|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
كله وپاچه؛ دو فيلم با يك بليت
|
|
پيشا پيش بايد معذرت بخواهم؛ به خاطر معرفي غذاي امروز؛ آن هم به اين دليل كه بهتر است اين غذا را در منزل طبخ نكنيد؛ نه به خاطر اينكه كار سختي ست و از عهده آن برنمي آييد، بلكه به خاطر آنكه بدانيد لذت سرو اين غذا به شيوه كلاسيك، فقط و فقط در محل طبخ آن است. شايد حدس زده باشيد پاي چه تركيب لذيذي به ميان آمده؛ كله پاچه . دوستان مي گفتند اين يكي را حداقل ننويس كه تحمل نداريم؛ تو مي نويسي و ما بايد آب راه افتاده از لب و لوچه مان را جمع كنيم و من هم گفتم: بخواهيد يا نخواهيد، نمي توانم از كله پاچه بگذرم، آن هم حالا كه چند روزي بيشتر به پايان ماه مبارك رمضان باقي نمانده و اگر دير بجنبيد، لذت خوردن آن را در وقت افطار از دست خواهيد داد. حالا براي آن دسته كه مايلند اين غذا را در منزل تهيه كنند، فقط مي گوييم كه كله پاچه را پاك كرده از بازار تهيه كنيد.(نپرسيد كه چرا كله پاچه پاك كرده كه به دلايل مختلفي از توضيح آن معذوريم).
پس از شست وشوي كامل آن را در قابلمه قرار دهيد و به اندازه كافي در آن آب بريزيد؛ اجازه دهيد شب تا صبح با شعله پايين كم كم و به قول قديمي ها ريز ريز بجوشد. پياز درسته خام و چند عدد سير هم همراه با آن بجوشانيد. صبح وقتي محتويات قابلمه پخته شد، مي توانيد ادويه و نمك و فلفل و كمي روغن تاكيد مي كنم، كمي روغن- به آن اضافه كنيد و حالا شعله اجاق را زياد كنيد.
دو، سه ساعتي كه بگذرد كله پاچه شما آماده است؛ منتها اين تازه آغاز ماجراست. قابلمه را سر سفره نبريد، بلكه كله پاچه را در سيني آماده كرده و بعد آن را به سفره منتقل كنيد. براي اين منظور ابتدا كله را از وسط به دو نيمه مساوي تقسيم كنيد و زبان را بيرون بياوريد. پشت زبان پوسته اي ست كه بايد آن را جدا كنيد و حالا در سيني چيني سفيدرنگي كه مهيا كرده ايد، قرار دهيد. نوبت به چرب ترين و لذيذترين بخش رسيده است. درست حدس زديد؛ مغز. تمام هنر خود را به كار ببنديد كه مغز گوسفند را سالم و بدون خرد شدن خارج كنيد. اگر هم قسمتي از آن خرد شد، ايرادي ندارد، براي آبگوشت به آن نياز داريم. مغز را در كنار زبان در سيني قرار دهيد و سراغ چشم ها برويد. شايد هيچ بخشي از كله پاچه به اندازه چشم، لذيذ نباشد. سياهي داخل چشم ها را درآورده و دور بيندازيد و چشم ها را در سيني پهن كنيد. قديمي ها مي گفتند، برادردارها چشم نخورند؛ خيلي توجهي نكنيد. نمي شود لذت خوردن چشم گوسفند را با اين خرافات عوض كرد. گوشت صورت يا اصطلاحا بناگوش، بخش ديگري ست كه طرفداران زيادي دارد. قسمت رويي صورت گوسفند را كه متشكل از گوشت لخم و ملحقات ديگر است بدون دستكاري كردن در سيني قرار دهيد.
آخرين بخش پاچه هاست. در ميان پاي گوسفند، غده اي وجود دارد كه پيش از خوردن پاچه، آن را بيرون بياوريد و پاچه ها را داخل سيني بچينيد. سيني شما كامل است. در يك ظرف بلور گل سرخي هم آب كله پاچه را بريزيد؛ نه! صبر كنيد، هنوز زود است كه سيني كله پاچه را سر سفره ببريد. كمي روغن، ترجيحا روغن حيواني و يا اگر از بوي آن خوشتان نمي آيد، مقداري كره را داغ و روي سيني كاملا پخش كنيد. نوبت به ادويه مي رسد. ادويه مخصوص كله پاچه، دارچين و كمي فلفل است. نان سنگك را كه از قبل آماده كرده ايد، خرد كنيد و در آب كله پاچه بريزيد. آن قسمت از مغز را كه خرد شده بود با پشت قاشق له كرده و با آبگوشت مخلوط كنيد. آبليمو يا ليموترش تازه فراموشتان نشود.
البته بعضي ها، ترشي يا سيرترشي هم كنار آبگوشت قرار مي دهند، اين ديگر به ذائقه شما بستگي دارد. اين را هم بگويم آبگوشت كله وپاچه جزو لاينفك آن است. هرگز آن را از دست ندهيد. نوش جانتان. راستي لذتي بالاتر از خوردن كله پاچه، آن هم وقت افطار وجود دارد؟
|
|
|
نگاتيوهاي كاغذي
|
|
كانون فرهنگ و انديشه دانشگاه ها حدود پنج - شش سال است كه فعاليت هاي فرهنگي خود را براي دانشجويان شروع كرده و در طول اين مدت، كلاس ها و كارگاه هاي متنوعي با موضوع هاي مختلف تشكيل داده است. يكي از اين كلاس ها، برگزاري پنج دوره آموزشي با عنوان نگاتيوهاي كاغذي ست كه بيش از 300 هنرجو در زمينه هاي سينمايي داشته و عموما دروس و كارگاه هاي ارائه شده طي دوره هاي گذشته به صورت منقطع و تكدرس بوده است. ششمين دوره نگاتيوهاي كاغذي در پاييز امسال از نيمه آبان تا نيمه بهمن برگزار خواهد شد. در اين دوره با برنامه ريزي و تدوين نظام آموزشي جديد، امكان شركت هنرجويان در دوره آموزشي فشرده يك ساله در سه رشته كارگرداني، فيلمنامه نويسي و نقد فيلم فراهم آمده است. كميته تصويري كانون فرهنگ و انديشه دانشگاه ها در نظر دارد به عنوان گواهي اتمام دوره، به هنرجويان، مدرك مورد تاييد وزارت ارشاد بدهد، اگرچه هنوز اين قضيه قطعي نشده است. نگاتيوهاي كاغذي شامل دو ترم آموزشي در يك سال است كه ترم اول به دوره مقدماتي اختصاص يافته است؛ هدف از گذراندن اين دوره مقدماتي، آشنايي پايه اي هنرجويان با سينما و همچنين گذراندن يكي از دروس تخصصي با گرايش نظري ست. هنرجويان هر سه رشته در دوره مقدماتي بايد دو درس عمومي و يك درس تخصصي را بگذرانند تا به دوره تكميلي راه پيدا كنند. دروس عمومي شامل نمايش و نقد فيلم و نوشتن براي فيلم است و دروس تخصصي هر رشته اي متناسب با خود آن در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال، درس تخصصي كارگرداني عكاسي و درك تصوير و درس تخصصي فيلمنامه نويسي فيلمنامه نويسي مقدماتي و درس تخصصي نقد فيلم مروري بر تاريخ سينما ست.
ترم دوم نگاتيوهاي كاغذي هم كه همان دوره تكميلي ست به صورت كارگاهي و تجربي برگزار مي شود و تنها افرادي كه مجموع نمرات آنها در ترم اول بالاتر از تراز تعيين شده باشد، مي توانند در اين دوره شركت كنند.
ششمين دوره اين كلاس ها با حضور فيلمسازان و منتقدان سينمايي برگزار مي شود. فريدون فرهودي در فيلمنامه نويسي مقدماتي از شناخت عناصر فيلمنامه و آموزش مباني فيلمنامه نويسي به صورت تئوري و تمريني مي گويد.
فرزاد موتمن در نوشتن براي فيلم مراحل مختلف شكل گيري داستان فيلم از ايده و سوژه تا فيلمنامه دكوپاژ شده و استوري بورد را توضيح مي دهد و حسين معززي نيا هم با دو كلاس نمايش و نقد فيلم و مروري بر تاريخ سينما در اين دوره حضور دارد. نمايش 12 فيلم برگزيده سينماي جهان در ژانرهاي مختلف به همراه نقد وتحليل فشرده فيلم، برنامه كلاس نقدفيلم است و آشنايي با مكاتب و ژانرهاي سينمايي و مروري بر سير تحول و پيشرفت سينما از ابتداي پيدايش تا كنون موضوع درس تاريخ سينماست. شادمهر راستين هم فيلمنامه نويسي تدريس مي كند.
كانون فرهنگ و انديشه دانشگاهي علاوه بر اين، دوره ادبي پي رنگ را هم در پاييز برگزار مي كند كه در آن جواد جزيني، رضا نجفي و فيروز زنوزي جلالي داستان نويسي و رمان نويسي تدريس مي كنند.
اگر خواستيد در اين كلاس ها ثبت نام كنيد تا پانزدهم آبان بيشتر وقت نداريد. سريع تر به خيابان انقلاب، خيابان 16 آذر، خيابان ادواردبراون، پلاك 30 برويد و از جزئيات كار باخبر شويد. شماره تلفن هاي 66953692 و 66400393 را هم براي آنهايي مي دهيم كه حوصله رفتن تا خيابان انقلاب را ندارند.
|
|
|
ما... خدا و اهل بيت
زندگي مؤمنانه در كوچه امروز
|
|
سيدمحمد سادات اخوي
يك
اگر نتوانيم هم آهنگ با دنياي معاصر باشيم و هم زمان، اعتقاد ديني مان را استوار كنيم، بزودي منقرض خواهيم شد؛ يعني تبديل به گروهي منزوي مي شويم و آن وقت، بي توجه به كلام اهل بيت (كه دنيا را مكان حضور معنوي آدم هاي دين دار دانسته اند) مجبور خواهيم شد براي ضعف مان، انتظار موعود را بهانه كنيم. از همين جا گروهي كج رفتند و تبديل شدند به مجموعه ساكن و قبيله مويه هاي ساكن... و گروهي ديگر نيز با همين پيش فرض ما، تندرو شدند و گمان كردند منتظر بودن، يعني پرخاش ... يعني گيردادن به آدم ها و تفتيش عقيده ها... يعني ترويج نامهرباني . همين افراط بود كه امام خميني(ره)، اين مرد بزرگ(به معناي كامل)، بارها اشاره كرد كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي، گروهي به اسم اعتقاد ديني، نهضت ضدزيبايي! به راه انداختند. مشكل اين گروه ضدزيبايي ، اين است كه بي مطالعه(دانايي) و بي آشنايي با پيش رفت هاي روز(آگاهي)، فقط مي خواهند پيش بروند ... كجايش مهم نيست؛ مهم اين است كه كاري بكنند. اغلب هم به خاطر خلوص نيت شان، اجر مناسبي در نزد خدا خواهند داشت، اما در دنيا، فقط خراب كاري مي كنند و سبب مي شوند دردسر آشنايان راستين مفاهيم الهي، بيشتر شود.
دو
ما كه شب هاي احيا، براي مظلومي حضرت امير(ع) گريستيم و در ذكرهاي ويژه آن شب ها هم قاتل مولا را نفرين كرديم، حواس مان نيست كه اگر زمان مي گشت و عبدالرحمان ملجم مرادي هم شهري ما مي شد(شايد) به او حق مي داديم و امام نشناسي ما، به كسي شبيه او تبديل مان مي كرد. ابن ملجم، يكي مانند ما بود... با اين جرم بزرگ كه اگر ما اشتباهي مي كنيم، مي توانيم پيش خدا عذر بياوريم كه مولا را نديده ايم ، اما او كه ديده بود. اما اگر مدام مراقب آداب ايم و بيش از مفهوم، به شكل و طولاني تركردن مدت آداب مشغول ايم، طبيعي ست كه وقتي براي خواندن ، دانستن و از همه مهم تر، فهميدن نخواهيم داشت. بنابراين، طبيعي ست كه در روبه رو شدن با دردسرهاي عصر ظهور ، مجبور خواهيم شد كاري را كه ابن ملجم كرد، تكرار كنيم... ؛ شمشير برداريم و كم آوردن خودمان را در پوشش كشتن خليفه(امام) پنهان كنيم.
سه
چرا تا اين اندازه بر نفي تكيه بر شكل(به جاي محتوا) تاكيد مي كنم؟... چون هر چه آدم هاي برگشته از دين را ديده ام، نشان داده كه از ديدن آدم هاي خشك مقدس بيزار شده اند يا با اجراي عادت آداب، به خستگي رسيده اند و درخت دينداري شان خشك شده است. از وقتي كه از زبان حضرت امير(ع) شنيدم كه آدم هاي خشك مقدس ، پشت او را شكسته اند، بيش تر ترسيدم... ؛ تا يك سال پيش، فقط نقل اش مي كردم و تصور مي كردم ما كه به هر حال خوب ايم و نبايد خيلي هم نگران باشيم، اما خوب كه نگاه كردم متوجه شدم خطر نفهمي ، تاريخ مصرف مشخصي ندارد. ممكن است حالا هم با تمام محفل هايي كه به ياد اهل بيت برپا مي كنيم و با همه شنيده ها و علاقه مندي ها، باز هم وقتي پاي آزمايش پيش آيد، همان كار خوارج متعصب و كارشناس ظاهر دين را مرتكب شويم. راه نجات اين است كه تا مي توانيم به اصل معارف مراجعه كنيم و بيش از تكيه به شنيده ها ، به منابع مراجعه كنيم. در اين مسير، قرآن و نهج البلاغه بهترين سندهاي متقن اند و بعد هم مي شود حديث اهل بيت را در منابعي مانند اصول كافي دنبال كرد. مطمئن ام شما هم به نتيجه اي كه من رسيده ام، خواهيد رسيد... ؛ اين كه مي توانيم ديندار باشيم(و حتا بسيار هم متشرع)، اما با دانستن مرزها و محدوده ها، نه خودمان را دين كش! كنيم و نه كاري كنيم كه ديگران فكر كنند هيچ ربطي به دين نداريم. در اين سفر معنوي، نه شكل آداب از ميان مي رود و نه محتوا قرباني مي شود... ؛ تنها چيزي كه رخ مي دهد اين است: ياد مي گيريم كمترين اندازه از آداب را به جا آوريم و به جاي فراواني تعقيبات، وقتي را صرف انديشيدن كنيم... ؛ همان كه اهل بيت فرموده اند از 70 سال عبادت بهتر است؛ چون وقتي فكر مي كنيم، مشغول اطاعت مهمترين سفارش خدا و اهل بيت ايم. از سوي ديگر، اگر سروكارمان با آدم هاي متفاوت افتاد، دست و پاي مان را گم نكنيم.
چهار
مي دانم كه شما هم عذاب وجدان ديني را تجربه كرده ايد... ؛ حسي كه هر وقت دست از پا خطا مي كنيم، به سراغ مان مي آيد و گوش جان مان را مي پيچاند و تا توبه نكنيم، رهامان نمي كند، اما گاهي اين حس عجيب، خودش نمي آيد و آن را باور هاي ما مي آورند. به حال خوب مردم در شب احيا دقت كنيد!... همه با هم خوب اند. كسي درباره كسي، فكر بد نمي كند. كسي به ظاهر كسي نگاه نمي كند و به خود ش اجازه نمي دهد درباره ديگران قضاوت كند... ؛ چون همه، در ديني ترين شب و ماه زندگي مان ايم. چون به مفهوم شب قدر رسيده ايم و باور كرده ايم كه خدا در اين شب، همه آدم ها را دعوت كرده... . در ثاني، چون شب قدر، شب توبه است، همه پذيرفته ايم كه گناه كاريم و هيچ كس، خود ش را از ديگران، برتر نمي داند. وقتي دريافت هاي اشتباهي از دين داشته باشيم، با كوچك ترين تغييري كه در وضعيت زندگي مان رخ دهد، دچار شوك و عذاب وجدان مي شويم. فراوان اند كساني كه در خانواده اي متشرع رشد كرده اند و در دنياي امروز، به دليل نياز به تحصيل در خارج از كشور يا رفت و آمد با خانواده اي غير متشرع ، يا دچار وازد گي ديني و كنار گذاشتن اعتقادهاي شان مي شوند... ، يا به خاطر دوگانگي اي كه ميان خود و گروه متفاوت حس مي كنند، كم مي آورند و حتا از كمترين آداب معاشرت هم غافل مي شوند. مانند كساني از ما كه در گفت وگو با جنس ديگر ، به جاي نگاه بي نظر وصحبت عادي و انساني، به اشياي اطراف، نگاه مي كنيم... و به جاي درمان بيماري دل، صورت مشكل را پاك مي كنيم.
پنج
دين داري و مبادي آداب شرعي بودن، تطبيق فراواني با معيارها و پاداش هاي الهي دارد؛ يعني كسي كه آداب ديني اش را با شكل درست(چه با محتوا، چه بي محتوا) اجرا كند، بنا بر روايت هاي معتبر شرعي، اهل نجات است و مي توان او را بنده خدا دانست؛ اما فراموش نكنيم كه بهشت هم رتبه و درجه دارد و كساني كه با دركي درست و آگاهانه عبادت مي كنند(و جز درست اجرا كردن واجب ها)، شيوه هاي عبادت شان را با زندگي امروزي شان هم آهنگ مي كنند، علاوه بر دريافت رتبه برتر نسبت به عابدان آدابي، مي توانند براي حضور در كنار امام زمان(ع) نيز آماده باشند... زيرا در دنياي پس از ظهور، جز گروه دانش مندان ديني ، هر كس با چم و خم دنياي معاصر آشنا نباشد، فقط به درد گوشه نشستن و التماس دعا گفتن مي خورد. شايد براي اين است كه بخش مهمي از رنج حضرت امير(ع) از آدم هاي نادان و عقب مانده است. يك سال است كه خدا، توفيق ام داده تا دست كم، حركت را آغاز كنم... . پيش نهاد مي كنم آغاز بفرماييد؛ خواهيد ديد كه چگونه خود مولا، مددتان مي كند و راه را نشان تان مي دهد.
|
|
|
يادداشت
جنگ هاي رنگارنگ
سياوش بختياري
با نزديك شدن به پايان ماه مبارك رمضان آخرين قسمت هاي ويژه برنامه هاي تلويزيوني كه مخصوص اين ماه ساخته شده بودند نيز به روي آنتن مي روند.
برنامه هاي ويژه اي كه هر سال از تلويزيون در ماه رمضان پخش مي شوند را مي توان به چند دسته كلي تقسيم كرد. برنامه هاي مذهبي، سريال هاي پس از افطار و جنگ هاي شبانه. طبيعي ست كه نمي توان در يك يادداشت مختصر به هر سه دسته پرداخت و حتي يك دسته از برنامه ها را نيز نمي توان به طور كامل و جامع بررسي كرد، اما به صورت گذرا و با نگاهي كلي مي توان هركدام از اين برنامه ها را نقد و بررسي كرد. شايد بيش از يك دهه باشد كه هر سال در ماه رمضان جنگ هاي شبانه اي از شبكه هاي مختلف تلويزيوني پخش مي شوند كه اغلب، مولفه هاي مختلف و گاه متضادي را در خود جاي داده اند.يك روحاني، يك خواننده پاپ، يك بازيگر جوان، يك قاري قرآن در تركيبي عجيب كنار يكديگر مي نشينند و مجري نيز بايد بين آنها و مخاطبان ارتباط برقرار كند.جدا از اين تركيبات گاه ناهماهنگ، اصل پخش چنين برنامه هايي در ماه رمضان نيز جاي سئوال دارد. بدرستي مشخص نيست كه اين جنگ ها چرا لزوما براي ماه رمضان تهيه مي شوند و پخش آنها در ماه هاي ديگر سال چه مانعي دارد، يا به زبان ديگر چه مولفه هايي اين برنامه را مختص ماه رمضان مي سازد. شبكه تهران تقريبا از آغاز تاسيس هر سال ماه رمضان با راه اندازي يك بازارچه خيريه و پخش مستقيم برنامه هاي اين بازارچه در اين ماه سعي در زنده كردن يك سنت قديمي و كمك به بخشي از مردم گرفتار جامعه دارد. در اين برنامه طبيعي ست كه براي جلب نظر و تشويق به حضور مردم از بازيگران، خواننده هاي پاپ و... استفاده مي شود. طبيعي ست كه چنين برنامه اي تقريبا فقط در ماه رمضان امكان پخش دارد و برگزاري آن در تمام طول سال چندان قابل توجيه و امكان پذير نيست. به جز اين برنامه، چند جنگ ديگر نيز در ماه رمضان از تلويزيون پخش مي شوند كه اغلب ويژگي خاصي ندارند. اين جنگ ها در تمامي طول سال امكان ساخت و پخش دارند و اگر چند دعاي خاص ماه رمضان از برنامه حذف شود هيچ مشكلي در روند برنامه ايجاد نشده و مي توان آن را در بقيه اوقات سال نيز پخش كرد. از چندسال پيش مديران فرهنگي كشور به اين نتيجه رسيدند كه در ماه رمضان چون مردم روزه مي گيرند و به دعا و نيايش مي پردازند، دليلي ندارد كه لزوما غمگين و ناراحت باشند. به دنبال اين تغيير نگرش تصميم بر آن شد كه رمضان را به جشن رمضان تبديل كنند و پس از آن بود كه سيل برنامه ها و جنگ هايي كه هر روز مي بينيم و وصفشان رفت در سيما ساخته و پخش شدند. به نظر مي رسد اين برنامه هاي ماه رمضان جايگزين مسابقه هايي مي شوند كه هر روز از تمام شبكه هاي تلويزيوني به جز شبكه خبر پخش مي شوند. از آنجا كه ساخت يك برنامه تلويزيوني بسيار هزينه بر است، مي توان با استفاده از اين مسابقه ها با هزينه اي اندك، وقت را گذراند و به اصطلاح آنتن را پر كرد. در ماه رمضان به هر دليل امكان پخش آن مسابقه ها نيست. پس براي پر كردن آنتن از جنگ هاي شبانه و برنامه هاي تركيبي استفاده مي شود. يك آمارگيري ميداني و توجه به ميزان استقبال مردم از برنامه هاي مختلف تلويزيوني مي تواند براحتي نشان دهنده تكراري و يكنواخت بودن اينگونه جنگ ها باشد.
|
|
|
كتابخانه
اتاق نشيمن خانه داني
|
|
احتمالا هنوز فيلم گلن گري، گلن راس را كه همين چند هفته پيش از برنامه سينما يك پخش شد، فراموش نكرده ايد. فيلمي كه آل پاچينو و كوين اسپيسي از بازيگران اصلي آن بودند و يكي از مهمترين آثار دهه 90 سينماي آمريكا به شمار مي رود. داستان و فيلمنامه گلن گري، گلن راس نوشته آقايي بود با نام ديويد مامت. اين آقاي مامت يكي از بهترين و موفق ترين فيلمنامه نويسان هاليوود است؛ يكي از همان هايي كه وقتي تهيه كننده ها مي خواهند از موفقيت يك فيلم تا حدود زيادي مطمئن شوند و احتمال شكست فيلمشان را پايين بياورند، به سراغش مي روند و از او مي خواهند تا برايشان فيلمنامه بنويسد. خلاصه اينكه اين جناب مامت، كارش را خوب بلد است و آمدن اسمش در ميان عوامل يك فيلم، مي تواند دليل كافي براي تماشاي آن باشد.
اما ديويد مامت، علاوه بر نوشتن فيلمنامه براي فيلم هاي سينمايي، دستي هم بر آتش تئاتر و نوشتن نمايشنامه دارد و در اين زمينه هم فعاليت مي كند. يكي از آن نمايشنامه ها نوشته رمزي نام دارد و جزو معدود آثار تئاتري مامت است كه به فارسي ترجمه و منتشر شده. داستان اين نمايشنامه در سال 1959 مي گذرد و محل وقوع آن هم اتاق نشيمن خانه يكي از شخصيت هاي داستان است. البته كل شخصيت هاي داستان سه نفر هستند به نام هاي داني (يك زن سي و چند ساله)، دل (يك مرد سي و چند ساله) و جان (پسر 10 ساله داني) و نمايش هم از سه پرده تشكيل شده است. كل ماجرا هم از طريق ديالوگ و گفت وگو مي گذرد.
نوشته رمزي را امير امجد به فارسي برگردانده و انتشارات نيلا آن را در 78 صفحه و با قيمت 750تومان منتشر كرده است. چاپ اول آن هم به سال 1378 برمي گردد.
كتاب، پيشنهاد جذابي ست كه هرگونه شرح دادن ماجرايش، لذت خواندن آن را زايل مي كند. با توجه به حجم و قيمت كم آن هم بي انصافي ست آن را ناديده بگيريد و نخوانده از كنارش بگذريد. كمترين حسن خواندنش اين است كه مي توانيد به اهميت ديالوگ پي ببريد و نتيجه كار يكي از بهترين فيلمنامه نويسان جهان را با محصولات همكاران ايراني اش مقايسه كنيد.
|
|
|
آب و هوا
آفتاب پشت پنجره
با گذشت 38روز از فصل پاييز ديگر نمي توان گفت هوا گرم است، اما قطعا هوا آن طور كه از فصل پاييز انتظار مي رود هم، نيست. به جز شهرهاي شمالي و آن هم به مقدار كم، بارش باران ديده نمي شود. هنوز هم در ميانه روز بايد لباس هاي گرمي كه صبح پوشيده ايد را از تن دربياوريد. اما يك اتفاق مانند هميشه است؛ وقتي آفتاب از پشت شيشه به درون خانه مي تابد آنقدر گرم و در عين حال دلچسب است كه يك خواب نيم روزي را گريز ناپذير مي كند. امروز هواي تهران آفتابي ست، اما فردا احتمالا نيمه ابري خواهد بود. وجود ابر در آسمان اندكي هوا را گرمتر مي كند. البته عدم وزش باد احتمالا آلودگي هوا را، بخصوص در مراكز پررفت و آمد شهر افزايش خواهد داد. در تبريز و سنندج هم دوشنبه اي نيمه ابري خواهيم داشت. شهر رشت نيز در روز دوشنبه با كاهش ابر مواجه است. البته نقشه ها و جداول، چيزي از بارش باران در شهرهاي شمالي نمي گويند، اما هوا امروز ابري ست. بقيه نقاط كشور نيز هوايي آفتابي دارند. شما گول اين آفتاب را نخوريد و حتما لباس گرم با خود داشته باشيد. روزهاي آخر ماه رمضان بدن ضعيف تر از اوقات ديگر است و زودتر سرما مي خوريد.
|
|
|
سينماي خانگي
در ستايش رفاقت
|
|
اگر اين روزها از طرفداران هري پاتر بپرسيد كه مهمترين دغدغه زندگي شان چيست و شب ها كه مي خوابند نگران چه موضوعي هستند، حتما به چهارمين فيلم هري پاتر با عنوان هري پاتر و جام آتش اشاره مي كنند و اينكه مايك نيول چگونه اين قسمت را تصوير كرده است. اما جناب مايك نيول پيش از اينكه به سراغ هري پاتر برود، فيلم هاي جذابي ساخته كه همين كارنامه، طرفداران هري پاتر را اميدوار كرده است. يكي از آن فيلم ها، فيلمي ست با عنوان داني براسكو كه زمان توليدش به سال 1997 برمي گردد.
فيلم، داستان پليس جواني به نام داني براسكوست كه از طرف روسايش مامور مي شود وارد دارو دسته هاي مافيايي نيويورك شود و از روابط و رفت و آمدهاي آنان اطلاعات كسب كند. داني براي وارد شدن به جمع خلافكارها، لفتي را انتخاب مي كند و با او رفيق مي شود. البته رفيق كه نه، به نوعي زيردست و شاگرد او مي شود تا بتواند آرام آرام اعتماد بالايي ها را كسب كند. خلاصه همه چيز با موفقيت و طبق برنامه پيش مي رود تا جايي كه روساي داني به او مي گويند ماموريتش تمام شده و بهتر است هر چه سريعتر از جمع خلافكارها خارج شود، اما مشكل اينجاست كه اگر معلوم شود داني پليس بوده، جان لفتي در خطر مي افتد و چون او معرفش بوده، بايد به جاي داني مجازات شود و ...
درواقع داستان فيلم بيش از اينكه يك ماجراي پرهيجان و جذاب پليسي باشد، داستان كوتاهي ست در ستايش رفاقت. زمان رخ دادن اين اتفاق ها هم به اواخر دهه 70 ميلادي برمي گردد؛ زماني كه معناي رفاقت با معناي امروزي آن زمين تا آسمان فرق مي كرد. جايي در فيلم هم لفتي به داني مي گويد كه وقتي بگويم تو رفيق من هستي يعني اينكه آدم قابل اطميناني هستي و مي شود رويت حساب كرد.آل پاچينو و جاني دپ بازيگران اصلي فيلم هستند و مايكل مدسن هم نقش مكمل آنها را دارد. داني براسكو را موسسه قرن بيست و يكم دوبله كرده و اگر مشتاق ديدنش هستيد، مي توانيد آن را در شبكه ويدئويي پيدا كنيد.
|
|
|
رباعيات ديروز
به انتخاب جواد هاشمي
اي رشته بندگيت، در گردن ما
هم از تو بود، رو به تو آوردن ما
ما را به گنه مگير از لطف كه هست
زاميد عطاي تو، گنه كردن ما
مشتاق اصفهاني
|
|
|
از صبح تا شب
حميد رضا پور نصيري
چند روز پيش خبري منتشر شد كه در نوع خودش جالب توجه بود. متن خبر هم اين بود كه رئيس سازمان صداوسيما با حضور در محل فيلمبرداري مجموعه او يك فرشته بود هم از عوامل آن تشكر كرد و هم اينكه اين مجموعه را بهترين سريال اين ماه ناميد. نفس اين اتفاق و تشكر از هنرمندان، آن هم توسط بالاترين شخص يك سازمان، اتفاق پسنديده اي ست و قابل ستايش، اما نكته اينجاست كه چرا مجموعه او يك فرشته بود به عنوان بهترين مجموعه انتخاب شده؟ اگر ملاك و معيار اين انتخاب استقبال مخاطب باشد كه به نظر مي رسد شبكه 3 با مجموعه متهم گريخت پيشتاز باشد و اگر مسائل تكنيكي و فني يا محتوايي موردنظر بوده كه اين مجموعه از اين لحاظ كليشه اي ترين برنامه اين ماه است. خلاصه كلام اينكه با اين انتخاب ها، نه تنها سليقه مخاطبان پرشمار تلويزيون پيشرفت نمي كند، بلكه سازندگان برنامه ها هم تلاش چنداني براي ارتقاي سطح كيفيت محصولاتشان نخواهند كرد.
اما از اين حرف ها كه بگذريم، امروز هم مثل روزهاي گذشته، سريال هاي شبانه تلويزيون در ساعت هاي مقررشان پخش مي شوند و مي توانيد آنها را دنبال كنيد. اما در كنار آنها، امشب از شبكه 2 نيز مجموعه پيله هاي پرواز نمايش داده مي شود كه زمان پخش آن حدود ساعت 21 است و جمشيد مشايخي و بهنوش طباطبايي از بازيگران آن هستند. ساعت 13:40 هم تكرار ريحانه از شبكه۳ پخش مي شود و شبكه ۲ حدود ساعت 14، مجموعه جاسوسان را مجددا پخش مي كند تا اگر شب گذشته آن را از دست داده ايد، امروز بعدازظهر بتوانيد آن را ببينيد. در شبكه 4 هم مي توانيد حدود ساعت 20:30 برنامه فن آوري روز را ببينيد كه براي طرفداران علم و تكنولوژي پيشنهاد مناسبي به نظر مي رسد. ساعت 18:45 هم از همين شبكه برنامه مستند خارجي پخش مي شود و ساعت 22:45 زمان نمايش آسمان شب است.
فوتبالي ها هم با توجه به سليقه مسئولان پخش شبكه 3 مي توانند يكي - دو فوتبال جذاب را تماشا كنند. مثلا اگر بازي هاي ليگ برتر انگليس براي پخش انتخاب شوند تنها گزينه ممكن بازي وست برومويچ با نيوكاسل است، اما اگر بوندس ليگا ترجيح داده شود به احتمال زياد مي توانيد بازي وحيد هاشميان و هم تيمي هايش را در برابر بيله فلد تماشا كنيد. اگر هم از ليگ اسپانيا قرار باشد مسابقه اي پخش شود، بهترين پيشنهاد براي پخش، بازي بارسلونا و سوسيداد است. آخر شب هم به احتمال زياد بازي اودينزه و پالرمو از باشگاه هاي ايتاليا پخش مي شود، ولي آنچه مسلم است اينكه، نمي توان با قطعيت گفت كدام يك از اين مسابقه ها براي پخش انتخاب مي شوند و بهتر است خودتان حواستان به زيرنويس هاي شبكه 3 باشد.
|
|
|