مسعودحسيني
واندرلي لوكزامبورگو مي گويد رابطه خوبي با فلورنتينو پرز دارد؛ با اين حال معلوم نيست كه اين رابطه خوب، رئيس باشگاه پرافتخار مادريد را مجاب كند تا به رغم افتضاحاتي كه تيمش به رهبري اين مربي برزيلي به بار مي آورد، به دنبال تغيير و تحول نباشد. رئال مادريد در عرض يك هفته، هفت گل خورده و اين چيزي نيست كه در قاموس قهرمان نه باره جام باشگاههاي اروپا بگنجد. شكست ۳ بر دو مقابل سلتاويگو در لاليگا، باخت ۳ بر صفر مقابل ليون در جام باشگاه هاي اروپا و دوباره شكست يك بر صفر مقابل اسپانول در لاليگا، چهره مخدوشي از رئال مادريد بر جاي گذاشته است.
بله؛ رئال مادريد بيمار است و كجاست پزشك حاذقي كه بتواند اين مريض را از بند مرض برهاند! راستي مي دانيد رئال مادريد مدعي اول كسب عنوان قهرماني لاليگا، تا پايان هفته سوم در كجاي جدول رده بندي لاليگا قرار دارد؟ اگر طرفدار رئال مادريد هستيد، بايد از اين كه تيم محبوبتان در چنين جايگاهي قرار دارد، از شرم سرخ شويد و اگر هم طرفدار رقيب اين تيم يعني بارسلونا هستيد، بايد از فرط شادي، به هوا بپريد. روند حركتي رئال مادريد به گونه اي بود كه حتي از ابتداي فصل هم پيش بيني مي شد نتواند در رقابت هاي امسال به توفيقي دست پيدا كند. در واقع، اين تيم بيش از آن كه حركت خود را منطبق با اصول باشگاهداري نمايد، به حواشي اطراف خود توجه كرد تا آنجا كه تمركز فكري مديران، دست اندركاران و بازيكنان آن از ميان رفته است. به راستي دلايل اين سير قهقرايي چيست؟
سياست مرگبار
يكي از سياست هاي مرگبار مديران رئال مادريد، سياست جذب بازيكنان كهكشاني است. با فرض اين كه باشگاه، كهكشاني هاي عرصه فوتبال را جذب مي كند، آيا كلوني برترين بازيكنان جهان مي تواند برترين بازي ها را هم ارائه كند؟ اگر چنين است پس چرا عكس اين قضيه مصداق پيدا مي كند و تيمي مثل پورتو، بزرگان جهان را پس مي زند و در سال ۲۰۰۴ قهرمان اروپا مي شود؟ موناكو ديگر تيمي است كه ناقض اصل فوق است. اين تيم در سال ۲۰۰۴ توانست تا بازي نهايي پيش برود و در اين راه، حتي رئال مادريد پرستاره را قرباني كرد. طرفه آن كه رئال مادريد طي اين سالها فقط يك بازيكن كهكشاني به خدمت گرفته و آن هم زين الدين زيدان بوده است. بازيكن محجوب فرانسوي، رئال مادريد را به قهرماني در لاليگا و جام باشگاههاي اروپا و رقابت هاي بين قاره اي رساند. اما آيا رونالدو، بكهام ،باپتيستا و روبينيو توانستند يا مي توانند تاج قهرمان را بر سر رئال نهند؟! در توانايي هاي اين بازيكنان هيچ ترديدي نيست، اما كجاست بكهامي كه سانترهاي بي نقصش بر روي سر مهاجمان منچستر يونايتد، اين تيم را قهرمان جام باشگاههاي اروپا كرد؟ كجاست رونالدويي كه برزيل را يك تنه در سال ۲۰۰۲ به عنوان قهرماني جهان رساند؟ كجاست روبينيويي كه سانتوز با او حرف هاي بسياري براي گفتن داشت؟پس بيراه نيست اگر بگوييم رئال مادريد بيش از آن كه و پيش از آن كه در انديشه اجراي فوتبال به اميد كسب عنوان قهرمان باشد، به تجارت مي انديشد. آيا بهتر نيست بر سردر باشگاه رئال مادريد، به جاي واژه «باشگاه» از عبارت «تجارتخانه» استفاده شود؟ اين تيم با گرد هم آوردن خيل عظيمي از بازيكنان نامي، تجارت فروش پيراهن، شال، ساق، توپ، پوستر و ... به راه انداخته است.سياست كاسبكارانه رئالي ها به گونه اي بوده كه فرياد اعتراض بن همام رئيس كنفدراسيون فوتبال آسيا و به تبع آن، سپ بلاتر در آمده است. اين دو مقام ارشد دنياي فوتبال مي گويند رئال مادريد و ديگر تيم هاي بزرگ اروپايي از اين پس حق ندارند به قصد به جيب زدن پول هاي كلان، راهي منطقه شرق آسيا شوند. كما اين كه امسال نيز از اين تيم ها و بويژه رئال مادريد در شرق دور استقبال به عمل نيامد. گويا چشم بادامي ها فهميده اند تيم هاي بزرگ اروپايي به خالي كردن جيب هاي آنها فكر مي كنند.
سوء مديريت به جاي مديريت
فلورنتينو پرز در عرصه مديريت فوتبال، مردي ناتوان به حساب مي آيد. رئال مادريد طي اين چند سال، در حالي كه به زعم سردمداران اين تيم، برترين بازيكنان جهان را در اختيار گرفته، اما از كسب نتيجه عاجز بوده است. توالي شكست هاي اين تيم در روزهاي اخير، نقطه اوج بدبياري و ناكامي اين تيم به حساب مي آيد كه البته اين سير نزولي كه چه بسا بيش از اين هم ادامه پيدا مي كند، حاصل نابخردي مديري است كه نتوانسته در عرصه مديريت موفق عمل كند.سه فصل قبل، فلورنتينو پرز به ناگهان اقدام به حذف وينسنته دل بوسكه و فرناندو هيه رو كرد. اين اتفاق درست در روزهايي روي دارد كه رئالي ها از جشن قهرماني در لاليگا سرمست بودند. هنوز هم كسي به درستي نمي داند اخراج مردي كه رئال مادريد را به قهرماني در جام باشگاههاي اروپا و لاليگا (آن هم نه براي يك بار) رساند، با چه منظوري صورت گرفت و بدتر آن كه پرز، جانشين مناسبي براي مربي مخلوع خود انتخاب نكرد.
كارلوس كوئيروز در حالي بر صندلي داغ مربيگري رئال مادريد نشست كه بزرگترين افتخار باشگاهي او، دستياري سرآلكس فرگوسن در اولدترافورد بود. كما اين كه تيم رئال مادريد در همان فصل، از كسب عنوان قهرمان بازماند و اين اولين گام در جهت سير نزولي اين تيم به شمار مي آيد. حضور كاماچو، استعفاي او و سپردن سكان رهبري به واندرلي لوكزامبورگو كه براي اولين بار در اروپا به مربيگري مي پرداخت و بزرگترين افتخارش قهرمان كردن سانتوز در مسابقات باشگاهي فوتبال برزيل بود، همه و همه از اشتباهات مديري حكايت مي كند كه در عرصه مديريت فوتبال با ضعف مواجه است. در حالي كه در فوتبال اروپا مربيان بزرگي نظير آرسن ونگر، سرآلكس فرگوسن، زدنيك زمن، خوزه مورينيو، مارتين اونيل و فابيو كاپلو حضور دارند، رويكرد به يك مربي اهل آمريكاي جنوبي، بسي جاي شگفتي است .به هر تقدير مي توان اين گونه نتيجه گرفت كه رئال مادريد بيش از هر چيز از مديريتي ضربه مي خورد كه ذهنيت فوتبالي ندارد.
خريد و فروش ها نامناسب
باشگاه فوتبال رئال مادريد در عرصه نقل و انتقالات، صرف نظر از اين كه نتوانسته بازيكنان چندان مناسبي را به خدمت بگيرد، دچار خطا هايي هم شده كه در دفتر تاريخ نقل و انتقالات ثبت است. يكي از اين خطاها، جذب جاناتان وودگيت مدافع تيم نيوكاسل است. وودگيت زماني كه در تمرينات رئال حاضر شد، هيچ كدام از اعضاي كادر پزشكي نتوانستند پي به مصدوميت اين بازيكن ببرند و او در حالي به اين تيم پيوست كه تا به امروز پس از گذشت بيش از يك سال هنوز نتوانسته در تركيب رئال حضور پيدا كند. فشار انتقادات بر دوش پرز به حدي بوده كه او اخيراً اعلام كرده حاضر است مبلغ خريد وودگيت را از جيب بپردازد تا اين همه مورد انتقاد واقع نشود. فروش اوون نيز از ديگر اشتباهات باشگاه رئال مادريد به حساب مي آيِد. بازيكني كه همواره به عنوان يك بازيكن ذخيره به ميدان مي آمد و اتفاقاً  گلزني هم مي كرد، به دليل حضور روبينيو، مجبور به ترك رئال مادريد شد. حال آن كه بازيكن برزيلي سانتياگو برنابئو هنوز نتوانسته نمايش درخشاني را از خود به نمايش بگذارد. در واقع بايد گفت تيم رئال مادريد در عرصه نقل و انتقالات چندان در خور نام خود رفتار نكرده و بعضاً  دچار اشتباهات فاحشي هم شده است. كما اين كه به عنوان مثال تيم فوتبال چلسي با رهبري مورينيو، بازيكناني را به خدمت گرفته كه از توانايي بالايي برخوردار هستند و اگر امروز اين تيم صدرنشين بي چون وچراي ليگ برتر است به دليل مجموعه پرقدرتي است كه در اختيار دارد. حضور ماكلله در استمفورد بريج شاهد اين مدعاست. ماكلله با جدايي از رئال مادريد كه آن هم بر اثر خودسري و لجبازي پرز به عنوان شخص اول رئال مادريد حادث شد، اين تيم را به شدت در ميانه ميدان ضربه پذير كرده و به همان ميزان بر توان خط مياني چلسي افزوده است.در خصوص اشتباهات رئال مادريد مثل هاي ديگري از جمله از دست دادن خاوير پورتيو وجود دارد كه شرح آن در حوصله اين نوشتار نمي گنجد.
اريكسون؛ مربي رئال مادريد؟!
روزنامه «سان» اخيراً خبري را منتشر كرده به اين مضمون كه مقامات رئال مادريد در نظر دارند اسون گوران اريكسون را جايگزين واندرلي لوكزامبورگو نمايند. مربي سابق تيم هاي بنفيكا، فيورنتينا و لاتزيو، در حال حاضر شرايط مطلوبي در تيم ملي انگلستان ندارد. پس از دو شكست اخير تيم ملي انگلستان مقابل تيم هاي دانمارك و ايرلند شمالي، انتقادات زيادي به اين مربي وارد آمده است.اريكسون تا پايان مسابقات جام جهاني ۲۰۰۶ با اتحاديه فوتبال انگلستان قرارداد دارد با اين حال معلوم نيست با اين شرايط بتواند به حضور خود در اين تيم ادامه بدهد ياخير. انگلستان چنانچه دو بازي آينده خود مقابل تيم هاي لهستان و اتريش را با پيروزي پشت سرنگذارد، از صعود مستقيم به مسابقات جام جهاني باز مي ماند و اين موضوع مي تواند جدايي او از تيم ملي انگلستان را قطعي تر كند.
با اين وصف چندان دور از ذهن نيست كه اين مربي، حضور در فوتبال اسپانيا را هم تجربه كند. او پيش از اين در سوئد، پرتغال و ايتاليا مربيگري كرده است. مقامات رئال مادريد از او به عنوان يك گزينه مهم براي نشستن بر روي صندلي داغ تيمشان نام برده اند.
رئال مادريد چهارشنبه در چارچوب رقابت هاي اروپايي در سانتياگو برنابئو به مصاف المپياكوس يونان مي رود. اين تيم با توجه به شكستي كه در روز اول اين رقابت ها متحمل شده، اكنون چاره اي ندارد جز اين كه در اين ديدار پيروز شود. شايد به جرأت بتوان گفت كه اين فرصت واندرلي لوكزامبورگو است. او چنانچه نتواند در اين ديدار نتيجه بگيرد و بدتر اگر ببازد، يعني اين كه از ۴ بازي متوالي، حتي يك امتياز هم كسب نكرده است و اين چه بسا در تاريخ باشگاه رئال مادريد، سابقه نداشته باشد.رئال اگر اين بار هم ناكام بماند، تغيير و تحولات بسياري را آبستن خواهد بود.
حمايت از واندرلي
روبرتو كارلوس، مدافع برزيلي رئال مادريد اخيراً  در گفت وگو با سايت اينترنتي باشگاه اظهار داشته كه بازيكنان از واندرلي لوكزامبورگو حمايت خواهند كرد. او گفته رئالي ها متوجه تغيير و تحول در شيوه بازي تيمشان هستند و مربي تيم را درك مي كنند.
اما واقعيت اين است كه بازيكنان و مسئولان نيز متأثر از رويكرد جامعه به تيم هستند و هيچ هواداري، حقارت و به مسخره گرفته شدن تيمش را برنمي تابد. وضعيت امروز رئال مادريد به مانند شير بي دم و اشكمي است كه باعث استهزاء و خنده مي شود. اين تيم حتي اگر المپياكوس را هم شكست دهد با اين حال تغييري در اصل قضيه كه همانا شكننده بودن رئال مادريد است حاصل نمي شود. تيمي كه به باخت عادت كند، سخت مي تواند از اين عادت خود دست بكشد و اين چيزي است كه قوهاي سفيد رئال مادريد امروز به آن دچار شده اند. اما به راستي از آينده چه كسي خبر دارد؟!