پنجشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۸۴ - - ۳۸۰۶
با احمد مرادپور پاي ميز تدوين سريال رقص پرواز
چنان دور، اين چنين نزديك
001878.jpg
عكس ها: محمدرضا شاهرخي نژاد
سمر اميدي
آنها كه روزهايي را ميان مرگ و زندگي گذرانده اند بايد بايستند و وقايع شهر را مرور كنند و آرام بر روزهاي سخت تنهايي بگريند. چه بر آنها و شهرشان گذشته است، كسي نمي داند. براي ما تنها چند فريم عكس و فيلم مانده است و چند نفر كه چيزهايي از آن روزها به ياد دارند؛ چند نفري كه نتوانستند در شهر مانده ها را فراموش كنند... *
حالا ديگر ربع قرن از شروع جنگ تحميلي ايران و عراق گذشته است؛ جنگي كه هشت سال طول كشيد، اما آثار آن تا همين حالا مانده است، بي آنكه بدانيم يا به تصوير درآمده باشد تمام زواياي اين تاثير.
بيشتر شعار است ادعاهايي كه مي گويد بياييد فيلم بسازيد و ما حمايت مي كنيم. مي گويند هشت سال دفاع مقدس مي خواهيم زنده بماند، اما هميشه از آنجايي كه ميان حرف و عمل فاصله زياد است، بخشي از اين ادعا محقق مي شود و ديگر هيچ .
احمد مرادپور اينها را سرتدوين هفتمين و آخرين قسمت مجموعه تلويزيوني رقص پرواز مي گويد؛ مجموعه اي كه قرار بود امروز، همزمان با شروع هفته دفاع مقدس از شبكه اول سيما پخش شود: بخش پاياني نياز به تجهيزات ويژه مثل هواپيما دارد كه دستمان كوتاه است. اين امكانات نظامي دست ارتش است و ما نياز به همكاري ارتش داريم. گفته اند كه اگر ماموريتي نداشته باشند، 15مهر مي توانند امكانات را به ما بدهند اما... .
حتي اگر 15مهر هم تجهيزات به گروه مرادپور برسد، خيلي ديرتر از آن است كه سريال بتواند به موقع نمايش داده شود: با اين وضعيت نه من براي آينده ام مي توانم برنامه اي پيش بيني كنم و نه تلويزيون مي تواند براي پخش اين سريال تصميم بگيرد. همه چيز متزلزل است. ما هم انگار عادت كرد ه ايم در شرايط بي ثبات كار كنيم، نفس بكشيم و زندگي كنيم .
رقص پرواز
موضوع مجموعه تلويزيوني رقص پرواز بيش از آنكه به نظاميان جنگ بپردازد، درباره غيرنظاميان و مردم عادي است؛ آنهايي كه بيشترين خسارت ها را در طول مدت زماني خيلي بيشتر از هشت سال جنگ تحمل كرده اند.
مرادپور مي گويد: داستان رقص پرواز، داستان آدم هاي غيرنظامي و تحصيلكرده اي است از گروه سپيدجامگان؛ پزشكاني كه در آن سالها مثل تمام اقشار، در جنگ نقشي جدي و تاثيرگذار داشته اند و حالا فراموش شده اند. كسي پزشكان را در آن سالها نديد و هيچ كس اثر آنها را به خاطر نمي آورد. در حالي كه كار آنها كمتر از رويارويي مستقيم با دشمن نبود .
داستان مجموعه رقص پرواز در اهواز و در دو زمان به طور موازي جلو مي رود؛ يكي در زمان  حال و ديگري در روزهاي شروع جنگ.
مرادپور مي گويد: اين مجموعه بر مبناي يك داستان واقعي ساخته شده، گرچه به لحاظ نام شخصيت ها و موقعيت هاي داستاني، برخي چيزها شكل متفاوتي به خود گرفته است؛ داستان جست وجو براي يافتن پزشكي است كه در اوضاع آشفته آن زمان بيمارستان هاي اهواز، خدمت مي كند. مليحه ( با بازي لاله اسكندري) در جست وجوي اين پزشك (حميد مولايي با بازي شهاب حسيني) به اين شهر مي رود. دكتري قديمي به نام ياوري(با بازي مهدي هاشمي) هم در اين مسير ناخواسته همراه مليحه مي شود . اين بخشي از خط داستاني رقص پرواز است؛ درباره باقي داستان مرادپور تاكيد مي كند كه نمي خواهد قصه لوبرود.
يك پروژه سنگين
رقص پرواز از مرداد 83 كه مراحل پيش توليد را گذراند، پروژه در دست ساخت احمد مرادپور، كارگردان خوشنام و كم كار شده است. او از نيمه مهر 83 كار فيلمبرداري را شروع كرد كه تا اواخر فروردين 84 طول كشيد. وقفه اي يك ماهه در ساخت، به دليل نبود امكانات و تجهيزات فيلمبرداري فصل پاياني سريال رخ داد و بعد مرادپور كار تدوين را شروع كرد تا زمينه براي فيلمبرداري فصل آخر فراهم شود. او مي گويد نمي تواند از فيلمبرداري صحنه آخر چشم بپوشد: هر داستان اقتضائاتي دارد كه بايد امكاناتش فراهم شود. ما هم نمي توانيم از يك حدي بيشتر خود را تعديل كنيم تا با توانايي ديگران جور درآيد. در اين وضعيتي كه هستيم، مسئولان رده بالا بايد تصميم بگيرند و اقدام كنند. ما هر كاري از دستمان برمي آمد، انجام داديم .
پيش از شروع كار، مرادپور براي ساخت چنين مجموعه اي ترديد داشت: اوايل اعلام كردم كه اين پروژه آنقدر سنگين هست كه نشود ساخت، اما دوستان گفتند شرايط فرق كرده و همه مي خواهند براي يادآوري روزهاي دفاع مقدس كاري انجام شود. من هم فكر كردم دچار بدبيني و سوء تفاهم شده ام؛ چشم هايم را شستم و جور ديگر نگاه كردم، اما به اينجا رسيديم كه كار متوقف مانده است و تمام پروژه به شكلي روي هواست. اين مجموعه بدون صحنه پاياني اش هيچي ندارد.
در واقع نمي توان از نقطه عطف داستان دست كشيد. اين است كه حالا به همان نتيجه قبل رسيده ام و دوستاني كه مي گفتند همه چيز فرق كرده، حالا سكوت كرده اند .
001908.jpg
قرار بوده سريال رقص پرواز تدوينگر ديگري داشته باشد، اما هنگامي كه مونتور موردنظر مرادپور نمي تواند تدوين مجموعه را به عهده بگيرد، او خودش اين كار را انجام مي دهد
بالاتر از استاندارد
رقص پرواز برخلاف اكثر پروژه هاي تلويزيوني، به طريقه 35 ميلي متري فيلمبرداري شده است. مرادپور در توضيح اينكه چرا از سيستم ديجيتال استفاده نكرده، مي گويد: ميان فيلم و ويدئو تفاوت هاي جدي وجود دارد. شايد ويدئو بتواند از فاصله چندين هزار كيلومتري زمين، تصاوير خوبي از كهكشان به زمين بفرستد، اما به لحاظ كيفيت، خيلي خيلي عقب تر از فيلم است. اگر حساب سرانگشتي كنيم، آنقدر كه صرفه جويي مي شود به مبلغش نمي ارزد، چون كيفيت هم همراه هزينه ها بشدت افت مي كند. براي اين مجموعه هم مديران گروه فيلم و سريال تصميم گرفتند بالاتر از استاندارد كار كنند .
شايد همين موضوع باعث شده است، كارگردان وسواسي و كم كار سينماي دفاع مقدس، پروژه اي تلويزيوني قبول كند. او پيش از اين فيلمي 90 دقيقه اي براي شبكه پنج سيما ساخته است با نام بهشت آبي كه عنوان اوليه اش آخرين روز تابستان بود. اين فيلم كه فقط يك بار از تلويزيون پخش شده، درباره روز شروع جنگ است.
ياد ايام
مهم نيست چقدر از آن زمان فاصله گرفته ايم؛ مهم اين است كه دستاوردهاي آن سالها تا چه زماني با ما خواهد بود؛ معنويتي كه آن سالها با زندگي ما عجين شده بود، الان چقدر در كوله پشتي ما موجود است؟
قطعا اگر ميزان اين ذخيره كم باشد، دچار ضرر و زيان شده ايم .
مرادپور با اين جملات تاكيد مي كند كه جنگ، بخش مهمي از تاريخ و هويت ماست كه گاه ترجيح داده ايم فراموش شود.
براساس گفته هاي آقاي كارگردان، مشخص نيست چه زماني مي شود به ديدن رقص پرواز نشست؛ مجموعه  اي كه گوشه هايي ناديده از جنگ هشت ساله را به تصوير كشيده است.

*كتاب اشغال؛ تصوير سيزدهم ، محمدرضا ابوالحسني، روايت فتح، 1382

كارگرداني گزيده كار
احمد مرادپور، گزيده كارترين كارگردان ايراني است. وسواس و دقت او در انتخاب سوژه ها، باعث شده كه هر چند سال يك بار، فيلمي از او روي پرده سينماها ببينيم و لقب مرد كم كار سينماي ايران را به او بدهيم، اما او در طول اين سالها، بيشتر به دانش سينمايي خود افزوده و به يك تكنيسين بدل شده است. او شايد مسلط ترين كارگردان سينماي دفاع مقدس باشد. جلوه هاي ويژه و كارگرداني نماهاي جنگي، در همين چند فيلم مرادپور نشان داد كه يك سر و گردن از بقيه بالاتر است. دكوپاژها و ميزانسن و تسلط او در استفاده از دوربين، از ويژگي هايي است كه مرادپور را متمايز مي كند. احمدمرادپور 45 ساله، در تهران متولد شده است. او فعاليت هنري اش را از سال 1359 از تلويزيون شروع كرد و فعاليت حرفه اي خود را در سينما از سال 1372 با ساخت فيلم سجاده آتش ؛ فيلمي كه در جشنواره فيلم فجر در چندين رشته نامزد دريافت سيمرغ بلورين شد و در نهايت جايزه بهترين فيلم اول كارگردان را از آن خود كرد. اين كارگردان كم كار، رنجر دومين فيلم خود را در سال 1378 ساخت. مرادپور بعد از بهشت آبي - فيلمي كه سال 1380 براي شبكه 5 سيما ساخت- حالا درگير ساخت مجموعه 7 قسمتي رقص پرواز است. مهدي هاشمي، لاله اسكندري، شهاب حسيني، اميرحسين صديق، اصغر تقي زاده، آفرين عبيسي، فخرالدين صديق شريف و ... در اين مجموعه بازي كرده اند، مدير فيلمبرداري آن، محمد تقي پاك سيماست و محمدرضا تخت كشيان هم تهيه كنندگي مجموعه را به عهده دارد. در هر حال او دوباره با رقص پرواز بازگشته است؛ بازگشتي كه به فال نيك مي گيريم و به انتظار مي مانيم.

پرسوناژ
ساناز اقتصادنيا
001911.jpg
نورالدين زرين كلك
چند روز پيش وقتي خواستيم تولد نجف دريابندري را تبريك بگوييم، نوشتيم سپيد موي ادبيات ايران ؛ حالا هم كه مي خواهيم درباره نورالدين زرين كلك بنويسيم، تعبيري بهتر از سپيدموي انيميشن ايران پيدا نمي كنيم.
اگرچه قرار نيست تولد او را تبريك بگوييم، اما هر خبري كه از او مي شنويم مثل تولد جديدي در عرصه انيميشن، برايمان عزيز و دوست داشتني است. بخش ويژه اي از جشنواره بين المللي فيلم انيمازي در كشور اندونزي به مرور آثار نورالدين زرين كلك اختصاص يافته است . در اين جشنواره كه از 25شهريور آغاز شده و تا دوم مهرماه ادامه دارد، پنج فيلم از زرين كلك به نمايش در مي آيد. پدر انيميشن ايران و رئيس انجمن جهاني انيميشن بيش از 40سال است كه براي دنياي كودكان قلم مي زند، نقاشي مي كند و فيلم مي سازد و در اين راه نه فقط كودكان كه بزرگترها را هم همراه خود كرده است.
انيماتورها، هميشه گفته اند و مي گويند كه مديون تلاش هاي او جهت صنفي كردن حقوقشان هستند؛ تلاش هايي كه مدت هاست ادامه دارد. زرين كلك، كتاب هاي زيادي از جمله اميرحمزه صاحبقران، زال و سيمرغ، زال و رودابه و... را تصويرگري كرده و فيلم هاي زيادي مثل چشم تنگ دنيا دار، دنياي ديوانه ديوانه ديوانه، تداعي، اتل متل، ابرقدرت ها و... ساخته است. او در حال توليد فيلم ديگري با عنوان در سازمان ملل است كه احتمالا ساخت آن تا اواخر سال 84 ادامه خواهد داشت. توليد اين فيلم به صورت كلاسيك و به شكل طراحي دستي است، اما فيلمبرداري آن به صورت ديجيتال انجام  شده و پس از آن به نسخه 35 ميليمتري تبديل مي شود. او تهيه در سازمان ملل را به خاطر بودجه محدود تهيه كنندگان ايران به تهيه كنندگان ديگر كشورها سپرده است.
زرين كلك در رشته داروسازي از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شده است. او درباره شروع كارش در زمينه انيميشن در مصاحبه اي گفته است: انيميشن را در سالهايي كه شايد بشود گفت سال هاي انتخاب سرنوشت، آغاز كردم. حادثه و خنده اي- يعني فستيوال فيلم هاي كودكان و نوجوانان در سال 45 - سبب شد مسير زندگي من تغيير اساسي كند . انيميشن در ايران با نام نورالدين زرين كلك پيوند خورده است. حضور پررنگ او در محافل و مجامع انيماتورها غير قابل انكار است.
نام او در جشنواره هاي بين المللي و همين طور درجشنواره پويانمايي تهران ورد زبان هاست. اهل غرزدن هم نيست. شركت مي كند، سخنراني مي كند وعلم و دانشش را بي محابا در اختيار دانشجويان مي گذارد. موسپيد انيميشن ما، با پشتوانه جوايز ملي و بين المللي كه دارد و سابقه خدمتي كه به انيميشن ايران كرده، براستي شايسته لقب پدرانيميشن ايران است.
001842.jpg
محمد بهارلو
اگر بگوييم نيمي از مشاهير معاصر ما اهل خوزستانند، اغراق نكرده ايم. صفدر تقي زاده، ناصرتقوايي، نجف دريابندري و ... حتي فوتباليست هاي معروف ما هم اهل خوزستانند؛ البته محمد بهارلو كه مي خواهيم امروز از او بنويسيم، فوتباليست نيست؛ اگر هم زماني بوده، ما خبر نداريم.
بهارلو را آنها كه اهل ادبياتند، خوب مي شناسند. يكي دو تا از داستان هاي او و رمان هايش حتما به دست كرم كتاب ها رسيده است، اما آنچه باعث شد امروز در ستون پرسوناژ از او بنويسيم، خبر خوشي است كه به گوشمان رسيد: رمان بانوي ليل نوشته محمد بهار لو، به زبان انگليسي ترجمه مي شود. اين كتاب در سال 1380، توسط نشر قطره منتشر شده است. از ديگر آثار داستاني بهارلو مي توان به كتاب هاي سالهاي عقرب ، باد در باران ، عشق كشي و از ميان آثار تحقيقي و نقدنويسي او مي توان به كليدر نسل تمام شده ، نامه هاي صادق هدايت ، گزيده آثار جمالزاده ، گزيده آثار علوي و ... اشاره كرد. تحقيقات بهارلو در زمينه تاريخ ادبيات و سبك هاي نويسندگان به حدي گسترده است كه همواره يكي از منتقدان و ميهمانان ثابت برنامه هاي بزرگداشت نويسندگان و نقد كتاب ها بوده است. او در بزرگداشت احمد محمود، دهخدا، هدايت، جمالزاده و ... حضور داشته و سخنراني كرده است.
بهارلو از جمله نويسندگاني است كه خيلي اهل گوشه عزلت نشستن و در تنهايي سير و سلوك كردن نيست. در بيشتر مجامع و محافل ادبي حاضر مي شود، سخنراني مي كند، كلاس داستان نويسي برگزار مي كند و ...
در كل، حوصله جمعيت را دارد. حوصله ياد دادن به تازه كارها را دارد. حوصله وقت گذاشتن براي عشق ادبيات ها را هم دارد؛ آنها كه ديگران حتي به زور هم تحملشان نمي كنند.
يكي از برنامه هاي او كه با استقبال هم مواجه شده، سلسله برنامه هاي ماهانه خانه هنرمندان ايران و كارگاهي با عنوان اصول داستان نويسي را فرا بگيريم است كه در آن اعضاي از پيش ثبت نام شده شركت كرده اند. جاي بسي خوشوقتي است كه ادبيات ما با اينگونه ترجمه هاي كوچك و بزرگ (همچون ترجمه بانوي ليل) بيش از پيش معرفي شده و از اين طريق ارتباط آن با ادبيات جهان نزديك تر مي شود.
آنچه غيرايراني ها از ادبيات ايران مي دانند به شعراي كلاسيك ما بر مي گردد و در زمينه ادبيات معاصر، آشنايي آنها از صادق هدايت فراتر نمي رود.
ترجمه آثاري از نويسندگان و شعراي امروز ايران، همچون محمد بهارلو، جعفر مدرس صادقي، اميرحسين چهلتن و ... به شناخت صحيح غيرايراني ها از ادبيات كشورمان كمك قابل توجهي مي كند. اگر بانوي ليل را تا به حال نخوانده ايد، هنوز برايتان فرصتي باقي مانده است تا با شيوه داستان نويسي بهارلو آشنا شويد.

در فرهنگسراها
فرهنگسراي سالمند: اگر باور داريد كه اعتياد يك بيماري است، پس براي معالجه آن درنگ نكنيد. گروه نارانان يك انجمن غيرانتفاعي از زنان و مرداني است كه سالهاي زيادي را براي درمان اعتياد خود يا خانواده شان صرف كرده اند و حالا با كوله باري از تجربه، هر هفته روزهاي يكشنبه، ساعت 16 جلسه اي براي تبادل نظر مي گذارند. شماره تلفن هاي 9-33358688 پاسخگوي شماست.
فرهنگسراي علوم: نمايشگاه پوستر صبح اميد را از دست ندهيد. امروز آخرين روز برگزاري نمايشگاه پوستر صبح اميد در نگارخانه صنيع الملك است. اين نمايشگاه 45 قطعه پوستر دارد و از ساعت 8 الي 19، منتظر بازديد شما خواهد بود.
خانه فرهنگ هاشم آباد: چقدر دست ياري نيازمندان را مي فشاريد؟ نه فقط با پر كردن شماره حساب هاي خيريه يا كمك نقدي و جنسي، بلكه با اهداي خون. خانه فرهنگ هاشم آباد در آستانه ماه مبارك رمضان با همكاري سازمان انتقال خون، برنامه اي با عنوان اهداي خون، اهداي زندگي اجرا كرده است. اين برنامه امروز از ساعت 9:30 تا 17 برگزار مي شود.
نگارخانه آثار: علاقه مندان به خوشنويسي بازديد از آثار يدالله كابلي را از دست ندهند. استاد به همراه عده اي از هنرجويانش يك نمايشگاه خط و خوشنويسي را برگزار كرده است. اين نمايشگاه همه روزه از ساعت 16 الي 19 تا ششم مهر ماه در خيابان انقلاب، خيابان فخررازي، پلاك 136 برگزار خواهد شد.
شباويز: مرحبا به خانم خلعتبري كه هر روز يك مدل جايزه مي برد. اين نويسنده و ناشر، اين بار به عنوان نخستين ايراني به عضويت جامعه جهاني دارندگان نشان شايستگي درآمد. اين عضويت، مادام العمر است و در جهان تنها 500 نفر مي توانند عضو باشند. شماره عضويت وي 444 است؛ عجب رقم جالبي.
خانه فرهنگ آيه: اگر دوست داريد به سبك نيواينترچنج به آموزش زبان انگليسي بپردازيد، حتما سري به خانه فرهنگ آيه بزنيد يا با شماره تلفن 44656495 تماس بگيريد.
فرهنگسراي اشراق: امروز آخرين روز برگزاري نمايشگاه نقاشي و طراحي در نگارخانه نقش فرهنگسراي اشراق (طبيعت) است. در اين نمايشگاه، 70 اثر از آثار گروهي از هنرجويان موسسه فرهنگي- آموزشي انديش گستر با تكنيك هاي مختلف در معرض ديد عموم است.فرصت را از دست ندهيد.
سازمان فرهنگي- هنري (منطقه غرب): نخستين جشنواره كانون هاي مردمي از امروز آغاز شد و تا 7 مهرماه ادامه خواهد يافت.
در اين جشنواره، 11 برنامه از كانون هاي فعال مردمي در اين منطقه به رقابت مي پردازند و برنامه هاي مفرحي در اين جشنواره به اجرا درخواهد آمد. حدود 120 طرح و برنامه از سوي كانون هاي داوطلب، NGOها و گروه هاي مردمي ارسال شد كه از بين آنها تعداد 11 برنامه انتخاب شد. شما هم شركت در اين جشنواره را از دست ندهيد.
خانه فرهنگ قلم: امروز در خانه فرهنگ قلم، كارگاه طراحي برپاست. جوانان و نوجوانان مي توانند با هنرهاي تجسمي در اين كارگاه آشنا شوند. كارگاه، ساعت 18:30 برگزار مي شود و شما براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانيد با شماره تلفن 55314333 تماس بگيريد.
خانه فرهنگ تلاش:  اگر كتاب عاشقانه هاي شرقي را مطالعه كرده ايد، حتما در جلسه نقد و بررسي آن كه امروز ساعت 18 با حضور رضا اسماعيلي، نويسنده كتاب و علي الله سليمي، ناقد و جمعي از ادبا برگزار مي شود، شركت كنيد. البته قبلا با شماره تلفن 55508100 تماس بگيريد.
فرهنگسراي بانو: امروز آخرين روز نمايشگاه نقاشي ايرج خان باباپور است. اين نمايشگاه كه فراسوي واقعيت نام دارد، حاوي 25 اثر در ابعاد مختلف با تكنيك آبرنگ و با سبك رئال است. امروز تا ساعت 19 وقت داريد كه از اين نمايشگاه ديدن كنيد.
فرهنگسراي اقوام: اگر به كوهنوردي علاقه داريد، بهتر است تحت نظر گروه هاي كوهنوردي خبره آموزش ببينيد. كانون كوهنوردي و گردشگري فرهنگسراي اقوام براي ترم پاييز عضو مي پذيرد. براي كسب اطلاعات بيشتر با شماره تلفن 66237470 تماس بگيريد.
فرهنگسراي هنر: كارگاه نمايشنامه نويسي در روز چهارشنبه هر هفته با مديريت محمود استاد محمد برگزار مي شود. علاقه مندان به شيوه هاي مهارت نمايشنامه نويسي مي توانند هر هفته در ساعت 16 به فرهنگسراي هنر مراجعه كنند.

ذهن زيبا
دوستي را كه به عمري فراچنگ آرند، نشايد كه به يك دم بيازارند.
سعدي

عشق بلايي است كه همه خواستارش هستند.
افلاطون

به تن در دنيا باش و به دل در آخرت.
عطار نيشابوري

از صبح تا شب
حميد رضا پورنصيري

ساعت 14 امروز مي توانيد تكرار آژانس شيشه اي را كه قرار بود ديشب از شبكه دو پخش شود، تماشا كنيد و بعد هم سراغ تكرار فصل زرد برويد كه ساعت 15:10 از شبكه يك نمايش داده مي شود. مجموعه قلب هم مثل پنچ شنبه هاي گذشته ساعت 19 امروز از شبكه تهران پخش مي شود و شبكه 2 ساعت 21 قسمت ديگري از سريال پرده عشق را روي آنتن مي برد. در همين ساعت شبكه 3 فيلم سينمايي نشان مي دهد كه طبق شنيده ها هفت گذرگاه براي اين هفته انتخاب شده است. فيلم مضموني جنگي دارد و به ماجراي چند سرباز ايراني مي پردازد كه براي شناسايي پايگاه مواد شيميايي، وارد عراق مي شوند. حسين گيل، جعفر دهقان، جلال پيشواييان و محمد جوزاني از بازيگران فيلم هستند.
سينما يك هم طبق برنامه، ساعت 22 امشب از شبكه يك پخش مي شود و چون هنوز معلوم نيست چه فيلمي براي اين هفته نمايش مي دهد، به احتمال زياد باز هم فيلم شان تكراري خواهد بود. شبكه تهران هم ساعت 23 تكرار مجموعه مظنونين را كه الان سري دومش در حال پخش است، نشان مي دهد.
اگر هم از طرفداران بسكتبال، مخصوصا NBA هستيد، مي دانيد كه هر هفته جمعه ها ساعت 7 صبح مي توانيد بسكتبال نوين را از شبكه 3 تماشا كنيد و بعدش هم تا ساعت 11:30 همين شبكه را نگاه كنيد چون تكرار فيلم سينمايي هفته گذشته اش را پخش مي كند. فيلم اين هفته شبكه يك هم مضموني جنگي دارد و نامش آي پارا ست كه بازيگراني مثل چنگيز وثوقي، مهشيد افشارزاده و جمشيد شاه محمدي در آن بازي مي كنند و محرم زينال زاده ـ همان باي سيكل ران معروف- آن را كارگرداني كرده. شبكه 2 نيز ساعت 18:30 يك فيلم جنگي ديگر با عنوان براده هاي خورشيد نشان مي دهد. شبكه يك هم ساعت 22:10 سريال رزمي
افسانه عقاب هاي مبارز را كه پخش اش از هفته پيش شروع شده، نمايش مي دهد. صد فيلم اين هفته اختصاص به پخش فيلم درخشش دارد. درخشش (كه بعضي ها آن را تلالو هم ترجمه كرده اند) يكي از ماندگار ترين و بهترين آثار ترسناك تاريخ سينماست. استنلي كوبريك اين فيلم را در سال 1980 براساس داستاني از استفن كينگ ساخت و جك نيكلسون نقش اصلي آن را برعهده داشت؛ داستانش هم مربوط به نويسنده اي ا ست كه همراه همسر و پسرش به يك هتل تابستاني مي روند تا در فصل سرما مراقب آنجا باشند، در ضمن جناب نويسنده هم از سكوت و خلوت آنجا استفاده كند و داستانش را بنويسد. اما اوضاع اينطور آرام نمي ماند و آرام آرام آقاي نويسنده تغيير مي كند تا آنجا كه كمر به قتل خانواده اش مي بندد.درخشش تابه حال يكي، دو باري از شبكه هاي مختلف پخش شده و اين بار قرار است ساعت 22:30 جمعه شب از شبكه سوم نمايش داده شود.
آنها كه سينما را به طور جدي دنبال مي كنند حتما تابه حال نام برادران كوئن را شنيده و يكي، دو تا از بهترين فيلم هايشان را ديده اند. فيلم هايي مثل فارگو ، اي برادر، كجايي؟ يا قاتلان پيرزن كه همين هفته پيش از شبكه يك پخش شد. برادران كوئن جزو دسته اي از كارگردانان هاليوودي قرار مي گيرند كه به آنها سينماگران مستقل مي گويند. اين سينماگران مستقل معمولا كارهايشان را خارج از روال مرسوم استوديوهاي هاليوودي مي سازند و موضوع هاي فيلم هايشان را خودشان انتخاب مي كنند و خيلي هم پايبند اين نيستند كه حتما از يكي، دو تا ستاره هم براي تضمين فروش فيلم شان، استفاده كنند. به خاطر همين، معمولا فيلم هايشان نسبت به جريان غالب هاليوود، بينندگان كمتري دارد، اما چون به لحاظ هنري برتر از فيلم هاي استوديويي هستند، معمولا جوايز سينمايي را همين ها درو مي كنند. غرض از اين حرف ها اين بود كه بگويم برادران كوئن (يعني ايتن و جوئل كوئن) يكي، دو سال پيش، يعني قبل از ساختن قاتلان پيرزن، فيلمي به نام Intolerable Cruelty ساختند كه ترجمه اش مي شود سنگدلي تحمل ناپذير . فيلم شباهت بسياري به كمدي رمانتيك هاي هاليوودي دارد و اگر در پرونده هنري سازندگانش دقت كنيم، احتمالا هاليوودي ترين فيلمي است كه در عمرشان ساخته اند، اما با اين همه هنوز هم آن نگاه عجيب و آن طنز مدرن و منحصربه فرد برادران كوئن را مي شود در فيلم پيدا كرد. ماجراي فيلم مربوط به وكيلي  است كه همراه دستيارش دارد زندگي اش را مي كند و اتفاقا كارش را هم خوب بلد است و معمولا برنده از دادگاه خارج مي شود. يك روز آقايي  سراغ اين جناب وكيل مي آيد تا از همسرش جدا شود، اما مشكل اينجاست كه قبل از ازدواج، سندي را امضا كرده و به همسرش قول داده اگر باعث جدايي شان شود، تمام اموالش را به او مي دهد، ولي وكيل قصه ما به هر نحوي كه شده در دادگاه ثابت مي كند كه باعث و باني اين جدايي، همسر موكلش است و او مجبور نيست اموالش را به او ببخشد. دادگاه با پيروزي آنها تمام مي شود، اما خانم شكست خورده داستان ـ كه عادت دارد آدم هاي پول دار را پيدا كند و اينطوري پول هايشان را بالا بكشد ـ با خودش عهد مي كند كه يك روز حال اين آقاي وكيل را بگيرد...
فيلم را برادران كوئن در سال 2003 ساختند و اگرچه با استقبال نسبي تماشاگران روبه رو شدند، اما منتقدان آن را چندان تحويل نگرفتند. نقش هاي اصلي را جورج كلوني و كاترين زتاجونز برعهده دارند و موسسه قرن
بيست و يكم مدتي است آن را دوبله كرده و به بازار ويديويي فرستاده است. فقط حواس تان باشد كه عنوان فيلم در نسخه فارسي شده به طلاق با عشق تغيير كرده كه نه ربطي به داستان دارد و نه ربطي به عنوان اوليه. فيلم در كل، اثر سرگرم كننده اي  است و اگرچه تفاوت هاي زيادي با آثار شاخص برادران كوئن دارد و معلوم است يك جورهايي مجبور شده اند آن را بسازند، اما هنوز نشانه اي از فيلم هاي قبلي شان را مي شود در اين فيلم هم پيدا كرد. فكر مي كنم براي يك آخر هفته پيشنهاد بدي نباشد.

خبرسازان
ايرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
فرهنگ
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  فرهنگ  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |