سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۴ - - ۳۸۳۹
تاكسي ها نقشي كليدي در كاهش آلودگي هوا دارند
آسايش آلودگي و رنج شهروندان
004926.jpg
عكس ها:گلناز بهشتي
فاطمه نوري
كنار خيابان ايستاده بود. چند قدم مانده به ايستگاه اتوبوس؛ درست سر كوچه. ساعت را نگاه كرد؛ عقربه ها از بيش از 20 دقيقه معطلي براي يافتن يك وسيله نقليه حكايت مي كرد. سر چرخاند تا برود و سوئيچ ماشين را بردارد و با خودرو شخصي به محل كار برود، اما سايه اتوبوسي كه از دور مي رسيد مرددش كرد. اتوبوس كه ايستاد به طرف آن دويد، اما هجوم مسافران بازهم نگذاشت تا او به مقصود خود برسد. مي خواست سوار تاكسي شود، اما نرخ بالاي مسير چهار قدمي، او را از اين كار منصرف كرد. برگشت به خانه، سوئيچ را برداشت و مثل بسياري از همشهريانش با ماشين خودش به محل كار رفت.

چربي حيواني و يك نخ و كمي آتش، روشنايي خانه هايي بودند كه سال ها مردمانش با سلامتي تا آخر عمر را سپري مي كردند؛ مردماني كه به حيات ادامه مي دادند تا بر اثر كهولت سن از اين دنيا رخت بربندند. آسايش انسان امروز در بي آسايشي اوست. آلودگي همه جا يافت مي شود؛ در خانه، خيابان، بيمارستان و كيلومترها دور از تهران.
تو هر روز با حقيقتي روبه رويي و آگاهي كامل نسبت به آن داري؛ ديگر نمي تواني هوا را به ميهماني ريه هاي سالم و جوانت دعوت كني.
با اين وجود راه حل اين مشكل چندان پيچيده نيست. آنقدر اين راه حل را با خودمان تكرار كرده ايم و در اين صفحه نوشته ايم كه فوت آب شده ايم. اما هر بار يك خبر تازه ما را به تكرار اين سئوال كه با آلودگي چه كنيم؟! مي كشاند.
تاكسي ها آلودگي هوا را كاهش مي دهند
شايد شنيدن اين خبر شگفت انگيز نباشد، اما براي آنهايي كه در تهران زندگي مي كنند كاهش يك درصد آلودگي هم نعمتي ست، پس اگر مي خواهيد صددرصد از آلودگي كاسته شود كمتر از خودرو فردي استفاده كنيد و بيشتر از تاكسي.
طبق تحقيقات انجام شده، تاكسي ها حدود 20درصد در كاهش آلودگي هوا موثرند به شرط آنكه به صورت تك مسافر، آژانسي و دربستي عمل نكنند و پارك شده و تلفني نباشند.
بنا به گزارش پايگاه اطلاع رساني شهرسازي ومعماري، محمود صرافين با تاكيد بر اينكه ما چيزي حدود 2هزار و 400 كيلومتر شبكه خياباني داريم كه بايد به سيستم حمل و نقل عمومي متصل شود و تنها 50درصد آن به شبكه اتوبوسراني متصل است، در زمينه عبور و مرور تاكسي ها گفت: تاكسي ها در نقاط گسترده اي از تهران به چشم مي خورند و به صورت پراكنده هستند. بايد تاكسي ها تقسيم بندي شوند تا در تمام سطح شهر پراكندگي يكساني داشته باشند.
تاكسي ها مي توانند با حمل و نقل چهار مسافر در هر سفر شهري در مسيرهاي غيرمتمركز پاسخگوي نياز جابه جايي شهروندان ما باشند .
او در مورد تاثير ساماندهي تاكسي ها در كاهش آلودگي هوا افزود: هر خودرويي اعم از تاكسي و غيره در ايجاد آلودگي هوا موثر است. ناگفته نماند كه خودروهاي نونيز در كاهش آلودگي هوا اعتبار و شاخصه لازم را دارند، ولي اگر قرار باشد مصرف سوخت فسيلي آنها 15-10 ليتر باشد، با توجه به اين كه تردد بيشتري به لحاظ نو بودن دارند، در آلودگي هوا موثر هستند .
او مي گويد: طبق تحقيقات انجام شده، تاكسي ها حدود 20درصد در كاهش آلودگي هوا موثر ند به شرط آن كه به صورت تك مسافر، آژانسي و دربستي عمل نكنند و پارك شده و تلفني نباشند و پراكندگي آنها در شهر يكسان باشد .
در حال حاضر چيزي بالغ بر 30 هزار تاكسي داريم كه افزايش اين تعداد بدون برنامه ريزي خيلي مطلوب نيست.
اين كارشناس شهري و ترافيك در زمينه نقش مديريت شهري در كنترل آلودگي هوا گفت: مديريت شهري آنقدر مي تواند در كاهش آلودگي هوا موثر باشد كه در طرح جامع كاهش آلودگي هوا در سال 1374 مطرح شد، ولي متاسفانه اين طرح جدي گرفته نشده و به همه نكات آن توجه نشده است .
فرزاد گودرز كارشناس و صاحب نظر در حوزه محيط زيست شهري نيز در گفت وگو با uan كلانشهر تهران را فاقد مديريت علمي براي كاهش آلودگي هوا مي داند و معتقد است: در تهران مكان گزيني صنايع آلوده غير كارشناسي انجام شده و هيچ يك از اين صنايع در محل هاي مناسب استقرار نيافته اند. تهران در موقعيتي ست كه بادهاي جنوب به شمال و غرب به شرق در آن غالب است؛ بادهاي غرب به شرق، حركت دومين موج بادها يعني بادهاي جنوب به شمال را بي تاثير مي كند .
او مي افزايد: در همين شرايط آلوده ترين صنايع در جنوب و غرب تهران مكان يابي شده اند كه تمامي بار آلودگي را به مركز تهران منتقل مي كنند .
آلودگي هوا يعني ورود هر آلاينده در هوا به صورت مواد جامد، مايع يا گاز كه در مدت زمان معين كيفيت هوا را پايين آورند و به موجودات زنده و تاسيسات انسان ساخت آسيب رسانند. اما منابع آلودگي شامل چه چيزهايي هستند؟
گودرز منابع ثابت توليد آلودگي هوا را بر اساس تعاريف و شاخص هاي سازمان حفاظت محيط زيست آمريكا (EPA) به شش شاخص مونوكسيدكربن، اكسيدهاي گوگرد، ازن، ذرات معلق، اسيدهاي نيتروژن و هيدروكربن ها تقسيم مي كند و معتقد است كه 189 ماده آلاينده در هوا وجود دارد كه اغلب، غلظت همگي آنها به حدي نيست كه بر محيط زيست پيرامون اثرگذار باشد.
وي منابع آلوده كننده هوا را به دو دسته طبيعي و مصنوعي تقسيم كرده و منابع مصنوعي شامل فرسايش لاستيك خودرو، گرد و غبار و سوخت هاي فسيلي را مهمترين منابع آلودگي هوا در ايران برمي شمارد.
چراغ هاي علاءالدين و PSI
چراغ هاي علاءالدين و زغال هاي كرسي بيشترين و خطرناك ترين آلودگي را توليد مي كنند، اما مادربزرگ ها و پدربزرگ هاي ما كه از اين سيستم هاي احتراقي براي گرما استفاده مي كردند، بيشتر عمر مي كردند و سالم تر بودند؛ به دليل اينكه انسان امروز به طور مستمر در معرض آلودگي قرار گرفته است .
اين كارشناس صاحب نظر در حوزه محيط زيست و آلودگي هوا PSI را شاخص اندازه گيري آلودگي هوا مي داند و مي گويد: اگر PSI بين صفر و 50 باشد وضعيت بين خوب و بسيار خوب متغير است. اگر اين رقم بين 50 و 100 قرار گيرد، هوا خوب است و در مرحله بعد اگر اين عدد بين 100 و 250 در نوسان باشد به مرحله هشدار نزديك مي شود و اين رقم در مرز 350 بسيار خطرناك خواهد بود. PSI در تهران طي مدت 200 تا 250 روز به بالاتر از مرحله هشدار يعني 250 مي رسد .
گودرز در مورد مديريت آلودگي هوا به اين امر اشاره مي كند كه اطلاعات پنج ساله سنجش آلودگي هوا به هيچ عنوان براساس برنامه ريزي يا مطالعات كارشناسي استوار نيست زيرا دستگاه هاي سنجش آلودگي در ايران استاندارد نيستند و رقم ها و آمار واقعي ميزان آلودگي هوا را نشان نمي دهند كه بر اساس همين اطلاعات اشتباه، بسياري از بحث ها، برنامه ها و سياست هاي كارشناسي به مرحله اجرا درمي آيند .
مهمترين منابع آلاينده تهران وديگر كلانشهرهاي كشور خودروها هستند كه تعداد زياد اين وسايل متحرك و فرسودگي اغلب آنها كه 8 برابر خودروهاي معمولي، آلودگي توليد مي كنند، مسبب حجم زياد آلودگي هوا شده است.
گودرز با اشاره به ديگر منابع آلاينده هوا در شهرها مي افزايد: طبق محاسبات سال 1376، يك بيست وپنجم آلودگي هواي تهران مربوط به پالايشگاه تهران بوده است كه 900 ميليون مازوت در اين پالايشگاه به عنوان سوخت مصرف مي شده و به دليل كنترل شديد و هشدارهاي متعدد احتمالا از ميزان آن كاسته شده است .
در آمريكا در ازاي هر هزار نفر 780 خودرو، در آلمان در ازاي هر هزار نفر 470 خودرو و در ايران به ازاي هر هزار نفر 60 خودرو وجود دارد. مسئله اي كه در اينجا قابل بررسي ست پويايي سيستم
حمل و نقل عمومي در كشورهاي آمريكايي و اروپايي ست كه سبب كاهش استفاده شخصي از خودروهاي شان مي شود و نيز طراحي اتومبيل ها به صورتي كه در خودروهاي ساخت خارج در هر 100kmميزان مصرف بنزين 6 ليتر است اما در خودروهاي ساخت داخل به ازاي هرkm 100 ميزان مصرف بنزين به 16 ليتر هم مي رسد و نيز استاندارد حمل و نقل عمومي در خارج از مرزهاي ايران 80 درصد است و طبق آخرين آمارها و مطالعات انجام شده اين آمار 61درصد به خودروهاي شخصي و 39 درصد به حمل و نقل عمومي اختصاص يافته است.
گودرز با اشاره به آمار بالا سخنان خود را چنين ادامه مي دهد: افزايش خطوط مترو، معاينه فني خودروها، ارزان بودن منابع سوخت مثل بنزين، تعداد زياد خودروهاي فرسوده و همانند اينها از مهمترين عواملي  هستند كه هر روز بر ترافيك و آلودگي تهران مي افزايند .
خيابان هايي كه براي 500 هزار خودرو طراحي شده اند، پذيراي 2 ميليون خودرو آلوده اند. سلامت ملي در شهر اهميت ندارد و بحث آن نيز در هيچ محفلي مطرح نمي شود.
وي براي حل اين معضل به تعبيه بازارچه هاي محلي و تغيير نظام بازرگاني و مركزيت تهران براي ورود و خروج كالا به ديگر استان ها اشاره مي كند و مي افزايد: راهكارهاي مناسب در اين زمينه به درستي در قانون مشخص نشده است؛ به صورتي كه در قانون ذكر شده، واحدهاي صنعتي جديدالاحداث بايد در فاصله 120 كيلومتري تهران باشند. اين در حالي ست كه ساوه در۱۰۰ كيلومتري تهران قرار دارد و تا قزوين مسافتي حدود 110 كيلومتر است. از سوي ديگر تهران از شرق تا ورامين و استان سمنان و شهرستان هايي مثل ايوانكي و گرمسار كشيده شده است. از شمال نيز كه توسط كوه ها محصور شده است؛ بنابراين رعايت ضابطه شعاع 120 كيلومتري براي استقرار صنايع به منزله تجمع صنايع در ساير شهرهاي پيرامون تهران و تحميل آلودگي به آنهاست. از سوي ديگر حمل و نقل كارگران اين صنايع به تهران و بالعكس، خود يكي از عوامل آلودگي هوا به شمار مي آيد .
تهران در شرف خفه شدن است؛ خاطره آسمان آبي از ذهن ها پاك مي شود و هر روز صدها هزارنفر در معرض آسيبند. دستگاه هاي سنجش آلودگي هوا بدرستي آمار را نشان نمي دهند، زنان خانه دار در خطرند و شهر در اين همهمه هنوز خودروهاي فرسوده را نهيبي نمي زند.
اين ها نمادهاي آسايش،مايه بي آسايشي مردم تهرانند.

آلودگي در خانه
آيا فكر مي كنيد محيط داخل منزل از نظر آلودگي  هوا امن تر از محيط بيرون است؟مهندس زرين احمدزاده، عضو هيات امناي جمعيت زنان مبارزه با آلودگي محيط زيست به آلاينده هاي محيط داخلي منزل اشاره مي كند و مي گويد: گاهي غلظت آلاينده ها در منزل بيش از محيط خارج است و آلوده كننده هايي مثل دود سيگار، گازهاي ناشي از گرمايش، پخت و پز، تزئينات داخلي، مصرف حشره كش ها، مخمرها، ويروس ها و همانند اينها در فضاي بسته بيشترين حجم آلودگي را به همراه دارد. از سوي ديگر روشن بودن پيلوت  گاز به غلظت NOX داخل ساختمان اضافه مي كند .
به گفته اين كارشناس دود سيگار داراي 4500 تركيب است كه 50 تركيب آن سرطان زا شناخته شده و مابقي آن نيز مشكوك و براي زيست سالم خطرناك است .

در خاموش و روشن چراغ ها
ايليا اصفهاني- در ترافيك كه گير مي كنيم، اولين چيزي كه سراغ ما مي آيد، كلافگي و بي حوصلگي ست. انگار همه دنيا بسيج شده باشند كه اوقات تو را تلخ كنند، از زمين و زمان رويگردان مي شوي، اما چند ثانيه اي كه مي گذرد در سمت راست يا چپ خودت متوجه يكي از نمايشگرهاي شهري مي شوي كه در خاموش و روشن چراغ هاي كوچك و متعددش خبرهاي بسياري را حكايت مي كند تا حس كني كه آنقدرها هم وقت تو در ترافيك به هدر نمي رود.
اگر يادتان باشد، زماني كه نمايشگر بزرگ ميدان ونك نصب شد، بسياري از منتقدان و صاحبنظران عقيده داشتند كه نصب اينگونه نمايشگرها سبب بروز ترافيك و تصادف خواهد شد، چرا كه تمركز رانندگان را كاهش خواهد داد. ولي احتمالا حالا ديگر معلوم شده باشد كه هم عادت و هم عجله رانندگان براي رسيدن به مقصد مورد نظر باعث مي شود كه آنها تنها در لحظاتي كه گرفتار ترافيك هستند، گوشه چشمي به اين نمايشگرها بيندازند و نهايتا اين تابلوهاي الكترونيك نقش چنداني در افزايش ترافيك نخواهند داشت. اين روزها تعداد ديگري از اين نمايشگرها نيز در سطح شهر نصب شده( البته در ابعاد كوچكتر) كه اگرچه به اندازه نمايشگرهاي تلويزيوني مجهز نيست و تنها با خاموش و روشن شدن چراغ هايش نوشته هايي را در معرض ديد شهروندان قرار مي دهد، ولي مي تواند نقش بسيار مثبتي در اطلاع رساني داشته باشد و توجه مردم را به مسائل گوناگون جلب كند.
به عنوان مثال يكي از اين تابلوها تيترهاي روزنامه ها و نشريات روز را مرور مي كند و احتمالا با اين كار مي تواند بيننده را به مطالعه تشويق كند؛ كافي ست تيتر روزنامه يا نشريه مزبور به اندازه كافي جذاب باشد تا افراد را تحريك كند كه بعد از خريد، از حرف حساب مطلب سر در بياورند.
مسلما اينگونه نمايشگرها مي توانند در زمينه هاي ديگر نيز نقش هاي قابل توجهي را ايفا كنند. به عنوان مثال سازمان كنترل ترافيك مي تواند از طريق اين نمايشگرها مسيرهاي پرتردد و شلوغ را اعلام كند تا رانندگان مجبور نباشند منتظر خبرهاي راديو پيام بمانند و در هر لحظه بدانند كه در مسير پيش رو چه خبر است.
اعلام پيام هاي گوناگون فرهنگي كه عمدتا مربوط به مقررات راهنمايي و رانندگي مي شود نيز از ديگر كاركردهاي اين نمايشگرهاست كه مي تواند با تذكر مداوم برخي اصول، خيلي چيزها را به راننده هاي وسايل نقليه گوشزد كند.
اميدواريم مسئولان محترم شهري ضمن انديشيدن به راهكارهاي گوناگون براي به روز كردن و جذاب ماندن اين نمايشگرها بيشتر متوجه كاربردهاي فرهنگي اين نمايشگرها باشند و به مرور به سمت استفاده هاي اقتصادي (تبليغات غيرفرهنگي) متمايل نشوند.

راپورت خبرنگار
تكريم يا ...؟
004911.jpg
پويا مهرآيين- پيرمرد نمي توانست خودش را براحتي كنترل كند؛ در حالي كه عقب عقب مي رفت حس مي كردي كه هر لحظه ممكن است به زمين بيفتد و راننده اتوبوس به رغم اينكه يكي دو نفر سعي مي كردند جلودارش شوند با چهره اي برافروخته هر چه از دهانش در مي آمد، مي گفت و به طرف پيرمرد مي رفت. آنچه راننده اتوبوس نثار پيرمرد مي كرد باورنكردني بود؛ زشت و ركيك. همه مسافران مثل من از آن همه بي انصافي و ضعيف نوازي متعجب و درمانده شده بودند كه چه بايد بگويند و چه بايد بكنند.
ماجرا خيلي ساده شروع شد؛ اتفاقي كه هر روز بارها مي افتد و به هر صورتي كه هست از كنار آن مي گذريم و آن را از ياد مي بريم. وقتي اتوبوس به يكي از ايستگاه ها رسيد، ترمز كرد. پيرمرد كه چند صندلي آن طرف تر از من نشسته بود از جا بلند شد و به سمت در عقب رفت كه پياده شود. شايد توقف اتوبوس به يك دقيقه نكشيد كه راننده درها را بست و راه افتاد، در حالي كه پيرمرد دو سه پله تا پياده شدن فاصله داشت. پيرمرد صدا زد: آقا نگهدار ، ولي سرعت اتوبوس هر لحظه بيشتر و بيشتر مي شد. فريادهاي چند باره ديگر مسافران هم راه به جايي نبرد. به قول معروف، آنچه البته به جايي نرسيد، فرياد بود و همه چيز متوقف شد تا اينكه اتوبوس به ايستگاه بعدي رسيد.
پيرمرد پياده شد و به سمت در جلو رفت و چند لحظه بعد همه مسافران شاهد هجوم و پرخاش راننده به او، همراه با انواع و اقسام ناسزاها و دشنام هايي بودند كه سواي اينكه نسبت دادن آنها به يك بزرگتر (و حتي كوچكتر) اصلا صورت خوشي ندارد، در مقابل مسافران ديگر و خصوصا زن و بچه مردم، مايه شرم هر فرد شرافتمندي ست.
ماجرا تمام شد و پيرمرد، شرمنده و خردشده راهش را كشيد و رفت و اتوبوس به راه خود ادامه داد. حالا ديگر مثل هميشه تحليل هاي مسافران شروع شده بود. يكي از مسافران گفت: آقا! در مسير ... راننده ها آنقدر بزرگوار هستند كه به محض اينكه متوجه مي شوند يك پيرمرد يا پيرزن قصد سوار يا پياده شدن دارد، حتي به توقف در ايستگاه نيز تقيد چنداني نشان نمي دهند و هر جا كه سالمند مزبور راحت تر باشد توقف مي كنند . مسافر ديگري گفت: شما فرض بگيريد اين بنده خدا با اين حالش مي خواست زودتر از روي صندلي بلند شود و همان موقع هم اين راننده وظيفه شناس ترمز مي كرد. آيا اين بنده خدا مي توانست خودش را كنترل كند؟ مسافر ديگري كه سن و سالي از او گذشته بود، گفت: يادش به خير! آن روزها قبل از اينكه اتوبوس به ايستگاه برسد، راننده يا شاگرد او كه بليت ها را مي گرفت، با صداي بلند نام ايستگاه را اعلام مي كرد. اگر كسي مي خواست پياده شود، به راننده اطلاع مي داد. اگر كسي حرفي نمي زد، راننده براي اينكه مطمئن شود همه صدايش را شنيده اند، دوباره فرياد مي زد نبود؟ و اگر باز هم كسي جواب نمي داد و مسافري هم براي سوار شدن در ايستگاه نبود، به راه خودش ادامه مي داد .
بالاخره اتوبوس به مقصد من رسيد و پياده شدم. با خودم خيلي كلنجار رفتم كه از راننده اتوبوس دليل آن همه بي حرمتي را بپرسم، ولي راستش را بخواهيد، خيلي ترسيدم. اگر شما هم جاي من بوديد و آن همه عصبانيت او را ديده بوديد، كمتر از من وحشت نمي كرديد. از طرفي ترس اين را هم داشتم كه نكند يك طرفه به قاضي بروم. به همين قدر بسنده كردم كه شماره اتوبوس را يادداشت كنم تا اگر لازم شد مسئولان اتوبوسراني به موضوع رسيدگي كنند و توضيحات لازم را از راننده بخواهند، اما فكر اين ماجرا تا ساعت ها من را راحت نمي گذاشت؛ مهمترين دغدغه من در اين بين عدم نهادينه شدن فرهنگي ست كه قرار است در زندگي شهروندي سرمشق ما باشد؛ هنوز چند ماهي از پيشنهاد و آماده سازي مقدمات اجرايي طرح تكريم سالمندان نگذشته است، اما اگر نگاهي به درو و برمان بيندازيم، خواهيم ديد كه انگار همه چيز در يك كارت ساده خلاصه شده و هيچ اتفاق ديگري نيفتاده است.
به نظر شما دليل اين همه تناقض چيست؟ مسلما شما هم در اينكه طرح تكريم به دلايل گوناگون طرح قابل اعتنا و باارزشي ست شكي نداريد، ولي آيا وقتي سالمندان در كوچه و خيابان با چنين اتفاقاتي مواجه مي شوند، نبايد بگويند: مرا به خير تو اميد نيست، شر مرسان ؟
فارغ از بحث تكريم آيا راننده اي كه در ايستگاه ابتداي خط، دقايق بسياري از وقت مسافران را تلف مي كند يا در بين مسير براي خريد نيازهاي شخصي اش براحتي اتوبوس را متوقف مي كند و چند دقيقه اي همه را معطل مي گذارد، نبايد بداند كه با آن همه تراكم و شلوغي داخل اتوبوس، پياده شدن براي هر فردي كار سخت و زمان گيري ست، چه رسد به سالمندي كه بايد با مشكلات عديده جسماني اين هفت خوان را طي كند؟ از سوي ديگر آيا وقتي بلافاصله پس از بسته شدن در چندين نفر فرياد مي زنند و از راننده مي خواهند كه توقف كند، او نبايد هيچ وقعي به خواسته مردم بگذارد؟
در مورد بي توجهي بعضي از مسافران نيز هيچ توجيهي وجود ندارد؛ كساني كه تازه بعد از اينكه اتوبوس مسافرانش را پياده و سوار مي كند، به اين فكر مي افتند كه بهتر است در همين ايستگاه پياده شوند و ...
اگر جرات مي كردم، حتما به راننده اتوبوس مذكور مي گفتم كه اميدوارم روزگار سالمندي ات را ببينم و بدانم آيا با اين همه قدرت مي تواني فرياد بكشي و به ديگران پرخاش كني ، اما ترجيح دادم كه اين جمله را براي او و بعضي از همكارانش بنويسم.
البته هيچ دليلي وجود ندارد كه از زحمات بي دريغ رانندگان وظيفه شناسي كه با اخلاق شايسته همه سختي ها و بي توجهي ها را تحمل مي كنند، سپاسگزاري نكنيم. روزگار همه ما به باد.

از شهر
محروميت از خودرو
درست است كه هميشه گفته ايم استفاده از خودروهاي شخصي بايد كم شود، اما قطعا بهترين راه سفر، مسافرت با ماشين شخصي ست، اما بهتر است بدانيد كه بيش از 10 ميليون و 600 هزار خانوار ايراني از داشتن يك خودرو مناسب محروم هستند.
بررسي هاي اوليه حاكي از آن است كه تا اوايل خردادماه سال جاري به ازاي هر 12/36 نفر، يك خودرو در ناوگان حمل و نقل ايران موجود بوده است.
براساس اين گزارش از اين تعداد تنها به ازاي هر 22/67 نفر يك خودرو با عمر بين يك الي 10 سال در شبكه ترافيك ايران قرار دارد.
اين گزارش حاكي ست، در ايران بيش از 10 ميليون و 600هزار خانوار از داشتن خودرو مناسب محروم هستند كه از اين تعداد بيش از 8 ميليون و 100 هزار خانوار حتي يك خودرو نامناسب نيز ندارند.
گفتني ست، تعداد خانوارهايي كه در ايران حتي يك خودرو نامناسب نيز ندارند به اندازه سهم سالانه تويوتا در بازارهاي جهاني ست.
۱۲ سال زمان براي كاهش خطرپذيري
گفته اند وقت طلاست و نبايد آن را از دست داد. از همين روست كه كارشناسان توصيه كرده اند براي كاهش خطرپذيري، هرچه زودتر اقدام كنيد، چون 12 سال زمان لازم است.
رئيس سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران با اشاره به تصويب طرح جامع كاهش خطر پذيري تهران در شوراي عالي مديريت بحران، گفت: براي كاهش سطح خطر پذيري پايتخت به 12 سال زمان نياز داريم، به طوري كه طي اين مدت ميزان ايمني پايتخت به سطح قابل قبولي خواهد رسيد .
به گفته مازيار حسيني در طول اين 12 سال ساختمان هاي مهم و حياتي شهر اعم از بيمارستان ها، ايستگاه هاي آتش نشاني، مجتمع هاي پشتيباني سازمان مديريت بحران، مركز فرماندهي و مقابله با مديريت بحران، مراكز اصلي تصفيه خانه هاي آب، مراكز امدادي، كلانتري ها و مراكز ناجا و... در شرايط مطلوبي به لحاظ ايمني قرار مي گيرند و شبكه هاي گاز رساني و برق به سيستم قطع لرزه اي خودكار و كنترل لرزه اي مجهز مي شوند.رئيس سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران ادامه داد: در اين مدت ميزان خطر پذيري و ناايمن بودن اين اماكن در برابر حوادث غير مترقبه بويژه زلزله تا 90 درصد كاهش يافته و به 10 درصد خواهد رسيد .
او معتقد است: علاوه بر مراكز ياد شده، مدارس، دانشگاه ها، ساختمان ها و بافت هاي فرسوده شهر نيز بايد متحول شده و تا حد زيادي - كه ميزان آن در اين طرح آمده است آسيب پذيري شان كاهش يابد .
به گفته رئيس سازمان پيشگيري و مديريت بحران، در اين طرح 15 پروژه اولويت دار تعيين شده و اجراي اين پروژه ها از سال 85 شروع مي شود، البته سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران در حوزه كاري خود، ساخت 120 پايگاه مديريت بحران به عنوان يك اقدام كم سابقه را شروع كرده و در كنار آن، فاز نخست ساخت اتاق فرماندهي و مقابله با بحران تهران را نيز تمام كرده و در سال آينده تجهيزات اين اتاق نصب مي شود.
دكتر حسيني در خاتمه اظهار داشت: پروژه مقاوم سازي مدارس و بيمارستان ها مراحل مطالعاتي خود را مي گذراند .

كلانشهر
۸۰۰ واگن براي قطار شهري كلانشهرها
004893.jpg
برنامه ريزي براي 20 سال آينده كار خيلي خوبي ست به شرطي كه ظرفيت ها، محدوديت ها و نيازهاي 20 سال بعد هم در نظر گرفته شود. بنابراين وقتي عضو هيات مديره جامعه مهندسان حمل ونقل و ترافيك كشور از نياز شركت هاي قطار شهري كلانشهرهاي كشور به 800 واگن در 20 سال آينده خبر مي دهد، حتما همه اين موارد را در ارائه اين آمار در نظر گرفته است.
خودش كه معتقد است جواب مي دهد؛ شما چطور؟
محمد رئوفي مي گويد: ساخت واگن در كشور مقرون به صرفه نيست، زيرا كشورهاي اروپايي در بخش ساخت واگن اشباع هستند .
او معتقد است: شركت هاي چيني، اتريشي و فرانسوي براي تمام كشورها واگن مي سازند و مقرون به صرفه تر آن است كه واگن هاي قطار شهري كلانشهرها از خارج تامين شود .
رئوفي مي گويد: در شرايط كنوني پروژه قطار شهري در شهرهاي مشهد، اصفهان، اهواز، شيراز، كرج و تبريز در حال اجرا بوده كه پروژه مشهد از نظر كيفيت و پيشرفت كار پيشتاز است . به گفته عضو هيات مديره جامعه مهندسان حمل ونقل ترافيك كشور، دولت نصف يارانه بنزين، معادل 2/1 ميليارد دلار را براي تكميل پروژه هاي قطار شهري در كلانشهر اختصاص داده است. اين درحالي ست كه با تلاش دولت و مجلس شوراي اسلامي، يارانه مذكور براي بخش قطار شهري در سال آينده بايد به دو برابر افزايش يابد. اين مقام مسئول در خصوص خودروهاي فرسوده در كشور مي گويد: در زمان كنوني 8/1 ميليون خودرو فرسوده در مناطق شهري كشور تردد مي كنند كه اين خودروها بيش از 25 سال قدمت داشته و دو برابر خودروهاي معمولي بنزين مصرف مي كنند .
به اعتقاد او آلودگي صوتي، ترافيك بالا در خيابان ها، مصرف بالاي بنزين، تصادفات سنگين در خيابان ها و جاده ها و نداشتن امنيت سرنشينان از جمله معايب تردد خودروهاي فرسوده به شمار مي روند.

شهر آرا
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |