يكشنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۴
بررسي تجربه شهر در انديشه والتر بنيامين
فرديت از هم گسيخته
001854.jpg
دكتر مسعود يزدي
براي بنيامين تجربه شهر و سرمايه داري هر دو معرف يك چيز است: از هم گسيختگي، چندپارگي و تكان (شوك). در جهان سرمايه داري چندپارگي و شوك بنيان تجربه مدرن را تشكيل مي دهد.
شوك همان از هم گسيختگي است كه فرديت را شكل مي دهد. به عبارت ديگر جهان فرد از مجموعه اي يكپارچه تشكيل نشده و داراي تكه ها و پاره هاي متفاوت است.
همين تكه ها هستند كه به صورت يك مجموعه دنياي فرد را مي سازند.
فرد در اين دنياي چندگانه احساس بيگانگي و چندپارگي مي كند. در گذشته نه چندان دور فرد داراي مجموعه اي واحد بود و در اين مجموعه امنيت خاطر و رضايت باطن وجود داشت . ولي با توسعه شهر فرد ديگر داراي مجموعه واحد نيست و بيشتر جهان او پاره پاره است. در اين جهان پاره پاره او با دنياي شوك مواجه بوده و كوشش او در اين است كه دنياي شوك را كنترل كرده و آن رابه گونه اي در اختيار گيرد. در اينجا بايد به نقش شهر نيز توجه كرد. شهر پديده اي است كه فرد در آن صاحب «تجربه» خويش نيست. تجربه جهان شهر، فرد را در ابعاد گوناگون نگاه مي دارد. و آنچه در اينجا واقعيت دارد وجود جهان هاي متفاوت و گاه متضاد است.
جهان سرمايه داري، كلاً جهاني خيال انگيز است و در اين جهان خيال انگيز است كه حكومت تصورات فرد غالب است از اين رو هم شهر كلاً پديده اي خيالي است و در اين جهان خيالي است كه انواع شوك، به فرد وارد مي شود و اين فرد است كه بايد آنها را در خود حل كند. شوك ليكن ويژگي ديگري نيز دارد و آن بعد خيال انگيز آن است. فرد مرتباً در معرض جهان خيالات است.بنابراين شوك و خيالات هر دو يك پديده را تشكيل مي دهند و شوك در واقع حالت تشديد شده خيالات است.
در جهان شهر (پاريس به عنوان مثال) قشرها و گروههايي وجود دارند كه كارشان جذب شوك است.
جذب شوك بخش عمده اي از تجربه مدرن شهر را تشكيل مي دهد. شهر كلاً پديده اي است كه سبب توليد شوك شده و فرد در آن احساس از هم گسيختگي مي كند.
به عبارت ديگر شهر سرمايه داري و توليد و جذب شوك يك مجموعه واحد را تشكيل مي دهد. در اينجا فرد از بعد سوبژكتيويته خود خارج شده و تبديل به پاره پاره هايي مي گردد.
از اين رو سوبژكتيويته واحد و يكدست ديگر در دنياي فرد جايي نداشته و پيوسته در معرض ديگرگون شدن است. در جهان بورژوازي اشيا معرف جهان شوك بوده و مبين فرد در اين جهان هستند.
001857.jpg
والتر بنيامين؛ فيلسوف و منتقد اجتماعي و هنري وابسته به مكتب فرانكفورت از نادر انديشمنداني است كه به گونه اي ژرف در سرشت جامعه مدرن و پديده هاي متناسب با آن تعمق كرده است. از همين رو، آثار وي عهده دار بررسي و تفكر در فضاهاي شهري، آثار هنري مدرن، پديده هاي شهري، حاشيه نشينان شهري مانند گدايان، ولگردان، لمپن ها و غيره است.
اگر چه بنيامين يك فيلسوف ماركسيست است اما او در اين زمينه به تفسيرهاي سطحي نگرانه از ماترياليسم تاريخي ماركس بسنده نمي كند، كه آن را با آراي كانت، هگل و فرويد نيز همراه مي كند، مطلب حاضر نگاهي اجمالي است به آراي بنيامين درباره شهر مدرن و ارتباط آن با انسان جديد و دغدغه هاي امروزين وي. با هم مي خوانيم:

ويژگي عمده شيء  همان پالايش است كه فرد را دوباره سازي مي كند. درهمين دوباره سازي (جهان خصوصي) نوعي تخليه رواني به چشم مي خورد. اين تخليه رواني به اشيا معنا داده و آنها را براي انسان در حيطه خصوصي بازسازي مي كند. شيء  وظيفه بازسازي را به عهده دارد و اين بازسازي است كه باعث تكامل شيء  شده و انسان را در رابطه  جديد با آن قرار مي دهد.
به سخن ديگر جهان خصوصي، جهان جذب شوك است. اين جهان خصوصي است كه شوك را ايجاد مي كند و از طرفي ديگران را جذب مي كند. جامعه بورژوا داراي چنان خصلتي است كه از جهان خصوصي پديده جذب شوك ساخته و باعث آن مي گردد كه جامعه در تعادل باقي بماند. تعادل خصلت عمده جهان خصوصي است: اين تعادل است كه سراسر حيطه خصوصي را تعيين مي كند.
افسون زدگي اشياء بعد اصلي جهان حيطه خصوصي است. اما به تدريج جهان حيطه عمومي نيز دچار افسون زدگي مي شود.
دنياي پاساژ در پاريس قرن ۱۹ داراي خصلتي شبيه دنياي خصوصي بورژوايي است. در دنياي پاساژ است كه جهان حيطه خصوصي دنياي مخصوص خود را توسعه داده و جهان در اينجا بسان سالن هايي مي ماند كه در آن فرد احساس امنيت مي كند. وجود اين سالن ها دنياي حيطه خصوصي را نيز توسعه مي دهد. اين سالن ها معرف جهان «افسون زده» با شي ء است.
اين افسون زدگي دنياي پاساژ را شكل داده و به آن حال و هوايي خاص مي بخشد. جهان بورژوازي قرن ۱۹ كلاً براساس افسون زدگي ساخته شده بود.
مي توان گفت بورژوازي نيز بر مبناي افسون زدگي شكل گرفته است.
در اينجا بدين نكته اساسي برخورد مي كنيم كه از نظر بنيامين شهر _ چونان _ متن است. در اين متن آغاز و پاياني به چشم نمي خورد. فرد مي تواند در هر جايي از متن قرار گيرد.
فرد مي تواند در درون متن گم شود، همان گونه كه در شهر نيز احتمال گم شدن فرد وجود دارد. شهر جهان خيالات است و لذا در اين خيالات فرد در درون متن آن قرار مي گيرد. متن چند بعدي است، همان گونه كه شهر نيز چند بعدي و چندگانه است. در واقع اين چند بعدي بودن جهان است كه شهر چون متن را به ما نشان مي دهد. جهان متن يكدست نيست، همانطور كه جهان شهر نيز. اين كه متن يكدست نيست خود نشانه اين واقعيت است كه جهان ابژكتيو داراي محدوديت هاي خاص خود است.
آنهايي كه در جهان شهر (كار) مي كنند (مانند، گدايان، ولگردها و...) داراي ذهنيتي هستند كه بيشتر منطبق با عينيت است، اما نكته مهم در اينجا اين است كه گدايان داراي ذهنيتي اند كه بيشتر شبيه متن است. در واقع آنها در جهان (متن) زندگي مي كنند اين متن است كه به آنها بعد سوبژكتيويسم خاصي مي دهد؛ اما بتدريج گدايان تحت تأثير بعد ابژكتيويسم قرار گرفته و بيشتر بصورت (كارگر) در مي آيند. اين بدين معناست كه در جهان اقتصاد مبادله   اي جهان ذهني بورژوازي تبديل به جهان عيني مي گردد.
جهان متن، چونان جهاني چندگانه است كه ميان جهان ذهني و عيني در نوسان است. ديدگاه كلي نسبت به متن ميسر نيست، چرا كه نمي تواند مجموعه را به عنوان متن در نظر آورد. از اين رو تصور كليت بعنوان يك پديده كلي ميسر نيست. به همين علت بر (متن) و (چندگانگي) ابعاد متن را تشكيل مي دهند.
بنيامين در پديدارشناسي شهربه جمعيت روي آورده و ابعاد آن را مورد بررسي قرار مي دهد. جمعيت در حقيقت پديده اي است كه افراد در حكم اجزاي آنند. بدون آنكه تشكيل دهنده آن به عنوان يك كليت باشند. جمعيت در عين اينكه يك كليت است از كليت نيز بيرون است. مقوله بندي جمعيت كاري است تقريبا غيرممكن. در اينجا بعد آنارشيك جمعيت خود را نشان مي دهد. كارگران دنياي ذهني نيز داراي اين بعد آنارشيك اند. قانون ارزشي اگر چه كه بر گدايان، قماربازان و ژيگولوها حاكم است، ولي در جامعه بورژوا گريزگاههايي هست كه آنها مي توانند از آن بيرون باشند. بنابراين گدايان پديده هايي بيرون از قانون ارزشي هستند. آنها جهان ارزشي را مورد ستيز قرار مي دهند.
001863.jpg
از نظر بنيامين شهر چونان متن است. در اين متن آغاز و پاياني  به چشم نمي خورد. فرد مي تواند در هر جايي از متن قرار گيرد. فرد مي تواند در درون متن گم شود، همان گونه كه در شهر نيز احتمال گم شدن فرد وجود دارد. شهر جهان خيالات است و لذا در اين خيالات فرد در درون متن آن قرار مي گيرد
همين بعد در مورد قماربازان نيز صادق است. قماربازان نيز قانون ارزش را مورد ستيز قرار مي دهند لذا ديده مي شود كه جهان بورژوازي عليرغم چندگانگي هايش همچنان بر مبناي قانون ارزش عمل مي كند. لذا با پديده هايي برخورد نمي كنيم كه بتواند بنيانهاي جامعه بورژوا را مورد چالش قرار دهد. (لذا پديده هايي مانند، قماربازها و ژيگولوها) در واقع حاشيه نشين جامعه بورژوا بوده و از ستيز با آن ابا دارند.
اينها سازندگان و بوجودآورندگان تاريخ هستند كه به صورت گمنام در جهان وجود دارند. براي بورژوازي سازندگان تاريخ، كساني اند كه صاحب نام و اسم باشند. اما تاريخ در بورژوازي، تاريخ گمنامان نيز است و در اين جهان گمنامان نقشي اساسي بازي نمي كنند. تذكر برشت در اين مورد كه بنايان پس از ختم كار به كجا رفتند؟ در مورد نظريات بنيامين نيز صدق مي كند آنچه كه هست عدم وجود چهره تاريخي از كارگران است. از اين رو نجات و رستگاري در تاريخ در حقيقت همان رستگاري توليدكنندگان و كارگران است. رستگاري به معناي رسيدن به اسم و رسم نيست بلكه رسيدن به وضعيت رها شده از (خودبيگانگي) است كه اسم و رسم در آن نقش كمرنگي دارد.
از اينجا مي توان به مفهوم جديدي از «ظلم» رسيد. در واقع (بيگانگي) و (شيء گونگي) باعث تثبيت پايه هاي ظلم مي گردد. براي سرنگوني جهان شيء گونه تنها نقد شي ءگونگي كافي نيست. ماترياليسم تاريخي در تلاش است در جهت سرنگوني شيء گونگي. در ماترياليسم تاريخي هويت واقعي بدست آمده و بيگانگي به كنار مي رود. در ماترياليسم تاريخي است كه نوعي جشن و سرور جهت پيروزي بر شيء گونگي مطرح مي شود. جشن و سرور نشان دهنده جهان پيروز بر از خودبيگانگي تاريخي است، لذا جشن نقطه مقابل شيء گونگي تاريخي است. در واقع در جشن است كه شيءگونگي تاريخي بعد اساسي خود را از دست مي نهد. به موازات اين ديدگاه، قانون ارزشي (كارگران) بعدي جديد به خود مي گيرد.
در اينجا مي توان به برداشت جديدي از نظرات فرويد رسيد. موزيك داراي بعد مازوخيستي بوده و موسيقي دان و جمعيت شنونده داراي نوعي وابستگي عاطفي به اركستر هستند. در پديده هاي زيباشناسي، جنبه مازوخيستي داراي اهميت فراوان است. در حيطه خصوصي نيز وابستگي به اشياء خبر از نوعي مازوخيسم مي دهد. در واقع در حيطه خصوصي است كه اشياء از بعدي مازوخيستي برخوردار بوده و فرد در وابستگي بدانها رشد مي كند. بنيامين در «تزهايي درباره فلسفه تاريخ» بيان مي كند كه در جهان تاريخي فرد تحت تأثير تاريخ قرار داشته و در واقع اين جهان تاريخ است كه بر او حكم مي كند. توليدكننده هنر نيز داراي بعد مازوخيستي بوده و اين مازوخيسم است كه بر او حاكم است. نقد تاريخي همان رهائي فرد از جهان «سادو _ مازوخيستي» است. در نقد تاريخي فرد به مرزهاي رهائي نزديك مي شود. توليدكننده هنر در عصر توليد مكانيكي به جهان مكانيكي روي مي آورد. در عصر توليد مكانيكي احتمال از بين رفتن مازوخيسم مطرح است لذا توليد مكانيكي نوعي رهائي براي هنر است. هنر در عصر كلاسيك بورژوازي، داراي بعدي است كه آن را Aura يا حال و هوا ناميده اند. بعد خيالين هنر در اينجا اهميت مي يابد و هنرمند تحت تأثير حال و هواي هنري است. هنر در اينجا نمي تواند خود را از هاله اي كه اطراف آن را گرفته فارغ كند. بعد هنر فرد را دچار بيگانگي و شيء گونگي مي كند. جهان هنر در واقع همان جهان حال و هواي هنري است كه فرد را تحت تأثير قرار مي دهد. فرد در اينجا (مجذوب) حال و هواي هنر قرار مي گيرد و جذابيت آن براي وي تا حدي است كه فرد را افسون مي كند. به عبارت ديگر، هنر و جذابيت در اينجا مجموعه اي واحد را تشكيل مي دهد و جذابيت هنر، شيء هنري را تحت سلطه خود در مي آورد. شيء هنري فرد را تحت انقياد خود در مي آورد و اين انقياد بواسطه وجود همان «هاله» هنري است كه بر شيء تسلط كامل دارد. وظيفه (توليدكننده) اثر هنري نجات پديده هنري از سلطه آن حال و هواست. تنها بواسطه وجود توليد مكانيكي است كه كار هنري مي تواند از هاله هنري فاصله بگيرد.

رويدادهاي انديشه
تأسيس اولين دانشكده اختصاصي فلسفه
مهر: از سوي گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي و با تاييد وزارت علوم، تحقيقات و فناوري اولين دانشكده اختصاصي فلسفه تاسيس مي شود.
دكتر حميد رضا آيت اللهي، مدير گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي، ضمن اعلام خبر فوق اظهار داشت : اين طرح در قالب يك طرح پنج ساله است و ما قصد داريم در اين دانشكده هشت گروه فلسفه را با شاخه هاي متعدد در مقاطع تحصيلي ليسانس و فوق ليسانس و دكتري آموزش دهيم.
مدير گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي همچنين اظهار داشت : پيش بيني شده است برخي از گروه هاي اين دانشكده شامل فلسفه اخلاق، فلسفه علم، فلسفه منطق، فلسفه اسلامي، فلسفه دين و فلسفه محض باشند. وي همچنين افزود: هم اكنون درصدد هستيم كه اقدامات عملي براي راه اندازي اين دانشكده را به اتمام برسانيم.
دكتر آيت اللهي همچنين خبر از راه اندازي دكتري فلسفه منطق و فلسفه تطبيقي و فلسفه اخلاق در سال آتي داد.گفتني است گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي امسال اقدام به پذيرش دانشجوي دكتري فلسفه دين نموده كه ۱۵ دانشجو در اين رشته پذيرفته شده است.
دفتر پژوهش هاي فرهنگي برگزار مي كند بررسي انديشه  فرانسوي در قرن بيستم
دفتر  پژوهشهاي فرهنگي سلسله  سخنراني هايي پيرامون «انديشه  فرانسوي در قرن بيستم» تدارك ديده  است كه از بيستم مهرماه به صورت هفتگي، هر چهارشنبه، از ساعت ۱۷:۳۰ الي ۱۹:۳۰ در خانه  هنرمندان ايران برگزار مي شود.
بر اساس گزارش خانه هنرمندان ، برنامه  تدارك ديده  شده تا كنون به شرح زير است : چهارشنبه، ۲۰ مهرماه ،۸۴ «روشنفكري فرانسوي در قرن بيستم» رامين جهانبگلو ؛ ۲۷ مهرماه ،۸۴ «ژان پل سارتر» سعيد حنايي كاشاني ؛ ۱۸ آبان ماه ،۸۴ «ژيل دلوز» ، محمد ضيمران ؛ ۲۵ آبان ماه ،۸۴ «سيمون دوبوار» ، فاطمه صادقي ؛ ۲ آذر ماه ،۸۴ «ريمون آرون» ، مديا كاشيگر ؛ ۹ آذر ماه ،۸۴ «ميشل فوكو» ، حميد عضدانلو ؛ ۱۶ آذر ماه ،۸۴ «ژاك دريدا» ، پيام يزدانجو ؛ ۲۳ آذر ماه ،۸۴ «برتران دو ژوونل» ، موسي غني نژاد ؛ و ۳۰ آذرماه ،۸۴«ژولين فرويند» ، بزرگ نادرزاد.
001860.jpg
همايش بزرگداشت پرفسور نور خالص مجيد
مهر: به منظور بزرگداشت علمي و شخصيتي پرفسور خالص مجيد دو همايش تدارك ديده شده است كه يكي از آنها پيش از ماه مبارك رمضان همزمان با چهلمين روز درگذشت وي و ديگري كه به صورت تخصصي در صدد بررسي آثار و افكار اوست پس از تعطيلات عيد سعيد فطر در اندونزي برگزار مي شود.
بر اساس گزارش خبرنامه كالج اسلامي جاكارتا ، در همايش بزرگداشت پرفسور مجيد علاوه بر انديشمندان اندونزيايي ، تعدادي از استادان برجسته اسلام شناسي نيز سخنراني مي كنند.
مجيد در خانواده اي مذهبي در شرق جاوا در سال ۱۹۳۹ به دنيا آمد و پدرش واعظ بود. وي سال هاي اوليه زندگي خود را در مدارس اسلامي سپري كرد. در سال ،۱۹۸۴ دكتراي خود را در رشته مطالعات اسلامي از دانشگاه شيكاگو گرفت و براي تدريس در موسسه اسلامي اندونزي به كشور خود بازگشت.
وي پس از گذراندن يك دوره طولاني مدت در بيمارستان پوندوك ايندا در شهر جاكارتا دارفاني را وداع گفت. نامبرده كه برجسته ترين متفكر اندونزي در عرصه انديشه هاي ديني، فلسفي، اجتماعي و سياسي بشمار مي آمد، آشنايي عميق و ديرينه اي با فرهنگ اسلامي ايران داشت و بر اين عقيده بود كه قريب به پنجاه درصد آثار مرجع فرهنگ و تمدن اسلامي ايران به زبان فارسي است و يك محقق نمي تواند از اين منابع بي نياز باشد. او با آثار ابن سينا، صدرالمتالهين و نيز دانشمندان شيعه پس از او تا حد قابل توجهي آشنا بود.
آگاهي او از ميراث اسلامي گذشتگان از سويي و اطلاعات وي نسبت به مباحث جديد فكري از سوي ديگر و نيز توانايي تحليل و بررسي موضوعات ، موجب اين برجستگي و در عين حال، تعادل گرديده بود. از جمله ويژگي هاي اين دانشمند برجسته ، تواضع و منش انساني وي بود كه براي هر كسي در اولين بر خورد با وي، كاملاً مشهود بود. انصاف و انگيزه بيان حقايق در او چنان بود كه بيمي از مخالفت هايي كه ممكن بود عليه او برانگيخته شود به خود راه نمي داد.
وي به آثار عرفاني بطور خاص توجه ويژه داشت. يكي از كتاب هاي متداولي كه در دوره هاي درسي مختلف دانشگاه و مؤسسه پارامدينه، كه ايشان آن را تاسيس كرده بود، تدريس مي شد، كتاب چهل حديث امام خميني (ره) بود و همين تعلق خاطر و دلبستگي وي به معارف اسلامي موجود در فرهنگ پيروان اهل بيت بود كه سبب شد تا تاسيس كالج اسلامي جاكارتا در همكاري با دانشگاه پارامدينه شكل گيرد. وي همواره از مشوقان اين امر بود و ارتباط كالج اسلامي جاكارتا با اين شخصيت تأثيرات فراواني در گسترش كمي و كيفي اين كالج داشت.
وي به دو زبان انگليسي و عربي تسلط كامل داشت و آثار فراواني نيز، اعم از كتاب و مقاله از وي برجاي مانده است.
نور خالص مجيد، ۶۶ ساله يكي از برجسته ترين علماي مسلمان اندونزي بود كه در اثر ابتلا به سرطان كبد روز دوشنبه ۷ شهريور ۸۴ در بيمارستان درگذشت.

انديشه
اقتصاد
اجتماعي
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |