دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۴
خلع سلاح مقاومت
000096.jpg
لبنان در چند ماه گذشته دستخوش تحولات بنياديني شد كه ترور رفيق حريري از رهبران تعيين كننده آن، سرآغاز اين تحولات بود. اكنون با روشن شدن نتايج انتخابات سراسري اين كشور و فرونشستن گرد و غبارهاي انفجارها و رقابت هاي انتخاباتي، صفحه شطرنج و مهره هاي سياست لبنان در چند سال آينده مشخص شده است. حزب الله با ۱۴ كرسي در پارلمان و دو نماينده در كابينه از مهره هاي تعيين كننده اين شطرنج است. كشمكش درباره خلع سلاح با آن كه با فشار آمريكا و اسرائيل شروع شده اولين چالش تعيين كننده اين جنبش سياسي نظامي است.
اوائل سال جاري ميلادي حسن نصر الله دبيركل حزب الله لبنان از مكالمه مهمي ميان خود و رفيق حريري نخست وزير پيشين و ترورشده اين كشور در فوريه گذشته خبر داد. اين مكالمه يك هفته پيش از ترور حريري در بيروت صورت گرفته است.
نصرالله مي گويد: اين مكالمه درباره حزب الله بوده و حريري گفته است: «من به اين مقاومت ايمان دارم. به شما مي گويم اگر بار ديگر نخست وزير شوم بند مربوط به خلع سلاح در قطعنامه ۱۵۵۹ سازمان ملل را اجرا نخواهم كرد. قسم مي خورم كه مقاومت و سلاح آن نه فقط تا عقب نشيني اسرائيل از مزارع شبعا كه تا روزي كه راه حل جامع منطقه اي به دست آيد، حفظ شود.»
به گفته نصرالله، رفيق حريري در اين مكالمه ادامه داد: روزي كه آن توافقنامه جامع به دست آيد من در كنار شما مي نشينم و مي گويم:« آقا! ديگر احتياجي به مقاومت و سلاحش نيست؛ اگر در اين باره توافقي به دست آوريم خلع سلاح صورت مي گيرد اما اگر توافقي به دست نيامد به خداوند و به جان فرزندم حسام قسم مي خورم كه با مقاومت (حزب الله) جنگي نخواهم داشت. استعفا مي كنم و از اين كشور مي روم.»
حريري جزئيات اين مكالمه را به گور برد و اكنون نصرالله درباره آن صحبت مي كند. معلوم نيست اگر حريري، يك ناسيوناليست عرب و از اعضاي سابق جنبش ملي گرايان عرب اكنون زنده بود آيا با خلع سلاح حزب الله موافقت مي كرد يا نه. او به حرف هايش پايبند بود و اگر وعده اي مي داد حتماً به آن عمل مي كرد.
امروز اما لبنان بيش از هر زمان ديگري درباره خلع سلاح حزب الله و ورود آن بر نظام سياسي لبنان دچار اختلاف نظر و تفرقه است.
هيچ كس نمي خواهد حزب الله را به زور خلع سلاح كند چرا كه اين كار تهاجم به جامعه شيعه به طور كلي محسوب مي شود و جرقه يك جنگ داخلي ديگر در لبنان را خواهد زد. حتي آمريكايي ها هم به استفاده از زور به عنوان يكي از گزينه هاي مطرح در اين رابطه، فكر نمي كنند چون مي دانند هرگونه برخورد با اين جنبش واكنش كل شيعيان را برمي انگيزد. چنين كاري شرايط بسيار پيچيده كنوني در عراق را پيچيده تر مي كند و آمريكايي ها دريافته اند كه تنها راه خلع سلاح حزب الله حفظ اين موضوع به عنوان مسئله اي داخلي درون لبنان است كه فقط با مذاكره رهبران سني، شيعه و مسيحي اين كشور قابل حل است. هرگونه مداخله بيش از حد آمريكا با واكنش خشونت آميزي روبه رو مي شود.
حزب الله در حال حاضر در لبنان موقعيت خوبي دارد و در واشنگتن هم به نوبه خود سردرگمي هايي ايجاد كرده است. اين جنبش حتي اكنون كه سوريه از لبنان عقب نشيني كرده همچنان سلاح هايش را حفظ كرده است و به جنگ با اسرائيل ادامه مي دهد،  يك عضو حزبي و يك هوادار حزبي در كابينه فواد السنيوري دارد و ۱۴ كرسي هم در پارلمان دارد.
بسياري به اشتباه اين طور فكر مي كردند كه وقتي ارتش سوريه لبنان را ترك كند، حزب الله تضعيف مي شود و رفتهرفته نفوذ خود را در كشور لبنان از دست مي دهد. اين اتفاق نيافتاد و به نظر مي رسد هيچ گاه هم روي نمي  دهد. برخلاف آنچه در رسانه هاي غربي تصوير مي شود، حزب الله حزبي است كه به طور كامل از سوريه در لبنان مستقل است. اين حزب در سال ۱۹۹۲ در پارلمان چهار كرسي داشت و چهار كرسي هم در اختيار هم پيمانانش بود. در مجموع هشت كرسي پارلمان به اين جنبش اختصاص داشت. اما اكنون كه سوريه از لبنان خارج شده حزب الله ۱۴ كرسي در پارلمان دارد. اين نشان مي دهد كه حتي بدون سوريه اي ها نصرالله از بقاي جنبش خود اطمينان داشت. او و هيچ يك از اعضاي ديگر حزب الله هيچ گاه براي بقاي قدرت خود به سوريه وابسته نبودند.
000081.jpg
در اوائل دهه ۱۹۹۰ شايد حزب الله براي بقاي خود در دوران بعد از جنگ داخلي به حمايت سوريه وابسته بود. در آن دوران همه گروه هاي مسلح از ميان رفته بودند و حزب الله زير چتر حمايتي سوريه به بقاي خود ادامه داد؛ براي پوشش حمايتي و توصيه هاي ضروري به سوريه وابسته بود اما هيچ پول يا كمك نظامي يا سلاحي از اين كشور دريافت نمي كرد. بعد از موفقيت اين جنبش در بيرون راندن اسرائيلي ها از لبنان در ماه مه،۲۰۰۰ اعتبار آن در داخل لبنان به طور چشمگيري افزايش يافت و هرگونه حمايت سوريه ديگر غيرضروري شد.
انتخابات اخير ايران هم تا حد زيادي شرايط حزب الله و موقعيت آن را تقويت كرد. اگر حتي اين فرض را قبول كنيم كه خروج سوريه باعث تزلزل حزب الله مي شود، حوادث بعدي اين موقعيت را تثبيت كرده است.
سعد حريري پسر رفيق حريري كه اكنون بزرگترين فراكسيون در پارلمان را رهبري مي كند چندي پيش در گفت وگويي با رسانه ها تأكيد كرد كه لبنان مشكلات زيادي دارد و يك كشور متزلزل است، بررسي و بحث همه اين مشكلات به طور يكجا و همزمان باعث بروز بي ثباتي مي شود.
او ساختن جامعه و يافتن قاتلان پدرش را از اولويت ها اعلام كرد و اين دو موضوع را به خلع سلاح حزب الله ارجحيت داد. او گفت، هرگونه خلع سلاح حزب الله بايد در چارچوب داخلي لبنان صورت گيرد و نه تحت فشارهاي خارجي.
ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه نيز چند روز پيش هنگام ديدار با آريل شارون نخست وزير اسرائيل همين نظر را ابراز داشت. شارون به مقاومت فرانسه در برابر خلع سلاح حزب الله اعتراض داشت و شيراك در پاسخ گفت: اين موضوعي داخلي و مربوط به خود لبنان است و هيچ كس به غير از خود لبناني ها نمي توانند آن را حل كنند.
بحث سلاح
در لبنان همه به نصرالله احترام مي گذارند و نقش او را در آزادسازي جنوب اين كشور در سال ۲۰۰۰ ارج مي گذارند. لبنان اكنون به شدت درباره موضوع خلع سلاح دچار انشقاق است. مسيحيان و بعضي مسلمانان از خلع سلاح حزب الله حمايت مي كنند. اما شيعيان حتي  آنهايي كه عضو حزب الله نيستند هم به شدت با اين اقدام مخالفند.
نصرالله در سالگرد آزادسازي جنوب لبنان در روستاي بنت جبل در اين باره گفت: «حرف هايي از خلع سلاح مقاومت در جريان است. هر گونه فكر خلع سلاح مقاومت ديوانگي محض است. ما نمي خواهيم به هيچ كس حمله كنيم. هرگز هم اين كار را نكرده ايم. به هيچ كس هم اجازه نمي دهيم به لبنان حمله كند. اما اگر هر كسي حتي فكر خلع سلاح مقاومت را هم بكند با آن مبارزه مي كنيم.»
حزب الله نماد رهايي و قدرت شيعه در لبنان است و بسياري از آن بيم دارند كه اگر اين جنبش از ميان برود شيعيان بار ديگر به طبقه فرودست جامعه لبنان تبديل شوند، همانطور كه در دهه هاي ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ اينطور بودند. همچنين برخي بيم آن دارند كه در صورت خلع سلاح حزب الله، منابع مالي خود را از دست بدهند. اكنون وجود حزب الله باعث تضمين ادامه كار چندين شبكه خيريه، مدرسه، مراكز آموزشي و بيمارستان وابسته به اين گروه است. برخي از شيعيان لبنان براي ادامه زندگي شان به اين سازمان هاي خيريه وابسته هستند.
اكنون كه جهان درباره خلع سلاح حزب الله حرف مي زند، يك پرسش بايد مورد توجه قرار گيرد و آن اينكه، چرا مردم از حزب الله حمايت مي كنند؟
شايد اينطور به نظر برسد كه اين حمايت انگيزه و دليل مذهبي دارد. اما تحقيقي كه در سال ۱۹۹۶ توسط يك استاد علوم سياسي دانشگاه آمريكايي بيروت انجام شده نشان مي دهد اين مسئله تنها دليل نيست. در تحقيق او با عنوان «اسلام و منابع دولتي و پيامدهاي حمايت مردمي از حزب الله لبنان» كه در مجله  «راه حل درگيري» در مارس سال ۱۹۹۶ به چاپ رسيده، معلوم شده است كه ۷۰ درصد از طرفداران حزب الله خود را مذهبي ميانه رو مي دانند و ۲۳ درصد هم فقط از روي وظيفه  آداب مذهبي را به جا مي آورند. عمل گرايي و ملي گرايي در كنار مذهب دو راز موفقيت و محبوبيت حزب الله است در كنار ايدئولوژي اسلامي. حزب الله از قدرت و اقتدار برخوردار است. شيعيان نسبت به آن وفادارند چون همواره يك حزب سياسي مطمئن بوده كه در جنگ با اسرائيل خوب و با افتخار عمل كرده است. در كنار اين جنبه ملي بايد جنبه اجتماعي را هم به آن اضافه كرد. بسياري از مردم جامعه شيعيان به ويژه طبقه عادي آن براي نظام رفاهي خود به حزب الله وابسته هستند.
000084.jpg
حزب الله توانسته است از طريق رسانه ها موقعيت خود را تحكيم كند و اعتماد، امنيت و آسايش خاطر ميان ۱۰ ميليون بيننده تلويزيون المنار ايجاد نمايد.
بسياري از اين بينندگان را شيعيان تشكيل مي  دهند. امپراطوري رسانه اي حزب الله را المنار، يك ايستگاه راديويي، يك روزنامه و چندين سايت اينترنتي تشكيل مي دهند كه يا رسماً به حزب الله منتسب هستند و يا از هواداران آن هستند. تصاوير سربازان كشته شده اسرائيلي، تصاوير واقعي از فعاليت حزب الله و برنامه هايي درباره سازمان هاي خيريه اين جنبش از اين رسانه ها پخش مي شود. حزب الله از طريق مذهب و ملي گرايي ميان هوادارانش انگيزه ايجاد مي كند.
دقيقاً به همين دليل مقابله با حزب الله براي هر كسي دشوار است. تنها راه خلع سلاح آن نشستن به انتظار عقب نشيني اسرائيل از مزارع شبعا و بعد تغيير شكل اين جنبش از يك گروه نظامي به گروهي سياسي است. شمار گروه هاي مسلحي كه بعد از به استقلال رسيدن كشورشان سلاح را بر زمين گذاشته اند زياد است.
يكي از درس هاي تاريخي در اين مورد جنبش جوانان ملي در سوريه است كه وقتي فرانسوي  ها در سال ۱۹۴۶ اين كشور را ترك كردند رهبران آن از روي ميل و داوطلبانه سلاح هايشان را زمين گذاشتند.
اخيراً گفته شد كه دو تن از مقامات آمريكايي با تراد حماده وزير كار لبنان كه از سوي حزب الله براي اين سمت نامزد شده بود، گفت وگوهايي داشته اند. محور اين گفت وگوها تلاش براي متقاعد كردن آمريكا به تغيير موضع در مقابل جنبش مقاومت حزب الله لبنان و انجام مذاكره با آن به جاي رويارويي بوده است.
كاندوليزا رايس وزير خارجه آمريكا هنگام ديدار ماه گذشته خود از بيروت در پاسخ به اين پرسش كه اگر حزب الله برنامه نظامي خود را كنار بگذارد آيا آمريكا در مقابل حزب الله تغيير روش مي دهد يا نه، گفت: «ما درباره فرضيات و براساس آن حرف نمي زنيم.»
ديدار اخير رايس از بيروت نشان داد كه او از آريل شارون براي عقب نشيني از مزارع شبعا تضمين گرفته است. اين طرح از حمايت آمريكا، فرانسه و آلمان برخوردار است. آنها تلاش مي كنند با وعده كاهش فشار آمريكا بر تهران و دمشق، حمايت كشورهاي منطقه را از اين طرح جلب كنند.
از نظر منطقي با آزادسازي مزارع شبعا ديگر حزب الله نيازي به حفظ سلاح ندارد و سياستمداران لبنان، مقامات آمريكايي و اسرائيلي راحت تر مي توانند براي خلع سلاح به حزب الله فشار آورند.
اينطور كه فعلاً به نظر مي رسد، بعيد است حزب الله به اين راحتي سلاحش را كنار بگذارد، چرا كه حتي بعد از آزادسازي مزارع شبعا هدف عالي تري دارد و سلاح آن دفاع و حفاظت از شيعيان لبنان است.
حزب الله، حزب شيعياني در لبنان است كه همواره در طول تاريخ مورد ستم واقع شده اند. در سال ۱۹۹۲ وقتي حزب الله مي خواست وارد انتخابات پارلماني شود، بسياري از شيعيان چهره درهم كشيدند چون اين نظام، نظامي سياسي بود كه حزب الله آن را فاسد و فئودالي مي خواند.
نصرالله درآن زمان درپاسخ به اين انتقادها گفت: به خاطر «ستم ديدگان» وارد اين نظام سياسي مي شود.
اكنون هم دقيقاً به همين دليل سلاح حزب الله را به زمين نمي گذارد.
آسيا تايمز،
ترجمه: اردلان متين

سومالي، كشور بي قانون
مترجم: رضا محتشم
در سال ۱۹۹۱ پس از كودتا و سقوط دولت، سومالي به ورطه هرج و مرج درغلتيد. در سال ۱۹۹۳ كه ۱۸ سرباز آمريكايي در جريان عملياتي در موگاديشو پايتخت سومالي كشته شدند، اين كشور سرنوشت محتومي پيدا كرد.
ظرف كمتر از دو سال، سازمان ملل كاملاً از سومالي بيرون رفت. در ۱۴ سالي كه از فروپاشي سومالي مي گذرد، دولت كارآمد، قانون مدون و اقتصاد فعال وجود ندارد و آنچه از اين كشور باقي مانده است، فقط مرزهاي جغرافيايي آن است.
در اكتبر ۲۰۰۴ عبدالله يوسف به رياست جمهوري دولت انتقالي برگزيده شد كه مقر آن در كنيا بود (سومالي به قدري خطرناك بود كه حتي دولت نيز نمي توانست در آن مستقر شود) و اين اميد ايجاد شد كه اين كشور به آرامي در مسير برقراري نظم مدني پيش مي رود. اكنون به نظر مي رسد دولت در تبعيد آماده جنگ در سومالي مي شود، در حالي كه اوضاع در آن خطرناكتر مي شود.
هرج و مرج و تروريسم
در حالي كه در خلال ۱۴ سال گذشته جنگ و هرج و مرج سومالي را در برگرفته است، علائم موجود حاكي از آن است كه اين خشونت ها رو به فزوني است و اهداف غربي را هدف مي گيرد. روز ۶ تير، يك كشتي متعلق به برنامه جهاني غذا كه حامل خوار و بار به مقصد سومالي بود، در سواحل اين كشور به تصرف دزدان دريايي درآمد. برنامه جهاني غذا تهديد كرده است در صورتي كه كشتي، خدمه و بار آن آزاد نشوند، به مدت ده سال از اعزام هر گونه كشتي به آن خودداري خواهد كرد. روز ۱۳ تير تحويل محموله هاي غذايي اين كشور به حال تعليق درآمد.
در بامداد ۲۰ تير، عبدالقادر يحيي مدير مركز تحقيق و گفتگو در برابر ديدگان همسرش در موگاديشو به ضرب گلوله از پاي درآمد. تصور بر آن است كه قاتلان وي معتقد بودند اين مركز با گروه بحران بين المللي در تماس است كه اخيراً گزارشي در مورد ارتباط القاعده با شبكه اسلام گرايان پيكارجو در سومالي منتشر كرد. مركز تحقيق و گفتگو هر گونه ارتباطي را منكر شده است.
براساس گزارش گروه بحران بين المللي در سومالي عوامل القاعده، افراطيون جهادي، نيروهاي امنيتي اتيوپي و شبكه هاي ضد تروريستي تحت حمايت غرب درگير مسابقه اي پيچيده و نامعلوم هستند كه ارعاب، آدم ربايي و ترور از ويژگي هاي آن است و از سال ،۲۰۰۳ اين محيط به شكل گيري شبكه جهادي مستقلي انجاميده كه با القاعده در ارتباط است. دولت هاي غربي براي مقابله با اين وضع، شبكه اي از سازمان هاي ضد تروريستي از مناطق محلي و همجوار تشكيل داده اند، در حالي كه اتيوپي به دخالت گسترده ادامه مي دهد.
اين جنگ كثيف كشور را دستخوش بحران گسترده كرده است. سياستمداران در دولت ناكارآمد براي تضعيف رقباي خود، اتهام ارتباط با گروه هاي تروريستي به آنان مي زنند. بسياري از سوماليايي ها معتقدند پيكارجويان اسلامي در كشورشان فعال نيستند و اصولاً آنان تهديد قلمداد نمي شوند. از اين رو بسياري از مردم آشكارا با دولت هاي غربي دشمن هستند كه گروه هاي ضد تروريستي را اداره مي كنند. اين نگراني ها به دولت در تبعيد نيز منتقل شده است چون اين دولت با غرب به منظور كسب حمايت مالي براي بازگشت به سومالي همكاري مي كند، اما به نظر مي رسد اين احتمال بدون درگيري بزرگ بعيد است. با گذشت نه ماه از انتخاب يوسف به رئيس جمهوري، يك سوم اعضاي پارلمان، كنيا را به قصد موگاديشو ترك كرده اند و به نظر مي رسد اختلاف بين رئيس جمهوري و شريف حسن شيخ عدن رئيس پارلمان به درگيري مستقيم بدل خواهد شد.
يوسف پيشنهاد كرد پايتخت از موگاديشو به جوهر منتقل شود. ظاهراً وي بيم دارد كه پايتخت فعلي ايمن نيست، اما عدن از رأي گيري در پارلمان در مورد اين موضوع سر باز زده است. در نتيجه از نظر قانوني اين اقدام با مانع برخورد كرده است. هر چند كه هم پيمانان يوسف در غياب ۱۰۰ نماينده متحد عدن و بدون رياست عدن برجلسه، به اين طرح رأي مثبت داده اند. جوهر تنها شهري است كه در اختيار طرفداران يوسف است. وي معتقد است مي تواند از اين نقطه بر كل كشور مسلط شود. وي طرفداراني در موگاديشو دارد، اما اين شهر در اختيار رهبران قبايل رقيب است، هرچند كه ظاهراً چندين نفر از آنان همچنان عضو كابينه اش هستند.
به نظر مي رسد هر دو طرف به حل و فصل مسالمت آميز اين بن بست اميدي ندارند و با جمع آوري سلاح و شبه نظامي آماده جنگ مي شوند. ماه گذشته، يوسف و عدن در يمن ديدار كردند تا به نوعي مصالحه دست يابند اما اين ملاقات بدون توافق پايان يافت. يوسف در منطقه شمالي پانتلند مستقر شده و آماده نبرد مي شود. وي اعلام كرده است قصد دارد به سمت جوهر در جنوب حركت كند و در حين پيشروي، نيرو و تسليحات گردآوري كند. اين اقدام مي تواند به طور رسمي دولت را دچار انشقاق كند و به جنگ بيانجامد.
اتحاديه آفريقا پيشنهاد تشكيل گروهي را براي حفاظت از جان رئيس جمهوري داده است. سودان، اوگاندا و اتيوپي قول دادن سرباز را به گروه صلح بان اتحاديه آفريقا داده اند و رئيس جمهوري سومالي آن را پذيرفته است.
رقباي وي و افكار عمومي در سومالي حضور اتيوپي را در اين گروه نفي مي كنند چون هنوز احساسات بدي در مورد جنگ مرزي دو كشور در سال ۱۹۷۷ و تداوم عمليات پنهاني اتيوپي در كشور وجود دارد. اما بعيد به نظر مي رسد طرح تشكيل اين گروه حتي بدون وجود اتيوپي محقق شود.
سازمان ملل از سال ۱۹۹۲ سومالي را تحريم تسليحاتي كرده و استقرار سرباز توسط اتحاديه آفريقا نيازمند آن است كه تحريم در اين مورد ناديده گرفته شود. اما بعيد به نظر مي رسد شوراي امنيت اين استثنا را تصويب كند. گروه بحران بين المللي هشدار داده است حضور سربازان خارجي باعث افزايش سطح خشونت در كشور مي شود. آمريكا هم تهديد كرده است حتي اگر شوراي امنيت چنين اقدامي را تصويب كند، آن را وتو خواهد كرد. حتي اگر در آينده در مورد گروه وابسته به اتحاديه آفريقا استثنا قائل شوند، در صورتي كه يوسف به طرف جوهر حركت كند، بعيد است اتحاديه آفريقا سرباز گسيل كند.
تهديد و فشار دولت هاي كمك كننده اغلب به رفع موانع توسط دولت مستقر در كنيا منجر مي شد و هنوز هم حل و فصل نزاع قدرت  جاري،  امكان پذير است. اما با توجه به حضور يوسف در پانتلند، حضور اعضاي ناراضي پارلمان در موگاديشو و عده اي ديگر در كنيا، ايجاد محيط مناسب براي انجام مذاكرات دشوار آسان نيست. به نظر مي رسد يوسف معتقد است اگر دولت در موگاديشو مستقر شود، وي نخواهد توانست كنترل موگاديشو را به دست بگيرد. طبعاً در اين صورت قدرت وي در ساير نقاط كشور محدود خواهد بود. عدن و هم پيمانانش هنوز با مذاكرات موافقت نكرده اند و به نظر مي رسد جمع آوري سلاح توسط  آنان، چنين كاري را دشوار مي كند.
نتيجه گيري
اعمال خشونت توسط سازمان هاي ضد تروريستي، گروه هاي پيكارجوي، جنگ سالاران و شبكه هاي تبهكاري به قدري زياد است كه حتي دولت براي ورود به كشور احساس خطر مي كند. انتظار مي رود سازمان ملل طرح اتحاديه آفريقا براي سومالي را از شمول تحريم تسليحاتي مستثني نكند. افزون بر اين، اگر يوسف شبه نظاميان خود را به منظور ايجاد پايگاه براي دولت در جوهر به حركت درآورد، رخ دادن خشونت اجتناب ناپذير خواهد بود.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |