دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۴
بررسي پديده دوپينگ در ورزش
رقابت نابرابر
000078.jpg
طرح: فريد مرتضوي
محمدرضا منصوريان
براي داشتن ورزش سالم ارزش هاي اخلاقي يك اصل است. به همان اندازه اي كه از ارزش هاي اخلاقي جانبداري مي شود، به همان اندازه هم بايد در ارتباط با مسائل ضد اخلاقي واكنش هاي لازم نشان داده شود.
در موجوديت و بدنه كنوني ورزش ما ويژگي هاي خاص پهلواني و اخلاقي عليرغم دارا بودن پيشينه هاي تاريخي روشن زياد پر رنگ نيست! بعضا مشاهده مي شود كه در ميان ورزشكاران به دلايل گوناگوني رفتارهاي اخلاقي به ضد اخلاقي تبديل مي شود. رويكرد ورزشكاران به استفاده از مواد نيروزا نمونه روشن تبديل ارزش هاي پهلواني و اخلاقي به غير اخلاقي است. اختصاص دادن اين مطلب به مسئله دوپينگ در واقع هشداري است به جامعه ورزش خودمان كه اين پديده شوم از طرق مختلف ورزش ما را تهديد و تخريب مي كند. حال با توجه به اهميت برنامه ريزي براي جلوگيري از استفاده ورزشكاران از موادنيروزا، به نظر مي رسد ابتدا بايستي بخش هاي اصلي ورزش را از مسير اين پديده ناميمون دور نگه داريم. اين گزارش را مي خوانيد.

بنا بر افسانه اي قديمي، در شمال سرزميني كه بعدها قاره آمريكا ناميده شد، شكارچي جواني نزد جادوگر قبيله اش رفت تا با وردي سحرآميز او را به چابك ترين و ماهرترين شكارچي قبيله مبدل سازد. جادوگر در پاسخ گفت: اولين پروانه طلايي فصل بهار را صيد كن، سپس گرد طلايي بال هايش را بر سينه ات بمال، آنگاه خود را به سبكبالي پروانه خواهي يافت. مرد جوان چنين كرد و همچون پروانه اي سبكبال تيزرو گشت.
تاريخ چنين بازگو مي كند كه در روم باستان نيز گلادياتورها حيوانات وحشي را خام خام مي بلعيدند تا قدرت و درندگي اين حيوانات را كسب كنند. در يونان نيز، مريدان و رقيبان از عرق و گرد و خاك بدن كشتي گيران اكسير نيروبخشي فراهم مي آوردند و بر اين باور بودند كه نيروي حيات و شجاعت معبودانشان از اين طريق به آنان نيز منتقل مي شود.
نوشته هاي به جا مانده از وقايع نگاران قاره نو مبين آن است كه تمدن هاي پيشين اين قاره از خواص گياهان مختلف آگاه بودند و از آن ها براي مقاصد درماني يا در مراسم مذهبي بهره مي جستند. سرخپوستان مكزيك كه تحت فرماندهي هرنان كورتس (فاتح مكزيك) مي جنگيدند در نبردهاي طولاني و خسته كننده از گياهي به نام پيونل استفاده مي كردند و سرخپوستان منطقه كوهستاني بوليوي، پرو، اكوادور و كلمبيا به منظور رفع خستگي و گرسنگي، برگ  بوته اي به نام كلين كوكا را مي جويدند، استفاده از برگ كوكا چنان رواج داشت كه عاقبت به پول رايجي به نام كوكارا مبدل گشت.
در خلال جنگ جهاني دوم جيره غذايي خاصي ميان سربازان توزيع مي شد تا مانع سرما و خستگي شود و آنان را براي جنگيدن مهيا سازد. در جنگ ويتنام نيز، سربازان آمريكايي به طور گسترده اي از حشيش و ديگر داروهاي روان گردان استفاده مي كردند. ما از اين امر آگاهي نداريم كه از چه زماني، استعمال چنين موادي به دنياي ورزش راه يافت. با اين وجود روشن است كه آدمي از ديرباز در جست وجوي راهي براي افزايش توانمندي هاي عقلاني و جسماني اش بوده، كه البته اين امر در سايه پيشرفت علم و توليد داروهاي آنابوليسمي و آمفتامين ها به بيراهه كشيده شده است.
000093.jpg
همگي مي خواهيم برنده باشيم چرا كه در عصر ما پيروزي شرايط خوشبختي و كليد فردوس زميني است و شايد موفقيت به هر بهايي، فلسفه دنياي مدرن است
ترفندي زيركانه
حتي امروزه نيز در امر درمان، قائل شدن خط فاصلي ميان تأثيرات فيزيولوژيك داروها در تحريك اعمال بدن و تأثيرات دارونمايي همچون خود تلقيني مشكل بنظر مي رسد.
قدرت سحرآميز مراسم اوليه در ورزش مدرن به كلي غريبه نيست. مربيان و ورزشكاران همگي بر تأثيرات بي چون و چراي عوامل روان شناختي  چون اعتماد به نفس، انگيزش و اراده در پيروزي و نتايج مسابقات اتفاق نظر دارند. در صورتي مواد غذايي طبيعي ويتامين ها و تزريق داروهاي كاملاً بي اثر مي تواند تأثيرات سودمندي به جاي گذارد كه ورزشكاران به اثرات اين قبيل مواد ايمان داشته باشند. گهگاه ورزشكاران براي مضطرب ساختن رقيبان از اين عوامل بهره مي گيرند.
مثلاً تيم آمريكا در المپيك مكزيكوسيتي با استنشاق كپسول هاي اكسيژن به نوعي از اين ترفند استفاده كردند، يا در يك مورد دونده اي پيش از آغاز مسابقه با گذاردن قرص بي اثري در دهان موجب تضعيف روحيه رقيبانش شد.
عواملي چون شرايط جسماني ورزشكار، كيفيت آموزش، مهارت هاي تاكتيكي و وضعيت روان شناختي نتايج پاياني مسابقات را رقم مي زنند. امروزه به منظور ثبت نتايج پاياني و به دليل اختلاف ناچيز در نتايج رقابت ورزشكاران از دستگاه هاي الكترونيكي استفاده مي شود. از اين رو تعيين اينكه كداميك از اين عوامل در پيروزي دخيل هستند، مشكل به نظر مي رسد و از آن مشكل تر، احتمال استفاده از دوپينگ در اين ميان است و با فرض اينكه دوپينگ در پيروزي ورزشكار سهيم باشد، چگونه مي توان اثر غيردارويي دوپينگ را از اثر شيميايي آن تشخيص داد.
من معتقدم كه اگر مي توانستيم تأثيرات اين عوامل گوناگون را از يكديگر مجزا كنيم، نتايج معكوس دوپينگ به خوبي آشكار مي گشت كه در اين صورت ديگر هيچ ورزشكار عاقل يا مربي خردمندي حاضر نمي شد به بهاي زير پا گذاشتن اخلاقيات و به خطر انداختن سلامت از دوپينگ بهره گيرد.
000066.jpg
پيروزي به هر قيمت
همگي مي خواهيم برنده باشيم چرا كه در عصر ما پيروزي شرايط خوشبختي و كليد فردوس زميني است و شايد موفقيت به هر بهايي، فلسفه دنياي مدرن است.
شگفت انگيز بود اگر مي توانستيم اين وسوسه يا باور نادرست را از ورزش بزداييم. در حقيقت خلاصه كردن هدف در پيروزي به هر بهايي به معني ابتذال مفهوم اصيل ورزش و تخريب آن روحيه ورزشكارانه اي است كه بارون پي ير دوكوبرتن مي خواست در كالبد بازي هاي المپيك بدمد.او در سال ۱۹۰۸ گفت:اصل شركت كردن در بازي ها است نه بردن.
اما چرا اين روحيه وجود دارد؟ آيا به خاطر لذت محض از پيروزي در اول شدن است؟ قطعاً چنين نيست. چندين دهه است كه اصولي كه به ورزش جان مي بخشيدند، جاي خود را به اصولي نازل تر داده اند، اصولي كه صرفاً با يك جامعه مصرفي همخواني دارد.
امروزه پيروزي در ميدان هاي ورزشي معادل با كسب جوايز مادي است كه اين خود مغاير با آراي يونانيان باستان يا كساني است كه به همراه پي ير دوكوبرتن ورزش نوين را پايه ريزي كردند. اما در اين ميان سودجوياني كه منافع شان در استثمار ورزشكاران مفهوم مي يابد با واداشتن آنان به استعمال داروهاي تحرك زا و افزايش قدرت بدني كاذب كه بعدها لطمات جبران ناپذير آن آشكار مي شود، سلامت آنان را به خطر مي اندازند.
از سويي ديگر، كفه فشارهاي جاه طلبانه فرد، درخواست هاي اعضاي تيم، توقعات سازمان هاي ورزشي و تجاري و از همه بالاتر انتظارات كل جامعه سنگين تر از كفه خطرات استفاده از دوپينگ و ممنوعيت هاي قانوني آن است.
مشكل اخلاقي
در نتيجه قهرمانان ورزشي بر سر دو راهي قرار مي گيرند. از يك سو استفاده از مواد تحرك زا يا هر داروي كمكي ديگر براي برتري يافتن در مسابقات و از ديگر سو پرهيز از دوپينگ و پذيرش پيروزي رقيباني كه در استعمال اين مواد ترديدي به خود راه نمي دهند.
هواداران دوپينگ با بهره گيري از تمهيد مباحثه ادعا مي كنند كه نتايج و تأثيرات نابهنجار دارو به مراتب كمتر از صدمات جبران ناپذير يا مهلك تمرينات صرف ورزشي است، يا اينكه هيچ تفاوتي بين استفاده از داروها به منظور مداوا و استفاده از آن براي كارايي بيشتر در فعاليت هاي ورزشي وجود ندارد.
هيچ كدام از اين استدلال ها قانع كننده نيست و بعد اخلاقي مسئله را ناديده مي گيرد.
دوپينگ نيز همانند ديگر شيوه هاي تقلب به تقويت كاذب پتانسيل جسماني افراد مي انجامد كه به اين ترتيب مغاير با روح ورزش است چرا كه ورزشكاران ديگر قادر نخواهند بود با تلاش طبيعي خود بر ديگر رقبا فائق آيند.
اين عمل با ارزاني كردن برتري نامشروع به يكي از رقبا، ابتدايي ترين قوانين مسابقه را نقض مي كند. اين عمل موجب تباهي روحي و جسمي ورزشكار مي گردد و تعادل رواني وي را تحليل مي برد و ذهنيت جامعه را نسبت به وي خدشه دار مي سازد.
در آخر دوپينگ تصوير ورزش را ملوث مي كند و بدين ترتيب، سايه شوم خود را بر مسابقات ورزشي مي افكند.
000069.jpg
خلق وادا
امروزه دوپينگ واژه اي آشنا در ورزش شده است. آنان كه پايه گذار ورزش سازمان يافته در جهان بوده اند شايد هرگز تصور نمي كردند كه روزي برسد كه ورزشكاران رشته هاي گوناگون براي دست يابي به برتري ورزشي اقدام به استفاده از داروها و روش هايي نمايند كه در آينده از جمله زشت ترين اقدامات در جامعه ورزش محسوب گردد.
بنيانگذاران المپيك نيز در ابتدا چنين تصوري در ذهن خود نمي پروراندند تا آنجا كه سرانجام سوءمصرف داروهاي نيروزا و عواقب دلخراش آن در پيكارهاي جهاني و بازي هاي المپيك كار را به آنجا رساند كه عزم بين المللي مبارزه با سوءمصرف اين گونه مواد جزم گرديد و كميته بين المللي المپيك پرچمدار آن شد. جنبش مبارزه با دوپينگ تا اين زمان فراز و نشيب هاي فراواني را تجربه كرده است.
كميسيون پزشكي كميته بين المللي المپيك براي نخستين بار تعريف خاصي از مواد و روش هاي دوپينگ و كلاس هاي دارويي آن ارائه نمود و كنترل دوپينگ را در المپيك ها اعمال كرد. گسترش اين پديده در ورزش حرفه اي دنيا تا به آن حد سريع و گسترده بود كه جامعه جهاني ورزش دخيل نمودن دولت ها و يكپارچه كردن قوانين و روش هاي مبارزه با دوپينگ در خارج از حوزه المپيك ها را نيز ضروري دانست و به همين دليل آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ «وادا» خلق گرديد و اين سازمان با بيانيه اي در سال ۱۹۹۹ به طور رسمي اعلام موجوديت كرد. اين آژانس از زمان تولد خود تاكنون با حمايت مادي و معنوي كميته بين المللي المپيك توانسته تا حدودي به اهداف تعيين شده اش دست يابد و از جمله مجموعه قوانين خود را تدوين و صادر نموده و فدراسيون هاي بين المللي، بسياري از دولت ها و تشكل هاي مبارزه با دوپينگ را قانع به پذيرش آن و امضاي بيانيه اي نمايد كه قوانين و سياست هاي «وادا» را براي آنها لازم الاجرا مي سازد. هرچند «وادا» فراروي خود مشكلات عديده اي از جمله عدم پذيرش قوانين و بيانيه هايش توسط بعضي از تشكل هاي ورزشي و دولت ها از جمله فيفا را شاهد است، اما نقش و جايگاه ايران در اين كلاف دوپينگ و مبارزه با آن بسيار روشن و مثبت بوده است.
همين كافي است كه بدانيد دكتر شريف طبيب حاذق كشورمان در حال حاضر يكي از ۱۵ پزشك معتمد و مورداعتماد «وادا» در دنيا براي كنترل و مبارزه با دوپينگ است.

نگاه امروز
دوپينگ ايراني
ارتكاب به دوپينگ در ورزش ايران قابل انكار نيست اما آنچه ثبت گرديده و موارد واضح و روشني از مثبت شدن آزمايش هاي كنترل دوپينگ محسوب مي شود به طور آماري به دو دهه اخير بازمي گردد البته در سال هاي اخير پراكندگي موارد مثبت در رشته هاي مختلف ورزشي وجود داشته است، اما در سال هاي قبل از آن به دليل كنترل هاي استاندارد در خارج از ايران تمركز موارد مثبت دوپينگ ايراني در رشته هاي پرورش اندام، وزنه برداري، كشتي و در يك مورد بوكس بوده است. تا پيش از المپيك ۲۰۰۰ سيدني فدراسيون پزشكي ورزشي در فاصله  باقيمانده تا برگزاري بازي ها اقدام به كنترل دوپينگ و جدا نمودن موارد مثبت مي نمود. اين اقدام قبل از المپيك ۹۶ آتلانتا نيز صورت گرفت و البته بازي هاي آسيايي نيز مشمول اين برنامه ها بودند. با اين حال در جريان اين بازي ها مواردي از مثبت شدن آزمايشات ورزشكاران ايراني رخ مي داد كه بيانگر فاصله استانداردهاي اجرايي كار در ايران و جهان بود. پس از المپيك سيدني اين كار كميته ملي المپيك براي استاندارد كردن سيستم مبارزه با دوپينگ كشور تشكيلات نويني را پايه گذاري كرد كه حاصل آن رسيدن به كيفيت قابل قبول و استاندارد اجرايي مطابق با سيستم بين المللي بود و نتيجه آن عدم بروز موارد مثبت در سطح بين المللي در تمامي مسابقات برون مرزي و از جمله بازي هاي آسيايي ۲۰۰۲ بوسان و المپيك ۲۰۰۴ آتن بود.
پس از آن با توجه به دخيل شدن سيستم دولتي كشور و امضاي بيانيه «وادا» فعاليت هاي مبارزه با دوپينگ در ستادي در سازمان تربيت بدني متمركز گرديد و ديگر تشكل ها از جمله فدراسيون هاي ورزشي و كميته ملي المپيك مجاز به اين امر نگرديدند تا مبارزه با دوپينگ در ايران به طور متمركز انجام بشود. اما بحث مبارزه با دوپينگ در حوزه اجرا نياز به تعامل و درگير شدن تمامي تشكل ها و سازمان هاي مرتبط دارد و شاهد آن موارد متعدد مثبت در آزمايش هاي برون مرزي و سرگرداني فدراسيون ها است.
از جمله اين تشكل ها مي توان به فدراسيون ها، كميته ملي المپيك، ادارات كل استان ها، هيأت هاي ورزشي، دانشگاه ها و مراكز تفريحاتي، وزارتخانه هاي گوناگون و... اشاره كرد. لذا به نظر نمي رسد كه يك سيستم يا مرجع به تنهايي توان كنترل روند روبه رشد ارتكاب به دوپينگ را به ويژه در حوزه آماتوري و تيمي قهرماني ورزش ايران داشته باشد.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |