محمدرضا منصوريان
شهر ازمير تركيه محل برگزاري بيست و سومين دوره بازي هاي دانشجويي جهان (يونيورسياد) محل بيان واقعيات و موجوديت كنوني ورزش دانشجويان ما بود. بازي هاي ازمير بار ديگر نشان داد كه تربيت بدني راه به علم و فن و عمل دارد، يك حرفه و يا يك فن و يا به هر حال يك وسيله است مثل «فيزيوتراپي» و «ئيدروتراپي» و غيره... كه همه وسيله هستند و هر كدام به نوعي در تربيت بدني جاي دارند،حتي مانند «اورتوپدي» .
ورزش يك پديده است كه غير از راهي به فلسفه، راهي به اخلاق، راهي به منطق، راهي به سياست داشته و از همه مهم تر اين كه جلوه اي خاص و والا از تلفيق و تشريك مساعي و اختلاط روح و جسم است كه همان هنر مي شود. هر چند هنر نيز خود در نزد بسياري از اعتقادات اگر بصورت وسيله در خدمت هدف قرار نگيرد بي حاصل و دور ريختني مي شود، ولي در نزد همان اعتقادات نيز كاربرد يك پديده كه راهي بهتر داشته فراتر از آن گام مي زند، چيزي ديگر و نوعي ديگر است.
يك سري مسائل روشن و كاملا محسوس وجود دارد كه نشان مي دهد بطور طبيعي ورزش و تربيت بدني در دانشگاههاي ما امروزه اگر چه رفتارهايي مبتني بر علم مديريت دارند، اما از چالش ها و نقاط ضعفي نيز برخوردارند كه براي درمان آن ها بايستي با انديشه ورزي هاي كلان به سراغشان رفت. يك مثال كوچك از بيان واقعي اين نكته نشان مي دهد كه در چه جايگاهي هستيم. اگر ورزش و تربيت بدني در دانشگاهها مبناي علمي دارد، براي ما كه داراي امكانات كمي هستيم، چگونه مي تواند زمينه هاي رشد و توسعه فراهم باشد. و يا آنكه براي دانشجوي ما اين انگيزه و شوق فراهم شود كه در ارتقاي هويت و موجوديت ورزش دانشجويي توانمند و تأثيرگذار باشد.
ورزش دانشجويي در ايران براي آنكه از لحاظ فني در خور توجه قرار گيرد، در گام اول بايد امكان سنجي شود. امروز ما به دوره اي رسيده ايم كه در اين بخش به شدت نيازمند تسهيلات و سرمايه گذاري هاي بيشتري هستيم.
ما بايد بنشينيم و بيانديشيم كه ورزش دانشجويي ما بايد چگونه باشد و با چه روش هايي به معيارهاي بهتر وسازنده تر برسد.
رشد ورزش دانشگاهي تكنولوژي پيچيده اي نيست كه نتوان آن را اجرا كرد. ما مي دانيم و مي توانيم آغاز كنيم.
سابقه بازي هاي دانشجويي به اوايل قرن نوزدهم بر مي گردد، يعني زماني كه مسابقات ورزشي توسط يكي از اسلاف بنيانگذاران المپيك بارون پي ير دوكوبرتن آغاز شده بود.
نخستين رقابت هاي ورزشي بين دانشگاهي ميان كشورهاي آمريكا، انگليس و سوئيس برگزار شد. اين فعاليت ها در سال هاي بعد موجب تأسيس اولين انجمن هاي ورزشي دانشگاهها شد.
اولين انجمن دانشجويي در سال ۱۹۵۰ در آمريكا تأسيس شد و پس از آن فدراسيون هاي بين المللي ديگري در مجارستان، لهستان، آلمان، سوئد و نروژ به وجود آمدند.
گرچه جنبش المپيك از مدت ها پيش در سطح بين المللي فعال بود (المپيك ۱۸۹۴) اما كنفدراسيون بين المللي دانشجويان (C.I.E) در سال ۱۹۱۹ در استراسبورگ تأسيس شد. در حقيقت همين انجمن بود كه كميسيوني ورزشي را كه مسئول برگزاري بازي هاي جهاني دانشجويان در سال ۱۹۳۳ بود به وجود آورد. رئيس اين كميسيون يك مهندس شيمي جوان به نام «جين پتيتجين» از فرانسه بود. او يك انسان شناس واقعي و يك ايده آليست بزرگ بود. از وي به عنوان پدر جنبش بازي هاي دانشجويي نام برده مي شود.
پتيتجين از سال ۱۹۱۳ تا ۱۹۲۵ رئيس باشگاه دانشگاه پاريس بود و فعالانه در ايجاد دفتر ورزشي دانشجويان دانشگاه (اتحاديه O.S.S.U) و همزمان با دفتر (UNEF) ملي دانشجويان فرانسه مشاركت داشت. او همچنين پدر اتحاديه بازي ها در سال ۱۹۵۷ بود كه اولين نشانه حركت ورزشي اتحاديه ورزشي دانشجويان بود.
بعد از بروز اختلافات سياسي و شكاف هاي عميقي كه در اتحاديه ورزشي دانشجويان بوجود آمد سازمان تشكيلاتي جديدي با نام «فيزو» در جهان شكل گرفت كه «پاول شليمر» داراي دكتراي علوم و رياضيات از لوكزامبورگ به رياست آن انتخاب شد. او اين فدراسيون جوان را بطريقي بسيار ديپلماتيك در طول دهه پرآشوب ۵۰ هدايت كرد.
در طي اين سال ها «فيزو» هفته هاي ورزش بين الملل دانشجويان را ترتيب مي داد تا اينكه در سال ۱۹۵۷ كشور فرانسه پيشنهاد برگزاري اولين دوره بازي هاي متحد دانشجويي را ارائه كرد و به اين ترتيب با اعلام آمادگي ۳۶ كشور براي حضور در اين بازي ها عملاً پايه يك حركت تازه و متحد ورزش دانشجويي دنيا شكل گرفت.
دو سال بعد يعني در سال ۱۹۵۹ در شهر تورين، ايتاليايي ها نام يونيورسياد را به بازي هاي اين دوره دادند و در مراسم اهداي مدال سرود فيزو را جايگزين سرودهاي ملي كشورها كردند.
در سال ۱۹۶۱ بازي هاي ورزشي دانشجويان در صوفيه بلغارستان برگزار شد. اين بازي ها به اتحاد دو بلوك شرق و غرب كمك بسيار كرد و در همين زمان دكتر «پريموبنيولو» به عنوان رئيس فيزو انتخاب شد.
در سال ۱۹۶۷ براي اولين بار بازي هاي دانشجويان در قاره آسيا و در شهر توكيو برگزار شد. اين دوره، دوره اي فراموش نشدني است، با اين حال بعضي از كشورهاي شرقي نتوانستند در آن شركت كنند.