چهارشنبه ۴ آبان ۱۳۸۴
مروري بر بيانات تاريخي حضرت امام(ره) درباره لايحه كاپيتولاسيون
اعتراض افشاگرانه
002862.jpg
فريبا مسعودپور شيرازي
اشاره- اعتراض تاريخي امام خميني(ره) در تصويب قانون قضاوت كنسولي (كاپيتولاسيون) نقطه عطفي در تاريخ معاصر ايران به شمار مي رود. حضرت امام خميني(ره) روز ۴ آبان ۱۳۴۳ سخنراني معروف خود را عليه «كاپيتولاسيون» ايراد كرد. اين سخنراني باعث دستگيري و تبعيد ايشان به تركيه شد. آنچه اعتراض و خشم حضرت امام(ره) را برانگيخت تصويب ماده واحده منضم به قرارداد وين در جلسه ۲۱ مهر مجلس شوراي ملي بود كه مطابق آن مستشاران نظامي آمريكا در ايران از مصونيت ها و معافيت هاي ديپلماتيك قرارداد مذكور بهره مند مي شدند. نوشتار زير مروري است بر سير تصويب لايحه كاپيتولاسيون و افشاگري تاريخي حضرت امام خميني(ره).
لايحه كاپيتولاسيون
مجلس شوراي ملي در تاريخ ۲۱ مهر ۱۳۴۳ لايحه مصونيت قضايي را براي مستشاران نظامي آمريكايي تصويب كرد. براساس تصويب ماده واحده منضم به قرارداد وين در مجلس شوراي ملي، مستشاران نظامي آمريكا در ايران از مصونيت ها و معافيت هاي ديپلماتيك اين قرارداد بهره مند مي شدند. در اين ماده واحده آمده بود: «... به دولت اجازه داده مي شود كه رئيس و اعضاي هيأت هاي مستشاري نظامي ايالات متحده را در ايران كه به موجب موافقت نامه هاي مربوطه در استخدام دولت شاهنشاهي هستند، از مصونيت ها و معافيت هايي كه شامل كارمندان اداري و فني موصوف در بند« و »ماده اول قرارداد وين است كه در تاريخ ۱۸ آوريل ۱۹۶۱ مطابق ۱۹ فروردين ۱۳۴۰ به امضا رسيده است، برخوردار نمايد.»
قرارداد وين و ماده واحده مربوط به آن هر دو در جلسه ۲۱ مهر تقديم مجلس شد و حسنعلي منصور نخست وزير وقت براي دفاع از آن شخصاً به مجلس رفت. هنگامي كه اصل قرارداد به تصويب نمايندگان رسيد، وقت جلسه روبه اتمام بود و هيأت رئيسه مجلس قصد داشت مطرح كردن ماده واحده را به جلسه اي ديگر موكول كند. اما حسنعلي منصور به دليل نگراني از بروز واكنش هاي احتمالي اصرار كرد موضوع در همان جلسه خاتمه يابد. با اين وجود گروهي از نمايندگان با اين ماده واحده مخالفت كردند. نمايندگان در استدلال خود براي مخالفت دلايلي از جمله تعارض اين قانون با قانون اساسي و رابطه نخست وزير را با نماينده سيا در تهران مطرح مي كردند. اين لايحه عليرغم مخالفت هاي زياد سرانجام با ۷۴ رأي موافق در برابر ۶۱ رأي مخالف به تصويب رسيد.
امام كه از حضور مستشاران نظامي و امنيتي بيگانه و عملكرد زيانبار و اسارت آور آنها در كشور آگاهي داشت، چند روز پس از تصويب لايحه كاپيتولاسيون براي نظاميان آمريكايي در مجلس شوراي ملي ، بلافاصله مراجع و علماي قم را به تشكيل جلسه هفتگي فراخواندند و با ارسال تلگرام و پيك هايي علماي ساير شهرها را در جريان امر قرار دادند. سپس اعلام داشتند كه در روز۲۰ جمادي الثاني (برابر با ۴ آبان) در منزل خود سخنراني خواهند كرد.
002856.jpg
رژيم كه از تصميم حضرت امام (ره) اطلاع يافت، پيكي به قم فرستاد تا با امام ديدار كرده و ايشان را از تصميم خود منصرف سازد، ولي امام حاضر به ديداربا وي نشدند و به ناچار او با فرزند امام (حاج آقا مصطفي) ديدار كرد و با زبان نصيحت و تهديد اظهار داشت: «... آمريكا به منظور كسب وجهه در ميان مردم ايران با تمام قدرت فعاليت مي كند و پول مي ريزد و از نظر قدرت در موقعيتي است كه هرگونه حمله به آن به مراتب خطرناك تر از حمله به شخص اول مملكت است! آيت الله خميني اگر اين روزها بنا دارند نطقي ايراد كنند بايد خيلي مواظب باشند كه با دولت آمريكا برخوردي نداشته باشد كه خيلي خطرناك است و با عكس العمل تند و شديد آنان مواجه خواهد شد. ديگر هر چه بگويند- حتي حمله به شخص شاه- چندان مهم نيست!» (۱)
امام بدون توجه به اين تهديد ها اعلام كرد كه در۲۰ جمادي الثاني، روز ميلاد حضرت زهرا(س) كه برابر با ۴ آبان ماه بود سخنراني خواهد كرد. صبح آن روز امام خميني(ره) در حالي كه بسيار برافروخته و خشمگين بودند در حضور هزاران نفر از مردم قم و تهران كه از ساعاتي پيش در منزل و كوچه هاي اطراف منزل امام اجتماع كرده بودند بيانات تاريخي خود را ايراد كردند.
امام سخنان خود را پس از نام خدا با آيه استرجاع (انالله و انااليه راجعون) شروع نمود كه نشان دهنده مصيبت بزرگي بود كه بر اسلام و مسلمين وارد آمده است. همچنين تأثر قلبي خود را از اين مصيبت ابراز داشتند و اعلام عزاي عمومي كردند:
ايران ديگر عيد ندارد، عيد ايران را عزا كردند... و چراغاني كردند، عزا كردند و دسته جمعي رقصيدند... استقلال ما را فروختند، باز هم چراغاني كردند، پايكوبي كردند. اگر من به جاي اينها بودم اين چراغاني ها را منع مي كردم.
مي گفتم بيرق سياه بالاي بازارها و... خانه ها بزنند، چادر سياه بالا ببرند!
پس از اين مقدمه، امام ضمن شرح لايحه كاپيتولاسيون كه در مجلس به تصويب رسيد نتايج سياسي- اجتماعي آن را با ذكر مثال هايي خاطر نشان ساختند.
اگر يك خادم آمريكايي يا يك آشپز آمريكايي مرجع تقليد شما را در وسط بازار ترور كند، زير پاي خود منكوب كند، پليس ايران حق ندارد جلوي او را بگيرد! دادگاه  هاي ايران حق محاكمه ندارند!... بايد پرونده به آمريكا برود و در آنجا ارباب ها تكليف را معين كنند... دولت [ايران] با كمال وقاحت از اين امر ننگين طرفداري كرد. ملت ايران را از سگ هاي آمريكايي پست تر كردند!... چرا! براي اينكه مي خواستند وام بگيرند آمريكا خواست كه اين كار انجام شود.
امام خميني(ره)، مجلس و دولت را كه «ربطي به ملت ندارند» عامل اين ننگ و فضاحت دانستند و تأكيد كردند كه اگر روحانيون در مجلس بودند. اجازه نمي دادند آمريكا و انگليس و اسرائيل بر سرنوشت كشور مسلط شوند و عمال خود را بر ملت تحميل نمايند و يك دست نشان دهنده آمريكايي (نخست وزير)، چنين غلطي بكند.
اعلام خطر
امام خميني(ره) در پي تصويب اين قانون ننگين به ارتش، سياسيون، بازرگانان، مراجع، علما و فضلا اعلام خطر كرد و با اشاره به حضور نظاميان آمريكايي در ايران خطاب به شاه فرمودند:
نظامي هاي آمريكا و مستشاران نظامي آمريكا براي شما چه نفعي دارند؟ اگر اين مملكت در اشغال آمريكاست، پس چرا اين قدر عربده مي كشي؟ چرا اين قدر دم از ترقي مي زني؟ اگر اين مستشاران نوكر شما هستند، چرا از ارباب ها بالاترشان مي بريد؟ اگر نوكرند با آنان مثل ساير نوكرها عمل كنيد.
پس از آن شرح فلاكت و بدبختي مردم و قروض خارجي دولت و به دنبال آن وابستگي روزافزون كشور به آمريكا، فرياد برآورد كه «والله گناهكار است كسي كه داد نزند، والله مرتكب گناه كبيره است كسي كه فرياد نزند» ، و به دنبال آن از علماي قم، نجف، ملت هاي مسلمان، رهبران اسلامي و رؤساي جمهور كشورهاي اسلامي استمداد كرد كه به داد ملت مظلوم ايران برسند، همچنين همه قدرت هاي غربي و شرقي و در رأس آنها آمريكا را كه مؤيد رژيم شاه بودند، به شدت محكوم نمود.
آمريكا از انگليس بدتر، انگليس از آمريكا بدتر، شوروي از هر دو بدتر، همه از هم بدتر و همه از هم پليد ترند، ليكن امروز سر و كار ما با آمريكاست. رئيس جمهور آمريكا... اين معنا را بداند كه امروز در پيش ملت ما از منفورترين افراد بشر است كه چنين ظلمي به ملت اسلامي كرده است... امروز تمام گرفتاري  ما از آمريكاست، تمام گرفتاري ما از اسرائيل است، اسرائيل هم از آمريكاست، اين وكلا هم از آمريكا هستند، اين وزرا هم از آمريكا هستند، همه دست نشانده آمريكا هستند. اگر نيستند چرا در مقابل آن نمي ايستند داد بزنند؟
امام بار ديگر تأكيد نمودند كه نمايندگان مجلسين، نمايندگان واقعي نبوده و نيستند و اگر فرضاً هم بودند به دليل تأييد يا سكوت در مقابل اين تصويب نامه از نمايندگي مردم ساقط شده اند. در پايان خطاب به حاضران در مجلس و علما و روحانيون فرمود، موظفيد مردم را آگاه نماييد و به نمايندگان مجلس فرياد اعتراض برآوريد. اين سخنراني با دعاي امام و آمين پرشور مردم به پايان رسيد.
002859.jpg
پس از اين سخنراني، امام اطلاعيه اي را منتشر كردند و اقدام ننگين و اسارت بار دولت و مجلس را پيرامون تصويب لايحه كاپيتولاسيون افشا و محكوم كردند و آن را «سند بردگي ملت ايران» و «اقرار به مستعمره بودن ايران» و «ننگين ترين و موهن ترين تصويب نامه غلط دولت هاي بي حيثيت» ناميدند و نوشتند: «اكنون من اعلام مي كنم كه اين رأي ننگين مجلسين، مخالف اسلام و قرآن است و قانونيت ندارد. مخالف رأي ملت مسلمان است. وكلاي مجلسين وكيل ملت نيستند، وكلاي سرنيزه هستند. رأي آنها در برابر ملت و اسلام و قرآن هيچ ارزشي ندارد و اگر اجنبي ها بخواهند از اين رأي كثيف سوء استفاده كنند تكليف ملت تعيين خواهد شد.»
امام بار ديگر آمريكا را عامل اصلي همه گرفتاريهاي مردم ايران و مسلمانان جهان معرفي كرد كه به اسرائيل كمك كرده تا اعراب مسلمان فلسطين را آواره كند و دولت و مجلس ايران را تسليم خود كرده و روحانيت را به حبس و زجر و اهانت كشيده و غبار ورشكستگي و فقر را به رخسار بازرگانان و زارعان نشانده و اصلاحات شاهانه،  بازار سياه براي آمريكا و اسرائيل درست كرده است. ايشان به مردم توصيه و تأكيد كردند:
... بر ملت ايران است كه اين زنجيرها را پاره كنند، بر ارتش ايران است كه اجازه ندهند چنين كارهاي ننگيني در ايران واقع شود... اين دولت را ساقط كنند، وكلايي كه به اين مفتضح رأي دادند از مجلس بيرون كنند... بر فضلا و مدرسين حوزه هاي علميه است كه از علماي اعلام بخواهند كه اين سكوت را بشكنند... بر جوانان دانشگاهي است كه با حرارت با اين طرح مفتضح مخالفت كنند... بر دانشجويان ايراني ممالك خارجي است كه در اين امر حياتي كه آبروي مذهب و ملت را در خطر انداخته ساكت ننشينند.
سخنراني و اعلاميه حضرت امام (ره) بازتاب هاي متفاوتي داشت. از يك سو برخي از وعاظ در منابر، مصوبه اخير مجلسين را شرح داده و عواقب اسارت بار آن را متذكر شدند، كه ساواك نيز بلافاصله دستور جلوگيري و تعقيب آنان را داد.
اعتراض افشاگرانه امام در خصوص تصويب قانون مصونيت قضايي براي مستشاران بيگانه به بازداشت و تبعيد ايشان در تاريخ ۱۳ آبان ۱۳۴۳ انجاميد. لذا در نيمه شب ۱۳ آبان ،۱۳۴۳ صدها كماندو منزل امام را در قم محاصره كرده و به دور از چشم مردم، سراسيمه به منزل وارد شدند و ايشان را دستگير نمودند. امام را به سرعت به تهران منتقل كردند و سپس ايشان را به فرودگاه مهرآباد آوردند و با هواپيماي باري كه از روز قبل به دستور شاه آماده شده بود به همراه دو تن از مأموران امنيتي به تركيه فرستادند. همان روز راديو و مطبوعات كشور خبر دستگيري و تبعيد ايشان را در يك جمله به اطلاع مردم ايران رساندند:
طبق اطلاع موثق و شواهد و دلايل كافي، چون رويه آقاي خميني و تحريكات مشاراليه، عليه منافع ملت و امنيت و استقلال و تماميت ارضي كشور تشخيص داده شد، لذا در تاريخ ۱۳ آبان ماه ۱۳۴۳ از ايران تبعيد گرديد.
با افشاي اهداف پنهان رژيم وابسته شاه توسط حضرت امام(ره) نخستين ضربه بر پيكره رژيم شاهنشاهي وارد آمد و حركت هاي انقلابي شكل گرفت كه در نهايت منجر به سقوط شاه و پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن ۵۷ گرديد.
۱- پايگاه مركز اسناد انقلاب اسلامي

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سينما
فرهنگ
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  سينما  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |