با آغاز بيستمين جشنواره بين المللي فيلم هاي كودكان و نوجوانان
سود و زيان ادبيات
|
|
مريم كريمي
ترجمه فراوان آثار ادبي اين پرسش را پيش رو مي گذارد كه در صورت پذيرش كپي رايت توسط ايران، چه نتايجي بر ادبيات ما مترتب مي شود؟ اين موضوع زماني مهمتر جلوه مي كند كه آثار اندكي از ادبيات امروز ايران به كشورهاي ديگر راه مي يابد. به اين ترتيب بحث پيوستن يا نپيوستن ايران به كپي رايت مي تواند دامنه گسترده اي به خود بگيرد. به نظر مي آيد اهل ادبيات و آنها كه دستي در ادبيات دارند در اين زمينه داراي نظري واحد نيستند. آنچه مي خوانيد گزارشي است از آراي چند تن از صاحبنظران عرصه ادبيات كشورمان.
كپي رايت و پيوستن يا نپيوستن به آن از مباحثي است كه در طي اين سالها افراد مختلفي درباره آن نوشته و صحبت كرده اند و در سالهاي اخير نيز توجه بسياري از حوزه هاي اقتصادي و فرهنگي را به خود جلب كرده است. اما آيا واقعاً اين توجه ها جدي تلقي مي شوند و گره اي از موضوع مبهم و بحث برانگيز پيوستن يا نپيوستن مان به كپي رايت را بازكرده اند؟آيا در مورد بخش حقوقي كپي رايت متوليان مربوط همه جوانب را بررسي كرده اند و به نتيجه مطلوب رسيده اند؟آيا مترجمان و اهل قلم مي توانند با كپي رايت و شرايطي كه از اين امر حاصل مي شود همراه شوند؟ آيا همه راضي اند از پيوستن و يا همه موافقند با نپيوستن؟
در اين ميان هنجارهاي جامعه را چگونه مي توان با كپي رايت يكنواخت كرد؟
مي توان تعداد سؤالات را به دهها و صدها رساند. در همين حال امسال عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني پذيرفته شد و مي رود تا چند سال آينده عضويت ايران، عملي شود.كامران پارسي نژاد در اين باره توضيح مي دهد: متأسفانه تب پذيرش قانون كپي رايت مدت مديدي است كه كشور را فرا گرفته و بسياري از منتقدين امور فرهنگي و ادبي، متفق القول پذيرش اين قانون را در شرايط كنوني به نفع ملت ايران و جامعه ادبي هنري كشور نمي دانند.
اين مترجم يادآور مي شود: با اين اوصاف باخبر شديم كه كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان بدون ارائه دلايل منطقي به صورت يكجانبه اين قانون را مورد تأييد قرار داده است و قصد دارد به ناشران خارجي حق التأليف بدهد. يقيناً تصميم گيري در اين مورد مي بايست توسط مراجع ذيصلاحي چون مجلس يا دولت صورت پذيرد.
او معتقد است: تصويب چنين قوانيني يك جريان ملي به حساب مي آِيد و بايد آحاد مردم نسبت به اين مسأله و شرايط وقوع آن آگاه باشند.
پارسي نژاد متذكر مي شود: همين چندي پيش بود كه خانم سيمين دانشور طي مصاحبه اي انجام اين عمل را ناشايست قلمداد كرد و گفت اين كار اصلاً در شرايط كنوني به صلاح ايران نيست. اين در حالي است كه برخي شيفتگان تمايل شديدي به چنين كاري دارند و به اين صورت مسأله را توجيه مي كنند كه ما نبايد كاري كنيم كه غربيان چهره بدي از ما متصور شوند يا اين كه اگر چنين كاري نكنيم غربيها ما را دزد ادبي قلمداد مي كنند. بايد به اين مسأله مهم توجه كنيم كه در حال حاضر قانون كپي رايت هيچ گونه منفعت ملي براي كشور ما ندارد .از ديرباز خارجيان كتب اصلي و مهم سرزمين ما را آزادانه مورد بهره وري قرار داده اند و تجربيات ناب و ارزشمند ما را تصاحب كرده اند، بايد پذيرفت كه ادبيات ما و ساير رشته هاي علوم انساني در دوره معاصر فاقد گويايي و اعتبار گذشته است و عدم تمايل غربيان در ترجمه آثار ايراني گواه اين مدعاست.وي مي افزايد: غربيان خود مي دانند كه آنچنان گرايشي به امر ترجمه آثار ما را ندارند و در عوض اين ايرانيان هستند كه در پي ترجمه آثار غربي مي باشند. پس فشارهاي پشت پرده خود را افزايش مي دهند تا چنين امري صورت پذيرد.
پارسي نژاد از سوي ديگر مي گويد: غرب با بوجود آوردن پديده روشنفكري در كشورهاي اسلامي جهان سوم شرايط مناسبي براي دست يازيدن به اهداف استعماري خود فراهم كرده است. با توجه به اطلاعاتي كه چندي پيش در كتاب ماه كودك و نوجوان منتشر شد گويا يك سري شركتهاي نيمه خصوصي هم تأسيس شدند كه اين شركتها زماني مي توانند فعاليت خود را اجرا كنند كه قانون كپي رايت تصويب شود و در چنين شرايطي مي توانند به كار تجارت خود بپردازند. پارسي نژاد عنوان مي كند: در شرايط كنوني نبايد عده اي از متوليان امور فرهنگي در فكر منافع خرد و كوچك خود باشند. بايد اين مسأله به صورت ملي نگريسته شود آنچنان كه عموم مردم با ماجراي فناوري هسته اي ايران برخورد مي كنند.
وي در نهايت درباره پيوستن يا نپيوستن به كپي رايت مي افزايد: فعلاً چيزي عايد كشور ما نمي كند بايد وضع تغيير كند و سياستگذاري ها عوض شود و همانطور كه سينماي خود را به غرب قبولانديم ادبياتمان را هم به آنها بشناسانيم تا آن وقت يك سري كتابها به آنها معرفي شود و ما هم از آثار آنها ترجمه كنيم.
اما مهدي غبرايي مترجم ديگر كشورمان در اظهار نظري مي گويد:با پيوستن به كپي رايت با همه عواقب و پيامدهايش موافقم. او درباره دليل موافقتش با پيوستن به كپي رايت توضيح مي دهد كه: ما بايد قواعد جهاني را بپذيريم و اگر نه كه اصلاً به پيوستن فكر نكنيم. اگر الان نياز است پس بايد بپذيريم.
وي معتقد است: اگر پذيرفتيم خب ما بايد مسائلي را رعايت كنيم و لازمه اش اين است كه كپي رايت را هم بپذيريم هر چند كه در كوتاه مدت قيمت كتاب و بقيه مسائل به عنوان مشكلي ديده مي شوند اما مسأله حيثيتي است.
غبرايي مي گويد: البته كپي رايت تنها شامل كتاب نيست بلكه استفاده هاي كامپيوتري را هم شامل مي شود كه قيمت سرسام آوري پيدا مي كنند و به قيمتي جهاني مي رسند. اما طبق ارزيابي كارشناسان در مورد كتاب خيلي تغيير نمي كند. ما مي توانيم در خيلي از موارد از ناشر اجازه بگيريم و به دليل تيراژ پاييني كه داريم تخفيف بگيريم.
مهدي غبرايي يادآور مي شود: از دوباره كاري و ترجمه هاي چندگانه جلوگيري مي شود با اين حال ضرري هم دارد يعني من در نقش يك مترجم سابقه دار مدعي ام كه مي توانم از عهده ترجمه برخي كتابها برآيم اما اگر مترجم تازه كاري سراغ اثري برود ممكن است يك اثر خوب حرام شود ولي در كل موافق پيوستن به كپي رايتم و حتماً بايد بپيونديم.
علي عبداللهي هم معتقد است: بايد وارد اين پيمان شويم هر وقت كه باشد چون چاره اي نداريم. اگر بخواهيم با دنيا بده بستان داشته باشيم ضروري است كه اين پيمان را بپذيريم. او متذكر مي شود: ولي كپي رايت آن طور هم كه خيلي ها فكر مي كنند مشكل نيست. آنها هم با درك شرايط كشور ما آنچنان چيزي از ما نمي گيرند هر چند كه در يك نگاه كلي باعث تغييراتي در بازار نشر مي شود. از سويي مترجمان بايد مجوز بگيرند و از سويي كيفيت ترجمه بالا مي رود و كتاب هم گرانتر مي شود به هر حال اين پيوستن زماني بايد انجام شود. من موافقم خودم به عنوان يك مترجم در ترجمه هايم از طريق اينترنت با صاحبان آثار صحبت مي كنم و وضعيت چاپ كتاب و تيراژ در ايران را براي آنها توضيح مي دهم و آنها هم در مقايسه با آثار جهاني براي ما حساب نمي كنند.
حميد سبزواري هم در اين باره معتقد است: من تأكيد مي كنم دوستان و عزيزاني كه در اين جريانها دخيل هستند نقش مستقل بودن مملكت مان را در تمام صحنه ها فراموش نكنند .ما ملتي هستيم با فرهنگ خاص خودمان كه به آن در دنيا مي نازيم مي خواهم كه پايه هاي اين ساختمان عظيم را سست نكنند و گذشته هايمان را به دست فراموشي نسپارند و سعي كنند از آنچه خودمان داشته ايم ارتزاق كنيم. سبزواري افزود: در جريان كپي رايت هم خيلي مداقه نداشتم. اما سخنم اين است اگر غربيها ثروت به دستمان بدهند به جاي زهر نمي پذيرم. نمي گويم از همه علوم و فنون آنها صرف نظر كنيم بايد آنها را بگيريم و تجربه كنيم و اگر ديديم سودي هست آن را به كار بنديم.
در غير اين صورت من هر تحفه اي را از غرب نخواهم گرفت. بايستي خوب انديشه كنيم و در آن كار كنيم ببينيم اصلاً مقصود و مقصدشان چيست اگر زيان بخش نيست و گرهي از كارمان مي گشايد كه اشكالي ندارد اما اگر به متون گذشته و مكتبي ما دستبرد بزنند و چهره هاي فرهنگي مان را مخدوش كنند ما به هيچ عنوان نبايد به آنها تن بدهيم.
|