دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۴ - - ۳۸۴۹
گفت و گو با محمدعلي نجفي توانا عضو هيات مديره كانون وكلاي دادگستري مركز
مخاطبان، حقوقي ندارند
005637.jpg
عكس: محمدرضا شاهرخي نژاد
سينا قنبرپور
در زمينه حقوق مخاطب از لحاظ قانوني خلاء داريم و نيازمند تصويب قانوني كيفي در اين زمينه هستيم .
دكتر علي نجفي توانا - حقوقدان و جرم شناس- اين اظهارنظر را درباره رسانه موثري همچون تلويزيون مطرح كرده است.
او كه استاد دانشگاه است، تاكنون درباره اثرات مخرب ساخته هاي تلويزيوني بويژه اثرات جرم زاي آن بحث كرده است. يك سال قبل وقتي يكي از سريال  هاي تلويزيوني از سوي دادستاني جنايي تهران مورد اعتراض قرار گرفت (چرا كه منجر به وقوع چند آدم ربايي مشابه شده بود) او به تحليل اثرات انتشار خشونت عريان پرداخت.
اما دادستان جنايي تهران هيچ گاه نتوانست نمايش سريال مورد نظر را متوقف كند و اين حركت صرفا به بحث درباره وقوع چند كودك ربايي و تقاضاي 100 ميليون توماني نظير خواسته ربايندگان سريال تلويزيون محدود شد.
اينك دكتر نجفي توانا از طرف هيات مديره كانون وكلا به نمايندگي از وكلا ماموريت يافته تا اعتراض اين قشر از جامعه را در قالب شكايتي از سازندگان برنامه هاي پربيننده تلويزيوني پيگيري كند.
اين وكيل دادگستري معتقد است: ما در روزهايي  نظير ماه مبارك رمضان مي توانستيم ارزش هاي اخلاقي و آموزه هاي مثبت را به مردم انتقال دهيم تا اينكه معدود خطا ها ي حرفه ها را برجسته كنيم. اينك بازپرس شعبه دوم دادسراي ويژه رسيدگي به جرائم كاركنان دولت به شكايت جامعه وكلا از برنامه هاي تلويزيوني رسيدگي مي كند. گفت  وگويي كه در ادامه با دكتر علي نجفي توانا آمده است پيرامون اين شكايت و خلاء قانوني درباره حقوق مخاطب است كه مي خوانيد.
***
جناب آقاي نجفي توانا در چند سال اخير بحث درباره اثرات مخرب برخي ساخته هاي تلويزيوني بويژه اثرات جرم زاي سريال هايي تلويزيوني نظير تب سرد يا خط قرمز مطرح شده است، اما به نظر مي رسد نمي توان به هيچ نحوي مانع از اثرات مخرب اين قبيل برنامه ها شد. بويژه آنكه اگر مخاطبي حقش تضييع شد، امكان احقاق حق خود در مقابل رسانه اي به بزرگي تلويزيون ما را ندارد.
متاسفانه چيزي كه در كشور ما هنوز نهادينه نشده و مورد حمايت قاطبه مديران جامعه قرار نگرفته، اين است كه هنوز برخي ياد نگرفته اند و آموزه هاي علمي واجتماعي به اين حد ارتقا پيدا نكرده كه وقتي ما پيامي را به مردم مي دهيم متوجه باشيم كه ممكن است چه اثرات مخربي روي مخاطب داشته باشد. آنچه تاكنون به نظر مي رسد رعايت نشده، همين موضوع حقوق مخاطب است. ما از لحاظ قانوني نيز خلاءهايي داريم؛ چه در مورد حقوق مخاطبان در قبال رسانه ديداري و چه در قبال رسانه شنيداري.
بايد قانوني از نظر كيفي به تصويب برسد كه از نظر شرايط سني، نژاد و دين مراتبي را در ساخته هاي تلويزيوني براي مخاطب حفظ كند و از نظر حقوقي تامين كننده حقوق مخاطب باشد. مثالي بزنم؛ ساعت انتشار برنامه ها باتوجه به اثر دلهره آور سريال ها بر كودكان و زنان، با بي دقتي به پيام سريال انتخاب مي شود.
سريال هاي خشونت آميز بدون توجه به زمان، مكان و موقعيت مخاطبان پخش مي شود و اين اطلاعات و اخبار در وضعيت اخلاقي و رفتاري و بويژه شخصيت اجتماعي مخاطب تاثير منفي دارد. حتي گاه توجهي نمي شود كه پخش برخي سريال هاي غربي با هيچ يك از آموزه هاي ما انطباق ندارد و اصول موردنظر صدا و سيما را نيز تامين نمي كند.
خب، به فرض هم كه از نظر كارشناسي ما ثابت كرديم كه ضوابط و اصول ساخت و پخش برنامه هاي تلويزيوني رعايت نشده و موجب تضييع حق مخاطب شده است، تجربه نشان داده كه تلويزيون ما از مصونيتي خاص برخوردار است؛ چه مجريان، چه مديران و چه برنامه هايش و تاكنون كسي خارج از مجموعه نتوانسته در مقابل توليدات اين سازمان بايستد. مثالش هم همان سريال تب سرد است كه حتي دادستان جنايي تهران نتوانست جلو ادامه پخش سريال را بگيرد.
در مورد اينكه صدا وسيما در يك حصار آهنين از امنيت است و مصونيت مدني، كيفري و قضائي دارد، موافق نيستم.
براساس صداقت قانون اساسي هر مديري در هر موقعيتي كه باشد در صورت تخلف و ارتكاب جرم قابل تعقيب و مجازات خواهد بود. من فكر مي كنم قوه قضائيه هم مستقل عمل مي كند و براي حفظ شأن و احترامي كه بايد براي خود كسب و حفظ كند، قطعا اين استقلال عمل را براي تعقيب و مجازات متخلف به كار مي بندد. ما ديده ايم مواردي كه قوه قضائيه اين قاطعيت را داشته و آن را نشان داده است. چه بسا بسياري از مطبوعات در سايه اين قاطعيت متوقف شده اند و مدير مسئول، سردبير و نويسنده  تحت تعقيب قضائي قرارگرفته اند.
اين موضوع فرق دارد. مطبوعات بي دفاع ترين رسانه هاي كشور محسوب مي شوند، اما تاكنون كسي نتوانسته از صدا وسيما شكايتي مطرح كند كه در پي انتشار سريال يا فيلمي حقش ضايع شده است.
اينگونه نيست، چرا كه اگر قانون گريزي در حقوق مخاطبان و مردم نهادينه شود، خود مسئولان قضائي و صدا وسيما نيز از آن آسيب خواهند ديد. در واقع بي تفاوتي در قبال چنين حقوقي مي تواند در راستاي يك تحرك سياسي و جنايي ، متوجه مديران ديگري هم بشود. بنابراين نمي توان بي تفاوت بود.
با اين اوصاف، شما اينك مسئوليد كه از طرف جامعه حقوقدانان و وكلا از صدا و سيما به دليل محتوايي كه در سريال هايش به وكلا نسبت داده شكايت كنيد. براي شكايت خود چه كرده ايد؟
ببينيد از يكي دو سال قبل ما با حركتي سازمان يافته مواجه شديم. هيات مديره دوره هاي قبل نيز با مكاتباتي كه با صدا و سيما داشتند، اعتراض خود را اعلام كردند. قطعا ما مي دانيم و مي دانستيم كه در هر شغلي افرادي، مرتكب تخلف و تخطي مي شوند، ولي اين قابل تسري به عموم شاغلان آن حرفه نيست. اين اعتراض و توصيه هاي مشفقانه ما به صدا و سيما موثر نشد تا ماه مبارك رمضان امسال كه مواجه شديم با پخش سريال هايي نظير مرده متحرك ، او يك فرشته بود و سريال هايي نظير ريحانه و غريبانه كه به جامعه وكلا - در واقع حرفه وكالت- اموري را منتسب مي كرد كه قابل اغماض نبود. در واقع در اين سريال ها - كه مخاطبان عام بسياري نيز داشت- وكيل، فردي شارلاتان و خطاكار جلوه داده شد كه به ارزش هاي حرفه اي و قانوني و اخلاقي پايبند نيست. پس از آنكه بسياري از وكلا اعتراض و كتبا اين اعتراض را اعلام كردند، هيات مديره كانون وكلاي مركزي نيز وارد عمل شد و اجبارا تصميم گرفت كه با تفويض اختيار به يكي از وكلا موضوع در قالب شكايتي پيگيري شود. به همين دليل بنده و يكي از همكارانم آقاي محمديان، شكايت را مطرح كرديم و با اين كار موضوع به شعبه 2 بازپرسي دادسراي ويژه رسيدگي به جرائم كاركنان دولت ارجاع شد و ما اطلاعات و مستندات خود را تسليم بازپرس محترم كرديم.
آيا نتيجه اي هم داشته است؟
ما شكايت و مستندات خود را اعلام و تسليم كرده ايم. شكايت ما از مديران شبكه هاي 1، 2، 3 و 5 (تهران) كارگردانان، تهيه كنندگان و رئيس صدا و سيما -كه از ايشان انتظار مي رفت نظارت عاليه خود را اعمال و از خدشه ناروا به حرف مختلف جلوگيري كند- مطرح شده است. بازپرس، اقداماتي را در جهت دعوت از مسئولان ياد شده به عمل آورده و اينك در جريان تعقيب و رسيدگي ست. اتحاديه سراسري كانون هاي وكلا نيز در قطعنامه  پاياني همايش خود اين موضوع، يعني بي دقتي صدا و سيما را در اعلاميه اي رسمي مورد اعتراض قرار داده است.
جناب نجفي توانا، موضوعي مطرح است؛ اينكه حالا در سريال ها و فيلم ها ديگر هيچ شغلي نبايد مطرح شود، چرا كه مبادا مورد اعتراض قرار گيرد. منظورم اين است كه اگر قرار باشد سريالي ساخته شود، بالاخره نقش هاي منفي هم نظير نقش هاي مثبت آن بايد توزيع شود و بديهي ست كه ممكن است اين نقش هاي منفي متوجه برخي مشاغل و حرف ها شود.
نه، ببينيد حرف و موضوع مورد نظر ما اين است كه ما در روزهاي ماه مبارك رمضان كه توصيه مي كنيم به اعمال معنوي و خلوص رفتار، پيام هاي اخلاقي و اجتماعي مثبتي را در قالب برنامه هايي كه بسيار پربيننده هم هستند به مردم ارائه كنيم.
تاكيد ما اين است كه چرا سعي نكنيم فرهنگ احترام به يكديگر در اين ماه مبارك نهادينه شود؟ در واقع اعتراض، از اينجا ناشي شده است كه به جاي بي احترامي و بي حرمتي نكات مثبت را رواج بدهيم. در حرفه وكالت نيز مثل ساير حرفه ها نظير مديريت، قضاوت، طبابت و كارها و مشاغل آزاد افرادي ممكن است تخلف كنند و ما نبايد بياييم آن را تعميم بدهيم و همه افراد آن شغل را متخلف و ضدارزش به تصوير بكشيم؛ آن هم وكلا كه چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب همواره تلاش كرده اند از حقوق مردم دفاع كنند. با اين وصف ما اگر گاهي با برخي تخلفات برخورد كنيم كه نبايد براي جذب مخاطب و بيننده اصول و ارزش هايمان را زيرپا بگذاريم و با تساهل و سهل انگاري رفتار كنيم.
شما گفتيد كه ما در زمينه حقوق مخاطبان با خلاءهايي مواجه هستيم. با توجه به اين خلاءها گمان مي كنيد شكايت شما از توليد كنندگان و پخش كنندگان سريال هاي مورد نظر پيش برود و به جايي برسد؟
بله، البته. خلاءهايي كه گفتم واضح و روشن وجود دارد. من اميدوارم هر چه زودتر خود صدا و سيما، قوه قضائيه يا كانون وكلا طرحي تدوين كنند و در قالب طرح يا لايحه به مجلس بدهند تا تنظيم، تهيه و پخش برنامه ها، حقوق كسي از بينندگان را تضييع نكند، اما مسائلي هست كه صرفا به حقوق مخاطب و خلاء قانوني محدود نمي شود. بحث تعرض، توهين و نشر اكاذيب در شكايت ما مطرح است كه مستند به مواد 607، 608 و مابقي مواد قانون مجازات اسلامي مورد توجه قرار گرفته است. اين موارد به صراحت در قانون مجازات اسلامي پيش بيني شده و از لحاظ مصاديق عيني نيز قابل لمس است. جا دارد كه قوه قضائيه با استفاده از قانوني كه براي او پيش بيني شده و اين قوه مستقل را موظف به رسيدگي و تظلم خواهي كرده است، بيطرفانه به اظهارنظر بپردازد و شروع اين كار از جانب كانون وكلا و رسيدگي و تعقيب تهيه كنندگان سريال ها از سوي بازپرسي دادسرا گام مثبتي براي جلوگيري از تضييع حقوق مخاطبان خواهد بود.
005610.jpg
آن روي سكه
هر شهروندي در طول يك شبانه روز 24 ساعت زمان دارد. جالب است كه مي گويند وقت طلاست. براي همين هم هست كه تلويزيون بابت هر آگهي، ثانيه اي پول مي گيرد و برنامه سازان تلويزيون هم دقيقه اي دستمزد حساب مي كنند. اما گويا برخلاف دخل و خرج، مسئوليت و محاسبه حق و حقوق در حين ساخت و تهيه برنامه هاي تلويزيوني به اندازه بخش پولي آن مورد توجه مسئولان و گردانندگان رسانه ملي نيست. دكتر علي نجفي توانا، تحصيلكرده حقوق و استاد جرم شناسي و حقوق جزاي دانشگاه است. او مي گويد ما در كشورمان در زمينه حقوق مخاطبان خلاء داريم. اين وكيل دادگستري موظف شده تا از طرف جامعه حقوقدانان و وكلا نسبت به برخي ساخته ها و توليدات عامه پسند تلويزيوني شكايت كند. همه ما در ماه مبارك رمضان سريال هاي متعددي را دنبال كرديم. همه با اينكه مي دانستيم آخر ماه رمضان داستان بخوبي پايان مي گيرد، هر غروب بعد از آنكه از لذت افطار و يك روز روزه داري بهره مي برديم، يكي يكي كانال ها را جابه جا مي كرديم تا بدانيم مرده متحرك به كجا مي رسد، او يك فرشته بود چه سرانجامي مي يابد و... . اين وضع و اين سرگرمي يك روي سكه است، اما روي ديگر سكه هم حرف ها و نظراتي ست كه دكترنجفي توانا مطرح كرده است. اگر بخواهيم يكطرفه به قاضي نرويم، بهتر است صحبت هاي اين حقوقدان را بشنويم. دست كم از سه شنبه گذشته تا به حال شبكه هاي مختلف در وصف و مزاياي ساخت سريال هاي ماه رمضان بسيار گفته اند؛ حال اين روي سكه را بخوانيد.

به وكيل آشنا وكالت دهيد
پليس خبر- بازپرس شعبه 6 دادسراي شهيد محلاتي از كلاهبرداري بعضي با عنوان وكالت خبر داد و گفت: افراد بي سواد براي جلوگيري از سوءاستفاده بايد كارهاي حقوقي خود را به همراه يكي از بستگان مورد اطمينان انجام دهند .
حميدخاني بازپرس شعبه 6 دادسراي شهيد محلاتي با اشاره به پرونده اي ارجاعي به اين دادسرا در خصوص كلاهبرداري گفت: افراد بي سواد براي جلوگيري از سوء استفاده بايد كارهاي حقوقي خود را به همراه يكي از بستگان مورد اطمينان خود انجام دهند .
وي در اين خصوص از به يغما رفتن يك ملك 150ميليوني توسط فردي كلاهبردار خبر داد و گفت: متهم اين پرونده از بي سواد بودن موكل خود
سوء استفاده كرده و سردفتر را نيز فريب داده است، يعني از اين شخص وكالت بلاعزل گرفته كه در نهايت با كلاهبرداري، ملكي 150 ميليوني را به نام خود كرده است .
اين قاضي دادگستري افزود: متهم ديپلمه بوده و فوق العاده با هوش است، زيرا مراحل انجام اين كار را كاملا قانوني انجام داده و به ظاهر نشان نمي دهد كه جرمي واقع شده و فقط با زيركي و پيگيري يك دفتردار دست اين فرد رو شده است .
بازپرس شعبه 6 دادسراي شهيد محلاتي خاطرنشان كرد: يكي از وظايف قوه قضائيه طبق بند۵ اصل 156 پيشگيري ست. بنابراين بايد از طريق اطلاع رساني صحيح از وقوع برخي جرائم پيشگيري كرد .
او در ادامه با اشاره به جعل اسناد دولت توسط افراد سودجو تصريح كرد: تعدادي از اين افراد، اخراجي سازمان ها يا شركت هاي دولتي هستند كه از طرق جعل سند موفق به اخذ وام هاي كلان از بانك ها يا سازمان هاي دولتي شده اند .
حميدخاني به مردم هشدار داد مراقب كلاهبرداران باشند تا مبادا با ناآگاهي در دام اين افراد گرفتار شوند.

نگاه
از تكرار برنامه هاي شبانه جلوگيري كنيد
005640.jpg
فريبا صادقي- رفتارها و عكس العمل هاي ما همواره براساس يكسري قوانين نوشته و نانوشته بروز مي يابند.
قوانين نانوشته كه به عرف شناخته مي شوند گاه اثري چند برابر قوانين نوشته و مدون دارد.
نگاهي به عادت ها و قوانين ديدن فيلم و تصاوير تلويزيوني نشان مي دهد كه مردم ما پس از يك دوره رفتارهاي قاتونمندانه براي استفاده از تلويزيون به ناگاه نسبت به آن قوانين بي تفاوت شدند؛ به اين معنا كه گمان عمومي بر اين شده است كه هيچ اشكالي براي ديدن هر برنامه براي هر سني نيست. سال ها قبل و در دوران جنگ هنوز اين رويه به حاشيه رانده نشده بود و خوشبختانه به سبب آنكه صدا وسيما 24 ساعته برنامه نداشت و هر برنامه اي را دست كم دوبار تكرار نمي كرد بسياري از سريال ها و فيلم ها در ساعات خواب كودكان پخش مي شد و آنها از آسيب هاي ناشي از تصاوير و ساخته هاي تلويزيوني در امان مي ماندند.
اما اينك هر برنامه تلويزيوني چندبار در ساعات مختلف تكرار مي شود. اين كار سبب شده تا بسياري از كودكان وقتي شب ها به سبب رعايت عرف خوابيدن در ساعت مقرر، ديدن برنامه اي را از دست مي دهند فردا در نبود والدينشان بتوانند تكرار آن را ببينند.
اين بي مسئوليتي پخش كنندگان برنامه ها سبب شده است تا همان قانون و عرف كمرنگ شده ديدن تلويزيون بي اثر شود. شانس بزرگ ما اينك داشتن جامعه اي اسلامي ست كه در آن فيلم هاي ضداخلاقي با صحنه هاي آشكار برخي روابط، ساخته و پخش نمي شود. اما موضوع در همين ساده انگاري ماجرا نهفته است. شايد ما از اين حيث فرصتي مغتنم داريم، اما از بابت خشونت و رفتارهاي ضد ارزشي ديگري كه نيازمند قوه تميز و تحليل كافي در نزد مخاطبان است چنين شرايطي نداريم. بنابراين پخش مجدد و تكرار بسياري از برنامه ها، امكان سوء استفاده كودكان و
بي اثر كردن تصميمات والدين آنها را در پي دارد.
وقتي تلويزيون با يك كليد در دسترس است بايد بتوان از راهكارهاي غيرمحدود كننده موثر بهره برد كه عملا گردانندگان برنامه هاي تلويزيون اين راهكارهاي غير محدود كننده را بي اثر ساخته اند.
سال ها قبل اداره بهداشت آمريكا در پيشنهادي به كنگره اين كشور نخستين تلاش براي موثر كردن راه هاي غير محدود كننده را محقق كرد. در اين پيشنهاد مديران برنامه هاي تلويزيوني موظف شدند با دريافت سوبسيد از دولت ساعت هاي پربيننده خود را ساعات خانوادگي اعلام كنند و بدين ترتيب ساعت 5 تا 9 شب زمان پخش برنامه هاي خانوادگي تعيين شد. به همين دليل شبكه ها موظف شدند در اين ساعات از پخش نمايش هاي پرخاشگرانه، ماجراجويانه و خطرآفرين بپرهيزند.
اين پيشنهاد به كنگره، شبكه ها را موظف كرد كه تا حد امكان آموزش رفتارهاي خانوادگي را در محتواي برنامه هاي خود بگنجانند و گرايش هاي مثبت را تقويت كنند. علاوه براين كدهاي خاصي را برگزيدند تا به وسيله آن بتوانند به خانواده ها اعلام كنند كه نمايش هاو فيلم هايشان چه محتوايي دارد. مثلا R كد فيلم هاي ترسناك بود يا GP نمادي براي فيلم هاي خانوادگي.
اينك نه تنها چنين تقسيم بندي براي مخاطبان و بويژه والدين كه مجريان اصلي تريبت نسل هايمان هستند صورت نگرفته، بلكه با تكرار فيلم هايي كه در ساعت خواب كودكان پخش مي شود باب سوء استفاده فراهم شده است.
حال نكته اينجاست كه در كشور ما نه تنها سرمايه ملي كه حتي كمك هاي مردمي نيز از كنار قبض هاي برق به صدا و سيما مي رسد و اين رسانه موثر بايد خود را در قبال اين كار مسئول بداند و دست كم از تكرار و پخش فيلم ها و برنامه هايي كه بين ساعت 8 شب تا نيمه شب پخش مي شوند جلوگيري كند.

دور دنيا
جاده و مقررات ايمني
شرايط نامساعد آب و هوايي در كشور باعث كاهش ضريب ايمني رانندگان شده است.
پليس راه كشور با صدور اطلاعيه اي به رانندگان ناوگان مسافربري بين شهري توصيه كرده است: با توجه به كاهش ضريب ايمني تردد وسايل نقليه در جاده ها در چند روز اخير، ناشي از تغيير وضعيت و نامساعد شدن هوا و بارش باران و برف در برخي نقاط كشور و لغزندگي سطح جاده ها، براي پيشگيري از وقوع حوادث رانندگي به هشدارها و توصيه هاي زير و تذكرات ماموران در پليس راه توجه كامل مبذول داشته و مقررات راهنمايي و رانندگي و اصول ايمني را رعايت كنيد.
۱ - همواره با سرعت مطمئنه حركت كنيد و از ارتكاب تخلفات حادثه ساز، سرعت غيرمجاز، سبقت غيرمجاز و تجاوز به چپ بپرهيزيد. 2 - قبل از حركت، از سالم بودن سيستم روشنايي، برف پاك كن، بخاري و آج دار بودن لاستيك چرخ ها و وجود زنجير چرخ اطمينان حاصل كنيد. 3 - در حالت خستگي و خواب آلودگي و با عجله و شتاب رانندگي نكنيد و از رانندگي بيش از 8 ساعت در شبانه روز جدا خودداري كنيد. 4 - به هنگام رانندگي در شرايط بارش برف و يخبندان سطح جاده ها حتما از زنجير چرخ استفاده كنيد. 5 - وسيله نقليه خود را به اشخاص فاقد صلاحيت نسپاريد و در آزاد راه ها در خط سوم سبقت نگيريد. 6 - در حين حركت با رعايت فاصله طولي مناسب نسبت به وسيله جلويي حركت كنيد و كاملا به محوطه جلو خود توجه داشته باشيد.
بديهي ست در صورت عدم رعايت موارد
فوق الاشاره ضمن برخورد قانوني با راننده متخلف وفق مقررات از ادامه حركت وسيله نيز جلوگيري خواهد شد.

با قوانين
قوانين موازي راه به جايي نمي برند
005604.jpg
وجيهه قنبري- تا به حال فكر كرده ايد كه قوانين بي شماري كه به تصويب مي رسند گاهي اوقات كاربردي ندارند و در گوشه اي از كتاب قانون فراموش مي شوند؟ تا به حال فكر كرده ايد قوانين موازي در آئين دادرسي كشور ما نظام قضائي را با مشكل روبه رو كرده است؟ شايد به خاطر بياوريد قانوني با عنوان قانون كودك آزاري به تصويب رسيد و جمعي را كه مدت ها براي اين روز لحظه شماري مي كردند، دلشاد كرد، ولي مثل قوانين ديگر ضمانت اجرايي نيافت و در عمل استفاده نشد. از سال 1381 تا به حال، ده ها مورد كودك آزاري اتفاق افتاده كه آن قانون نه توان پيشگيري از وقايع تلخي چون آنها را داشت و نه توان مجازات موثر. دليل عمده آن نيز وجود قوانين مشابهي بود كه در قانون مجازات اسلامي لحاظ شده بود. تصويب قوانين موازي و يكسان جز تورم قانون، مجري قانون را هم سردرگم مي كند و تنها فايده اش قطورتر شدن كتاب قانون است.
دكتر محمد دادخواه - وكيل پايه يك دادگستري و حقوقدان - از جمله كساني ست كه بر اين امر صحه گذاشته و در گفت وگو با همشهري دلايل موضوع را روشن كرده و مي گويد: در نظام قانونگذاري متاسفانه توجهي به تدوين قانون نمي شود. ماشين قانونگذاري بنابه ضرورت، لحظه اي قانوني را به تصويب مي رساند بدون توجه به اينكه اين قانون در راستا يا تضاد قوانين سابق نباشد. به همين دليل تبصره هاي متعدد براي قانون تصويب شده مي گذارند .
دادخواه پس از يادآوري تصويب قانون كودك آزاري مي گويد: در 50 سال گذشته دادگاه ويژه كودكان با آئين دادرسي خاص در كشور داشتيم كه در نهايت آن را تعطيل كردند. بعد از مدتي به اين نتيجه رسيدند كه اين اقدام مشكلاتي را به همراه داشته، بلافاصله برخي شعب را تخصصي كردند كه اين شعب هم چون ساز و كار تخصصي نداشت، نتوانست موفق عمل كند .
بي توجهي قانونگذاران
موارد تشابه قوانين آن قدر هست كه دادخواه را وامي دارد به آنها اشاره كند: قانونگذاران بدون توجه به شرايط و ملزومات ماده 187قانون برنامه توسعه دولت را كه تجويز صدور پروانه وكالت از ناحيه قوه قضائيه بود را تصويب كردند. اين ماده قانوني در واقع تشكيلاتي را به وجود آورد كه موازي با فعاليت هاي كانون وكلا بود؛ در حال حاضر هم به اين امر واقف شده اند و به فكر ادغام آن هستند .
اين وكيل دادگستري معتقد است كه پيش از تدوين و تصويب قانون، متخصصان بايد پس از مطالعات لازم، مقايسه اي هم با قوانين پيشين انجام دهند و در صورت مشابهت از اتلاف وقت و هزينه جلوگيري كنند. مسلما اگر ساز و كار تدوين قانون مورد بررسي و بازنگري قرار گيرد از تعدد قوانين جلوگيري مي شود و به اين ترتيب هيچ كس به خود اجازه نمي دهد در هر زمينه اي بدون آگاهي اظهارنظر كند.واقعيت اين است كه دستگاه قانونگذاري تنها دغدغه اش تصويب بند و ماده قانوني ست(!) ولي اين وظيفه گويي در فضايي بسته و جدا از جامعه و نيازهايش انجام مي گيرد.
قوانين دردسرساز
امير سعادتمند - مشاور حقوقي هم حرف هاي مشابهي مي زند: مشابهت قوانين، دردسرساز بوده و نظام قضائي را با مشكل روبه رو ساخته است. قانون مدني سال 62 سن رشد را سن بلوغ اعلام كرد؛ براي دختران 9 سال قمري و براي پسران 15 سال قمري. اين درحالي بود كه طبق قانون براي معامله، سن رشد 18 سال شمسي بود. به اين ترتيب يك دختر 5/8 سال مي توانست اموالش را به فروش برساند.مواردي از اين دست در قوانين كشور بسيار است كه مهمترين دليل آن اشراف نداشتن قانونگذار به مفاد قانوني ست. قوانين در كشور بنابه ضرورت لحظه اي تصويب مي شوند .
تصويب قوانين هم سو و مشابه به شكل هاي مختلف، نظام قانونگذاري را وارد سيكل بسته اي كرده، اين كلاف سردرگم آن قدر به هم پيچيده است كه تنها راهكارش تصويب مواد قانوني ديگر و تبصره هاي متعدد است. رشته هاي درهم تنيده اين كلاف، قانونگذار و مجري قانون را چنان گرفتار ساخته كه بدون بازنگري اصولي، رهايي از آن آسان نخواهد بود.

ذره بين
پليس مترو، بزودي
بالاخره بعد از پيگيري هاي مداوم نيروي انتظامي و شركت مترو تهران، يك مقام مسئول از اجراي طرح پليس مترو خبر داد.
جعفر ربيعي - معاون پشتيباني مترو- البته اين خبر را بدون اطلاع رساني در مورد زمان اجراي طرح اعلام كرد وگفت: منتظر طي مراحل بوروكراسي آن بخصوص در زمينه جذب نيرو هستيم، اما زمان دقيق آن را بايد از نيروي انتظامي پرسيد .
او از آمادگي نيروهاي آموزش ديده براي برخورد با مشكلات احتمالي در مترو خبر داده و ادامه داد: جذب و آموزش اين نيروها متناسب با مسائل و مشكلات احتمالي در مترو توسط نيروي انتظامي به عنوان مسئول اجرايي طرح انجام خواهد گرفت و در اين زمينه تجربيات جهاني نيز مورد توجه است .
به گفته معاون پشتيباني مترو، هم اكنون در برخي ايستگاه هاي شلوغ مترو، نيروي انتظامي مسئوليت كنترل ايستگاه رابر عهده دارد، اماكمبود نيرو و افزايش تعداد سفرهاي روزانه، نياز به حضور نيروهاي وي‍‍‍ژه متخصص براي حفظ امنيت شهروندان در ايستگاه ها را بيشتر كرده است.

آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
علمي
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |