|
|
صرف نظر از آنكه كجا زندگي مي كنيد يا كار شما چيست، احتمال زيادي وجود دارد كه در آشناترين و در عين حال ناراحت كننده ترين رفتار جديد مشاركت كنيد، يعني گوش كردن ناخواسته به مكالمه تلفني اشخاص با تلفن همراه. ما همه در مكالماتي شركت مي كنيم كه مربوط به جزئيات تماس به خويشاوندان، قرارهاي گذاشته شده، مشاجرات و شايعات است.
امروز در جهان، تعداد افرادي كه تلفن همراه دارند بيشتر از كساني است كه تلفن ثابت دارند. بيش از يك ميليارد تلفن همراه در سراسر جهان وجود دارد و برخي كارشناسان اين صنعت معتقدند بين سال هاي ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ موقعي فراخواهد رسيد كه هر كس كه بتواند و بخواند، مي تواند تلفن همراه داشته باشد. آمريكايي ها در حال حاضر به طور متوسط ماهيانه هفت ساعت با تلفن همراه مكالمه مي كنند.
در حالي كه اين فناوري همه جا جاضر است واكنون بخشي عادي از زندگي است، تطبيق ما با آن خالي از پيامد نبوده است. چگونه اين فناوري رفتارمان را تغيير داده است و در آينده چه تأثيري خواهد داشت؟ چه مقررات جديدي بايد بر كاربرد آن اعمال كنيم؟ مهمتر از همه، چگونه تلفن بي سيم ما را تشويق كرده است از نظر فردي به هم متصل شويم، اما از نظر اجتماعي از هم بگسليم و در اين ميان آنچه درباره استفاده از فضاي عمومي متمدنانه محسوب مي شود، كنار بگذاريم؟
ارتباط
ارتباط همواره نشانه مهم قدرت بوده است. در دوره پيش از تلفن همراه صاحبان قدرت هيچ وقت از تلفن دور نبودند و اهميت خود را با تعداد و نوع تلفن هاي در دسترس نشان مي دادند. قهرمانان فيلم ها هم ابزار ارتباطي خاص خود را داشتند: بتمن بت فون داشت، ديك تريسي تلفن مچي و ماكسول اسمارت تلفن جاسوسي در كفش خود داشت. توانايي صحبت با هر كس در هر زمان بدون وساطت پيغام بر انساني و بدون تأخير پيغام بر، پيروزمندي انسان در دوران جديد محسوب مي شود.
در سال هاي دهه ۱۹۸۰ تصور مي شد به غير از نخبگان و متخصصان پزشكي كه فناوري همراه داشتند (مانند پي جو) افراد ديگري كه از آنها استفاده مي كردند، هدف مجرمانه داشتند، مانند قاچاقچيان مواد مخدر. اما در دهه ۱۹۹۰ كه تلفن همراه ارزانتر، كوچكتر و قابل دسترس تر شد، اين وضع عوض شد. اين فناوري به سرعت گسترش يافت و اسم هاي مختلفي پيدا كرد. در ژاپن كيتايي نام دارد و در چين شوجي. آلماني ها آن را دستي مي خوانند و در فرانسه قابل حمل. در عربي ال موبيل، تلفن محمول يا تلفن گوال نام دارد. در كشورهايي كه استفاده از تلفن همراه محدود به نخبگان است _ مانند بلغارستان كه فقط ۵/۲ درصد مردم از توان مالي لازم براي داشتن تلفن همراه برخوردارند- اين وسيله ارتباطي نماد ثروت و اعتبار است. اما در كشورهاي ديگر، اين فناوري در اختيار همگان قرار گرفته است. در سال ،۱۹۸۵ شمار مشتركان وسائل مخابراتي بي سيم در آمريكا ۳۴۰۰۰۰ نفر بود. در سال ،۱۹۹۳ اين رقم به بيش از ۳۳ ميليون و در سال ۲۰۰۳ به بيش از ۱۵۸ ميليون نفر افزايش يافت.
چرا مردم از تلفن همراه استفاده مي كنند؟ رايج ترين دليل راحتي است كه شامل رفتارهاي زيادي مي شود. در اسلوواكي مردم از تلفن همراه براي روشن كردن از راه دور بخاري پيش از برگشتن به خانه استفاده مي كنند و در نروژ ۵/۱ ميليون نفر مي توانند با پيام كوتاه، وضعيت مالياتي خود را معين كنند. در انگليس، از فناوري بي سيم براي خواندن كنتور آب، برق و غيره استفاده مي شود. روي هم رفته، استفاده از تلفن همراه مي تواند ميزاني از راحتي را پديد آورد كه تا به حال ناشناخته بود.
بيش از ۹۰ درصد استفاده كنندگان از تلفن همراه مي گويند داشتن اين نوع تلفن احساس ايمن تري به آنان مي دهد. در آمريكا توجيه ايمني پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ حساسيت خاصي پيدا كرد. در آن روز، تعداد زيادي زن و مرد آخرين كلمات خود را به خويشان و دوستانشان گفتند. مسافران در هواپيماي ربوده شده با همسران خود صحبت كردند. وقتي كه خطوط زميني در نيويورك و واشنگتن بر اثر كثرت استفاده گره خورد، استفاده از تلفن همراه افزايش يافت. بسياري از كساني كه هيچوقت به داشتن تلفن همراه فكر نمي كردند، پس از ۱۱ سپتامبر آن را خريدند. اگر تصوير فرهنگي كه ما از نخستين تلفن هاي همراه داشتيم، نوعي فناوري بود كه نخبگان با تكبر از آن استفاده مي كردند، امروز تصوير تلفن همراه شامل كساني است كه از اين وسيله براي آخرين تماس خود استفاده مي كنند. نيز تروريست ها از تلفن همراه براي منفجر كردن بمب از راه دور در مادريد استفاده كردند. بسياري از والدين نيز براي كنترل رفتار بچه هاي خود، تلفن همراه براي آنان مي خرند. به عبارت ديگر آنان از اين فناوري براي مراقبت از بچه هاي خود استفاده مي كنند، به جاي آنكه رفتار مناسب را به آنان ياد دهند و به آنان اعتماد كنند. جيمز اي كتز استاد ارتباطات در دانشگاه راتگرز كه تحقيقات زيادي در مورد ارتباطات بي سيم كرده است، استدلال مي كند والديني كه به بچه هايشان تلفن همراه مي دهند، در واقع پيوندهاي سنتي اقتدار را تضعيف مي كنند. «شارژ تلفنم تمام شد» به بهانه رايج نوجوانان تبديل شده است. فكر مي كنم هر كسي در موقعيتي از عدم دسترسي به عزيزش كه قاعدتاً بايد به تلفن همراه جواب مي داد، چند ساعت دچار اضطراب شده است.
با وجودي كه تلفن همراه با اقبال فراواني روبرو شده است، همه به يك صورت از آن استفاده نمي كنند. پارسال يك شركت تحليل صنعت فناوري بي سيم اعلام كرد براي چهارمين سال پياپي، مردان وراج ترين جنس در جهان بي سيم بوده اند. آنان ۱۶ درصد بيش از زنان با همراه صحبت كردند. با اين حال، زنان بيشتر از آن براي صحبت با دوستان و خانواده استفاده مي كنند، در حالي كه مردان بيشتر براي كار از آن استفاده مي كنند. محققان دريافته اند مردان از تلفن همراه خود به مانند پر طاووس و يال شير استفاده مي كنند، يعني براي اعلام ارزش، جايگاه و مطلوبيت خود در واقع از تلفن همراه براي نمايش استفاده مي شود.
قابليت هاي فزاينده تلفن همراه چنين نمايشي را تشويق مي كند. يك مدل جديد همراه داراي امكاناتي مانند نمايش ويدئو، دوربين ۲/۱ مگا پيكسل، صفحه رنگي ،۲۵۶ بلندگو، حافظه مجزا، پخش ام پي تري، دسترسي به اينترنت وجي پي اس است. يك تبليغ تلفن همراه اين وسيله را چاقوي ارتش سوئيس شما ناميد.
با اين همه قابليت، تعجب آور نيست كه شخص تلفن همراه را حيوان خانگي الكترونيك توصيف كرده است. همچون كساني كه جانوران خانگي خود را هنگام بيكاري به گردش مي برند، افراد در اوقات بيكاري با تلفن همراه خود ور مي روند و مثلاً پيام هاي خود را مي خوانند. در برخي كشورها، زنان تلفن هاي همراه را در جلدهاي تزئين شده حمل مي كنند يا مثل گردن بند به گردن مي آويزند، كاري كه مردان هم مي كنند و سازندگان تلفن همراه نيز در جستجوي راه هاي جديدي براي استفاده از علايق انسان هستند، مثلاً زنگ هاي متنوعي عرضه مي كنند.
فناوري تلفن همراه اشكال جديدي از شبكه هاي اجتماعي و سياسي پديد آورده است. مثلاً moblogging اين امكان را به دارندگان همراه مي دهد كه در اينترنت وبلاگ داشته باشند. برخي از تلفن هاي همراه به اندازه بزرگترين و گرانبهاترين كامپيوتر چند دهه قبل قدرت دارند. اين روند به قدري تسريع شده است كه عده اي پيش بيني مي كنند تا چند سال ديگر تلفن با سيم ديگر وجود نخواهد داشت. در نتيجه تلفن پيوند نزديكتري با شخص پيدا خواهد كرد. از آنجايي كه تلفن به شخص تبديل مي شود، شخص به شماره تبديل خواهد شد.
فعالان سياسي دريافته اند فناوري همراه ابزار سياسي ارزشمندي است. در سال ۲۰۰۰ در فيليپين، پيام هاي تحقيرآميز زيادي در مورد جوزف استرادا رئيس جمهوري وقت بين دارندگان همراه رد و بدل مي شد. فعالان سياسي با پيام هاي كوتاه، طرفداران خود را به گردهمايي سياسي دعوت مي كردند.
بزهكاران ارتباط
آساني كاربرد تلفن همراه ضامن نتايج مثبت براي كساني كه از آ ن استفاده مي كنند، نيست. پيامدهاي منفي ناخواسته از كاربرد تلفن همراه همچنان افزايش مي يابد. مثلاً نگراني در مورد خطرات كاربرد تلفن همراه به هنگام رانندگي بسيار چشمگير است. نتايج تحقيقي در سال ۲۰۰۱ در آمريكا نشان داد حدود ۵۴ درصد رانندگان معمولاً نوعي تلفن بي سيم در خودروي خود دارند. در نتيجه، در هر لحظه حدود ۶۰۰۰۰۰ نفر به هنگام رانندگي از آن استفاده مي كنند. در مناطقي مانند نيويورك، نيوجرزي و واشنگتن همه رانندگان ملزم هستند از هدفون تلفن استفاده كنند.
به علاوه، ويروس هاي واقعي و مجازي مي تواند به تلفن همراه راه يابد. در سال ۲۰۰۳ تحقيقي در آمريكا انجام شد كه نشان داد در يك بيمارستان ۱۲ درصد تلفن هايي كه كاركنان از آن استفاده مي كردند، آلوده به باكتري است. پارسال نخستين ويروس كامپيوتري كه به تلفن هاي همراه حمله مي كرد، شناسايي شد.
مي شود لطفاً ساكت باشيد؟
برخي تعاملات عمومي، قواعد رفتاري ناگفته اي دارند، مثلاً وقتي در فروشگاهي بزرگ براي پرداخت پول مي رويد، در صف پشت نفر آخر مي ايستيد تا نوبتتان برسد. در مترو، راه را براي مسافراني كه از كوپه ها بيرون مي آيند، باز مي كنيد. آنچه هيچوقت انتظار آن را نداشته ايد اما حالا بايد تحمل كنيد، صداي غريبه اي است كه مثلاً درباره بدهي به صاحب خانه اش جر و بحث مي كند. من شاهد رد و بدل شدن جزئيات بيماري هاي مختلف بوده ام. جزئيات خريد خانه را شنيده ام. دوره استراق سمع كردن به سر آمده است، يعني زماني كه به طور اتفاقي در خلوت شنونده صحبت دو نفر بوديم. الان به راحتي مي شنويم. در نتيجه امروز فضاي اجتماعي در اختيار صداهاي حاشيه اي و ناشناس و اجتناب ناپذير است.
چرا مكالمات تلفن همراه ما را بيش از گوش كردن به دو غريبه كه در مورد برنامه هاي آتي خود حرف مي زنند، آزار مي دهد؟ اين قبيل مكالمات از نظر كمي بيشتر است چون صداي هر دو طرف را مي شنويم. پس چرا كيفيت اين دو نوع مكالمه با هم متفاوت است؟ شايد علت آن باشد كه استفاده كنندگان از همراه تصور مي كنند تنها هستند يا تصور مي كنند در خلوت چنين كاري مي كنند در صورتي كه اينگونه نيست. از آنجايي كه استفاده كنندگان با جهان اطراف خود تعامل ندارند، فكر مي كنند جهان اطراف خود اصلاً وجود ندارد و نبايد در كارشان دخالت كند. وقتي استفاده كننده با حرف زدن بر محيط مسلط مي شود، پيامي روشن به ديگران مي دهد كه آنان نمي توانند بر استفاده از محيط مسلط شوند.
در آمريكا تفاوت هاي منطقه اي اندكي در مورد استفاده از تلفن همراه وجود دارد. مثلاً در جنوب، استفاده كنندگان تلفن هاي خود را بيشتر در كليسا خاموش مي كنند، در حالي كه در غرب مردم بيشتر تلفن خود را در كتابخانه، تئاتر، رستوران و مدارس خاموش مي كنند. اما در سراسر كشور، همچنان صداي زنگ تلفن در سينما، كنسرت و تئاتر شنيده مي شود. آلودگي صوتي ناشي از تلفن كنندگان بي ادب، شديدترين نوع نقض نظم اجتماعي محسوب نمي شود، مثلاً مانند خراب كردن مجسمه نيست. در جوامعي كه رسميت بيشتري در مناسبات اجتماعي وجود دارد، مانند ژاپن، مكالمه تلفني با صداي بلند بي ادبي محسوب مي شود و ژاپني ها هنگام صحبت با همراه دهان و گوشي را با دست مي پوشانند. آمريكايي ها در اين زمينه دست به آموزش همگاني زده اند. جولاي ماه ملي ادب ورزي تلفن همراه است.
به نظر مي رسد ما در ميانه يك دوره تطبيق هستيم. هنوز قواعد اجتماعي قديمي را به ياد داريم كه مؤدب بودن با ديگران را يادآوري مي كرد به خصوص در مكان هاي بسته مانند قطار و آسانسور. اما به طور فزاينده اي روشن است فناوري تلفن همراه توانايي ما را براي اعمال مقررات اجتماعي مختل كرده است. برخي كارشناسان يادآوري مي كنند بايد نوعي اولويت را در استفاده از همراه رعايت كرد. اما با اين كار آنان در واقع اذعان مي كنند هر مكالمه اي مهم است و فقط كافي است بياموزيم چگونه و چه وقت صحبت كنيم. اين برخلاف قاعده اي قديمي است كه هر وقتي مكالمه اي در موقعيتي اجتماعي صورت مي گيرد، اهميت آن تا حدي بايد براساس معيارهاي ساير حاضران در آن موقعيت ارزيابي شود. اما اتكاي صرف بر انضباط شخصي و آموزش همگاني نتيجه اي ندارد چون با توجه به طبيعت انسان، اين امر سبب مي شود تا افراد فقط زمان بيشتري را صرف توجيه خود براي انجام مكالمه تلفني كنند تا اينكه درباره آن بيانديشند كه اين نيازشان چه تأثيري بر ديگران مي گذارد.
دلايلي كه مردم براي داشتن تلفن همراه ذكر مي كنند، بيشتر جنبه عملي دارد، يعني ايمني و راحتي. اما اين سئوال كه چرا وقتي كه تلفن زنگ مي زند، به آن جواب مي دهيم، پرسشي است كه بهتر است به عهده جامعه شناسي و روان شناسي بگذاريم. اروينگ گافمن جامعه شناس بزرگ قابليت هاي متنوع تعامل انسان در فضاي اجتماعي را شرح داده است. در تحليل گافمن اين مفهوم نقش محوري دارد كه در موقعيت هاي اجتماعي كه غريبه ها بايد با هم ارتباط برقرار كنند، شخص موظف است به هنگام ورود به موقعيت وارد بازي شود و تا زماني كه در آن قرار دارد، به اين كار ادامه دهد. نشان ندادن اين رفتار به ديگران اين پيام روشن را مي دهد كه شخص نسبت به آن جمع اجتماعي بي احترام يا مخاصم است. كسي كه خود را از موقعيت اجتماعي دور مي كند، به ديگران اين پيام را مي دهد كه به آنان نياز دارد استفاده از همراه باعث مي شود ما بدون تأييد تلويحي ديگران، شنيدن مكالمات خود را به آنان تحميل كنيم.
ما از تلفن همراه براي نمايش جايگاه خودمان در محيط اجتماعي استفاده مي كنيم، مانند فوج افرادي كه دنبال صاحب منصبي در اداره راه مي روند. زبان فناوري بي سيم نشان دهنده خودخواهي آن به عنوان رسانه است. فناوري بلوتوث يك نمونه است. به علاوه وقتي در حين كار يا در حين مسافرت، با تلفن همراه فردي تماس مي گيرند، در واقع اين پيام به افراد پيرامون وي داده مي شود كه ببينيد اين فرد چقدر مورد نياز است.
تلفن همراه وسيله اي جديد اما نه ضرورتاً برتر از ارتباط با همديگر است. همراه صحبت را تشويق مي كند نه گفتگو را. همراه ما را به كساني كه مي شناسيم، متصل مي كند، اما ما را از غريبه هايي كه در محيط عمومي در اطراف ما هستند، جدا مي كند. در دسترس بودن دائمي و مبادله اطلاعات قطعاً سودمند است. اما اگر متصل بودن مستلزم يا مشوق جدايي از زندگي اجتماعي باشد، سودمند نيست.