بنيامين صدر
وزارت آموزش و پرورش در پي اعتراض خانواده ها مبني بر شيوع ناراحتي هاي پوستي و
ريزش مو در ميان دختران دانش آموز، اقدام به تغيير در اشكال ساختماني برخي مدرسه ها كرده است. بر اساس آمار رسمي منتشر شده، تاكنون بيش از 50 مدرسه شامل اين تغييرات شده اند.
طرح شاداب سازي مدارس دخترانه، با هدف استتار مدارس دخترانه اجرا مي شود. اين طرح كه از ابتداي سال تحصيلي گذشته به اجرا درآمده، از آغاز سال تحصيلي جديد نيز دنبال مي شود.
در طرح شاداب سازي علاوه بر ايجاد فضاي سبز حياط مدرسه، نصب آب نما، آلاچيق، ميز شطرنج، بارفيكس، نيمكت، رنگ آميزي ديوارها، پنجره ها و حفاظ ها، استفاده از مانتوهاي رنگ روشن و لباس  ورزش،  طرح مناسب سازي يا محرم سازي با كمك استتار نيز اجرا مي شود.
۲۰۰ ميليون تومان براي شاداب سازي
حميرا رحيمي - مشاور امور زنان آموزش و پرورش سازمان  شهرستان هاي استان تهران - مي گويد: امسال نيز سازمان مديريت و برنامه ريزي، با اعتبار 200 ميليون تومان براي شاداب سازي 20 مدرسه آموزش و پرورش شهرستان هاي استان تهران موافقت كرد.
رحيمي ادامه مي دهد: امسال در كنار ايجاد فضاي شاد براي دانش آموزان، كتابخانه هاي مدارس تجهيز مي شوند، ضمن اينكه طرح ارتقاي سلامت دختران نيز به عنوان دروس انتخابي در مدرسه ها ي شاداب سازي شده، ارائه مي شود.
اين مقام مسئول اظهار اميدواري كرد كه اعتبار توافق شده هر چه سريع تر تامين شود تا مدرسه ها براي آغاز سال تحصيلي آماده باشند.
رحيمي با تاكيد بر اينكه طرح  شاداب سازي مدرسه ها در 22 مدرسه شهرستان هاي استان تهران اجرا مي شود، مي گويد: طرح بانشاط سازي مدارس در 6 مدرسه ابتدايي، 9 مدرسه راهنمايي و 6 دبيرستان در شهرستان هاي استان تهران در حال اجراست.
در سال تحصيلي گذشته بيش از 100 ميليون تومان براي بانشاط سازي مدرسه اختصاص يافت. اين در حاليست كه مدارس مجري طرح شاداب سازي از مناطق مختلف شهرستان هاي استان تهران و بيشتر از مناطق محروم انتخاب شده اند.
روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش نيز در اطلاعيه اي اجراي طرح شاداب سازي مدرسه ها را موجب كاهش مشكلات اخلاقي و ناهنجاري هاي دانش آموزان دانست. روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش همچنين هدف از اجراي طرح شاداب سازي مدارس را آموزش فرهنگ حجاب، رعايت بهداشت و ايجاد فضاي مناسب براي ورزش دانش آموزان دختر در مدرسه مي داند.
ديوارهاي بلند رهايي
مشاور رئيس سازمان آمــوزش و پــرورش شهرستان هاي استان تهران، با تاكيد بر اينكه در طرح استتار مدارس از حفاظ هاي توري ضخيم كه ضمن ورود و خروج هوا سبب نديدن از بيرون و ديدار از داخل مي شود، از اجراي طرح استتار دست كم 20درصد از مدرسه هاي شهرستان هاي استان تهران خبر مي دهد. رحيمي با بيان اينكه حدود 2 هزار مدرسه دخترانه در مقاطع ابتدايي، راهنمايي و متوسطه در شهرستان هاي استان تهران وجود دارد، ادامه مي دهد: در حال حاضر حدود 200 مدرسه در شهرستان هاي استان تهران استتار شده اند.
رحيمي با اشاره به اينكه طرح استتار، بخشي از طرح شاداب سازي مدرسه هاست، گفت: به منظور استتار مدرسه هاي دخترانه ضمن احداث اتاق انتظار جلو در ورودي، ارتفاع ديوارهاي مدرسه نيز افزايش خواهد يافت.
در همين حال فخرالسادات محتشمي پور، مديركل دفتر امور بانوان وزارت كشور معتقد است استتار مدرسه هاي دخترانه باعث مي شود تا دختران با آرامش و راحتي و همچنين آزادانه بتوانند در مدرسه ها به فعاليت ورزشي بپردازند.
محتشمي پور چندي پيش در گفت وگو با خبرگزاري مهر افزود: با توجه به محدوديت هايي كه براي ورزش و تفريح دختران و زنان در جامعه اسلامي ما وجود دارد، بايد فضايي امن و مناسب براي آموزش، آزادي عمل و راحتي دختران، بخصوص در زنگ هاي ورزش در مدرسه ها فراهم كرد و يكي از كارهايي كه مي توان براي آنها انجام داد، استتار مدارس است تا اينكه بتوانند با آرامش خيال به ورزش بپردازند.به عقيده محتشمي پور، مسئولان پس از انجام كار كارشناسانه و بررسي تمام جوانب به اين نتيجه رسيدند كه مدرسه هاي دخترانه را استتار كنند، بنابراين با طرح هاي ساده و روشن، محيطي كه متعلق به دختران است را براي فعاليت هايشان مناسب سازي خواهند كرد.اين مقام مسئول خاطرنشان كرد كه با توجه به شرايط فرهنگي جامعه ما نياز است كه فضا به نوعي فراهم شود كه دختران به مشكلات و معضلات كمتري دچار شوند و همچنين روحيه شادابي و نشاط نيز در آنان بيشتر شود.
البته مديركل دفتر امور بانوان وزارت كشور در پايان صحبت هايش تاكيد كرد كه استتار مدارس جدا از مزيت هايي كه دارد ممكن است با كشيدن ديوارهاي بلند، سبب ايجاد مشكلات روحي و رواني براي دانش آموزان شود كه مسئولان بايد راه هاي جايگزيني براي اين كار را در نظر بگيرند.
لباس اسلامي دانش آموزان
نخستين لباس اسلامي براي دانش آموزان پس از پيروزي انقلاب، شامل شلوار و روپوش بلند و روسري بزرگ بود. از ميان اين مدارس معدود مي توان به دبيرستان هاي دوشيزگان و نرگس تهران اشاره كرد؛ مدارسي كه استفاده از روپوش و روسري اسلامي را براي دانش آموزان خود به طور رسمي اعلام كردند. روپوش هاي دخترانه سال 58، به صورت سارافون هاي سورمه اي و قهوه اي و خاكستري با بلوزهايي به رنگ سبز سير عرضه مي شد.
با اين همه، بيشتر مدارس دخترانه، رنگ هاي سرد و تيره را مدنظر قرار مي دادند و حتي تعدادي از مدارس براي دختران دانش آموز خود، روپوش و روسري اسلامي را در نظر مي گرفتند.قيمت يك سارافون درجه دو دانش آموزي در آن سالها، 60 تومان بود. رنگ هاي روپوش پسران هم آبي، سورمه اي و قهوه اي بود.
اين در حالي است كه در طرح شاداب سازي، تغيير فرم و رنگ لباس مدارس دخترانه تاثير مستقيمي در روحيه دانش آموزان دختر خواهد داشت.
همچنين مقررات شكل هاي جديد و نو لباس هاي دانش آموزان راهنمايي و دبيرستان طراحي و ارائه شده است.
اين طرح كه از سال 80 در برخي از مدارس شهرستان هاي تهران به اجرا درآمده است، مراحل آزمايش خود را مي گذراند و فقط در چندين مدرسه دخترانه به اجرا درآمده كه مقرر شده با جديت مسئولان آموزش و پرورش كشور در تمامي مدارس دخترانه ايران به اجرا درآيد.

جست و خيز
بنا بر آمار شوراي شهر، در تهران 3 هزار مدرسه وجود دارد كه نيمي از آنها دخترانه هستند. برخي كارشناسان معتقدند كه وقتي دختران دانش آموز در مدرسه محصور و سركلاس درس هستند و هيچ مردي در ميان آنها نيست بايد به دانش آموزان اجازه داده شود تا درباره حجاب آزادانه تصميم بگيرند. اين در شرايطي است كه از چند سال گذشته به اين سو، شرايط حفظ حجاب براي مدارس دخترانه ابتدايي كمي آسانتر شده و به آنها اجازه داده مي شود در كلاس هاي درس بدون حجاب حضور يابند. تاكنون 180 مدرسه دخترانه از سوي آموزش و پرورش استتار شده و دانش آموزان اين مدارس بدون حجاب در مدرسه حضور مي يابند. چندي پيش يكي از اعضاي كميسيون فرهنگي، اجتماعي شوراي شهر تهران گفته بود كه آزادي جست و خيز و ورزش حق طبيعي دانش آموزان دختر است و با اجراي طرح استتار، آنها به حقوق طبيعي خود مي رسند.

محمد باريكاني- دارا وسارا فرزندان زوجي ايراني به نام هاي روزبه  و ايران هستند كه پدرشان كارمند ميراث فرهنگي و مادرشان معلم جغرافياست. اين دو عروسك با پدر به سفر مي روند و تنها كاري كه مي كنند تغيير لباس است؛ پوشش هايي برگرفته از اقوام مختلف ايران.
اگرچه به نظر مي رسد پوشش هايي كه براي اين دو عروسك در نظر گرفته شده است بيشتر از آنكه به آشنايي كودكان با فرهنگ اقوام ايراني معطوف باشد، حربه اي براي فروش آنها در ميان اقوام مختلف ايران است. همان طور كه محمدعلي زم، رئيس سابق حوزه هنري ايران نوشته است: در كمال تاسف با آنكه ايران سرشار از اقوام گوناگون است و حس چهره شناسي، بعضا در ميان ايرانيان به قدري كاراست كه بسيار پيش مي آيد كه از قيافه فردي مي فهمند كجايي است و از چه فرهنگ و رفتاري آمده است، اما سارا و دارا داراي چهره هايي ثابت هستند و تنها از روي لباسشان مي توان به تفاوت هاي قومي - نژادي آنها پي برد. زم با اين سئوال ادامه مي دهد كه اگر سارا و دارا نماد كودك ايراني بدون در نظرگرفتن تفاوت هاي قومي هستند، چرا لباس هايشان قومي طراحي شده است؟ و اگر هر يك نماد قومي از اقوام ايراني هستند و با هدف ايجاد اتحاد در ذهن و قلب كودكان ايران طراحي شده اند، به جز كودكان تهراني كه در محيطي كاملا مختلط زندگي مي كنند، كدام بچه سيه چرده و آفتاب سوخته بلوچ يا كودك چشم كشيده و زردپوست تركمن آنها را صرفا به سبب لباسشان خودي خواهد انگاشت؟
گام بعدي براي مسئولان كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و طراحان اصلي سارا و دارا ايجاد بازار مصرف در كشور بود. عروسك هاي دارا و سارا به دليل گرانقيمت بودن كه به گفته مسئولان كانون، دليل عمده آن، هزينه هاي جاري و لباس هاي متفاوت اين عروسك ها بود ، اقلامي نبود كه مورد استفاده اقشار كم درآمد جامعه قرار گيرد؛ به همين دليل و به منظور تبليغ بيشتر، اجناس و اشياي ارزانقيمت تري توليد شد و لوازم التحرير، بهترين شيوه و كم هزينه تر بود.
جمع آوري اجناس باربي از بازارهاي كشور و برخورد ضربتي و قهري با فروشندگان اجناس باربي رفته رفته مصرف اجناس دارا و سارا را بيشتر كرد.
خالي شدن بازار مصرف از اجناس مشابه (همچون باربي) نيز عامل مهمتري در توزيع گسترده تر محصولات دارا و سارا در بازارهاي نوشت افزار شد.
كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان اقدام به واگذاري نمايندگي فروش اجناس با طرح اين دو عروسك كه حالا با عنوان عروسك هاي ملي تبليغ مي شوند به برخي كسبه بازار تهران بزرگ كرد.
با اين وجود برخي كسبه بازار نوشت افزار تهران معتقدند كه نمايندگي هاي واگذار شده براساس رابطه بوده است ودر اين مورد انحصاري عمل مي شود.
نمايندگي هايي كه امتياز توليد و توزيع اجناس دارا و سارا را دارند، اخيرا باعقد قراردادهاي هنگفت با شركت هاي چيني اين اجناس را به كشور وارد كرده و پس از آن با قيمتي گران تر از آنچه مسئولان صنف نوشت افزار معتقدند، توزيع مي كنند . رحماني، رئيس صنف نوشت افزار در تهران مي گويد: كسبه اي كه نمايندگي اجناس دارا و سارا را در دست دارند، به دليل مبلغي كه بابت نمايندگي به كانون پرورش فكر ي كودكان و نوجوانان داده اند اجناس را با قيمت بالاتري وارد بازار مي كنند، در حالي كه اجناس دارا و سارا با قيمت بسيار پايين تري بايد به مصرف برسد .
رحماني معتقد است: مصرف كنندگان اجناس دارا و سارا از اقشار محروم جامعه  اند و اقشار مرفه بدون توجه به تبليغات، به دنبال اجناس خارجي مي روند .
مسئولان نوشت افزار هم از واردات اجناس چيني به بازار ايران گلايه مندند و معتقدند كه ورود اين اجناس، توليد داخلي را با مشكلات بسياري مواجه كرده است. از سوي ديگر برخي كسبه معتقدند كه نمايندگي هاي دارا و سارا تعيين كننده اصلي قيمت اجناس هستند و هيچ سازمان يا نهادي نمي پرسد كه دليل قيمت بالاي اين اجناس چيست.
كسبه بازار همچنين از اجناس نامرغوبي سخن مي گويندكه از سوي برخي بازرگانان نوشت افزار به عنوان محصولات با كيفيت دارا و سارا به ايران وارد شده و از استقبال خوبي برخوردار نشد.
با وجود انتقادات جدي از سوي برخي كارشناسان فرهنگي در خصوص توليد و عرضه محصولات دارا و سارا با عنوان نماد ملي حفظ هويت ايراني براي كودكان سخن مي گويند، ليكن طراحان دارا و سارا، همچنين نمايندگي هاي فروش اقلام منسوب به اين دو عروسك هشت ساله ايراني از استقبال خوب مردم صحبت مي كنند. اگرچه مسئولان كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان از قراردادهاي توليدعروسك دارا و سارا با كشورهاي اروپايي و برخي كشورهاي عربي مانند كويت خبر داده اند، ليكن مقامات مصر هم دست به كار شدند تا ليلا عروسكي كه سمبل يك دختر عرب است را به بازار بياورند تا فرزندانشان به جاي آشنايي با فرهنگ آمريكايي، به اين عروسك مصري علاقه مند شوند. از سوي ديگر اسرائيل كه شريك سياسي و اقتصادي آمريكا به شمار مي رود، با طراحي عروسك شيمون پسر بچه اسرائيلي كه نماد فرهنگ يهودي است در صدد خنثي ساختن پروژه فرهنگي باربي از سوي آمريكا برآمد.
كارشناسان مسائل فرهنگي از جنگي سخن مي گويند كه عروسك ها آغازگر آن بوده اند. قطعه هاي پلاستيكي كه با ايجاد ابزارها و اشياي جانبي توان شكل دهي به فرهنگ ملي كشورها براساس سلايق ابداع كنندگان آن را دارند.
حال وضعيت  عروسك هاي ملي در اين جنگ چگونه  است؟ آيا دارا و سارا قادر خواهند بود تا در جنگي نابرابر و رقابتي نفس گير، باربي را در رزمگاه تربيت دختران جهان اسلام شكست دهند؟

سينا قنبرپور- داشتيم از مسافرت برمي گشتيم. بابام خسته بود. دوساعتي تا اهواز مانده بود. در پمپ بنزيني كه در آخرين نقطه شهري انديمشك به سمت اهواز قرار داشت ايستاديم تا بنزين بزنيم. همان جا زيلويي پهن كرديم تا استراحتي كنيم و 4 و 5 صبح دوباره حركت كنيم، اما اين استراحت طولي نكشيد. دم دم صبح صداهايي عجيب همه ما را وحشت زده از خواب بيدار كرد... آسمان شفق زده بامدادي سرخ شده بود... ردي قرمز از هر سو به آسمان كشيده مي شد... صداها لحظه اي قطع نمي شد... .
صداي يورش و زوزه پرنده هاي متجاوز، امنيت آسمان را ربوده بودند. كارگران پمپ بنزين فرياد مي زدند: برويد بيرون. برويد بيرون... الان اينجا را مي زنند... .
همه با عجله اسباب و وسايل جمع كردند... عجله سبب شد تا وسايل روي باربند ماشين را خوب محكم نكنند. بابام ماشين را روشن كرده بود و لحظه اي بعد به سرعت به سمت اهواز حركت كرديم، اما اين پايان آن همه وحشت نبود.
در ميانه راه هنوز هم هواپيماهاي جنگنده بودند... چند بار اين حضور شوم سبب شد تا از مسير خارج شويم.
ماشين به سرعت اين طرف و آن طرف مي رفت و بالاخره صداي به زمين افتادن وسايلمان آمد. بابام ايستاد. داداش بزرگم رفت تا وسايل را بردارد. وقتي آمد، سه چرخه ام كه هديه اي از اين مسافرت بود را در دست داشت. گفت: خورده زمين شكسته... قطعات شكسته اش را برداشتم، برسيم اهواز درستش مي كنيم... .
بالاخره رسيديم اهواز. همه راجع به آن ماجرا صحبت مي كردند. مي گفتند جنگ شده است، مي گفتند دشمن اول از همه به فرودگاه هاي كشور حمله كرده... وجايي كه ما بوديم و مي خواستيم شب را با استراحتي صبح كنيم تا پايگاه چهارم شكاري فاصله چنداني نداشته.
دايي ام با داداش بزرگم آن سه چرخه را آورده بودند تا درست كنند... سفيد بود با ركاب هاي مشكي. زين آن هم مشكي بود. ركاب ها شكسته بود. با پيچ و چيزهاي ديگر هم درست نمي شد.
آن سه چرخه هيچ گاه درست نشد و من هيچ وقت نتوانستم با ركاب زدن به آن، سه چرخه سواري كنم.
به جاي آن سه چرخه، بابام براي من و داداش كوچيكه تفنگ خريد. از آن روز تا سالها بعد بازي من و او تفنگ بازي بود براي كشتن كسي كه اسمش صدام بود. روزهاي مدرسه هم به همين جنگ گذشت.
حالا كه سالها گذشته در شگفتم كه چه تقديري براي ما در نظر گرفته شده بود. من فقط سه چرخه ام را از دست دادم، اما خيلي از همسن و سالان من در غربي ترين استان هاي كشور، جانشان، اعضاي بدنشان وخانوده شان را از دست دادند و با اين تجربه تلخ، كودكي شان سپري شد. اين تجربه نه سابقه اي محسوب مي شود و نه امتيازي! بهترين سالهاي عمر ما بچه هاي آن روزها، تحمل خشونت هايي از اين دست بود. اسباب بازي هايمان همه تفنگ و اسلحه بود. حالا مي بينيم كه كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، برنامه اي نمادين برپا مي كند و اسباب بازي هاي خشونت زا را با اسباب هاي بهتر عوض مي كند...، اما سالهاي دوران كودكي ما ديگر قابل تعويض نيست.

افتتاح 11 هزار كلاس درس
معاون عمراني وزارت آموزش و پرورش گفت: در ابتداي مهر ماه امسال، 11 هزار كلاس درس در قالب 2 هزار و 213 مدرسه در سراسر كشور افتتاح مي شود . سيد محمدعلي افشاني افزود: از 11 هزار كلاس درس احداث شده، يكهزار و 300 مدرسه با 6 هزار و 250 كلاس توسط دولت، 214 مدرسه با حدود يكهزار و 500 كلاس توسط خيرين مدرسه ساز و 700 مدرسه با حدود 3 هزار كلاس درس به صورت مشاركت دولت و مردم ساخته شده است . وي اضافه كرد: در تمام مدارس جديد، استاندارد كاملا رعايت شده است و زيبايي و شادابي محيط مدرسه نيز مد نظر بوده است . افشاني اظهار داشت: مدارس جديد احداث شده را به وسايل استاندارد مجهز كرده ايم و مسائل ايمني در آنها رعايت شده است . وي ادامه داد: اميدواريم لايحه برداشت 4 ميليارد دلار از صندوق ذخيره ارزي براي بازسازي و نوسازي مدارس خطرآفرين، بزودي در مجلس تصويب شود تا بتوانيم براي حل مشكل مدارس خطرآفرين به سرعت اقدام كنيم .
سنوات ارفاقي به سازمان آموزش و پرورش استثنايي
فارس- كاركنان سازمان آ موزش و پرورش استثنايي از سنوات ارفاقي برخوردار شدند.
به نقل از روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش، برابر تبصره 5 ماده واحده قانون تشكيل سازمان آموزش و پرورش استثنايي كشور مصوب 21 شهريور سال 69 مجلس شوراي اسلامي، هر
5 سال سابقه خدمت قابل قبول در سازمان مزبور از هر نظر به مدت 6 سال قابل محاسبه بوده و هر
5 سال سابقه تدريس تمام وقت در مدارس استثنايي در تقليل ساعت كار هفتگي به مدت 6 سال تجربه آموزشي احتساب مي شود.
گفتني است به مدت سنوات ارفاقي، مرخصي استحقاقي تعلق نخواهد گرفت.

مريم پاپي - بوي مهر را همه حس مي كنند؛ يادآور دوران تحصيل است. دوران دانش آموز بودن و حس شادي توام با ترس كه با خنكي پاييز همراه مي شود. مهر براي معلمان هم آغاز هيجان انگيزي است. اول مهر، روز عيد معلمان است . اين جمله را مدير دبستاني مي گويد كه منتظر است تا چند روز ديگر شادي  را در چهره همكارانش ببيند. اول مهر با همه بوي تازگي، حس نشاط و اميدواري اش، به تكرار براي معلمان اتفاق مي افتد.
معلم ها نيز همچون دانش آموزان روز اول مهر حس غريبي دارند. حضور در مدرسه بعد از بيش از سه ماه، اتفاق خوبي است.
هر چند ممكن است دانش آموزان پايه هاي بالا از پايان يافتن تعطيلات چندان دل خوشي نداشته باشند، ولي شروع كلاس هاي درس براي معلمان؛ يعني حضور مجدد در محيط كار، عوض شدن روحيه و پايان در خانه ماندن.
افسانه جعفر پور، معلم مقطع راهنمايي مي گويد: در سال جديد بايد روش معلمان هم عوض شود، چون بچه ها با تكنولوژي جديد آشنا مي شوند و از طريق مطالعات خود و همچنين رسانه ها، در جريان اطلاعات روز دنيا قرار مي گيرند و همين موضوع كه آيا مي توان اطلاعات خود را به حد قابل قبولي رساند يا نه؟ براي معلمان يك دغدغه فكري مي شود. از طرف ديگر، اگر كتاب هاي درسي تغيير كرده باشند، معلمان نياز به مطالعه مجدد اين كتاب ها دارند .
ژيلا محمدي - دبير يكي از دبيرستان هاي تهران- احساس خود را در روز اول مهر پايان دلتنگي  معلمان براي مدرسه و بچه ها مي داند و مي گويد: معلمان بعد از تعطيلات تابستاني، پرانرژي سركلاس ها حاضر مي شوند.
معلماني كه قرار است در همان مدرسه سال قبلي كار كنند، استرسي ندارند، ولي اول مهر براي منتقلي هايي كه از شهرستان ها يا مناطق ديگر شهر آمده اند كه محيط جديد غريبه است، روز آساني نيست . اول مهر براي معلمان مقطع دبستان، متفاوت از مقاطع راهنمايي و متوسطه است. شهين درويش - مدير يك دبستان دخترانه در منطقه 16 تهران- مي گويد: معلمان پايه اول ابتدايي، حسي فراتر از بقيه دارند، آنها هر سال اول مهر، حسي شبيه بچه هاي كلاس اول دارند. حاضر شدن در حضور كساني كه سالها انتظارش را مي كشيدند حس زيبايي است .
معلمان كلاس اولي، يك روز قبل از بازگشايي مدارس براي كلاس اولي ها، به كلاس هاي خود مي روند، كتاب ها و هداياي بچه ها را روي ميزهايشان مي چينند و در مورد نحوه برگزاري مراسم بازگشايي مدرسه تبادل نظر مي كنند .
شهين درويش ادامه مي دهد: روز ورود كلاس  اولي ها به مدرسه، بايد محيط شادي را براي آنها فراهم كنيم و علاوه بر رضايت بچه ها، نظر پدر و مادرها را هم جلب كنيم، چون رضايت والدين بر نظر بچه ها هم تاثير مي گذارد .
اين مدير مدرسه مي افزايد: شرايط معلمان پايه هاي بالاتر متفاوت تر است. آنها به كنترل بچه ها و تسلط بر كلاس خود از نظر درسي و برقراري ارتباط حسي خوب با بچه ها فكر مي كنند. اول مهر، براي معلمان سابقه دار نيز تازگي دارد. خوشحالي را مي توان در چهره هايشان كه در گوشه اي از حياط مدرسه، صفوف دانش آموزان را به تماشا مي ايستند، ديد .
معلمان نيز روز اول مهر بهترين لباس هايشان را مي پوشند و به آراسته ترين صورت در مدرسه حاضر مي شوند. آنها هم مثل بچه ها به كلاس بندي ها و ارتباطاتي كه بايد در سال تحصيلي جديد برقرار كنند، مي انديشند. اول مهر براي معلمان هم مبارك باشد!

مدير كل اداره نوسازي مدارس استان تهران با بيان اينكه از ابتداي امسال تاكنون يكهزار و 333 كلاس درس براي دانش آموزان استان تهران احداث شده است، گفت: در حال حاضر 14 هزار و 696 كلاس درس در استان تهران در زمره كلاس هاي تخريبي محسوب مي شوند و نياز به بازسازي دارند .
محمد اصلاني در گفت وگو با خبرنگار فارس افزود: در حال حاضر 14 هزار و 696 كلاس درس در قالب 2 هزار و 637 مدرسه در استان تهران به عنوان كلاس تخريبي محسوب مي شوند، ضمن اينكه در حدود 20 هزار كلاس درس نياز به مقاوم سازي دارند .
وي اضافه كرد: آئين نامه اجرايي مقاوم سازي و استاندارد سازي مدارس چندي پيش تدوين شد و در اين آئين نامه مقرر شد كه سالانه 20 هزار كلاس در سطح كشور ساخته شود. استان تهران نيز علاوه بر اعتبارات سالانه خود، پيشنهاد احداث 20 هزار كلاس درس طي مدت 2 سال را داده است كه اميدواريم اين پيشنهاد توسط مجلس شوراي اسلامي تصويب شود كه در اين صورت مشكلات اساسي مدارس مرتفع مي شود . اصلاني اظهار داشت: بايد قبل از اينكه حادثه اي به وقوع بپيوندد، به فكر علاج واقعه باشيم. زلزله در كمين ماست، حتي اگر مانند برف هايي كه سال گذشته در بعضي از نقاط كشورمان باريد، در استان تهران مخصوصا در شهر تهران هم چنين برفي ببارد، ممكن است سقف بسياري از مدارس فرو بريزد . وي ادامه داد: مدارس تخريبي مدارسي هستند كه داراي قدمت بالايي هستند، از مصالح مقاوم و استاندارد احداث نشده اند و شيوه هاي اجراي ساخت در آنها اصولي نبوده است .