شنبه ۲ مهر ۱۳۸۴
قيصر فرانتس:  مرگ ،زندگي است
001512.jpg
001518.jpg
مريم دري منش
در چهل سال اخير ورزش فوتبال پيشرفت بسيار زيادي داشته است. از توپ بازي آخر هفته، ورزشي با قابيلت هاي بسيار بالا، از بازيكنان آماتور، بازيكنان حرفه اي و از زمين هاي كوچك ورزش، ورزشگاه هايي با عظمت پديد آمده است. بازيكنان بزرگ در اين پيشرفت و تكامل سهم بسزايي داشته اند. اما نقش يكي از آنها به وضوح بيشتر از بقيه بوده: فرانتس بكن بائر.
مردم و مطبوعات به وي لقب «قيصر» دادند و او اسطوره ورزش شد. شايد هيچ كس در آلمان به اندازه او در دنيا معروف و شناخته شده نباشد. يكشنبه هفته قبل بكن بائر شصتمين سال تولدش را جشن گرفت. روز تولد او مصادف بود با سالروز واقعه تاريخي ۱۱ سپتامبر. قيصر فوتبال آلمان و يكي از بزرگترين بازيكنان تاريخ فوتبال جهان در گفت وگويي به همين مناسبت در مورد مسائل شخصي خود و نيز در مورد حضرت مسيح، هسه، گاندي، لائوتسه و كيسينجر صحبت مي كند.
بكن باوئر هفته آينده در تهران ميهمان انجمن نويسندگان و عكاسان ورزشي ايران خواهد بود. برنامه هاي او تماماً براي ميزباني جام جهاني پر است و بايد به آن برسد. اما اين حضور براي ورزش ما غنيمتي است.

* آقاي بكن بائر. روزهاي تولد روند مثل ۴۰-۵۰ يا ۶۰ سالگي هميشه احساسي متفاوت در انسان ايجاد مي كند. شما در روز تولد ۶۰ سالگي تان به چه فكر مي كرديد؟
- تا كنون در اين روزها احساس خاصي نداشته ام. فقط آرزو مي كردم كه اين روز زودتر بگذرد. در طول هفته جشن و تجملات ويژه اي برپا مي شود، خيلي بيشتر از جشن تولد ۵۰ سالگي ام. آن موقع ما يك جشن كوچك خانوادگي با ۱۴۰۰ ميهمان داشتيم و طبيعي است كه جشن ۶۰ سالگي خاص تر و مفصل تر باشد.
* مردم مي گويند سن هر كس همان اندازه است كه احساس مي كند. شما خودتان را در چه سني احساس مي كنيد؟
- از آنجايي كه هيچ چيز تغيير نكرده، احساس مي كنم كه ۴۰ ساله هستم.
* ۱۱ سپتامبر، روز تولد شما، يك روز تاريخي ويژه مي باشد. در سال ۲۰۰۱ در اين روز در چه حالي بوديد، وقتي اين حملات تروريستي به وقوع پيوست؟
- من در آژانس بين المللي تبليغات در فرانكفورت بودم و وقتي برمي گشتم هنگام پياده شدن از هواپيما در فرودگاه مونيخ اين خبر به گوشم رسيد. خيلي متعجب شدم چون اصلاً فكرش را هم نمي كردم كه چنين اعمالي در آمريكا قابل انجام باشد. جشن خانوادگي مان هم كاملاً تحت تأثير اين جريان قرار گرفت.
* تقريباً از ۴۰ سال پيش با فوتبال سر و كار داريد. از اينكه فوتبال زندگي تان را اين قدر علني كرده خوشحاليد؟ يا ترجيح مي داديد زندگي آرام تري داشته باشيد؟
- اين اشتياق هميشه در انسان وجود دارد و هميشه خلاف آنچه را كه دارد مي خواهد. اگر يك خانه كوچك داشته باشد، خانه اي بزرگتر مي خواهد و اگر خانه اي بزرگ داشته باشد آن وقت حسرت خانه كوچك را مي خورد. از زماني كه يك بازيكن حرفه اي شدم و فوتبال حرفه اي وارد زندگي ام شد و از ۴۲ سال پيش تاكنون زندگي من در معرض ديد همگان قرار دارد. بايد با بديها و سختي هاي آن كنار آمد. محبوبيت و شهرت بهايي دارد.
* مثل اينكه بايد هر روز به همه امضا بدهيد.
- هر روز همين طور است. از هر كانالي اين تقاضاها وجود دارد: بايرن مونيخ، فدراسيون فوتبال، كميته برگزاري جام جهاني، مادرم و تقاضاهاي شخصي ديگر.
* يازده حرف نامتان را بسيار هنرمندانه كشيده و بسيار زيبا تمام مي كنيد. هيچ گاه فكر نكرديد كه بهتر است اين امضاء را كمي كوتاهتر كنيد؟
- نه، اين امضا خيلي برايم ساده و روان است.
* مي توانيد يك زندگي بدون فوتبال را تصور كنيد؟
- نه، اصلاً. من هميشه نياز به تحرك داشتم. بدترين كار براي من نشستن پشت ميز اداره است. آن زمان هدفم فوتبال بود. نمي توانستم اسكي يا دوچرخه سواري كنم.
* فكر مي كنيد در گلف هم همين قدر خوب پيشرفت مي كرديد؟
- نمي دانم آيا اين ورزش مي توانست حس جاه طلبي و پيشرفت مرا ارضا كند يا نه. اما من بيشتر به ورزش هاي گروهي علاقه دارم، چون گروه زندگي است و ورزش گروهي مدرسه زندگي. با نظم و ترتيبي كه در ورزشهاي تيمي وجود دارد و خصوصياتي كه در كار گروهي است، تمام وجوه احساسات انساني مثل شادي و عصبانيت تجربه مي شود.
* فرانتس بكن بائر بودن سخت است؟
- نه، من از موقعيتي كه دارم احساس رضايت مي كنم و حاضر نيستم جايم را با هيچ كسي عوض كنم. هرچه مسن تر مي شويم بيشتر مي توانيم به گذشته بنگريم: در زندگي من همه نوع اتفاقي افتاده است.
* كدام بخش آن جالب تر و زيباتر بوده است؟
- هر كدام جاذبه خود را دارند. به عنوان بازيكن در مرحله يادگيري هستي و مي خواهي دنيا را كشف كني. مثل من كه براي اولين بار به آمريكاي جنوبي پا گذاشتم، ريودوژانيرو و بوينوس آيرس پس از جام جهاني ۱۹۶۶: اين احساس و اين روحيه هنوز هم مرا رها نكرده است.
* كدام سفر، كدام مكان بيش از همه مورد توجه و پسند شما بوده است؟
- ريو، همچنين بوينوس آيرس. آرژانتين هنوز هم يك سرزمين رويايي است، مثل مكزيكو. نيويورك خيلي عالي بود، همين طور هنگ كنگ و سيدني. در اروپا هم سرزمين هاي رويايي و ديدني زيادي هست. اين همه سرزمين با تنوع بسيار زياد در ظاهر و نوع زندگي مردمانشان مثل يك معجزه است. واقعاً آنچه خداوند آفريده يكتا و بي نظير است.
* آيا شما يك انسان مؤمن هستيد؟
- واضح است. بايد هم در دنيايي با اين همه تنوع و زيبايي مؤمن و معتقد بود.
* چه مكان هايي در زمين وجود دارد كه بخواهيد آنجا را ببينيد و بشناسيد؟
- هنوز در هندوستان نبوده ام و هيماليا نيز خيلي مرا مجذوب مي كند.
* چه شخصيتي تا حالا بيش از هر كس ديگري شما را مجذوب خود كرده است؟
- وقتي در نيويورك بازي مي كردم با هنري كيسينجر آشنا شدم. او مردي با خصوصيات خاص خودش است. متأسفانه مهاتما گاندي و حضرت مسيح را نديده ام. مطمئنم كه آنها مي توانستند بهترين هم صحبتهاي من باشند.
* در چه زمينه اي؟
- در زمينه عشق و صلح. شايد در زندگي ديگر اين امر ميسر شود.
* به اين موضوع اعتقاد داريد؟
- با وجود اينكه كسي هنوز نتوانسته است آن را تأييد كند ولي من به ادامه زندگي پس از مرگ اعتقاد دارم. مسلماً روح فناناشدني است.
* كدام يك از بازيكنان تبديل به دوستان شما شده اند؟
- همبازيانم در اف. ث. بايرن، اولي هوينس، كارل هاينس رومنيگه، پل برايتنر، كاچه شوارتزنبرگ، گردمولر، سپ ماير. به علاوه ولفگانگ اووه رات، گونترنتزر و اووه زيلر. در صحنه هاي بين المللي هم اغلب با پله، پلاتيني و نيز بابي چارلتون ملاقات مي كنم.
* كسي كه ميزباني جام جهاني ۲۰۰۶ را از چنگش درآورديد.
- بابي هنوز هم يك استاد بزرگ است. اما هميشه شكست هايي هم پيش مي آيد كه انسانهاي واقعاً بزرگ آن را مي پذيرند.
* اما خود شما چه به عنوان بازيكن و چه مربي بازنده خوبي نبوده ايد.
- درست است. من نمي توانم شكست هاي بزرگ را تحمل كنم.
* مؤثرترين همبازي تان را چه كسي مي دانيد؟
- گرد مولر. بدون گلهاي او هيچ گاه به اين موفقيت ها نمي رسيديم. وقتي با توپ از پشت سرش حركت مي كردم، پاهاي او مي لرزيدند، او مي خواست هميشه و خيلي فوري توپ را تصاحب كند و اشتياق فراواني براي بازي و گل زدن داشت. واكنشهايي بسيار سريع داشت، طوري كه مثل آن را هرگز نديده ام: او يك پديده بود. اگر الان بازي مي كرد مي توانست ۸۰ گل در يك فصل بوندسليگا به ثمر برساند، دو برابر گلهايي كه در فصل ۷۲/۷۱ در سالي كه ركورددار گلزني بوندسليگا شد، زد. اگر كمي بخواهم مبالغه كنم مي گويم ۸۰ گل حداقل آن است.
* آيا مدافعان پوششي و يارگير مزاحمتي براي او ايجاد مي كردند؟
- بديهي است. هميشه در هر بازي دو نفر او را منگنه مي كردند، در فوتبال امروزي با اولين تماس سوت داور به صدا درمي آيد.
* براي شما كدام بازيكن حريف بيش از بقيه آزاردهنده بود؟
- مربوط مي شود به شروع دوران فوتبالم. نامش ويندهازن بود. او در فورت و سپس در برمن بازي مي كرد.
* برند ويندهازن ۵۱ گل در ليگ منطقه اي براي فورت زد و در فصل ۶۷/۱۹۶۶ آقاي گل بود. از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۹ در كايزرزلاترن و بعد دو سال براي وردر بازي كرد، مجموعاً ۸۵ بار در بوندسليگا.
- كاچه و من مي خواستيم او را بخريم ولي او خوشش نيامد. اما دوران او چندان طولاني نبود و موفقيت هاي او خيلي زود به پايان رسيد. آن زمان بازيكنان ماجراجو و خشن مثل او زياد بودند.
* احساس نمي كنيد در اين ۶۰ سال پر از نتيجه، چيزي را هم از دست داده باشيد؟
- واقعاً نه.
* هيچ وقت دلتان نمي خواست در ايتاليا بازي كنيد؟
- چرا خيلي هم دلم مي خواست، اينتر و آ.ث. ميلان مرا مي خواستند، اما انتقال به آن تيمها تحقق نيافت. آن زمان بعضي وقت ها براي ديدن بازي دربي به ميلان مي رفتم. ۰۰۰/۸۰ تماشاگر در سن سيرو واقعاً اغوا كننده بود. اما تأسف نمي خورم كه نتوانستم به اين تيمها ملحق شوم. من با بايرن هم بسيار موفق بودم.
* دقيقاً. در مورد شما مي گويند كه به هر چه دست مي زنيد طلا مي شود. راز شما چيست؟
- اينكه همه چيز طلا مي شود اغراق است. گاهي مي شود گاهي هم نه. موفقيت به شانس هم بستگي دارد اما اگر كار سخت و مستمر پشت سر آن باشد. شانس را بايد به وسيله كار كردن به دست آورد.
* آيا شرايطي در زندگي تان به وجود آمده كه نتوانسته باشيد بر مشكلات غلبه كنيد؟
- مي توانم از جدايي از همسرانم به عنوان شكست نام ببرم.
* دلتان مي خواست چه استعدادي داشته باشيد؟
- دوست داشتم به نقاشي مسلط باشم، اما هيچ استعدادي در اين زمينه ندارم. استعداد من بيشتر در پاهايم است.
* آيا استعداد موسيقي داريد؟
- البته. رشته هاي محبوب من در مدرسه نقاشي و آواز بودند اما متأسفانه در اين دو درس بدترين نمره ها را مي گرفتم.
* اما به نظر مي رسد علاقه به موسيقي هنوز در شما پايدار مانده است.
- بله، ترانه «دوستان خوب را هيچ كس نمي تواند از هم جدا كند» را كه هنوز هم در ورزشگاه خوانده مي شود. به تازگي در سوئيس با سپ بلاتر رئيس فيفا به يك كنسرت رفتيم كه گروه كر آنجا كه از ۱۰ تا ۱۴ ساله بودند ترانه دوستان خوب را مي خواندند.
* شما چه واكنشي نشان داديد؟
- من هم با آنها مي خواندم. اين ترانه را در سوئيس هم مي شناسند.
* بزرگترين موفقيت خود را چه مي دانيد؟
- سهمي كه در كسب ميزباني جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان داشتم.
* تلاش براي به دست آوردن ميزباني جام جهاني چه نتيجه اي براي شما داشت؟
- مرحله اي كاملاً آموزشي بود. در غير اين صورت همواره مردم چيزي از من مي خواستند، اما حالا مي توانم به سمت مردم بروم چون الان من از آنها چيزهايي مي خواهم. بايد با سياست قدم برمي داشتم، مثل هميشه، كاري كه اغلب باعث رنجش و نارضايتي ديگران مي شود. در مجموع الان راحت تر از قبل هستم كه البته اين آرامش مربوط به سن هم مي شود.
* در زمان بازي و هنگام تصاحب توپ همواره آرامش خاصي در ديگران ايجاد مي كرديد.
- چون مي دانستم كه با توپ بهتر از بسياري ديگر از بازيكنان مي توانم بازي كنم.
* مهم ترين خصوصيت شما به عنوان بازيكن چه بود؟
- از همه مهم تر اين است كه من همواره صددرصد روي هر كاري كه به عهده ام گذاشته مي شود تمركز مي كنم. تضميني براي موفقيت وجود ندارد ولي نكته اصلي براي اين منظور قلب و شور و اشتياق است. تكنيك هاي اصلي بازي را هم از خيابان داريم، جايي كه پابرهنه با توپ تنيس فوتبال بازي مي  كرديم. وقتي اين گونه در خيابان بازي مي كني، خيلي بايد مواظب انگشتان پايت باشي.
* اين استعداد را از چه كسي به ارث برده ايد؟
- پدرم به فوتبال علاقه بسيار زيادي داشت و اين يعني همه چيز، اما تنها كسي كه در فاميل فوتبال بازي مي كرد عمويم آلفونس بود. او در سال ۱۹۳۲ كه بايرن قهرمان شد در اين تيم عضويت داشت. قبلاً بر سر يك ساك سيب زميني يا يك نوشيدني بازي مي كردند، اما زماني كه من وارد دنياي فوتبال شدم مناسب ترين زمان بود، سال ۱۹۶۳ بوندسليگا آمد و سپس در سال ۱۹۷۰ فوتبال آلمان واقعاً حرفه اي شد.
* آيا ترجيح نمي داديد كه امروز فوتبال بازي مي كرديد؟
- نه، تنها حسرت بازي در ورزشگاه هاي امروزي را مي خورم. ما فقط در ماه سپتامبر چمن داشتيم، غير از آن روي زمين هاي خشك و خالي بازي مي كرديم. الان همه چيز بزرگتر و با عظمت تر شده است و همه چيز مربوط مي شود به پول، پول، پول. روحياتي كه ما در گذشته داشتيم ديگر وجود ندارد. بازيكنان امروزي اصلاً مثل قديمي ها نيستند.
* اگر چنين فوتباليست بزرگ و موفقي نبوديد، زندگي تان چگونه جريان پيدا مي كرد؟
- رئيس هيأت مديره ورزشگاه مي شدم يا مديرعامل. اين را به تازگي به رئيس هيأت مديره باشگاه هم گفته ام.
* مهمترين افراد مرتبط با زندگي شما چه كساني هستند؟
- مادرم، خانواده ام و اطرافيان نزديكم و افرادي كه در اداره ام كار مي كنند، مثل ماركوس هوفل.
* مشاور هم داريد؟
- مدير برنامه هايم، روبرت شوان آخرين آنها بود.
* آيا شغلي رويايي و ايده آل براي شما وجود داشته و يا دارد؟
- نه، هيچ زندگي ديگري نمي تواند بهتر از زندگي خودم باشد. من هر روز بارها از اين بابت خداي مهربان را سپاس مي گويم. اين هديه اي از آسمان است كه در اين سن هم دو فرزند كوچك داشته باشم.
* آيا پدر بودن را امروز آگاهانه تجربه مي كنيد؟
- در ۲۳ سالگي خودم هنوز بچه بودم و سه تا بچه داشتم. آن زمان فقط به فوتبال فكر مي كردم و مجبور بودم براي خانواده ام پول در بياورم.
* آيا يك پدر سختگير هستيد؟
- كاملاً با گذشت هستم. بچه هايم مدام با من شوخي مي كنند. مادرشان سختگير تر است.
* در چه لحظاتي از زندگي تان لذت مي بريد؟
- تقريباً هميشه و به ندرت با وقفه. بيشتر از همه وقتي در خانه ام در مزرعه اي در كيتسبوهل هستم و احساس مي كنم كاملاً در دنيا تنها هستم. واقعاً زيباتر از اين نمي شود. هيچ چيز بهتر از اين نيست كه پس از انجام كار روزانه در خانه بنشيني و استراحت كني.
* پول براي شما چه مفهومي دارد؟
- وقتي مي گويم در زندگي ام تأثير كمي دارد معنايش اين است كه هميشه فكر مي كنم به قدر كافي پول دارم. هيچ گاه دغدغه پول آزارم نمي دهد. كنفوسيوس مي گويد: غني كسي است كه هيچ گناهي ندارد. به علاوه من بيمه پيري و بازنشستگي ندارم و از فوتبال حرفه اي هم كناره گيري كرده ام، اما براي زندگي ام سرمايه گذاري كرده ام. در سال ۷۰ دو تا اسب هم داشتم و سواركار با استعدادي هم بودم.
* شوخي مي كنيد؟
- نه، كاملاً جدي مي گويم.
* به چه چيزي مي توانيد بخنديد؟
- اصولاً دوست دارم بخندم و ديگران را شاد كنم، حتي مي توانم به خودم هم بخندم.
* از چه چيزي عصباني مي  شويد؟
- از بي نظمي و بي دقتي.
* مثل وقتي كه بايرن مسابقه دارد و شما روي سكوي تماشاگران نشسته ايد؟
- وقتي كسي اين قدر با حساسيت در ورزشگاه حاضر مي شود اين اتفاق هم پيش مي آيد. اما بروز ناگهاني احساسات كمتر اتفاق مي افتد، در ورزشگاه جديد كه اصلاً پيش نمي آيد كه چنين رفتارهاي خاصي بروز كند. آنجا خودت به طور اتوماتيك جزئي از مسابقه مي شوي.
* چگونه؟
- من اين طور احساس مي كنم.
* كتابي وجود دارد كه تأثير خاصي روي شما گذاشته باشد؟
- اوايل كه به فلسفه علاقه داشتم كتابهاي هرمان هسه، كنفوسيوس، لائوتسه، شوپن هاور، نيچه و هگل را مطالعه مي كردم. همه كتابهايشان را خوانده ام اما متأسفانه فقط نيم درصد آنها در ذهنم مانده است. ولي عنوان هايشان را هنوز به خاطر دارم.
* فلسفه به معماي هستي و زندگي انسانها پرداخته و آن را مورد بررسي قرار مي دهد. آيا از مرگ مي ترسيد؟
- نه، با اطمينان نه. مرگ زندگي است. تو بايد مرگ را دوست خود بداني كه در زندگي ديگر هم همراهي ات مي كند. همه انسانها با مرگ مواجه خواهند شد، هر چه زودتر انسان با آن كنار بيايد بهتر است. من مدتهاست كه اين كار را كرده ام.
* از پرواز نمي ترسيد؟
- خداي من، اگر اين طور بود كه تا حالا خيلي وقت بود كه مرده بودم. من هر هفته چند بار با هواپيما به سفر مي روم.
* در سراسر جهان نام شما را مي شناسند. پس از گذشت ۶۰ سال اين مسئله چه معنايي براي شما دارد؟
- نتيجه هر زندگي بايد اين باشد كه نام شخص به خوبي ياد شود و من هم در اين راه تلاش مي كنم.
* الان ۶۰ ساله شده ايد. دلتان مي خواهد چند سال عمر كنيد؟
- هيچ گاه راجع به اين موضوع فكر نكرده ام. هر چقدر كه خداي مهربان بخواهد و اجازه دهد.

فرانتس بكن بائر در يك نگاه
001515.jpg
موفقيت ها به عنوان بازيكن
۱ بار قهرمان جهان در سال ۱۹۷۴ با تيم ملي آلمان
۱ بار نايب قهرمان جهان در سال ۱۹۶۶ با تيم آلمان
۱ بار مقام سومي جهان درسال ۱۹۷۰ با تيم آلمان
۱ بار قهرمان اروپا در سال ۱۹۷۲ با تيم آلمان
۱ بار نايب قهرمان اروپا در سال ۱۹۷۶ با تيم آلمان
۳ بار قهرمان جام باشگاه هاي اروپا در سال هاي ۱۹۷۴-۱۹۷۵ و ۱۹۷۶ به همراه بايرن مونيخ
۱ بار نايب قهرمان جام يوفا درسال ۱۹۸۲ به همراه هامبورگ
۱ بار قهرمان جام در جام باشگاه هاي اروپا در سال ۱۹۶۷ به همراه بايرن مونيخ
۱ بار قهرمان باشگاه هاي جهان در سال ۱۹۷۶ به همراه بايرن مونيخ
۴ بار قهرمان جام حذفي آلمان در سالهاي ۱۹۶۶-۱۹۶۷-۱۹۶۹ و ۱۹۷۱ به همراه بايرن مونيخ
۵ بار قهرمان باشگاه هاي آلمان در سال هاي ۱۹۶۹- ۱۹۷۲-۱۹۷۳- ۱۹۷۴ به همراه بايرن مونيخ و سال ۱۹۸۲ به همراه هامبورگ
۳ بار نايب قهرمان آلمان در سالهاي ۱۹۷۰ و ۱۹۷۱ به همراه بايرن مونيخ و سال ۱۹۸۱ به همراه هامبورگ
موفقيتها به عنوان مربي
۱ بار قهرمان جهان در سال ۱۹۹۰ با تيم ملي آلمان
۱ بار نايب قهرمان جهان در سال ۱۹۸۶ با تيم آلمان
۱ بار قهرمان جام يوفا در سال ۱۹۹۶ به همراه بايرن مونيخ
۱ بار قهرمان آلمان درسال ۱۹۹۴ به همراه بايرن مونيخ و ۱ بار نايب قهرمان آلمان در سال ۱۹۹۶ به همراه بايرن مونيخ
بازيهاي باشگاهي
فصل ۶۴/۱۹۶۳ و ۶۵/۱۹۶۴ در بايرن مونيخ در ليگ منطقه اي جنوب
از فصل ۶۶/۱۹۶۵ تا فصل ۷۷/۱۹۷۶ در بايرن مونيخ در بوندسليگا
فصل ۸۱/۱۹۸۰ و ۸۲/۱۹۸۱ در هامبورگ در بوندسليگا
مجموعاً ۴۲۴ بازي در بوندسليگا و ۴۴ گل زده
بازيهاي ملي
از سال ۱۹۶۵ تا ،۱۹۷۷ مجموعاً ۱۰۳ بازي ملي و ۱۴ گل زده
از تاريخ ۱۲/۹/۱۹۸۴ تا ۹/۷/۱۹۹۰ مربي تيم ملي آلمان
از تاريخ ۷/۱/۱۹۹۴ تا ۲۹/۴/۱۹۹۶ به مدت دو فصل مربي باشگاه بايرن مونيخ.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |