دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۴
اجتماعي
Front Page

بدهي عاطفي
000051.jpg
فخرالسادات كهنداني
بسياري از ما، احساسات ابراز نشده اي داريم كه مي تواند منجر به درگير شدن ما با تعارض هاي زندگي شود. به جاي آن كه پرهيز كنيم، خود را بيشتر و بيشتر در بند اسارت اين احساسات حل نشده قرار مي دهيم و براي حل اين مشكل، بايد دست به رهايي عاطفي بزنيم و خود را از شر بدهي هاي عاطفي رها كنيم و موانعي كه وجود دارند از سر راه برداريم. به خاطر داشته باشيم كه اين احساسات قدمت ديرينه دارند و به دوران كودكي برمي گردند و گاه به واسطه يك حادثه نه چندان دور مانند جريمه شدن امروز صبح از سوي پليس راهنمايي رانندگي بروز مي كنند. اين مقاله اشاره اي دارد به ۳ گونه شخصيتي كه عمده بحث آن بر محور نقاط قوت و ضعف هر كسي مي باشد، از اين رو بدهي عاطفي نخستين منبع عاطفي محدوديت هاي احساسي است كه گونه شخصيتي ما را مي سازد.
هر يك از ما، داراي سه گونه شخصيتي هستيم يعني تركيبي از شخصيت وابسته؛ كنترل كننده و رقابت آميز. شخصيت وابسته مربوط به اوايل دوران زندگي است. اينكه وابستگي و نياز ما به ديگران بيش از مراحل ديگر مي باشد و روشن است كه در كودكي به طور كامل به پدر و مادر خود وابسته هستيم . اما هنگامي كه از شخصيت كنترل گر صحبت به ميان مي آيد به عبارتي حاصل دوراني است كه تلاش مي كرديم كنترل جسم و مهارت هاي كلامي خود را به دست بگيريم. سرانجام شخصيت رقابت آميز ما ناشي از نياز به بهتر ظاهر شدن از ديگران است كه به سال هاي نخست تحصيل برمي گردد.
به خوبي مي دانيم كه همه ما مراحل رشد مشابهي را پشت سر گذاشته و دوران كودكي متفاوتي را تجربه كرده ايم. از همين رو واكنش هاي ما در مقابل مشكلات زندگي متفاوت است.
گرچه همه مي خواهيم زندگي خوبي داشته باشيم و زماني اين شرايط فراهم مي شود كه بتوانيم آزادانه آنچه را كه مي خواهيم بگوئيم و آنچه را كه مي خواهيم احساس كنيم و به جامعه بشري سودي برسانيم.
اما براي رسيدن به اين شرايط خوب بايد يك نكته مهم را در نظر بگيريم و آن محدوديت هاي احساسي است كه گونه شخصيتي ما را شكل داده كه ناشي از بدهي عاطفي است!
مورد ديگر در اين خصوص را مي توان فشار ناشي از احساسات ابراز نشده اي دانست كه روي ادراك و تجربه ما اثر مي گذارد. وقتي بدهي عاطفي داريم لحظه حال را با مسائل مربوط به گذشته مخدوش مي كنيم. اما چگونه خود را از بدهي عاطفي برهانيم و اصولاً بدهي عاطفي چيست؟
بدهي عاطفي احساسات حل نشده است و از آن با عنوان رهايي عاطفي نام برده مي شود و روانشناسي آن را ناشي از خودپذيري فرد مي داند و زماني از اين كيفيت برخوردار مي شويم كه بخواهيم آن را اثبات كنيم!
در اينجا لازم است مفهوم بدهي عاطفي يا رهايي عاطفي را بهتر معنا كنيم. تا ببينيم منظور از برخورداري اين كيفيت يعني چه!
رهايي عاطفي در واقع احساس طبيعي انسان بالغ رشد كرده است كه نشان مي دهد مي توانيم به دروازه تعصبات گذشته، به حوادث جاري، واكنش صادقانه نشان بدهيم. مي توانيم احساسات خود را درك كنيم و بياموزيم كه آنها را به طور مستقيم ابراز نماييم. اينكه بتوانيم با توجه به مصلحت خود تصميم بگيريم، براي افزايش ارزش خود تلاش كنيم و به اين نتيجه برسيم كه هر آنچه با اين باور در تضاد باشد اشتباه است، آن را كنار بگذاريم.
«نقطه ضعف، نقطه قوت»
همه ما داراي نقاط ضعف و قوت مي باشيم، در ابتدا بايد اين نقاط را بشناسيم و لازمه اين كار اين است كه خود را بفهميم، بدانيم چگونه انساني هستيم، وقتي از اين نقاط قوت و ضعف خود آگاه شديم با شناختن آن مي توانيم آنها را به حساب بياوريم و اين را در نظر داشته باشيم كه اگر اين نقاط در ما نمايان شدند سراسيمه نشويم!
حال ببينيم كداميك از خصوصيت خود را بيش از همه بها مي دهيم؟ تحت تأثير كدام خصوصيت است كه از آن ناراحت مي شويم؟
نقاط ضعفي كه ما را خجالت زده مي كند اما بخشي از آن ويژگي است كه ما به آن افتخار مي كنيم! و مهم است كه ويژگي منفي حتي وقتي نقطه قوت خود را به نمايش مي گذاريم بدان آگاه باشيم كه اين ما هستيم كه اين كار را انجام مي دهيم و وقتي ما فقط خواستار شنيدن توانايي هاي مثبت خود باشيم نقاط ضعفي كه آنها را منكر مي شويم توانمندي هاي ما را محدود مي كنند. در حالي كه قبول نقاط ضعف به ما انعطاف بيشتري مي دهد. خوب است ببينيم و احساس كنيم و اطلاعات بيشتري درباره خود بشنويم چرا كه درست در زماني كه مي خواهيم نقاط ضعف مان را پنهان كنيم، ديگران از آن مطلع مي شوند!
حتي يك نقطه ضعف جزئي پنهان مي تواند شهرت يك شخص قدرتمند را خدشه دار سازد و كار را به رسانه ها بكشاند. اما اگر تنها به پذيرش نقاط ضعف خود تن دهيم مشكلات ديگري بر سر راهمان هست! اما چرا؟
چون همه ما به توانمندي خود ترديد داريم. اين ترديدهاي پنهان در شرايط خطير خود نما مي شوند.
پس دست به كار شويم، يك فهرست از ويژگي هاي مثبت خود را شناسايي نموده، اگر درست انتخاب كرده باشيم كمي تأمل روي موفقيت هاي گذشته ما نشان مي دهد چگونه اين ويژگي ها نقش مهمي بازي كرده اند. همچنين با نوشتن نقاط ضعف مرتبط با ويژگي مثبت، باز و پذيرا باشيم. اگر از طرز كار نقاط ضعف خود مطلع نباشيم اغفال مي شويم، خوشبختانه هر اشتباهي كه از ما سر مي زند فرصت مناسب ديگري است كه اين درس را بياموزيم. پذيرفتن راهي براي رها شدن است. به ياد داشته باشيم شناختن نقاط ضعف به منزله مخالفت كردن با آن نيست بلكه توجه به توانمندي هاي خود ماست.
هدف، كشف استعدادهاي ما مي باشد، نه مخدوش كردن آن و اين ناراحت كننده است چون بدون اطلاع از نقاط ضعف، استعدادهاي ما ناقص هستند و به مفهومي شايد بتوان گفت كه بي معناست. حال آن كه توانمندي ها بايد در كنار نقاط ضعف در نظر گرفته شوند. زندگي هر كس حاصل كار خود اوست. مثل يك نقاش، به شرط رعايت تعادل هميشگي در اعمال و رفتار.
با اين وصف ما از چگونه شخصيتي برخوردار هستيم؟
گفته شد كه گونه شخصيتي ما ميراث عاطفي مربوط به دوران كودكي ماست. برخورد با مشكلات زندگي روشن ميِ كند كه اين گونه شخصيتي ماست كه تعيين مي كند دنيا را چگونه ببينيم.
يك گونه شخصيتي خاص، لزوماً چيز بدي نيست، بلكه صرفاً واكنش را مشخص مي سازد. مثلاً داشتن شخصيت وابسته، به معناي ضعيف و محتاج بودن نيست، به جاي آن معنايش اين است كه بخش اعظم شخصيت ما در سال هاي وابستگي در خود و ديگران به شدت حساس باشند. امروزه از روي عادت شخصيت وابسته را ضعيف و آسيب پذير معرفي مي كنند، اگر كسي در طفوليت يعني در دوران وابستگي مورد مهر و محبت و توجه كافي قرار بگيرد، در مراحل بعدي زندگي خود پر مهر و محبت و علاقه مند مي شود.
«اگر شما شخصيتي وابسته هستيد»
اگر اين خصوصيت در شما باشد يعني خود را متعلق به ديگري مي دانيد، با رنج ها و تلاش هاي ديگران همسو مي شويد. با مشكلاتي از گونه گرسنگي و بي خانماني همدلي مي كنيد. شما يك عضو احساسي جامعه بشري هستيد. شما ايمان خود را در گرو ديگران گذاشته ايد و به راحتي تحت تأثير كودكان گرسنه و قحطي زده به گريه مي افتيد. چه بسا در مقام كمك كردن ديگران قرار بگيريد. دل در گرو رحمت خداوند داريد، به هنگام گرفتاري و در مشكلات به كمكي كه ديگران مي توانند به شما بكنند فكر مي كنيد. شما نمونه و نماينده توده هاي انساني هستيد. سعي مي كنيد انسجام خانواده را حفظ كنيد. هر چه بتوانيد عشق را جست وجو مي كنيد، مترصد تأمين و حمايت هستيد. در تلاش مراقبت از خود مي باشيد. شما پشتوانه نيروي كار هستيد. ديگران اختراع و ابداع مي كنند و شما مجري اقدامات ايشان مي باشيد. شما وفادار، صميمي با محبت، بخشنده و پذيرا و عاطفي هستيد. شما دوستي خوب، متعهد، والدي دوستدار فرزندان و شهروندي با انگيزه هستيد. ويژگي وابستگي از شما انساني در دسترس ديگران ساخته است. از سوي ديگر، توان خطر كردن نداريد. در موقعيتي كه در آن زاده شديد محبوس هستيد، درست مثل پدر و مادرتان.
شما بدرفتاري را تحمل مي كنيد، زيرا نمي توانيد تن به خطر بدهيد و خودتان باشيد. جدا شدن و فاصله گرفتن برايتان دشوار است. از سكوت مي ترسيد. از اين كه مورد بي اعتنايي قرار بگيريد وحشت داريد و اگر ترك شويد در هم فرو مي پاشيد. اشخاص مورد علاقه تان را از فرط علاقه خفه مي كنيد و آنها را به جاي آزاد گذاشتن در تملك خود در مي آوريد. در برخورد با خطر فلج مي شويد و رفتار انفعالي در پيش مي گيريد. سررشته امور در دست هر كسي كه بخواهد در كنار شما باشد و تنهاي تان نگذارد مي سپاريد، شما معتقديد كه براي رسيدن به خوشبختي به ديگران احتياج داريد.
همه ما داراي نقاط ضعف و قوت مي باشيم، در ابتدا بايد اين نقاط را بشناسيم و لازمه اين كار اين است كه خود را بفهميم، بدانيم چگونه انساني هستيم، وقتي از اين نقاط قوت و ضعف خود آگاه شديم با شناختن آن مي توانيم آنها را به حساب بياوريم و اين را در نظر داشته باشيم كه اگر اين نقاط در ما نمايان شدند سراسيمه نشويم!
اگر شخص كنترل كننده اي هستيد
به جزئيات امور، به دستور دادن، به طراحي سيستم ها و تدوين روش ها علاقه منديد. مي خواهيد هر چيزي در جاي خود قرار بگيرد. نظام هاي حمايتي مي سازيد. ساختارها را تغيير مي دهيد. مشخص مي كنيد كه چه كاري توسط چه كساني و در چه زماني انجام گيرد. علاقه اي به اين نداريد كه اعمال و رفتارتان را توضيح دهيد و انتظار داريد كه ديگران از دستورات شما پيروي كنند. شما انساني متعادل و منصف هستيد. نواقص و اشتباهات ديگران را پيش بيني مي كنيد و در مقام اصلاح آنها بر مي آئيد شما از توانايي استدلال و منطق آرايي فراوان برخورداريد. شما شيفته پژوهشگري جدي، دانشجويي وقت شناس، متخصص مالي آگاه از مقررات مالي، آگاه از مقررات مالياتي، حقوقداني شاخص، پزشكي جدي و خلاصه در مقامي كه هستيد هميشه به عنوان رهبر گروه عمل مي كنيد، زيرا اينها به شما امكان مي دهند كه بر محيط خود مسلط شويد، از سويي ممكن است بي ملاحظه باشيد، ممكن است به هزينه ها توجه كنيد، اما ارزش ها را ناديده مي گيريد. به پول به سبب قدرتي كه به شما مي دهد علاقه منديد. شما ممكن است بر سر جزئي ترين خلاف ها كه در نظر ديگران مهم نيستند خشمگين شويد. وقتي به دليل اشتباهات خود مورد اعتراض قرار مي گيريد رنجش پيدا مي كنيد.
اگر شما در يك موقعيت  موفق نشويد ، ممكن است همين يك شكست شما را از هم بپاشد. گاه به تأثير رفتار خود بر ديگران بي توجهي مي كنيد. وقتي جدي گرفته نمي شويد مي رنجيد و واكنش تند نشان مي دهيد. حتي اگر در يك ناحيه تقصير از شما باشد شما او را مورد سرزنش قرار مي دهيد. ممكن است به خاطر از دست دادن قدرت يا كسب مقام و موقعيت اقدام به كارهاي غيراخلاقي نكنيد.
اگر دائم در حال رقابت هستيد؟
شما به ايفاي نقش، مسابقه پيروزي، اول شدن، بهتر بودن، موفق شدن، مورد توجه قرار گرفتن مشهور شدن، اعتبار پيدا كردن و پاداش گرفتن اهميت مي دهيد. شما بيش از دو گونه پيشين شخصيتي ديگر نيروي خود را صرف دنيا مي كنيد. شما مترصد قدرداني، تشكر و قدرشناسي هستيد. اين ميل به تحسين شدن به شما انگيزه مي دهد. شما ميل به راضي شدن داريد. در بهترين شرايط شما يك عمل كننده بزرگ هستيد. شخصيت نامدار خود هستيد. از سوي ديگر، ممكن است خودبين متكبر، خودخواه، بي توجه به احساسات ديگران و متظاهر باشيد. تنها به مقام اولي مي انديشيد و اگر نااميد و مأيوس شديد ممكن است به اقدامات ظالمانه و خلاف اخلاق دست بزنيد. دوست نداريد شما را از روي ظاهرتان بشناسند مي خواهيد شاخص و برجسته باشيد و در عين حال وقتي در اين موقعيت قرار مي گيريد كمي خجالت مي كشيد.
گونه هاي شخصيتي تركيبي
چيزي به نام شخصيت صددرصد خالص وجود ندارد. وابسته ترين اشخاص از نوميدي و درماندگي خود به شكل كنترل كننده استفاده مي كنند و كنترل كننده ترين اشخاص ميل به وابستگي شديد دارند، زيرا به روش هاي خود مي چسبند. همان طور كه يك شخص وابسته به ديگران مي چسبد. شخصيت هاي كنترل كننده به مقررات و قوانين چسبندگي دارند. يك ويژگي شخصيتي زماني دردسرساز مي شود كه اعمال و رفتار شما بي انعطاف گردد.
به ياد داشته باشيد شما گونه شخصيتي ويژه خودتان را داريد. بايد راه خود را از وابستگي به استقلال و از كنترل كردن به آزادي عمل دادن به ديگران و بهتر بودن از ديگران رسيدن به بهترين شرايط خود بپيماييد. شخصيت شما خاص و منحصر به فرد است كه در مراحل مختلف رشد مشخص مي شود. اگر بدانيد شما چه گذشته اي را بردوش مي كشانيد و چه چيزي را حمل مي كنيد فرصتي پيدا مي كنيد تا به آزادي برسيد و به راه خود ادامه دهيد.
در آخر اينكه برخي از ما نگرانيم! نگران از اينكه ديگران نقاط ضعف ما را بشناسند. برخي از ما مشكلاتي داريم و بي ملاحظه هستيم. رفتار كودكانه و لجوجانه داريم و رفتارهاي غيرمنطقي را به نمايش مي گذاريم. و ترس از افشا شدن نقطه ضعف ها خلاصه كلام است.
چه بايد كرد؟
تنها كاري كه مي توانيم انجام دهيم اين است كه در لحظه موجود در بهترين حد خود ظاهر گرديم. وقتي احساس مي كنيم چيز زيادي نداريم كه ارزاني كنيم، به كم اكتفا مي كنيم. كافي است اندكي از خود مايه بگذاريم. همين تلاش هر قدر ناچيز باشد سبب رشد و اعتلاي ما مي شود.
وقتي خود را بشناسيم و بپذيريم كسي نمي تواند از اسرار شما بهره  برداري كند.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |