن جسد را طراحي كرديم. در اين مورد چند طرح ريختيم و آخرين نقشه را اجرا كرديم كه توسط ماموران به دام افتاديم اما اصلاً از محمدرضا نامي نبردم و خودم خواستم به طريقي ماجرا را فيصله بدهم كه نتوانستم.
اين گزارش مي افزايد: پليس آگاهي پس از اعترافات متهم به قتل، در اقدامي غافلگيرانه محمدرضا را دستگير كردند. اين متهم ، ضمن قبول جرم ارتكابي در اعترافات خود گفت: زهرا در قبال از بين بردن شوهرش دو قول به من داد و گفت اگر كاري كني كه شوهرم از زندگي ام كم شود ضمن ازدواج با من، يك دستگاه خودروي پژو صفر برايم مي خرد.گفتني است، حسب دستور قضايي هر دو متهم به جرم معاونت در قتل عمدي تا صدور حكم نهايي به زندان منتقل شدند.

گروه حوادث: اولياي دم يك افسر بازنشسته ارتش با حضور در اجراي احكام از حق قصاص خود گذشت كردند.
به گزارش خبرنگار ما، اواسط بهمن ماه سال ۸۱ به مأموران انتظامي اطلاع داده شد كه بوي تعفن شديدي در يك آپارتمان ساكنان آن را آزار مي دهد. بلافاصله مأموران در صحنه حضور يافتند و با دستور قضايي وارد خانه يك افسر بازنشسته ارتش شدند و در كمال ناباوري با جسد صاحبخانه كه محسن نام داشت روبه رو شدند.آنها در بررسي هاي مقدماتي از محل حادثه متوجه شدند كه قبل از مرگ فرد يا افرادي كه با آنها آشنايي قبلي داشته است به خانه محسن آمده بودند.
مأموران در ادامه رديابي ها با كنترل پرينت تلفن و شناسايي دوستان و همكاران مقتول به فردي به نام خسرو مظنون شدند.با دستگيري خسرو و بازجويي، وي به قتل محسن اعتراف كرد. او گفت: به دعوت محسن به خانه اش رفتم.دعوايمان شد ومن كه حال خوشي نداشتم او را به قتل رساندم.با اعتراف خسرو و بازسازي صحنه قتل، پرونده براي رسيدگي در اختيار شعبه ۱۱۵۷ دادگاه جنايي تهران قرار گرفت.خسرو محاكمه شد و با توجه به درخواست اولياي دم، قاضي اسماعيلي با صدور حكم قصاص وي را محكوم به مرگ كرد. حكم صادره از سوي شعبه ۲۶ ديوان عالي كشور مورد تأييد قرار گرفت و پرونده براي اجراي حكم به شعبه اجراي احكام دادسراي امور جنايي ارجاع شد.صبح ديروز اولياي دم محسن با حضور در اجراي احكام از حق قصاص گذشت و تقاضاي ديه كردند.

گروه حوادث: با تلاش كارآگاهان دايره ۱ آگاهي مركز اعضاي يك باند سرقت مسلحانه دستگير شدند.
به گزارش خبرنگار ما، هجدهم تيرماه خبر سرقت مسلحانه يك خودروي زانتيا به اداره يكم آگاهي مركز اطلاع داده شد. خودرو مذكور توسط يك دختر و پسر جوان سرقت شده بود. سرانجام مأموران مطلع شدند كه خودرو مسروقه در خيابان ستارخان در حالي كه تصادف كرده بود كشف شده است.
در تحقيقات بعدي پليس دريافت كه مالك خودرو دختر سارق را مي شناسد. با روشن شدن اين مطلب عمليات دستگيري دختر سارق كه نسرين نام داشت آغاز شد. نسرين بعد از دستگيري به سرقت زانتيا با همدستي مسعود اعتراف كرد.نسرين در ادامه به پليس گفت: «مدتي بود با مسعود دوست شده بودم او از اعضاي يك باند سرقت مسلحانه بود. پس از مدتي با هادي كه مالك خودروي زانتيا است آشنا شدم. مسعود از ارتباط من با هادي اطلاع پيدا كرد. براي اينكه مسعود را راضي كنم به او گفتم هادي مزاحم تلفني من است. مسعود از من خواست تا قرار ملاقاتي با او بگذارم. زمان ملاقات تعيين شد. من به همراه مسعود به محل قرار رفتم. مسعود به محض ديدن هادي با اسلحه اي كه همراه داشت به سويش حمله ور شد و خودروي او را سرقت كرد. به همراه مسعود محل سرقت را ترك كرديم. روز بعد مسعود در خيابان ستارخان تصادف كرد و بدين ترتيب خودرو را در آن محل رها كرد.»
پليس مخفيگاه مسعود را در خيابان آيت الله كاشاني شناسايي كرده و او را نيز دستگير كرد.مسعود در جريان بازجويي هاي پليس ضمن اعتراف به سرقت خودروي زانتياي هادي و تأييد اظهارات نسرين به همكاري با يك باند سرقت مسلحانه نيز اعتراف كرد. همدست مسعود كه محمد نام داشت نيز تحت شناسايي پليس قرار گرفت. محمد در منزلي حوالي بازارچه شاپور دستگير شد.اسلحه اي كه با استفاده از آن مسعود مرتكب سرقت خودروي زانتيا شده بود هنوز پيدا نشده است و تحقيقات در اين خصوص تا كشف اسلحه و شناسايي ديگر اعضاي باند سرقت در دايره ۱ آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.لازم به ذكر است مسعود و محمد در جريان بازجويي ها به سرقت مسلحانه يك موتورسيكلت و استفاده از آن براي سرقت از مطب يك پزشك نيز اعتراف كرده اند.

گروه حوادث: پسر ۲۷ ساله اي كه قصد كشتن مادرش را داشت پس از دستگيري انگيزه اصلي خود از قتل را بازگو كرد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل زن ميانسالي با مراجعه به دايره يكم اداره آگاهي مدعي شد كه پسرش به نام محمد قصد كشتن وي را دارد. با طرح شكايت اين زن شناسايي محمد در دستور كار ويژه پليس قرار گرفت.
بنابراين وي را پس از شناسايي در يك عمليات ضربتي دستگير كردند.
محمد پس از دستگيري صبح ديروز، در دايره يكم اداره آگاهي تحت بازجويي قرار گرفت. وي گفت: چند سال پيش پدرم معتاد به هروئين شد. ما زندگي سختي را مي گذرانديم تا اينكه يك روز مادرم، به مأموران انتظامي اطلاع داد و پدرم را دستگير كردند. وي زنداني شد. تا اينكه ۶ ماه بعد آزاد شد. چند ماه بعد از آزادي، پدرم كه بسيار ضعيف شده بود جان باخت. مادرم باعث مرگ پدرم شده بود. او در اين مدت با مردي آشنا شد و با او ازدواج كرد. به همين خاطر به كرمانشاه رفتم و يك قبضه اسلحه كلت خريداري كردم.شب قبل از دستگيري از شدت عصبانيت بالاي پشت بام رفتم و چند تير شليك كردم. همان موقع بود كه مادرم متوجه شد مسلح هستم و از من شكايت كرد.
بر پايه اين گزارش هم اكنون جوان ۲۷ ساله در بازداشت به سرمي برد تا تحقيقات تكميلي در خصوص پرونده صورت گيرد.