سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۴ - - ۳۸۳۹
نقش ساخت وساز هدفمند و اثرات آن در جامعه
تويي كه خانه ام را مي سازي
004917.jpg
عكس: علي اكبر شيرژيان
مهدي فروغمند اعرابي
اگر براي جامعه اي تاثير نقش معماري در زندگي مفهوم باشد، به طور قطع، روابط آن جامعه داراي انتظام و مبتني بر تفكر و احساس سالم خواهد بود .
مصداق معناي جمله فوق در جوامعي است كه حضور معماري را در يك بنا ارج مي گذارند؛ در يك كلام، معماري در تفكر و ذهنيت معمار خلق مي شود، پس آفريننده هر اثر معماري، شخص معمار است.
اما معمار كيست؟ در نگاهي كلي، معمار مانند هر انسان ديگر، در روند شكل گيري ذهنيت خود مسير زندگي را طي  كرده و بنا به شرايط خاصي، معماري را به عنوان شغل انتخاب مي كند. در يك تقسيم بندي كلي، معماران را مي توان به دو بخش كاملا قابل تميز تفكيك كرد؛ دسته اول،  معماراني هستند كه معماري مي كنند و در سايه آن زندگي كرده و از آن جايگاه به هستي نگاه مي كنند و دسته دوم، معماراني كه زندگي مي كنند و براي امرار معاش و كسب درآمد، شغل معماري به آنها داده مي شود!
هر دو دسته به دليل مسئوليتي كه در ايجاد كيفيت مناسب در اثر خود دارند، در شكل دادن به ساختمان ها و شهرهاي ما اثر غيرقابل انكاري دارند. ذكر واژه معمار در اين مقاله بيشتر متوجه معماران دسته اول است؛ معماراني كه، معماري براي آنها دغدغه فكري بوده، بستر سلوك فكري آنان معماري ست.
او ديگر با انسان سالك تفاوت عمده اي دارد؛ او معمار سالك است يعني اينكه هر چه را مي بيند، واقعا از دريچه معماري به محك و ارزشيابي آن مي نشيند. ما به اين شخص معمار مي گوييم، چه عواملي به اين شخص اضافه شده و متصف به صفاتي شده است كه عمل يا اثر او از حوزه حرفه و تكنيك و فن خارج مي شود و ارتباط با او صرفا در حوزه فرهنگ مقدور است.
به عبارت ديگر نمي توانيم بگوييم شغل او هنر آفريدن اثر است و واژه شغل را از هنر جدا مي سازيم و اگر به غلط شغل معماران را مهندس اطلاق مي كنيم، در واقع به خاطر آن است كه بسياري از جوامع، تفاوتي براي خلاقيت و اشتغال قائل نيستند و فرق آنها را تميز نمي دهند، در نتيجه حضور معماري يا عدم آن، با حضور مهندسي ساختمان در يك اثر، براي اينگونه جوامع، قابل تميز نيست، چرا كه معناي كيفيت فضا در چالش با تجمل، كم رنگ و كم اثر شده است و اين درست همان تفاوتي ست كه در يك اثر معماري با يك ساختمان فاقد آن اثر، وجود دارد.
امروزه معيار سنجش بهره برداران از ساختمان- بنا به دلايلي- تجمل و نحوه آرايش ظاهر بناست؛ كمتر به كيفيت بنا توجه مي شود، ولي همواره زمزمه حسرت از ساختمان هاي قديمي و فضاهاي دلچسب آنها در مذاكرات جاري ست. اين امر بدين معني ست كه كيفيت آثار معماري قديم براي مخاطب اثر، محسوس و قابل درك بوده ولي به تصور اينكه دستيابي به آن ديگر ممكن نيست، معيارهاي سنجش كيفي را از تفكر معمول خارج كرده اند و توليدكنندگان ساختمان هم بنا به رابطه بين عرضه و تقاضا به آن سمت و سو كشيده شده اند.چنانچه معماري و نقش معمار در ظهور كيفيت فضا به بهره برداران تفهيم شده و الگوهاي مناسب آن عرضه شود، بديهي است وجه تمايز حضور و عدم حضور كيفيت، قابل درك خواهد شد و بستر مناسب براي باززنده سازي مسائل كيفي در ساختمان فراهم مي شود.معماران و بهره برداران بايستي اين امر را در حوزه معماري، هدف خود فرض كرده و براي تحقق آن ارزش ويژه اي قائل باشند تا اين مهم به منصه ظهور برسد.قبل از ورود به بحث كيفيت و ماهيت معماري، ذكر يك نكته براي تفكيك و تلقي صحيح از معماري و نقشه معماري لازم مي نمايد.
خيلي از دست اندركاران ساختمان به تصور اينكه معماري در يك يا چند برگ نقشه خلاصه مي شود،  به دكان هايي كه در آنها نقشه معماري فروخته مي شود مراجعه و با دريافت آن نقشه ها، خود را از دغدغه كيفيت در معماري رها كرده و به اميد اينكه در انتهاي كار با آرايش بنا آن را قابل عرضه مي كنند، به اين امر اكتفا مي كنند؛ درحالي كه نقشه هاي معماري مرسوم، فقط يك جانمايي فضا بوده و تعيين كننده محل و ارتباط فضاهاست؛ آن هم با معيارهاي استاندارد عادتي، نه تفكر معمارانه!
بنايي كه پشتوانه معناي آن همان چند برگ نقشه باشد، چگونه مي  تواند مظهر و تجلي احساس انساني به نام معمار باشد و زماني كه چنين فضايي ساخته و پيرايش شود، آيا مي توان انتظار داشت كه با فطرت انساني آدم هايي كه در آن زندگي مي كنند ارتباط برقرار كرده و فضايي را با كيفيت مطلوب به وجود آورد؟ قطعا پاسخ منفي ست.
درست است كه جانمايي و سلسه مراتب ارتباطي، هندسه و ابعاد فضا جزوي از مقوله معماري ست، ولي با تعاريفي كه گذشت، اين موارد فقط ابزاري براي كيفيت فضاست و نمي شود جانمايي فضاها را معماري تلقي كرد. بنابراين اين حوزه نمود (معماري هربنايي) كيفيت بناست اما كيفيت چيست؟
در فرهنگ دهخدا براي معني كيفيت دو صفحه تعريف آمده است كه خلاصه آن را مي توان چنين بيان كرد: چگونگي و حالت و وضعي كه حاصل باشد در چيزي، يا صفت و چگونگي امري ست كه به حواس ظاهر و ادراك انسان مربوط مي شود .به طور اجمال مي توان گفت كيفيت فضا صفاتي ست كه در يك فضا مستتر بوده و به كمك هندسه و اشكال معنادار و تمهيدات معمارانه، ابزار دستيابي به شرايط مناسب زندگي (كاربري مورد نظر) را فراهم سازد يا به عبارتي ديگر كيفيت فضا را به فطرت انساني نزديكتر كرده و كاربري كمي و كيفي بنا را براي انسان مطلوب تر مي سازد.
در هر حال بحث كيفيت فضا بسيار گسترده و پيچيده تر از آن است كه با اندك توضيحي در اين نوشته بيايد. اما كيفيت آن فضا است (بنده طلعت آن باش كه آني دارد)
چگونه كيفيت وارد بنا مي شود؟
كيفيت از طريق ذهن،  تفكر، خرد و … معمار به ساختمان دميده مي شود، در واقع كيفيت ساختمان همان روحي است كه معمار به ساختمان مي دهد.
معمار با ديد جامع نگر خود، ابتدا صورت مسئله را طرح و سپس راه حل هاي كمي و كيفي را براي آن مسئله خاص كشف كرده و با دانش خود به كمك تكنيك به گونه اي فضاها را محدود مي سازد كه كيفيت مطلوب حاصل شود.
گاهي اشكال حامل پيام هستند، زماني ديگر احجام در خود رمزي را براي كشف شدن پنهان مي كنند
و … . در هر حال اثر (معماري) و مخاطب (بهره بردار يا تماشاگر) در يك ارتباط مادي، احساس معمار را مبادله مي كنند چرا كه هر چه در فضا هست توسط معمار خلق شده، بنابراين كيفيت فضا فقط و فقط به دست معمار وارد بنا مي شود و... . اين است كه براي بهبود زندگي و ايجاد يك نظم محسوس در قالب مفاهيم فرهنگي و ذاتي انسان نبايستي به معماري ساختمان ها و شهر هايمان بي اعتنا باشيم، چرا كه نبود كيفيت و ماهيت مطلوب در فضاهاي زيستي به معناي بي روح شدن زندگي ست.
هر قدر به اين موضوع اهميت دهيم، نقش متخصص اين موضوع يعني معمار، پررنگ تر و با اهميت تر مي شود؛ بنابراين با توجه به رابطه تنگاتنگ معمار و معماري، شناساندن هر يك از آنها به روش اطلاع رساني صحيح و گام به گام به مردم مي تواند تا حدودي نقش اين امر مهم را در ارتقاي سطح كيفي معرفي كرده و نهايتا جامعه را به سمت تعالي سوق دهد؛ جامعه اي كه اين چنين درك كند يقينا قادر خواهد بود تفاخر فرهنگي هنر معماري را از آرايش و آرايشگر بنا تميز داده و كيفيت و ماهيت معناي زندگي، يا عميق تر از آن، حكمت و معرفت هستي را، به واسطه جهان بيني معماران، در مسير زندگي جاري سازد. آن هنگام است كه فضاي مطلوب، قابليت حضور مي يابد. همان طور كه جوامع شرقي يا فرهنگ ما در گذشته انجام داده و به دنبال آن برخي از جوامع امروز نيز آن را درك كرده و پيروي مي كنند، عده اي راه رفته و مي روند
و ما … به قولي: ره چنان رو كه رهروان رفتند.
*عضو انجمن مفاخر معماري ايران

آميزه اي از زيبايي و معنويت
004887.jpg
منصور اغنمي- بناي تاريخي - مذهبي مسجد كبود از آثار ارزشمند دوره قراقويونلو است كه به دستور جهانشاه - كه شهر تبريز را پايـتخت خود قرار داد- و به دست عزالدين قاپوچـي بنا شده و با استنــــاد به كتــيبه برجسته ســـردر به سال 870 ه.ق ساختمان آن به اتمام رسيده است.
سلــطنت جهــانشاه از سال 839 ه.ق آغـاز و تا 872 ه.ق ادامـه داشت كه وي به دست اوزون حسن از طايفه آق قويونلو كشته شد و بساط اقتدار حـكومتي وي كه از آسياي صغير تا خليج فارس و هــرات و ماوراءالنهر گــسترده شده بـود برچيده شد. بناي اصـلي در مقام مـسجد مقـــبره، داراي صحـن وســيعي بـوده كــه در آن مجـــموعه اي از ســـاختمان ها از جمــله مدرســه و حمام و خــانقاه و كتابــخانه و... ساخته شده كه متاسفانه آثاري از آنها به جا نمانده است. خصوصيت بارز و شهرت وافر مسجد كبود با معماري ويژه تلفيــقي و اعـــجاب انگيز آن بيشتر به خاطر كاشيكاري معرق و تلفيق آجر و كاشي، اجراي نقوش پركار و در حد اعجاز آن است كه زينت بخش سطوح داخلي و خارجي بنا بوده است.
چنين تصور مي شود كه ساختمان مسجد كبود به عنوان يادماني از پيروزي هاي جهانشاه برپا شده، به طوري كه در اين خصوص مي توان به سوره فتح كه به صورت كامل و به شكل برجسته، زينت بخش دور تا دور بالاي شبستان بزرگ است، اشاره كرد. شبستان بزرگ را از سه طرف، رواق ها در بر گرفته و بر بالاي آن گنبد دو پوشي به قطر تقريبي 17 متر قرار گرفته است. شبستان كوچك كه در حكم مكاني خصوصي و مقبره سلطنتي در نظر گرفته شده بود، در سمت جنوب بنا واقع شده و با قطعات سنگ مرمر ازاره بندي شده بوده كه آيات قرآني به خط زيباي ثلث و به صورت برجسته زينت بخش قسمت فوقاني سنگ هاست.

فاضلاب تصفيه شده، درمان درد ساخت و ساز
004929.jpg
حسين ميسمي - بتن با مصرف ساليانه اي در حدود 9 ميليارد متر مكعب پرمصرف ترين مصالح در جهان است. بتن تركيبي ست از سنگدانه ها (شن و ماسه) كه حدود 70 تا 75 درصد وزن بتن را تشكيل مي دهند و بقيه آن آب و سيمان است. به طور متوسط براي توليد هر متر مكعب بتن كه بسته به نوع بتن و عيار و مقاومت مورد انتظار از آن، كه وزني در حدود 2/2 تا 5/2 تن دارد، مقدار آب مصرفي در حدود 180 ليتر است. بنابراين با يك حساب سر انگشتي حجم آبي كه براي توليد سالانه مقدار بتن مصرفي فوق در جهان مصرف مي شود را رقمي سرسام آور و نجومي در حدود 8 هزار ميليارد ليتر در سال به دست مي آوريم. مي بينيم با توجه به اينكه آب تنها چند درصد از وزن بتن را تشكيل مي دهد، اما مقدار مصرفي آن فقط در توليد بتن بتنهايي و بدون در نظر گرفتن ديگر آب هاي مصرفي در ديگر كارهاي ساخت و ساز در جهان بسيار قابل توجه و در عين حال براي منابع آبي كشورهاي كم آب فوق العاده نگران كننده است.يكي از بهترين راهكار هاي موجود در اين زمينه براي كاستن از بار سنگين مصرف آب از دوش منابع طبيعي موجود، استفاده مجدد (Reuse) از آب هاي مصرفي و فاضلاب ها و پساب هاي توليدي در بخش هاي مختلف كشاورزي، خانگي و صنعتي و بهره گيري از آنها در بخش هاي مختلف از جمله در موارد پرمصرفي مثل امر ساخت و ساز با به كارگيري روش ها و متدهاي مختلف و درعين حال نوين تصفيه و بهسازي در كشور است. ايده استفاده از فاضلاب ها و پسآب هاي تصفيه شده شامل فاضلاب هاي شهري (خانگي)، صنعتي، آب برگشتي از زمين هاي كشاورزي، آب باران و ... در توليد بتن تقريبا به دهه هفتاد ميلادي بر مي گردد و از همان زمان قوت گرفت كه در حال حاضر در بسياري از كشورها در فاز آزمايشي و مطالعاتي قرار دارد و در برخي كشورها به مرحله اجرايي رسيده است.

نگاه نو
ماده اي كه درزها را مي پوشاند
004923.jpg
آذر مهاجر- يكي از بزرگترين مشكلات خانم هاي خانه دار، درزهاي موجود بين اتصالات كابينت ها در آشپزخانه بخصوص در سطح است كه بعد از گذشت مدت زماني حتي كوتاه، بر اثر
جمع شدن چربي ها، گرد و غبار موجود در هوا و ذرات ريز ميكروسكوپي در اين درزها شكل بسيار ناخوشايندي ايجاد مي شود كه البته سراسر، آلودگي نيز هست. تصور اينكه ماده اي وجود داشته باشد كه كاملا درزها را بپوشاند، چندان كه حتي كوچكترين ذرات گرد و غبار يا ريزترين ميكروب ها هم نتوانند در آن جا بگيرند، كمي رويايي به نظر مي رسد، اما حقيقت اين است كه سالهاست علم به كمك خانم هاي خانه دار و البته پيشتر از آن به كمك مشاوران معمار و مجريان ساختماني آمده و ماده اي توليد كرده كه نام معجزه علم براي آن چندان هم بي مسمي نيست. 30 سال پيش وقتي اين ماده در يك شركت در ايالات متحده كشف شد، آنقدر ويژگي هاي منحصر به فرد داشت كه شيميست ها را چنان دچار هيجان كند كه نامش را معجزه علم بگذارند...!
اين معجزه چيزي جز رزيني پليمري مانند پلي استون يا اكليل نيست كه در اثر تركيب با فيلري چون RTH به ماده اي تحت عنوان ساليد سرفيس بدل مي شود و همه ويژگي هاي آن متاثر از همين مسئله است كه محصول نهايي، شباهت بسياري به سنگ دارد و قطعات مختلف آن بدون درز در كنار هم قرار مي گيرند، زيرا در عملياتي كه هنگام چسباندن آن انجام مي شود، همان اتفاقي رخ مي دهد كه در فرآيند توليد محصول رخ مي دهد؛ بنابراين ساليد سرفيس يا پلي استون را مي توان سنگي برشمرد كه ضمن داشتن همه قابليت هاي سنگ مي تواند در قطعات بسيار بزرگ و با ميزان انعطاف و خميدگي مورد نظر و دلخواه توليد شود.
پلي استون خصوصيات قابل توجهي، به خصوص براي استفاده در سرويس هاي بهداشتي و آشپزخانه ها دارد و جالب اينجاست كه در كنار همه ويژگي هاي مفيدي كه دارد، بسختي سنگ است و به زيبايي آن، اما با اين تفاوت كه سنگي ست در 41 رنگ متنوع! بنابراين دست افراد براي انتخاب كاملا باز است.
ميزان توليد اين ماده ممكن است در حال حاضر در كشورمان محدود باشد، اما اندازه اش نه؛ در حقيقت به هر اندازه اي كه بخواهيم، قابل توليد است؛ مي توان قطعات كوچك آن را در كنار هم قرار داد و چنان به هم چسباند كه هيچ درزي نداشته باشد و حتي تا كيلومترها كاملا يكپارچه شود؛ هر نوع انعطاف و پيچ و خمي را به كمك پلي استون مي توان ساخت؛ بنابراين به هيچ عنوان دست طراح را در ارائه طرحي زيبا براي سرويس هاي بهداشتي و ساير مواردي كه از اين ماده استفاده مي شود بخصوص رستوران هاي FAST FOOD، نمي بندد و شايد حتي به طراح براي طراحي هاي متنوع تر و متفاوت تر هم ايده بدهد. انعطاف قابل توجه پلي استون يكي از مزيت هاي بخصوص و منحصربه فرد اين مصالح ساختماني ست؛ يعني مثل پلاستيك مي توان آن را به هر شكلي درآورد. هر سطحي را مي توان با هر نوع قوسي به كمك اين ماده پوشاند.
پلي استون لااقل 15سال عمر مفيد دارد و پس از اين مدت نيز تغيير رنگش در اثر تماس با مواد غذايي رنگي يا خراشيدگي ها و خردگي ها و ترك هاي احتمالي اش با يك سمباده ساده از بين مي رود و دوباره به شكل اول برمي گردد. جالب اينكه حتي پس از شكستن بخشي از آن با تعمير دوباره اش مي توان مجددا از آن استفاده كرد؛ آخرين مرحله براي اين ماده اين است كه مي توان از بازمانده هاي آن براي كاربري ديگري بهره گرفت!
پلي استون در كنار همه اين ويژگي هاي سازه اي، كاملا آنتي باكتريال است، چون درزي ندارد كه ميكروب ها بتوانند در آن نفوذ كنند، بنابراين بسادگي تميز مي شود. اين ماده جادويي در مقابل لكه و جرم نيز مقاوم است و در اين موارد در مقايسه با سنگ كه شباهت بسياري به آن دارد وزن چنداني ندارد؛ تكه هاي مستعمل آن مجددا قابل بازيافت است، تشعشعات راديواكتيوي ندارد و...
از پلي استون، در ساخت وان حمام، روشويي، توالت، پوشش سطوح مختلفي چون ميز، كابينت آشپزخانه و... استفاده مي شود.
به علت آنتي باكتريال بودن در اماكن عمومي از جمله فرودگاه ها، رستوران ها و... مي تواند انتخابي مناسب تلقي شود.
جالب اينجاست كه در بسياري از رستوران ها و FAST FOOD هاي بزرگ دنيا، استفاده از اين ماده براي آشپزخانه و سرويس هاي بهداشتي، اجباري ست و آنها در صورت استفاده از هر ماده ديگري (چون بسياري مواد كه خاصيت آنتي باكتريال ندارند) مجوز ادامه فعاليت نخواهند داشت.
به نظر مي رسد كه همه اين ويژگي ها سبب شود پلي استون ارزش آن را داشته باشد كه براي توليد آن تلاش هاي بسيار صورت گيرد و زمينه براي استفاده از اين ماده فراهم شود. اما...
اما اين معجزه در كشور ما چندان شناخته شده نيست؛ هر چند تحقيقاتي آكادميك پيرامون توليد آن انجام شده، ولي فعلا نتيجه اي تجاري از آن حاصل نشده است؛ اين در حالي ست كه كشور ما كاملا مستعد است كه تا مرحله صادرات اين محصول گام بردارد، اما مشكل اصلي اينجاست كه عدم وجود مواد اوليه آن در ايران سد بزرگي بر سر راه توليد اين ماده در ايران شده است.
اين موضوع هر چند بسيار جاي تامل دارد ولي نبايد فراموش كرد كه فرصتي جالب توجه را براي كارآفرينان عرصه ساخت و ساز فراهم مي كند تا با قدم گذاردن در اين عرصه، حوزه اي بي رقيب را براي توليد محصولي كه در صورت معرفي صحيح بسيار پرمصرف خواهد بود، براي خود فراهم كنند.

يادداشت
كلانشهر تهران و ساخت و ساز هاي پراكنده
004920.jpg
عبدالحسين رجايي
يكي از مسائل و مشكلاتي كه در زندگي شهري و شهرنشيني ما كم كم جا افتاده است و با آن خو گرفته ايم و آن را پذيرفته ايم يا چاره اي نداريم كه بپذيريم، مسئله ساخت و سازهاست كه به طور پراكنده در هر خيابان، كوچه و گذرگاه سر راه مان سبز مي شوند و آن وقت مردم منطقه و محله اند كه بايد با تمام مسائل و مشكلات خاص آن به سر برند و چاره اي هم ندارند. البته به بركت ركود ساخت و سازها و فروش ساختمان و ... ـ حال به هر دليلي كه به وجود آمده است ـ ساخت وسازها و كارگاه هاي ساختماني مزاحم كمتر شده اند، ولي به هر حال باز هم وجود دارند و موارد زيادي هم شايد در صف انتظارند تا كي فرصت شان برسد و شروع كنند!
در خبرها زياد شنيده  يا خوانده ايم كه به دليل تخريب و حفر زمين در محل ساختمان هاي قديمي چه بسا ساختمان هاي مجاور شكست شده و حتي فرو ريخته اند و شايد تلفات جاني  يا خسارت هاي مالي هم به  وجود آورده اند و باز پس از رفع و رجوع مسئله پس از چند روزي دوباره همه چيز به روال سابق برمي گردد و انگار نه انگار كه هيچ اتفاقي افتاده است و باز هم كارها به روال جاري خود پيش مي رود، ولي واقعا فكر مي كنيد اين موضوع ها قابل پيش بيني و برنامه ريزي نيستند يا در خور آن نيستند كه براي آنها فكري شود و ضابطه و استاندارد يا آئين نامه اي تدوين شود و روال صحيحي به خود گيرد؟!
از سوي ديگر مسائل اقتصادي و سرمايه اي و افزايش بي رويه جمعيت شهر تهران به دليل هجوم افسار گسيخته مهاجران و تقاضاي بيشتر سرپناه و مسكن، همه و همه موجب مي شود تا بناچار به آپارتمان نشيني و بلكه برج نشيني روي آوريم و برج هاي زياد و انبوه بي رويه و بد شكل، در گوشه گوشه شهر بالا رفته و علاوه بر مشرف بودن بر فضاهاي همجوار و مشكلات زيست محيطي، منظر شهر و جلوه معماري و هويت شهري مان را مغشوش سازند.
اما چه بايد كرد؟ حال كه بازسازي و مقاوم سازي و نوسازي و ايجاد شرايطي مطمئن براي مقابله با بلاياي طبيعي و حوادث غيرمترقبه و توسعه فضاهاي مسكوني و… همه و همه باعث شده كه ساخت وساز ها با روند قابل قبولي شكل بگيرند و دنبال شوند، براي مزاحمت ها و مشكلات ناخواسته و آزاردهنده چه بايد كرد تا هم ساخت و سازها انجام شوند و هم واحدهايي كه به تناوب و پراكنده تخريب و ساخته  مي شوند و موجب مشكلاتي از قبيل سقوط و ريزش واحدهاي همجوار،
سر و صداهاي سهمگين و آشفته ساز و گرد و غبار و راهبندان و مزاحمت هاي محيطي نشوند؟ بخصوص هنگام حفر زمين و تخريب و به كارگيري ماشين آلات سنگين يا تخليه مصالح ساختماني و بخصوص آهن آلات؛ آن هم در هنگام شب كه همه به خواب رفته اند و …يا جوشكاري شبانه روزي و سنگ بري هاي مداوم و خلاصه كارگاه هاي ساختماني به تمام معنا كه آسايش مردم و اهل محل را گرفته و مردم را ذله مي كنند را بكاهيم، نظام دهيم و نظام مند كنيم تا هم كارها طبق روال و برنامه انجام شود و هم كمترين نابساماني و ناهنجاري پيش بيايد؟ به هرحال آنچه ضرورت قلمي شدن اين سطور را باعث مي شود، بيان اين مشكل و نابساماني ست كه بار ديگر با هم بازخواني كنيم و پرونده پر رمزو راز آن را بگشاييم، باشد تا هم مسئولان را به  آن توجه دهيم و هم از تمامي صاحب نظران و كارشناسان استمداد جوييم كه راه حلي بينديشند و از ميزان ضايعات و خسارت هاي احتمالي آن بكاهند. بدون شك اين گره اي نيست كه نتوان با دست گشود. از طرفي اين مشكل خاص كشور ما نيست و حتما مي توان با بهره گيري از تجربيات ديگر كشورها و فراخوان عمومي از صاحب نظران و كارشناسان داخلي، آن را تحت ضابطه درآورد.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
در شهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |