سه شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۴ - - ۳۸۲۲
بازار خريد و فروش خودروي تصادفي هم داغ است
معشوقه هاي آهني با 20درصد قيمت اصلي
003309.jpg
عكس: گلناز بهشتي
مهديا گل محمدي
ماشين از هر مدل و به هر قيمتي كه باشد براي اغلب ما آدم ها دوست داشتني و به نوعي خاطره انگيز و نوستالژيك است؛ اگر به وسيله آن به مسافرت نرفته باشيم، دست كم در مسير ميهماني ها و پارك رفتن ها به عنوان يك رفيق پروپاقرص همراه ما بوده است.
اين ماشين دوست داشتني و در برخي موارد معشوقه آهني كه بعضي ها بيشتر از خودشان به آن مي رسند، يك دوست كاملا كاركردي ست، به طوري كه تنها با وظيفه اش تعريف مي شود؛ به اين معني كه اگر عمر مفيدش تمام شد يا طي يك حادثه رانندگي جاي سالم در آن باقي نماند، ديگر هيچ گونه هم ذات پنداري و پيگيري در موردش صورت نمي گيرد.
در كشوري كه آمار تصادفاتش تنها در شش ماهه نخست سال، 13هزار و 549 مورد بوده است حتما شما هم با مواردي روبه رو شده ايد كه به محض وقوع تصادف تا بيايي بفهمي كجايي و چه اتفاقي افتاده، مقصري، يا بايد براي طرف مقابل دليل و برهان بياوري كه مسئوليت تصادف را به عهده بگيرد، سر وكله ماشين به اصطلاح حمل رايگان پيدا مي شود و صاحب ماشين كه هنوز چند دقيقه اي از شوك سخت و سنگين تصادفش نگذشته است، با پيشنهادها و چانه زني هاي راننده ماشين حمل مواجه مي شود كه آقا اين ماشين ديگر ماشين نمي شود؛ حاضرم با قيمت 20 درصد سالم، آن را بخرم.
بنابراين هيچ كس براي سرنوشت ماشين سابق و قراضه فعلي، اهميتي قائل نيست. در اين مواقع راننده بخت برگشته مي ماند و يك ضرر چند ميليون توماني كه اگر ماشين را به اقساط هم خريده باشد تعبير به
قوزبالا قوز مي شود.
در اين مواقع تنها گزينه قابل انتخاب، اوراقچي هاي ميدان شوش هستند يا خريداران خودروهاي تصادفي كه هر روز در نيازمندي هاي روزنامه، خود را معرفي مي كنند. واقعيت اينجاست كه گاه خودرو با چنان شدتي تصادف كرده كه درست كردن آن از حوصله مالك خارج مي شود يا چنان آسيب ديده كه ديگر از آن ماشيني براي راندن بيرون نمي آيد!
ميدان شوش؛ گريزگاهي
براي مالكان تصادفي ها
جنوب شرقي ميدان شوش كه به بازار بلوار و كوچه غربتي ها معروف است همان جايي ست كه سرانجام خودروهاي تصادفي يا برخي ديگر از خودروها به آنجا مي رسد. اثري از خودرو نيست.
بنگاه يا نمايشگاه خريد و فروش نيست. فروشگاه ها بغل به بغل قطعات اسقاطي روي هم گذاشته اند. در، كاپوت، لاستيك، سپر و...؛ وسايل داخل موتور هم همين طور. واترپمپ بالابر، ميل لنگ، ميل گاردان، چهارشاخه گاردان، كاربراتور و...
صدا به صدا نمي رسد. اينجا آخر خط خودروهاست، اما آخر خط نيست، زيرا يك ماشين به حركت ده ها ماشين ديگر كمك مي كند؛ مثل اهداي عضو! قلب براي يك نفر، كليه ها براي دو نفر، كبد براي يك نفر و...
ماشين هم همينطور است؛ وسايل داخلي اتاق، وسايل فني، وسايل ريزي كه گاه در بازار،نو و آكبند آن پيدا نمي شود.
ماشين هاي لختي كه وقتي خالي از لوازم و روكش صندلي با شند شبيه به كالسكه اي بي ريخت و قيافه مي شوند.
بيرون گاراژ همه مي گويند: اگر قصد خريد و فروش نداريد از قيد گاراژ بگذريد، چون با برخورد مناسبي روبه رو نمي شويد. اوراقچي ها از غريبه ها استقبال نمي كنند، چرا كه احتمالا پليس هستند يا مامور ماليات! داخل گاراژ اما، وضع كمي متفاوت است؛ اوراقچي ها از پشت عينك جوشكاري- به طوري كه اصلا نمي فهمي- به تو نگاه مي كنند يا نه همان طور كه در حال تكه تكه و جدا كردن ماشين ها هستند، به افراد تازه وارد مي گويند: پرايد، پيكان، رنو تصادفي، هر چي داريد اوراق مي كنيم .
در اينجا ماشين هاي تصادفي با ماشين هاي حمل و كاميون ها به گاراژ منتقل مي شوند تا در سريع ترين زمان به تكه هاي مجزا و قابل فروش تبديل شوند.
هر ماشيني اينجا ظرف 15 تا 20 دقيقه به چند قسمت اصلي تقسيم مي شود، به اين معني كه بدنه از ساير قسمت ها جدا  شده و باقي زمان صرف جداسازي لوازم و قطعات موتور و ... مي شود.
فروش آسان تر از خريد
ظاهر ميدان شوش و راسته هاي اورقچي ها به نحوي ست كه هر عابر و بيننده اي به اين موضوع مي انديشد كه چگونه اوراقچي ها اين همه شلوغي و آلودگي را تحمل مي كنند. خود اوراقچي ها نظر ديگري دارند. به قدري مطمئن و با اعتماد به نفس راجع به حرفه خود صحبت مي كنند كه تمام تصورات و پيش فرض ها را از ميان مي برند. يكي از اوراقچي ها معتقد است كه مزيت اوراقچي  بودن در انتخاب و آزاد بودن در قيمت خريد است؛ به طوري كه صاحب ماشين تصادفي به قدري از يادآوري سانحه ناراحت مي شود كه راضي ست به هر قيمتي از دست اين آينه دق رها شود. از سوي ديگر مشتري قطعات و لوازم ماشين ها از قيمت هاي لوازم نو به تنگ آمده است و بنابراين براحتي بهاي قطعه مورد نياز را مي پردازد.
همچنين بايستي اين نكته را در نظر گرفت كه قسمت غالب سود اوراقچي ها در فروش قطعه هايي ست كه خود، قسمتي از لوازم اصلي ماشين را تشكيل نمي دهند و بتنهايي در فروشگاه هاي لوازم يدكي يافت نمي شوند. بنابراين سلامت يك قطعه 50 تا 100 هزار توماني به وسيله يك قطعه جانبي 20 تا 30 هزار توماني كه قيمت ثابتي ندارد، به نظر مشتري به صرفه مي آيد.
اوراقچي هاي ميدان شوش معتقدند كه چنانچه شخصي در اين حرفه كمي تلاش كند، پس از چند ماه مي تواند يك مغازه مستقل خريداري كند.
توزيع مكاني اوراقچي ها
نخستين مكاني كه به منظور اوراق ماشين ها در نظر گرفته شده است، راسته اوراقچي هاي ميدان شوش است كه بيشتر به ماشين هاي معمول و مورد استفاده عموم مردم اختصاص يافته است، اما حرفه اوراقچي ها و فعاليت هاي آنان به اين منطقه محدود نمي شود، به طوري كه ماشين هاي لوكس و گرانقيمت تصادفي و غيرتصادفي براي اوراق شدن از محل هايي مانند گردنه تنباكويي سردرمي آورند. در اين محل ها ديگر خبري از پيكان و پرايد نيست و اگرچه اهالي، افراد را از
نزديك شدن به آنها منصرف مي كنند، اما واضح است كه در اين مكان ها فعاليت هايي نيز انجام مي شود كه نظارت خاصي روي آنها صورت نمي گيرد. خيلي از مالباختگان نيز كه از يافتن خودرو شخصي نااميد شده اند، به جست وجو در ميان ماشين هاي اوراقي مي پردازند كه در اين خصوص معلوم نيست با اين سرعت بالاي اوراقچي ها، آيا اثري از ماشين مسروقه يافت مي شود يا خير؟
چنين معضلي اگر با ساماندهي و قانونمند سازي هاي بيشتري در مكان هايي كه براي فعاليت هاي غيرقانوني اوراق در نظر گرفته شده اند از سوي نيروي انتظامي صورت گيرد، براي بسياري از اوراقچي ها هم مزايايي دارد، چرا كه هر يك از آنها گهگاهي درگير سوءتفاهم هايي از سوي برخي مراجعان و مالباختگان مي شوند.
جداي از ميدان شوش و گردنه تنباكويي، اطراف جاده ساوه نيز باغ هايي وجود دارد كه توسط اوراقچي ها و خريداران آهن، اجاره و خريداري شده اند.
در قسمتي از اتوبان كمربندي جنوب تهران، جاده اي خاكي جدا مي شود و در محله هايي با ديوارهاي گلي و اندك درخت هاي خشك و درهاي زنگ زده و رنگ و رو رفته، به يك باغ بزرگ برمي خوريم كه ميوه هاي رنگارنگ آن بدنه و آهن قراضه هاي ماشين هاي اوراق شده و از كار افتاده است. پس از كمي دقت متوجه مي شويم كه باغي در كار نيست و اينجا گورستان ماشين هاست.
مرد افغاني كه احتمالا نگهبان باغ است، وانت آهن قراضه ها را به داخل باغ راهنمايي مي كند. اشتغال اين گروه، خريداري آهن هاي قراضه و مستهلك است، به طوري كه بدنه ماشين هاي تصادفي يكي از اقلام مورد نظر آنها را تشكيل مي دهد. شايد تنها جايي كه در آن اقدامات اوليه بازيابي بدنه ماشين ها صورت مي گيرد، باغ ها و گاراژهاي جاده ساوه باشد كه بدنه ماشين را كيلويي 60 تومان مي خرند و كيلويي 100 تا 150 تومان مي فروشند. چنين روندي در شرايطي كه دولت تصميم به خارج سازي خودروهاي فرسوده گرفته، سريع تر شده است. اين در حالي است كه قراضه موجود در كشور فقط 30 تا 40 درصد نياز كشور را تامين مي كند و بقيه اين نياز بايد از طريق واردات تامين شود و به همين دليل هيچ گاه صادرات قراضه از كشور انجام نمي شد كه متاسفانه اين مسئله سال گذشته آزاد اعلام شد و در حال حاضر هندي ها اقدام به جمع آوري قراضه موجود در كشور و صادرات آن مي كنند.
برخي از كشورهاي همسايه از جمله آذربايجان، قزاقستان و عراق، صادرات قراضه از كشورشان را ممنوع كرده اند. اين در حالي ست كه محصولات فولادي توليد شده در اين كشورها به راحتي وارد ايران شده و ارزش افزوده زيادي از اين طريق نصيب آنها مي شود. اين درحالي ست كه با حمايت دولت از فولادسازان و فعال شدن تمام ظرفيت موجود در كشور، امكان افزايش توليد اين محصول در كشور و تامين كل نياز داخل فراهم خواهد شد.
همچنين ميزان واردات فولاد طي سال گذشته حدود 7ميليون و نياز كشور در حدود 12 ميليون تن عنوان مي شود كه با افزايش ظرفيت توليد فولاد در كشور، نياز به قراضه نيز افزايش خواهد يافت.
ميزان قراضه توليد كشور سالانه 2 تا 3 ميليون تن بوده و 50 درصد نياز كشور به قراضه از توليدات داخل قابل تامين است كه صادرات آن به كشورهاي ديگر امكان تامين اين نياز را از بين برده است.
با توجه به ظرفيت سازي هاي در حال انجام، نياز فولادسازان كشور به آهن قراضه طي 2سال آينده دو برابر ميزان فعلي خواهد بود و به همين دليل ممانعت از صادرات قراضه ضروري است.
توليدكنندگان فولاد بابت واردات مواد اوليه مورد نياز خود، عوارض 4 درصدي پرداخت مي كنند و پس از توليد فولاد نيز بابت فروش آن بايد عوارض 5/4 درصدي پرداخت كنند و به اين ترتيب عوارضي
۵ /8 درصدي از فولادسازان دريافت مي شود كه اين به ضرر توليدكنندگان است. حدود 3 ماه از مطرح شدن پرونده حذف تجميع عوارض فولاد در هيات دولت مي گذرد؛ اين كار با تغيير دولت نيز با تاخير مواجه شده و ما منتظر تصويب آن توسط هيات دولت و ابلاغش هستيم. تعرفه ها بايد طوري باشد كه صنعت داخل تقويت شده و بتوانيم از دمپينگ محصولات توسط كشورهاي خارجي جلوگيري كنيم.

چرخه هاي معيوب خودروهاي غيرفني
سينا قنبرپور - همه روزه بين 40 تا 80 كادر از مجموع كادرهاي آگهي در نيازمندي هاي همشهري به اطلاع رساني و تبليغ خدماتي از خودرو اختصاص مي يابد كه معمولا در زندگي روزمره ما جايگاهي ندارد.
اين وضع از آنجا ناشي شده است كه هيچ مركز سيستماتيك و سامانه اي براي خروج و تبديل در كشور ما وجود ندارد. اين وضع هم شامل كادر آگهي هاي مورد نظر ماست و هم شامل صنايع و امور ديگري نظير زباله هاي معمولي و بيمارستاني، كاغذ و ... كه بازيافت نمي شود. آنچه مورد بحث ماست و هر روز در نيازمندي هاي همشهري هم قابل رويت و تماس است، موضوع خريد و فروش خودروهاي تصادفي ست.
اگر بپذيريم كه تصادفات بسياري خودروها با يكسري كارهاي فني نظير صافكاري، رنگ آميزي و... قابل حل است، بسياري از تصادفات نيز آنچنان شديد به وقوع پيوسته اند كه هزينه تعمير و بازگرداندن خودرو به چرخه حركت و تردد غيرقابل تحمل مي شود.
اينجاست كه بازاري به وجود آمده تا بتواند از محل وجود چنين نيازي، چرخه خود را بچرخاند. خريد و فروش تصادفي ها، گاهي به صرف قطعه قطعه كردن خودرو به كار احياي ديگر خودروها مي آيد، بويژه آنكه در كشور ما بسياري خودروها هنوز در حال حركتند، ولي ديگر قطعات و لوازم يدكي آنها توليد نمي شود.
اما بخش ديگر اين كار متوجه صافكاري، تعمير اساسي و بازگرداندن خودروست. در اين چرخه علاوه بر آنكه موضوع احيا مطرح است، خطرات قابل توجهي هم در ميان است. در واقع وقتي خودرويي تصادف شديدي مي كند، ديگر از شرايط فني و اصولي خود خارج مي شود و با كار دست و بدون دستگاه هاي تشخيص دهنده الكترونيكي و مكانيكي هم نمي توان خودرو را به وضعيت مناسب و فني بازگرداند.
در اين شرايط، همه روزه و در پي تصادفات جاده اي و شهري كه خودروها از چرخه حركت خارج مي شوند، عده بسياري هستند كه با زيرقيمت خريدن خودرو و تعمير آن، دوباره فرصت بازگرداندن خودرو به چرخه حركت را فراهم مي كنند و از اين كار خود، سودي به جيب مي زنند. اين كار زماني محل اشكال است كه خودرو تعمير شده به سبب ساده انگاري در تعمير يا ساده گذشتن از كنار اشكالات فني ناشي از تصادف، بدون استاندارد وارد چرخه تردد مي شود. حال آنكه بتازگي بر بحث داشتن معاينه فني هم تاكيد مي شود، ولي هيچ تضميني براي اين مسئله وجود ندارد كه چنين احيايي با اصول فني تطبيق دارد يا نه. همه اين اوضاع و احوال و فاصله گرفتن از اصول استاندارد و تخطي از شاخص هاي فني خودرو ناشي از انحصار طلبي خودروسازان است.
در شرايطي كه خودروسازان محصول خود را به چند برابر قيمت واقعي به خريداران مي فروشند و خريداران هم مجبورند و گزينه ديگري براي انتخاب ندارند، در صورت قرباني شدن در تصادف مجبورند براي آنكه تن به چرخه معيوب  خودروسازان و شرايط آنها نسپارند، تن به تعمير يا فروش زيرقيمت خودرو خود بدهند.
اما اساسي ترين نكته در نبود سيستم و چرخه بازيافت نهفته است. نگاهي به پروسه و برنامه از رده خارج كردن خودروهاي فرسوده نشان مي دهد كه كشور ما بدون توجه به زيربناهاي لازم چه از نظر فني و چه از نظر زيست محيطي دست به اقدام زده است.
دو گروه صنعتي خودروسازي كشور در طرح از رده خارج كردن خودروهاي فرسوده صرفا به انبار كردن خودروها در زمين هاي مسطح اقدام كردند، وگرنه از اين كار هيچ بهره  ديگري نبردند. حال آنكه حيف است كه كشور ما با داشن صنعت فولاد و تبادلات تجاري آن از چنين منبعي براي توليد استفاده نكند.
آهن قراضه همواره براي توليد فولاد در سيستم هاي ذوب آهن مورد استفاده بوده است، اما كشور ما هنوز به سيستمي كه بتواند خودروهاي از رده خارج - چه از نظر سني و چه از نظر فني- را براي اين چرخه بازيافت كند، مجهز نيست.
راه اندازي چنين سيستمي علاوه بر آنكه چرخه بازيافت به وجود مي آورد، مي تواند ضمن ساماندهي مشاغلي كه در جنوب تهران يا در كوره راه هاي حاشيه شهر به وجود آمده اند، تضميني براي سلامت فني اين چرخه هم باشد.
در واقع علاوه بر ايجاد شغل، سامانه مناسب براي بازيافت و ... مي توانيم از بازگشت خودروهاي معيوب به چرخه زندگي عادي هم جلوگيري كنيم. عمده مشكل ديگري كه به داغ شدن بازار خريد وفروش خودروهاي تصادفي انجاميده، شرايط سخت و انحصاري واگذاري خودرو ست. اگر خريدار بداند بسادگي و بدون اجبار و تحميل مي تواند دوباره صاحب خودرو شود، قطعا ترجيح مي دهد خودرو خود را تبديل به آهن قراضه كند، تا وسيله اي غيرفني و غيراستاندارد براي عذاب ديگران.

يادداشت
واسطه هاي تصادفي
الهام اناري
بازار خريد و فروش اتومبيل هميشه داغ است. اگر فروش خودرو را تجربه كرده باشيد، حتما يادتان هست كه به هنگام معامله، خريدار خودرو كه به احتمال زياد واسطه بوده، زير و روي آن را به طور كامل وارسي كرده است. واسطه به اصطلاح براي توي سرمال زدن احتمالا عيب و ايرادهاي نداشته اي را هم به اتومبيل شما وارد مي كند. اصرار به اينكه ماشين شما چپ كرده يا به اصطلاح كف اتومبيل آفتاب ديده و... .
هر ايراد كوچك اتومبيل شما، چند ده هزار تومان از قيمت آن كم مي كند. حالا تصور كنيد شما با اتومبيل تان تصادف كرده ايد و ميزان خسارت وارده به گونه اي بوده كه ترجيح مي دهيد اتومبيل تصادفي را به فروش برسانيد و از خير تعمير كردن آن مي گذريد.
بازار خريد و فروش اتومبيل هاي تصادفي هم داغ است. خريد اتومبيل هاي تصادفي از سوي دلالان، اتفاقا كار پرسودي ست؛  حتي پرسودتر از واسطه گري خريد و فروش خودروهاي سالم.
براي نمونه يك پيكان مدل 82 تصادفي كه قسمت جلوي آن آسيب ديده تا حدود 2 ميليون تومان زير قيمت مشابه سالم آن خريداري مي شود. دلالاني كه عيب و ايرادات مختلفي را به ماشين هاي سالم فروشي وارد مي كنند، هنگام خريد يك ماشين تصادفي تا جايي كه مي توانند، از ارزش ماشين كم كرده و با قيمتي دور از ذهن فروشنده، خواهان خريد اتومبيل تصادفي مي شوند.
به عنوان مثال همان پيكان 82 را كه 2 ميليون زير قيمت خريداري كرده اند با صرف هزينه يك ميليون توماني مثل روز اول آماده مي كنند و با يك ميليون تومان سود، آن را به فروش مي رسانند.
در مورد ماشين هايي مثل پرايد، پژو 206،
پژو GLX و... كه قيمت هاي بالاتري دارند، سود دلالان هم به نسبت بالا رفتن قيمت و مدل اتومبيل بالا مي رود.
پژو GLX و پژو 206 كه جلوي آن آسيب ديده، احتمالا تا حدود 50 درصد از قيمت واقعي اش كاسته مي شود و ماشين هايي مثل پرشيا، ماكسيما، زانتيا، مزدا سواري 323 و... ديگر جاي خود دارد.
البته دراين ميان، غير از واسطه ها هستند كساني كه ترجيح مي دهند اتومبيل تصادفي خريداري كرده و پس از تعمير،  از آن استفاده كنند.
پژو 206، آخر 82 ، با موتورسالم كه سمت راننده آن آسيب ديده تا حدود 5 ميليون و 500 هزار تومان به فروش مي رسد.پرشيا مدل 82 كه واژگون شده و به قول معروف چپ كرده، 8 ميليون و 300 هزار تومان و... .
بازار اتومبيل هميشه داغ است؛ سالم و تصادفي فرقي نمي كند.وقتي اتومبيل هاي خارج از رده و فرسوده براحتي در سطح شهر تردد كرده و همچنان معامله مي شوند، اتومبيل هاي تصادفي، جاي خودشان را دارند. انگار هيچ وقت قرار نيست، اين اتومبيل ها از چرخه خارج شوند.

ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
زيبـاشـهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |