آرش نهاوندي
معنويت از ديرباز نقشي اساسي در شكل دهي به جامعه روسيه و تعاملات اجتماعي در اين كشور ايفا كرده . پيوند معنويات ماديات تا سالهاي نخستين سده بيستم در روسيه ادامه يافت، اما از اين زمان به بعد و با روي كار آمدن دولت كمونيستي جوي از رعب و خفقان بر جامعه حاكم شد و در نتيجه ديدگاه هاي منحط حاكم بر تفكرات ماركسيستي، درهاي باز دولت به روي مذهب و هر نوع فعاليت ديني در جامعه روسيه بسته شد تا به مدت 70 يا به عبارتي بهتر 74 سال، پيروان اديان مختلف در روسيه مخفيانه به عبادت و به جاي آوردن مناسك ديني خويش بپردازند.
طي دوران سياه، مسلمانان، مسيحيان و پيروان ساير اديان همگي در خانه هاي خويش و با پيشه كردن تقيه به انتقال سينه به سينه مفاهيم و انديشه هاي ديني به نسل هاي پس از خود مي پرداختند.
در اين ميان مسلمانان با اتكا به احكام الهي، پايبندي خويش به مباني اعتقادي را بشدت حفظ كردند تا جايي كه پس از فروپاشي شوروي، اين مسلمانان روسي، ازبك، تركمن، آذربايجاني و ساكنان ساير جمهوري هاي مسلمان نشين اتحاد جماهير شوروي سابق بودند كه مجددا فعاليت مساجد را در اين نواحي احيا كردند. درنتيجه به فاصله كوتاهي پس از سقوط حكومت ماركسيست شوروي، نواي ملكوتي اذان براي اولين بار و پس از 70 و اندي سال از فراز گلدسته مساجد در سراسر مسكو طنين انداز شد و مسلمانان مجددا با آزادي به انجام مناسك ديني خود پرداختند.
با طلوع مجدد اسلام در جمهوري روسيه و انتشار آزادانه مباني آن در جامعه اي عمدتا مسيحي، بسياري از مردم با تعاليم نوراني اين دين الهي آشنا شده و به تبع آن به تعداد پيروان دين اسلام در روسيه بيش از گذشته افزوده شد. اين وضعيت تا آنجا پيش رفت كه بنابر پيش بيني كارشناسان علوم الهي، تا سال 2020 از هر پنج روس يك نفر مسلمان خواهد بود.
اما آنچه گسترش اين دين را سبب شده، كامل بودن آن در برابر ساير اديان است؛ در واقع دين مبين اسلام برخلاف ساير اديان الهي كه پيش از آن آمده بودند، تمامي مسائل زندگي فردي و اجتماعي را در برمي گيرد و از آن روست كه در جامعه روسيه كه معنويات و ارزش هاي انساني رنگ باخته، دين اسلام جاي خود را بيش از ساير اديان در دل مردم باز كرده است.
اهميت گسترش دين اسلام در روسيه به حدي بوده كه تاكنون مطالب و تحليل هاي فراواني درباره اين پديده فرخنده نگاشته شده است. انتشار روزافزون چنين تحليل هايي كه در نوع خود جالب هستند، ضرروي به نظر مي رسد. از همين روست كه در اين شماره از روزنامه وضعيت كنوني اسلام در جامعه روسيه از زاويه ديد تحليلي از يكي از كارشناسان روسي به بررسي گذاشته شده است.
اسلام در مسكو
بر تن كردن شلوار جين و پوشيدن پيراهن
آستين كوتاه به هيچ روي به آن معني نيست كه مردم از نص صريح احكام اسلامي و مسير متعالي كه اين دين پيش پاي آنان گذاشته است، روي برگردانده اند.
شاميل اليا اوتدينو، امام جماعت يكي از مساجد در روسيه است كه اغلب سخنان و مواعظ ديني وي همچون عبارتي كه در بالا نقل شد، روشنگرايانه مي نمايد.
۷۰ سال حاكميت كمونيست ها و سيطره مباني الحادي در شوروي اين بزرگترين كشور جهان به لحاظ مسافت احترام به ارزش هاي مذهبي و قومي را در جامعه امروزي روسيه بشدت كمرنگ كرده است.
اين امام جماعت 31 ساله كه امامت مسجد يادواره (Memorial) مسكو را عهده دار است و در نوجواني پس از به پايان رساندن تحصيلات متوسطه خود در يكي از محلات حومه مسكو به مصر رفته تا فقه اسلامي را عميقا در اين كشور پهناور اسلامي بياموزد، درصدد است كه با استفاده از شيوه هاي امروزي نسل جوان را به رعايت مباني و احكام اسلامي ترغيب كند.
درنتيجه ديدگاه هاي مترقيانه اين روحاني بلند پايه روس،  بسياري از مسلمانان از سراسر روسيه از طريق پست الكترونيكي با وي و كساني چون او ارتباط برقرار كرده و استفساريه خود را در زمينه جنبه هاي مختلف زندگي مطرح مي كنند. همين مسئله سبب شده است تا اينچنين در پاسخ به استفساريه هاي بي شمار مسلمانان مشتاق روس، كتب بسياري را به رشته تحرير درآورند. حجيم ترين رساله اي كه شاميل درباب مسائل اجتماعي نوشته است او (مذكر) و او  (مونث) است كه همان طور كه از نام آن نيز برمي آيد به نحوه صحيح و انساني ارتباط ميان زن و مرد اشاره دارد.
اين امام جماعت، كتاب هاي پرفروش ديگري را نيز به بازار عرضه كرده كه در تمامي آنها وي با استفاده از زبان امروزي به توضيح بسياري از مسائل اجتماعي و نحوه برخورد با آنها از ديد دين مبين اسلام پرداخته است. البته بايد توجه داشت كه مسلمانان در روسيه، به سبب جمعيت زياد اين كشور و تنوع قومي و نژادي از فرقه هاي مختلف اسلامي پيروي مي كنند.
با اين حال مسلمانان روسيه برخلاف اقليت هاي مسلمان ساكن  مناطق اروپايي، از تيره و نژاد روسي هستند و تبار خارجي ندارند.
آنها در واقع افرادي هستند كه اجدادشان بيش از يكهزاره، سابقه سكونت در اين سرزمين پهناور را داشته اند. مسلمانان روس در واقع براي بقاي خويش طي دوران امپراتوري تزارها تلاش كرده اند خود را با مباني حاكميت كليساي ارتدوكس تطبيق دهند، آنها حتي در دوران حكومت كمونيسم كه در آن، دين از متن جامعه به كناري زده شده بود، در خفا به مقاومت ادامه داده و ريشه اسلامي و ديدگاه هاي متعالي خويش را سينه به سينه حفظ كرده بودند. از همين روست كه امروزه بيش از 10 درصد جمعيت روسيه را مسلمانان معتقد و مومن به مباني دين مبين اسلام تشكيل مي دهند. جامعه شناسان و جمعيت شناسان روسي پيش بيني كرده اند تا سال 2020 از هر پنج روس، يك نفر مسلمان خواهد بود، اما سئوالي كه در اين ميان مطرح مي شود اين است كه آنها چگونه مسلماناني خواهند بود؟
با فروپاشي نظام كمونيستي در روسيه بسياري از مسلمانان خود را در حالي در ميان غيرمسلمانان يافتند كه از شيوه هاي نوين زندگي امروزي نيز پيروي مي كردند و از اين جهت تفاوتي با ساير هموطنان روس خود نداشتند.
در واقع ميليون ها مسلمان روسي كه از سالهاي آغازين دهه 1990 به ريشه هاي مذهبي خويش بازگشتند، پس از چند سالي، قرائت جديدي از دين را ارائه كردند، بر مبناي اين قرائت مسلمانان بايد به مسائل اجتماعي با ديدي نقادانه بنگرند و نبايد صرفا پيرو آئين و سنت هاي رايج در قرون و اعصار گذشته باشند. رافاييل خاكيموف، رئيس موسسه تاريخ تاتار در اين ميان مي گويد: اسلام سنتي در قرون 10 و 12 ميلادي با توجه به اقتضائات زمانه خويش شكل گرفت و امروزه بويژه طي سده هاي اخير تحولات زيادي در اين دين متعالي ايجاد شده كه بر مبناي آن درهاي زيادي بر انجام تجربيات بشري گشوده شده است.
ظرفي براي گنجاندن بسياري از مسائل
اين ادعاها در حالي مطرح مي شوند كه به اعتقاد روحانيون بلندپايه روسيه، اسلام ديني ست جهانشمول و نيازي به پسوند اروپايي در آن ديده نمي شود.
نفيق الله اشيرف، مفتي اعظم مسلمانان ساكن بخش آسيايي روسيه در اين باره مي گويد: اسلام ديني جهاني ست كه با رجوع به آن مي توان به پاسخ تمامي پرسش ها درباره زندگي فردي و اجتماعي دست يافت. او مي افزايد: اسلام فضاي مناسبي براي ارائه ديدگاه هاي متعدد و متنوع ايجاد كرده است.
اين روحاني بلندپايه در توجيه ديدگاه خويش مي گويد: بايد توجه داشت كه پوشش از لوازم مدرنيته نيست و صرفا چيزي ست كه در اسلام تنوع آن البته با رعايت مسائل شرعي مجاز شمرده شده است.
برخي از روحانيون تاتار نيز كه از مذهب اهل تسنن و شاخه حنفي آن پيروي مي كنند، معتقدند كه در اسلام به اندازه كافي كثرت گرايي و ديد نقادانه نسبت به مسائل لحاظ شده و همين براي پاسخگويي به مشكلات رايج در عصر حاضر كافي ست.

ظهور اسلام و تجلي آزادي در روسيه
با فروپاشي بزرگترين نظام ماركسيست در تنها كشوري كه حتي خود ماركس نيز ظهور و سقوط كمونيسم را در آن پيش بيني نكرده بود، دوران جديدي از حيات اجتماعي در روسيه آغاز شد. در اين دوران جديد، اديان مجددا مجال بروز آزادانه در عرصه اجتماع را يافتند و در اين ميان دين اسلام كه به مانند ساير اديان طي عصر زمامداري شوري سابق از متن جامعه به ظاهر كنار رفته بود، دوباره وارد دوره جديدي از حيات اجتماعي شد و مجددا از گلدسته مساجد در روسيه بانگ الهي اذان و دعوت مسلمانان به نماز جماعت و عمل خير طنين انداز شد. طلوع اسلام در روسيه را در واقع مي توان سرآغاز عصري از تحول در نگرش به ارزش هاي معنوي و باورهاي انساني دانست. در اين عصر كه مسلمانان با آزادي كامل به نشر، عقايد اسلامي پرداختند، برتعداد مسلمانان در روسيه به طرز بي سابقه اي افزوده شد تا جايي كه احتمال مي دهند مسلمانان روسي در سال 2020 يك  نفر از هر پنج  نفر از جمعيت روس ها را تشكيل دهند.

معصومه سميعي- برزيل يكي از كشورهايي ست كه در آن خشونت رواج دارد. براساس آمارهاي موجود، سال گذشته۳۶هزار نفر در برزيل به ضرب گلوله اسلحه كشته شده اند كه از اين نظر برزيل بالاترين آمار را داراست.به رغم موارد ياد شده، برزيلي ها در رفراندومي كه در اين كشور براي ممنوعيت فروش سلاح هاي گرم برگزار شده بود، راي نه دادند. چه اتفاقي افتاد؟ اتفاق خاصي نيفتاد، صرفا ناظران خارجي از نتيجه اين رفراندوم شوكه شدند و برگزاري همه پرسي درباره ممنوعيت فروش سلاح را از اصل و پايه اشتباه دانستند. در كشوري كه هر 15دقيقه يك نفر كشته مي شود، برحسب قاعده بايد مردم آن به ممنوعيت فروش اسلحه راي بدهند.
اما همواره اين اتفاق نمي افتد زيرا در همه پرسي اخيري كه در برزيل برگزار شد، 64درصداز مردم برزيل تصميم به حفظ وضعيت كنوني و بازگذاشتن مغازه هاي اسلحه فروشي گرفتند و تنها 36درصد به ممنوعيت فروش اسلحه راي دادند. اين نتيجه تمام پيش بيني هاي انجام شده در نظرسنجي ها را بر هم زد. رفراندوم ياد شده در واقع تبديل به موضوعي براي دفاع از حقوق شهروندي شده بود و طي آن طرفداران حمل اسلحه ادعا كرده بودند كه حكومت حق انتخاب، بويژه در حوزه دفاع از خويشتن را از مردم سلب كرده است. طرفداران حمل اسلحه مدعي شده بودند كه حتي اگر يك متقاضي اسلحه در حال حاضر در برزيل وجود نداشته باشد، مردم بايد از حق خريد اسلحه برخوردار باشند.
بازار سياه
راي نه همه پرسي نكته ديگري را نيز آشكار ساخت؛ بر همين اساس مشخص شد كه جنايتكاران از مغازه هاي فروش اسلحه به طور قانوني سلاح تهيه نمي كنند، زيرا بر مبناي قانون، متقاضيان اسلحه با گذر از فيلترهاي شديد بازرسي و كنترل مدارك، قادر به خريد اسلحه گرم از فروشگا ه ها هستند و درغير اين صورت فروشنده مجاز به فروش سلاح نخواهد بود.
همين مسئله توجه بسياري را به بازار سياه گسترده فروش اسلحه جلب كرده است. شايد همين عوامل سبب شده تا ميليون ها راي دهنده برزيلي به اين تصور برسند كه در صورت ممنوعيت خريد و فروش سلاح، تمامي انواع اسلحه از طريق همين بازارهاي سياه در اختيار جنايتكاران قرار خواهد گرفت و جامعه بيش از گذشته ناامن خواهد شد. در نظرسنجي هاي انجام شده نيز قشر متوسط تحصيلكرده برزيل در كنار آنهايي كه براي راي نه مبارزه مي كردند، قرار گرفت. از جمله دلايل حمايت اين قشر از راي منفي به ممنوعيت فروش اسلحه را مي توان ترس طبقه ياد شده از رشد فزاينده جرم و جنايت در جامعه برزيل و ناكارآمد تلقي كردن پليس اين كشور را برشمرد. در حالي كه طرفداران راي منفي براي پيروزي در رفراندوم تلاش بسيار زيادي كردند، طرفداران راي آري نيز بهترين تلاش خود را براي شكست در همه پرسي انجام دادند. در ابتدا به نظر مي رسيد كوشش طرفداران آري نتيجه داده است و اين درست زماني بود كه نظرسنجي ها در اواخر از موافقت مردم با راي آراي به ممنوعيت فروش اسلحه حكايت داشت. اما اين همه ماجرا نبود و اين صرفا حربه اي تبليغاتي از سوي طرفداران فروش اسلحه براي جلب مردم به راي آري بود، در حالي كه از نظر محتوايي، آن نظرسنجي از استاندارد بسيار پاييني برخوردار بود. پيشتر نيز دولت با ارائه طرح عفو تسليحاتي از اقدامات طرفداران راي آري حمايت كرده بود. براساس طرح عفو تسليحاتي كه از ماه ژوييه سال 2004 آغاز شده بود، مردم دست كم نيم ميليون قبضه سلاح به مقامات ذي ربط دولتي تحويل دادند. همزمان با اجراي اين طرح ضربتي، آمار تلفات ناشي از كشتار با اسلحه نيز 8درصد كاهش يافت. اين كاهش كشتارها در برزيل كه طي يك دهه اخير بي سابقه بوده، مورد استقبال مجامع جهاني قرار گرفته است.
مسئوليت دولت
اما به هر تقدير تلاش هاي طرفداران راي آري كه در راستاي اقدامات دولت به انجام رسيد نيز ره به جايي نبرد و مخالفان فروش اسلحه در متقاعد كردن مردم برزيل ناكام ماندند. در واقع نهضت عظيم راي آري نتوانست بدرستي اين نكته را به مردم برزيل منتقل كند كه در صورت ممنوعيت فروش سلاح هاي گرم، اسلحه كمتري در اختيار باندهاي جنايتكار و آدمكش ها قرار خواهد گرفت. اما تمام بار اين شكست را طرفداران راي آري نبايد به دوش بكشند كه دولت برزيل نيز در اين راستا بايد سهيم باشد. در واقع اين همه پرسي مجالي براي مخالفان دولت فرآهم آورد تا از طريق راي نه فرياد بلند اعترافشان را با فريادي بلند و كر كننده به گوش هاي لوييز ايناسيو لولا لايسلوا برسانند.
موج اعتراضات ضد دولتي پس از آن برزيل را فرا گرفت كه حزب حاكم كارگران برزيل به انجام سرمايه گذاري هاي غيرقانوني در سطح كلان اعتراف كرد.
فاش شدن فساد آن هم در سطح كلان سياسي سبب شد تا ميليون ها نفري كه در سال 2002 به لولا- رئيس جمهوري كنوني برزيل- راي داده بودند، از او روي برگردانند. در همين راستا خود رئيس جمهور كه اقبال مردمي از او روي برگردانده بود نيز ديگر تمايلي به خلع سلاح مردم كشورش از خود نشان نداد و مانند فردي كاملا بي تفاوت و بي طرف نظاره گر جريان رقابت ميان مخالفان و موافقان باقي ماند. حتي به هنگام مصاحبه با خبرنگاران نيز رئيس جمهوري خويشتنداري خود را حفظ و از اعلام آنكه چه رايي را به صندوق خواهد انداخت، خودداري كرد.
كارشناسان سياسي اين اقدام ايناسيو لولا را به حركت سياستمداري تشبيه كردند كه از پيش نمي خواست خود را بازنده نتيجه همه پرسي اعلام كند.
اين شكست در واقع طرح هاي دولت درباره خلع سلاح را با عقب گردي تاريخي مواجه ساخت كه بزودي نيز قابل جبران نخواهدبود.
راي نه در همه پرسي، لولا و يارانش را از مطرح كردن پروژه ممنوعيت فروش اسلحه در برزيل دست كم در كوتاه مدت بازخواهد داشت.
برزيلي ها چه درست و چه نادرست- از اينكه توانسته اند از همه پرسي- اين ابزار دموكراسي به بهترين نحو استفاده كرده و حرف خود را به كرسي بنشانند، بسيار خشنود به نظر مي رسند. درواقع سياست هاي غلط دولت لولا باز خورد شديدي را از سوي مردم برزيل در پي داشت كه به نظر مي رسد اين امر در
كوتاه مدت اثرات مخربي را از نظر سياسي برجاي بگذارد.

سينا خاكياني - بلفاست دومين شهر بزرگ ايرلند است. اين شهر بزرگترين شهر ايرلندشمالي محسوب مي شود و مركز استان اولستر است. جمعيت بلفاست بتنهايي 275 هزار نفر برآورد شده است كه اين رقم با احتساب حومه  آن به 550 هزار نفر مي رسد. بلفاست از دو طرف توسط كوه ها و تپه هاي نسبتا بلندي احاطه شده است.
نام بلفاست از دو كلمه ايرلندي Feirsteو Beَal تشكيل شده است و به معني دهانه رود Farset است. رود فارست رودخانه اي ست كه شهر در گذشته در دو طرف آن بنا شده است، اما اين روزها آب اين رودخانه به نسبت سال هاي قبل كاهش پيدا كرده و به همين خاطر از اهميت آن كاسته شده است. در حال حاضر رودخانه لاگان عنوان مهمترين رودخانه اين منطقه را به خودش اختصاص داده است.
بلفاست در طول سال هاي گذشته با مشكلات فراواني روبه رو بوده و در ميان ديگر شهرهاي ايرلندشمالي وضعيت به نسبت بدتري را داشته، اما ظرف چندسال اخير اين شهر دستخوش تحولات و پيشرفت هاي زيادي شده است.
بلفاست دو فرودگاه به نام هاي فرودگاه  بلفاست سيتي و فرودگاه بين المللي بلفاست دارد. اين شهر همچنين دو دانشگاه بزرگ به نام هاي كوئين و الستر دارد.
بلفاست فاصله تقريبا زيادي با قطب شمال دارد و به همين خاطر روزها در زمستان ها كوتاه و در تابستان هاي آن بلند هستند. مثل ديگر شهرهاي ايرلند آب و هواي بلفاست هم آب وهوايي كاملا باراني ست. دماي هوا به طور متوسط درگرمترين روزهاي سال به 19درجه سانتي گراد و در سردترين روزهاي آن به 8درجه سانتي گراد بالاي صفر مي رسد. هر سال و به طور متوسط اهالي بلفاست شاهد 200 روز باراني هستند و ميزان بارندگي هاي سالانه در اين شهر تقريبا 850 ميلي متر است كه اين ميزان تقريبا نصف مقدار بارندگي هاي سالانه در قسمت هاي غربي ايرلند و اسكاتلند است. مردم بلفاست به ندرت لذت تماشاي برف را تجربه مي كنند چرا كه هر سال تنها 2 يا 3روز در اين شهر برف مي بارد.
تاريخچه
در سال 1922 و بعد از جدايي ايرلند شمالي و جنوبي، بلفاست به عنوان پايتخت ايرلند شمالي انتخاب شد. در سال هاي بعد از جدايي ايرلند و بخصوص از سال 1949 به بعد، بلفاست شاهد اختلافات فرقه اي زيادي بود كه در نهايت باعث مهاجرت بسياري از كاتوليك هاي اين شهر شد. بعد از تشكيل جمهوري ايرلند در سال 1949 هزاران نفر از كاتوليك هاي بلفاست از ترس اعمال خشونت، شهر را براي هميشه ترك كردند.
در طول جنگ جهاني دوم بلفاست يكي از مهمترين اهداف نيروهاي آلمان بود. علت اهميت اين شهر، وجود چندين كارخانه كشتي سازي و هواپيماسازي مهم آن بود كه در آن زمان نقشي حياتي را براي نيروهاي انگليسي ايفا مي كردند.
در سال هاي بعد از جنگ هم برخلاف انتظار، بلفاست به آرامش چنداني دست پيدا نكرد و همواره درگيري ها و خشونت هاي فرقه اي در اين شهر مانع از پيدايش آرامش در آن شد؛ در آن سال ها خشونت ها عليه كاتوليك ها شدت گرفت و با ترورها،بمب گذاري ها و درگيري هاي مسلحانه خياباني در سال 1969 به اوج خود رسيد. در دهه 1970 كار به جايي كشيد كه عده بسيار زيادي از اهالي شهر و نه تنها كاتوليك هاي آن مجبور به ترك خانه  هايشان شدند. دهه 1980 را مي توان بدترين دوران تاريخ بلفاست ناميد، چرا كه در آن سال ها كاهش عمومي توليدات صنعتي در تمام كشورهاي اروپايي به همراه ادامه پيداكردن خشونت هاي سياسي ، اقتصاد بلفاست را تقريبا به طور كامل فلج كرد.
در آغاز دهه 1970 تقريبا تمام جمعيت شهر را پروتستان ها تشكيل مي دادند اما امروزه تعادل ميان پروتستان ها و كاتوليك هاي بلفاست دوباره برقرار شده است. با اين حال هنوز هم اهالي اين شهر از بروز اختلافات و درگيري هاي شديد ميان گروه هاي سياسي كاتوليك و پروتستان مي ترسند .
بلفاست محل انتشار قديمي ترين هفته نامه جهان به نام نيوزلتر است. از ديگر روزنامه هاي مهم اين شهر مي توان به آيريش نيوز، بلفاست تلگراف و ديلي ايرلند اشاره كرد. بلفاست همچنين مركز شبكه خبر بي.بي.سي در ايرلند شمالي نيز هست.
باوجود تمام درگيري ها و خشونت هاي سياسي در بلفاست، اين شهر هر سال شاهد برگزاري برنامه هاي متنوع فرهنگي و تفريحي ست. هر سال در اواخر ماه مارس جشنواره فيلم بلفاست در اين شهر برگزار مي شود. اوايل ماه مي نيز جشنواره 12روزه هنر در اين شهر برپا مي شود كه شامل بخش هاي مختلفي از جمله نمايش، موسيقي، شعر، تئاترهاي خياباني و نمايشگاه هاي هنري مي شود. جشن هالوين در بلفاست هر سال از 27 تا۳۱ اكتبر برگزار مي شود و شامل برنامه هاي مختلفي از جمله آتش بازي ست.
ديدني ها
قلعه بلفاست: اين قلعه از آثار تاريخي مهم اين شهر محسوب مي شود كه در سال 1870 ميلادي ساخته شده است.
تالار شهر: اين ساختمان زيبا بعد از تحولات صنعتي بلفاست در قرن نوزدهم ميلادي ساخته شده است. ساخت آن در اواخر قرن نوزدهم آغاز شده و در سال 1906 به پايان رسيده و معماري آن برگرفته از سبك هاي دوران رنسانس است.
حلقه بزرگ: حلقه بزرگ محوطه بسيار وسيعي به وسعت 3هكتار است كه قدمتي بسيار زياد داشته و برخي از كارشناسان باستان شناسي قدمت آن را 4هزار سال قبل از ميلاد مسيح عنوان مي كنند. در قرن نوزدهم اهالي بلفاست از اين محل براي برگزاري برنامه ها و مسابقات مختلف استفاده مي كرده اند.
كليساي جامع سنت آن: اين كليساي عظيم به سبك معماري رومي ساخته شده است. كار ساخت آن در سال 1899 ميلادي آغاز شد اما تا سال 1981 به اتمام نرسيد. تمام كف اين كليسا با سنگ هاي مرمر سياه و سفيد پوشيده شده است.

هندوستان تايمز
روزنامه هندوستان تايمز تيتر و عكس اول خود را به بمب گذاري در دهلي اختصاص داده است. بر اثر سه انفجار قوي كه به فاصله چند دقيقه در مركز دهلي نو، پايتخت هند روي داد، دست كم 55 نفر جان باخته و شمار زيادي مجروح شده اند. در پي اين انفجارها، پايتخت هند تحت تدابير شديد امنيتي قرار گرفته و افراد مسلح پليس در كنار ساختمان هاي مهم و اماكن پراهميت عمومي مستقر شده اند.
چاينا ديلي
روزنامه چايناديلي موضوع ديدار هوجين تائو از رئيس جمهوري چين، پيونگ يانگ و ديدار با كيم يونگ ايل، رهبر كره شمالي را براي عنوان اول خود برگزيده است. هوجين تائو كه به منظور اعمال فشار بر كره شمالي براي بازگرداندن اين كشور به گفت وگوهاي شش جانبه عازم پيونگ يانگ شده بود، در نهايت كيم يونگ ايل را به پيوستن به اين مذاكرات ترغيب كرد و توانست موافقت رهبر كره شمالي را در اين باره كسب كند. گفتني ست يك ميليون نفر در پيونگ يانگ از رئيس جمهوري چين استقبال كردند.
لاخورنادا
روزنامه اسپانيايي زبان لاخورنادا تيتر توفان بر فراز كاخ سفيد را برگزيده است. اين روزنامه چاپ مكزيك نيز همانند ساير روزنامه هاي معتبر جهان، طي گزارشي به رسوايي هاي اخير در كاخ سفيد پرداخته است.
استعفاي لوئيس ليبي، مشاور ديك چني، معاون رئيس جمهوري آمريكا، كاخ سفيد را با چالش هاي جدي مواجه ساخته است و عملا به دليل ارتباط داشتن پرونده ليبي با جنگ عليه عراق، مشروعيت اين جنگ و عملكرد جورج بوش تواما زير سئوال رفته اند.
ديلي استار
روزنامه ديلي استار خبر و عكس اول خود را به مسئله سوريه و انتقاد حزب الله از يك جانبه گرايي آمريكا اختصاص داده است.
در همين راستا سيد حسن نصرالله، دبير كل حزب الله لبنان طي سخناني ايالات متحده آمريكا را متهم به دخالت و دستكاري در گزارش سازمان ملل متحد كرده است. سازمان ملل هفته گذشته طي گزارشي پاره اي از مقامات سوري را در ترور رفيق حريري دخيل دانسته بود.