فرحناز هاشمي
در شماره قبل چالش هايي همچون، ضايعات بخش كشاورزي و مكانيزاسيون كشاورزي مورد توجه و تحليل قرار گرفت. درآخرين بخش اين گزارش، چالش هايي همچون تغيير كاربري اراضي كشاورزي و محدوديت آب كشاورزي مورد بررسي قرار مي گيرد.
گزارش ها حاكي است كه سالانه ۲۰ هزار هكتار از اراضي كشاورزي اعم از زراعي و باغي در معرض تغيير كاربري قرار مي گيرد كه از اين ميزان بيش از ۱۷ هزار هكتار غير مجاز و ۲۷۵۰ هكتار مجاز بوده و در طول ۲۰ سال گذشته نيز ۴۰۰ هزار هكتار از اين اراضي، تخريب و اغلب ساخت و ساز در آنها صورت گرفته است.
به گفته رئيس سازمان امور اراضي وزارت جهاد كشاورزي، اكثر اين زمين ها در استان هاي شمالي و حواشي كلان شهرها كه داراي ارزش اقتصادي هستند دچار تغيير كاربري شده اند و عمده اين تغييرات در زمين هاي زراعي صورت گرفته، زيرا تبديل چنين اراضي آسان تر است و كمتر در معرض ديد مي باشد.
آنچه كه در سال هاي اخير تغيير كاربري اراضي كشاورزي را افزايش داده است وجود نقدينگي زياد و سرمايه هاي سرگردان در جامعه، كاهش فروش تراكم در تهران، تعدد بنگاه هاي معاملاتي در شهرستان ها و روستاها، عدم رعايت قانون حفظ كاربري اراضي كشاورزي حتي از سوي برخي دستگاه هاي دولتي و كافي نبودن نظارت قانوني در اين امر مي باشد.
دكتر غلامعباس توسلي جامعه شناس، فروش و تبديل زمين هاي كشاورزي را يكي از تجليات اقتصاد ناسالم مي داند كه در پي آن، سودهاي بي شماري نصيب برخي افراد مي گردد.
به گفته وي، تفاوت قيمت بين محصولات كشاورزي و توليدات خدماتي قابل مقايسه نيست و اين مسئله زمينه را براي ورود زمين هاي زراعي و باغي به بورس بازي فراهم مي كند به طوري كه قيمت واقعي تحت الشعاع قيمتي كاذب قرار گرفته و افزايش مي يابد.
ضعف مديريت در بخش كشاورزي و كاهش انگيزه هاي اجتماعي براي فعاليت هاي كشاورزي از علل تغيير كاربري اراضي كشاورزي به شمار مي رود. در همين حال تغيير كاربري اراضي كشاورزي به طور مجاز نيز صورت مي گيرد كه برخي اين قبيل زمين ها را كم بازده و ديمي توصيف كرده و اجراي اين طرح ها را اشتغال زا و اجتناب ناپذير مي دانند و عده اي نيز بر اصلاح خاك اراضي كم بازده به جاي تغيير كاربري آن تأكيد مي كنند.
اما قانون حفظ كاربري اراضي كشاورزي هم درست اجرا نمي شود. مهندس پسيان رئيس سازمان امور اراضي وزارت جهاد كشاورزي مي گويد: «رعايت نكردن قانون حفظ اراضي زراعي و باغي، گاه از سوي بعضي از دستگاه هاي دولتي به دليل كسب درآمد و بخشي نگري آنها صورت مي گيرد.»
وي در اين زمينه به عدم اجراي طرح آمايش اشاره مي كند كه بر اساس آن كارشناسان مي توانند با در نظر گرفتن منافع ملي و نه منافع محلي و منطقه اي؛ كاربري هاي مناسب را پيشنهاد و تأييد كنند.
علاوه بر اين به اعتقاد بسياري از مسئولان، قانون حفظ كاربري اراضي كشاورزي كه در سال ۷۴ به تصويب رسيده است نياز به اصلاحاتي دارد چرا كه پاسخگوي نيازهاي بخش كشاورزي نيست. وجود برخي ضعف ها مانند تشخيص نوع زمين هاي زراعي و باغي در محاكم از سوي افراد غيركارشناس، نبود ضمانت اجرايي اين قانون و مشخص نبودن ميزان دقيق هزينه هاي تخلف ضرورت اصلاح اين قانون را به وجود آورده است.
با توجه به اين كه يكي از برنامه هاي وزارت جهاد كشاورزي، توسعه روستاها از طريق پايداري كشاورزي، افزايش درآمد و محروميت زدايي است از اين رو، حفظ كاربري اراضي كشاورزي از اهميت خاصي برخوردار است، زيرا در صورت ادامه فروش زمين هاي زراعي و باغي، مهمترين سرمايه هاي روستائيان براي انجام فعاليت هاي كشاورزي به ويلا و مراكز تجاري و... تبديل شده و به تدريج زمينه هاي بيكاري، مهاجرت و گرايش جوانان روستايي به فعاليت هاي خدماتي فراهم مي آيد و اين خود به تغيير بافت اجتماعي، جمعيتي و اقتصادي روستاها منتهي خواهد شد.
تنظيم بازار محصولات كشاورزي
دستيابي به بازاري كه در آن محصولات كشاورزي با قيمتي مناسب عرضه و به فروش برسد از حقوق مسلم مصرف كنندگان و توليد كنندگان است. اين در حالي است كه كشور ما سالانه با بحران هاي متعددي در خصوص بازار محصولات زراعي، باغي و دامي به دليل فصلي و فسادپذير بودن آن روبه رو مي شود و اين بحران برطرف نمي شود مگر با توزيع مناسب محصولات و حذف واسطه ها و دلالان.
بر اين اساس وزير، مد نظر دارد تا با تقويت و حمايت تشكل هاي توليدي و غيردولتي از طريق حمايت هاي مالي و اعتباري به نقش واسطه ها در بازار محصولات كشاورزي پايان داده و يا به حداقل برساند.
مهندس اسكندري بر اين باور است كه تشكل هاي واقعي توانايي تنظيم بازار و حتي خريد تضميني كالاهاي كشاورزي را بدون دخالت دولت دارند و چنانچه تشكل هاي توليدي مسئوليت تنظيم بازار را بر عهده بگيرند قيمت محصولات تثبيت خواهد شد.
در برنامه وي نيز آمده است: «عدالت ايجاب مي كند كه با پررنگ كردن نقش تشكل هاي توليدي كه حافظ منافع كشاورزان و دامداران هستند از يك سو و به كارگيري مفيدتر ساختار ايجاد شده در عرضه محصولات كشاورزي در شهرهاي بزرگ، حلقه واسط به حداقل كاهش و منافع توليد كننده و مصرف كننده حفظ شود. در اين صورت مي توان انتظار داشت كه چرخه سالم توليد و مصرف استمرار يابد.»
وزير جهاد كشاورزي در همين حال در ابتداي كار خود از ارائه طرح جديد تنظيم بازار ميوه با مشاركت وزارت بازرگاني به هيأت دولت خبر داده است كه بر اساس آن توليد و عرضه ۲۲ محصول باغي ساماندهي و از حضور واسطه ها جلوگيري مي شود.
قدر مسلم، اراده مهندس اسكندري بر كنار گذاشتن گروهي است كه با استفاده از سرمايه هاي خود و فرصت هاي ايجاد شده در جامعه در مسير ميان توليدكننده و مصرف كننده قرار مي گيرند و بدون آن كه در توليد دخالتي داشته باشند و يا مالياتي پرداخت كنند سود زيادي را نصيب خود مي كنند. گروهي كه گفته مي شود ۵۰ درصد از ارزش محصولات كشاورزي را به جيب مي زنند و اين بدان معني است كه قيمت محصولات ۵۰ درصد افزايش مي يابد. چنين شرايطي قطعاً قدرت خريد افراد كم درآمد جامعه را براي خريد كاهش داده و كشاورزان را متضرر مي كند و به نوعي به نارضايتي مردم دامن مي زند.
در همين حال بايد در نظر داشت كه به عقيده كارشناسان عواملي همچون فقر، عدم تخصيص اعتبارات لازم به كشاورزان، عدم آشنايي آنان به بازاريابي محصولات كشاورزي، افزايش هزينه حمل و نقل و فرهنگ مصرف و خريد سنتي خريدار از يك سو و رشد بيكاري و وجود اشتغال كاذب در بخش هاي خدماتي از سوي ديگر منجر به افزايش اين نوع داد و ستدها و در نهايت رشد واسطه ها شده است كه اين مسائل نيز نبايد از نظر دور بماند.
به اعتقاد بسياري از مسئولان، قانون حفظ كاربري اراضي كشاورزي كه در سال ۷۴ به تصويب رسيده است نياز به اصلاحاتي دارد چرا كه پاسخگوي نيازهاي بخش كشاورزي نيست. وجود برخي ضعف ها مانند تشخيص نوع زمين هاي زراعي و باغي در محاكم از سوي افراد غيركارشناس، نبود ضمانت اجرايي اين قانون و مشخص نبودن ميزان دقيق هزينه هاي تخلف ضرورت اصلاح اين قانون را به وجود آورده است.
محدوديت آب كشاورزي
ايران سرزميني خشك و نيمه خشك است كه متوسط بارندگي آ ن ۲۵۰ ميلي متر يعني يك سوم بارندگي جهان و تبخير سالانه كشور ۲۱۰۰ ميلي متر حدود ۳ برابر جهان مي باشد.
كل آب استحصالي در كشور ۱۳۰ ميليارد مترمكعب بيشتر نيست و بخش كشاورزي به عنوان بزرگترين مصرف كننده آب نزديك به ۹۲ درصد آن را به ميزان ۸۶ ميليارد مترمكعب براي توليد ۷۸ ميليون تن محصولات زراعي و باغي مصرف مي كند. اين در حالي است كه توزيع مكاني و زماني بارندگي مناسب نيست و ۷۵ درصد بارندگي در فصول غيرزراعي و ۲۵ درصد بارندگي در فصول زراعي اتفاق مي افتد.
با وجود محدوديت آب براي توليد محصولات كشاورزي و غذايي، بخشي از آب استحصالي از طريق تبخير، نفوذ عمقي و رودخانه ها و خروج آن از مرزهاي كشور تلف مي شود. علاوه بر آن در بخش كشاورزي نيز راندمان آبياري پايين و حدود ۳۸ تا ۴۰ درصد برآورد شده است.
مهندس عباس زارع مديركل دفتر توسعه منابع آبي كشاورزي و بهينه سازي مصرف وزارت جهاد كشاورزي ضعف مديريت آب و نهادينه نشدن مديريت عرضه و تقاضا، نبود سياستگذاري هاي كلان، مشاركت كم تشكل هاي مردمي و نامتعادل بودن سرمايه گذاري در بخش هاي آبخيزداري، استحصال، انتقال، توزيع و تقسيم آب را از عوامل كاهش راندمان آبياري مي داند.
وي همچنين در مورد مصرف بهينه آب كشاورزي مي گويد: «در كشور ما هنوز شاخص هاي بهره وري و كارايي آب به طور پژوهش شده و بر اساس اقليم هاي مختلف تعيين نشده و آنچه در مورد پايين بودن راندمان و بهره وري آب مطرح مي شود بر اساس گمانه زني هاي كارشناسي است.»
در برنامه هاي وزير نيز به فقدان سيستم هاي مؤثر انتقال و بهره برداري از منابع آب و ترويج و آموزش اشاره شده است.
در همين حال بخشي از آب از طريق ضايعات محصولات كشاورزي اتلاف مي شود. به گفته تحليلگران ميزان آب تلف شده از طريق ضايعات ۱۵ درصدي محصولات كشاورزي در مرحله برداشت تقريباً برابر با حجم آب پشت سد كرخه است. از سوي ديگر طبق محاسبات اگر در حال حاضر براي توليد ۹۰۰ گرم محصول به يك مترمكعب آب احتياج داريم در سال ۱۴۰۰ با توجه به رشد جمعيت، براي تأمين ۲۰۰ ميليون تن مواد غذايي به بيش از ۲۰۰ ميليارد مترمكعب آب نياز است.
بنابراين با توجه به نياز بخش كشاورزي به حجم زيادي از آب براي افزايش توليد و همچنين دستيابي به خودكفايي محصولات استراتژيك، صرفه جويي آب موجود با كاهش ضايعات محصولات كشاورزي از سوي كارشناسان مهم ارزيابي شده است؛ ضمن آن كه تجهيز و نوسازي اراضي زير سدها، اراضي سنتي، تأمين و توسعه منابع آب كشاورزي، بهبود روش ها و سيستم هاي مدرن آبياري و اصلاح و بهبود كانال هاي عمومي و انهار سنتي با توجه به برنامه چهارم توسعه براي افزايش راندمان و بهره وري آب مورد تأكيد قرار گرفته است.