محمدرضا منصوريان
براي داشتن ورزش سالم ارزش هاي اخلاقي يك اصل است. به همان اندازه اي كه از ارزش هاي اخلاقي جانبداري مي شود، به همان اندازه هم بايد در ارتباط با مسائل ضد اخلاقي واكنش هاي لازم نشان داده شود.
در موجوديت و بدنه كنوني ورزش ما ويژگي هاي خاص پهلواني و اخلاقي عليرغم دارا بودن پيشينه هاي تاريخي روشن زياد پر رنگ نيست! بعضا مشاهده مي شود كه در ميان ورزشكاران به دلايل گوناگوني رفتارهاي اخلاقي به ضد اخلاقي تبديل مي شود. رويكرد ورزشكاران به استفاده از مواد نيروزا نمونه روشن تبديل ارزش هاي پهلواني و اخلاقي به غير اخلاقي است. اختصاص دادن اين مطلب به مسئله دوپينگ در واقع هشداري است به جامعه ورزش خودمان كه اين پديده شوم از طرق مختلف ورزش ما را تهديد و تخريب مي كند. حال با توجه به اهميت برنامه ريزي براي جلوگيري از استفاده ورزشكاران از موادنيروزا، به نظر مي رسد ابتدا بايستي بخش هاي اصلي ورزش را از مسير اين پديده ناميمون دور نگه داريم. اين گزارش را مي خوانيد.
بنا بر افسانه اي قديمي، در شمال سرزميني كه بعدها قاره آمريكا ناميده شد، شكارچي جواني نزد جادوگر قبيله اش رفت تا با وردي سحرآميز او را به چابك ترين و ماهرترين شكارچي قبيله مبدل سازد. جادوگر در پاسخ گفت: اولين پروانه طلايي فصل بهار را صيد كن، سپس گرد طلايي بال هايش را بر سينه ات بمال، آنگاه خود را به سبكبالي پروانه خواهي يافت. مرد جوان چنين كرد و همچون پروانه اي سبكبال تيزرو گشت.
تاريخ چنين بازگو مي كند كه در روم باستان نيز گلادياتورها حيوانات وحشي را خام خام مي بلعيدند تا قدرت و درندگي اين حيوانات را كسب كنند. در يونان نيز، مريدان و رقيبان از عرق و گرد و خاك بدن كشتي گيران اكسير نيروبخشي فراهم مي آوردند و بر اين باور بودند كه نيروي حيات و شجاعت معبودانشان از اين طريق به آنان نيز منتقل مي شود.
نوشته هاي به جا مانده از وقايع نگاران قاره نو مبين آن است كه تمدن هاي پيشين اين قاره از خواص گياهان مختلف آگاه بودند و از آن ها براي مقاصد درماني يا در مراسم مذهبي بهره مي جستند. سرخپوستان مكزيك كه تحت فرماندهي هرنان كورتس (فاتح مكزيك) مي جنگيدند در نبردهاي طولاني و خسته كننده از گياهي به نام پيونل استفاده مي كردند و سرخپوستان منطقه كوهستاني بوليوي، پرو، اكوادور و كلمبيا به منظور رفع خستگي و گرسنگي، برگ بوته اي به نام كلين كوكا را مي جويدند، استفاده از برگ كوكا چنان رواج داشت كه عاقبت به پول رايجي به نام كوكارا مبدل گشت.
در خلال جنگ جهاني دوم جيره غذايي خاصي ميان سربازان توزيع مي شد تا مانع سرما و خستگي شود و آنان را براي جنگيدن مهيا سازد. در جنگ ويتنام نيز، سربازان آمريكايي به طور گسترده اي از حشيش و ديگر داروهاي روان گردان استفاده مي كردند. ما از اين امر آگاهي نداريم كه از چه زماني، استعمال چنين موادي به دنياي ورزش راه يافت. با اين وجود روشن است كه آدمي از ديرباز در جست وجوي راهي براي افزايش توانمندي هاي عقلاني و جسماني اش بوده، كه البته اين امر در سايه پيشرفت علم و توليد داروهاي آنابوليسمي و آمفتامين ها به بيراهه كشيده شده است.
همگي مي خواهيم برنده باشيم چرا كه در عصر ما پيروزي شرايط خوشبختي و كليد فردوس زميني است و شايد موفقيت به هر بهايي، فلسفه دنياي مدرن است
ترفندي زيركانه
حتي امروزه نيز در امر درمان، قائل شدن خط فاصلي ميان تأثيرات فيزيولوژيك داروها در تحريك اعمال بدن و تأثيرات دارونمايي همچون خود تلقيني مشكل بنظر مي رسد.
قدرت سحرآميز مراسم اوليه در ورزش مدرن به كلي غريبه نيست. مربيان و ورزشكاران همگي بر تأثيرات بي چون و چراي عوامل روان شناختي چون اعتماد به نفس، انگيزش و اراده در پيروزي و نتايج مسابقات اتفاق نظر دارند. در صورتي مواد غذايي طبيعي ويتامين ها و تزريق داروهاي كاملاً بي اثر مي تواند تأثيرات سودمندي به جاي گذارد كه ورزشكاران به اثرات اين قبيل مواد ايمان داشته باشند. گهگاه ورزشكاران براي مضطرب ساختن رقيبان از اين عوامل بهره مي گيرند.
مثلاً تيم آمريكا در المپيك مكزيكوسيتي با استنشاق كپسول هاي اكسيژن به نوعي از اين ترفند استفاده كردند، يا در يك مورد دونده اي پيش از آغاز مسابقه با گذاردن قرص بي اثري در دهان موجب تضعيف روحيه رقيبانش شد.
عواملي چون شرايط جسماني ورزشكار، كيفيت آموزش، مهارت هاي تاكتيكي و وضعيت روان شناختي نتايج پاياني مسابقات را رقم مي زنند. امروزه به منظور ثبت نتايج پاياني و به دليل اختلاف ناچيز در نتايج رقابت ورزشكاران از دستگاه هاي الكترونيكي استفاده مي شود. از اين رو تعيين اينكه كداميك از اين عوامل در پيروزي دخيل هستند، مشكل به نظر مي رسد و از آن مشكل تر، احتمال استفاده از دوپينگ در اين ميان است و با فرض اينكه دوپينگ در پيروزي ورزشكار سهيم باشد، چگونه مي توان اثر غيردارويي دوپينگ را از اثر شيميايي آن تشخيص داد.
من معتقدم كه اگر مي توانستيم تأثيرات اين عوامل گوناگون را از يكديگر مجزا كنيم، نتايج معكوس دوپينگ به خوبي آشكار مي گشت كه در اين صورت ديگر هيچ ورزشكار عاقل يا مربي خردمندي حاضر نمي شد به بهاي زير پا گذاشتن اخلاقيات و به خطر انداختن سلامت از دوپينگ بهره گيرد.
پيروزي به هر قيمت
همگي مي خواهيم برنده باشيم چرا كه در عصر ما پيروزي شرايط خوشبختي و كليد فردوس زميني است و شايد موفقيت به هر بهايي، فلسفه دنياي مدرن است.
شگفت انگيز بود اگر مي توانستيم اين وسوسه يا باور نادرست را از ورزش بزداييم. در حقيقت خلاصه كردن هدف در پيروزي به هر بهايي به معني ابتذال مفهوم اصيل ورزش و تخريب آن روحيه ورزشكارانه اي است كه بارون پي ير دوكوبرتن مي خواست در كالبد بازي هاي المپيك بدمد.او در سال ۱۹۰۸ گفت:اصل شركت كردن در بازي ها است نه بردن.
اما چرا اين روحيه وجود دارد؟ آيا به خاطر لذت محض از پيروزي در اول شدن است؟ قطعاً چنين نيست. چندين دهه است كه اصولي كه به ورزش جان مي بخشيدند، جاي خود را به اصولي نازل تر داده اند، اصولي كه صرفاً با يك جامعه مصرفي همخواني دارد.
امروزه پيروزي در ميدان هاي ورزشي معادل با كسب جوايز مادي است كه اين خود مغاير با آراي يونانيان باستان يا كساني است كه به همراه پي ير دوكوبرتن ورزش نوين را پايه ريزي كردند. اما در اين ميان سودجوياني كه منافع شان در استثمار ورزشكاران مفهوم مي يابد با واداشتن آنان به استعمال داروهاي تحرك زا و افزايش قدرت بدني كاذب كه بعدها لطمات جبران ناپذير آن آشكار مي شود، سلامت آنان را به خطر مي اندازند.
از سويي ديگر، كفه فشارهاي جاه طلبانه فرد، درخواست هاي اعضاي تيم، توقعات سازمان هاي ورزشي و تجاري و از همه بالاتر انتظارات كل جامعه سنگين تر از كفه خطرات استفاده از دوپينگ و ممنوعيت هاي قانوني آن است.
مشكل اخلاقي
در نتيجه قهرمانان ورزشي بر سر دو راهي قرار مي گيرند. از يك سو استفاده از مواد تحرك زا يا هر داروي كمكي ديگر براي برتري يافتن در مسابقات و از ديگر سو پرهيز از دوپينگ و پذيرش پيروزي رقيباني كه در استعمال اين مواد ترديدي به خود راه نمي دهند.
هواداران دوپينگ با بهره گيري از تمهيد مباحثه ادعا مي كنند كه نتايج و تأثيرات نابهنجار دارو به مراتب كمتر از صدمات جبران ناپذير يا مهلك تمرينات صرف ورزشي است، يا اينكه هيچ تفاوتي بين استفاده از داروها به منظور مداوا و استفاده از آن براي كارايي بيشتر در فعاليت هاي ورزشي وجود ندارد.
هيچ كدام از اين استدلال ها قانع كننده نيست و بعد اخلاقي مسئله را ناديده مي گيرد.
دوپينگ نيز همانند ديگر شيوه هاي تقلب به تقويت كاذب پتانسيل جسماني افراد مي انجامد كه به اين ترتيب مغاير با روح ورزش است چرا كه ورزشكاران ديگر قادر نخواهند بود با تلاش طبيعي خود بر ديگر رقبا فائق آيند.
اين عمل با ارزاني كردن برتري نامشروع به يكي از رقبا، ابتدايي ترين قوانين مسابقه را نقض مي كند. اين عمل موجب تباهي روحي و جسمي ورزشكار مي گردد و تعادل رواني وي را تحليل مي برد و ذهنيت جامعه را نسبت به وي خدشه دار مي سازد.
در آخر دوپينگ تصوير ورزش را ملوث مي كند و بدين ترتيب، سايه شوم خود را بر مسابقات ورزشي مي افكند.
خلق وادا
امروزه دوپينگ واژه اي آشنا در ورزش شده است. آنان كه پايه گذار ورزش سازمان يافته در جهان بوده اند شايد هرگز تصور نمي كردند كه روزي برسد كه ورزشكاران رشته هاي گوناگون براي دست يابي به برتري ورزشي اقدام به استفاده از داروها و روش هايي نمايند كه در آينده از جمله زشت ترين اقدامات در جامعه ورزش محسوب گردد.
بنيانگذاران المپيك نيز در ابتدا چنين تصوري در ذهن خود نمي پروراندند تا آنجا كه سرانجام سوءمصرف داروهاي نيروزا و عواقب دلخراش آن در پيكارهاي جهاني و بازي هاي المپيك كار را به آنجا رساند كه عزم بين المللي مبارزه با سوءمصرف اين گونه مواد جزم گرديد و كميته بين المللي المپيك پرچمدار آن شد. جنبش مبارزه با دوپينگ تا اين زمان فراز و نشيب هاي فراواني را تجربه كرده است.
كميسيون پزشكي كميته بين المللي المپيك براي نخستين بار تعريف خاصي از مواد و روش هاي دوپينگ و كلاس هاي دارويي آن ارائه نمود و كنترل دوپينگ را در المپيك ها اعمال كرد. گسترش اين پديده در ورزش حرفه اي دنيا تا به آن حد سريع و گسترده بود كه جامعه جهاني ورزش دخيل نمودن دولت ها و يكپارچه كردن قوانين و روش هاي مبارزه با دوپينگ در خارج از حوزه المپيك ها را نيز ضروري دانست و به همين دليل آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ «وادا» خلق گرديد و اين سازمان با بيانيه اي در سال ۱۹۹۹ به طور رسمي اعلام موجوديت كرد. اين آژانس از زمان تولد خود تاكنون با حمايت مادي و معنوي كميته بين المللي المپيك توانسته تا حدودي به اهداف تعيين شده اش دست يابد و از جمله مجموعه قوانين خود را تدوين و صادر نموده و فدراسيون هاي بين المللي، بسياري از دولت ها و تشكل هاي مبارزه با دوپينگ را قانع به پذيرش آن و امضاي بيانيه اي نمايد كه قوانين و سياست هاي «وادا» را براي آنها لازم الاجرا مي سازد. هرچند «وادا» فراروي خود مشكلات عديده اي از جمله عدم پذيرش قوانين و بيانيه هايش توسط بعضي از تشكل هاي ورزشي و دولت ها از جمله فيفا را شاهد است، اما نقش و جايگاه ايران در اين كلاف دوپينگ و مبارزه با آن بسيار روشن و مثبت بوده است.
همين كافي است كه بدانيد دكتر شريف طبيب حاذق كشورمان در حال حاضر يكي از ۱۵ پزشك معتمد و مورداعتماد «وادا» در دنيا براي كنترل و مبارزه با دوپينگ است.