مسعود شيرزاد
امروزه رسانه هاي خبري نقش و جايگاه بي بديلي در هدايت و كنترل افكار عمومي دارند. ترغيب مخاطبان به اتخاذ روش ها و ديدگاههاي مورد نظر صاحبان رسانه ها سابقه اي طولاني دارد.
بر اين اساس استفاده از تكنيك ها و فنون روزنامه نگاري همراه با بهره گيري از فن آوري نوين ارتباطي براي اجراي طرح هاي پيچيده تبليغات رواني يكي از روش هاي متداول در رسانه هاي غربي محسوب مي گردد.
اين رسانه ها كه عمدتاً تحت نفوذ و مالكيت بنگاههاي اقتصادي بزرگ مي باشند، منعكس كننده اخبار و تفسيرهاي طبقه حاكم جامعه مي باشند كه گاه با دنياي واقعي فاصله اي بسيار دارد. خبر گزار ي انگليسي رويترز يكي از بنگاههاي با سابقه در اين زمينه است . آشنايي با شيوه هاي تبليغاتي و فضاسازي رواني اين رسانه براي اهداف مورد نظر ضرورتي انكار ناپذير براي مخاطبان به شمار مي رود.
جريان سازي هسته اي
به رغم ادعاي رسانه هاي غربي مبني بر حركت جريان هاي خبري به سمت جريان آزاد اطلاعات و استقلال رسانه ها براي ارائه گزارش هاي متعادل و تفسيرهاي منطقي از تحولات و رخدادهاي جهان، امروزه سيطره طبقه حاكم بر شاهراه هاي اطلاعاتي را در كشورهاي غربي شاهد هستيم. تسلط غول هاي خبري بر دنياي ارتباطات همچنان بر اين نظريه قوت مي بخشد كه جريان اطلاع رساني نه به سمت «چند سويه شدن» كه همچنان بر محور «يك سويه بودن اطلاعات» پيش مي رود.
در اين ميان مي توان به خبرگزاري انگليسي رويترز اشاره كرد كه امروزه به عنوان يك منبع خبري باسابقه و معتبر شناخته شده است.
در طول ربع قرن كه از پيروزي انقلاب اسلامي ايران مي گذرد، خبرگزاري رويترز همچون ساير رسانه هاي غربي در قالب واژه ها و با به كارگيري القاب يا برچسب هاي منفي سياست تأثيرگذاري بر مخاطب را به سمت اهداف خود براي بحراني نشان دادن اوضاع داخلي ايران دنبال كرده است.
گروه پژوهش هاي خبري ايرنا در مقاطع مختلف به بررسي و تحليل اخبار و مطالبي كه از سوي خبرگزاري رويترز منتشر مي شود، پرداخته است. نتايج اين بررسي ها نشان داد كه اين خبرگزاري در ماه گذشته عمدتاً حول سه محور عمده شامل «پرونده هسته اي ايران» ، «نقش جمهوري اسلامي ايران در اوضاع داخلي عراق» و «حقوق بشر» در ايران بوده است.
بر اساس اين پژوهش رويترز به طور معناداري بيش از رسانه هاي خبري ديگر از مطالب مجهول يعني بدون ذكر نام گوينده استفاده مي كند. مانند «يك تحليل گر كه نخواست نامش فاش شود.» ، «به گفته ديپلمات ها» ، «يك مقام كه به شرط فاش نشدن نامش صحبت كرد» و...
استفاده از القاب و عناويني كه با اجتناب از ويژگي هاي واقعي، صرفاً براي بزرگ نمايي يك هدف خاص به كار مي رود، يكي ديگر از شگردهاي خبرگزاريهاي غربي و من جمله خبرگزاري رويترز است. آنچه كه نوع برداشت و نگاه ما را نسبت به يك فرد يا يك مفهوم خاص متأثر مي سازد. جالب آن كه به كارگيري ماهرانه اين عناوين از سوي برخي رسانه ها، گاه آنها را به حدي مستقل و نهادينه مي سازد كه ارتباط مفهومي چنداني با ماهيت موضوع مورد بحث ندارد، مثلاً در خصوص فعاليت هاي هسته اي صلح آميز ايران، تلاش همزمان رسانه هاي غربي براي بزرگ نمايي و انحراف افكار عمومي از واقعيات به خوبي مشهود است. به عنوان نمونه خبرگزاري رويترز در انعكاس اخبار مربوط به پرونده هسته اي كشورمان مكرراً از توصيفاتي چون «فعاليت هاي حساس هسته اي» ، «فعاليت هاي مشكوك» ، «جاه طلبي هاي هسته اي»، «فعاليت هاي مخفي »،« بلندپروازيهاي اتمي »و ... استفاده مي كند. در راستاي همين سياست اين خبرگزاري براي توجيه و منطقي قلمداد كردن مخالفت با حق مسلم ايران براي دستيابي به فناوري هاي هسته اي به اين فعاليت ها همچون نوعي« تهديد »عليه امنيت ساير كشورها و عامل» نگراني «افكار عمومي جهان اشاره مي كند.
اين خبرگزاري همچنين براي موجه ارزيابي كردن موضع اخير شوراي حكام در مورد فعاليت هاي هسته اي ايران، عملكرد مبتني بر« پنهان كاري »و« فريب »جمهوري اسلامي را در اتخاذ چنين موضعي دخيل و مؤثر ارزيابي مي كند:« مذاكرات اتحاديه اروپا و ايران در ماه اوت و پس از آن كه تهران فعاليت هاي حساس هسته اي را در كارخانه اي در اصفهان از سر گرفت، فروپاشيد.»
به گزاش اين خبرگزاري انگليسي يك ديپلمات ارشد اتحاديه اروپا تمايل ايران را براي ازسرگيري مذاكرات زير سؤال برد و گفت: لازم است به آنچه كه ايران انجام مي دهد نه آنچه مي گويد، توجه شود.
اين خبرگزاري از سوي شوراي حكام نيز اعلام مي كند: ايران با مخفي كردن فعاليت هايش به مدت ۱۸ سال كه مي تواند براي توليد بمب هاي اتمي به كار رود، معاهده منع گسترش جنگ افزارهاي هسته اي را زير پا گذاشته و راه را براي ارجاع اين مسأله به شوراي امنيت و اعمال احتمالي تحريم هاي سازمان ملل متحد هموار كرده است.
رويترز همچنين مي كوشد كه نشان دهد «يك اجماع و توافق جهاني عليه فعاليت هاي هسته اي ايران به وجود آمده است.» ، به طوري كه علي رغم مخالفت روسيه با ارجاع پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت، گزارش داد كه شان مك كورمك سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا درباره امتناع روسيه از حمايت از موضع آمريكا گفته است: مسكو نگراني هاي مشتركي با آمريكا در مورد آمال هسته اي ايران دارد. به گفته وي شمار فزاينده اي از كشورها با موضع آمريكا در مورد ايران موافقند.
رويترز در جريان سازي خبري خود از روشهاي ديگري نيز بهره مي برد.
تقويت اتهامات
در اغلب رسانه هاي غربي تلاش معناداري براي جهت دهي هدفمند اخبار صورت مي گيرد. در واقع اين رسانه ها مي كوشند با استفاده از ابزارها و تكينك هاي قضاوت و پرهيز از بيان واقعيات مغاير با اهداف خاص خود، افكار عمومي را به گونه اي شكل دهند كه تأثير مورد نظر را بر ذهن مخاطب به جاي گذارند. در راستاي بهره گيري از اين شيوه خبرگزاري رويترز در جهت هماهنگي و تقويت اتهامات مقامات انگليسي به ايران تعريف و ترسيم شده است. به عنوان نمونه در بخشي از يك گزارش خبرگزاري رويترز آمده است: «كشور ايران در جريان رسيدگي به پرونده هسته اي خود با بحران هاي داخلي و خارجي متعددي مواجه شده است و جمهوري اسلامي براي حل اين بحران ها به تهديد و موضع گيريهاي تند و حتي وارد كردن اتهام به برخي از كشورها متوسل شده است! رويترز در اين زمينه همچنين مدعي مي شود كه ايران در تلاش براي تغيير عقيده كشورهايي كه در مورد فرستادن اين كشور به شوراي امنيت هستند، احتمالاً استفاده از سلاح نفت را نيز مطرح خواهد كرد.
رويترز در اثبات ادعايش به« پيش بيني هاي تحليل گران ناشناس »متوسل مي شود و اعلام مي كند:« ايران ممكن است از منافع نفتي سرشارش به عنوان اهرمي عليه كشورهايي كه در صدد ارسال آن كشور به شوراي امنيت هستند، استفاده كند.»
در واقع خبرگزاري رويترز در راستاي اين هدف ضمن فراهم آوردن امكان انحراف افكار عمومي از واقعيات و تقويت اتهام هاي بي اساس مي كوشد تا با ارائه راهكارهاي خاص افكار عمومي را به اتخاذ «اجماع» متقاعد كند. در اين تكنيك تمايل طبيعي مخاطب به سمت اكثريت سوق پيدا مي كند.
به بيان ساده تر با استفاده از شيوه هاي تبليغاتي خاص در مورد فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران به مخاطبان چنين القاء مي شود كه برنامه هاي مورد نظر آنها در مورد ايران تجلي خواست اجتناب ناپذير جامعه جهاني است و بنابراين كشورهاي خارج از حوزه غرب به سودشان است كه به جامعه جهاني براي دستيابي به اجماع مورد نظر ملحق شوند. بدين ترتيب به كشورهايي كه به صف مخالفين ارجاع پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت نپيوسته اند توصيه مي شود كه عجله كنند و با همين شيوه به آنها تضمين داده مي شود كه راهكار درست همين است.
بعد ديگر اتهام عليه جمهوري اسلامي از سوي خبرگزاري رويترز به مسأله عراق برمي گردد. اين خبرگزاري تلاش مي كند با نسبت دادن برخي سياست هاي مداخله جويانه، افكار عمومي جهان را نسبت به حضور نيروهاي اشغالگر در عراق منحرف سازد. اين رسانه از سوي ديگر در گزارش هاي خود چنين نشان مي دهد كه ايران از موقعيت خود در عراق به عنوان اهرم فشار استفاده مي كند. اين رسانه انگليسي با انتشار اخبار اغراق آميز و برجسته كردن اختلاف ميان شيعيان و اهل تسنن در عراق و نيز با ادعاي اين كه جمهوري اسلامي قدرت يابي شيعيان در عراق را به نفع خود مي داند، سعي مي كند ايران را به عنوان عامل ايجاد ناامني ها و اغتشاش در عراق معرفي كند.
رويترز در اين زمينه گزارش مي دهد شواهدي در دست است كه نشان مي دهد شورشيان بمب گذار در جنوب عراق احتمالاً از فناوري پيچيده مرتبط با ايران براي بمب گذاري ها استفاده مي كنند و واشنگتن از اين اتهامات نزديك ترين متحد خود، انگليس، حمايت كرده است.
جالب آن كه اين اتهامات در حالي مطرح مي شود كه در تمامي آنها مدركي دال بر اثبات ادعاهاي مطرح شده وجود ندارد. به عنوان نمونه «توني بلر» نخست وزير انگليس اخيراً اعلام كرد كه شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد ايران يا حزب الله لبنان وابسته به ايران، با بمب گذاري هاي عراق كه اغلب نيروهاي انگليسي را هدف قرار مي دهند، مرتبط هستند. بلر در عين حال تأكيد كرد كه مدركي در اين زمينه وجود ندارد. بلر گفت كه اين بمب گذاري ها ممكن است تلاشي از سوي ايران باشد تا انگليس را در خصوص موضع سختش در مذاكرات مربوط به برنامه هسته اي ايران به منظور محدود كردن استفاده ايران از انرژي هسته اي، مرعوب سازد.
با استناد به مطالب فوق و تحقيقات گسترده و معتبري كه در خصوص تأثير رواني رسانه ها و نفوذ پنهان آنها- به ويژه رسانه هاي خبري غرب- در دست است ترديدي باقي نمي ماند كه همه مخاطبان اين رسانه ها، بسته به ويژگي هاي فردي خود، كم يا زياد در معرض تبليغات رواني جمعي قرار دارند. امروز وجود دروازه بانان خبري بر كسي پوشيده نيست. آنهايي كه به بهانه هاي متعدد _ تنوع و تعدد موضوعات، محدوديت زمان پخش اخبار و ... _ راه ورود جريان اخبار به ذهن ما را سد مي كنند؛ برخي را انتخاب، بعضي را انكار و بعضي ديگر را تحريف مي كنند.
اولويت آنچه غالباً به عنوان اخبار در رسانه هاي امروز غرب مي بينيم يا مي شنويم عمدتاً هدفمند بوده، علل و پيامدهاي يك واقعه را بر اساس ديدگاهي ويژه و منحصر به فرد بررسي مي كنند. به ندرت به اخباري برمي خوريم كه دقيق و مستند ارائه شده و مبتني بر آمار و ارقام موثق باشد.
ناگوارتر آن كه با گذشت سالها از تبليغات رسانه اي غرب و پيشرفت روزافزون فناوري هاي اطلاعاتي در چند دهه اخير، قوه قضاوت و تحليل مخاطبان جهاني اين رسانه ها رو به كاستي نهاده است.